کتاب مهارت‌های زندگی زناشویی

کتاب مهارت‌های زندگی زناشویی

103,600 تومان

تعداد صفحات

72

شابک

978-622-378-206-0

فهرست
عنوان صفحه
فصـل اول 11
مقدمه 11
فصـل دوم 13
زندگی زناشویی 13
مهارت‌های زندگی زناشویی 15
مهارت‌های اساسی 15
مهارتهای پیشرفته 16
مدیریت خشم و تعارض 18
درک و تغییر رفتارهای اشتباه 21
صمیمیت زناشویی 23
مطالعات نظری صمیمیت زناشویی 24
خودافشاگری زوجین و صمیمیت 24
مشخصات روابط صمیمانه‌ی سالم 27
اعتماد متقابل 27
عطوفت و مهربانی 27
پذیرش 27
ارتباطات آزاد 28
توجه و ملاحظه 28
عذرخواهی 28
بخشش 28
مرزهای مناسب 29
دوره‌های حساس برای رشد صمیمیت 29
تکالیف فرآیندی 30
دیدگاه رشدی فارمن به صمیمیت 31
ابعاد توانایی صمیمیت از دیدگاه رشدی 32
رویکرد تعاملی باگاروزی 33
ابعاد صمیمیت در رویکرد باگاروزی 35
صمیمیت عاطفی 35
صمیمیت روانشناختی 36
صمیمیت عقلانی 36
صمیمیت جنسی 37
صمیمیت معنوی 38
صمیمیت زیبایی‌شناختی 39
صمیمیت اجتماعی و تفریحی 39
صمیمیت زمانی 39
عوامل مؤثر بر میزان صمیمیت زوج‌ها 40
عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر افزایش صمیمیت زوج‌ها 40
عوامل روان‌شناختی مؤثر بر صمیمیت زوج‌ها 41
عوامل بین فردی مؤثر بر صمیمیت 43
مفهوم‌سازی صمیمیت براساس تئوری دلبستگی 43
اسطوره‌هایی که درباره‌ی عشق و ازدواج وجود دارند 44
عقاید غیرمنطقی 46
عزت نفس 46
تاب‌آوری 48
مبانی نظری 50
تاریخچه‌ی مفهوم تاب‌آوری 51
مطالعات نظری متغیر تاب‌آوری 53
موج‌های پژوهش در تاب‌آوری 54
موج اول (ویژگی‌های تاب‌آوری) 55
موج دوم (نظریه‌ی تاب‌آوری، فرآیند) 56
موج سوم (نظریه‌ی تاب‌آوری) 58
فصـل سوم 59
مطالعات 59
منـابع و مآخـذ 65
منابع فارسی 65
منابع غیرفارسی 68

 

 

 

 

زندگی زناشویی
رابطه‌ی زناشویی یک ارتباط انسانی منحصر به فرد است که با هیچ یک از روابط بین فردی دیگر قابل مقایسه نیست. رابطه‌ی زناشویی دارای مراحل رشد و تکامل است. این رابطه معمولا از دوره‌ی ماه عسل توام با شور و شوق و انتظارات سطح بالا به دورهی سرخوردگی و سازگاری متقابل و در نهایت به دوره‌ی آرام پذیرش و عشق پخته منتهی می‌شود. زوج‌هایی می‌توانند به مرحله‌ی پخته‌تر و کامل‌تر رابطه‌ی زناشویی وارد شوند که از مهارت‌های لازم برای زندگی زناشویی برخوردار باشند. مهارت‌های زندگی به گروه بزرگی از مهارت‌های روانی-اجتماعی و میان فردی گفته می‌شود که می‌تواند به افراد کمک کند تا تصمیمات خود را با آگاهی اتخاذ کنند و به‌طور مؤثر ارتباط برقرار کنند، مهارت‌های مقابله ای و مدیریت شخصی خود را گسترش دهند و زندگی سالم و بارور داشته باشند. مهارت‌های زندگی، سازگاری فرد را با محیط و چالش‌های آن افزایش می‌دهد و باعث می‌شود فرد به‌گونه‌ای کارآمد و موثر با محیط خانوادگی، اجتماعی، شغلی، تحصیلی برخورد نماید.
مهارت‌های زندگی به زوج‌ها کمک می‌کند تا فنون ارتباطی صحیح و درک متقابل خود را افزایش دهند. یادگیری مهارت‌های زندگی راهبردی برای ارتقای سازگاری فرد با خود، با دیگران و با محیطی است که در آن زندگی می‌کند. این مهارتها به افراد می‌آموزد که در طول زندگی به ویژه در موقعیت‌های پرخطر چگونه عاقلانه و صحیح رفتار کنند. به‌کارگیری مهارت‌های هیجانی، شناخت احساسات و هیجانات خود و نحوه تنظیم و ابراز صحیح هیجانات، نحوه درست زیستن و گام برداشتن در زندگی، مهارت و توانایی تصمیم‌گیری، تفکر خلاق و نواندیشی، مهارت برقراری روابط دوستانه، خودشناسی و آگاهی از توانایی‌ها و ضعف‌های خود، توانایی حل مسأله، توانایی مقابله با فشارهای روانی، درک احساسات و هیجانات دیگران، از مهم‌ترین موارد مهارت‌های زندگی هستند.
از نظر سازمان بهداشت جهانی، مهارت‌های زندگی شامل مهارت‌های اساسی برای زندگی کردن نظیر شناخت ویژگی‌ها و توانایی‌های خود، توجه به ارزش‌های شخصی، خانوادگی، اجتماعی، به‌کار بردن روش‌های صحیح برقرای ارتباط، قاطعیت، دوست‌یابی، تعیین هدف و روش‌های مناسب رسیدن به آن، تصمیم‌گیری صحیح، پرهیز از خشونت و حفظ سلامتی است (هانتر ،1387).
مهارت‌های زندگی منجر به انگیزه رفتار سالم می‌شود. همچنین براحساس فرد از خود و دیگران و همچنین ادراک دیگران از وی مؤثر است؛ بنابراین بهطور کلی میتوان گفت که مهارت‌های زندگی منجر به افزایش سلامت روانی افراد میشود و در پیشگیری از بیماریهای روانی و مشکلات بین فردی نقش موثری دارد. اگرچه شروع تحقیقات منظم در خصوص مهارت‌های زندگی را به دهه 1970 نسبت می‌دهند اما در سال‌های اخیر این مهارت‌ها بیشتر مورد توجه قرار گرفته و برای آموزش آن‌ها اقدامات مختلفی انجام شده است. ارتباطات بین فردی، مهارت‌های تصمیم‌گیری و تفکر انتقادی و مهارت‌های مقابله و مدیریت شخصی از جمله مهارت‌های زندگی می‌باشند که درآموزش مهارت‌های زندگی تأکید بر شناخت ویژگی‌ها و توانایی‌های خود، توجه به ارزش‌های شخصی، خانوادگی و اجتماعی، به‌کار گرفتن روش‌های صحیح برقراری ارتباط و تصمیم‌گیری، پرهیز از خشونت و حفظ سلامت ارایه میگردد.

مهارت‌های زندگی زناشویی
مهارتهای زندگی زناشویی به چهار بخش تقسیم می‌شوند:
• مهارتهای اساسی
• مهارتهای پیشرفته
• مدیریت خشم و تعارض
• درک و تغییر رفتارهای اشتباه

مهارت‌های اساسی
• گوش دادن
• ابراز احساسات و خواستهها
• تقویت متقابل

گوش دادن
مهم‌ترین مهارت ارتباطی است که می‌تواند باعث ایجاد تداوم و احساس صمیمیت شود.
گوش دادن تعهدی برای درک و همدلی، کنار گذاشتن علایق، نیازها و پیش‌داوری‌های خود، به‌منظور درک دنیای همسرتان است. گوش دادن به گفته‌های همسر چیزی فراتر از ساکت ماندن به هنگام صحبت کردن او است. گوش دادن فعال تکنیک شناسایی، ارزیابی و غلبه بر موانع گوش دادن، توسط مک کی (1983) مطرح شد. تمرین ارتباط دو سویه که در آن افراد به نوبت نقش‌های گوینده و شنونده را بازی می‌کنند، به دلیل تاثیر خوبی که دارد توسط داتلیو و پادسکی (1990) در زوج درمانی شناختی به‌کار برده شد.

ابراز احساسات و خواسته‌ها
بیان احساسات و خواسته‌ها، مهارت مهمی است که ابتدا شامل شناسایی احساسات خود و سپس اطلاق نام مناسب به این احساسات است. ابراز احساسات به این معنی است که فرد به جای منفعل و پرخاشگر بودن جرأت مند باشد. هری استاک سالیوان ، نظام خویشتن را به‌عنوان مجموع و برآیند تجارب آگاهانه تعریف کرد. هرچیزی که حس می‌کنید، فکر می‌کنید، می خواهیدو احساس می‌کنید.

تقویت متقابل
فرد بیشتر کارهایی را انجام دهد که طرف مقابل دوست دارد. تکنیک تقویت متقابل در زوج درمانی توسط آر. بی. استورات (1969)، به‌عنوان روشی برای مقابله با سطح پایین تقویت که در زوج‌های مشکل دار مشاهده می‌شد، ارایه شد. او از هریک از طرفین می‌خواست سه رفتار خوشایند را انتخاب کنند که فرد مقابل می‌تواند به‌طور مکرر آنها را انجام دهد.

مهارت‌های پیشرفته
• ارتباط سالم
• شناسایی و تغییر تحریفهای شناختی
• مذاکره
• حل مسأله

ارتباط سالم
به معنی پذیرفتن مسؤلیت پیامد هر چیزی که می‌گویید. صادق بودن بهتر از دروغگو بودن و بیان نصف حقایق است. نویسندگان زیادی بر اهمیت ارتباط کامل تاکید کرده اند. پیام کامل شامل چهار مؤلفه اصلی: مشاهدات، افکار، احساسات و خواسته‌ها است. ارتباطات صمیمیانه صریح هستند، ارتباط سالم، از عزت نفس افراد محافظت نموده و فضای امنی را برای حل و فصل مسایل فراهم می‌سازد.

شناسایی و تغییر تحریف‌های شناختی
درمان شناختی – رفتاری رابطه‌ی بین افکار و احساسات را مورد مطالعه قرار می‌دهد. گفتگوی درونی به شما کمک می‌کند تا تجربه‌ی خود را تعبیر و تفسیر کنید. اصطلاح افکار خودآیند چگونگی تجربه‌ی واقعی افکار را توصیف می‌کند. فرد افکارش را به‌صورت بازتابی تجربه می‌کند و بدون هرگونه دلیل و نشانه ای، افکارش را به‌عنوان واقعیت‌های درست می‌پذیرد (بک ، 1979). بک والیس همراه با نظریه‌پردازان دیگری مانند مایکل ماهونی و دونالد افکارتان چگونگی احساس و در نهایت رفتار شما را تعیین می‌کند، ارایه کرده‌اند. آنها همچنین ابزارهایی برای تغییر دادن افکار واحساسات طراحی کرده‌اند.

مذاکره
یک نوع خاصی از ارتباط است و یک مهارت به‌شمار میرود. مذاکره شامل هشت اصل است:
 اصل اول: وجود تعارض و اختلاف اجتناب‌ناپذیر است.
 اصل دوم: برچسب زدن تهدید کردن ممنوع است.
 اصل سوم: مذاکره مستلزم حضور دو طرف با علایق مهم، مشروع اما متضاد است.
 اصل چهارم: احساسات را از موضوع جدا کنید.
 اصل پنجم: بر علایق متمرکز شوید نه بر موضوع.
 اصل ششم: به‌دنبال گزینه‌های مورد توافق و مطلوب هر دو طرف بگردید.
 اصل هفتم: انعطاف‌پذیر باشید.
 اصل هشتم: صبور و پایدار باشید.

حل مسأله
مهم‌ترین موضوع در حل مسأله این است که مشکل، مشکل‌ساز نیست بلکه راه حل قدیمی مشکل‌ساز است؛ بنابراین مشکل ناتوانی مداوم در یافتن پاسخ مؤثر برای یک موقعیت است. درفرآیند حل مسأله اولین و مهم‌ترین گام توصیف و تعریف دقیق مشکل از منظر کارهایی است که تا کنون انجام داده‌اید، ولی مفید واقع نشده‌اند. حل مسأله در زندگی زناشویی مستلزم چیزی است که روانشناسان آن را فضای مشارکتی می‌نامند. اگر هر یک از طرفین به‌دنبال کدورت‌های قدیمی و برنامه‌های شخصی خود باشند و به جای یافتن راه حل در پی عیب‌جویی از همدیگر باشند فرآیند حل مسأله محکوم به شکست است.

مدیریت خشم و تعارض
• ارزیابی و تغییر راهبردهای آزارنده
• مقابله با خشم
• مقابله با همسر عصبانی
• ترک موقعیت

ارزیابی و تغییر راهبردهای آزارنده
افراد صرف نظر از اینکه چقدر به هم نزدیک هستند اغلب خواسته‌های بسیار متفاوتی دارند و اهداف و روش‌های متفاوتی را دنبال می‌کنند. حتی همسرانی که به‌خوبی با هم هماهنگ هستند اغلب نیازهای متفاوتی را دنبال می‌کنند. کشف این حقیقت مهمترین چالشی را که یک زوج با آن مواجه می‌شود را آشکار می‌سازد: آموختن روش سازنده برای حل تعارض می‌باشد. راهبردهایی را که در پاسخ به تعارض‌ها درپیش می‌گیرید تا حد زیادی میزان رضایت و خشنودی شما از رابطه‌تان را تعیین می‌کنند. راهبردهای سالم منجر به مصالحه و توافق می‌شوند و اهمیت نیازهای هر یک از طرفین را به رسمیت می‌شناسد. راهبردهای آزاردهنده از شرم و ترس برای وادار کردن فرد مقابل به تسلیم شدن از خواسته‌ی خود استفاده می‌کنند. راهبردهای آزار دهنده معمولاً در کوتاه مدت به نتایج بسیار خوبی منجر می‌شوند اما در طول زمان کارآیی خود را از دست می‌دهند و افراد بی تفاوت، خودپذیر، سرکش یا به شدت بیگانه می‌شوند. خشم، جدایی یا مقاومت جایگزین صمیمیت و اعتماد می‌شود واین بسیار گران تمام می‌شود. هشت راهبرد آزارنده که افراد برای کنترل، در روابط با دیگران به‌کار می‌گیرند شامل اهمیت ندادن، کناره‌گیری و ترک کردن، تهدید کردن، سرزنش کردن، تحقیر کردن و بدنام کردن، ایجاد احساس گناه، منحرف کردن بحث، محروم کردن می‌باشد.

مقابله با خشم
خشم به روابط صمیمانه آسیب میزند. سوزان هازالوس و جری دفنباخر (1986) در مطالعهای بر روی مردان خشمگین دریافتند که 19 درصد آنان در یک سال گذشته یک رابطه‌ی پایان یافته یا آسیب دیده را تجربه کرده بودند. خشم باعث زخم عاطفی عمیقی می‌شود. خشم مزمن افراد را انعطاف‌ناپذیر و بسیار تدافعی می‌سازد و در دراز مدت موجب از بین رفتن همدلی و صمیمیت می‌شود. از زمانی که برخی درمان‌گران پی بردند که خشم معمولاً بیش‌تر از آنکه سودمند باشد مخرب است روش‌های درمانی به بررسی تأثیر افکار خشم برانگیز براحساسات و رفتارهای پرخاشگرانه پرداختند. نظریه‌های شناختی در پی نظریه‌ی آلبرت الیس (1962) چگونگی تاثیر انتطارات غیرمنطقی و بایدها بر خشم را مورد بررسی قرار دادند. براساس این نظریه وقتی دیگران قواعد شما در مورد رفتار مناسب را زیر پا می گذارند، فکر می کنید که آنها مرتکب اشتباه شده‌اند و باید تنبیه شوند. خشم شامل دو مؤلفه ی اصلی است:
1. تجربه کردن مقداری استرس و ناراحتی
2. افکار برانگیزاننده‌ای که به‌عنوان ماشه چکان پاسخ خصمانه عمل می‌کنند.

مقابله با همسر عصبانی
افراد عصبانی اغلب کسانی هستند که نمی‌توانند به‌طور مؤثر ارتباط برقرار کنند. آنها نمی‌دانند چگونه برای رسیدن به خواسته‌هایشان مذاکره کنند و چگونه برای حفاظت از خودشان محدودیت‌هایی تعیین کنند. مفهوم جرأت‌مندی در سال 1945 توسط آندرو سالتر مطرح شد. جوزف ولپ و آرنولد لازاروس با ایجاد تمایز بین رفتار جرأت‌مندانه و پرخاشگرانه مفهوم جرأتمندی را روشن‌تر ساختند و عنوان کردند که افراد تمایل دارند در برخی موقعیت‌ها جرأتمندانه و در موقعیت‌های دیگر به‌طور غیرموثر عمل کنند.
 رفتار پرخاشگرانه: موضع زیربنایی رفتار پرخاشگرانه این است که خواسته‌های شما همیشه برحق و مهم‌تر از خواسته‌های دیگران است.
 رفتار منفعلانه: نیازها و خواسته‌های شما نسبت به نیازهای فرد دیگر اهمیت کمتری دارد. شما معتقد هستید که استحقاق درخواست کردن خواسته‌ی خود را ندارید.
 رفتار جرأتمندانه: موضع زیر بنایی رفتار جرأتمندانه این است که شما حق دارید خواسته‌هایتان را دنبال کنید و دیگران نیز حق دارند خواسته‌های خودشان را دنبال کنند.

ترک موقعیت
یک مهارت اساسی برای جلوگیری از منتهی شدن جر و بحث‌ها به بدرفتاری کلامی یا فیزیکی است. ترک موقعیت احتمالاً تنها راهبرد مفید برای متوقف کردن خشونت است. قبل از اینکه خشم و عصبانیت از کنترل خارج شود هر یک از طرفین از ترک موقعیت استفاده کند. برای استفاده از ترک موقعی:
 تشخیص دهید که زنجیرهای از واکنش‌های آزاردهنده در حال پیشروی است.
 خودتان را به متوقف کردن این زنجیره قبل از این که درگیری تان خیلی شدت پیدا کند، متعهد کنید.
درک و تغییر رفتارهای اشتباه
• شناسایی طرحواره‌های خود درباره همسرتان
• ایجاد تمایز بین همسر و والدین
• مقابله با دفاع‌های خود
• انتطارات و قواعد
• پذیرش و تعهد

شناسایی طرح‌واره‌های خود درباره‌ی همسرتان
بسیاری از طرحواره‌های ذهنی صرفاً شامل اسامی و صفاتی هستند که برای تبیین رفتارهای همسر و توصیف ویژگی‌های شخصی او به‌کار می‌برید. یک طرحواره‌ی ذهنی میتواند بر پایه‌ی صدها رویداد کوچک شکل بگیرد و به شما کمک می‌کند تا بسیاری از تجارب مختلف را درون طبقات مشخصی سازماندهی کنید. جورج کلی اولین کسی بود که مفهوم سازه‌های شخصی را مطرح کرد. او متوجه شد همه ی افراد باورهای سازمان دهنده ای درباره ی خود و محیط پیرامون‌شان کسب می‌کنند. این باورها اساس هویت شخص را تشکیل می‌دهند.

ایجاد تمایز بین همسر و والدین
هری استک سالیوان (1953) اصطلاح تحریف انتقالی را برای توصیف فرآیند واکنش نشان دادن به افراد جدید، به‌عنوان افرادی که انگار از قبل آنها را می‌شناسید، مطرح کرد؛ به عبارت دیگر شما مجموع‌های از مفروضه‌ها و استنباط‌ها را که در واقع مربوط به یک فرد دیگر هستند، به شخص جدید نسبت می‌دهید. تحریف انتقالی هم در روابط صمیمانه و هم در مورد افراد ناآشنا رخ می‌دهد. فرد ممکن است باهمسرش طوری رفتار کند که انگارپدر یا مادر یا فردی از گذشته‌ی او است. فرد باید بتواند که بین همسر و والدینش تمایز قایل شود و به این صورت رفتار و عملکرد همسر او را به یاد پدر ومادرش نمی‌اندازد.

مقابله با دفاع‌های خود
مفهوم دفاع‌های روان شناختی، اولین بار توسط آنا فروید (1946) مورد استفاده قرار گرفت. دفاع‌هایی که به‌طور گسترده در روابط صمیمیانه مورد استفاده قرار می‌گیرند عبارتنداز: اجتناب، انکار و برون‌ریزی.
آنا فروید بر این باور بود که برخی احساسات به قدری برای خود تهدیدآمیز و حتی غیرقابل تحمل هستند که خود مکانیزم‌های خاصی را برای بیرون راندن آن احساسات از حیطه‌ی آگاهی ایجاد می‌کند. فرد می‌تواند دفاع‌های اصلی خود را شناسایی کند و برای تغییر دادن آنها برنامه‌ریزی کند.

تعداد صفحات

72

شابک

978-622-378-206-0

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.