۷۶۲,۰۰۰ تومان
انتشارات | |
---|---|
تعداد صفحات | 254 |
شابک | 978-622-87750-8-1 |
نویسنده اصلی | |
مترجم |
در انبار موجود نمی باشد
«کتاب تحلیل ذهن» نوشتهٔ فیلسوف بزرگ بریتانیایی، برتراند راسل، یکی از تأثیرگذارترین آثار فلسفی قرن بیستم است که برای نخستینبار در سال ۱۹۲۱ منتشر شد. این اثر که اکنون با ترجمهٔ دقیق و روان محمدحسین رودباری و با شابک 978-622-87750-8-1 توسط انتشارات نیکی در ۲۵۴ صفحه عرضه شده، تلاشی شگرف برای پیوند دادن فلسفه، روانشناسی و فیزیک است.
راسل در این کتاب در پی آن است تا دو گرایش ظاهراً متناقض را با یکدیگر آشتی دهد: دیدگاه رفتارگرایان در روانشناسی، که ذهن را تابعی از رفتار و فیزیولوژی میدانند، و دیدگاه فیزیکدانان مدرن، که مفهوم ماده را بهطور بنیادین بازتعریف کردهاند. او میکوشد نشان دهد که در جهان جدید علم، جایی برای تقابل سنتی میان «ذهن» و «ماده» باقی نمانده است؛ چرا که هر دو را میتوان در قالب «رویدادها» و روابط میان آنها درک کرد.
بهزعم راسل، فیزیک مدرن با نظریهٔ نسبیت، مفهوم ماده را از پایه دگرگون کرده و دیگر نمیتوان از یک واقعیت «مادی» مستقل سخن گفت. در مقابل، رفتارگرایی، که به نظر میرسد بر پایهٔ ماده استوار است، در واقع خود بر علمی تکیه دارد که دیگر از ماده به معنای سنتی سخن نمیگوید. همین تناقضِ ظاهری، محور اندیشهٔ کتاب است و راسل با زبانی تحلیلی و منطقی میکوشد به تعادلی میان این دو نگرش دست یابد.
«تحلیل ذهن» کتابی است برای خوانندگانی که در پی شناخت ریشههای فلسفی روانشناسی نوین و درک رابطهٔ میان ذهن، فیزیک و تجربهٔ انسانیاند. این اثر نهتنها در تاریخ فلسفه بلکه در تحول علم روانشناسی نیز نقطهٔ عطفی محسوب میشود، چرا که برای نخستینبار، مرز میان دروننگری ذهنی و مشاهدهٔ عینی را به چالش میکشد.
راسل در مقدمهٔ کتاب، با ارجاع به آثار فیزیکدانانی چون ادینگتون و اینشتین، نشان میدهد که چگونه علم نوین ما را وادار میکند تا درک خود از «واقعیت» را بازتعریف کنیم. همین نگاه پیشرو باعث شده است که «کتاب تحلیل ذهن» هنوز پس از گذشت بیش از یک قرن، اثری زنده و قابل خواندن برای مخاطبان امروزی باشد.
«کتاب تحلیل ذهن» از جمله آثاری است که در مرز میان فلسفه و روانشناسی ایستاده و تلاش میکند نگاهی تازه به ذهن انسان و جایگاه آن در جهان بیفکند. برتراند راسل در این اثر با جسارت و عمق همیشگی خود، پرسشهایی را مطرح میکند که هنوز پس از گذشت یک قرن، در مرکز مباحث فلسفی و علمی قرار دارند: ذهن چیست؟ آیا احساس و آگاهی را میتوان بر حسب قوانین فیزیکی توضیح داد؟ و آیا شناخت انسان از جهان بیرون صرفاً بازتابی از تجربههای درونی اوست؟
راسل با رویکردی تحلیلی، هر یک از این پرسشها را در قالب فصلهایی منسجم بررسی میکند. مباحث کتاب شامل «نقد آگاهی»، «غریزه و عادت»، «میل و احساس»، «قوانین علی روانی و فیزیکی»، و «دروننگری و ادراک» است. او در این مسیر، از روانشناسی رفتارگرایانه تا نظریههای فیزیک نوین بهره میگیرد تا تصویری تازه از ذهن ارائه کند؛ ذهنی که نه درونگرا و منفک از جهان، بلکه بخشی از شبکهٔ رویدادهای فیزیکی و تجربی است.
در نگاه راسل، ذهن و بدن دو جوهر جداگانه نیستند، بلکه دو شیوهٔ متفاوت برای توصیف یک واقعیتاند. او بهجای جداسازی میان ماده و آگاهی، آنها را بهعنوان دو وجه از فرآیندهای جهان طبیعی در نظر میگیرد. همین دیدگاه است که «تحلیل ذهن» را از آثار سنتی فلسفهٔ ذهن متمایز میکند و آن را به اثری پیشرو و علمی بدل میسازد.
ویژگی مهم دیگر این اثر، ارتباط مستقیم آن با تحولات علمی زمان خود است. راسل با اشاره به آثار ادینگتون و انیشتین، نشان میدهد که چگونه علم فیزیکِ نوین از مرزهای ماتریالیسم سنتی عبور کرده است. از سوی دیگر، او با نگاهی انتقادی به روانشناسی رفتارگرا، از خطر فروکاست ذهن به صرف واکنشهای مکانیکی هشدار میدهد. حاصل این تلفیق، نظریهای میانرشتهای است که هنوز برای فیلسوفان و روانشناسان امروزی الهامبخش است.
ترجمهٔ محمدحسین رودباری، با زبانی روشن و آکادمیک، توانسته نثر دقیق و گاه پیچیدهٔ راسل را برای مخاطب فارسیزبان قابلفهم کند. مترجم با درک درست از اصطلاحات فلسفی و علمی، فضایی فراهم آورده که خواننده بتواند میان مفاهیم فیزیکی و روانی پیوند برقرار کند؛ پیوندی که خود اساس اندیشهٔ راسل است.
برای خوانندگان علاقهمند به فلسفهٔ ذهن، روانشناسی تحلیلی و تاریخ اندیشهٔ مدرن، «کتاب تحلیل ذهن» نه تنها متنی آموزشی، بلکه سفری فکری است. سفری که از مرزهای فلسفه آغاز میشود و در ژرفای روان انسان فرود میآید. 🌙
این کتاب از انتشارات نیکی، پلی است میان گذشته و حال اندیشه؛ میان جهان عینی علم و قلمرو درونی ذهن انسان. خواندن آن، فرصتی است برای درک دوبارهٔ اینکه چگونه میتوان با زبانی فلسفی، از انسان و جهان سخن گفت.
کتاب «تحلیل ذهن» یکی از آثار بنیادین برتراند راسل در مرز میان فلسفه و روانشناسی است. این کتاب تلاشی است برای پیوند دادن دو حوزهای که در نگاه نخست ناسازگار به نظر میرسند: روانشناسی رفتارگرا و فیزیک مدرن. راسل میکوشد نشان دهد که ذهن و ماده دو سوی یک واقعیت واحد هستند و شناخت یکی بدون دیگری ناقص میماند.
هدف او بررسی بنیادهای فلسفی روانشناسی و نشان دادن این نکته است که ذهن را نمیتوان از ماده جدا دانست. راسل معتقد است همانگونه که فیزیک جدید ماده را به رویدادهای قابلتحلیل فروکاهیده، روانشناسی نیز باید ذهن را به الگوهای رفتاری و تجربی تحلیل کند. از این رو، کتاب تلاشی است برای ساختن پلی میان عینیت فیزیکی و تجربهٔ ذهنی.
«تحلیل ذهن» از مهمترین آثار فلسفی راسل است که در دورهٔ میانی اندیشهٔ او نوشته شد، یعنی زمانی که از فلسفهٔ تحلیلی صرف به سوی فلسفهای تجربیتر و روانشناسانه حرکت میکرد. این کتاب، پس از آثاری چون مسائل فلسفه و پیش از تحلیل ماده نوشته شد و مسیر فکری راسل را از منطق به روانشناسی و فیزیک پیوند زد.
او میپرسد: آیا ذهن چیزی مستقل از بدن است یا بخشی از جهان مادی؟ پاسخ او این است که ذهن و ماده دو نوع رویداد هستند، نه دو جوهر متفاوت. به بیان ساده، آگاهی، محصولی از فرآیندهای طبیعی و فیزیکی است و نه موجودیتی جدا از آنها.
نثر کتاب، مانند بیشتر آثار راسل، دقیق، روشن و در عین حال پر از نکتههای عمیق فلسفی است. او با زبانی استدلالی اما قابلدرک مینویسد. هر فصل از ترکیب منطق فلسفی، مثالهای علمی و تحلیلهای روانشناسی شکل گرفته است تا خواننده همزمان با تفکر و تجربه روبهرو شود.
کتاب از هشت فصل تشکیل شده است که هرکدام یکی از جنبههای ذهن و آگاهی را تحلیل میکند:
هر فصل همچون حلقهای از زنجیر است که در نهایت به تبیین یک نظریهٔ جامع از ذهن میانجامد.
در حالی که بیشتر روانشناسان رفتارگرا ذهن را انکار میکردند، و فیزیکدانان ماده را در نظریهٔ نسبیت به پدیدهای انتزاعی تبدیل کرده بودند، راسل میان این دو دیدگاه تعادلی فلسفی برقرار کرد. او میگوید ذهن و ماده دو توصیف از یک واقعیتاند و هرکدام بخشی از حقیقت را نشان میدهند.
کتاب با وجود ماهیت فلسفیاش، بر پایهٔ دادههای علمی زمان خود نوشته شده است. راسل به یافتههای روانشناسان رفتارگرا مانند واتسون و همچنین نظریههای فیزیکی انیشتین و ادینگتون ارجاع میدهد. او بر این باور است که فلسفه باید با علم هماهنگ باشد، نه جدا از آن.
زیرا «تحلیل ذهن» یکی از متون کلاسیک در شناخت فلسفهٔ ذهن و روانشناسی علمی است. ترجمهٔ فارسی آن، بهویژه با نثر دقیق و روان محمدحسین رودباری، فرصتی فراهم میکند تا خوانندگان فارسیزبان با یکی از بنیادینترین تلاشها برای پیوند میان علم و فلسفه آشنا شوند.
قطعاً بله. هرچند کتاب در سال ۱۹۲۱ نوشته شده است، اما پرسشهای راسل دربارهٔ آگاهی، ذهن، تجربه و رفتار هنوز در فلسفهٔ معاصر و علوم شناختی مطرحاند. اندیشههای او پایهگذار دیدگاههایی است که امروز در روانشناسی شناختی و عصبفلسفه دنبال میشوند.
محمدحسین رودباری در ترجمهٔ فارسی، زبان علمی و فلسفی راسل را با دقت حفظ کرده است. او متن را روان و ساختارمند برگردانده و مفاهیم دشوار را با واژگان دقیق فلسفی به فارسی منتقل کرده است. ترجمهٔ او برای خوانندگان دانشگاهی و علاقهمندان فلسفهٔ ذهن کاملاً قابلفهم است.
دوران پس از جنگ جهانی اول، زمانی بود که اندیشههای علمی و فلسفی در حال دگرگونی بود. فیزیک کلاسیک جای خود را به نظریهٔ نسبیت داده بود و روانشناسی به سوی رفتارگرایی حرکت میکرد. راسل در این بستر، کوشید میان علم نوین و فلسفهٔ تحلیلی پیوندی تازه برقرار کند تا تصویری هماهنگ از جهان و ذهن به دست دهد.
این کتاب یکی از آثار کلیدی در تحول اندیشهٔ فلسفی قرن بیستم است. راسل در «تحلیل ذهن» از مرز فلسفهٔ کلاسیک عبور کرده و کوشیده است پایههای نظریهای نو برای فهم ذهن ارائه دهد؛ نظریهای که بعدها در شکلگیری فلسفهٔ علم، رفتارگرایی منطقی و علوم شناختی اثرگذار شد. او نخستین فیلسوفی بود که کوشید مفاهیم روانی را نه بر اساس متافیزیک، بلکه بر اساس دادههای تجربی و فیزیکی تحلیل کند.
راسل در این کتاب به وضوح تحت تأثیر فیزیک مدرن، بهویژه نظریهٔ نسبیت انیشتین و آثار ادینگتون، قرار دارد. او نشان میدهد که فیزیک جدید ماده را به مجموعهای از رویدادها و روابط منطقی تقلیل داده است، و از همین ایده استفاده میکند تا ذهن را نیز به رویدادهای روانی قابل مشاهده و تحلیلپذیر تبدیل کند. بدین ترتیب، او میان فلسفه، فیزیک و روانشناسی پلی استوار بنا مینهد.
تا حدی بله، اما نه بهطور کامل. راسل از رفتارگرایان واتسون و مکدوگال تأثیر پذیرفته، اما برخلاف آنان ذهن را کاملاً حذف نمیکند. او میگوید آگاهی هرچند از بیرون دیده نمیشود، اما بخشی از رویدادهای واقعی است که باید با زبان علمی تحلیل شود. در نتیجه، دیدگاهش میان رفتارگرایی و پدیدارشناسی جای میگیرد؛ نه صرفاً فیزیولوژیک، نه کاملاً ذهنگرایانه.
راسل غریزه و عادت را پایههای اصلی رفتار انسانی میداند. به باور او، ذهن از تکرار رفتارها و انباشته شدن عادتها شکل میگیرد و در طول تاریخ فردی و جمعی، ساختار پیچیدهتری مییابد. او حتی احساسات و هیجانات را محصول الگوهای تکرارشوندهٔ زیستی و ذهنی میداند که در مسیر تکامل به آگاهی بدل شدهاند.
بله، اما در قالبی فلسفی و تحلیلی. راسل به احساسات، عشق، ترس و میل میپردازد، اما آنها را نه پدیدههایی روحانی بلکه فرآیندهایی طبیعی میداند. در نگاه او، دین و اخلاق نیز بخشی از واکنشهای ذهنی و اجتماعی بشر به جهان هستند؛ پدیدههایی که باید بهجای تعبیر متافیزیکی، به صورت تجربی فهمیده شوند.
راسل از پیشگامان اندیشهای است که امروزه در علوم شناختی ادامه یافته است. دیدگاه او مبنی بر اینکه ذهن مجموعهای از رویدادهاست و نه جوهری مستقل، بعدها در نظریههای نوروساینس و ذهنگرایی فیزیکی بازتاب یافت. به همین دلیل «تحلیل ذهن» نهتنها یک اثر فلسفی، بلکه نقطهٔ عطفی در تاریخ روانشناسی نظری نیز بهشمار میآید.
ترجمهٔ روان و دقیق محمدحسین رودباری سبب شده است که این اثر پیچیده برای مخاطبان فارسیزبان قابلدسترس شود. او مفاهیم تخصصی را با دقت انتخاب کرده و با زبان فلسفی فارسی هماهنگ ساخته است. از سوی دیگر، انتشار کتاب از سوی انتشارات نیکی، با ویرایش دقیق و صفحهآرایی منظم، کیفیتی آکادمیک و درخور پژوهشگران فلسفه و روانشناسی به اثر بخشیده است.
زیرا «تحلیل ذهن» نهتنها پلی میان این دو حوزه میسازد، بلکه به ما میآموزد چگونه از مرز پیشفرضهای سنتی عبور کنیم. خواننده درمییابد که آگاهی، تجربه، احساس و ماده را میتوان در چارچوبی واحد تحلیل کرد. مطالعهٔ این کتاب ذهن را به تأملی ژرف دربارهٔ چیستی انسان، تجربه و شناخت وامیدارد.
بله، شگفتآور است که کتابی نوشتهشده در سال ۱۹۲۱ هنوز در مباحث امروزی فلسفهٔ ذهن، روانشناسی شناختی و فیزیک نظری حضور دارد. پرسشهای راسل دربارهٔ رابطهٔ ذهن و ماده، امروز در قالب مباحثی چون هوش مصنوعی، آگاهی ماشینی و فلسفهٔ علوم شناختی ادامه یافته است. اندیشهٔ او همچنان زنده است، زیرا پرسشهایش ازلیاند.
با اینکه اثر ماهیتی فلسفی دارد، اما پیام ضمنی آن به زندگی روزمره نیز قابل تعمیم است: اینکه ذهن ما محصول تجربهها، عادتها و تعامل با جهان است. درک این موضوع میتواند به بهبود خودآگاهی، اصلاح الگوهای فکری و افزایش درک از رفتار انسانی کمک کند. به همین دلیل، بسیاری از روانشناسان و مربیان فلسفه از آن در آموزشهای پایهای ذهن و رفتار بهره میبرند.
در نسخهٔ فارسی، فصلها به ترتیب منطقی تنظیم و با مقدمهای روشنگر از مترجم آغاز میشوند. رودباری تلاش کرده اصطلاحات فنی مانند «دروننگری»، «قوانین علی روانی و فیزیکی» و «حسگرایی» را با برابرهای دقیق فارسی برگرداند تا خواننده بدون نیاز به دانش تخصصی انگلیسی، بتواند مفهوم را درک کند.
دانشجویان و پژوهشگران فلسفه، روانشناسی، علوم شناختی و حتی فیزیک نظری میتوانند از این اثر استفاده کنند. همچنین خوانندگانی که به دنبال فهم ریشههای فلسفی ذهن و آگاهی هستند، در «تحلیل ذهن» راهنمایی روشن و دقیق خواهند یافت.
بله. همانطور که در مقدمهٔ نویسنده آمده، بخشی از سخنرانیهای او در پکن و آتنائوم لندن ارائه شده است. راسل در متن از چین به عنوان استعارهای برای «سرزمینهای دور» استفاده کرده است، نه به معنای جغرافیایی، بلکه برای بیان فاصلهٔ ذهن انسان از ناشناختهها.
میتوان گفت بله. راسل در سال ۱۹۲۱ پیشبینی کرد که مرز میان ذهن و ماشین، یا ذهن و ماده، در آینده دگرگون خواهد شد. امروزه با ظهور هوش مصنوعی و نظریههای آگاهی مصنوعی، بسیاری از ایدههای او مصداق یافتهاند.
پیام کتاب این است که ذهن و جهان از یک جنساند؛ و فهم یکی، تنها با درک دیگری ممکن میشود.
انتشارات | |
---|---|
تعداد صفحات | 254 |
شابک | 978-622-87750-8-1 |
نویسنده اصلی | |
مترجم |