249,200 تومان
تعداد صفحات | 178 |
---|---|
شابک | 978-622-378-115-5 |
انتشارات |
عنوان صفحه
مقدمه 7
فصـل اول 15
تعاریف 15
تعریف بازی 16
بازیهای تمرینی 17
نوع اول 17
نوع دوم 17
نوع سوم 18
نوع چهارم 18
نوع پنجم 18
بازیهای رمزی یا نمادین 18
نوع اول 19
نوع دوم 19
نوع سوم 20
نوع چهارم 20
نوع پنچم 20
نوع ششم 20
نوع هفتم 21
نوع هشتم 21
نوع نهم 21
بازیهای باقاعده 22
38 نوع از بازی ها 23
ساختار های بازی 30
هدف 30
قوانین 31
سیستم بازخورد 31
حضور داوطلبانه 31
بازی در ایران باستان 31
تعریف اسباب بازی 32
ماهیت اسباب بازی 32
اهمیت بازی 35
فوائد بازی 35
ضرورت بازی 36
بازی برای آموزش راه زندگی 37
بازی در فرهنگ و ادبیات 38
تعریف یادگیری 39
انواع یادگیری 40
اختلال یادگیری 40
عوامل بروز اختلالات یادگیری 41
انواع بازیهای پرورشی 44
فصـل دوم 51
تاریخچه و علت پیدایش بازی 51
تاریخچه بازی 52
بازی بچه ها در ابتدا 54
تاریخچه اولین اسباب بازی ها 55
تاریخچه پیشرفت اسباب بازی ها 56
تاریخچه اسباب بازی ها و ورود آن به ایران 58
فصـل سوم 61
تاثیر بازی بر میزان یادگیری 61
نقش بازی در آموزش ریاضی 64
یادگیری مبتنی بر بازی 64
طرحها و مفاهیم جدید رویکرد آموزشی 64
استفاده از بازیها در فرآیند آموزش 64
تفاوت یادگیری مبتنی بر بازی GBL با گیمیفیکیشن 66
انواع یادگیری مبتنی بر بازی 67
چرا به بازیهای بیشتری نیاز داریم؟ 68
مزایای یادگیری مبتنی بر بازی 69
چند توصیه کاربردی در رابطه با GBL 71
تفاوت یادگیری مبتنی بر بازی با گیمیفیکیشن در چیست؟ 73
تاثیر بازی در میزان یادگیری ریاضی 73
روش اجرا 77
فصـل چهارم 81
یادگیری از طریق بازی های مختلف 81
یادگیری از طریق بازی های فکری 82
بازی فکری 82
آشنایی با انواع بازیهای فکری 83
مزیت های اصلی بازیهای فکری برای رشد فکری کودکان 87
اثرات بازی های فکری بر رشد ذهنی کودک 88
اهمیت بازی های فکری در رشد اجتماعی کودک 89
نقش بازی در رشد جسمانی 90
نقش بازی در رشد ذهنی 91
نقش بازی در رشد اجتماعی 91
نقش بازی در رشد عاطفی 92
تاثیرات روانی و خانوادگی بازی های فکری 94
مزایای بازی فکری چیست؟ 96
انواع بازی فکری را بشناسید 97
بازی فکری با کارت 97
بازی فکری رو میزی 99
یادگیری از طریق بازی های کامپیوتری 101
بازیهای رایانه ای و بازیهای رایانه ای آموزشی 103
بازیهای رایانه ای در یادگیری 110
پشتیبانی از خواندن و ریاضی 111
بازیهای شبیهسازی شده 111
بازیهای شناختی 112
اثرات منفی 112
تاثیر مثبت بازیهای کامپیوتری بر عملکرد دانش آموزان 112
فصـل پنجم 115
نقش بازی بر زندگی کودکان 115
رشد عاطفی 117
رشد ذهنی 117
مراحل پیشرفت بازی در کودکان 117
اثر بازی بر جسم کودکان 118
اثر بازی بر روان کودکان 118
اثر تربیتی بازی 118
اثر اجتماعی بازی 119
جایگاه آموزشی بازی 119
تاثیر اخلاقی بازی 119
انواع بازی های مورد علاقه کودکان 119
تنوع در بازی های کودکان 120
وظایف والدین در مورد بازی کودکان 121
نقش بازی در رشد و تکامل ذهنی کودکان 122
اهمیت بازی برای کودکان 122
کودکان با بازی کردن اجتماعی شدن را می آموزند 123
پیامدهای منفی اجتناب از بازی 123
نقش بازی در رشد و آموزش کودکان 124
بهبود و پرورش خلاقیت 124
توسعه مهارت های زبانی و دامنه لغات 124
افزایش شادی و نشاط کودک 124
غلبه بر استرس 125
سلامت جسمانی بیشتر 125
اجتماعی تر شدن کودکان 125
ایجاد اعتماد به نفس 126
کمک به بیان احساسات 126
کشف علایق و خواسته ها 126
مراحل مختلف بازی با توجه به سن کودک 127
نقش بازی در پیشرفت تحصیلی 129
نقش بازی در اموزش و یادگیری نابینایان 132
به راستی جرا باید کودکان ناتوان را مطالعه کنیم ؟ 133
تاثیر اختلال بینایی در فرآیند های تحول روانی 134
تاثیر نابینایی بر روی کنشهای رمزی 136
ویژگی های و محدودیت های روانشناختی کودکان نابینا 138
درک مفاهیم مربوط به فضا 140
تحول ادراکی و ((جبران حسی)) 141
تکلم و مهارتهای کلامی 141
تحرک و جهت یابی 142
تحول اجتماعی و سازش یافتگی شخصیت 142
تحو ل مفهوم خود(تصور از خود) 143
شناخت بدن 146
بازي پيدا كردن اشياء 147
نقش بازيهاي آموزشی رایانه اي در آموزش نابینایان 147
نقش بازی های آموزشی رایانه ای در آموزش نابینایان 149
تقویت پردازش شنیداری 149
تصویر سازی ذهنی 150
یادگیری موضوعات درسی 151
جهت یابی و مکان یابی 151
نقش عاطفی 152
اصول طراحی بازی های آموزشی رایانه ای برای آموزش نابینایان 153
نقش بازی در یادگیری زبان انگلیسی 154
نقش بازی در یادگیری زبان 154
محاسن بازی های زبان آموز 164
منـابع و مآخـذ 165
منابع فارسی 166
منابع غیر فارسی 171
کودک بدون بازی و بازیچه مانند ماهی بدون آب است. از نظر حیاتشناسی، بازی وسیله سلامت جسم و پرورش حواس است. زیستشناسی نیز بازی را برای رشد اجتماعی و تکامل موجود زنده لازم میشمارد، جامعهشناسان بازی را برای رشد اجتماعی کودکان ضروری میدانند و به نظر روانشناسان بازی فعالیت منحصر به فرد آدمی است.
بازی برای طفل نقش حیاتی دارد، کودک آنچنان بدان علاقمند است که حتی پس از کارهای طولانی و خستهکننده به آن پناه میبرد و خستگی خود را با نشاط ناشی از آن رفع و جبران میکند.
بازی موجبی برای پرورش روح و سببی برای سرور و انبساط خاطر کودکان است، در سایه آن صفات اخلاقی و اجتماعی فراوانی را میتوان به او آموخت و نیز میتوان روح همکاری، دوستی، صمیمیت، فرماندهی و انضباط را در او پدید آورد.
در ضمن بازی میتوان به کودک درس اخلاق داد ضوابط و مقررات را به او تفهیم کرد، قواعد و راه و رسم زندگی را به او آموخت و از او عملاً خواست که رعایت حال جمع را کرده و اصول و ضوابط مورد قبول جامعه را پذیرا گردد.
کودک در ضمن بازی درمییابد که برای موفقیت نمیتواند تکروی کند، اگر بخواهد در کار و زندگی خود موفق باشد لازم است فعالیت خود را در جهت درخواست دیگران سوق دهد و در طریق ایجاد وضع مطلوب باشد.
بازی در گروه باعث پرورش وجدان فردی است که در زندگی کودک نقش عمدهای بازی میکند، حدود آزادی او را مشخص مینماید راههایی که برای ادامه حیات باید برگزیند، برای او معین مینماید.
به اعتقاد پیاژه، نوزاد، موجودی فعال و مبکتر رفتار است. طفل به سرعت تمایز بین خصوصیات محیط نزدیک خویش را میآموزد و به انطباق رفتار خویش در جهت الزامات آن میپردازد.
مشاهدات مختلف گویای این امر است که کودکان از بدو تولد شروع به بازی میکنند و آنگاه با افزایش سن و کسب تجربه، نوع بازی خود را تغییر میدهند.
در اوایل تولد، بدن کودک مرکز بازیهاست. کودک با اعضای بدن خود به بازی میپردازد و در واقع بیش از آنکه ما به حرکات او به عنوان بازی نگاهی بیندازیم، او بازی خود را همراه با مجموعهای از اکتشافات و تکرارها، تکان دادن اعضای حرکتی، ادراکات حسی همراه با حرکات محیطی از قبیل صداها، مزهها و غیره مشروع مینماید و از تجربه آنها لذت میبرد. حرکت چشمها و صدا درآوردنها، همگی آغازگر بازی کودک است.
به اعتقاد روانشناسان، اطلاعاتی که کودک از طریق بازی کسب میکند نه تنها برای زندگی فعلی او بلکه با زندگی آینده او ارتباط مییابد. بازی فرایندی است که آمادهسازی کودک را برای آینده مشخص میکند.
بازی برای تحول شناختی، عاطفی، اجتماعی و جسمانی کودک ضرورت تام دارد بازی طریقه یادگیری کودک درباره بدن خود و دنیای پیرامون است بازی وسیلهای برای سازندگی کودک است. او از طریق بازی یاد میگیرد ابداع میکند و تجربه نماید.
بازی رشد هوشی را تسریع میکند در این صورت آشنا کردن کودک با بازی و محرک بازی یکی از عواملی است که رشد شناختی کودک را تسهیل میکند بازی برای رشد مهارتهای ذهنی، اساسی است. کودکان در بازی میتوانند بدون دخالت دیگران تجربه بیندوزند و دراین ضمن تواناییهایی را کسب کنند..
بسیاری از بازیها برای کودک آموزندهاند. طفل در ضمن آن یاد میگیرد که چگونه در بین جمع زندگی کند. چه ضوابطی را برای زندگی در نظر داشته باشد، در درگیریها در معرکه زندگی چه موضعی و چه راه و روشی را در پیش گیرد.
بازیها افراد را به مقررات و ضوابط زندگی آشنا میکنند، روح سازگاری را در آنها پدید میآورند و فنون زندگی جمعی را عملاً یاد میدهند. کودک در سایه بازی درمییابد که همیشه نمیتواند از طریق اعمال خشم به پیش برود، در همه جا نمیتواند عصبانی شود و نظرات خود را اعمال نماید، همیشه نمیتواند دیگران را وادار به تسلیم خواستههای خود کند بلکه در مواردی هم لازم نیست تسلیم خواستههای دیگران باشد بخصوص که آن خواستهها به حق باشند.
بازی به کودکان میآموزد که زندگی یک داد و ستد است در ازای دریافت خدمتی، باید خدمتی برای دیگران انجام داد، اگر چیزی از کسی میگیریم باید چیزی هم متقلابا به او بدهیم وگرنه اجتماع وجود ما را تحمل نخواهد کرد و ما را افرادی مزاحم و انگل و حتی مفتخور به حساب خواهد آورد.
برخی از بازیها در افراد سازگاری شغلی پدید میآورند و فرد را علاقمند میسازد که تن به کاری و شغلی دهند یا مقدمات آن را فرا گیرند به طوری که در آینده با چشمی باز وارد دنیا کار و مشاغل گردند، نیز آنان در حین بازی درمییابند چه کاری مفید و چه کاری مضر است، چه اقدامی خطرناک و چه اقدامی بیخطر است و بالاخره بازی افراد را وامیدارد که تن به پذیرش و صلح دهند و دریابند که همیشه نمیتوان از راه جبر و فشار سلطه خود را بر دیگران اعمال کرد..
از ارکان مهم مورد توافق اکثر نظریهپردازان بازی، تقلید نقش و فعالیتهای بزرگسالان توسط کودکان از طریق بازی است هرگاه با دیدی ژرف بر اینگونه تقلیدها بنگریم، نشانههای چند خواه آشکار و خواه نهان از سنن و آداب فرهنگی و شرایط اقتصادی و اجتماعی زندگانی حاضر یا گذشته جامعه را در بازیهای کودکان شاهد خواهیم بود. در واقع میتوان گفت فرهنگ هر محیط نوع انتظارات از کودکان را برای به عهده گرفتن نقشی خاص در طول زندگانی اجتماعی تعیین کرده و انتظارات خود را از راه بازی به کودک انتقال میدهد.
این گفتار به این صورت میتواند توجیه گردد که کودکان از روی انگارههای محیطی خود، چه رفتاری و چه فیزیکی را الگوبرداری کرده و چگونه الگوها را به صورت آشکار یا نهان در بازی خود مجسم میکنند.
کودک ضمن بازی، راه زندگی کردن در دنیا، معانی و ارزشهای دنیای مادی بزرگسالان را میآموزد و برای رسیدن به هدف برای تلاشهای مستمر خود ارزش قائل میشود. تمام یادگیریها تجربیات و کشفیات کودک بنا به ذوق و سلیقه و توان خاص کودک انجام میشود. از این رو کودکان باید از طریق بازی نمونههای متعدد و پیچیده و ظریف زندگی انسانها و روابط ما بین آنها را تمرین و تکرار نمایند تا آنها را فرا گیرند، زیرا آنها باید در بزرگسالی در زندگی اجتماعی شرکت داشته و نقش محوله را به خوبی انجام دهند.
در واقع هر حرکت پدر و مادر نشانی از آداب و سنن و ایدئولوژی جامعهای دارد که در آن زندگی میکنند، لذا تقلید حرکات والدین و تغییر شکل آن به بازی مناسب در نزد کودکان نیز نشان از ایدئولوژی رایج در جامعه مربوط دارد. کودک در بازی خود به نحوی برداشت خود از محیط زندگانی و آنچه را در محیط خارج وجود دارد، منعکس میسازد و چون نمیتواند از کلام برای بیان مقاصد خود استفاده کند، از نمادهای بازی مدد میجوید.
ادگیری، کارکردی است که با آن، دانش، رفتارها، توانمندیها یا انتخابهای نو یا موجود به ترتیب، درک یا تقویت و اصلاح میشوند، که شاید به یک تغییر بالقوه در ترکیب داده ها، عمق دانش، رویکرد یا رفتار نسبت به نوع و گستره تجارب منجر شود. توانایی یادگیری، در دسترس انسانها، جنبندگان و گیاهان و انواعی از ماشین ها قرار دارد. روند یادگیری در طول زمان، هرم یادگیری را دنبال مینماید. یادگیری به صورت آنی انجام نمیشود، بلکه بر پایه دانستههای گذشته رشد میکند. بر همین پایه، دید ما یادگیری میتواند در راستای یک روند تعریف شود تا مجموعهای از دانش شیوه انجام و گزارههایی بر مبنای واقعیت باشند. یادگیری، در نهایت به تغییراتی می انجامد که معمولاً دائمی هستند.
یادگیری در انسان میتواند بخشی از فرایند تحصیل، توسعه فردی، و تمرینات باشد که ممکن است هدفمند یا به وسیله انگیزش انجام شود. یادگیریِ از طریق مطالعه، از روند خواندن ذهن متمرکز و هوشیار و از تأمل دقیق در مورد آنچه خوانده میشود حاصل میگردد. در ادامه، یادگیری از طریق استفاده از آموختهها و جستجوی استفادههای احتمالی از آموختهها است با اینحال این یک حکم کلی است و مطالعه اینکه یادگیری چگونه رخ میدهد بخشی از روانشناسی تربیتی، عصب روانشناسی، تئوری آموزش و علوم پرورشی میباشد. یادگیری ممکن است در نتیجه خوگیری یا شرطی شدن کلاسیک (همانطور که در بسیاری از تیرههای جنبندگان دیده شدهاست) انجام شود یا اینکه میتواند نتیجه کارهای پیچیدهای نظیر بازی (که صرفاً در جنبندگان هوشمند دیده شدهاست) باشد) یادگیری ممکن است خودآگاه یا ناخودآگاه انجام شود. یادگیری اینکه یک رویداد ناگوار، فرارناپذیر است و نمیشود از آن پیشگیری کرد درماندگی آموختهشده نامیده میشود. شواهدی وجود دارد که در انسان، در هنگام جنینی، یادگیری در 32 هفته پس از باروری شروع میشود، که گویای این میتواند باشد که دستگاه عصبی مرکزی به اندازه کافی توسعه یافتهاست و آماده است تا حافظه شروع به کار کند.
تعریف ارنست راپیکِت هیلگارد و مارکویز و جمعی از همکاران و روان شناسان از یادگیری اینگونه است: یادگیری عبارتست از تغییر نسبتاً پایدار در احساس، تفکر و رفتار فرد که بر اساس تجربه ایجاد شده باشد. رفتارگرایانی از قبیل جان واتسون و اسکینر که سرشت انسان را انعطافپذیر میدانستند، معتقد بودند که در رشد، یادگیری نقش اصلی را ایفا میکند. چنانکه آموزش اولیه میتواند صرفنظر از آنچه کودک از استعدادها، تمایلات، علاقهها، تواناییها، نژاد و اجداد به ارث برده، او را به هر نوع بزرگسالی تبدیل کند. هرگنهان و السون (2005، ترجمه سیف، 1385) گفتهاند “یادگیری یکی از مهمترین زمینهها در روانشناسی امروز و در عین حال یکی از مشکلترین مفاهیم برای تعریف کردن است”. روانشناسی چون هانس، معتقد بودند آنچه که به نظر میرسد، تابع برنامه زیستی فطری است، میتواند تحت تأثیر رویدادهای محیطی قرار گیرد. مکگرا، دنیس، گزل و تامپسون معتقد بودند که یادگیری و تجربه در تفاوتهای رشدی نقشی ندارند؛ با این حال پژوهشهای اخیر نشان میدهند که تمرین یا تحریک بیشتر میتواند تا اندازهای رفتارهای حرکتی را تسریع کند. هر یادگیری منجر به عملکرد نمیشود، چون افراد بسیاری از چیزها را میآموزند ولی امکان به کارگرفتن این آموختهها برایشان پیش نمیآید.
لازم است ذکر شود که برخی رفتارها تا حد بسیار بالایی ژنتیکی بوده و تغییرپذیر نمیباشند؛ همچون الگوهای عمل ثابت.
اصطلاح اختلال یادگیری، از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش آموزانی برخاستهاست که بهطور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و در عین حال در چهارچوب سنی کودکان استثنایی نمیگنجند. ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوش آنها کمابیش عادی است، به خوبی صحبت میکنند، مانند سایر کودکان بازی میکنند و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط بر قرار میکنند. در خانه نیز، یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار میکنند به خوبی انجام میدهند. لیکن توانایی لازم برای به جریان اندازی اطلاعات برای بیان کردن و به ویژه، نوشتن را ندارند. پس با توجه به مشخصات کلی این دانشآموزان، میتوان آنها را در گروه جدیدی به نام دانش آموزان با اختلال یادگیری قرار داد و گفت این دانش آموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود، اختلال دارند که این اختلال میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی، آسیب دیدگیهای مغزی، نقص جزئی در کار مغز، و نارسا خوانی را در بر میگیرد. این تعریف آن دسته از دانش آموزان را که به دلیل معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شدهاند، شامل نمیشود. ناتوانیهای یادگیری با اصطلاحهایی چون خواندن جبرانی یا دیرآموزی مترادف نیست. این تعریف، بهطور ویژه از کودکان و نوجوانانی یاد میکند که به شدت دچار ناتوانیهای یادگیری به خصوصی هستند. دانش آموزان مبتلا به این مشکل نیازمند آموزش ویژهای هستند که بنا بر نظر امز باید با تمرین های مخصوص، غیرمعمول و با کیفیتی غیرعادی سر و کار داشته باشند. این امر جدا از شیوههای آموزشی و منظمی است که اکثر کودکان از آن استفاده میکنند. وظیفه کارشناسان در این زمینه، این است که عهدهدار جبران ناتوانی یادگیری به خصوص کودک به صورت آموزش انفرادی یا گروههای کوچک باشند.
تعداد صفحات | 178 |
---|---|
شابک | 978-622-378-115-5 |
انتشارات |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.