کتاب 100 سوال و پاسـخ درباره‌ی اضـطراب

کتاب 100 سوال و پاسـخ درباره‌ی اضـطراب

شناسه محصول: 70182

336,000 تومان

تعداد صفحات

240

شابک

978-622-378-095-0

فهرست

عنوان                                                                                                            صفحه

پیشگفتار ……………………………………………………………………………………………..  15

مقدمه ………………………………………………………………………………………………….. 21

بخش اول: مقدمات ………………………………………………………………………………..  25

سوالات 1-19 حاوی اطلاعات مقدماتی در مورد اضطراب هستند، از جمله:

اضطراب چیست؟

فلسفه کلی این کتاب چیست؟

تفاوت بین اضطراب و ترس چیست؟

بخش دوم: اشکال مختلف اضطراب ………………………………………………………..   57

سؤالات 20-67 انواع مختلف اضطراب را تعریف و توصیف می کنند، از جمله:

اضطراب ظاهر شدن در مقابل جمع چیست؟

چه عواملی ایجاد اضطراب می کنند؟

آیا اضطراب، خواب شبانه را می گیرد؟

بخش سوم: درمان ……………………………………………………………………………….  127

سؤالات 68-100 انواع درمان ها را مطرح می کنند و نشان می دهند

چگونه و در کجا این درمان ها قابل دسترسی هستند، از جمله:

تفاوت بین روانپزشک و روانشناس، تفاوت بین مددکار اجتماعی

و پرستار چیست؟

به کدام یک باید مراجعه کرد؟

برای یافتن بهترین درمان باید چه سؤالات مهمی را از پزشک پرسید؟

انواع مختلف درمان کدامند؟

مقیاس های رتبه بندی ………………………………………………………………………..  189

واژه‌نامه ……………………………………………………………………………………………… 211

 

 

 

1.      اضطراب چیست؟

همه ی ما باید درک صحیحی از لحظات اضطراب خود پیدا کنیم. من در دفتر کار خود از یک درجه سنج فرضی (جدول 1) استفاده می کنم و به کمک آن «درجه ی اضطراب» را تعیین می کنم. من این ابزار اندازه گیری فرضی را به عنوان یک مقیاس اخطار اولیه تصور می کنم که بشر در مقابل هر موقعیتی که جانش را به خطر بیاندازد، به صورت «مبارزه یا فرار» پاسخ می دهد

شخصی با درجه ی اضطراب بسیار بالا، بدون توجه به وضعیت، خود را در معرض خطر واقعی احساس می کند. او ممکن است بعضی از علائم شناخته شده ی جسمی یا روانی را داشته باشد که خارج از کنترل خودآگاه او به نظر می‌رسند. این شخص ممکن است درد سینه، دل آشوبی، تعرق، سرگیجه و تپش قلب پیدا کند که همگی نشان از درجه ی بالای حمله‌ی وحشت دارند. علائم روانشناختی این حالت عبارتند از نگرانی شدید یا احساس پیشامدی ناگوار مثل مرگ خود یا رخ دادن یک فاجعه. این ترس می تواند به یک نگرانی مداوم در باره ی نتایج احتمالی هر نوع اقدامی در آن لحظه تبدیل شود. این علائم، با مراجعه به کتاب راهنمای تشخیص و آمار اختلالات روانی1 (DSM) قابل تشخیص هستند. این کتاب یک راهنمای توصیفی برای بیشتر علائم روانپزشکی شناخته شده ای است که امروزه مشاهده می شوند.

وقتی درجه ی اضطراب بیش از حد متوسط است، با نوعی اضطراب روبرو هستیم که نشانه های بیماری آن کمتر و احتمال تطابق پذیری آن بیشتر است. این حالات می توانند جزئی از خصوصیات فرد باشند یا به نحوه ی تدریجی شکل گرفتن شخصیت فرد به مرور زمان مربوط شوند. اگر دوستان یا اعضاء خانواده، ما را به عنوان شخصی که از قدیم مضطرب بوده می شناسند، احتمالا ما جزء این دسته هستیم. احساس تنهایی، وابستگی، خشم، غم، ترس، یا نیاز به کنترل وضعیت می تواند به اضطراب مربوط باشد. هر یک از این احساس ها می توانند با رفتاری ارتباط نزدیک داشته باشند که برای واکنش به یک اضطراب خاص شکل گرفته و به تدریج به یک خصوصیت شخصی تبدیل شده است. تنهائی ممکن است به اعتیاد به مواد مخدر، غضب ممکن است به پرخاشگری، یا وابستگی ممکن است به چسبیدن (جدا نشدن) منجر شود. این حالات اگر چه حاد نیستند ولی می توانند تأثیر زیادی بر زندگی فرد بگذارند. بعداً در مورد منافع احتمالی درمان این نوع اضطراب های کمتر آشکار بحث خواهیم کرد.

در درجات پایین تر، شاید بتوان شخص را به سادگی راحت، بی خیال، سرخوش، دل شاد، خوشحال، بی دغدغه، آسوده، یا آرام توصیف کرد – یعنی احساس یک زندگی ایمن که در حال حاضر به خوبی سپری می شود و هیچ خطری آن را تهدید نمی کند.

1.      فلسفه‌ی کلی این کتاب چیست؟

در طی قرن های گذشته در رشته های مختلف از جمله در تاریخ، ادبیات، زیست شناسی، جامعه شناسی، فلسفه و علوم دینی، مطالب زیادی در باره ی اضطراب به رشته ی تحریر درآمده اند. تمام این رشته ها سعی کرده اند راه حلی برای اضطراب به عنوان یک مشکل انسانی پیدا کنند. این کتاب حاوی مجموعه ی تجربیات یک فرد در تلاش برای درک اضطراب و درمان آن است. هدف این کتاب کمک به فهم بهتر اضطراب است و در این راستا موضوعات شایعی را مطرح می کند که می توانند به کار کردن بر روی اضطراب و رمز یابی آن کمک کنند. من نمی توانم ادعا کنم که موضوعات مطرح شده در این کتاب بیش از سایر رشته ها به واقعیت نزدیک تر است. فقط امیدوارم آن چه را که در هنگام کمک به یک بیمار مبتلا به اضطراب از ذهن من می گذرد، به شما منتقل کنم.

مطالب مربوط به بیماران مورد اشاره در این کتاب تماماً ساختگی هستند و به هیچ وجه به بیمار یا بیماران خاصی مربوط نمی شوند. علائم بیماری و مثال های این کتاب بیانگر اصول کلی هستند که بارها در مطب با آن ها روبرو شده ام -درست مثل پزشکی که مرتباً با درد سینه و تنگی نفس مواجه می شود. هر جا به نظر رسد که توضیح پاورقی یا مراجعه به مرجع مفید باشد، اسم نویسنده و عنوان کتاب و یا مقاله را ذکر می کنم. در هر صورت، اغلب اطلاعات این کتاب از طریق کتاب های دانشگاهی با موضوع اضطراب یا اینترنت در اختیار همه قرار دارند. تمام اطلاعات مطرح در این کتاب در اختیار عموم قرار دارند مگر آن که به صورت دیگری قید شوند. تمام دیدگاه های شخصی دیگر نیز نتیجه ی سال ها بحث و هم فکری با همکاران و بیماران در ارتباط با موضوع مطرح شده هستند.

2.      فرق اضطراب و ترس چیست؟

تشخیص فرق اضطراب و ترس بسیار مهم است. اضطراب به عنوان سیستم اخطار بدن عمل می کند – اعلام خطر مغز به بدن در مورد وقوع احتمالی موضوعی ناگوار. این واکنش به ترس مربوط است ولی با آن تفاوت دارد –ترس هشدار می دهد که واقعه ای خطر ساز در حال رخ دادن است یا به زودی رخ می دهد. برای مثال، اگر بیم دارید که آزمایش های عادی همسر شما نشان دهند که او را به دلیل یک بیماری از دست خواهید داد، در صورتی که شرایط پزشکی شناخته شده ای وجود نداشته باشند، واکنش شما اضطراب از دست دادن همسر محسوب می شود. دلایل این اضطراب بسیار مهم هستند. شما ممکن است قبلاً عزیزی را از دست داده یا ضربه ی روحی را تجربه کرده باشید. ترس از تکرار این تجربه ممکن است اضطرابی را در شما به وجود آورد که واقعه ی ناگواری قطعاً یا احتمالاً رخ خواهد داد. این حالت –اضطراب- با وضعیت شخص دیگری با همسر مبتلا به بیماری سرطان پیش رونده متفاوت است. در مورد دوم، همسر بیمار حتی اگر درمان صحیح هم باشد، در نهایت فوت خواهد کرد. موضوع اضطراب آور در این حالت این است که چه موقع مرگ و غم حاصل از آن رخ خواهد داد. ترس از فوت همسر –به همراه واکنش های ذهنی و بدنی متعدد آن– تماماً بر اساس واقعیت قابل درک است.

این مثال، رابطه ی اساسی اضطراب و ترس را نشان می دهد و می توان از آن به سابقه ی اضطراب هر شخصی پی برد. اغلب به نظر می رسد که اشخاص، تا حدودی، بسته به موارد ترسناک گذشته خود، نسبت به وقایع فعلی مضطرب می شوند. ترس امروز می تواند به اضطراب فردا منجر شود. این پدیده باعث می شود که ما اضطراب را به صورت نوعی یادآوری ضربه های روحی، غم و اندوه مرگ عزیزان، یا وقایع مهم گذشته تصور کنیم (به سؤال 15 رجوع کنید).

اظهارات ریک:

در گذشته نقل قولی از مارک تواین خواندم. فکر می کنم نوشته ی او بود که بدترین وقایع زندگی هیچگاه اتفاق نمی افتند. کسانی که مثل من دچار اضطرابند، منظور او را به خوبی می فهمند. وقت و توجهی که من صرف پیامد ها و وقایع ناگوار احتمالی می کنم –یعنی وقایعی با احتمال وقوع ضعیف– بسیار بیش از وقت و توجهی است که باید صرف آن ها شود. انرژی هدر رفته ی من از این بابت بسیار زیاد است! در ثانی، این حرف به این معنی است که من وقت کمی را صرف کارهایی می کنم که می توانند واقعاً مفید باشند یا اقداماتی که می توانند در پرهیز از یک مشکل واقعی و نه خیالی، به من کمک کنند.

1.      مراحل عادی و مورد انتظار اضطراب کدامند؟

اضطراب عادی و تطبیق پذیر یکی از ویژگی های رشد انسان است. در طی مراحل رشد، شخص برای رسیدن از نقطه ای به نقطه ی دیگر اضطراب را به ناچار تجربه می کند. متخصص اتریشی اعصاب، زیگموند فروید، برای تفهیم این موضوع که چه اتفاقی در زمان اضطراب می افتد، از تولد نوزاد به عنوان مدل استفاده کرد. مثل زمانی که جنین از رحم مادر خارج می شود، ما از یک محلی که در آن احساس راحتی می کنیم به یک محل جدید وارد می شویم. با این که محل جدید، در ابتدا، راحتی قبلی را برای ما ندارد ولی آزادی بیشتری به ما می دهد. اضطراب های جدیدی در هر مرحله از رشد بروز می کنند. برای رسیدن به استقلال نهایی، فرد باید خود را برای مرحله بعد آماده کند. بچه ها راه رفتن را یاد می گیرند که بعداً زمینه ساز جدایی و فاصله گرفتن از والدین می شود. در فرهنگ آمریکایی، فرزندان اغلب کاشانه ی خود را برای رفتن به مدرسه و دانشگاه ترک می کنند. افراد برای پی بردن به پیچیدگی های تشکیل خانواده، مدت های طولانی با جنس مخالف رابطه بر قرار می کنند. برای گذر از فراز و نشیب های عادی عمر، پشت سر گذاشتن بیماری های متعدد و نزدیک شدن به پایان عمر، ما بار ها اضطراب «چه اتفاقی در مرحله ی بعدی خواهد افتاد» را تجربه می کنیم – اضطرابی که جزء خصوصیات انسانی است. ورود به مرحله ی بعد، ما را از محدودیت های مرحله ی قبل آزاد می کند و اگر مرحله ی بعد پایان زندگی باشد، ما را با ترس از دست دادن آن آزادی ها مواجه می کند.

این مراحل اضطراب همگی عادی هستند. پیشرفت یک مرحله از زندگی شخص ممکن است بازتاب تجربه ای خاص در یکی از مراحل قبلی او باشد. به طور مثال، شخصی که در کودکی جدائی والدین خود یا مرگ یکی از آن ها را به علت نوعی بیماری تجربه کرده است احتمال دارد به علت خاطرات تلخ یا ترس نتواند به راحتی زندگی مستقلی برای خود تشکیل دهد. این شخص ممکن است احساس کند که مراقبت از والد باقی مانده وظیفه ی او است یا فکر کند که ترک خانه ممکن است موجب مرگ آن والد شود – والدی که خود آن شخص به او وابسته است و به وجود او نیاز دارد. وقتی افراد مهم دنیای کودک از دنیای او خارج می شوند و رنج و محنت را برای کودک باقی می گذارند، بازتاب احساسی که کودک از این واقعه می کند بعد ها به صورت ترس ظاهر می شود.

اظهارات ریک:

فروید قطعاً به این موضوع پی برده بود –برای من رحم مادر خیلی بهتر بود. از وقتی به این دنیا آمده ام همه چیز برایم مشکل است. خوب می دانم که به علت اضطراب از ورود به بسیاری از فعالیت های مسرت بخش، ارزشمند و مهم پرهیز کرده ام– یا به علت ترس از شکست یا صرفاً ترس. در این مواقع، اضطراب هیچ اثر مفیدی ندارد. به جای این که به من کمک کند تا خود را از موارد خطرناک حفظ کنم، دائم در گوشم زمزمه می کند که زندگی خطرناک است پس این کار را نکن یا آن کار را نکن. وقتی اجازه نمی دهم اضطراب و وسواس مانع انجام کار جدید و هیجان انگیزی شوند، احساس می کنم دارم واقعاً کاری انجام می دهم.

تعداد صفحات

240

شابک

978-622-378-095-0

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.