کتاب رفتارهای نظارتی والدین بر پیشرفت تحصیلی

کتاب رفتارهای نظارتی والدین بر پیشرفت تحصیلی

145,600 تومان

تعداد صفحات

104

شابک

978-622-378-505-4

نویسنده:

عنوان صفحه

فصل 1 11
اراده و انگیزه برای مطالعه 11
تعريف انگيزش 12
تأثير انگيزش در يادگيري 12
عوامل ايجاد انگيزه‌هاي تحصيلي 14
راه‌هاي ايجاد انگيزش در دانش آموزان و تأثير آن در يادگيري 17
تحريك حس كنجكاوي دانش آموزان 25
آموزش انگیزه 25
فصل 2 35
پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان 35
انواع موفقیت تحصیلی 35
اهمیت پیشرفت تحصیلی 37
پیشرفت یا افت تحصیلی دانش آموزان 37
افت تحصیلی 38
فصل 3 43
آموزش ابتدایی و چالش‌ها 43
مدیریت کلاس 46
معلمان خصوصی و مشکلات دانش‌آموزان ابتدایی 48
مشکلات متداول دانش‌آموزان در مدرسه 49
ارتباط نامناسب معلم و دانش‌آموزان 49
ناتوانی در خواندن و نوشتن 50
ناتوانی در کنترل خود 52
مشکل مدیریت زمان 53
مشکل حل مسئله 53
قلدری دانش‌آموزان بزرگ‌تر به کوچک‌تر 54
آیین نامه ارزشیابی طرح توصیفی 54
فصل 4 67
تاثیر رفتارهای نظارتی و سخت‌گیرانه والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان 67
سخت گیری به کودکان 67
اثرات سخت گیری به کودکان 69
تبعات سخت گیری به کودکان 71
علائم نشان‌دهنده سخت‌گیر بودن والدین 73
نقش والدین در امور تحصیلی فرزندان 75
والدين و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان 78
شيوه هاي قضاوت 80
علاقه از نوع بي قيد و شرط 81
زمان يادگيري را محدود نکنيد 82
علل افت تحصيلي دانش آموزان 83
نقش والدین در اضطراب فرزندان و کاهش آن 87
نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی فرزند 88
نقش مادران در یادگیری 90
منابع و مآخذ 103

 

 

عوامل ايجاد انگيزه‌هاي تحصيلي

معلمان و مربياني که وظيفه تعليم و تربيت را به عهده دارند، براي آن که بتوانند وظيفه خود را بهتر انجام دهند و انگيزه و رغبت يادگيري بيشتري در شاگردان به وجود آورند، بايد بدانند که چگونه مي‌توانند در علاقه‌مند کردن دانش‌آموزان به درس و يادگيري، از عامل انگيزش بهره گيرند. براي ايجاد انگيزه‌هاي تحصيلي عوامل گوناگوني وجود دارد که مهم‌ترين و کارسازترين آنها به اين شرح است:‏

1. تشويق لفظي

يکي از روش‌هاي مؤثر ايجاد انگيزه در دانش‌آموزان، تشويق لفظي است که به ويژه در کودکان خردسال کاربرد بيشتري دارد. وقتي دانش‌آموزان بر مفهوم و مطلبي تسلط پيدا مي‌کنند، يا در زمينه‌هاي گوناگون اطلاعاتي را به دست مي‌آورند، بايد تشويق شوند. زيرا اين کار باعث مي‌شود تا علاقه و انگيزه آنها به يادگيري بيشتر شود. يافته‌هاي پژوهشي تأکيد مي‌کنند که معلم مي‌تواند مايه تشويق را به عنوان يک عامل مثبت به کار گيرد و موجب پيشرفت‌هاي آموزشي شود.‏

همچنين معلماني که با دقت و دلسوزي به کار آموزشي مي‌پردازند، بازده شاگردانشان خيلي بيشتر از آنهايي است که توجه و احساس مسئوليت نمي‌کنند.‏

2. داشتن هدف

يکي ديگر از عوامل ايجاد انگيزه، داشتن هدف است. هدف آموزشي بايد براي دانش‌آموزان معلوم و مشخص باشد؛ يعني دانش‌آموز بايد بداند که چه مطلبي را براي رسيدن به چه هدفي بايد ياد بگيرد. آگاهي از هدف، نيروي لازم را براي انجام فعاليت در فرد به وجود مي‌آورد و باعث ايجاد قصد و اراده در او مي‌شود. هدف‌هاي تربيتي در مدارس بايد انعکاسي از نيازها و تمايلات شاگردان باشد و به طور مشخص و روشن بيان شود. مشخص بودن هدف‌ها در مدرسه موجب هماهنگي فعاليت‌هاي معلم و شاگرد مي‌شود، آنها را به اجراي فعاليت‌هاي متنوع بر مي‌انگيزد، جهت و ميزان پيشرفت آنها را نشان مي‌دهد، محيط مدرسه و کلاس را آموزنده و با نشاط مي‌كند، سطح يادگيري شاگردان را گسترش مي‌دهد و يادگيري را عميق‌تر و مؤثرتر مي‌کند.

  1. محيط کلاس

هر معلمي در ابتداي ورود به کلاس، دانش‌آموزان را تحت تأثير قرار مي‌دهد و در ايجاد انگيزش در آنها مؤثر است. بنابراين رفتار معلم بايد با در نظر گرفتن تمامي شرايط و موقعيت‌ها تا حد امکان خوب و دوستانه باشد تا بتواند در دانش‌آموزان نفوذ کند و با ايجاد انگيزه نقش مثبت و مؤثري را در يادگيري آنها، ايفا كند. همچنين کلاس از نظر رواني هم بايد از شرايط لازم و مناسب برخوردار باشد؛ يعني معلم نبايد اجازه دهد شاگردان زورگو، امنيت رواني شاگردان ضعيف را به مخاطره بيندازند. معلمان مي‌توانند مقررات مدرسه را به وضوح مشخص کنند. تحقيقات نشان مي‌دهد دانش‌آموزان از آشکار بودن و عادلانه بودن قوانين مدرسه استقبال مي‌کنند و اگر قوانين صريح و حمايت کننده باشد، به مطالعه و تحصيل علاقه‌مند مي‌شوند. علاوه بر اين کلاسي که از نظر وسعت، نور، هوا و غيره خوب و مناسب باشد، رغبت و تمايل شاگردان را براي حضور مرتب در کلاس بيشتر بر مي‌انگيزاند.‏

‏4. علاقه‌مندي معلم به درس

اگر معلم به درس و رشته خود علاقه داشته باشد، با رغبت فراوان به انجام کارش مي‌پردازد. علاقه‌مندي معلم به درس سبب مي‌شود که شاگردان نيز به حرکت و جنب و جوش درآيند و با انگيزه زياد به يادگيري و تحصيل بپردازند، اما معلمي كه به درس و رشته‌اي که تدريس مي‌کند، علاقه نداشته باشد، کلاس درس او خشك و تصنعي مي‌شود. در چنين کلاسي بيشتر دانش‌آموزان به تدريج دچار خستگي و بي‌حوصلگي مي‌شوند و براي آموزش و يادگيري موضوعات و مطالب درسي، تمايل چنداني از خود نشان نمي‌دهند.

  1. پرهيز از تبعيض

يکي از عواملي که موجب دلسردي و بي‌علاقگي به درس و تحصيل در دانش آموز مي‌شود، تبعيضي است که معلم بين شاگردان قائل مي‌شود. وقتي که معلم رفتار يکسان و عادلانه‌اي با دانش‌آموزان ندارد و برخي از آنها را بر برخي ديگر ترجيح مي‌دهد، باعث ايجاد نگراني و بي‌علاقگي دانش‌آموزان به درس و مدرسه خواهد شد. دانش‌آموزان يک کلاس نمايندگان خانواده‌هاي مختلف هستند و قطعاً اختلافاتي در بين آنها وجود دارد.

از اين رو معلم نبايد فقط به عده خاصي توجه کند. بلکه بايد همه آنها را چه با استعداد و چه کم استعداد، فرزندان افراد با نفوذ، سرمايه‌داران، دولتمردان، کارگران و… همه را به يک ميزان مورد توجه قرار دهد تا دانش‌آموزان، انگيزه و رغبت لازم براي آموزش و يادگيري را از دست ندهند و استعدادهاي نهفته خود را شکوفا كنند.

  1. انگيزه حس کنجکاوي

يکي ديگر از راه‌هاي ايجاد انگيزه، تحريک حس کنجکاوي دانش‌آموزان است. اگر معلم اهل مطالعه و تحقيق باشد و همواره تغييرات و تحولات مربوط به حرفه خود را پيگيري كند، به راحتي مي‌تواند ضمن درس دادن، مسائل و موضوع‌هاي مختلفي نيز پيرامون آن مطرح کند، يا طرح‌هايي را ارائه دهد که نياز به کنجکاوي و خلاقيت داشته باشد تا شاگردان وادار شوند براي يافتن پاسخ آنها به کوشش فکري بيشتر و تحقيق و پژوهش بپردازند. اين مسأله بدون شک آنان را به جستجوي بيشتر براي دانستن و آموختن علاقه‌مند مي‌كند. زيرا هر انسان سالم و اميدواري به طور فطري خواهان يافتن پاسخ‌هاي درست براي مسائل و معماهايي است که در برابر او قرار مي‌گيرد.

  1. ايجاد نگراني

داشتن نگراني و تنش تا حدودي لازم است. زيرا فرد را تحريک مي‌کند تا براي رسيدن به اهداف خود تلاش كند. اگر دانش آموز از نمره بد يا مردود شدن در امتحانات ترسي به خود راه ندهد، به درس خواندن و يادگيري نمي‌پردازد، البته اضطراب و نگراني بيش از حد هم تمرکز انديشه و حواس شاگرد را به هم مي‌زند و مانع پيشرفت تحصيلي او مي‌شود. بنابراين اگر نگراني به اندازه‌اي باشد که دانش‌آموز را به کار و فعاليت وا دارد، انگيزه‌اي بسيار ارزنده و سودمند است، ولي اگر تنش و نگراني باعث پريشاني خاطر و اختلال در هوش و حواس شود، معلم بايد با به کارگيري روش‌هاي مناسب آموزشي و تربيتي، شاگردان را از نگراني نمره و امتحان به درآورد.‏

‏8. اهميت بازي

وقتي که درس با بازي و تفريح همراه شود، دانش‌آموزان نسبت به آموختن و يادگيري بيشتر علاقه پيدا مي‌كنند. بازي‌ها و شبيه‌سازي‌ها از اثر انگيزشي بسيار بالايي برخوردارند. زيرا اولاً توانايي‌ها و مهارت‌هاي شاگردان را افزايش مي‌دهد.

دوم اين كه تصويرهاي روشني از زندگي واقعي را عرضه مي‌کند. بنابراين اگر درس خواندن با بازي همراه باشد، دانش‌آموزان به طور مستقيم با واقعيت‌هاي موجود، جريان‌ها و مسائل يادگيري مواجه مي‌شوند و ميل به کنجکاوي و تحقيق و جستجو براي کشف امور و پديده‌ها در آنها افزايش مي‌يابد.‏

‏9. ارتباط درس بازندگي‏

معلم در همان جلسه نخست کلاس بايد به بيان ارزش و اعتبار درس خود بپردازد و با روش‌هاي مختلف، آموختن درس را به پيشرفت و حل مسائل زندگي ارتباط دهد. همچنين بايد اهميت و ارزش‌هاي گوناگون يادگيري را براي دانش‌آموزان شرح دهد و با ارائه مثال‌هايي نشان دهد که فراگيري و کسب دانش در چه مواقعي از زندگي مي‌تواند به کمک آنها بيايد. براي مثال، درس رياضي را نبايد فقط يک دانش مهم به شمار آورد، بلکه دانستن آن را، هم در مسائل روزانه زندگي و هم در محاسبه‌هاي علمي و ياري به پيشرفت علوم ديگر، يادآور شود. بنابراين هنگامي که دانش‌آموزان به ارتباط مفاهيم درسي با مسائل زندگي پي ببرند و از نقش آن در حل مشکلات خود آگاه شوند، با ميل و علاقه بيشتري به يادگيري واکنش نشان مي‌دهند.

  1. کاربرد امتحان

متأسفانه برخي از معلمان بدون آن که به جريان يادگيري و درک مطالب و مفاهيم درسي از سوي دانش‌آموزان توجهي داشته باشند، به طور مداوم درس مي‌دهند و در مورد دروس گذشته هيچ گونه پرسشي نمي‌کنند. به اعتقاد روانشناسان، اين روش نمي‌تواند انگيزه‌هاي لازم را در دانش‌آموزان ايجاد کند، ولي اگر معلم بتواند در زمان‌هاي معيني از درس‌هاي داده شده امتحان بگيرد و نتيجه آن را در آزمون‌هاي پاياني دخالت دهد، بدون شک انگيزه دانش‌آموزان براي پيشرفت تحصيلي و يادگيري عميق‌تر افزايش خواهد يافت. البته معلم با امتحان نبايد دانش‌آموزان را مورد تهديد قرار دهد. زيرا اين کار در يادگيري دانش‌آموزان اختلال ايجاد مي‌کند و نظم فکري و تمرکز حواس آنها را بر هم مي‌زند.

راه‌هاي ايجاد انگيزش در دانش آموزان و تأثير آن در يادگيري

موقعيت وشرايط محيط آموزشي از جمله عواملي است که با انگيزش دانش آموزان ارتباط نزديک دارد. معلم مهمترين نقش را در آموزشگاه ايفا مي کند و چگونگي عملکرد دانش آموز به رفتار معلم بستگي دارد. براي معلم انگيزش دانش آموز به اين سبب که هم در حکم هدف و هم به منزله ي وسيله ي پيشرفت هاي بعدي در ساير زمينه هاي تربيتي است اهميت زيادي دارد. معلمان مي توانند از منابع و راههايي که انگيزش از طريق آنها افزايش مي يابد استفاده کنند.

اگرچه در بيشتر کلاسهاي درس مي توانيم هم انگيزش بيروني و هم انگيزش دروني را مشاهده کنيم، اما وجه غالب با انگيزش بيروني است. البته نشانه هاي انگيزش دروني نيز در مدارس يافت مي شود. دانش آموزان مي توانند داراي انگيزه دروني باشند و معلمان هم­مي بايد درکنار انگيزش بيروني به انگيزش دروني توجه کنند. لازم است تا ميان اين دو تعادل و توازني ايجاد گردد و دانش آموزان بياموزند که چگونه قادرند از انگيزش بيروني به انگيزش دروني دست‌يابند.

بنابراين از آنجا که معلمان بايستي از راهبردهاي انگيزش بيروني و دروني آگاهي يافته و با ايجاد تعادل و توازن بين اين دو نوع انگيزش زمينه ي بهبود کيفيت آموزشي را فراهم نمايند معاونت آموزش وپرورش عمومي سازمان با اجراي طرح تلاش آفرين و ارائه راهکارهاي اجرايي در نظر دارد در زمينه ي افزايش انگيزش در دانش آموزان برنامه هاي زير را به اجرا در آورد به منظور آشنايي همکاران محترم با انواع انگيزش ابتدا به تعريف هر يک از آنها پرداخته و سپس توضيحات لازم در زمينه ي شيوه ي اجرايي طرح ها و راهکارها ارائه خواهد شد.

ـ تقویت انگیزه های درسی

مهمترین عامل تعیین کننده علاقه مندی یا بی علاقگی دانش آموز نسبت به درسها و تکالیف مختلف یادگیری تجارب موفقیت آمیز یا شکست او در یادگیریهای درسهای مختلف است؛ یعنی اگر دانش آموز طی سالهای مدرسه همواره تجارب موفقیت آمیزی کسب کند به تدریج برعلاقه او نسبت به یادگیری دروس مختلف و کل محیط مدرسه افزوده می شود؛ و درنتیجه مفهوم مثبتی از خود دراو تشکیل می شود، اما اگر این تجارب غالباً با شکست توأم باشند، اندک اندک دریادگیرنده، بی علاقگی و بی میلی نسبت به دروس و مدرسه ایجاد می شود و سرانجام ممکن است به مفهومی منفی از خود و تواناییهای خود دراو بینجامد؛ بنابراین، بهترین راه جلوگیری از بی میلی و بی علاقگی در یادگیرنده و افزایش سطح علاقه و نگرش مثبت او نسبت به یادگیری و فعالیتهای مدرسه، فراهم کردن امکانات کسب توفیق در يادگيرنده است.

توجه به توضیحات بالا مشکل کمبود انگیزه یادگیری دانش آموزان یا کمبود علاقه آنان نسبت به یادگیری مطالب تازه، ناشی از شکستهای پی درپی آنان در درسهای مشابه درس جدید است؛ بنابراین بهترین راه رفع مشکل این است که کیفیت آموزش را بهبود بخشیم. این اقدامات سبب افزایش یادگیری و کسب موفقیت از سوی دانش آموز دردرسهای تازه خواهد شد. این کسب موفقیت باعث می شود که یادگیرنده، به تدریج به تصویری مثبت تر از تواناییهای خود نسبت به یادگیری دست یابد. اگر این جریان، درچندین واحد یادگیری ادامه یابد، از تصورات منفی دانش آموزان نسبت به تواناییهایش در رابطه با یادگیری مطالب کاسته می شود و به جای آن تصورات مثبت تری دراین مورد کسب خواهد کرد؛ که این خود علاقه و انگیزه یادگیری را در او افزایش می دهد، اما آنچه که گفته شد، بهترین روش ایجاد کردن علاقه در دانش آموزان نسبت به یادگیری موضوعهای درس است، علاوه بر این روش کلی شیوه ها و فنون دیگری وجود دارد که توجه به آنها سطح علاقه و انگیزش یادگیرندگان را بالا می برد که در ذیل به آنها می پردازیم.

ـ جهت ایجاد انگیزه بیشتر در دانش آموزان از معلم انتظار می رود:

قبل از آغاز درس دقیقاً به آنها بگوید که چه انتظاراتی ازآنان دارد، به عبارتی معلم باید قبل از آغاز درس کلیه هدفهای آموزشی، نوع رفتار و یا مهارتهائی را که از آنان می خواهد از پیش دراختیارشان قرار دهد تا دانش آموزان پیش زمینه ای مناسب داشته باشند.

– استفاده از اظهاراتی چون «خوب»، «عالی» و «مرحبا» پس از عملکرد درست دانش آموز در افزایش علاقه او بسیار مؤثر است، اما باید توجه داشت که مؤثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانش آموز وابسته باشد.

علاوه بر اظهارات شفاهی، سایر تشویقها از جمله، تشویقهای کتبی در ورقه امتحانی ودفترچه تکالیف دانش آموزان بر یادگیری آنان اثر مثبت دارد.

 

– از آنجا که نتایج آزمونها به صورت نمره هایی که به یادگیرندگان داده می شوند با پاداشهای اجتماعی چون تأیید معلم و والدین، ارتقاء به کلاس بالاتر، دریافت گواهینامه، امکان ورود به دانشگاه، کسب مشاغل و مواردی نظیر اینها وابسته اند، لذا نمره های معلمان دارای ارزش انگیزش زیادی هستند؛ بنابراین، معلم می تواند بااجرای امتحانهای مختلف و دادن نتایج حاصل به یادگیرندگان، سطح انگیزش و علاقه آنان را نسبت به یادگیری وکسب مهارتها و اطلاعات تازه افزایش دهد، اما همیشه ازاین تدابیر آموزشی باید به صورت مثبت استفاده کرد، نه به عنوان وسیله ای برای ترساندن و تنبیه کردن یادگیرندگان.

– ارائه مطالب درسی به صورت متوالی، از ساده به دشوار، موجب می شود که یادگیرندگان ابتدا در یادگیری مطالب ساده، به اندازه کافی موفقیت به دست آورند. این کسب موفقیت اولیه، انگیزش یادگیری را برای یادگیریهای بیشتر افزایش می دهد و بر آمادگی او می افزاید.

– ایجاد رقابت فردی بین دانش آموزان به کسب موفقیت در معدودی از آنان و شکست اکثریت کلاس می انجامد، بنابراین باید از آن پرهیز کرد.

– مشارکت دانش آموزان در فعالیت یادگیری یکی از عوامل مهم ایجاد علاقه و انگیزش است.

– بهترین تکالیف و فعالیتهای یادگیری ازلحاظ ایجاد انگیزش آنهایی هستند که نه خیلی ساده و نه خیلی دشوارند. به عبارتی بهترین تکالیف یادگیری آنهایی هستند که یادگیری در انجام آنها نیاز به قدری تلاش داشته باشد.

ـ نحوه تشویق و تنبیه

تعداد صفحات

104

شابک

978-622-378-505-4