کتاب داستانها و حكايتهای صحيح بخارى

کتاب داستانها و حكايتهای صحيح بخارى

203,000 تومان

تعداد صفحات

145

شابک

978-622-378-536-8

فهرست مطالب

fرگزیده ای از زندگی علمی مولف 7
تقدیم جناب مفتی محمد قاسم قاسمی
مختصری از زندگی نامه امام بخاری
Kداستان آغاز وحى بر رسول الله صلى الله عليه وسلمK 27
Kداستان اسرا ومعراجK 32
Kحکایت خواب عبدالله بن عمر و فضيلت نماز شبK 35
Kداستان زن گدا و نيكى به دخترانشK 37
K داستان صدقه دادن به دزد وزناكارK 38
Kداستان صديق و دو شهيد بر فراز كوه احدK 40
Kداستان مصعب بن عمير جوان مكهK 41
Kداستان مهمانان ابوبكر صديقK 43
Kداستان باديه نشين وطلب بارانK 45
Kرعايت عدالت بين فرزندانK 47
Kماجراى نخلستان ابو طلحه انصاریK 48
Kبهترين شخص در زمان فتنه دجالK 50
Kداستان سلمان وبرادرش ابو درداءK 51
Kدر حدود الهى شفاعت نيستK 53
Kورع و پرهیزگاری ابوبکر صدیقK 55
Kماجرای افک(تهمت زدن به أم المؤمنین عایشه)K 56
Kحكايت رُقيِه (دَم كردن) با سوره فاتحهK 63
Kداستان حوت(ماهي عظيم الجثه وبزرگ)K 65
Kداستان ادای قرض شهیدK 67
Kداستان مرد سخاوتمندK 68
Kماجراى سرّ حافظه ابوهريره سيد حفاظK 70
Kحكايت ابوهريره وشيطانK 74
Kداستان شخص باديه نشين با رسول خدا صلى الله عليه وسلمK 77
Kجهاد در راه خدا از طريق درياK 79
Kداستان مردانى كه به عهد خويش وفا كردنK 82
Kداستان قاريان شهيدK 85
Kمردان راستگو و با وفاK 88
Kداستان مادر حارثهK 89
Kداستان حضرت فاطمه وخدمتکارK 91
Kسلمه بن اکوع با پای پیاده در تعقیب دشمنK 93
Kداستان وفات عثمان بن مظعونK 94
Kبا حیوانات مهربان باشیمK 96
(فضیلت آب دادن به حیوانات) 96
Kداستان کنیز مظلومK 98
Kداستان شخصی از گذشتگان که از حساب (روز قیامت)می ترسیدK 99
Kداستان ثروتمندی که از بدهی فقرا گذشت می کردK 101
Kرسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در منزل فقراK 102
Kحکایت در گیری بین مهاجران وانصارK 103
Kداستان اسلام آوردن ابوذرK 105
Kحکایت سه نفر: بیمارپیسی(برص) ؛ نابینا وکچلK 108
Kداستان مردی که خودکشی کردK 110
Kداستان گم شدن گردنبد حضرت عایشه وجریان تیممK 112
Kحكايت دهکده ی مورچه گانK 113
Kداستان پیدا شدن گنج در زمینK 114
Kمؤمن نجس نمی شودK 116
Kخوابیدن در رختخواب همسرهرچند در عادت ماهانه باشدK 117
Kحكايت سخن گفتن گاو و گرگ K 118
Kحکایت موافقات حضرت عمرK 119
Kتبرئه حضرت موسی علیه السلام از افترا وتهمت بنی اسرائیلK 120
Kحکایت ملخ هاى طلایی و حضرت ایوبK 122
Kداستان هزار دينارK 123
Kداستان حضرت موسى وحضرت خضر عليهما السلامK 125
Kداستان قاتلى كه توبه كردK 130
Kحکایت عقبه وهمسرش (خواهر رضاعى)K 132
Kداستان تناوب حضرت عمر وهمسايه اش درطلب علمK 134
Kشبى در منزل پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلمK 135
Kداستان یاران غارK 138
Kحکایت کسانی که در گهواره سخن گفتندK 141
Kداستان سِحر شدن رسول الله ﷺ توسط یهودیK 143

 

 

 

مختصری از زندگی امام بخاری رحمه الله

امام ابو عبدالله محمد بن اسماعيل بن ابراهيم بن مغيره بن بردزبه بخاري در سيزدهم شوال 194 هـ. ق پس از نماز جمعه در شهر بخارا (يکي از شهرهاي ازبکستان فعلي) در خانواده اي متدين و مذهبي ديده به جهان گشود. جد پدريش (مغيره) توسط حاکم بخارا، مسلمان شده و در آنجا سکني گزيده بود. وي فردي فارسي زبان بود.

پدرش، اسماعيل، يکي از علماي حديث، در آن زمان بود. چنانکه ابن حبان در کتاب «ثقات» مي گويد: اسماعيل از حماد بن زيد و مالک روايت مي کرد و علماي عراق از وي روايت مي کردند.

و خود امام بخاري در کتاب «تاريخ کبير» مي گويد:

اسماعيل بن ابراهيم از حماد بن زيد و امام مالک علم را فرا گرفته و با عبدالله بن مبارک همراه بوده است.

اسماعيل علاوه بر اينکه عالم و دانشمند بود، از تقوا و پرهيزگاري زيادي برخوردار بود. احمد بن حفص مي گويد: در لحظات وفات اسماعيل، نزد وي رفتم. ايشان فرمود: در ميان اموالم درهمي حرام يا درهمي که در آن شبهه وجود داشته باشد، سراغ ندارم. امام بخاري در همان دوران کودکي، پدرش را از دست داد و مادرش که بانويي عابد، زاهد و داراي کرامت بود، سرپرستي او را بعهده گرفت.

تاريخ مي گويد: امام بخاري رحمه الله در همان زمان، به علت نوعي بيماري، نابينا شد و پزشکان از معالجه او ناتوان شدند. شبي، مادرش حضرت ابراهيم عليه السلام را در خواب ديد که به او فرمود: خداوند چشمان فرزندت را بخاطر دعاهاي زياد تو روشن گردانيده است.

مادرش مي گويد: هنگامي که بيدار شدم، ديدم که خداوند فرزندم را شفا داده و بينايي چشمهايش را به وي بازگردانيده است.

 

اساتيد و شاگردان امام بخاري رحمه الله

امام بخاري رحمه الله از محضر اساتيد زيادي حديث فرا گرفته است که تعداد آنها را مورخين يکهزار و هشتاد نفر ذکر کرده اند. ما به تعدادي از آنها در مباحث گذشته اشاره کرديم. و چون ذکر تمام آنها در اين مختصر نمي گنجد، به ذکر اسامي تعدادي از معروفترين آنها اکتفا مي کنيم. و آنها عبارتند از:

 

محمد بن عبدالله انصاري، مکي بن ابراهيم، علي بن مديني، احمد بن حنبل، اسحاق بن راهويه، ابوبکر و عثمان فرزندان ابوشيبه و ابوحاتم رازي.

اما تعداد شاگردان امام رحمه الله بسيار زياد است و هيچگونه آماري از آنها در دست نيست.

چنانکه فربري مي گويد: صحيح بخاري را از زبان خود مؤلف، نود هزار نفر شنيده اند. آنچه مسلم است اينکه ستاره امام بخاري چنان درخشيد که بسياري از شيوخ و استادانش در برابر او زانوي تلمذ زدند و در حلقه هاي درس او حاضر شدند که مي توان از ميان آنها به عبدالله بن محمد مسندي، ابوحاتم رازي، ابوزرعه رازي وديگران، اشاره کرد.

معروفترين شاگردان امام بخاري رحمه الله که به درجه شهرت رسيدند و محور علم حديث و فقه قرار گرفتند، عبارتند از: امام مسلم بن حجاج نيشابوري، مؤلف صحيح مسلم؛ و ابوعبدالرحمن نسائي؛ مؤلف سنن نسائي؛ و ابوعيسي ترمذي، مؤلف جامع ترمذي؛ امام محمد بن نصر مروزي، امام دارمي و ابن ماجه.

فقه و اجتهاد امام بخاري:

در اينکه امام بخاري رحمه الله فقيهي بزرگ و مجتهدي توانا بود، هيچگونه شک و ترديدي وجود ندارد. فهم عميق ايشان نسبت به کتاب الله و سنت رسول الله – صلى الله عليه وسلم – را مي توان از نوشته هايش و همچنين آراي علماء درباره وي دانست. و اينک نمونه هايي از اقوال علما درباره فقه و اجتهاد امام بخاري:

عبدالله بن محمد مسندي مي گويد: محمد بن اسماعيل، امامي است. پس هر کس او را امام نداند، خودش متهم است.

ابو حاتم رازي: «محمد بن اسماعيل بخاري، دانشمندترين شخصي است که وارد عراق شده است».

صالح بن محمد جزره: «هيچ انساني در خراسان، فهميده تر از محمد بن اسماعيل نديده ام».

سليم بن مجاهد: «مدت شصت سال است که فردي فقيه تر، پرهيزگارتر و زاهدتر از محمد بن اسماعيل نديده ام».

قتيبه بن سعيد: «با فقهاء، زاهدان و عابدان، مجالست نمودم. از وقتيکه بياد دارم شخصي مثل محمد بن اسماعيل نديده ام. محمد بن اسماعيل در زمان خودش، مانند عمر – رضي الله عنه – در ميان صحابه بود».

دارمي: «من علماي حرمين، حجاز، شام و عراق را ديده ام، اما در ميان آنان، فردي جامع تر از محمد بن اسماعيل سراغ ندارم. محمد بن اسماعيل از همه ما، عالم تر و فقيه تر است و بيشتر از همه ما بدنبال علم و دانش مي رود».

محمد بن نصر شافعي: «به بصره، شام و حجاز و کوفه رفتم و با علماي اين شهرها ملاقات کردم. هرگاه ذکر محمد بن اسماعيل به ميان مي آمد، او را بر خود ترجيح مي دادند».

نعيم بن حماد خزاعي: «محمد بن اسماعيل، فقيه اين امت است».

بندار: «محمد بن اسماعيل، فقيه ترين شخص زمان ماست».

حاشد بن اسماعيل: «در بصره بودم که خبر آمدن محمد بن اسماعيل را شنيدم. هنگامي که آمد، محمد بن بشار گفت: «امروز سردار فقهاء آمد».

علاوه بر اين، فقه و اجتهاد امام بخاري رحمه الله از عناوين ابواب صحيح بخاري کاملاً هويدا و آشکار است. اگر ما به عناوين ابواب صحيح بخاري دقت کنيم، به قدرت استدلال وي، بصيرت، توان استنباط و استخراج احکام فقهي توسط ايشان پي خواهيم برد و متوجه خواهيم شد که رتبه او در فقه، کمتر از رتبه او در علم حديث نيست.

 

تأليفات امام بخاري رحمه الله تعالی

امام بخاري رحمه الله تعالى آثار زيادي از خود بجاي گذاشت و در اين زمينه، علم، ضريب هوشي بالا و ذکاوت وي کمک شاياني به او کرد. وي هر چه را که مي خواند، فوري از بر مي کرد. و همانگونه که شرح آن گذشت، براي کسب علم و دانش به شهرهاي زيادي مسافرت کرد. اين عوامل، دست به دست هم داد و از وي نويسنده و محققي توانا ساخت.

ايشان خيلي زود به تأليف و تصنيف روي آورد. وي در سن هجده سالگي تأليف کتاب «قضايا الصحابه والتابعين و أقاويلهم» را آغاز نمود و سپس کتاب «التاريخ الکبير» را در شبهاي مهتابي ميان قبر و روضه رسول اکرم – صلى الله عليه وسلم – به رشته تحرير در آورد. و بعد از آن، کتابهاي زيادي نوشت که برخي عبارتند از: الأدب المفرد، اسامي الصحابه، کتاب الاشربه، برالوالدين، التاريخ الکبير، التاريخ الأوسط، التاريخ الصغير، الجامع الصحيح من المسند من حديث رسول الله و سننه و ايامه معروف به صحيح بخاري، خلق افعال العباد، القراءه خلف الامام و ….

انگيزه هاي تأليف صحيح بخاري

1ـ در عصر امام بخاري (رحمه الله  ) کتابهاي مختلفي در متن حديث تأليف گرديد، اما چون همه آن کتابها شامل احاديث صحيح و ضعيف بود، امام رحمه الله تصميم گرفت کتابي تأليف نمايد که فقط حاوي احاديث صحيح رسول الله – صلى الله عليه وسلم – باشد. خداوند نيز او را در اين کار ياري نمود و سرانجام موفق به تأليف آن شد.

2ـ روزي امام اسحاق بن راهويه حنظلي، استاد امام بخاري، خطاب به شاگردانش گفت: «چه خوب بود اگر احاديث رسول الله – صلى الله عليه وسلم – در کتابي مختصر، جمع آوري مي شد». اين سخن، توجه امام بخاري رحمه الله را به خود جلب کرد و انگيزه اي شد تا ايشان به جمع آوري احاديث، همت گمارد.

3ـ خود امام بخاري رحمه الله مي گويد: «شبي، رسول الله – صلى الله عليه وسلم – را خواب ديدم و گويا من روبرويش ايستاده ام و با يک باد بزن، حشرات را از او دور مي کنم. اين خواب را براي تعبير کنندگان بازگو کردم؛ آنها نيز چنين تعبير کردند که: شما احاديث جعلي را از رسول الله – صلى الله عليه وسلم – دور مي سازيد».اين خواب هم يکي از انگيزه هاي تأليف صحيح بخاري گرديد.

 

وفات امام بخاري رحمه الله تعالي

امام بخاري رحمه الله تعالي به درخواست امير بخارا خالد بن احمد ذهلي مبني بر تدريس خصوصي صحيح بخاري و کتاب تاريخ کبير در قصر امير به فرزندان وي، جواب رد داد. اين مسئله، امير بخارا را بشدت خشمگين ساخت. پس از آن به دنبال بهانه اي مي گشت تا از او انتقام بگيرد.

ولي از آنجا که امام بخاري در قلب مردم جاي داشت و برخورد با او، باعث تحريک افکار عمومي مي شد، امير و علماي دربار درصدد برآمدند تا با توطئه اي امام بخاري را از شهر بيرون کنند. حربه اي که هميشه صاحبان زر و زور و قدرت براي خارج کردن مخالفان خود از صحنه، از آن استفاده مي کنند.

اينجا بود که امير بخارا تعدادي از درباريان خود را تحريک کرد تا مذهب امام بخاري را زير سؤال ببرند و سخناني به وي نسبت دهند که نگفته بود.

آنها نيز براي حفظ جاه و مقام خود از حاکم وقت، اطاعت کردند و عموم مردم را عليه امام بخاري شوراندند و اينگونه شرايط را براي برخورد با ايشان فراهم ساختند. حاکم بخارا که در رأس توطئه گران قرار داشت، فرصت را مناسب ديد و دستور داد تا امام بخاري شهر را ترک گويد.

امام بخاري رحمه الله هنگام خروج از شهر، دست به دعا برداشت و فرمود: «خدايا! توطئه اي را که عليه من تدارک ديده اند به خودشان، خانواده و فرزندانشان بر گردان.

و چند روزي نگذشته بود که دعاي امام بخاري تحقق عيني يافت.

زيرا طاهريان که حکام آنروز خراسان بودند، دستور دادند تا خالد بن احمد ذهلي را بر الاغي سوار کنند و در خيابانهاي شهر در برابر چشمان مردم، بگردانند و به زندان اندازند. سرانجام، وي در همان زندان درگذشت و ساير کساني که در اين توطئه وي را همراهي کرده بودند، به مصايب و مشکلات زيادي گرفتار شدند.

امام بخاري رحمه الله بخارا را به قصد بيکند، ترک کرد، ولي قبل از اينکه به آنجا برسد، دشمنان توطئه گر، مردم بيکند را نيز عليه او شورانيده بودند. امام وقتي بدانجا رسيد، متوجه شد که مردم در برخورد با او به دو گروه، تقسيم شده اند.

عده اي از وي حمايت مي کنند و گروهي همچنان طرفدار حاکم بخارا و ملاهاي درباري هستند. مردم سمرقند که از جريان امام بخاري مطلع شده بودند، پيغام فرستادند و از او دعوت کردند تا به سمرقند برود و در آنجا خدمات علمي خود را ارائه دهد. امام به درخواست آنها پاسخ مثبت داد و راهي سمرقند شد و در مسير راه به روستاي خرتنگ (در نزديک سمرقند) رسيد و به خانه يکي از خويشاوندان خود بنام غالب ابن جبريل رفت و چون بيمار بود، چند روزي در آنجا استراحت کرد. مردم سمرقند، قاصدي نزد او فرستادند و درخواست نمودند که هر چه زودتر بدانجا برود. اما ديري نگذشت که امام رحمه الله متوجه شد که شعله هاي فتنه، سمرقند را هم فرا گرفته و آنها هم دچار فتنه شده اند. اينجا بود که دست به دعا برداشت و فرمود: «خدايا! زمين با تمام وسعتش برايم تنگ شده است مرا به سوي خودت فرا خوان».

خداوند هم دعايش را اجابت کرد و شب عيد فطر در سن 62 سالگي در سال 256 هـ. ق اميرالمؤمنين حديث، اين وارث راستين پيامبر اکرم – صلى الله عليه وآله سلم – ، دار فاني را وداع گفت و خورشيدي که سالها نور افشاني کرد و با خدمات ارزنده اش، جهانيان را مديون خود ساخت، سرانجام، در روستاي خرتنگ، غروب کرد و همانجا به خاک سپرده شد (إنا لله و إنا إليه راجعون)

صحيح بخاري باتفاق مسلمانان، صحيح ترين کتاب بعد از قرآن کريم است. امام بخاري آن را در مدت 16 سال از ميان ششصد هزار حديثي که حفظ داشت، تأليف نمود.

او مي گويد: هر حديثي را که مي خواستم در کتاب صحيح بخاري بنويسم، ابتدا غسل مي کردم و دو رکعت نماز مي خواندم. سپس، استخاره مي نمودم و پس از يقين از صحت آن حديث، آنرا در صحيح بخاري ثبت مي کردم.

کتاب صحيح بخاري بخاطر اهميتي که دارد، در طول قرون گذشته، مورد توجه علماي مسلمين قرار گرفته است؛ بطوريکه بيش از صد شرح، تعليق و حاشيه بر آن نوشته شده است که از ميان آنها مي توان به شرح «فتح الباري» تأليف علامه ابن حجر عسقلاني و «عمده القاري» تأليف علامه بدر الدين عيني اشاره کرد که در نوع خود بي نظير هستند و بهترين شرح هاي صحيح بخاري به شمار مي آيند.

اینک حکایت ها و داستان هایی که امام بخاری – رحمه الله –  در کتاب خویش آن ها را از رسول الله صل الله علیه وآله و سلم برای امت مسلمان روايت نمودند را در ادامه میخوانیم.

تعداد صفحات

145

شابک

978-622-378-536-8