کتاب مشاوران کسب و کار در برابر شرکت ها (شناسایی و اولویت بندی مشکلات شرکت های کوچک و متوسط در استفاده از مشاوران کسب و کار)

کتاب مشاوران کسب و کار در برابر شرکت ها (شناسایی و اولویت بندی مشکلات شرکت های کوچک و متوسط در استفاده از مشاوران کسب و کار)

149,000 تومان

تعداد صفحات

88

شابک

978-622-378-453-8

فهرست
فصل 1 9
مقدمه 9
فصل 2 13
الزامات شغل مشاوره 13
مهارت و توانمندی های مورد نیاز مشاور کسب و کار 16
پیشینه 18
خلاصه و جمع‌بندی 29
فصل 3 31
روش‌شناسی 31
فصل4 57
تجزیه و تحلیل داده‌ها 57
بخش کیفی 57
کدگذاری 58
کدگذاری باز 59
کدگذاری محوری 60
کدگذاری انتخابی 64
مرحله تجزیه و تحلیل 66
ارائه اولویت بندی مشکلات توسط تکنیک تاپسیس 66
تشکیل ماتریس تصمیم 66
نرمال سازی ماتریس تصمیم 67
تهیه ماتریس نرمال‌شده موزون 68
محاسبه فاصله هر گزینه تا جواب ایده آل مثبت و منفی 68
محاسبه فاصله هر گزینه تا جواب ایده آل مثبت و منفی 68
شرح مقوله ها و ابعاد تعیین شده 69
رتبه اول عدم ارتباط مشاور با بازار کار 69
رتبه دوم عدم در نظر‌گرفتن سختی کار توسط مشاور 70
رتبه سوم عدم همراهی مشاور در مرحله اجرا 70
رتبه چهارم کمبود مشاور متبهر در ایران 70
رتبه پنجم عدم ارائه نتیجه کمی و عینی توسط مشاور 70
رتبه ششم عدم توافق حق مشاوره بصورت درصدی از فروش 70
رتبه هفتم نداشتن تیم قوی در حوزه‌های مختلف 71
رتبه هشتم عدم درک اهمیت استفاده از مشاور توسط شرکت‌های ایرانی 71
رتبه نهم درخواست‌های مالی و پشتیبانی بیش از حد توسط مشاور 71
رتبه دهم عدم توجه به منابع مالی شرکت‌ها توسط مشاور 72
رتبه یازدهم عدم اعتماد شرکت‌ها به مشاور 72
فصل5 73
نتیجه‌گیری 73
منابع و مآخذ 75
پیوست 81

 

 

فصل 2

الزامات شغل مشاوره

مشاور زمان زیادی را صرف صحبت کردن با دیگران و کمک به آنها در بیان احساساتشان می کند. مشاور باید در این حوزه آموزش های لازم را ببیند. یک مشاور باید در دیگران اعتماد و احساس راحتی ایجاد کند. او باید صبور و حساس بوده و درباره دیگران پیش داوری نکند و با همه افراد با هر سابقه‌ای بتواند کار کند. افراد به دلایل مختلفی از جمله از دست دادن عزیزان، مشکلات ارتباطی، مسایل مربوط به ازدواج و یا بهبود روش زندگی به سراغ مشاور می روند. شغل مشاور این نیست که به دیگران نصیحت کند که چه کار بکنند. نقش مشاور تشویق دیگران برای دیدن انتخاب های موجود و یافتن راه های مخصوص خودشان برای ایجاد تغییرات مثبت است. مشاور معمولا سبک خاصی از مشاوره (که به عنوان رویکرد تئوریکی مشاوره شناخته شده است) را بکار می برد.

تعدادی از نویسندگان آثاری در مورد تاریخچه حرفه مشاوره منتشر کرده اند (برادلی و کاکس، 2001؛ گیبسون و میچل، 2008؛ هرشنسون و برگر، 2001؛ رملی و هرلیهی، 2010؛ سوینی، 2001). این اطلاعات در اینجا خلاصه شده است. در دهه 1950، حرفه روانشناسی سطح دکترا را به عنوان شرط لازم برای وضعیت حرفه‌ای ایجاد می کرد، و روانشناسی مشاوره به عنوان یک تخصص در روانشناسی در حال توسعه بود. رویدادهای تاریخی منجر به توسعه سریع برنامه های مشاوره مدرسه و مشاوره حرفه ای-توانبخشی شد. در نهایت، تغییرات در روانشناسی مشاوره، جنبش مشاوره مدرسه، و بودجه فدرال مشاوره توانبخشی حرفه‌ای منجر به ظهور حرفه جدید مشاوره شد. روانشناسی در ابتدای تلاش خود برای تبدیل شدن به یک حرفه، افرادی را که دارای مدرک کارشناسی ارشد بودند به عنوان روانشناس حرفه‌ای شناخت. انجمن روانشناسی آمریکا در دهه 1950 اعلام کرد که در آینده تنها روانشناسانی که دارای مدرک دکترا هستند به عنوان متخصص شناخته می شوند. این حرفه تصمیم گرفت که همچنان تمام روانشناسان فعلی را که دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند به رسمیت بشناسد و به آنها اجازه دهد تا تمرین کنند، اما در آینده فقط کسانی را که دارای مدرک دکترا در روانشناسی هستند، اجازه ورود به این حرفه را بدهد. قوانین مجوز در روانشناسی در سراسر ایالات متحده تغییر کرد تا موقعیت جدید را منعکس کند. در سال 1957، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی با موفقیت اولین فضاپیمای اسپوتنیک را به گردش درآورد، سیاستمداران در ایالات متحده نگران بودند که از آنجایی که اتحاد جماهیر شوروی از فناوری آمریکایی پیشی گرفته و ایالات متحده را در “مسابقه به فضا” شکست داده است، ممکن است بر ایالات متحده غلبه کند. ایالت ها از نظر سیاسی نیز. در پاسخ به این ترس، کنگره برنامه های اساسی برای تشویق جوانان به جستجوی مشاغل در زمینه های فنی و علمی ایجاد کرد. این تلاش شامل قرار دادن مشاوران در دبیرستان ها برای هدایت دانش آموزان به دروس ریاضی و علوم بود. در سراسر ایالات متحده، دانشگاه ها مؤسسات تابستانی ایجاد کردند که در آنها به معلمان دبیرستان دوره های اولیه داده می شد که منجر به قرار گرفتن آنها در دبیرستان ها به عنوان مشاور راهنمایی شد.

در بیشتر موارد، به معلمان دبیرستان دو یا سه دوره راهنمایی یا مشاوره داده می شد که به آنها اجازه می داد به عنوان مشاور مدرسه گواهینامه دریافت کنند و سمت های راهنمایی-مشاور را در مدارس به عهده بگیرند. از آنجایی که هدف اولیه این تلاش تشویق دانش آموزان به گذراندن دروس ریاضی و علوم بود، به نظر نمی رسید آمادگی مشاوران فراتر از آموزش های ارائه شده در موسسات تابستانی باشد. گروه‌های اعتباربخشی مدارس به زودی دبیرستان‌ها را ملزم به داشتن مشاوران راهنما در صورت دریافت یا ادامه اعتبار خود کردند. امروزه اعتباربخشی دوره راهنمایی و دبیرستان مستلزم داشتن مشاور در مدارس است و در برخی مناطق مدارس ابتدایی ملزم به داشتن مشاور هستند. برای اینکه مشاوران مدرسه گواهینامه دریافت کنند، تقریباً همه ایالت ها از آنها می خواهند که مدرک کارشناسی ارشد و دوره های مشخص و دوره های کارآموزی را گذرانده باشند.

تاکید بر توانبخشی سربازان مجروح از اوایل جنگ انقلاب آغاز شد. با این حال، دوران مدرن توانبخشی بین سال های 1900 و 1930 با افزایش نگرانی در مورد رفاه افراد ناتوان صنعتی و ایجاد خدمات توانبخشی ایالتی و فدرال آغاز شد. پس از افزایش نگرانی در مورد جانبازان جنگ جهانی دوم و سایر افرادی که در دهه 1950 دارای معلولیت بودند، در ایالات متحده به رسمیت شناخته شد که به شهروندانی که دارای ناتوانی جسمی یا ذهنی بودند، کمک لازم برای تبدیل شدن به اعضای مولد جامعه دریافت نمی شد. که آنها خدماتی را توسط مشاوران توانبخشی آموزش دیده دریافت نمی کردند. در نتیجه، قانونی در سال 1954 تصویب شد که برنامه های مشاوره توانبخشی در سطح کارشناسی ارشد را ایجاد کرد و منابع مشاوره و آموزشی را ارائه کرد که به منظور کمک به افرادی که دارای معلولیت بودند کمک می کرد تا مستقل عمل کنند (سلز[1]، ۲۰۰۷) یکی از مؤلفه‌های اصلی این قانون، تأمین بودجه برای آماده‌سازی مشاوران برای کمک به افراد برای ارزیابی ناتوانی‌های خود، برنامه‌ریزی برای کار، و یافتن شغل رضایت‌بخش بود. در نتیجه تأمین مالی، برنامه های جدید کارشناسی ارشد در مشاوره توانبخشی توسعه یافت و برنامه های موجود گسترش یافت.

آژانس های توانبخشی دولتی موقعیت هایی را در زمینه مدیریت پرونده توانبخشی و مشاوره برای فارغ التحصیلان این برنامه ها ایجاد کردند. پویایی ایجاد تخصص روانشناسی مشاوره، تصمیم در حرفه روانشناسی برای شناسایی متخصصان فقط در سطح دکترا، ظهور مشاوره مدرسه و تامین بودجه برنامه های مشاوره حرفه ای- توانبخشی منجر به ایجاد مشاوره به عنوان یک حرفه جداگانه در سطح کارشناسی ارشد. خاستگاه این حرفه در همگرایی چندین نیروی متفاوت بود تا در یک رویداد واحد.

تغییراتی که در 20 تا 30 سال اخیر در زمینه مشاوره رخ داده است شامل طولانی شدن بیشتر برنامه‌های آموزشی از 30 به 48 به 60 ساعت ترم در برخی از تخصص ها، حرفه‌ای شدن مشاوره از طریق تایید صلاحیت و قانون گذاری، تصویب قوانین اعطای امتیازات می باشد. ارتباط با تعاملات بین مشاوران و مشتریانشان، و افزایش در مجموعه دانش ویژه مشاوره، همانطور که از سایر حرفه های بهداشت روان متمایز می شود، از طریق نوشتن علمی. مشاوره به سمت شناخته شدن به عنوان یک حرفه با نرخی قابل مقایسه با تلاش های حرفه‌ای سازی در سایر رشته های بهداشت روان مانند روانشناسی پیشرفت کرده است.

کانکتیکات اولین ایالتی بود که در سال 1945 قانونی را برای صدور مجوز روانشناسان تصویب کرد، و قوانین صدور مجوز برای روانشناسان در تمام 50 ایالت زمانی که میسوری قانون خود را در سال 1977 تصویب کرد، 32 سال بعد، وضع شده بود (بنجامین[2]، ۲۰۰۶) در مقایسه، اولین لایحه مجوز مشاور در ویرجینیا در سال 1976 تصویب شد و تمام 50 ایالت لوایح مجوز برای مشاوران را تا سال 2009، 33 سال بعد، تصویب کردند.

مهارت و توانمندی های مورد نیاز مشاور کسب و کار

1- مهارت‌های ارتباطی قوی: مشاوران کسب و کار می‌بایست از مهارت‌های ارتباطی خوبی هم بصورت نوشتار و هم بصورت شفاهی، برخوردار باشند تا بطور موثر اطلاعات پیچیده را به مشتریان و اعضای تیم منتقل کند. مهارت‌های ارتباطی خوب همچنین به ایجاد اعتماد و ارتباط موثر با مشتریان کمک می‌کند و کار با آن‌ها را برای دستیابی به اهدافشان آسان‌تر می‌کند (کونکلین[3]، 2017).

2- تفکر تحلیلی و انتقادی: مشاوران کسب‌ و کار باید بتوانند داده‌ها را تجزیه و تحلیل کنند، مشکلات را ارزیابی کنند و راه‌حل‌هایی را ارائه کنند که نیاز خاصی از مشتریان را برطرف کند. این امر مستلزم مهارت‌های تحلیلی و تفکر انتقادی قوی برای شناسایی علت اصلی مشکل و توسعه استراتژی‌های موثر برای رسیدگی به آن است (گلد اسمیت[4]، 2017).

3- دانش صنعت: یک مشاوره کسب و کار موفق باید درک عمیقی از صنعتی که در آن مشاوره می‌دهد داشته باشد. از جمله مشاور کسب و کار باید بتواند روند‌های بازار را تشخیص دهد، بهترین فرایند‌های صنعت را بداند و از الزامات قانونی درصنعت آگاه باشد. این دانش‌ها کمک می‌کند بینش‌ها و توصیه‌های ارزشمندی به مشتریان ارائه دهد (کهرر[5]، 2019).

4-مهارت‌های بین فردی قوی: مشاوران کسب و کار از نزدیک با مشتریان و اعضای تیم خود کار می‌کنند و باید قادر به ایجاد روابط و همکاری موثر با آن‌ها باشد. مهارت‌های قوی بین فردی مانند همدلی، گوش دادن فعال و حل تعارض برای ایجاد اعتماد و دستیابی به موفقیت حیاتی است (آرورا[6]، 2021).

5- مهارت‌های مدیریت پروژه: یک مشاور کسب و کار باید بتواند چندین پروژه را بطور همزمان مدیریت کند و اطمینان حاصل کند پروژه‌ها به موقع تحویل داده خواهند شد و انتظارات مشتری را برآورده می‌کنند. این امر مستلزم مهارت‌های ارتباطی قوی مانند برنامه‌ریزی، اولویت‌بندی و تفویض اختیار است (کاپلان[7]، 2019).

برخی دیگر از مهارت‌های مورد نیاز مشاور به شرح زیر می‌باشد:

توانایی ایجاد اعتماد و احساس راحتی در مراجعان به منظور دریافت اطلاعات مناسب جهت راهنمایی دقیق به آنها.

به چالش کشیدن مراجعان در جهتی مثبت – برای اینکه مراجعه کننده در فضایی قرار گیرد که بتواند مشکل و مسئله خود را به خوبی با مشاور درمیان گذارد.

همدلی و نگرش غیر قضاوتی.

توانایی کار با همه افراد با هر پیش زمینه ای.

خود آگاهی و توانایی بررسی ارزش ها و تفکرات خودتان به منظور جلوگیری از تأثیر گذاری مراجعین بر افکار و عقاید علمی و اصولی مشاور.

پایبندی به درستی و اصول اخلاقی به منظور ارائه مشاوره به مراجعین بر اساس اصول علمی و اخلاقی و عدم ورود به حریم شخصی و مسائل خصوصی آن‌ها.

تعداد صفحات

88

شابک

978-622-378-453-8

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.