کتاب فضای مجازی و تربیت

کتاب فضای مجازی و تربیت

149,000 تومان

تعداد صفحات

87

شابک

978-622-5572-15-7

نویسنده:

فهرست
عنوان صفحه
فصل 1 9
مقدمه 9
فصل 2 15
ویژگی‌ها و تعاریفی از تعلیم و تربیت 15
آموزش و پرورش دوره متوسطه اول 17
تحول تربیتی 22
راهکارهای تغییر و تحول در نظام تعلیم و تربیت 23
شبکه اجتماعی 29
ظهور آسیب‌های نوپدید در شبکه‌های اجتماعی 30
تاریخچه شبکه‌های اجتماعی مجازی در ایران 31
آسیب‌های روانی شبکه‌های اجتماعی مجازی 32
آسیب‌های سیاسی شبکه‌های اجتماعی مجازی 33
فضای شبکه‌های اجتماعی مجازی 33
کارکردهای شبکه‌های اجتماعی 36
کارکردهای منفی شبکه‌های اجتماعی مجازی 36
کارکردهای مثبت شبکه‌های اجتماعی مجازی 37
آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی در فضای خانواده 40
اعتیاد به اینترنت 41
نظریات مختلف در تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر کاربران 42
نظریه کاشت 42
نظريه استفاده و رضايت‌مندی 43
نظریه ساخت‌یابی 45
مطالعات 46
فصل 3 55
روش مطالعه 55
فصل 4 63
تحلیل و تجزیه داده¬ها 63
فصل 5 77
نتیجه‌گیری 77
منابع 81

 

ویژگی‌ها و تعاریفی از تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش فرایندی منظم و مستمر است که هدف آن هدایت و رشد همه‌جانبه‌ی شخصیت یادگیرندگان در جهت شکوفائی استعدادهای آنان می‌باشد. از طریق تعلیم و تربیت، ارزش‌های اجتماعی درونی و رفتارهای بهنجار تقویت‌شده و هم‌چنین روحیه انتقادگری و تفکر یادگیرنده پرورش پیدا می‌کند. انسان صرفاً سازگار نه تنها رشد نمی‌کند، آسیب هم می‌بیند و انسانی که صرفاً منتقد باشد درست پرورش نمی‌یابد؛ بنابراین تعلیم و تربیت باید افراد “سازگار منتقد” پرورش دهد. تربیت به انسان اختصاص و جنبه تعاملی و پویا دارد. به این معنی که رشد بر اثر تأثیر متقابل و روابط پویا حاصل می‌شود. تربیت جوشش از درون و هدفدار است. اگر هدف تعیین نشود و با اصول علمی رعایت نگردد، تعلیم و تربیت از مدار اصلی خود خارج می‌شود و به‌جای رشد ممکن است انحطاط و یا انحراف به وجود آید. تعلیم و تربیت را نمی‌توان پیش‌بینی کرد و داوری درباره‌ی این که پایان یادگیری چه اتفاقی رخ خواهد داد معنی ندارد؛ زیرا در افراد گوناگون، حالت‌هایی مختلف و تغییراتی متنوع شکل می‌گیرد، چرا که تجارب قبلی و آمادگی‌های افراد با هم تفاوت دارد. تعلیم و تربیت مقوله‌ای چندوجهی و چندعاملی است. عوامل درونی، بیرونی، فردی، اجتماعی، رسمی و غیررسمی در تربیت فرد دخالت دارند، هماهنگ ساختن این عوامل در جهت اصلاحات تربیتی یکی از ضرورت‌های بسیار مهم است. هیچ بعدی از ابعاد تربیت بدون حمایت و ارتباط با سایر ابعاد محقق نمی‌شود. تعلیم و تربیت یا یکپارچه است یا اصولاً نیست. مقوله‌ی تعلیم و تربیت، مقوله‌ای اجتماعی است. هیچ فردی بدون روابط انسانی و اجتماعی با دیگران، تربیت نمی‌شود؛ که البته هرقدر شبکه ارتباطی و اجتماعی به‌گونه‌ای وسیع و منطقی‌تر باشد، تأثیرات تربیتی بیشتری خواهد داشت. تعلیم و تربیت به‌تدریج و در توالی زمانی منظمی شکل می‌گیرد و محصول خیزش همه‌ی قابلیت‌ها و امکانات وجودی فرد است. برای تربیت یادگیرنده از استعدادها، توانائی‌ها و احساسات او مدد گرفته می‌شود و بر اثر فرایندی نامحسوس خود را نشان می‌دهد. تعلیم و تربیت محور همه‌ی فعالیت‌های زندگی است و در همه‌ی ابعاد زندگی اثر می‌گذارد. در ادامه به چند تعریف از تعلیم و تربیت یا همان آموزش و پروش پرداخته می‌شود.
آموزش و پرورش در طول تاريخ و در ميان ملل و اقوام با شرايط عقيدتي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي، تعاريف مختلفي داشته است. برخي از تعاريف آن به قرار زير است:
آموزش و پرورش فعاليتي است مداوم، جامع و براي همه، براي رشد و تعالي انسان، غناي فرهنگ و تكامل جامعه.
ابوعلي سينا فيلسوف ايراني ماهيت تعليم و تربيت را عبارت مي داند از “ برنامه‌ریزی و فعاليت محاسبه شده در جهت رشد كودك، سلامت خانواده و تدبير شئون اجتماعي براي وصول انسان به كمال دنيوي و سعادت جاويدان الهي.
تعلیم و تربیت
انسان علاوه بر بعد جسمانی، بعد معنوی و روحانی نیز دارد و باید در مسیر حیات به کمال برسد. یکی از ضرورت‌های زندگی و مهم‌ترین هدف تربیتی انسان، رسیدن به کمال است. تربیت شرط اساسی انسانیت است. کانت معتقد است که بشر فقط با ” تربیت ” آدم می‌شود. در اعلامیه جهانی حقوق بشر، آمده است: “همه حق تعلیم و تربیت دارند و تعلیمات فنی به‌طورکلی و تعلیمات عالی برحسب استعداد باید در دسترس عموم قرار گیرد. در تعلیم و تربیت باید به توسعه‌ی شخصیت انسان و تقویت احترام به حقوق بشر و آزادی‌های اساسی توجه شود. هم‌چنین والدین در انتخاب نوع تعلیم و تربیت فرزندان خود تقدم دارند”. از جمله علت‌های ضرورت تعلیم و تربیت، همین بس که برای ایجاد سازگاری مثبت و نقادی اثربخش در انسان، تربیت نقش مؤثری دارد. هم‌چنین از آن جائی که انسان موجودی اجتماعی است و بروز و ظهور توانائی‌های او به تنهائی و به دور از روابط اجتماعی امکان‌پذیر نیست، کسب صلاحیت‌های زندگی اجتماعی به تعلیم و تربیت محتاج است. فرهنگ و تمدن جامعه بشری که انسان را از سایر حیوانات متمایز می‌سازد، محصول تعلیم و تربیت است. تعلیم و تربیت انسان‌های متفکر و توانا حاصل کرده که توانسته‌اند با پیشرفت‌های علمی و صنعتی چهره عالم را دگرگون سازند. مهم‌تر آن که مقام” خلافت الهی” آدمی از طریق تعلیم و تربیت او محقق می‌شود. لذا نظام تعلیم و تربیت کشور در مواجهه با کودکان و نوجوانان باید مراقب اعمال خود باشد حکیمانه اقدام کند، زیرا هرگونه اهمال و بی‌برنامگی در عرصه تعلیم و تربیت آثار مخربی در زندگی افراد به‌جا می‌گذارد.
آموزش و پرورش دوره متوسطه اول
اهمیت و ضرورت آموزش و پرورش دوره متوسطه اول
از زمانی که آموزش رسمی در جوامع بشری رواج یافته، پرورش توانمندی‌های شناختی عالی همانند: فهم و درک، استدلال، تفکر، خلاقیت، حل مساله و قضاوت مورد تأکید بوده است.
راستای این موضوع، یکی از هدف‌های آموزش عمومی در هر کشوری از جمله کشور ما پرورش شهروندانی کنجکاو، پرسشگر، جستجوگر و دارای سواد علمی- فناورانه است که در حل مسائل روزانه خود توانا باشند.
این دوره از چند نظر حايز اهمیت است:
 دانش آموزان این دوره در مرحله حساسی از زندگی، به نام نوجوانی هستند. ویژگی‌های خاص این سنین و تحولات جسمانی و روانی در نوجوانان ایجاب می‌کند که آنان در مراکز تربیتی خاص تحت تعلیم و تربیت قرار گیرند و جدا کردن آنان از کودکان دوره ابتدایی و نوجوانان دبیرستانی ضرورت دارد.
 همان‌گونه که گفته شد این سنین به لحاظ روانشناسی رشد و تربیت، مرحله مهمی است؛ زیرا بنا بر تحقیقات روانشناسان علاوه بر ظهور ویژگی‌های شخصیت، تفکر انتزاعی دانش آموزان در این مرحله شکل می‌گیرد و موضوعات و شیوه آموزش به آنان با کودکان دوره قبل تفاوت بارز پیدا می‌کند.
 دوره متوسطه، دوره انتقال از محیط ساده مدرسه ابتدایی به محیط پیچیده‌تر مدارس متوسطه است. دوره‌ای که انتقال از کودکی را به اواخر نوجوانی و جوانی بر عهده دارد و نسبت به دوره ابتدایی از تنوع دروس و تنوع دبیر تفاوت دارد؛ از این رو توجه خاص به این دوره و ایجاد و توسعه مراکز تربیتی برای اجرای برنامه‌های تدوین‌شده ضرورت دارد.
پدیده‌هایی مثل انفجار اطلاعات و گسترش روزافزون فناوری در ابعاد مختلف زندگی بشری، پیشرفت‌های اخیر صورت گرفته در روش¬های ترویج و آموزش علوم، نشان داده است که با توجه به‌ضرورت زمان، باید تمامی دانش آموزان برای زندگی در جامعه پیشرفته امروزی که ارتباط تنگاتنگی بامسائل علمی و فناوری دارد، آماده شوند.
اهداف آموزش و پرورش دوره متوسطه اول
اهداف این دوره به شرح زیر است:
الف- اعتقادی
1) اصول دین را باور دارد و بر مبنای آن عمل می‌کند.
2) خدا را به دلیل ربوبیت شایسته اطاعت می داند.
3) با انبیاء و ائمه معصومین (ع) آشنایی دارد و به مطالعه زندگی آن‌ها علاقه نشان می‌دهد.
4) با ولایت‌فقیه آشنایی دارد و رابطه آن را با امامت می داند.
5) به رعایت تولی و تبری توجه دارد.
6) نماز را مهم‌ترین راه ارتباط با خدا می¬داند و به خواندن نمازهای پنج‌گانه عادت کرده است.
7) با تاریخ صدر اسلام آشنا است و به آن علاقه نشان می‌دهد.
8) فروع دین را می داند.
9) به انجام امربه‌معروف و نهی از منکر علاقه نشان می‌دهد.
10) معنای جهاد و شهادت را می داند و به حضور درصحنه‌های دفاع از دین علاقه نشان می‌دهد.
11) زمان‌ها و مکان‌های مقدس را می‌شناسد و به وظیفه خود در مقابل آن‌ها عمل می‌کند.
12) در مسجد با رغبت حضور می‌یابد و در برنامه‌های عبادی، فرهنگی و اجتماعی آن شرکت فعالانه دارد.
ب- اخلاقی
1) راستگو، امانت‌دار و رازنگهدار است.
2) به ارزش‌های اخلاقی علاقه نشان می‌دهد.
3) به ارزش‌ها و توانایی‌های خودآگاه است و سعی در پرورش آن‌ها دارد.
4) دختری عفیف و با حیاء و پسری شجاع و غیور است.
5) اطاعت از والدین را وظیفه می داند.
6) وضع ظاهری خود را با توجه به موازین دینی و اجتماع مرتب می‌کند.
7) توانایی عفو کردن دیگران در او به وجود آمده است.
8) کاری از دیگران خواستن را مگر در صورت ناچاری امری ناپسند می داند.
9) به پیشرفت کشور خود و هموطنانش اهمیت می‌دهد و یکپارچگی ملی را باارزش می داند.
10) استفاده از تجربه بزرگ‌ترها را برای پیشرفت خود و دیگران لازم می داند.
11) قبل از عمل فکر می‌کند.
12) به انتقاد از خود و دیگران اهمیت می‌دهد.
13) خوب را از بد تشخیص می‌دهد و گرایش به‌خوبی دارد.
14) رفتاری متعادل دارد و سعی می‌کند بر احساسات خود تسلط یابد.
15) به رعایت نظم و انضباط عادت کرده است.
16) رعایت قانون را برای حفظ حقوق همه لازم می داند.
ج- علمی و آموزشی
1) نسبت به پدیده‌های علمی، محیطی و تجربی حساس است و ارتباط آن‌ها را درک می‌کند.
2) اطلاعات لازم را در حوزه‌های علوم طبیعی، انسانی و اجتماعی کسب کرده و به نقش علوم و کاربرد آن‌ها در پیشرفت جامعه آگاه است.
3) با زبان و ادب فارسی مأنوس است و در کاربرد مهارت‌های زبانی و استفاده از متون ساده ادبی توانایی دارد.
4) مهارت‌های پایه را در ریاضیات می داند و با نقش و کاربرد آن در زندگی و پیشرفت سایر علوم آشنا است.
5) با زبان عربی برای فهم بهتر قرآن و احادیث و ادعیه و ادبیات فارسی تا حدودی آشنا است.
6) با یک‌زبان خارجه در حد توانایی مکالمه ساده و روزمره آشنایی دارد.
7) می‌تواند از رسانه‌های ارتباطی برای کسب اطلاعات استفاده کند.
8) نحوه یادگیری خود را می‌فهمد.
9) شیوه صحیح مطاله و تحقیق را می داند.
10) به تفکر و مباحثه علاقه‌مند‌است و با روش تحقیق آشنایی عملی دارد.
د- فرهنگی- هنری
1) با استعدادهای خود آشنا است و سعی در پرورش آن‌ها دارد.
2) ابعاد زیبایی را در مخلوقات الهی توصیف می‌کند.
3) از مشاهده و بررسی آثار هنری لذت می‌برد.
4) با استعدادهای هنری خود آشنا است و سعی در پرورش آن‌ها دارد.
5) از تجارب و دستاوردهای فرهنگی دیگران استفاده می‌کند و از تقلید کورکورانه اجتناب می‌ورزد.
6) با برخی از هنرهای اسلامی و ایرانی آشنا است.
7) به مطالعه متون ادبی و فرهنگی علاقه‌مند‌است
ه- اجتماعی
1) وظایف خود را در مقابل خانواده، دوستان و همسایگان رعایت می‌کند.
2) نظرات اصلاحی دیگران را در مورد خود جویا می‌شود و از آن‌ها استفاده می‌کند.
3) برای گرفتن حق خود و دیگران تلاش می‌کند.
4) در انجام کارها از دیگران کمک می‌گیرد و به دیگران نیز کمک می‌کند.
5) در کارهای گروهی و اجتماعی شرکت می‌کند و به اهمیت نقش رهبری و وظایف اعضاء واقف است.
6) برای کسب موفقیت تلاش می‌کند و از موفقیت‌های دیگران نیز شاد می‌شود.
7) به اهمیت قانون واقف است و رعایت آن را مفید و ضروری می داند.
8) به وظایف و مسئولیت‌های خودآگاه و نسبت به انجام آن‌ها پای بند است.
9) به کسانی که مسئولیت خود را انجام نمی‌دهند با شیوه مناسب تذکر می‌دهد.
10) موفقیت‌های جامعه خود را درصحنه‌های بین‌المللی ارج می‌نهد
و- زیستی
1) کارکرد و وظایف اعضای بدن را می‌شناسد و تناسب آن‌ها را حفظ می‌کند.
2) با بهداشت فردی و اجتماعی آشنا است و آن را رعایت می‌کند.
3) در حفظ و احیای محیط‌زیست کوشش می‌کند.
4) برای حفظ سلامتی خود ورزش می‌کند و در رشته ورزشی موردعلاقه خود دارای مهارت نسبی است.
5) سلسله‌مراتب حاکمیت در جمهوری اسلامی را می داند.
6) تفاوت حکومت دینی مبتنی بر ولایت‌فقیه را با سایر حکومت‌ها می داند.
7) با تاریخ سیاسی ایران معاصر و مبارزات سیاسی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی آشنایی دارد.
8) نسبت به سرنوشت مسلمانان جهان حساس است.
9) راه‌های حفظ استقلال، آزادی و عدم وابستگی را می‌شناسد.
10) با فعالیت‌های سیاسی و شیوه مبارزه پیامبران و ائمه معصومین (ع) در دفاع از حق، آشنا است.
11) دارای روحیه سلحشوری و دفاع از کیان کشور اسلامی است.
12) با انتخابات و نقش آرای عمومی در جامعه آشنا است.
13) در مواجهه با تبلیغات دشمنان میهن اسلامی از خود هشیاری نشان می‌دهد.
ز- اقتصادی
1) ارزش کار را برای بهبود وضعیت فردی و اجتماعی می داند.
2) در حفظ وسایل خود می‌کوشد و با ترمیم آن‌ها حداکثر استفاده را از آن‌ها می‌کند.
3) اهمیت آمادگی برای کار بیشتر و پرهیز از راحت‌طلبی را در پیشرفت اقتصادی جامعه می داند.
4) نسبت به حفظ و توسعه منابع اقتصادی ملی و منطقه‌ای خود حساس است.
5) مالکیت دیگران را محترم می‌شمارد و نسبت به رعایت آن حساس است.
6) به نقش مشاغل و حِرّف در زندگی فردی و اجتماعی آگاه است.
7) منابع اقتصادی کشور و محیط زندگی خود را می‌شناسد و نقش آن را در رفاه عمومی می داند.
8) به مشارکت در فعالیت‌های اقتصادی علاقه‌مند‌است
تحول تربیتی
تعلیم و تربیت یکی از مهم‌ترین فرایندهای هر جامعه است. چرا كه دوام و بقاء هر جامعه‌ای مستلزم تربیت نسل جدید می‌باشد و این وظیفه بر عهده نهاد تعلیم و تربیت یا به عبارتی سازمان آموزش و پرورش است. به‌طورکلی، ﻣﻘﺼﻮد از ﺗﺤﻮل ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﻣـﺪارس در دﺳـﺖﯾـﺎﺑﯽ ﺑﻬﺘـﺮ ﺑـﻪ هدف‌های‌ ﻣـﺪﻧﻈﺮ اﺳﺖ. ﻣﺘﻔﮑﺮان ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻓﻬﻢ اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﺤﻮل ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ ﭼﮕﻮﻧﻪ و ﺗﺤﺖ ﭼﻪ ﺷـﺮاﯾﻄﯽ می‌تواند‬ ﻣﻮﺟﺐ اﺻﻼح و ﺑﻬﺒﻮد ﻣﺪارس ﺷﻮد. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ، ﺑﺴﯿﺎري از ﻧﻈﺮﯾﻪﭘﺮدازان ﺑـﻪ‌ اراﺋـﻪ‌ دیدگاه‌های ﺧـﻮد در‬ ﺧﺼﻮص ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎي ﺗﺤﻮل ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ ﭘﺮداﺧﺘﻪ و راﻫﮑﺎرﻫﺎي ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدي آنﻫﺎ در ﻃﻮل ﺳـﺪه اﺧﯿـﺮ ﺑـﻪ شیوه‌های ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺑﻪﮐﺎر گرفته‌شده اﺳـﺖ. دیدگاه‌های ﻏﺎﻟـﺐ ﭼﻨـﯿﻦ بوده‌اند ﮐـﻪ اﯾـﻦ ﺗﺤـﻮل‌ ﺑـﺎ‌ ﺗﻌـﻮﯾﺾ ﺑﺮﺧـﯽ‬ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎ، برنامه‌ها ﯾﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮدﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﻮع ﺑﻬﺘﺮ آنﻫﺎ ﺻﻮرت می‌گیرد.
‫ﺑﺮﺧﯽ اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﺤﻮل ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ اﻣﺮي چندبعدی و چندمرحله‌ای اﺳﺖ و اﺟﺮاي‬‌ آن‌ ﻣﺴﺘﻠﺰم‌ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻋﻤﻞ در ﺳﻄﻮح ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن‌ از‌ ﺟﻤﻠـﻪ‌ ﻋﻤﻠﮑﺮدﻫـﺎي ﻣﻌﻠـﻢ، ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﺪرﺳـﻪ ﯾـﺎ برنامه‌ریزی آﻣﻮزﺷﯽ در ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺳﺖ. به‌عنوان ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﻓﻮﻟﻦ (2007) ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎور اﺳﺖ ﮐـﻪ‌ ﺗﺤـﻮل‌ ﺗﺮﺑﯿﺘـﯽ‌ اﻏﻠـﺐ‬در اﺑﻌﺎدي ﭼﻮن «ﻣﻮاد ﺟﺪﯾﺪ» (برنامه‌های درﺳﯽ‌ ﯾﺎ‌ ﻓﻦآوريﻫﺎ، روﯾﮑﺮدﻫﺎي ﺟﺪﯾﺪ ﺗـﺪرﯾﺲ (راﻫﺒﺮدﻫـﺎي ﺗﺪرﯾﺲ ﯾﺎ فعالیت‌های ﯾﺎدﮔﯿﺮي) و «دﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺑﺎورﻫﺎ» (ﻣﻔﺮوﺿﻪﻫﺎي آﻣﻮزﺷﯽ) رخ می‌دهد. ﺗﺤـﻮل ﺗﺮﺑﯿﺘـﯽ‬ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ‌ ﯾﮑﯽ‌ از‌ اﯾﻦ اﺑﻌﺎد (ﻣﺜﻼً اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﺘﻮن ﯾﺎ ﻣﻮاد ﺟﺪﯾﺪ ﺑـﺪون‌ هیچ‌گونه دﮔﺮﮔـﻮﻧﯽ در راهبردهای تدریس) ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ﺗﺤﻮﻟﯽ ﮐﻤﯿﻨﻪ اﺳﺖ و ﺗﺤﻮﻟﯽ ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻤﺎم اﯾـﻦ اﺑﻌـﺎد را ﭘﻮﺷـﺶ‌ دﻫـﺪ‌، ﻧﺸـﺎن‌ دﻫﻨـﺪه‬ ﺗﺤﻮﻟﯽ ﭘﯿﭽﯿﺪهﺗﺮ اﺳﺖ. درﺟﻪ ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ ﻫﺮ ﺗﺤـﻮل ﺧﺼﻮﺻـﯿﺘﯽ ذاﺗـﯽ ﻣﺤﺴـﻮب‌ نمی‌شود‌، ﺑﻠﮑـﻪ ﺑـﻪ ﻣﯿـﺰان‬ اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ اﺑﻌﺎد ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد.‬‬‬‬‬‬‬
راهکارهای تغییر و تحول در نظام تعلیم و تربیت
در نظام آموزشی ما، محور اصلی هر نوع فعاليت آموزشی کتاب است، انتقال معلومات و به حافظه سپردن اطلاعات از روش‌های اصلی در نهادهای آموزشی است و دانش آموزان را از نوآوری و نوآفرینی و آماده شدن برای زندگی در جامعه و ساختن جامعه بازمی‌دارد، رقابت‌های ناسالم بر بعضی از مدارس حاكم است، بسياری از استعدادهای بالقوه كودكان، نوجوانان و جوانان فعليت نيافته است و علاقه به يادگيری و دانش‌افزایی و شناخت جهان هستی در آنان تقويت نگشته است. تحول در نظام تعلیم و تربیت یکی از ضروریات جامعه امروزی است؛ اما چه تحولی؟ به نظر شما این تحول چگونه و چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ برای پاسخ به این سؤال اول باید ببینیم نظام تعلیم و تربیت ما چه مشکلاتی دارد كه به دنبال حل آن‌ها و ایجاد تحول باشیم. در ادامه ما پنج عنصر مهم از نظام آموزشی كه نیازمند تغییر و تحول هستند را بررسی خواهیم کرد.
کتاب درسی در نظام تعلیم و تربیت
رهایی از سیستم کتاب درسی اولین قدم برای ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت است. ما نمی‌توانیم محتوای یکسانی را برای همه شاگردان تجویز کنیم. چراکه این رویکرد با تأکید بر دانش و حفظ آن از سوی کسی که دانش‌آموز نامیده می‌شود تأکید دارد و هدف آن جز انباشت ذهن کودکان و نوجوانان با محفوظات حداکثری جهت موفقیت در کنکور ورودی دانشگاه‌ها نیست.
رویکرد ارزشیابی در نظام تعلیم و تربیت
ما در نظام ارزشیابی فعلی به دنبال رتبه‌بندی افراد بر اساس معیارهایی هستیم كه خودمان تعیین کرده‌ایم. در این نگاه به ارزشیابی به تفاوت‌های فردی و توان یادگیرندگان توجهی نمی‌شود و هدف اصلی صرفاً قرار دادن افراد در رتبه‌هایی است كه بیانگر تلاش آن‌ها نیست بلکه هر فرد با سایرین مقایسه می‌شود. این نوع قیاس کردن معمولاً سبب استرس و نگرانی شاگردان می‌شوند و عواقب جبران‌ناپذیری را به دنبال دارند.

 

نقش شاگرد در نظام تعلیم و تربیت
در نظام آموزشی و پارادایم جدید شاگرد باید زندگی کند، بازی کند و بیش از آن که درگیر مفاهیم پیچیده دروس مختلف یا محفوظات غیرضروری شود، باید درس زندگی یاد بگیرد و برای ساختن جامعه آماده شود. در این پارادایم باید مهارت‌هایی مانند نحوه رفتار با دیگران، کنترل خشم، روش حل مسئله، تفکر انتقادی، تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی كه از آن‌ها به‌عنوان مهارت‌های قرن بیست و یکم (۲۱) یاد می‌شود را یاد بگیرند و ده‌ها ویژگی حیاتی مانند عزت‌نفس، تفکر سیستماتیک (نظام‌مند)، خلاقیت و مهارت‌های ارتباطی‌شان را تقویت کنند. این یعنی ما با رویکرد کتاب‌های درسی، شاگردان را مجبور می‌کنیم، تنها از زاویه‌ی محدودی به مسئله نگاه کنند و فقط از روش‌های قدیمی و بیان‌شده برای حل مسئله استفاده کنند. رویکرد کتاب‌های درسی، شاگردان را از تفکر واگرا و پرداختن به زوایای مختلف مسئله و راه‌حل‌های خلاقانه منع می‌کند، چون این راه‌حل‌های خلاقانه، در چارچوب کتاب درسی مذکور نمی‌گنجد.
عدم توجه به تفاوت‌های فردی شاگردان
در رویکرد فعلی نظام آموزش و پرورش به همه یادگیرندگان به یک‌چشم نگاه می‌شود و به همه آن‌ها خوراک یکسانی ارائه می‌شود. وجود تفاوت‌های فردی میان یادگیرندگان از نظر هوش، استعداد، شخصیت، وضعیت اقتصادی و اجتماعی یکی از مسائلی است كه در مدارس به آن کمتر توجه می‌شود. جهت کسب اطلاعات بیشتر به مقاله تفاوت‌های فردی در تعلیم و تربیت مراجعه کنید.
نقش معلم در نظام تعلیم و تربیت
در نظام فعلی آموزش و پرورش معمولاً معلم نقش فعال‌تری دارد و توجه کمتری به نقش شاگردان می‌شود. در پارادایم جدید معلم نقش تسهیل‌گر و هدایت‌کننده دارد. بر اساس این رویکرد معلم باید محیط‌های یادگیری مبتنی بر مسئله طراحی کند. معلم (مربی) به‌عنوان هدایت‌کننده و تسهیل‌گر در فرآیند تعلیم و تربیت و مؤثرترین عنصر در تحقق مأموریت‌های نظام تعلیم و تربیت است که راهنما و راهبر فرایند یاددهی-یادگیری بوده، برای خلق فرصت‌های تربیتی و آموزشی؛ مسئولیت تطبیق، تدوین، اجرا و ارزشیابی برنامه‌های درسی و تربیتی در سطح کلاس را بر عهده دارد و یادگیرنده و پژوهشگر آموزشی و پرورشی است.

 

تعداد صفحات

87

شابک

978-622-5572-15-7