201,600 تومان
تعداد صفحات | 138 |
---|---|
شابک | 978-622-378-184-1 |
ناموجود
فهرست
عنوان صفحه
فصـل اول 11
مثبت اندیشی 11
مقدمه 11
تعریف مثبت اندیشی 13
اثرات مثبت اندیشی 15
فواید مثبت اندیشی 15
ویژگی های افراد مثبت نگر 16
ویژگی های افراد منفی نگر 17
ارزش «مثبت اندیشی» 18
مثبت اندیشی و مثبت نگری در قرآن 19
قرآن و منفی نگری 20
توکل 20
خوش بینی و حسن ظن در روایات 26
چگونه مثبت اندیش شویم؟ 28
حفظ مثبت اندیشی و مثبت گرایی 30
نشاط و مثبت گرایی در متون دینی 34
شناسایی علائم و نشانههای مثبتاندیشی 36
خوشبینی 42
انعکاس زندگی 43
تأثیر رنگها در عواطف و احساسات 49
رنگ ها و انرژی مثبت 49
تغذیه و مثبتگرایی 57
فصـل دوم 69
روانشناسی مثبت نگر 69
روانشناسی مثبت نگر و دیدگاه انسان گرایی 69
تاریخچه روانشناسی مثبت گرا 77
برخی از موضوعات روانشناسی مثبت نگر 78
روانشناسی مثبت گرا و زندگی خوب 84
تابآوری 84
نظریهپردازان و بزرگان روانشناسی مثبت نگر 84
روانشناسی مثبت نگر و نظریه شکوفایی 88
استفاده متعادل و هدفمند از توانمندیها 91
روانشناسی مثبت گرا و مشکلات جامعه 93
قرار دادن واژه مثبت در روانشناسی 95
شادی حقیقی 96
ویژگی های انسان مثبت 96
روانشناسی مثبت گرا، ساختارهای مثبت گرایی 97
خوشبینی آموخته شده 97
دستاورد های روانشناسی مثبت گرا 97
تجربه احساس مثبت 97
تجربه تعلیق ذهنی و غرق شدن در لحظه 98
نقد روانشناسی انسان گرا 102
دستاوردهای روانشناسی مثبت 104
فصـل سوم 107
خوشبینی 107
خوشبینی 107
خوشبینی گرایشی 107
خوشبینی تبیینی 107
خوشبین بودن یا نبودن چیست؟ 108
چگونه میتوان خوشبین بود؟ 110
خوش بینی در زندگی و سرشت انسان 113
خوش بینی به بقای انسان کمک میکند 114
تفاوت بین افراد خوشبین و بدبین 116
خوش بینان به جلو نگاه می کنند 117
خوش بینان به خود اطمینان دارند 118
تفاوت دید افراد خوشبین و بدبین در برابر انجام یک کار 118
افراد خوشبین و بدبین 120
خود شكوفايي كامبخش 121
فصـل چهارم 127
امیدواری 127
امید یعنی چه؟ 127
کاربرد امید داشتن در زندگی 128
دلایل از بین رفتن امید 128
امیدواری در قرآن 129
امید درمانی 140
امید درمانی برای چه افرادی مناسب است؟ 141
امید درمانی 142
هر وقت که در مورد تزیین کردن اتاق خود تصمیم گرفتید، به خاطر داشته باشید که رنگ بر روحیه انسان اثر میگذارد. با ترکیب کردن رنگهایی که خُلق را بهبود میبخشند، به ایجاد مثبتگرایی در خود، کمک کنید و به طور جدی از کاربرد رنگهای سیاه، قهوهای و خاکستری حذر کنید.
آبی: آرامبخش، نشانه صلح و صفا.
زرد: سر حال آورنده، نشانه گرمی.
سبز: آرام کننده، نشانه نظم و هماهنگی.
قرمز: محرک، برانگیزاننده.
بنفش: انرژیبخش، الهامبخش، خلاقیتزا.
نارنجی: گرم، مطبوع، دلپذیر.
سفید: افزایش نور طبیعی.
حفظ سلامتی و اثر آن در مثبتگرایی
این گفته که «عقل سالم در بدن سالم است.» کاملاً درست است و نکتهای مورد توافق همگان است. برای مثبت زندگی کردن لازم است تا با پایبندی به یک رژیم غذایی درست، انجام تمرینات ورزشی و برنامههای کاستن از فشار روانی، از خود حمایت کنید…
رنگ ها، روی سیستم عصبی، قدرت بینایی، سیستم گوارشی و تمام جسم، حتی حالات روحی و روانی و اخلاق فرد تاثیر مستقیمی دارند. نشاط اجتماعی و در نقطه مقابل آن، افسردگی هم به عنصر رنگ بستگی دارد.
رنگ، عاملی است نیرومند که می تواند احساسات و حالات درونی فرد را تحریک کرده یا تسکین داده، به هیجان آورده و آرامش بخشد و احساسی از گرمی و سردی و شادی و غم یا سرعت و سکون را ایجاد کند و حتی گرایش مادی یا معنوی پدید آورد. رنگ هم درست مثل موسیقی می تواند گاهی خوشایند و گاهی ناخوشایند باشد، آرامش یا هیجان ایجاد کند، مفید یا مضر واقع شود. همه ما معتقدیم خداوند هرچیزی را بنا بر حکمتی آفریده است، اما متاسفانه درباره رنگ ها و فلسفه وجودی آن ها کمتر تحقیق و بررسی انجام شده است. از صاحب نظران روان شناسی رنگ می توان به افرادی مانند ماکس لوشر، ماکس فایفر، ای. آر. یانش و در کشورمان، مهندس ناظر فرزان، اشاره کرد.
از ترکیب هفت رنگ تجزیه شده نور سفید (که نخستین بار نیوتن آن را کشف کرد) با رنگ های سیاه و سفید (خنثی) می توان بیش از هفده میلیون رنگ شناخته شده پدید آورد که هر یک از آن ها می توانند انرژی و قدرتی نهفته در خود داشته باشند و رازی را در خود جای دهند که دانش امروز در پی شناخت آن هاست. کودکان از بدو تولد مورد تاثیر مستقیم منفی یا مثبت رنگ ها قرار می گیرند.
رنگ، عنصری موثر است که از سه دیدگاه قابل بررسی است:
امپرسیون یا خاصیت بصری رنگ ها؛
کنستراکسیون یا خاصیت مادی رنگ ها؛
اکسپرسیون
مورد سوم که در مسائل عادی اجتماع و مردم نقش بیشتری دارد، متاسفانه اغلب مورد بی توجهی قرار گرفته و فراموش شده است. بسیاری از افراد آگاهی چندانی درباره آن ندارند.
با توجه به اهمیت “رنگ ها” و نقش آن در زندگی ما، بد نیست در این باره آگاهی بیشتری کسب کنیم. برای شروع مباحث رنگ ها بهتر است آن ها را به گروه های خاص و تفکیک شده تقسیم کنیم و در هر شماره به یک موضوع بپردازیم. موضوع این شماره “رابطه رنگ و لباس” به خصوص برای جوانان است.
رنگ ها، مانند یک آینه یا تابلو ظاهر و پوشش بیرونی ما را انعکاس می دهند، چهره و اندام ما را جذاب یا زشت، چاق تر یا لاغرتر و جوان تر یا مسن تر نشان می دهند. به متانت و وقار فرد می افزایند یا در وی نوعی ناپختگی ایجاد می کنند. رنگ ها به دو گروه “سرد” و “گرم” تقسیم می شوند. بیشتر رنگ های سرد، متمایل به مردان و رنگ های گرم، متمایل به زنان و دختران هستند. ولی این موضوع قطعی نیست و می تواند به صورت عکس هم استفاده شود. رنگ های زرد، نارنجی روشن، ارغوانی، صورتی، سبز روشن، آبی آسمانی، گل بهی و مانند آن ها در کودکان تاثیرات مثبتی را ایجاد می کنند و تاثیر آن ها در بزرگسالی افراد به خوبی نمایان است. رنگ ها روی بزرگسالان هم تاثیری مستقیم دارند. دختران دارای سنین 14 تا 25 سال، اغلب به رنگ های قرمز، نارنجی، زرد، آبی، سبز روشن، سفید و سیاه گرایش خاصی دارند. این رنگ ها تاثیر مثبتی بر شادی و نشاط آن ها خواهند داشت. این رنگ ها در مردان کمتر به چشم می خورد ولی اگر استفاده شوند، تاثیرات هیجانی و پرنشاطی را برای آقایان به ارمغان خواهند آورد.
گاهی محدودیت هایی که خود انسان وضع می کند، کاربرد برخی عناصر مثبت و اثرگذار را در بین اجتماع به حداقل می رساند که استفاده صحیح از رنگ در لباس نوعی از آن است. برای روشن تر شدن مطلب به چند مثال توجه کنید.
کاربرد رنگ سبز و آبی در تقویت بینایی و تقویت سیستم تنفسی فرد است.
کاربرد رنگ بنفش در آرامش اعصاب و کنترل روحیات فرد است.
کاربرد رنگ قرمز و نارنجی در ایجاد نشاط و بالابردن فشار خون و ایجاد هیجانات جنسی و افزایش تحرک و قدرت است.
کاربرد رنگ آبی آسمانی و سورمه ای در انسان، افزایش وقار، قدرت و اعتماد به نفس است.
کاربرد رنگ زرد در انسان ایجاد حس اصلاح طلبی، گرمی و لذت، نشاط و میل به مطالعه، روشنفکری و تخیل است.
کاربرد رنگ نارنجی ایجاد ارتباط اجتماعی و جلب توجه است. نارنجی، رنگ شاد و هیجان آور بوده و شیرینی و لبخند را تداعی می کند.
از رنگ ها نباید انتظار معجزه داشت چون در کوتاه مدت تاثیر آن ها مشخص نمی شود، به کار بردن رنگ ها در محیط می تواند در درازمدت تاثیر خود را نشان دهد. رنگ ها می توانند غیر از تاثیر روان شناختی، تاثیر دیداری قدرتمندی ایجاد کنند و ظاهر و پوسته اشیا و محیط را تغییر دهند. رنگ ها در تبلیغات فروشگاه های لباس کاربرد دارند. لباس هایی با رنگ های تیره و سنگین می توانند در کوچک تر ظاهر شدن اندام افراد تاثیر داشته باشند و برعکس رنگ های روشن مانند زرد، سفید و نیلی، در درشت تر و چاق تر نشان دادن اندام تاثیر دارند. ایجاد تنوع در رنگ ها، دست کم هفته ای یک بار، می تواند در خلق و خوی افراد تاثیر بگذارد. تغییر رنگ پوشش بیرونی و لباس ها، می تواند از یکنواخت شدن رفتارها و گفتارها تا حد قابل توجهی جلوگیری کند، نشاط ایجادکرده و در جلب توجه دیگران بسیار موثر است. خستگی فرد نسبت به محیط و محیط نسبت به فرد و حتی خستگی های بی دلیل را تا حد قابل توجهی کاهش می دهد.
رنگ قرمز
رنگ قرمز يكي از سه رنگ اصلي است كه بسيار هيجانانگيز و اعتمادآفرين ـ آور است و اغلب، خطر و آتش را تداعي ميكند. در ضمن حواس را تحريك كرده و انرژيهاي متمركز، جاهطلبي، شهامت و اشتها را افزايش ميدهد.
قرمز، رنگي است هيجاني و ذهن منطقگرا را به زانو در ميآورد. اين رنگ، انرژي مهار نشده اي است كه موجب افزايش خلاقيت، انرژي و شادابي در زندگي ميگردد.
مثبت، پر انرژي، با اعتماد به نفس، پر شور، روراست، اقدام كننده، کاوشگر، اخلاقگرا، منفي، خسته كننده، پرخاشگر، ناراضي، عجول، بيتاب، بيش از حد مغرور
توجه: رنگ قرمز در معماري كلاس هاي درس، كاربردي ندارد؛ زيرا ديوارهاي قرمز كودكان را آشفته حال و بَد خلق ميكند و به علت روح هيجاني كه در اين رنگ نهفته است، كودك را از حالت آرام خارج كرده و به جنب و جوش و ناآرامي ميكشاند و از تمركز او جلوگيري ميكند؛ لذا بهتر است از رنگ قرمز در فضاي كلاسي استفاده نشود اما ميتوان از اين رنگ در محيط هاي بازي، نمايش و ورزش استفاده كرد.
زرد
در ميان رنگ ها، زرد بالاترين بازتابش را داشته و محرك فكر است. اين رنگ، سمبل طبيعي آگاهي و روشني است و روي ضمير انسان، خلاقيت و مثبت انديشي او اثر ميگذارد بطوري كه مثبت بودن را تداعي ميكند؛ ولي در عين حال، معاني منفي زيادي دارد.
زرد يكي از رنگ هاي اصلي است كه با فعاليت هاي ذهني تداعي دارد و هوش و كنجكاوي فرد را تقويت ميكند. بنابراين با نماد سرعت، بويژه سرعت تفكر و تصميمگيري در ارتباط است و تمركز حواس را بالا ميبرد.
ليمويي
ليمويي يكي از رنگ هاي خانوادة زرد ميباشد كه نشاندهندة شخصيت مثبت و زود فهمي است. در ضمن تركيب آن با آبي آسماني نشانگر ذهن باز، فهم زياد و درك بسيار شفاف است.
لازم به تذكر است كه رنگ زرد Contrast يا تقابل ويژهاي با خاكستري كه رنگ خنثي است دارد، لذا براي حذف معاني منفي آن، از رنگ خاكستري و خانواده آن استفاده ميشود.
توجه: رنگ زرد در دكوراسيون داخلي، فضا را روشن و شاد ميسازد ولي مشاوران و مددكاران اجتماعي كه سر و كارشان با كساني است كه از لحاظ احساسي، آسيب پذيرند بايد در انتخاب اين رنگ با احتياط عمل كنند؛ زيرا اين رنگ هم براي احساسات خوب و هم براي احساسات بد بسيار تحريك كننده است. لازم به ذكر است كه طراحان اتاق هاي آموزشي هم از اين امر مستثني نبوده و بايد در انتخاب رنگ فضاي آموزشي توجه لازم را داشته باشند.
نارنجي
رنگ نارنجي، مخلوطي از قرمز و زرد است و گفته شده شوق را با استعداد تركيب ميكند. در ضمن رنگ يادگيري، آزمايش، قضاوت، پذيرش يا رد مطلب هم هست. نارنجي احساسات متلاطم و هيجاني را تسكين ميدهد و براي رسيدن به آرامش بسيار مؤثر است؛ چرا كه قسمت زرد آن، با خنثي كردن انرژي و هيجان رنگ قرمز، انجام اين فرايند را به صورت عقلاني و منطقي تضمين ميكند.
قرار گرفتن در محيط نارنجي، افق ديد و فكر را وسيع تر كرده و رنگي انقلابي بشمار ميرود، چرا كه پشتكار و پروژههاي رسيدن به گام هاي موفقيت آميز را ترسيم ميكند.
در ستارهشناسي، نارنجي با علامت شير (مرداد) ارتباط خاصي دارد و به تقويت ايدهآل هاي دوستانه و اجتماعي، خلاقيت و خودشكوفايي كمك ميكند.
در رنگ نارنجي، حسي مستتر شده كه ميتواند بر حملههاي غيرمنطقي و فوبيها (ترس ها) پايان دهد.
رنگ نارنجي، رنگي زنده و قوي است و بهتر است با رنگ هايي همچون رُسي يا زردآلويي مخلوط شود تا اتاق را از حالت پرتنش خارج كرده و به محيطي آرام و دوستانهتر تبديل كند. از آنجا كه نارنجي رنگي است محرك، براي فضاي آموزشي در مقطع دبستان بسيار ايدهآل است؛ چرا كه از يك طرف دانش آموزان را سرزنده، نيروبخش، گرم و آرامش طلب ميكند و از طرف ديگر از خواب آلودگي و بي علاقگي كودك مخصوصاً در ساعات اوليه صبح جلوگيري ميكند.
سبز
رنگ سبز ميتواند در درون ساختار روانشناختي ما تعادل كامل ايجاد كند و در بين همه رنگ ها از همه آنها خوشايندتر است، زيرا چشم براي تمركز كردن روي آن هيچ نيازي به تنظيم شبكيه ندارد.
روانشناسان بر اين عقيدهاند كه سبز حالتي از نگرش ذهني مثبت را ايجاد كرده و چون با رنگ هاي طبيعت، بيشتر سر و كار دارد احساس ثبات و امنيت را در ما تقويت ميكند. البته رنگ سبز در تُنهاي متفاوت، نمادي متفاوت دارد.
رنگ سبز در تُنهاي متفاوت:
در اين رنگ، آرامش روحي نهفته شده و فراست و هشياري فرد را بالا ميبرد. سبز به انسان كمك ميكند تا اسرار نهان جهان هستي را بهتر درك كرده و به او بينش فلسفي همراه با عقل سليم عطا كند. كساني كه سبز يشمي را دوست دارند بطور ذاتي روشنبين و منطقي هستند.
سبز تيره نشاندهنده قابليت اعتماد (اعتماد پذيري) است و فردي كه اين رنگ را دوست دارد، داراي شخصيت با ثباتي است كه در بحران ها ميتواند بدون دستپاچگي كنترل اوضاع را در دست گيرد. در چنين اشخاصي عقل، منطق و ذهنيت واقعبين از خصوصيات دروني آنها زاييده شده است.درضمن اختلاط سبز تيره با آبي آسماني، آزادي انديشه و خلاقيت را نشان ميدهد.
سبز، يك رنگ ثانويه است كه از تركيب دو رنگ متضاد زرد و آبي به دست ميآيد. اين رنگ چون با طبيعت در ارتباط است، رنگي متعادل محسوب ميشود و به آرامش روحي و اعصاب كمك كرده و محيطي آرامشبخش را ايجاد ميكند.
سبز براي دكوراسيون اتاق هاي مطالعه، فضاهاي آموزشي و مكاني كه به تمركز احتياج دارد با اهميت بوده و رنگ ايدهآلي محسوب ميشود. اين رنگ به اتاق و كساني كه در آن فضا قرار دارند، آرامش متعادلي ميدهد. اگر سبز را با انواع كرم و سفيد مخلوط كنيم و در رنگآميزي اتاق و فضاي آموزشي بكار بريم، فضاي آرامبخش و تفكر آميزتري خواهيم داشت و اگر با رنگ قرمز تركيب شود، به شكوفايي خلاقيت افراد در آن فضا پرداخته و از خود تركيبي قوي ميسازد.
رنگ آبي با رنگ سبز تركيبي دلنشين و هماهنگ دارند كه در طبيعت به صورت گل هاي آبي در ميان شاخ و برگ هاي سبز نمودار شده است. اين دو رنگ به كلاس، فضايي متعادل و آرام داده و به تقويت تمركز افراد ميانجامد كه براي اتاق هاي مطالعه بسيار ايدهآل است. بطور كلي تلفيق اين دو رنگ، آرامبخش و متمركز كننده حواس است.
توناليتههاي قرمز، صورتي و زرد هم در تركيب رنگي با آبي، همراهان بسيار عالي محسوب ميشوند و ميتوانند هر كدام از سردي رنگ آبي بكاهند.
آبي، يكي از رنگ هاي اصلي است كه به رنگ حقيقت شهرت دارد. اين رنگ نشانگر ذهن عالي و هوش سرشار است و با احساسات و معنويت در ارتباط است. اين رنگ، آرام، آرامشبخش و تسليدهنده است.
اگر كسي بيش از حد احساس ناراحتي كرده و در آستانه خشم و اضطراب قرار داشته باشد پوشيدن لباس آبي، آرامش و هماهنگي ذهن او را افزايش داده، باعث بالا رفتن تفكر او ميشود. بالأخره توانايي آرام كردن روح مشوش را داشته و آرامش خيال او را فراهم ميآورد. (مانند حالتي كه در اثر نگاه به آسمان براي فرد حاصل ميشود).
هنگامي كه آبي به دو قسمت رنگ هاي تيرهتر و روشنتر تقسيم مي شود، نشاندهنده نوعي شخصيت در فرد است. فردي كه به آبي تيره علاقمند است، قابل اعتماد، عاقل و جسور خواهد بود و چون با تمركز شديد روي عقل و منطق حركت ميكند، ممكن است احساساتش تحتالشعاع قرار گرفته، آن را از دست بدهد و يا ضعيفتر عمل كند. بر عكس، افرادي كه به آبي روشن علاقمندند، ذاتا هنرمند و فرهيخته هستند. اين تيپ افراد را بيشتر افراد هنرمند، طراح، نويسنده و هنرپيشه تشكيل ميدهند كه در فعاليت هاي خلاقانه شركت دارند. رنگ آبي، تخيل فعال و حتي در بعضي موارد بيش از حد خلاق را القا ميكند.
از آنجا كه رنگ آبي، كيفيتي سرد و رسمي دارد، فضا را به آرامش ميكشاند و البته از حالت دوستانه و گرميبخش دور ميكند. لذا بهتر است در فضاهاي آموزشي و كلاس، اين رنگ را با تلفيق رنگ هاي ديگر استفاده كرد.
بنفش، تركيبي از رنگ قرمز و آبي است كه يكي از معنويترين رنگ ها بشمار ميآيد و نشانگر هماهنگي بين عقل و احساسات و مرز بين معنويات و ماديات محسوب ميشود. اين دو رنگ در سمبوليسم رنگ ها تفاوت چنداني ندارند به همين منظور در يك قسمت قرار ميگيرند. اين دو رنگ با تفكر عالي، درك روحي و توانايي هاي رواني مرتبط هستند و در تلفيق اين دو رنگ، تُنهاي مختلفي به چشم ميخورد كه هر كدام بيانگر خصوصيت روحي افراد است.
اين رنگ كمال گرايي، ايدهآليسم، انسانگرايي و تفكر فلسفي را تقويت ميكند. كسانيكه اين تركيب را دوست دارند افرادي پر احساس و خوش فكرند و داراي حس ششم قوياي هستند. ارغواني روشن، رنگي است كه در تصميمگيري با تفكر و منطق در ارتباط است.
همانطوري كه گفته شد عناصر تشكيلدهندة رنگ بنفش، قرمز و آبي هستند. امتزاج اين دو رنگ با بنفش، سردي و گرمي خاصي را در محيط ايجاد كرده كه رنگ قرمز، گرمي فضا و رنگ آبي سردي آن را بيشتر ميسازد؛ لذا طيف هاي كم رنگ بنفش به فضا و محيط آموزشي؛ آرامش، روحيه و شادابي را تلقين ميكند، ولي لازم به ذكر است كه قرار گرفتن به مدت طولاني در فضاي صرف بنفش، سبب افسردگي ميشود، زيرا انرژيهاي آن به قدري قوي است كه ذهن نميتواند بار اضافي آن را تحمل كرده و از خود واكنش نشان ميدهد. پس بهتر است در طراحي فضاي آموزشي، رنگ بنفش را با رنگ هاي سفيد، سبز و ياسي ممزوج كرد.
شايان ذكر است كه بدانيم غريزه ايجاد هارموني و هماهنگي در استفاده از رنگ ها، هديهاي است كه در برخي افراد، از بدو تولد بطور ذاتي نهاده شده است؛ ولي كساني كه از اين خصوصيت برخوردار نيستند هم ميتوانند قوانيني را در مورد مديريت رنگ ها بياموزند و بكار گيرند. براي مثال سايهها، توناژها و ته رنگها به خاطر ارتباط تصويري طبيعيشان در كنار هم مينشينند و قوانين سادهاي را به وجود ميآورند كه ميتوان آنها را با هم مخلوط و هماهنگ كرد. دنياي رنگ ها، آنقدر وسيع و پرجاذبه است كه مورد توجه و استفاده همگان قرار ميگيرد.
عواطف و احساسات شما رابطه بسیار نزدیکی با آن چه میخورید، دارند. شواهد زیادی وجود دارد که مصرف غذاهای نامطلوب، بدن را به سوی هیجانها و عواطف منفی سوق میدهد. اگر غذایی که میخورید سبب شود تا سطح قند خون شما یکباره بالا برود، یا آدرنالین یکباره به طور ناگهانی در شما زیاد شود، یا غذایی بخورید که دچار بیثباتی عاطفی و احساسی شوید… نوعی رژیم غذایی را انتخاب کنید که از افزایش هیدراتهای کربن و قندها جلوگیری کند. برای پرهیز از واکنشهای نامناسب احتمالی که بعضی از افراد به رنگهای شیمیایی و ادویهها و چاشنیهای غذا نشان میدهند، تا حد امکان از غذاهای پخته نشده (مثل غذاهای خام گیاهی) که به آنها مواد افزودنی اضافه نشده یا فرآوری نشده باشند، مصرف کنید.
اکنون چقدر مثبت شدهاید؟
اینک زمان آن رسیده تا بنشینید و آن چه را که یاد گرفتهاید، به مرحله عمل درآورید. جملههای زیر را بخوانید و هر کدام را که نسبت به تجربه به شما نزدیکتر است، علامت بزنید. تا آنجا که میتوانید، با خود صداقت داشته باشید.
سنجش سطح خوش بینی
هر چه تعداد علامتهایی که زدهاید بیشتر باشد، خوشبینتر هستید.
چند نکته
نکاتی برای داشتن دید مثبت به زندگی
دید مثبت به زندگی بسیار مفید است. برای توسعهی دید مثبت باید کنترل آن را یاد بگیرید. همچنین باید یاد بگیرید برای خود و زمانتان ارزش قائل شوید. روش دیگری که میتوانید دید مثبت به زندگی را تقویت کنید، پیدا کردن راههایی برای مقابله با استرس است، چون استرس شما را به سمت افکار منفی سوق میدهد.
گام اول: یاد بگیرید چگونه رفتار کنید
۱. رفتارهای شما روی زندگیتان اثر میگذارد
رفتار شما در مقابل مشکلات زندگی خوشحال یا ناراحت بودن شما را مشخص میکند. شما نمیتوانید اتفاقاتی را که برایتان پیش میآید تغییر بدهید، ولی میتوانید رفتار خود را در مقابل آنها تغییر بدهید. شما هر بار که به مشکل میخورید، نوع رفتارتان را انتخاب میکنید.
مثلا چرخ ماشینتان پنچر میشود، هیچکس دوست ندارد این اتفاق برایش بیفتد. حالا شما حق انتخاب دارید که چگونه با شرایط کنار بیایید. شاید بسیار ناراحت شوید و به فرمان مشت بکوبید، فشار خونتان را بالا ببرید و بعد از آن، بالاخره چرخ را عوض کنید. اگر شما ناراحت شدن را انتخاب کنید، زمان زیادی ناراحت خواهید ماند.
در حالت بعد، شاید شما ناراحت نشوید و پنچر شدن چرخ ماشین را بهعنوان اتفاقی قبول کنید که ممکن است در زندگی پیش بیاید. نفس عمیقی بکشید و در آخر چرخ را عوض کنید. اگر شما ناراحتی را انتخاب نکنید، زمان ناراحتی شما چندان طولانی نخواهد شد. در واقع میتوانید به آن مثبت فکر کنید.
۲. به اتفاقات زندگی مثبت نگاه کنید
طرز صحبت شما درباره اتفاقات زندگی روی رفتار شما تأثیر میگذارد. اگر شما به اتفاقات دید منفی داشته باشید، هر بار که آن اتفاق رخ بدهد ناراحت میشوید، ولی اگر نگاه مثبت داشته باشید، رفتارتان نسبت به آن موضوع تغییر میکند.
مثلا شما با پیام ناراحتکنندهای از خواب بیدار میشوید. شاید با خود بگویید «امروز که خراب شد»، ولی با دید مثبت به موضوع نگاه کنید و با خود بگویید «خب این خبر بد بود، ولی روز من تازه شروع شده». اتفاقی که افتاده هیچگاه تغییر نمیکند، ولی رفتار شما میتواند نسبت به موضوع عوض شود و رفتار شما را اصلاح کند.
۳. صحبت کردنتان را اصلاح کنید
جملاتی مثل «من نمیتونم این کار رو انجام بدم»، شما را به سمتی سوق میدهد که به عدم توانایی برای انجام آن کار باور پیدا کنید. اگر بگویید کار غیرممکنی است، آن کار برای شما غیرممکن میشود. به جملات مثبت مثل «میتونم این کار رو بکنم، اگه قدمبهقدم پیش برم» فکر کنید.
۴. بهجای شکایت کردن از اوضاع، کاری بکنید
در هر موقعیتی حق انتخاب دارید: شاید شکایت و گلایه کنید و شاید کاری انجام دهید که مشکلتان را برطرف کند. شکایت کردن فقط ناراحتتان میکند، ولی حل کردن مشکل حس خوبی به شما میدهد و باعث خوشحالیتان میشود.
۵. از مسائل کوچک لذت ببرید
شاید شما هم مثل بیشتر مردم همیشه به مسائل حساس و اهداف بزرگ یا نزدیکترین تعطیلی فکر کنید. هر چند این دید نسبت به زندگی بد نیست، ولی نگاه همیشگی به مسائل بزرگ باعث میشود نتوانید از خوشیهای روزمرهی زندگی لذت ببرید. یک وعده غذای لذیذ به همراه خانواده یا پیادهروی با یک دوست خوب در زندگی روزمره اتفاق میافتد. با فکر کردن به مسائل و اهداف بزرگتر، این خوشیها را از بین نبرید. در لحظه زندگی کنید و از مسائل کوچک لذت ببرید.
مثلا اگر کنار دوستتان در حال گپ زدن هستید و ذهن شما به تعطیلات آخر هفته فکر میکند، به لحظهای که کنار دوستتان هستید برگردید و از آن لحظات لذت ببرید. به دوستتان توجه کنید و اجازه ندهید ذهنتان منحرف شود.
۶. تشکر کردن را تمرین کنید
تشکر کردن در زندگی روزمره ضروری است، چون رفتارتان را اصلاح و مسائل خوب را برای شما تداعی میکند. این کار کمک میکند به نکات مثبت زندگی توجه کنید، نه به اینکه چه کاری را اشتباه انجام دادهاید.
هر روز زمانی را برای شکرگزاری کنار بگذارید و به چیزهای خوبی که دارید فکر کنید. پس از فکر کردن به نکات مثبت روز، ۳ مورد از آنها را روی کاغذ بنویسید.
۷. از زندگیتان لذت ببرید
اگر همواره به دنبال تلویزیونی جدید، ماشینی بهتر یا گوشی هوشمند جدیدتری باشید، هیچگاه قدردان داراییها و زندگی خود نخواهید بود. خوشحالی در لذت بردن از چیزهایی است که دارید، نه چیزهایی که میخواهید داشته باشید. اگر اینگونه فکر کنید همیشه به دنبال چیزهایی میگردید که شما را خوشحال کنند و از چیزی لذت نمیبرید.
روش فکر کردنتان را نسبت به چیزهای جدید عوض کنید و به جای اینکه فکر کنید «من باید اون تلفن هوشمند جدید رو داشته باشم»، به این فکر کنید: تلفنی که در اختیار دارید از بسیاری از تلفنهای قدیمی بهتر است.
۸. به اهدافتان فکر و آنها را به واقعیت تبدیل کنید
ثابت شده است که اگر به رسیدن به هدفتان فکر کنید و دربارهی آن رؤیاپردازی کنید، دستیابی آن هدف بسیار راحتتر خواهد بود. همچنین مطالعات نشان میدهند اگر فقط به آن هدف نهایی فکر کنید و از تصور کردن آن لذت ببرید و نه مسیر رسیدن به هدف، این کار دستیابی شما به هدف را سختتر میکند و باعث میشود شما کندتر پیشرفت کنید.
به اهدافتان فکر و دربارهی آنها رؤیاپردازی کنید، ولی باید به مشکلاتی که در راه رسیدن به آنها برخورد میکنید نیز فکر کنید تا روند پیشرفتتان کند نشود.
گام دوم: برای خودتان ارزش قائل شوید
۱. درست صحبت کردن را یاد بگیرید
دید مثبت
همهی ما یک منتقد درونی داریم که با اشتباه انجام دادن کاری، ما را سرزنش میکند. هر چند این انتقاد مفید است، ممکن است به شما احساس منفی بدهد. به خودتان یاد بدهید درست صحبت کنید و صدای منتقد درونتان را به صدایی مثبت تبدیل کنید. با این کار ارزش شما در ذهنتان افزایش مییابد و احساس مثبتی در شما پدیدار میشود.
یکی از تمرینهایی که میتوانید انجام دهید، یادداشتبرداری هنگام نقد کردن است. برای انجام این تمرین کافیست هر گاه در حال انتقاد از خودتان هستید، جملاتی را که در ذهنتان میگویید، یادداشت کنید.
زمانی که یادداشتها کافی بود، پی میبرید که چقدر خود را سرزنش میکنید و از لحن صحبت کردنتان آگاه میشوید. حالا باید این افکار منفی و این لحن بد را تغییر دهید و مثبت فکر کنید. این تمرین باعث میشود بیشتر به خودتان ارزش دهید و بهتر با خودتان صحبت کنید.
حتما بخوانید: چطور بر هجوم افکار ناخوشایند غلبه کنیم؟
۲. دوستانتان را از میان آدمهای مثبتاندیش انتخاب کنید
دوستان شما و رابطه با آنها بخش بزرگی از دید شما به زندگی را تشکیل میدهند. باید دوستانتان افراد شادی باشند و تنها در این صورت است که شما نیز به شاد بودن ترغیب میشوید. افرادی را انتخاب کنید که در زندگی شاد هستند و رابطه با افراد منفیباف را قطع کنید.
فضای مجازی و رسانههای عمومی نیز مانند دوستان و اطرافیان میتوانند مخرب باشند، مثلا اگر روزنامهای که مطالعه میکنید، دیدِ منفی دارد، از روزنامه های دیگر استفاده کنید
۳. انگیزه داشته باشید
کتاب، مجله یا رسانهای را انتخاب کنید که شما را تشویق میکند تا خودتان باشید. هر روز، زمانی را به مطالعه و جستجو در این فضا اختصاص دهید. با این کار، انرژی مثبت را به خود تزریق میکنید و به مسائل روزمره با دید منفی نگاه نمیکنید. بهتر است روی روشهای تقویت انگیزه بیشتر تمرکز کنید.
۴. به احساس درونتان گوش بدهید
همیشه افرادی هستند که باعث میشوند شما احساس بدی نسبت به خودتان داشته باشید. شاید در مورد لباس پوشیدن یا رانندگیتان قضاوت کنند. در واقع تنها نظری که مهم است، نظر خود شماست. کسانی که شما را قضاوت میکنند، در واقع در حال قضاوت خودشان هستند و با قضاوت کردن شما، کوتاهیهای خودشان را در زندگی جبران میکنند.
مثلا اگر کسی دربارهی لباستان نظر منفی داد، نگذارید ذهنیتتان راجع به لباس خراب شود. محترمانه به او بگویید: «متأسفم که از لباسم خوشت نمیاد، ولی من این لباس رو خیلی دوست دارم». یادتان باشد که تنها نظر شما مهم است.
۵. به دیگران کمک کنید
دید مثبت-کمک به دیگران
با کمک کردن به دیگران، تغییری مثبت در زندگیتان ایجاد میشود. با این کار همیشه به فکر کمک کردن به دیگران هستید و این باعث اصلاح رفتارتان میشود.
برای کارهای خیرخواهانه داوطلب شوید. اگر نمیدانید از کجا شروع کنید میتوانید از سرای محله بپرسید، آنها به شما کمک خواهند کرد.
گام سوم: استرس را از بین ببرید
۱. به نفس کشیدنتان توجه کنید
دید مثبت-فشار استرس
زمانهایی وجود دارد که استرس به سراغمان میآید. در این هنگام راهکاری بسیار مؤثر، توجه کردن به نفس کشیدن است. به این صورت که چشمانتان را ببندید و کاملا روی تنفستان تمرکز کنید. به آرامی نفس بکشید و تمام افکار منفی را از ذهنتان بیرون کنید.
۲. با برنامه بخوابید
مدت زمان خواب شما روی رفتار، سطح استرس و دیدتان به زندگی تأثیر زیادی میگذارد. اگر به اندازهی کافی نخوابید، احتمال افزایش سطح استرس در طول روز بیشتر است. یک برنامهی منظم خواب داشته باشید و به آن عمل کنید، با این کار به اندازهی کافی میخوابید و صبح شاداب و خوشحالتر از خواب بیدار میشوید.
همانطور که برای بیدار شدن هشدار تعیین میکنید، برای خوابیدن نیز این کار را انجام دهید. ۳۰ دقیقه تا یک ساعت پیش از زمان تعیین شده برای خواب هشدار تعیین کنید. با این کار شما میدانید دقیقا چه زمانی از خواب بیدار میشوید و چه زمانی به خواب میروید.
۳. خاطراتتان را بنویسید
صرف زمان برای نوشتن خاطرات میتواند استرس را کاهش دهد. اگر اجازه دهید احساساتتان با یادداشت کردن خاطره از فکر شما بیرون بروند، کمتر دچار استرس میشوید.
چیزی که اهمیت دارد، بیرون راندن احساسات از ذهن شماست. پس نگران غلطهای املایی یا مشکلات دستوری نباشید و فقط به نوشتن احساساتتان بپردازید. بهتر است روی روشهای کاهش استرس، بیشتر تمرکز کنید.
۱. مربی درونی خود را پیدا کنید
افکاری که شما درباره خودتان، تواناییهایتان، دستاوردهای مالیتان (یا شکستهای مالیتان) دارید و همچنین تصوری که در ذهنتان نسبت به تواناییتان برای رسیدن به موفقیت دارید، در نهایت در زندگیتان عملی خواهند شد. اعمال از افکار سرچشمه میگیرد. برای موفق بودن، افکارتان را با فکر و درایت انتخاب کنید. اگر نگرش شما غیرمولد است و احساس میکنید نیاز به تغییر الگوی منفیِ تفکر دارید، میتوانید این تمرین را انجام بدهید: یک مربی داخلی برای خودتان تصور کنید که افکار ترسآور و ناامیدکنندهی شما را با افکاری که از ایمان و عقیده و قدرت درونیتان سرچشمه میگیرد، عوض میکند. برای این کار باید تمرکز خود را بر تواناییهایتان بگذارید تا بتوانید به اهدافتان دست یابید. شما باید یاد بگیرید که مربی خود باشید و خودتان را برای یک وضعیت ذهنی مثبت آماده کنید. این کار باعث میشود که از حرکت باز نایستید و به تلاش ادامه بدهید. با این معادله نگرش خود را ارزیابی کنید: نگرش=حرکت. این معادله بیان میکند که نگرش آن چیزی است که حرکت رو به جلو یا رو به عقب شما را تعیین میکند. بنابراین باتوجه به اینکه در زندگیتان چگونه حرکت میکنید، میتوانید نگرشتان را ارزیابی کنید.
۲. انگیزههای خود را پیدا کنید
در جستوجوی چیزهایی باشید که به شما انگیزهی تلاش و کوشش میدهد. فکر کنید که در گذشته چه چیزهایی به شما انگیزه داده است تا تغییری در زندگیتان ایجاد کنید و به دنبال اهدافتان بروید. اگر میخواهید انگیزه و اشتیاق خود را تقویت کنید، باید علت انجام کارهایتان را بدانید. آیا انگیزهی کارهایتان دستیابی به سود مالی بوده است؟ یا میخواستید از خودتان محافظت کنید؟ آیا میخواستید کاری را انجام بدهید تا بتوانید وضیت فعلی خود را حفظ کنید؟ یا ترس و خشم دلیل انجام برخی کارهایتان بوده است؟ اگر انگیزههای روشنی داشته باشید میتوانید سریعا نگرش خود را به سمت مثبتاندیشی تغییر دهید. زیرا زمانی که بتوانید به خودتان برای یک هدف انگیزه بدهید، نگرش شما از قدرت درونیتان سرچشمه میگیرد، که باعث میشود سریعتر در مسیرتان حرکت کنید، بشتر بخندید، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید، که تمام اینها در نهایت موجب خواهد شد که موفقیتهای بیشتری به دست آورید.
۳. برای خود الگوهای ذهنی انتخاب کنید
مثبت اندیشی و موفقیت – الگوهای ذهنی برای خود ایجاد کنید
الگوهایی برای خود انتخاب کنید که به تجسم اهدافتان کمک کند تا برای رسیدن به آنها، مهارتهای خود را افزایش دهید. برای حفظ نگرش مثبت و مشتاقانه، الگوهایی برای موفقیت خلق کنید و مدام دربارهی آنها فکر کنید. هرچقدر عمیقتر به تحقق یک هدف باور داشته باشید، احتمال بیشتری برای محقق شدن آن وجود دارد. این نوع تمرین ذهنی، باعث مثبتاندیشی شما میشود و شما را به سمت دستیابی به موفقیت سوق میدهد. من معتقدم که شما به شکل طبیعی برای آنچه که تجسم میکنید، تلاش خواهید کرد.
۴. اضطراب خود را مدیریت کنید
مثبت اندیشی و موفقیت – اضطراب خود را مدیریت کنید
زمانی که در کار خود با چالش مواجه میشوید، شاید احساس کنید که کنترل احساسات و افکار خود را از دست دادهاید. برای اینکه خوشبین باقی بمانید، ذهن خود را نظم ببخشید تا از افکار بدبینانه خالی شود و از لغزش در سراشیبیِ سؤالِ «چه میشود اگر» نجات پیدا کنید. اضطراب در واقع ترس از آینده است. به خودتان یادآوری کنید که «چه میشود اگر» در حال حاضر رخ نداده است. این تنها یک تئوری است. پس بر آنچه که در حال حاضر میتوانید کنترل کنید، تمرکز کنید. هر فکر دانهای است که شما برای برنامهریزی نوع نگرش و در نتیجه نوع رفتارتان، آن را میکارید. برای اینکه نگرش خوبی داشته باشید، یاد بگیرید که ذهنتان را بر راهحلها متمرکز کنید نه بر مشکلات.
۵. احساس مثبت در دیگران ایجاد کنید
مثبت اندیشی و موفقیت – احساس مثبت در دیگران ایجاد کنید
برای رسیدن به اوج پتانسیل خود در صعود به قلهی موفقیت، باید مصمم و زیرک باشید ولی علاوه بر آن باید خوشحال هم باشید و از کارتان لذت ببرید. هرچقدر بیشتر به دیگران انرژی بدهید، به موفقیتهای بیشتری دست مییابید. انرژی شخصی شما هم میتواند افراد را به شما جذب کند و هم میتواند آنان را دفع کند. وقتی که با هیجان و قدرت ظاهر میشوید، این احساس به افراد پیرامون شما هم انتقال مییابد و روحیهی کاری را در آنها افزایش میدهد. اگر نگرش شما مردمی و همهگیر و هدفش رساندن زندگی به حد کمال باشد، پتانسیل نامحدودی پیدا میکنید. در واقع نگرش مثبت شما به دیگران انگیزه میدهد تا از تلاشتان برای رسیدن به سطح بالای موفقیت حمایت کنند.
۶. اشتیاق خود را نشان بدهید
مشتاق موفقیت باشید. به این ترتیب یک شوق طبیعی در رفتار شما نمایان خواهد شد و به نظر خواهد آمد که نمیتوانید برای دست به کار شدن و تبدیل اشتیاقتان به عمل صبر کنید. این شوق نمایندهی تمام احساسات شماست و زمانی که ۱۰۰ درصد متعهد به کارتان باشید، به عنوان موتور محرکهی شما برای رسیدن به اهدافتان عمل میکند. تعهد کامل، شک و تردید را از بین میبرد.
۷. به دنبال معنای عمیقتری باشید
انگیزه های معنوی نه تنها روح شما را پرورش میدهد، بلکه اگر بتوانید بین آنها با اهداف کاری خود ارتباط برقرار کنید، به این احساس خواهید رسید که با کارتان اهدافی که برای زندگی دارید، محقق خواهد شد. شغل شما جایی است که بتوانید در یک مقیاس بزرگ بر دیگران تأثیر مثبت بگذارید. این نوع تفکر به هدفی که برایش کار میکنید، معنا میبخشد و شما را قادر خواهد کرد که ببینید چگونه هدفتان به زندگی دیگران کمک میکند. این موضوع به شما قدرت بیشتری برای انجام کارتان میدهد.
۸. کمی بیخیال باشید
هنگامی که در تلاش برای دستیابی به موفقیت هستید، به دنبال جنبههای مفرح و لذتبخش زندگی نیز باشید. این باعث میشود که استرستان کاهش پیدا کند. هرچقدر کمتر استرس داشته باشید، انرژی مثبت بیشتری خواهید داشت که باعث تلاش سختتر شما خواهد شد. بیخیال بودن مهارت بزرگی است که باعث میشود محیط کاری اطرافتان شادتر شود و به شخصیت شما کاریزما میبخشد (جذابیت شخصیتی) و در کسانی که با شما یا برای شما کار میکنند، اعتماد و علاقه بهوجود میآورد.
۹. فعالیت بدنی انجام دهید
یکی از سریعترین راهها برای تغییر نگرش منفی، تغییر در وضعیت جسمی است. اگر استرس دارید، فعالیت بدنی خیلی سریع در شما آرامش ایجاد میکند. این کار کمک میکند تا فکرهای منفی را از سر خود بیرون کنید و انرژی خود را برای دیدن افکار مثبت جمع کنید. ورزش (یا هر نوع فعالیت بدنی) شما را به سمت یک وضعیت متعادل ذهنی سوق میدهد که به شما اجازه میدهد تا مثبتاندیشی خود را افزایش دهید. حرکت به صورت طبیعی باعث آزاد شدن استرس میشود که برای تعادل ذهنی و تداوم انگیزه بسیار ایدهآل است. اگر نمیتوانید در یک روز پر از استرس به باشگاه بروید، حداقل یک پیادهروی کوتاه (مثلا ۱۵ دقیقه) انجام بدهید.
۱۰. بر خودتان مسلط شوید
برای موفق شدن باید بر دو چیز تسلط داشته باشید. افکار و احساساتتان. اگر به طور ذاتی بدبین هستید، تصمیم بگیرید که آگاهانه مسئولیت انتخاب نگرش خود را بر عهده بگیرید. مثبتاندیشی را در اخلاق و تعاملتان با دیگران در پیش بگیرید. زمانیکه بتوانید بر دنیای درونی خود تسلط پیدا کنید، بر دنیای بیرونی خود نیز میتوانید تسلط پیدا کنید. در دنیای کسبوکاری که هر شخص برای ساختن منابع، استعدادها، امور مالی، فناوری و غیره تلاش میکند، موفقیت یک شخص به دلیل مصمم بودن و انعطافپذیری اوست.
تعداد صفحات | 138 |
---|---|
شابک | 978-622-378-184-1 |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.