۲۹۷,۰۰۰ تومان
انتشارات | |
---|---|
تعداد صفحات | 91 |
شابک | 978-622-87750-3-6 |
شاهزاده
The Prince
نیکولو ماکیاولی
مترجم:
دکتر امید عزتی
📖 کتاب شاهزاده (The Prince) نوشتهی نیکولو ماکیاولی، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آثار تاریخ اندیشهی سیاسی جهان است.
این کتاب که نسخهی اصلی آن در سال ۱۵۱۳ میلادی نگاشته شد، نقطهی عطفی در تحول سیاستنویسی و فهم واقعگرایانهی قدرت به شمار میآید.
در این اثر کلاسیک، ماکیاولی بهروشنی نشان میدهد که چگونه یک فرمانروا میتواند قدرت را بهدست آورد، آن را حفظ کند و بر مردمان حکومت نماید.
📘 ترجمهی فارسی این اثر به قلم دکتر امید عزتی، با نثری روان، دقیق و وفادار به متن اصلی، در ۹۱ صفحه توسط انتشارات نیکی منتشر شده است.
ژانر این اثر در مرز میان فلسفه، سیاست و ادبیات کلاسیک قرار دارد و از قرن شانزدهم تاکنون، همواره موضوع گفتوگو، تحلیل و حتی جنجالهای فکری بوده است.
ماکیاولی در این اثر، برخلاف سنتهای اخلاقگرایانهی زمان خود، سیاست را از اخلاق جدا میکند و آن را بهعنوان علم قدرت معرفی مینماید.
به باور او، فرمانروا برای حفظ حکومت باید واقعگرا باشد، نه آرمانگرا.
از نظر ماکیاولی، سیاست عرصهی آرزوها و احساسات نیست، بلکه میدان هوشمندی، تدبیر و گاه بیرحمی حسابشده است.
📜 همین نگاه واقعگرایانه سبب شد تا کتاب شاهزاده، به یکی از جنجالیترین متون سیاسی جهان تبدیل شود؛ کتابی که در عین ستایششدن، همواره مورد انتقاد نیز بوده است.
برخی، آن را «کتاب سیاه قدرت» مینامند و برخی دیگر، آن را «آییننامهی واقعگرایی سیاسی».
اما در هر صورت، هیچ اندیشمندی نمیتواند تأثیر این اثر را بر اندیشههای سیاسی، از دوران رنسانس تا امروز، نادیده بگیرد.
کتاب «شاهزاده» از ۲۶ فصل تشکیل شده است که هر یک به یکی از جنبههای ادارهی حکومت، سیاست و روابط انسانی در قدرت میپردازد.
در ادامه، مروری بر مضمونهای اصلی فصول کتاب خواهیم داشت:
در این بخش، ماکیاولی به تعریف انواع حکومتها میپردازد؛ از امارتهای موروثی تا امارتهای جدید.
او توضیح میدهد که چگونه برخی از حکومتها بر پایهی سنت و وراثت شکل میگیرند و برخی دیگر با قدرت، جنگ یا شانس بهدست میآیند.
در این فصلها، نویسنده شیوهی حفظ سرزمینهای تازه فتحشده را بررسی میکند.
به باور او، برای تسلط پایدار، فرمانروا باید هم از قدرت نظامی بهره گیرد و هم از درک فرهنگی و اجتماعی مردم آن سرزمین.
در یکی از فصلهای درخشان کتاب، ماکیاولی به تحلیل امپراتوریهای گذشته میپردازد.
او با نگاه تاریخی، ثبات سیاسی سرزمینهای آسیایی را با ساختار متمرکز قدرت توضیح میدهد؛ ساختاری که اجازهی شورش و تجزیه نمیدهد.
در این بخش، نویسنده تفاوت میان کسانی را که از لیاقت و استعداد خود به قدرت میرسند و کسانی که از زور و خیانت بهره میبرند، بررسی میکند.
ماکیاولی هشدار میدهد که قدرتی که با شرارت بهدست آید، ناپایدار خواهد بود؛ اما اگر با هوشمندی و تدبیر همراه باشد، میتواند دوام یابد.
در این فصول، او از ساختار قدرت در حکومتهای مردمی و اشرافی سخن میگوید.
از نظر ماکیاولی، فرمانروایی موفق کسی است که میان خواست مردم و قدرت نخبگان توازن برقرار کند.
در این فصل کوتاه اما ژرف، نویسنده به تحلیل حکومتهای مذهبی میپردازد؛ امارتهایی که مشروعیت خود را از ایمان میگیرند نه از قدرت نظامی.
او مینویسد که این نوع حکومتها، تنها بهسبب قداستشان باقی میمانند، نه بهخاطر مهارت حاکمانشان.
ماکیاولی بهشدت از استفاده از سپاه مزدور انتقاد میکند و آن را خطرناکترین اشتباه فرمانروایان میداند.
او تأکید دارد که سپاه واقعی باید از مردم خود کشور تشکیل شود، چراکه وفاداری آن به وطن، پایدارتر از وفاداری مزدوران است.
در فصل «هنر جنگ»، نویسنده از جنگ نهبهعنوان خشونت، بلکه بهعنوان ابزار حفظ استقلال یاد میکند.
او میگوید فرمانروایی که هنر جنگ را نداند، حکومتش را از دست خواهد داد.
در این فصول، ماکیاولی به تناقضهای اخلاقی فرمانروایی میپردازد.
به باور او، امیر نباید همیشه نیک باشد؛ بلکه باید بدی را نیز، در زمان مناسب، بهخدمت خیر بگیرد.
او با لحنی بیپرده مینویسد:
«اگر باید میان عشق و ترس انتخاب کرد، بهتر است که از تو بترسند تا اینکه صرفاً دوستت بدارند.»
در این بخشها، نویسنده بر هوشیاری در برابر چاپلوسان تأکید دارد و از خطر تملق در دربار میگوید.
همچنین در فصل «نقش بخت در امور انسانی»، ماکیاولی مفهوم مشهور Fortuna را مطرح میکند؛ یعنی نیروی سرنوشت و تصادف که نیمی از زندگی را در دست دارد، اما نیم دیگر در اختیار تدبیر انسان است.
کتاب با لحنی ملیگرایانه پایان مییابد.
ماکیاولی با شور و امید، فرمانروایان ایتالیایی را به اتحاد، استقلال و رهایی از سلطهی بیگانگان فرا میخواند.
این پایاننامهی سیاسی، یکی از نخستین نداهای مدرن برای وحدت ایتالیاست.
کتاب «شاهزاده» در زمان نگارش، انقلابی در اندیشهی سیاسی پدید آورد.
ماکیاولی، که خود دیپلماتی کارکشته در فلورانس بود، تجربهی سالها سیاست عملی را به نظریه بدل کرد.
📜 او در این اثر، پایهگذار رویکردی شد که بعدها با نام ماکیاولیسم (Machiavellism) شناخته شد — نگرشی که سیاست را جدا از اخلاق، و قدرت را هدفی مشروع برای بقا میداند.
با وجود شهرت بدنام ماکیاولی در قرنهای بعد، اندیشهی او بنیانگذار علم سیاست مدرن شد.
از روسو و هابز گرفته تا نیچه، وبر و گرامشی، همه بهنوعی از «شاهزاده» تأثیر پذیرفتهاند.
✍️ ترجمهی دکتر امید عزتی از این اثر، با دقت در واژگان، نثر فلسفی و اصطلاحات سیاسی قرن شانزدهم، انجام شده است.
مترجم کوشیده است تا لحن کلاسیک ماکیاولی را با نثر امروزی فارسی تلفیق کند تا خواننده ضمن درک مفاهیم عمیق، از روانی متن نیز لذت ببرد.
📚 انتشار این کتاب توسط انتشارات نیکی فرصتی دوباره است تا مخاطبان فارسیزبان با یکی از مهمترین آثار اندیشهی بشری آشنا شوند؛ اثری که پس از بیش از پنج قرن، همچنان زنده و بحثبرانگیز است.
📖 عنوان: کتاب شاهزاده (The Prince)
👤 نویسنده: نیکولو ماکیاولی (Niccolò Machiavelli)
🖋 مترجم: دکتر امید عزتی
🏢 ناشر: انتشارات نیکی
📘 شابک: 978-622-87750-3-6
📑 تعداد صفحات: ۹۱ صفحه
📅 نسخهی اصلی: ۱۵۱۳ میلادی
🗂 ژانر: داستان و ادبیات – فلسفه – سیاست
📖 کتاب «شاهزاده» (The Prince) اثر جاودانهی نیکولو ماکیاولی، از مهمترین متون فلسفی و سیاسی جهان است که در سال ۱۵۱۳ میلادی نوشته شد. این اثر یکی از نخستین کتابهایی است که سیاست را از اخلاق و مذهب جدا کرد و نگاهی واقعگرایانه به قدرت و حکومت ارائه داد.
👤 نیکولو ماکیاولی (Niccolò Machiavelli) سیاستمدار، فیلسوف و نویسندهی ایتالیایی قرن شانزدهم است. او در فلورانس زاده شد و تجربیاتش در دربارها و مأموریتهای سیاسی، پایهگذار نظریهای شد که بعدها با عنوان «ماکیاولیسم» شناخته شد.
📚 ترجمهی فارسی این اثر ارزشمند را دکتر امید عزتی انجام داده است. او با نثری شیوا و دقیق، مفاهیم فلسفی و تاریخی کتاب را به زبانی امروزی و قابل فهم برای خوانندهی فارسیزبان برگردانده است.
📘 کتاب «شاهزاده» با ترجمهی دکتر امید عزتی توسط انتشارات نیکی منتشر شده است. این اثر در ۹۱ صفحه تدوین شده و دارای شابک رسمی 978-622-87750-3-6 است.
🧠 ژانر کتاب داستان و ادبیات – فلسفه – سیاست است. ماکیاولی با زبانی فلسفی و گاه روایی، راههای دستیابی به قدرت، حفظ آن، و مدیریت بحرانهای سیاسی را تحلیل میکند.
🕰️ ماکیاولی در زمانی کتاب را نوشت که ایتالیا دچار آشوب و تفرقه بود. او این اثر را برای راهنمایی پادشاهان و فرمانروایان نوشت تا بتوانند کشورشان را از هرجومرج نجات دهند و قدرت خود را حفظ کنند. هدفش آموزش «فنون حکومتداری واقعگرایانه» بود، نه صرفاً اخلاقی.
بله ✅، اگرچه مخاطب اصلی کتاب سیاستمداران و مدیران هستند، اما مفاهیم آن دربارهی قدرت، رهبری، نفوذ و تصمیمگیری برای دانشجویان علوم سیاسی، فلسفه، مدیریت و علاقهمندان به تاریخ اندیشه نیز بسیار کاربردی است.
📑 کتاب از ۲۶ فصل تشکیل شده است که از مقدمه تا توصیهی نهایی برای آزادسازی ایتالیا ادامه دارد.
نویسنده در هر فصل نوعی از حکومت، شیوهی بهدستآوردن قدرت، روشهای حفظ آن، و خطرات احتمالی را شرح میدهد.
✍️ در «مقدمه»، ماکیاولی خطاب به یکی از شاهزادگان فلورانس، انگیزهی خود را از نگارش اثر بیان میکند: او میخواهد واقعیت سیاست را بدون پردهپوشی و دور از آرمانگراییهای فلسفی توضیح دهد.
📜 فصل «گونههای شهریاری و راههای دستیابی» به معرفی انواع حکومتها، از امارتهای موروثی گرفته تا فرمانرواییهای تازهتأسیس، میپردازد و توضیح میدهد که هر کدام برای بقا چه نوع مدیریتی نیاز دارند.
👑 ماکیاولی میگوید در امارتهای موروثی، مردم بیشتر به فرمانبرداری عادت دارند و شورش کمتر اتفاق میافتد، مگر آنکه حاکم نالایق باشد. او به شاهزاده توصیه میکند از سنتها پاسداری کند تا مشروعیت خود را از دست ندهد.
⚔️ این فصل دربارهی سرزمینهایی است که از ترکیب چند حکومت یا کشور بهوجود آمدهاند. ماکیاولی توضیح میدهد که در این موارد، حاکم باید میان فرهنگها تعادل ایجاد کند تا از شورش جلوگیری شود.
📘 در فصلهای میانی مانند «چرا سرزمین داریوش پس از مرگ اسکندر سقوط نکرد» یا «چگونه باید بر شهرهای آزاد حکومت کرد»، نویسنده به تحلیل تجربههای تاریخی از حکومتهای باستانی میپردازد و از آنها درسهای عملی برای فرمانروایان استخراج میکند.
🎯 در آغاز کتاب، ماکیاولی نشان میدهد که حکومت پایدار تنها با شناخت انسانها، تاریخ و واقعیتهای سیاسی ممکن است. او توصیه میکند شاهزاده بیش از آنکه به اخلاق نظری تکیه کند، به فهم قدرت، ترس و وفاداری مردم توجه کند.
🔥 زیرا ماکیاولی برای نخستینبار صادقانه گفت که فرمانروا باید گاهی از نیرنگ، ترس و قساوت برای حفظ حکومت استفاده کند. او معتقد بود که هدف، در سیاست میتواند وسیله را توجیه کند — جملهای که بعدها بهعنوان فلسفهی «ماکیاولیسم» معروف شد.
⚔️ ماکیاولی در این فصل با واقعبینی بیرحمانه توضیح میدهد که برخی فرمانروایان از راه خیانت یا خشونت به قدرت میرسند. او نه این عمل را تأیید میکند و نه محکوم، بلکه بررسی میکند که چگونه میتوان با چنین قدرتی، حکومتی پایدار ساخت. این دیدگاه، نقطهی تمایز او از فیلسوفان اخلاقمحور پیش از خود است.
🏛️ در فصل «امارت مدنی»، نویسنده دربارهی حکومتی سخن میگوید که نه از راه ارث، نه از جنگ، بلکه با حمایت مردم و نخبگان به وجود آمده است. او تأکید دارد که پشتیبانی مردم بزرگترین تکیهگاه هر فرمانرواست.
⚔️ او میگوید سپاه مزدور و نیروی اجارهای خطرناکتر از دشمن خارجی است. در فصلهای «گونههای سپاه»، «سپاه یاوری» و «نیروی خودی»، هشدار میدهد که تنها ارتشی که از مردم خود کشور تشکیل شده باشد، میتواند وفادار و پایدار بماند.
🎯 ماکیاولی معتقد است که یک فرمانروا باید همیشه در زمان صلح، برای جنگ آماده باشد. او میگوید: «هنر حکومت، در هنر جنگیدن نهفته است.» منظور او، جنگ واقعی نیست بلکه توانایی دفاع، پیشبینی و مدیریت بحرانهاست.
🧩 او بر این باور است که اخلاق شخصی با اخلاق سیاسی متفاوت است. سیاستمدار گاهی باید کارهایی انجام دهد که از نظر اخلاقی ناپسند، اما برای بقای حکومت ضروریاند. او میگوید: «اگر میان نیکی و بقای حکومت یکی را باید برگزید، شاهزاده باید بقا را انتخاب کند.»
🩸 در این فصل، ماکیاولی توصیه میکند که فرمانروا باید میان «مهربانی بیش از حد» و «خشونت افراطی» تعادل برقرار کند. به عقیدهی او، گاهی قساوت محدود میتواند از هرجومرج و ناامنی جلوگیری کند.
🗣️ او هشدار میدهد که فرمانروا نباید به چاپلوسان میدان دهد، زیرا آنان حقیقت را پنهان میکنند. در فصل «چگونه از چاپلوسی پرهیز کنیم» میگوید: «شاهزاده باید مشاورانی داشته باشد که حقیقت را بیهراس بگویند، اما تنها زمانی که او بخواهد.»
👑 ماکیاولی میگوید بدترین خطای یک فرمانروا این است که از چشم مردم بیفتد. حتی اگر سختگیر باشد، باید عادل جلوه کند. او هشدار میدهد که ظلمِ پیوسته، سرانجام تاج و تخت را نابود میکند.
🌟 در این فصل، نویسنده نشان میدهد که شهرت سیاسی، اگر با تدبیر و عمل همراه نباشد، بیارزش است. او میگوید فرمانروا باید با اقدامات واقعی و مؤثر، نام خود را در تاریخ ثبت کند نه با شعار و وعده.
🍀 در فصل «نقش بخت در امور انسانی»، ماکیاولی اعتراف میکند که بخشی از سرنوشت در اختیار انسان نیست. اما او تأکید دارد که انسان خردمند میتواند با برنامهریزی، قدرت خود را در برابر بخت افزایش دهد. او بخت را مانند رودخانهای میداند که اگر سدسازی نشود، همهچیز را ویران میکند.
🇮🇹 ماکیاولی کتاب را با دعوتی شورانگیز به اتحاد ملی پایان میدهد. او از شاهزادگان ایتالیایی میخواهد با شجاعت و تدبیر، کشورشان را از سلطهی بیگانگان آزاد کنند. این بخش، وجههی میهندوستانه و آرمانی او را نشان میدهد.
📚 زیرا مفاهیم آن فراتر از زمان و مکان است. اصول قدرت، مدیریت، شناخت انسانها و واقعگرایی که ماکیاولی مطرح میکند، همچنان در سیاست، تجارت و حتی روانشناسی سازمانی کاربرد دارند.
🖋️ نثر ترجمه ساده، روان و در عین حال ادبی است. مترجم کوشیده است تا اصالت متن کلاسیک حفظ شود، اما لحن خشک و فلسفی آن برای خوانندهی امروز قابل درک باشد.
⚖️ شاید بزرگترین پیام کتاب این باشد: قدرت بدون شناخت انسانها، دوام نمیآورد. ماکیاولی توصیه میکند فرمانروا باید نه فقط قوی، بلکه هوشیار، عملگرا و آگاه به طبیعت انسان باشد.
🌍 این اثر پایهگذار «واقعگرایی سیاسی» در فلسفه مدرن شد. اندیشمندانی چون هابز، روسو و حتی نیچه از آن تأثیر گرفتند. امروزه نیز مفاهیم آن در نظریههای قدرت، دیپلماسی و رهبری سازمانی بازتاب دارد.
✅ نتیجه نهایی:
کتاب «شاهزاده»، اثری جاودانه از نیکولو ماکیاولی است که با ترجمهی شفاف دکتر امید عزتی به فارسی برگردانده شده. این کتاب، همچنان آینهی تمامنمای واقعیت سیاست است — اثری که هم هشدار میدهد و هم میآموزد:
قدرت را میتوان بهدست آورد، اما تنها با خرد، میتوان آن را نگه داشت. ⚜️
انتشارات | |
---|---|
تعداد صفحات | 91 |
شابک | 978-622-87750-3-6 |