
۱,۴۳۱,۰۰۰ تومان قیمت اصلی: ۱,۴۳۱,۰۰۰ تومان بود.۸۵۸,۶۰۰ تومانقیمت فعلی: ۸۵۸,۶۰۰ تومان.
| انتشارات | |
|---|---|
| تعداد صفحات | |
| شابک | 978-622-89407-0-0 |
| مترجم | |
| نویسنده اصلی |
در انبار موجود نمی باشد
✨📖
کتاب «کتاب لیلیت یک عاشقانه» یکی از مهمترین آثار جورج مکدونالد، نویسنده سرشناس ادبیات فانتزی و علمیتخیلی قرن نوزدهم است؛ اثری که نخستینبار در سال 1896 منتشر شد و در طی بیش از یک قرن، همچنان الهامبخش خوانندگان و نویسندگان بسیاری باقی مانده است. نسخه پیشرو، ترجمهای روان و جذاب از فاطمه علیپور حصار است که با ۴۷۷ صفحه توسط انتشارات نیکی در دسترس فارسیزبانان قرار گرفته است. این کتاب نه تنها ستون مهمی در ادبیات فانتزی کلاسیک بهشمار میآید، بلکه جهان روایی پیچیده و چندلایهای را ارائه میدهد که ترکیبی از سفر درونی، مواجهه با تاریکی، رشد انسان، و عناصر خیالپردازی ناب را در هم تنیده است. ✨🖋️
خوانندگان در این اثر با ترکیبی از روایت استعاری، تصویرسازیهای عمیق، و مفاهیم فلسفی مواجه میشوند؛ عناصری که مکدونالد در اکثر آثارش بهکار میبرد و همین امر او را به یکی از بنیانگذاران ژانر فانتزی مدرن تبدیل کرده است. این همان نویسندهای است که بعدها الهامبخش چهرههایی همچون سی.اس. لوئیس شد و آثارش همواره میان ادبیات کلاسیک و ادبیات استعاری جایگاهی ویژه داشته است. 🌙📚
در ترجمه فارسی، مترجم کوشیده است لحن شاعرانه، فضای هراسآلود و در عین حال معنوی کتاب را به شکلی روان و قابلفهم در اختیار خواننده قرار دهد. این ترجمه بهگونهای پرداخته شده تا خواننده امروز بتواند با متن کلاسیکی که بیش از یک قرن پیش نگاشته شده، پیوندی تازه برقرار کند و انسجام روایی آن را بدون از دست دادن حالوهوای اصلی تجربه نماید.
✨🌑
آنچه «کتاب لیلیت یک عاشقانه» را منحصربهفرد میکند، حرکت داستان میان جهانهای موازی، رویاگونه و نمادین است. فهرست فصلهای کتاب نشان میدهد که مکدونالد هر بخش را با تمرکز بر یک کشف تازه، یک رویارویی یا گرهافکنی جدید طراحی کرده است. روایت از فضایی آشنا آغاز میشود و کمکم به جهانی وهمآلود، تاریک، رمزآلود و استعاری وارد میشود؛ جهانی که شخصیتها در آن پیوسته میان بیداری و کابوس، مرگ و زندگی، فرار و مواجهه در رفتوآمدند.
برخی از نقاط برجسته این مسیر روایی، بر اساس فصول کتاب به شرح زیر قابلدرک است:
✨🖋️
مکدونالد در این کتاب، جهان خیال را با استعارههای فلسفی پیوند میدهد. روایت بیش از آنکه بر کنشهای بیرونی تکیه کند، بر تحول درونی و مواجهه قهرمان با «سایه»هایش تمرکز دارد. شخصیتها غالباً نمادهایی از مفاهیم اخلاقی، روانی و وجودیاند. فضای داستان اغلب میان نور و تاریکی، بیداری و خواب، امید و هراس در حرکت است.
مترجم در نسخه فارسی تلاش کرده است این چندلایگی را حفظ کند. او واژگانی گزیده و ساختاری روان بهکار برده تا خواننده امروز بتواند هم لحن کلاسیک مکدونالد و هم عمق فلسفی نوشته را درک کند. از آنجا که متن اصلی در سال 1896 نوشته شده، چالشهای زبانی فراوانی در مسیر ترجمه وجود داشته؛ اما ترجمه حاضر توانسته فاصله زمانی و فرهنگی میان خواننده فارسیزبان و نویسنده اسکاتلندی را کاهش دهد و اثری قابلفهم، شاعرانه و تأثیرگذار ارائه کند. ✨📘
🌟🖤
«لیلیت» در میان آثار مکدونالد یکی از تاریکترین، عمیقترین و فلسفیترین کتابهای اوست. این کتاب از نخستین نمونههای تلفیق فانتزی با تفکر اخلاقی و معنوی بهشمار میآید؛ ترکیبی که بعدها در آثار نویسندگان برجستهای چون جی.آر.آر. تالکین و سی.اس. لوئیس نیز دیده شد. مکدونالد در این کتاب به پرسشهایی درباره مرگ، گناه، رستگاری، عشق، و ماهیت انسان میپردازد. همین امر باعث شده است «لیلیت» نه فقط یک رمان فانتزی، بلکه متنی قابلتأمل برای علاقهمندان فلسفه و ادبیات استعاری باشد.
نسخه ترجمهشدهٔ فارسی، این اثر را در قالبی تازه به جامعه کتابخوان معرفی میکند و امکان مواجهه دوباره با یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آثار فانتزی قرن نوزدهم را فراهم میسازد.
✨📘
ادامه مسیر معرفی کتاب «کتاب لیلیت یک عاشقانه» ما را وارد بررسی عمیقتری از شخصیتها، تمها، جهان داستان و تأثیرات ادبی این اثر میکند؛ رمانی که نهتنها یک روایت فانتزی کلاسیک است، بلکه سفری ذهنی و معنوی به سوی روشنایی، آگاهی و بازشناسی خویشتن است. ترجمه فارسی این اثر، این سفر را برای خواننده امروز بازسازی میکند و امکان مواجهه دوباره با ذهن پیچیده جورج مکدونالد را فراهم میسازد. ✨🌑
🕯️🌘
هر یک از شخصیتهای کتاب، افزون بر نقش داستانی، حامل مفاهیم و نمادهای عمیقاند. مکدونالد در این اثر بهجای ارائه تیپهای ساده، شخصیتهایی میآفریند که میان خیر و شر، نور و تاریکی، و بیداری و خواب سرگرداناند.
راوی از فضایی آشنا یعنی کتابخانه قدم به جهانی ناشناخته میگذارد. مسیر او در تمام کتاب، حرکتی از آگاهی سطحی به کشف لایههای پنهان وجود خود است. مواجهه با آینه آغاز این سفر است؛ زیرا آینه در جهان مکدونالد نماد «حقیقت درونی» است. 🪞🌙
لیلیت یکی از اسرارآمیزترین و مهمترین شخصیتهای داستان است. در روایت مکدونالد، او موجودی میان تاریکی و نور است؛ کسی که هم میتواند منبع آشفتگی باشد و هم سکانسهای ژرفی از دگرگونی را رقم بزند. این شخصیت در فرهنگ غرب سابقه اسطورهای دارد، اما مکدونالد او را بازآفرینی کرده و شخصیتی چندلایه آفریده که ماهیت او بهسادگی قابل طبقهبندی نیست. ✨🖤
این شخصیت نماینده نوعی «راهنمای پنهان» است؛ نیرویی که در جهان تاریک کتاب، مسیر را برای راوی روشن میکند. هرچند خود او نیز معماگونه است، اما حضوری تعیینکننده در فهم معنای سفر دارد. 🌜🕊️
این موجودات در ظاهر ساده و معصوماند، اما حضور آنان در داستان نقش محوری دارد. کوچولوها نمادی از پاکی، امید و امکان نجاتاند؛ موجوداتی که در دل تاریکی معنایی تازه ایجاد میکنند. 🌱✨
بخشهایی از کتاب که مربوط به بولیکا، زالوی سفید، یوزپلنگ سفید یا لانههای تاریک است، شخصیتهایی را معرفی میکند که به لایههای پیچیدهتری از ترس، گناه و اضطراب انسانی اشاره دارند. روایت مکدونالد در این بخشها بیش از هر زمان دیگری به استعارههای روانشناختی نزدیک میشود. 🌑🐾
🌌📖
جهان کتاب «لیلیت» بر مرز میان واقعیت و خیال بنا شده است. فضاها هر کدام نماد مرحلهای از سفر انساناند:
آغاز شناخت. مکانی برای طرح پرسش. جایی که سفر از آن شروع میشود. 📚
دروازهای به حقیقت پنهان. آینه راهی برای گذار از ظاهر به باطن است. 🪞
مرز میان مرگ و زندگی. مکدونالد این فضا را برای نشان دادن گذر به مرحلهای عمیقتر از آگاهی برمیگزیند. ⚰️🌫️
نمادی از تاریکیهای درونی انسان. جنگلی که در آن شخصیتها با سایههای درونی خود مواجه میشوند. 🌲🖤
شهری تاریک، پررمزوراز و درگیر نیروهای اهریمنی. بخشهای مربوط به بولیکا از پیچیدهترین و تأثیرگذارترین قسمتهای داستان هستند. 🌑🏙️
یکی از قویترین نمادهای کتاب. مکانی که در آن مرز میان رؤیا و مرگ محو میشود و شخصیت اصلی به مرحلهای تازه از درک هستی میرسد. 🕯️⚔️
عنوان فصل آخر نشان میدهد که روایت نه به پایان، بلکه به مرحلهای تازه از بیداری میرسد. این پایان باز، ویژگی اصلی بسیاری از آثار استعاری مکدونالد است. 🌙✨
🌟📚
کتاب «لیلیت» از چند جهت اهمیت دارد:
این اثر بهگونهای جهان را میسازد که فانتزی را با مفاهیم فلسفی و اخلاقی پیوند میدهد. بسیاری از نویسندگان مشهور قرن بیستم از مکدونالد الهام گرفتهاند.
مکدونالد با خلق شخصیتهایی همچون لیلیت، بانوی غریب، کوچولوها و سایهها، مفهومی تازه از خیر و شر را مطرح میکند؛ مفهومی که در آن «نجات»، «پشیمانی»، «رهایی» و «بیداری» مفاهیمی نسبیاند. 🌘🕯️
قانون حاکم بر این داستان، حرکت از تاریکی به سوی نور است. راوی مسیری را میپیماید که بازتابی از تحولات روحی و ذهنی انسان است.
مکدونالد که پیشینهای دینی و فلسفی داشته، در «لیلیت» کوشیده است پرسشهایی درباره مرگ، رستگاری، سرنوشت و ماهیت انسان را مطرح کند. همین امر باعث شده اثر او فراتر از یک رمان فانتزی ساده باشد. 🌙💬
📘✨
ترجمه نقش مهمی در انتقال جهان فکری مکدونالد دارد. متن اصلی، زبانی کلاسیک و استعاری دارد؛ به همین دلیل مترجم باید ضمن حفظ حالوهوای قرن نوزدهم، متن را برای خواننده امروزی روان کند. برخی از ویژگیهای این ترجمه عبارتاند از:
ترجمه همچنین این امکان را فراهم کرده که نسل امروز فارسیزبانان با یکی از مهمترین آثار ژانر فانتزی آشنا شوند؛ اثری که در بسیاری از کشورهای جهان بهعنوان کتابی کلاسیک و جریانساز شناخته میشود. ✨📖
🔮📚
با وجود گذشت بیش از یک قرن از انتشار نسخه اصلی، این کتاب همچنان جذابیت دارد زیرا:
رمانهایی که چنین ویژگیهایی دارند، از زمان فراتر میروند و در ذهن نسلهای مختلف باقی میمانند. 🌟🖤
🌙✨
«کتاب لیلیت یک عاشقانه» تنها یک داستان فانتزی نیست؛ بلکه روایتی است درباره سفر روح، عبور از تاریکیها، مواجهه با حقیقت درونی و تلاش برای بیداری. جورج مکدونالد با مهارتی مثالزدنی جهانی آفریده که هم هولناک است و هم روشن، هم رمزآلود است و هم معناگرا. ترجمه فاطمه علیپور حصار نیز این اثر را در قالبی تازه و قابلدرک در اختیار خواننده فارسیزبان قرار داده است.
از کتابخانه تا خانه مرگ، از آینه تا پایان بیپایان، خواننده در این اثر با جهانی روبهرو میشود که هر قدم آن نمادی از رشد، آگاهی و دگرگونی است. این کتاب برای دوستداران فانتزی کلاسیک، آثار نمادین، و روایتهای درهمتنیده میان فلسفه و ادبیات، یک تجربه ضروری و ارزشمند بهشمار میآید. ✨📖🌑
این اثر سفری ذهنی و عاطفی است که خواننده را از کتابخانهای مرموز تا جهانی موازی، پر از سایهها، موجودات عجیب، جنگلهای وهمانگیز و شهرهایی میان خواب و بیداری میبرد. داستان از کشف یک آینه آغاز میشود و تا شهر پایانی و «پایان بیپایان» ادامه مییابد. ✨📘
ترکیب ادبیات استعاری، جهانهای چندلایه، سفرهای متافیزیکی و حضور موجوداتی با هویتهای نمادین، آن را به نمونهای یگانه در فانتزی کلاسیک تبدیل کرده است. 🌀📚
داستان برای خوانندگان عمومی جذاب است، اما پیامهای فلسفی و لایههای معنایی آن برای علاقهمندان ادبیات عمیق نیز ارزشمند است. 🌙✨
لیلیت در روایتهای مختلف نمادی از پیچیدگی انسان، آزادی، وسوسه و رهایی است. مکدونالد با این نام دنیایی سرشار از رمز و اشاره خلق کرده است. 🔮
او از ترکیب خیالپردازی شاعرانه، فلسفه اخلاق، نمادپردازی و سفرهای وجودی بهره میگیرد؛ همین امر روایت را چندلایه و تأملبرانگیز میکند. 🖋️🌟
خیر. روایت بین رؤیا و واقعیت، گذشته و حال، و جهان واقعی و جهان آینهای در نوسان است. این ساختار به خواننده حس سفر در یک کابوس شاعرانه میدهد. 🌫️🪞
کتابخانه نقطه ورود به ناشناختهها است و آینه دریچهای به جهانی دیگر که قهرمان را به ماجراجویی بزرگش هدایت میکند. 📚🪞✨
این مکانها هر کدام نشانهای از مراحل تحول شخصیت اصلی هستند و با فضای تاریک و رازآلود رمان هماهنگاند. 🐦🏚️⚰️
بله؛ مسئله انتخاب، گناه، رهایی، بخشش و تحول درونی محورهای مهم داستان هستند. 🔆💬
این دو بخش مرز میان هراس و بلوغ فکری قهرماناند و هر مرحله او را با حقیقتی تکاندهنده روبهرو میکند. 🌲🔥
آنها نمادی از پاکی و معصومیتاند و تضادی با جهان تاریک اطراف ایجاد میکنند. حضورشان پیام امید و باززایش را منتقل میکند. 🧒🌼
او تجسمی از دانایی پنهان و نیرویی مرموز است که قهرمان را در مسیرش هدایت میکند، هرچند همیشه بهطور مستقیم قابل اعتماد نیست. 👁️🌙
این صحنه یکی از اوجهای نمادین کتاب است؛ ترکیبی از وهم، زیبایی و ترس که دگرگونی شخصیت اصلی را سرعت میبخشد. 💃🔥
اشاره به تضاد میان خواست انسان برای کنترل سرنوشت و نیروهای ناشناختهای است که جهان را شکل میدهند. ⚡🌑
زیرا رمان مدام مرز میان زندگی و مرگ، خواب و بیداری، و هستی و نیستی را به چالش میکشد. 💭⚰️✨
این موجود نماد تهدیدی پنهان است؛ خطری که آرام اما عمیق پیشروی میکند و تحول شخصیت را ضروری میسازد. 🐍❄️
این بخش نقطهای است که خواننده با ماهیت جهانهای موازی و تغییر ماهیت شخصیتها مواجه میشود. 🌀🔍
او بازتابی از گمگشتگی و رنج مادرانه است و نشان میدهد چگونه عشق و ترس میتوانند انتخابهای انسان را تغییر دهند. 👩🍼💔
بولیکا شهری نمادین و تاریک است که قوانین خاص خود را دارد؛ مکانی سرشار از راز، جدال و گریز. 🏙️🌑
این موجود نشانهای از قدرت، خشم مهارشده و نیرویی است که مسیر شخصیتها را دگرگون میکند. 🐆❄️
او نماینده قدرتی پنهان و گاه مخرب است که با قهرمان وارد جدالی نمادین میشود. 👑⚔️
این نبرد نهتنها فیزیکی، بلکه ذهنی و فلسفی است؛ تقابل دو نگرش نسبت به زندگی و آزادی. ⚔️🔥
این بخش نشاندهنده سکوتی درونی است که قهرمان پس از بحرانهای پیدرپی تجربه میکند؛ شروع مرحلهای تازه در خودآگاهی. 🤐💡
این گربه شخصیتی جذاب و متفاوت است که آمیزهای از هوش، غرور و رمزآلودگی شرقی را به داستان میافزاید. 🐈🇮🇷✨
این فصل به نوعی تفسیر و بازخوانی حقیقتهایی است که پیشتر پنهان بودهاند؛ گامی برای فهم روایت کلی. 📝🌟
فضایی اندوهگین و تأملبرانگیز ایجاد میکند؛ یادآور پیوند انسان با مرگ، تاریخ و روایتهای فراموششده. 🐎⚰️
این فصل درباره انتخابهای احساسی و پیامدهای آنهاست؛ قدرت عشق و هزینههایی که همراه آن میآید. ❤️🎭
لونا صدایی متفاوت و روشنکننده است که جنبههایی از جهان رمان را توضیح میدهد و بر خط داستانی اثر میگذارد. 🌙📖
قهرمان برای ورود به مرحلهای تازه آماده میشود؛ گامی که بهسوی آشتی با حقیقت نهایی است. 🎒✨
زیرا حضور آنها در شهری تاریک تلفیقی از نور و سایه میسازد و امیدی ناگهانی در دل آشوب ایجاد میکند. 🧒🏙️🌟
این بخش بر پیوندهای خانوادگی و تأثیر جدایی و وصال بر سرنوشت انسان تأکید دارد. 👩👧💞
سایه هم نیرویی تهدیدآمیز است و هم نماد بخش تاریک وجود انسان؛ چیزی که قهرمان باید با آن روبهرو شود. 🌑👤
این خانه جایی برای مواجهه با رنجهای فروخورده و حقیقتهای تلخ است؛ آستانهای برای رستگاری. 🏚️💔✨
زیرا نقطهای است که روایت سرعت میگیرد و قهرمان با تصمیمهای حیاتی روبهرو میشود. 🌌⚡
خانه مرگ نه بهمعنای پایان، بلکه دروازهای برای تغییر، تولد دوباره و گذار به مرحلهای بالاتر از آگاهی است. ⚰️✨🕊️
این فصل مأموریتی عمیق و سرنوشتساز را نشان میدهد که شخصیت اصلی را از یک فرد سردرگم به انسانی خودآگاه بدل میکند. 🎯🔥
این دو بخش چرخهای از خواب، پیشگویی و واقعیت را میسازند که مسیر پایانی را شکل میدهد. 😴🔮
لحظهای نمادین از روشنشدن حقیقت و عبور از تاریکیهای درونی است. 🌅✨
این سفر بازگشت به اصل خویشتن است؛ پایان یک مسیر و آغاز فهمی تازه. 🛤️🏡
زیرا روایت همچون چرخهای بیپایان از رشد، آگاهی و جستوجوی حقیقت است؛ سفری که حتی پس از پایان کتاب ادامه مییابد. 🔁🌟
زیرا مکدونالد میکوشد چهره دوگانه انسان را نمایش دهد؛ نبردی دائمی میان ترس و امید، جهل و آگاهی. 🌑✨
پیامهای انسانی آن درباره تحول روح، آزادی، رهایی و شناخت خویشتن، هنوز برای انسان امروز آشنا و قابل لمس است. 💫📘
بله، اما در سراسر داستان بیش از نام، مسیر درونی او اهمیت دارد. مخاطب در سفر او خود را بازمییابد. 🚶♂️🌌
زیرا جهان داستان در مرز میان آگاهی و ناخودآگاه حرکت میکند؛ جایی که حقیقتهای پنهان روشن میشوند. 💭🔮
سایهها نماد بخشهای نادیده ذهن انساناند؛ نیروهایی که باید شناخته و مهار شوند تا قهرمان به رهایی برسد. 👤🌑
این گذر از فضاهای متفاوت استعارهای از عبور انسان از مراحل مختلف رشد درونی است. 📚🌲⚰️✨
در لایههای عمیق روایت، نقدی بر قدرتطلبی، انزوا، خودشیفتگی و فاصله انسان از معنویت دیده میشود. 🏛️⚡
ترجمه او زبان اثر را روان، یکدست و خواندنی کرده و حالوهوای شاعرانه مکدونالد را بهخوبی منتقل میکند. ✍️✨
بله؛ نثر روان، جملهبندی طبیعی و وفاداری به فضای فانتزی باعث شده مخاطب معاصر بهراحتی با متن ارتباط برقرار کند. 📖💫
ترجمه جدید بسیاری از پیچیدگیها را برطرف کرده و اثر را برای خوانندگان همروزگار آماده کرده است. ⏳➡️📘
بله؛ ترکیبی از اسطوره، عرفان، استعاره و روانشناسی در تار و پود کتاب تنیده شده است. 🕊️🔮
او نمادی از دانایی، قدرت پنهان و پیچیدگی زنانه است؛ شخصیتی چندلایه که در مسیر قهرمان نقش مهمی دارد. 👁️👑
این دو فصل تأکید بر رابطه مادرانه، وابستگی عاطفی و رنجهای پنهانی است که پیوند نسلها را شکل میدهد. 👩👧💞
مکدونالد اعتقاد داشت که سفر روح از دل تاریکی آغاز میشود؛ از دل هراس است که نور دیده میشود. 🌑➡️🌟
از نظر زبان مناسب است، اما لایههای فلسفی و مفاهیم استعاری ممکن است برای نوجوانان نیاز به همراهی و توضیح داشته باشد. 🧠📘
سفید در این داستان نمادی از قدرت ناب و نیرویی غیرقابل پیشبینی است؛ ترکیبی از خطر و تطهیر. 🐆❄️
نبرد میان دو رویکرد زیستی و اخلاقی: دعوت به آزادی در برابر میل به سلطهگری. ⚔️✨
این موجودات تجسم عواطف، ترسها و تمایلات انسانی هستند؛ مکدونالد آنها را بهعنوان ابزار روایت استفاده میکند. 🐾🌀
آمیختهای از وهم، حیرت، اضطراب و امید. فضایی که خواننده را مدام بین دنیای واقعی و خیال معلق نگه میدارد. 🌫️🌟
نه بهطور کامل؛ او بیشتر تجسم گرههای وجودی است تا یک ضدقهرمان سنتی. پیچیده، چندلایه و قابل تفسیر. 👤🌙
زیرا ترجمه تلاش کرده بُعد احساسی و پیوند عاطفی موجود در دل ماجراجویی را برجسته کند. 💞📘
این عنوان به چرخه بیپایان آگاهی اشاره دارد؛ اینکه پایان هر سفر، آغاز راهی دیگر است. 🔁✨
بله؛ از ابتدا تا انتها، رهایی شخصیتها در گرو بخشیدن، پذیرفتن و دگرگونی درونی است. 🌿🤝
رؤیا بازتاب ناخودآگاه و منبعی برای کشف حقیقت داستان است؛ مکانی که قهرمان با خود واقعیاش روبهرو میشود. 😴🔮
زیرا نقطه تلاقی حقیقت و توهم، جنگ و آگاهی، و قدرت و ضعف شخصیتهاست. 🏙️⚡
قطعاً؛ ترکیب زبان شاعرانه با ساختار قصهگویی سنتی آن را اثری ارزشمند برای علاقهمندان کلاسیک میکند. 🕰️📚
زیرا هدف او تنها قصهگویی نیست؛ میخواهد تجربهای ذهنی، فلسفی و درونی بسازد. 🧠✨
انسان تنها با شناخت تاریکی درون خود، میتواند به نور و رهایی برسد. 🌑➡️🌅
پایانی روشن، اما نه لزوماً ساده یا شاد. بیشتر نوعی بیداری و رهایی معنوی است. 🌞🌾
علاقهمندان به فانتزی عمیق، ادبیات فلسفی، داستانهای نمادین، و خوانندگان کتابهایی که ذهن را به سفر دعوت میکنند. 🌌📘
بله؛ هر خوانش لایههای تازهای از معنا، نماد و پیام به خواننده نشان میدهد. 🔁📖
هر فصل پلهای در مسیر تحول شخصیت است؛ سفر جزءبهجزء و دقیق پیش میرود. 📑🚶♂️✨
برای اینکه همانند نشانههایی در مسیر سفر، ذهن خواننده را به کشف و تفسیر دعوت کنند. 🕯️🔍
نقشش بیشتر ایجاد تعادل عاطفی و افزودن رنگ متفاوت به فضای تاریک داستان است. 🐈🌟
عشق در این کتاب نهتنها رابطهای احساسی، بلکه نیرویی برای رهایی روحی و عبور از تاریکی است. ❤️🔥
زیرا مکدونالد باور داشت رهایی واقعی بدون لمس درد، امکانپذیر نیست. 💔✨
بله؛ تعدد بخشها نشان از گستردگی سفر قهرمان و تنوع تجربههای درونی دارد. 📜🌌
ترکیب تخیل قوی با نگاهی معنوی و شاعرانه که خواننده را در هر جمله درگیر میکند. 🖋️🌙
زیرا ترجمه روان، قابل فهم و وفادار به روح اثر است و برای مخاطب امروز مناسبسازی شده است. 📘✨
زیرا سفری است از تاریکی به روشنایی، از ترس به آگاهی، و از خودِ گمشده به حقیقت. 🌑➡️🌅📖
| انتشارات | |
|---|---|
| تعداد صفحات | |
| شابک | 978-622-89407-0-0 |
| مترجم | |
| نویسنده اصلی |