کتاب نگاه ‏کوتاه ‏به ‏انسان ‏ازدیدگاه ‏معرفت ‏عرفانی، ‏فلسفه ‏و ‏علم ‏روانشناسی

کتاب نگاه ‏کوتاه ‏به ‏انسان ‏ازدیدگاه ‏معرفت ‏عرفانی، ‏فلسفه ‏و ‏علم ‏روانشناسی

149,000 تومان

تعداد صفحات

91

شابک

978-622-5950-39-9

فهرست
عنوان صفحه
دیباچه 8
ویژگیهای انسان کامل 21
دیدگاه آئین هندو در مورد انسان 23
دیدگاه فرهنگ چین در مورد انسان 27
انسان از دیدگاه مکتب کنفوسیوس 30
جهان از دیدگاه آیین زرتشتی 36
انسان از دیدگاه فلسفی 41
انسان از دیدگاه عرفان اسلامی- ایرانی 62
پیوست 79
منـابع و مآخـذ 95

 

 

در تمامی فرهنگ‌ها و در طول تاریخ اندیشه بشری، اندیشیدن درباره انسان و دیدگاه او در مورد خودش و رابطه او با دیگران و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند و به‌طورکلی نحوه زندگی روزمره‌اش و شکل بخشیدن و تحت نظم درآوردن روابط با خودش، با دیگران و با کل جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند و پاسخ‌گویی به مسائلی که در جهت بهبود وضع زندگی‌اش با آن روبرو می‌گردد، اصلی‌ترین دغدغه انسانی بوده و هست.
توجه به انسان و تلاش برای شناسایی او اصلی‌ترین مسئله بشری در طول تاریخ اندیشه انسانی است. جمله معروف “خودت را بشناس” نمایانگر این حقیقت است که در طول تاریخ حیات خود، انسان از حقیقت وجودی خویش غافل نبوده و نیست.
برای شناخت انسان می‌توان از دو منظر به او نگاه کرد: یکی از این دیدگاه که انسان چیست؟ یعنی صفات، ویژگی‌ها، انگیزه‌ها، تمایلات، حالات روانی، مشخصات فیزیکی، طبیعت، سرشت و تاریخ تکاملی او را موردبررسی و شناخت قرار داد. یعنی انسان عینی که موجودی زنده است و دارای جسم و روان می‌باشد و در روزمره زندگی خود برای زنده ماندن و زندگی کردن در حال تلاش و تکاپوست. از این دیدگاه شناسایی ابعاد وجودی انسان آن‌طورکه هست یعنی انسان محسوس عینی موردتوجه است. این نوع شناخت در قلمرو علم قرار می‌گیرد و متخصصین علوم مختلف با بکار گیری روش‌ها و ابزار علمی به مطالعه و کاوش در اعماق وجود انسان می‌پردازند و او را به‌عنوان موجودی در میان سایر موجودات جهان مورد شناخت قرار می‌دهند.
ویژگی‌ اصلی انسان‌شناسی معاصر غربی مکتب “اومانیسم” که در لغت به معنای “انسان‌محوری” یا “اصالت انسان” است، انسان را محور تمامی امور این جهانی قرار می‌دهد. تمام ارزش‌گذاری‌ها و قوانین و بایدها و نبایدها توسط انسان انجام می‌گیرد و نه بر اساس اصل و معیاری خارج از انسان. در این مکتب محور همه‌چیز انسان است و تنها خواسته‌ها و نیازهای اوست که اهمیت دارد و باید برآورده شود. انسان موجودی است مستقل، یعنی مستقل و آزاد از غیر خود که تحت هیچ‌گونه حاکمیتی و سلطه‌ای خارج از خود نیست و توسط هیچ نیرویی خارج از خود محدود و کنترل نمی‌گردد و به هیچ قدرتی خارج از خوداتکا ندارد. نقطه اتکا او فقط خود اوست. اداره‌کننده و مسیر دهنده زندگی‌اش خودش است و تنها توجه او به خواسته‌ها و نیازها و رفاه خود می‌باشد. آنچه را که با علم و آگاهی خود تشخیص می‌دهد و به صلاح خود می‌داند بدون توجه به عواقب آن برای موجودات دیگر انجام می‌دهد.
این مکتب از زمان رنسانس در کشور اروپایی هلند توسط متفکری به نام اراسموس پایه‌ریزی شد و به‌تدریج تبدیل به یک مکتب جهانی شد. به‌طوری‌که امروزه کثیری از انسان‌ها در سراسر جهان پیرو این مکتب می‌باشند. در این مکتب دیگر پیوستگی میان انسان و خدا وجود ندارد. از زمان رنسانس و آغاز مکتب اومانیسم، انسان خدا را از زندگی خود خارج نمود و خود جای او نشست تا مستقل و آزاد و خودمحور گردد. اگر قبل از نهضت رنسانس انسان خدا را برترین موجود می‌دانست که همه‌چیز در هستی حول محور او شکل‌گرفته بود و انسان هم به‌عنوان موجودی در میان موجودات جهان خلقت باید خود را در مسیر الهی قرار می‌داد و با شناختی که از او پیدا می‌نمود طبق امر و خواست او زندگی خود را تنظیم و در مسیر هدایت او حرکت می‌کرد تا به سعادت و رستگاری برسد؛ اما بعد از رنسانس انسان خود را برترین موجود در هستی به‌حساب آورد و تمام جایگاه و منزلتی که برای خدا قبل از رنسانس قائل بود را به خود نسبت داد و خود را از هر محدودیت و قیدوبندی خارج از اراده خود به‌ویژه از تحت اراده الهی بودن خارج نمود تا در هستی یگانه و مستقل گردد و اراده خود را برزندگی خود و بر جهان مسلط گرداند.
فروید، پدر روانشناسی و روانکاوی نوین، بسیاری از باورها و اعتقادات بشری ازجمله اعتقادات دینی و مذهبی او را به علت این‌که با معیارهای علم جدید هماهنگی ندارد را جزو خرافات و توهمات محسوب نمود.
برترندراسل دانشمند معاصر انگلیسی علم و دانش نوین را داروی همه دردهای بشری عنوان نمود. از سده هیجدهم به بعد تفکر حاکم بر جهان غرب از اساس علمی‌شد و انسان غربی معاصر همه‌چیز را از پشت عینک علم آن هم علوم تجربی توجیه و تفسیر نمود.
علم نوین و روش آن کمی و تجربی است. هر چیزی که قابل‌اندازه‌گیری باشد و به تجربه درآید قابل‌شناسایی هم هست؛ اما چیزی که با معیار کمیت نشود آن را ارزیابی کرد و به تجربه علمی درنیاید قابل شناخت نیست و وجود ندارد و هرگونه باور به وجود آن توهمی بیش نیست. این علم و روش آن متکی به داده‌های حسی است؛ یعنی محسوساتی که به تجربه حواس درمی‌آیند. این علم از طریق پیشرفت تکنولوژی که محصول آن است برای بشر قدرت و توانایی ایجاد نموده تا بر طبیعت مسلط گردد.

تعداد صفحات

91

شابک

978-622-5950-39-9

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.