کتاب مدیریت شهری و توسعه شهرها

کتاب مدیریت شهری و توسعه شهرها

208,600 تومان

تعداد صفحات

149

شابک

978-622-378-480-4

فهرست
فصل 1 11
مفهوم شهر 11
تعريف شهر (definition of city) 13
شوش کهن ترین شهر جهان 17
نظریه های ساخت شهر 18
انواع تعریف‌ های شهر 19
تعریف شهر در ایران 19
اجزای اصلی شهرها 20
آرمان‌شهر 20
شهر تهران 21
پیشینه شهر تهران 22
نخستین زیرساخت‌ های شهری 25
مفهوم شهرداری 26
شرایط تاسیس شهرداری 26
محدودۀ شهر 27
سازمان اداری 27
تاریخچه شهر داری 27
قانون مالیات برارزش افزوده 29
مشارکت مردم با شهر داری 29
شهرداری تهران 30
شهردارهای قبلی تهران 33
شهردار 36
فصل 2 37
وظایف و اختیارات شهرداری 37
هدف و چگونگی تشکیل شهرداری 38
محدودۀ شهر 38
سازمان شهرداری 39
شهردار 39
وظایف ادارۀ شهرداری 39
اساسنامه مديريت شهرداري 40
بخشی از ساختار سازمانی شهرداري 41
مناطق 42
سازمآن‌های وابسته 42
شرکت‌ های وابسته 42
فصل 3 43
مدیریت شهری 43
مفهوم مدیریت شهری 44
مدیریت شهری در ایران 49
تعریف مختلف مدیریت شهری 50
یک معنا برای مدیریت شهری 51
اموری که باید مدیریت شود 52
اهداف مدیریت شهری 53
فصل4 57
طراحی شهری 57
مفهوم طراحی شهری 63
سیر تاریخی طراحی شهری 64
حوزه مفهومی طراحی شهری 65
جایگاه طراحی شهری در اسناد هدایت توسعه 68
شورای عالی شهرسازی و معماری ایران 70
اهداف طراحی شهری 71
شکل شهر 72
المان‌ها و اجزای سازنده شهرها 73
طراحی شهری تهران 75
طراحی شهری و تجدید حیات شهری 76
اهمیت خط مشی بازسازی 78
بازسازی شهری 79
عناصر کلیدی طراحی و بازسازی شهری 80
جایگاه برنامه راهبردی طراحی شهری و مدیریت منظر شهری تهران در طرح جامع 84
رویکرد مشاور 86
محتوای برنامه و روش تهیه 86
فصل5 89
نقش مدیریت شهری در راستای تحقق توسعه پایدار شهری 89
مشارکت و مشارکت مردمی 93
دولت محلی 94
مدیریت شهری 96
توسعه پایدار شهری 97
شاخص های توسعه پایدار شهری 98
وظایف نوین مدیریت شهری 100
ارزیابی نظام مدیریت شهری در ایران 102
نقش دولت های محلی در توسعه پایدار شهرهای ایران 106
فصل 6 115
تاثیر عملکرد مدیریت شهری بر ارتقا کیفیت زندگی شهروندان 115
مدیریت شهری و کیفیت زندگی شهروندان 118
مدیریت شهری و رضایتمندی شهروندان 120
شهر و ضرورت مدیریت شهری 122
تعریف عملیاتی مدیریت شهری 123
کلان‌شهرها و جایگاه مدیریت شهری 124
دیدگاه های مختلف در خصوص کارایی مدیریت شهری 124
دیدگاه مکتب انتخاب عمومی 125
حکمروایی خوب شهری 127
حاشیه نشینی 128
فصل 7 131
تحلیل نقش شهرداری به‌عنوان ارگان اصلی مدیریت شهری 131
مقایسه نقش شهرداری ها در مدیریت شهری ایران با سایر کشور ها 135
منابع و مآخذ 137

 

 

مدیریت شهری

الگو های جهانی مدیریت شهری در كشور های مختلف با توجه به حاكمیت سیاسی آن‌ها متفاوت است. این الگو بر حسب این كه مدیران محلی در شهرها و مدیران روستایی در روستاها چه میزان اختیاراتی دارند، متفاوت است. با این حال، كشور های مختلف در مدیریت و برنامه ریزی های شهری خود، محورها و اركان مشخص شده از سوی سازمان ملل را مدنظر قرار می دهند. الگو های مدیریت شهری در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است و هر كدام از این جوامع، با توجه به نوع حكومت سیاسی حاكم بر خود، نوعی از شیوه های مدیریت شهری را در دستور كار دارند معضلی که تقریبا گریبان تمام کشور های درحال توسعه را گرفته است رشد جمعیت بالا می‌باشد به طوری که شهرها علی الخصوص شهرهای بزرگ بیش از گنجایش خود جمعیت دارند و درحال سرریز هستند. تمرکز تمامی امکانات بهداشتی، آموزشی، اداری و… در شهرهای بزرگ باعث افزایش روند م هاجرت به این شهرها می‌شود. گسترش جرم و جنابت و ناهنجاری های اجتماعی، زاغه نشینی، فقر، بیکاری و… از تبعات این هجوم گسترده به شهرها است. وجود چنین شرایطی هزینه های مضاعفی را به مدیریت شهری تحمیل می نماید. توسعه خدمات شهری مانند فضای سبز، حمل و دفن زباله، معابر و آسفالت، بهداشت، مسکن و… را طلب می‌کند اولین و مهم ترین محدودیت برای حل مسائل شهری و ناکارآمدی خدمات رسانی در بیشتر شهرها درکشور های درحال توسعه از جمله ایران ناشی از فقدان منابع مالی کافی، نظام ناکارآمد مدیریت و برنامه ریزی هزینه است. امروزه اولویت های اداره شهرها به خصوص شهرهای بزرگ در دنیا تغییر زیادی کرده که یکی از این اولویت ها، تامین منابع مالی پایدار شهرداری ها است.

با مقایسه ای به نحوه اداره شهرهای بزرگ دنیا به این نتیجه می رسیم که تن ها منبع پایدار درآمد برای اداره بهینه شهر مشارکت شهروندان در اداره شهر می‌باشد، اما دراین زمینه نیاز است که شهرداری ها فرهنگ سازی کرده و با درنظر گرفتن مشوق ها و تخفیف های ویژه جایگاه مشارکت مالی شهروندان را نهادینه نمایند.

مفهوم مدیریت شهری

مدیریت به معنای برنامه ریزی سازماندهی نظارت و ایجاد انگیزش است. مدیریت شهری باید برای شهر برنامه ریزی هایی را به انجام برساند فعالیت‌های شهری را سازمان دهد و بر فعالیت‌های انجام شده نظارت کند و حتی برای انجام بهینه امور، انگیزش نماید.

به طور کلی مدیریت شهر به‌عنوان زیر مجموعه ای از حکومت محلی تعریف‌شده و شهرداری خوانده میشود.

مشخصات و ساختار شهرداری در کشورها متفاوت است و هر جامعه ای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف تلقی از مدیریت شهری دارد مدیریت شهری یعنی برنامه ریز کنترل شده برای دست یابی به کارآمدی و برابری توسعه شهری مدیریت شهری تن ها مدیریت تاسیسات و سازمآن‌های شهری نیست، بلکه مدیریت فرآیند شهر نشینی، توسعه شهری و انجام امور شهری است به گونه ای که تاسیسات شهری باهم هماهنگ کار کنند که کارآمدی واحد های فضایی شهر شهر پویا در سطوح مختلف نظام و بخش های شهری به روش دل خواه و در جهت توسعه پایدار حفظ شود به این ترتیب ناهماهنگی فضایی در استاندار های زندگی بین مناطق شهر باید با مدیریت بهینه شهری تاحد ممکن حذف و تعدیل شود. مدیریت فرایند بکار گیری موثر و کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامه ریزی، سازماندهی بسیج امکانات و هدایت و کنترل است؛ به عبارت دیگر مدیریت کار کردن با افرادی و گرو ها برای رسیدن به مقاصد سازمان است. مدیریت عامل اصلی و حیات بخش هر سازمان و نهادی است.

مدیریت شهری عبارت از اداره امور شهر به‌منظور ارتقاء مدیریت پایدار و همچنین یک سازمان گسترده متشکل از عناصر و اجزایی غیر رسمی موثر و ذیربط در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی حیات شهر باهدف اداره کنترل و هدایتتوسعه همه جانبه و پادار شهر مورد نظر اصطلاح مدیریت شهری تنوع مفهومی گسترده دارد، اما در جومع بندی کلی تعاریف ارائه شده از مدیریت شهری میتوان گفت نظام مدیریت شهری عبارت است از سازمان گسترده متشکل از نظام مجزا رسمی و غیر رسمی ذی ربط و موثر در حیطه های مختلف اجتماعی و کالبدی حیات شهری با هدف اداره هدایت و کنترل توسعه همه جانبه و پایدار شهر.[1] يكي از وظایف مدیریت شهری آماده سازی خدمات لازم برای بهبود استاندار های زندگی شهری است.[2] شهر مجموعه ای از فعالیت‌های انسانی و فیزیکی است و به همین علت ضرورت دارد برای استفاده بهتر از مجموعه فعالیت‌ها و جلوگیری از هدر رفتن نیرو ها در آنجا مدیریت اعمال شود؛ بنابراین مدیریت شهرها با استفاده از مدیریت علمی و آخرین یافته ها درمورد بهترین شیوه های برخورد با منابع انسانی و محیطی پا به عرصه وجود گذاشته است مدیریت شهری عبارت است از پذیرش و فهم مسئولیت مداوم برای رسیدن به یک سری اهداف مشخص که خود منتهی به یک هدف اصلی می‌باشد. این مسئولیت در مورد این است که چه کاری باید انجام شود و چگونه یک نظام دهی مناسب برای این کار صورت گیرد. به‌طور کلی مدیریت شهری باید شامل موارد زیر باشد: اتخاذ یک دید وسیع وهمه جانبه نگر/ پیگیری اهداف و تعیین نیاز ها وامکانات / احساس مسئولیت مدیریت شهری یعنی پیاده نمودن طرح ها و برنامه هایی که در فرآیند برنامه ریزی شهری به آن‌ها پرداخته شده است و نحوه اجرا و بازبینی آن‌ها با توجه به پویایی و تحولات شهری

تعریف مدیریت واحد، یکپارچه و هماهنگ شهری و لزوم برقراری آن

برای اداره موفق کلان‌شهر نمی توان از مدیریت های جداگانه و هدایتگر های بخشی بهره گرفت اگر هریک از عناصر مجموعه مدیریت شهر بنا به حوزه اختیارات خود برای شهر تصمیم بگیرند و از منظر خرد و بخشی نگری به شهر بنگرند ناهماهنگی تصمیمات در بعد کلان مشکلات عدیده ای را پیش خواهد آورد که بدون تعارف میتوان بخشی از مسائل کنونی را حاصل این تفرق و عدم یکچپارچگی مدیریت شهر دانست. اصولاً مدیریت واحد شهری پیش ‌نیاز اداره شهر و عنصر کارآمد توسعه یافتگی آن تلقی می‌شود مدیریت شهری در صورتی می‌تواند موفق باشد که از پایین‌ترین تا بالاترین سطح در آن مدیریت کلان‌شهری، مدیریت شهری، مناطق شهری، نواحی شهری و محلات شهری به‌عنوان لایه های سیاستگذاری و تصمیم‌گیری وجود داشته باشند جهان هستی جهانی متکثراست که در عین تکثر در کلیت خود دارای وحدت است؛ مثلا در همه موجودات زنده هر عضو ضمن انجام وظایف و فعالیت‌های ویژه خود در خدمت رشد و تداوم حیات پیکره واحد موجود زنده عمل می نماید. وجود توازن در رفتار و کردار موجودات زنده خود دلیلی بر وجود مدیریت واحد در کنترل، رشد و عملکرد مناسب اجزای آن‌ها است. در برنامه ریزی کلان‌شهرها نیز علاوه بر لحاظ تنوع و ویژگی های گوناگون مناطق مختلف طبق طرح جامع لازم است شاهد حفظ هویت یکپارچگی در پیکره واحد شهر باشیم. شهر، موجودی زنده و با ویژگی خاص است و از این ‌رو هریک از اندام‌ واره های آن بر یکدیگر تاثیرگذار هستند. با چنین نگرشی پیکره ‌ای به نام شهر به یک فرماندهی و مدیریت واحد نیاز دارد تا شهر بسامان شده و نظم پذیرد. به تعبیری معضلات شهر، در عدم وجود مدیریت واحد شهری ریشه دارد.

نبود هماهنگی میان ارگآن‌ها و نهاد های تصمیم‌گیرنده و تداخل فعالیت‌ها و برنامه‌ ریزی ها از موانع جدی مدیریت کلان کشور است. اگر ما بخواهیم به توسعه پایدار شهری بیندیشیم یعنی وضعیت کلان‌شهرهایمان را به صورت علمی و سیستماتیک و بر اساس استاندارد های مدیریتی متحول کنیم نیاز به این داریم که شیوه اداره شهرهایمان را تغییر دهیم و مدیریت واحد و یکپارچه شهری باید محور این تغییرات باشد.

مثلا به‌ دور از عقلانیت است که کلان‌شهری چون تهران به شیوه مدیریت جزیر های ناهمگون و چند پاره اداره شود و منطقی نمی‌نماید موضوعی نظیر ترافیک و حمل و نقل که اصولاً جایگاه ویژ های در زندگی شهری دارد توسط ۲۰ کانون ناهمگن مدیریت شود و زمانی که پدیده پایدار ترافیک چهره نازیبا و سنگین خود را بر زندگی شهروندان تحمیل کرده و آن را مختل می‌کند، هیچ‌یک از آن‌ها حاضر به قبول مسئولیت نمی‌شوند؛ و این ناهنجاری متأسفانه به یک هنجار پایدار تبدیل شده است (عنصر ذاتی) موازی ‌کاری و تداخل در امور و اتلاف سرمایه ملی به‌عنوان شاخصه بارز این نوع مدیریت، تاکنون هزینه های هنگفتی اعم از مالی و روحی بر شهر تحمیل کرده است و بی‌توجهی نسبت به پیامد های ناشی از اداره چندپاره شهر، دستاوردی جز کندی در انجام امور و اجرای طرح‌ های عمران شهری باصرف هزینه های گزاف نداشته است.

در بعضی از کشور های توسعه یافته، هماهنگی لازم بین بخش های مختلف با اعمال مدیریت واحد و یا مدیریت هماهنگ و یکپارچه و با نظارت و تصمیم گیری نمایندگان مردم در محدوده شهر، منطقه و یا ایالت به وجود آمده است. معمولا دراین قبیل کشور ها، با تبیین قوانین، آیین نامه ها و مقررات و با تفکیک وظایف دستگاه های مختلف، مدیریت شهری تحت نظارت و تصمیم گیری نمایندگان مردم در شورا ها، مجالس و یا پارلمآن‌های محلی تا حدود قابل قبولی به هماهنگی لازم در مدیریت واحد شهری دست پیدا کرده اند.

در برخی دیگر از کشورها هنوز مدیریت واحد در شهرها محقق نشده است. طبیعی است که درچنین شرایطی همواره شاهد ناهماهنگی، تاخیر در انجام پروژه ها و عدم توسعه همگون و متوازن شهر میباشیم. در این قبیل کشور ها، معمولا نقش نظارتی نمایندگان مردم در شورا های محلی و منطقه‌ای در شهرها و مناطق نامشخص است. نقش نمایندگان دولت نیز به درستی تبیین نشده است. در حقیقت به درستی معلوم نیست که چه وظایفی به عهده کدام بخش است. نقش هماهنگی در اجرا و نظارت در عمل نیز به خوبی تبیین نشده است. بدیهی است اگر هر بخش بدون هماهنگی با بخش دیگر و یا هر دستگاه بدون هماهنگی با دستگاه های دیگر عمل نماید شاهد بروز اختلال در پیکره بزرگ شهر و نارضایتی شهروندان خواهیم بود.

در بسیاری از کشورها در زمینه مدیریت شهری، شورا های شهر در راس امور قرار دارند و پس از تعیین شهردار، مسئول نظارت بر نحوه اداره شهر و عملکرد شهردار و شهرداری ها است. بطوریکه کلیه سازمآن‌های مرتبط با عمران شهری و غیره که در زمینه تامین رفاه مردم مشغول به فعالیت می باشند، تحت نظر شورای شهر عمل می نمایند. همانطور که می دانیم در زمینه اجرای طرح های شهری که برای اجرا شدن در طی مراحلی به مدیران شهری واگذار میگردند، تن ها مکان و متولی اجرا، شهرداری ها می باشند؛ یعنی اینکه کل فرایند برنامه ریزی شهری و پس از آن مدیریت شهری با تمام تجدید نظر ها، اصلاحات و تغییر قوانین و مقررات شهرداری ها می باشند. حال مسئله این است که آیا شهرداری ها که در حال حاضر اصلی ترین و مهم ترین سازمان در زمینه مدیریت شهری در دنیا می باشند، توانسته اند در کشور ما نیز به رسالت خود جامه عمل بپوشانند. لذا برای روشن شدن موضوع جدول زیر جهت بیان شرح وظایف شهرداری توکیو تحت مدیریت واحد و مقایسه آن با سازمآن‌های فعال در زمینه مدیریت شهری در ایران عنوان می گردد:

در مثالی دیگر شهرداری پاریس را می توان عنوان نمود که به غیر از شرح وظایف فوق تامین خدمات رفاهی (حمایت از سالمندان و ازکارافتادگان و نوزادان) ورزش و برنامه ریزی برای اوقات فراغت جوانان، حفاظت از بنا های تاریخی، رسیدگی به امور اقتصادی شهر (کاریابی و …) را می توان عنوان کرد که در واقع انجام فعالیت‌های فوق در کشور ایران زیر نظر سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی، سازمان تربیت بدنی، سازمان میراث فرهنگی.

(زیرنظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و اداره کار و امور اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی می‌باشد. در ایران تن ها تعداد محدودی از این وظایف زیر نظر مستقیم شهرداری ها به انجام خدمات می پردازند. (نظیر آتش نشانی، اتوبوسرانی، نظافت، کنترل ساختمان‌ها و انجام فعالیت‌های عمرانی) نزدیک به ۲۰ وزارتخانه، سازمان و نهاد با شرح وظایف مستقل، بودجه گذاری مستقل و شرح قوانین و مقررات مخصوص به خود در زمینه عمران شهری و فراهم آوردن رفاه مردم و توجه به مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کالبدی و ساماندهی شهری مشغول به فعالیت می باشند که می بایست جهت رفع مشکلات ناشی از عدم هماهنگی در اجرای برنامه های شهری، تحت مدیریت واحد یعنی نظارت شهرداری قرار گیرند.

بنابراین ملاحظه می‌شود که کشور ما در مقایسه با نحوه عملکرد شهرداری ها با کشور های توسعه یافته تفاوت فاحشی دارد.

برخی از مسائلی که مانع از اعمال مدیریت واحد در ایران شده است، عبارتند از:

  1. اعضای شورای شهر، شهردار و کادر اداری شهرداری ها از لحاظ میزان سواد و تخصص
  2. عدم وجود شورایاری ها برای مشارکت بیشتر شهروندان در امور شهر
  3. طرح های توسعه شهری (جامع و تفصیلی) و فاصله زیاد میان زمان تصویب و اجرا و همچنین غیرمنعطف بودن آن‌ها
  4. عدم کارایی مدیران شهری و عدم توجه آن‌ها به ضوابط و قوانین و مصوبات شورایعالی شهرسازی و معماری
  5. قوانین شهرداری ها و درآمد ناکافی آن‌ها به علت عدم حمایت دولت
  6. عدم توجه به NGO ها و تقویت آن‌ها
  7. فقدان نظام جامع تصمیم گیری در سطوح مختلف
  8. بی توجهی به عدالت اجتماعی در اجرا
  9. نظام سیاسی
  10. اداری حاکم بر شهرها
  11. وجود قوانین مختلف و متفاوت با هم

مدیریت شهری در ایران

با آغاز تشکیل بلدیه درسال ۱۲۸۶ هجری شمسی در کشاکش حوادث مشروطیه در شهر تهران قدیم و به دنبال آن در سایر شهرهای کشور کمتر کسی فکر می کرد در حدود یک قرن بعد شهر نشینی رشد سرسام آوری پیدا کند و نسبت ۷۰ به ۳۰ جمعیت روستا نشینی و شهر نشینی روند معکوسی در پیش بگیرد و به نسبت ۳۰ جمعیت روستا نشین و ۷۰ جمعیت شهرنشین شود شهرها امروزه بسیار پیچیده شده اند. مشکلات متعددی همچون آلودگی هوا، آلودگی صوتی، تولید انبوه زباله، دفن زباله های تولیدی، توسعه معابر و آسفالت، فضای سبز، بهداشت، فرهنگی و… شهرها را احاطه کرده اند به طوری که شهروندان را خسته کرده است. شهرها توسعه پیدا کرده اند و بالطبع وظایف شهرداری ها در خدمات رسانی هم توسعه پیدا کرده است ولی آیا منابع مالی پایدار شهرداري ها هم رشد داشته است؟

با تصویب قانون شهرداری ها در سال ۱۳۰۹ و واگذاری شهرداری ها به وزارت کشور، عملا بودجه و منابع مالی شهرداري ها به دولت و بودجه ملی گره خورد. این وابستگی مالی تا بعداز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تا دهه ۶۰ ادامه داشت. در دهه ۶۰ با تصمیم دولت کلیه شهرداری ها به سمت خودکفایی سوق داده شدند. متاسفانه این تصمیم باعث ایجاد مشکلات عدیده ای برای مدیران شهری شد. قطع کمک های مالی بدون تعریف منابع جدید مالی، شهرداران را به یافتن راه های جدید درآمدی رهنمون کرد شهرداران و در راس آن‌ها شهردار تهران تصمیم به فروش شهر (فروش تراکم) برای اداره شهر کردند. تصمیمی که متاسفانه در کوتاه مدت تامین کننده منابع مالی شهرداري ها شد و باعث شد شهرداری ها به رتق و فتق امور شهر بپردازند و تاحدودی هم چهره شهرها را تغییر دادند ولی متاسفانه فروش شهر در بلند مدت باعث شد که چهره شهرها خشن گشته و عملا مدیریت شهراز دست مدیران شهری خارج شود و قدرت تصمیم گیری درامور شهر کاهش یافته و شهر را در معرض حراج و فروش قرار دهد شواهد و مدارک تاریخی حکایت از آن دارند که توسعه نیافتگی منطقه‌ای در ایران برآیند نوسازی ناهمگون و تمرگزگرایی سیاسی در دوره پهلوی است. بر این اساس تا قبل از شکل گیری دولت مدرن رابطه ساخت مرکز سیاسی پیرامون اجتماعی فاقد نگرش استخراجی بود و همگرایی و همگونی نسبی وجود داشت رابطه حکومت مرکزی و گروه های محلی از طریق مالیات های جمع آوری شده توسط والیان ایالات و ولایات صورت می رفت. کارکرد مرکز سیاسی جمع آوری مالیات از واسطه های محلی و انتقال آن با دربار سلطنتی بود.

پیدایش و تاسیس دولت مدرن فرآیند روابط مرکز پیرامون را متحول ساخت.[3] با نگاهی به شاخص های اصلی توسعه در منطقه های مختلف کشور از قبیل آموزش، فرصت های شغلی، بهداشت، مسکن، برق، آب، لوله کشی و … مشخص می‌شود که ساخت مرکز سیاسی نقش تعین کننده ای در تامین یا عدم تامین زیر ساخت ها و بنیاد های محلی تقویت کننده حکومت محلی داشته است.

آمار نشانگر این است که توزیع منابع و امکانات ملی د دوران پهلوی دوم بسیار ناهمگون بوده است. ناهمگونی در توزیع منابع نتایج منفی زیادی نیز بدنبال داشته است.

تعریف مختلف مدیریت شهری

استرن در سال 1993 طی مقاله ای در نشریه شهرها بیان می‌کند که اصول کلی برای فهم مدیریت شهری وجود ندارد ومفهوم اصلی این واژه بسیار گیج کننده است. مدیریت شهری با توجه به سلیقه ها، ادارک افراد وهمچنین اقتضای سیاسی اجتماعی زمآن‌های مختلف معانی متفاوت داشته است چنانچه ما در زمان کنونی نیز این اختلاف معانی ومفهوم را کاملا شاهد هستیم از نظر بانک جهانی مدیریت شهری یک فعالیت شبه تجاری برای دولت ها است به عبارت دیگرمدیریت شهری یعنی اداره امور شهری و کارایی بیشتر برای استفاده از وام های بانک جهانی می‌باشد. بعضی اوقات مدیریت شهری بعنوان ابزاری برای اجرای سیاستگذاری های شهری در نظر گرفته می‌شودکه به مفهوم علم اداره جامعه می‌باشد.

مدیریت شهری همچنین به معنای تفکر سیستماتیک همه جانبه نگر در امور شهری بیان می‌شود؛ و مفهوم و معنایی که اخیراً مدیریت شهری را زیاد تحت تا ثیر قرار داده اینست که مفهوم کلی مدیریت شهری بایستی بر اساس موضوعات و اهداف آن بیان شود. این واژه در بین استادان این رشته مفاهیم دیگری نیز دارد. مثلاً مدیریت شهری بعنوان مدیریت پروژه (راهی برای انجام مؤثر پروژه های شهری) یا مدیریت شهری بعنوان مدیریت توسعه (راهی برای تقاضای روز افزون در شهرها بوسیله کاربری زمین، ساختمان‌ها و گسترش شبکه ها). یا به‌عنوان اصطلاحی برای اداره امور عمومی، مدیریت محیط زیست و مدیریت خدمات عمومی نیز استفاده می‌شود در حالیکه یک مفهوم واضح برای مدیریت شهری می تواند ارزش مشخص را برای فعالیت‌های جاری ایجاد کند و مشخص کندکه هر مدیر کدام یک از تجربیاتی که بدست آورده موفق و کدام یک نا موفق بوده است. همچنین بر اساس داشتن یک پایه مشخص مدیر می تواند فعالیت‌های خودش را اصلاح کند. یک تصور واضح تر از مدیریت شهری می تواند در دستور العمل های سیاسی آن را به مر حله بالا تر برساند، عدم وجود شفافیت مفهوم مدیریت شهری باعث می‌شود مدیریت شهری در حالیکه یک سرویس اجتماعی محسوب می‌شود ولی در خواست اجتماعی همه گیر برای بهبود مدیریت شهری وجود نداشته باشد.

زیرا در خواست اجتماعی مستلزم توانایی در ک مفهوم این سرویس اجتماعی است؛ و مردم بدانند که این سرویس ها شامل چه چیز هایی می‌شود و چه کسی باید آن‌ها را ارائه دهد.

یک معنا برای مدیریت شهری

به نظر می رسد که اگر ما مفاهیمی که در مورد اقدامات گذشته و حال انجام می گیردنظیر (طراحی کالبدی، مدیریت پروژه، علم الاداره،…) رابا هم ترکیب کنیم بیشتر به درد امور شهر خواهد خورد. اگر چه هر گروهی ممکن است خواسته های خود را در تعریف مدیریت اعمال کنند؛ اما همه گروه های مختلف از مدیریت شهری توقع دارند که سطح زندگی در سکونتگاه های شهری را بالا ببرد؛ و به‌طور کلی مدیریت شهری باید شامل موارد زیر باشد.

  1. اتخاذ یک دید وسیع و همه جانبه نگر: دیدی که شامل برنامه ها، سیاستگذاری ها، اجرای پروژه ها و همچنین اداره برنامه ها، سیاستگذاری ها و پروژه ها و توزیع مناسب خدمات و کالا ها و در عین حال برنامه ریزی و ساختمان سازی شود.
  2. پیگری اهداف: مدیریت به دلایل کافی برای فعالیت خود نیاز به اهداف دارد. این اهداف هستندکه مسائل و موقعیت هایی را که مدیریت باید بر آن‌ها تمرکز کند مشخص می کنند. اهداف همچنین از این جهت که پایه ای برای ارزیابی کارایی و بهره وری محسوب می‌شود مهم است.
  3. احساس مسئولیت: اگر بپذیریم که مدیریت با مفهوم مسئولیت قرابت دارد، آنگاه نیاز ما برای رسیدن به تعریفی روشن از مدیریت حتی بیشتر می‌شود. اغتشاش در مفهوم مدیریت شهری مانع ارزشیابی صحیح افراد مسئول می‌شود. برای واگذاری مسئولیت باید مفهوم مسئولیت به خوبی درک شود تا مدیران با فهم اینکه چه کار باید انجام دهندتوانایی پاسخگویی به در خواست های مردم را برای بهبود وضعیت محیط شهری داشته باشند.

یک تعریف واحد مدیریت که همه موارد بالا در آن جمع شودعبارتست از پذیرش و فهم مسئولیت مداوم برای رسیدن به یک سری اهداف مشخص که منتهی به یک هدف اصلی می‌باشد. این مسئولیت درمورد این است که چه کاری باید انجام شود؟ و چگونه نظام دهی برای انجام این کار صورت گیرد؟

اموری که باید مدیریت شود

تن ها فضا و کالبد نیست که باید مورد توجه قرارگیرد، بلکه تمام اموری که در محیط شهری وجود دارند باید مورد توجه قرار گیرند.

بنابر این کلیه فعالیت‌های که در منطقه شهری اتفاق می افتد باید مدیریت شود، به همان اندازه که دولت خودش به‌عنوان قسمتی از این موضوع (موضوع مورد مدیریت) محسوب شود.

اگر اینگونه بیان شود که مدیریت شهری باید مدیریت آن قسمت هایی باشد که با آن سر کار دارد آنگاه امور دیگر فراموش می‌شود مثلاً مدیریت رشد شهری مدیران رابه سوی نا دیده انگاشتن نیاز های شهری که مدت ها بوجود آمده سوق می دهد.

مدیریت بخش عمومی مدیران را از سیاست ها، برنامه ها، خدمات و شاید تمام فعالیت‌هایی که وظیفه عرضه آن‌ها است غافل می گردندجهت دهی مدیریت به سمت توسعه صرفاً ما را از توجه به نیاز های حال حاضر باز می دارد پس باید بر کلیه فعالیت‌هایی که در منطقه شهری اتفاق می افتد مدیریت شود.

فعالیت‌ها به طور کلی در شهر به دو گروه تقسیم می‌شود:

  1. فعالیت‌های جاری در شهر
  2. فعالیت‌های فرایند مدیریت.

محدوده قابل تصور برای فعالیت‌های جاری زیاد است نظیر تهیه آب، زه کشی، فاضلاب، آتش نشانی، بهداشت، حمل ونقل عمومی…

فرآیند ها می توانند در تمامی فعالیت‌ها که مقتضیات زمان آن‌ها را برای ما مهم ساخته است حضور داشته باشند این فرآیند ها می توانند این گونه باشند (تولید عملکرد، نگهداری، تامین، برنامه ریزی) همانند فعالیت‌های جاری، فرآیند ها نیز نسبت به شرایط و مقتضیات اهمیت کم یا زیادی خواهند یافت.

برنامه ریزی: تدوین سیاست های لازم برای مدیریت و برای آینده است. برنامه ریزی رابطه متقابلی با سیاست ها دارد و بنابراین در این بین اولویت دارترین فعالیت‌ها مشخص می‌شوند.

تامین منابع: اطمینان لازم را درمورد تهیه پول، مواد، تسهیلات، پرسنل،… جهت انجام صحیح تکلیف هارا فراهم می‌کند.

تولید عملکرد: منابع مختلفی را به کار می گیرد تا تسهیلات کالبدی و گروه های مختلف، تجهیزات و موسسات اداری و اجتماعی که تکلیف های لازم دارند، ایجاد شوند.

نگهداری: منابع را در جهتی هدایت می‌کند که به تغذیه پرسنل، تسهیلات کالبدی، موسسات بپردازند تا آن‌ها به طور مداوم به وظیفه خود عمل کنند.

تعداد صفحات

149

شابک

978-622-378-480-4

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.