151,200 تومان
تعداد صفحات | 109 |
---|---|
شابک | 978-622-378-093-6 |
ناموجود
فصـل اول 13
مقدمه 13
فصـل دوم 21
صرع 21
توصیف صرع 21
تاریخچه صرع 22
همهگیرشناسی صرع 24
انواع صرع 25
صرع موضعی 27
صرع منتشر 28
صرع لوب گیجگاهی 28
صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان 29
رویکرد چندبعدی در تشخیص 30
علل تشنج و صرع 30
تشخیص افتراقی 31
درمان 31
درمان صرع مقاوم به درمان 32
حافظه 33
توصیف حافظه 33
تاریخچه حافظه 34
انواع حافظه 37
مراحل حافظه 42
حافظه در بیماران صرع لوب گیجگاهی 43
ارزیابی حافظه در بیماران صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان 49
تکنیکهای تصویربرداری مغزی 49
ارزیابی عصب روانشناختی 49
ابزارهای ارزیابی رفتاری 54
بازتوانی حافظه 54
توصیف بازتوانی 54
تاریخچه بازتوانی 56
توصیف بهبودی 58
بهبودی یا بازتوانی حافظه 60
رویکردهای بازتوانی 61
درمان گروهی بازتوانی حافظه 80
ارزیابی بازتوانی حافظه 80
ارزیابی عصب روانشناسی و رفتاری 81
ارزیابی نورو آناتومی 82
تعیین هدف 82
پیشینه 84
پژوهشهای انجام شده در زمینه ارزیابی حافظه بیماران صرع لوب گیجگاهی 84
پژوهشهای انجام شده در زمینه بازتوانی حافظه بیماران صرع لوب گیجگاهی 91
فصـل سوم 95
نتیجهگیری 95
منـابع و مآخـذ 97
منابع فارسی 97
منابع غیرفارسی 98
توصیف صرع
صرع نوعی بیماری عصبی مزمن و نمایانگر اختلال زودگذر در عملکرد مغز است که با تخلیه نابجا و سریع نورون ها در مغز مشخص می گردد. (اسنایدر، ناسباوم و روبینز ، ۲۰۰۶؛ معظمی، ۱۳۸۸). این اختلال به صورت گستره ای از فرایندهای عضوی پیچیده در مغز، به شکل نشانه یک آسیب مغزی پیشرونده و جامع تر در نظر گرفته می شود، در این فرایندها، وقفه های غیر قابل پیش بینی و عود کننده در کار کرد مغز ایجاد می شود که به آن تشنجهای صرعی گفته می شود (فیشر، باس، بلوم، الگر، جنتون، لی و انگل ، ۲۰۰۵).
در این راستا قبل از هر چیز، دو اصطلاح تشنج و صرع که اغلب در زمینه ناهنجاری کار کرد مغزی به کار می رود باید به دقت از هم متمایز گردند.
تشنج از لغت لاين Sacit به معنی از «دست دادن مالکیت چیزی» گرفته شده است و به یک رویداد طغیانی که حاصل دیس شارژ غیر طبیعی، بیش از حد و همزمان دسته ای نورون های سیستم اعصاب مرکزی است اشاره دارد که بسته به توزیع دیس شارژ، این فعالیت غیر طبیعی می تواند تظاهرات مختلفی از یک فعالیت شدید تشنجی تا یک پدیده تجربی که به آسانی توسط مشاهده قابل تشخیص نیست، داشته باشد (فیشر و همکاران، ۲۰۰۵).
در مقابل، کلمه صرع ریشه یونانی داشته از کلمه epilepsia به معنای «به زمین خوردن و گرفتار نیروهای بیرونی شدن » گرفته شده است که در آن شخص تشنج های عود کننده ناشی از یک فرایند مزمن زمینه ای را تجربه می کند. اتحادیه بین المللی مقابله با صرع و انجمن بین المللی صرع ، در جهت تمایز این دو اصطلاح، صرع را به صورت یک اختلال مغزی با زمینه مستعد پایدار ایجاد کننده تشنج های صرعی که با پیامدهای نوروبیولوژی، شناختی، روانشناسی و اجتماعی حاصل از این شرایط، مشخص می گردد و تشنج صرعی را به عنوان یک بازگشت موقتی از علائم و با نشانه های ناشی از فعالیت شدید و ناهنجار نورونی در مغز توصیف می کرده اند (فیشر و همکاران، ۲۰۰۵).
تاریخچه صرع
یونانیان قدیم صرع را به عنوان یک بیماری مذهبی می دانستند و فرد مبتلا به صرع را به عنوان فردی می دیدند که خداوند بر او مستولی شده است. تنها خدا می توانست یک فرد بهنجار متعادل را به زمین بیندازد، او را از این حس تعادل محروم سازد، باعث تشنج وی گردد و او را به حالت بهنجارش برگرداند. صرع برای اولین بار توسط بقراط به عنوان یک فرایند عضوی مطرح گردید. (براون و هولمز , ۱۹۹۷). بقراط در کتاب خود با عنوان بیماری مقدس که در ۴۰۰ سال قبل از میلاد نوشته شده است، بیماری صرع را همچون دیگر بیماری ها دانسته که علت بروز آن طبیعی و نه مقدس می باشد. او در مورد این که صرع یک بیماری مقدس یا الهی نیست بحث کرده، صرع را یک اختلال مغزی معرفی می کند. از آن زمان به بعد اکثر نویسندگان تشنج ها را نتیجه ای از فشارهای غیر طبیعی در نظر گرفته اند با این وجود در طول قرون وسطی، پدیده صرع با طیفی از مفاهیم عرفانی، جادویی و مذهبی توصیف می شده است. (به نقل از سوئینکل، کایک، ون دایک و اسپنهاون ، ۲۰۰۵) در حقیقت بیماران مبتلا به صرع، همواره گرفتار ترس ها، اضطراب ها و احساس شرم بوده اند و بیشتر مشکلات روانشناختی و اجتماعی که امروزه این بیماران تجربه می کنند ریشه در این مفاهیم نامناسب داشته است.
ادرک پیش زمینه پزشکی صرع در دوره رنسانس شروع شد، اما به شکل اختصاصی از اواسط قرن نوزدهم ایجاد گردید. زمانی که سه متخصص مغز و اعصاب انگلیسی به نام های جان هایلینگ جکسون ، راسل رينولد و سر ریچارد ویلیام گاورز تعريف علمی تر و جدیدتری از صرع ارائه داده و این اختلال را در چهار چوب پزشکی مطرح و بر روی بیماران مبتلا به صرع شروع به مطالعه کردند. (براون و هولمز، ۱۹۹۷). شاید بتوان گفت که پس از قرن ها عقاید خرافی و اشتباه در مورد صرع، بهترین و کامل ترین تعریف صرع توسط جکسون ارائه شده است. وی در سال ۱۸۷۳ برای اولین بار مفهوم جامعی را از ریشه تشنج مطرح ساخت و صرع را به صورت «تخلیه نورونی نابجا، گاهگاهی، ناگهانی، شدید و سریع در ماده خاکستری» توصیف کرد (معظمی، ۱۳۸۸).
همزمان با جکسون، گاورز (۱۸۸۱) تنوعی از نشانه های بالینی صرع را با جزئیات بیان نمود و کوشش کرد تشنج های صرعی را از غیر صرعى (هیستریک) جدا سازد. در این راستا متخصص مغز و اعصاب فرانسوی جین مارتین چارکات و گروهش نیز در جداسازی میان صرع و صرع هیستریک فعالیت کردند. به دنبال آن، دو متخصص مغز و اعصاب فرانسوی دیگر به نام های بریکه و مورل دریافتند مشکلات روان شناختی که در بر گیرنده کارکردهای رفتاری و شناختی است ممکن است به عنوان بخشی از تشنج، زمان رخ دادن تشنج و یا میان تشنج ها دیده شود. اطلاعات مربوط به صرع تا دهه ۱۹۳۰ با معرفی داروی فنوباربیتال و مهم تر از آن با کشف الكترانسفالوگرافی که توسط هانس برگر انجام گرفت، پیشرفت داشته است و مشخص گردید کانون دیس شارژهای مصنوعی در مغز و ارتباط آن ها با ضایعه، مهم تر از هر چیز دیگر همچون تعیین ویژگی تشنج ها می باشد. با این همه یک مسأله بالینی همچنان باقیمانده، مشکلات روانی بیماران مبتلا به صرع بود. با کشف کانون لوب گیجگاهی (و صرع لوب گیجگاهی) در سال ۱۹۴۹، همراه با مفهوم دستگاه لیمبیک به عنوان اساس پردازش هيجان ها، این فکر که اختلالات روانی با آشفتگی های صرعی در مناطق مشخص مغز در ارتباط است مطرح گردید. افراد مبتلا به صرع از نظر روانی بهنجار در نظر گرفته می شدند، اما فرض می شد که اختلال در کار کرد مغز همان طور که منجر به ایجاد تشنج می گردد می تواند شکایات روان شناختی را نیز در پی داشته باشد (به نقل از سوئینکل و همکاران، ۲۰۰۵).
از طرف دیگر همزمان با سیر تحولی مطالعات انجام شده بر بیماران صرعی، دسته پژوهش های دیگری نیز در حوزه پزشکی بر الگوهای حیوانی صرع، به منظور بررسی بیشتر در سطح آناتومی، تعیین و تشخیص اثر بافت تشنجی بر ساختارهای بیوشیمی و کارکردهای مغزی و ارزیابی اثرات جراحی و برداشتن بافت تشنجی صورت می گرفته است (لیجتن، آلفرت، وان هفلن ، ورمیولن و وان ریجن ، ۲۰۰۵). از این رو، استفاده از الگوهای حیوانی، اساس تجربی محکمی برای ارائه فرضیاتی در زمینه مناطق آسیب دیده مغزی، رشد مغز و آسیب های شناختی و تحولی دیگر در بیماری صرع، فراهم ساخته است. در حال حاضر نتایج پژوهش های الگوهای حیوانی در کنار داده های حاصل از بررسی عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی در بیماران مبتلا به صرع مورد ارزیابی قرار میگیرد (سایین، ساتولا و استفسترام ، ۲۰۰۴).
همهگیرشناسی صرع
در مورد شیوع صرع آمار متفاوتی ارائه شده است. آمارهایی که از مراکز علمی مختلف دنیا به دست رسیده نشان می دهد که اگر چه عوامل گوناگونی میزان بروز و شیوع تشنج صرعی را تحت تاثیر قرار می دهند، تقریبا ۲ درصد مردم در طول عمر خود یک مرتبه دچار حمله تشنج صرعی شده اند و به احتمال حدود 0.5 درصد آن ها مشکلات درمانی شدید داشته اند که حداکثر میزان بروز آن در اوایل کودکی و اواخر بزرگسالی بوده است (استایدر، ناسباوم و روبینز، ۲۰۰۶).
بر این اساس اگر تعریف صرع به صورت دو یا چند تشنج بدون تحریک در نظر گرفته شود، میزان بروز صرع در جمعیت های مختلف در سراسر جهان حدود 0.5-0.3% بوده و میزان شیوع صرع ۵ – ۱۰ نفر در هر ۱۰۰۰ نفر تخمین زده می شود. بر این اساس به طور متوسط شیوع بیماری صرع در جوامع گوناگون در حدود یک درصد است. در مورد شیوع انواع گوناگون این بیماری، نتایج آماری بسیار مختلف بوده اند؛ ولی رقم ۶۰ درصد برای انواع صرع های منتشر و ۴۰ درصد برای انواع صرع های موضعی، میانگین قابل قبولی به نظر می رسد. صرع ایدیوپاتیک معمولا بین سنین ده تا سی سالگی شروع می شود و کسانی که اولین حمله صرع آن ها خارج از این سنین باشد اغلب دچار صرع موضعی هستند (هاستر و همکاران، ۲۰06؛ معظمی، ۱۳۸۸).
همچنین بیشترین شیوع صرع در سال اول زندگی گزارش شده است و به دنبال آن با نوجوانی کاهش یافته با این همه در کودکی و نوجوانی بیشتر از بزرگسالی دیده می شود. (سایین، ساتولا و استفسترام، ۲۰۰۴). از نظر متغیرهای جنسیت، نژاد و شهری و روستایی بودن تفاوتی در نرخ بروز و شیوع صرع دیده نشده است، اما با کاهش سطح تحصیلات و در آمد، شیوع صرع افزایش می یابد (تلز، زنتنو، پاندال – سوردو، ماتیجویک و ویب ، ۲۰۰۴).
انواع صرع
تعیین نوع تشنج و صرع جهت تمرکز رویکرد تشخیصی روی یک علت ویژه، انتخاب درمان مناسب و تأمین اطلاعات حمایتی که لحاظ کننده پیش آگهی است، ضروری می باشد. از این رو انواع تشنج و صرع به روش های مختلفی طبقه بندی شده است. در سال ۱۹۸۱، اتحادیه بین المللی صرع، نسخه تعديل شده طبقه بندی بین المللی تشنج های صرعی را منتشر کرد که همچنان سیستم طبقه بندی سودمندی محسوب می شود. این سیستم بر اساس خصوصیات بالینی تشنج و یافته های الکترانسفالوگرافي همراه آن طرح ریزی شده است. بر اساس این طبقه بندی، تشنج های صرعی ممکن است موضعی یا منتشر باشد. تشنج های موضعی به مواردی گفته می شود که فعالیت تشنجي محدود به یک ناحیه مجزا از قشر مغز در یک نیمکره باشد. با توجه به این که تشنج در این صرع از کانون خاصی در قشر مغز شروع می شود، صرع کانونی یا موضعی نامیده می شود. در حالی که در تشنج های منتشر نواحی منتشری از مغز به طور همزمان در دو نیمکره درگیر می گردد و بر همین اساس به آن صرع منتشر یا فراگیر گفته می شود. تشنج های موضعی معمولا با ناهنجاری های ساختمانی مغز همراه است. در مقابل، تشنج های منتشر ممكن است در نتیجه ناهنجاری های سلولی، بیوشیمیایی یا ساختمانی ایجاد شود که توزیع گسترده تری دارند (هاستر و همکاران، ۲۰۰۶؛ کاپلان و سادوک، ۲۰۰۵؛ فیشر و همکاران، ۲۰۰۵).
روش دیگر طبقه بندی تشنج های صرعی بر اساس علت شناسی است که در آن صرع به دو نوع ایدیوپاتیک و سیمپتوماتیک تقسیم می گردد. در صرع ایدیوپاتیک علت ایجاد تشنجها نامشخص است در حالی که در نوع سیمپتوماتیک، وجود ناهنجاری مغزی به عنوان علت مورد تايید، قرار گرفته است. بر اساس دو طبقه بندی ذکر شده، متخصصان می توانند تشخیص دقیق تری برای صرع داشته باشند (فیشر و همکاران، ۲۰۰۵).
تعداد صفحات | 109 |
---|---|
شابک | 978-622-378-093-6 |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.