۱۴۹,۸۰۰ تومان Original price was: ۱۴۹,۸۰۰ تومان.۱۲۷,۳۳۰ تومانCurrent price is: ۱۲۷,۳۳۰ تومان.
تعداد صفحات | 107 |
---|---|
شابک | 978-622-378-051-6 |
انتشارات |
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه 8
فصـل اول 17
مفاهیم، تاریخچه 17
مالیات 17
تعریف لغوی مالیات 18
مفهوم اصطلاحی مالیات 18
مفهوم جرم مالیاتی 20
تعریف لغوی جرم مالیاتی 22
مفهوم اصطلاحی جرم مالیات از منظر قانون 22
مفهوم و تعریف تخلف مالیاتی 23
تعریف لغوی تخلف مالیاتی 23
مفهوم اصطلاحی تخلف مالیاتی در قانون 24
سیر تکاملی جرم مالیاتی در قوانین ایران 24
جرم مالیاتی در قوانین قبل از انقلاب اسلامی 25
جرم مالیاتی در قوانین بعد از انقلاب اسلامی 29
مبانی نظری جرم مالیاتی 34
مبانی حقوقی جرم انگاری مالیاتی 34
فلسفه فقهی و چرایی جرم انگاری مالیاتی 40
احادیث و روایات و قواعد فقهی جرم انگاری مالیاتی 42
نظریات مخالفین و موافقین فقهی در جرم انگاری مالیاتی 47
فصـل دوم 50
مصادیق و ارکان جرایم مالیاتی در حقوق ایران 50
روشهای تخلف و جرم مالیاتی و مصادیق آن 50
فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات و انواع آن 51
مفاهیم فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات 51
مصادیق تخلفات و جرم مالیاتی 53
رکن قانونی جرایم مالیاتی 54
رکن مادی و معنوی جرایم مالیاتی 56
رفتار فیزیکی 57
رفتار مجرمانه مثبت 57
ترك فعل يا رفتار مجرمانه منفي 59
اوضاعواحوال جرم 60
عنصر معنوی 64
جرایم موضوع ماده 276 و رکن قانونی، مادی و معاونت در جرم 66
رکن قانونی، مادی و معاونت در جرم 66
جرایم مربوط به دفاتر اسناد رسمی 70
عدم ارائه صورت اموال متوفی و تسلیم اموال به وراث قبل از پرداخت مالیات 72
فصـل سوم 75
اصول حاکم بر قانون مالیاتهای مستقیم 75
مصوب 1394 75
اصول ماهوی حاکم بر قانون مالیاتهای مستقیم 75
اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها 76
اصل تناسب جرم و مجازات 78
اصل شخصی بودن مجازات 81
اصل شفافیت در اقدامات مالیاتی 82
حق رازداری یا عدم افشای اطلاعات مالیاتی 84
اصول شکلی در رسیدگی قضایی در رابطه با جرم مالیاتی 85
اصل دسترسی به مراجع صالح مالیاتی 87
اصل علنی بودن رسیدگیهای مالیاتی 92
حق دسترسی به اطلاعات و اسناد و مدارک پرونده مالیاتی 93
حق استماع توضيحات يا حق دفاع 94
اصل استقلال و بیطرفی مراجع مالیاتی 95
فصـل چهارم 101
فرار مالیاتی 101
منـابع و مآخـذ 107
منابع فارسی 107
کتب 107
مالیات
مالیات بهعنوان ابزاری شناختهشده در اختیار دولت است تا از طریق آن ضمن تأمین هزینه¬های خود به اعمال سیاست¬های اقتصادی در جهت کنترل بازار و فعالیت¬ها و تحرکات اقتصادی بپردازد. عملکرد درست و عادلانه این ابزار درگرو تبیین و تعریف دقیق مالیات و بیان اهداف و ویژگی¬های آن است. با توجه به اهداف متنوع اقتصاد اسلامی دولت برای تأمین مخارج مالی خود به درآمدهای گوناگونی نیاز دارد. مالیات بهعنوان یکی از مهمترین راههای درآمد دولت در رسیدن به اهداف مالی خود اهمیت خاصی دارد. تأمین مالی مخارج معین دولت، نظام مالیاتی اقتصاد اسلامی از این نظر شبیه عوارض عمل میکند. با این تفاوت که مالیات بهطورکلی به خزانهداری دولت واریز میشود و دولت مخارج مختلف خود را با آن تأمین میکند ولی عوارض گردآوریشده تنها باید در موارد و مکانهای معین مصرف شود.عدالت اجتماعی، هر شهروندی در جامعه اسلامی به نسبت بهرهای که از امکانات جامعه و کشوری میبرد، باید در تأمین مخارج و هزینهها سهیم باشد.اجرای سیاستهای اقتصادی، به هر میزان که بیشتر مالیات گرفته شود هزینه مالیاتدهنده افزایش و در نتیجه سود وی کاهش مییابد. دولت با افزایش مالیات در برخی بخشها میتواند جلو گسترش غیرضروری آنها را بگیرد یا با کاهش مالیات و در نظر گرفتن انواع معافیتها و تخفیفها، بخشهای دیگر را رونق بخشد. مالیات بر اساس معیارهای گوناگونی تقسیمبندی میشود که مهمترین آن تقسیم مالیات به مالیات غیرمستقیم است. مالیات مستقیم مالیاتی است که مستقیماً از خود مؤدی وصول میشود. مالیات بر درآمد و مالیات بر دارایی جزء مالیاتهای مستقیم هستند؛ و مالیات غیرمستقیم اگرچه ظاهراً از شخصی که مؤدی محسوب میشود اخذ میگردد اما بهطور غیرمستقیم به مؤدی واقعی (مصرفکننده) تحمیل میشود. مالیات بر مصرف جزء مالیاتهای غیرمستقیم است. مسلماً دولت برای وصول مالیاتهای غیرمستقیم مشکلی ندارد زیرا فرار مالیاتی در این شیوه پرداخت غیرممکن است اما بیشترین فرار مالیاتی در ایران در پرداخت مالیات مستقیم صورت میگیرد؛ و به همین خاطر است که قانونگذار در قانون مالیاتهای مستقیم تضمینهای قانونی پیشبینی کرده است که از فرار مالیاتی مؤدیان جلوگیری نماید؛ و در اصلاحیه جدید قانون مالیات با لحاظ نمودن تغییرات میتوان امیدوار بود که تا حدی مانع از فرار مالیاتی مؤدیان در کشور خواهد شد.
تعریف لغوی مالیات
مالیات واژه¬ای عربی و جمع مالیه است که در زبان فارسی به معانی مختلفی نظیر باج، خراج و ارتفاع بهکاررفته است. با مراجعه به قوانین مالی و مالیاتی درمی¬یابیم که قانونگذار، تعریف مشخصی از مالیات ارائه نداده است، لیکن با تکیهبر نظرات حقوقدانان و اقتصاددانان می¬توان تعریفی از آن ارائه نمود.
مفهوم اصطلاحی مالیات
اقتصاددانان و حقوقدانان هر یک از زاویه متفاوتی به تعریف مالیات پرداخته اند. برخی با در نظر داشتن جایگاه مؤدی مالیات را سهمی می¬دانند که بهموجب اصل تعاون ملی و بر وفق مقررات، هر یک از سکنه کشور موظف است که از ثروت و درآمد خود به منظور تأمین هزینه¬های عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی کشور به قدرت و توانایی خود به دولت پرداخت نماید. در همین راستا منتسکیو، عالم فرانسوی در کتاب معروف خود بنام روح القوانین، مالیات را عوائدی می داند که هر کس از دارایی خود به دولت پرداخت می¬کند تا بقیه دارائی او در امان باشد یا بتواند از بقیه دارائی اش به طرز مطبوعی برخوردار شود.
برخی دیگر با توجه به نقش دولت، مالیات را مبلغی می¬دانند که دولت بر اساس قانون از اشخاص و مؤسسات به¬منظور تقویت مالی حکومت و تأمین مخارج و هزینه¬های عمومی دریافت می¬کند. همچنین در تعریف مالیات گفتهشده است که مالیات قسمتی از منابع مالی بهدستآمده توسط هویت¬های فردی (هر یک از اشخاص جامعه) که به هویت جمعی (کلیه اشخاص جامعه) توسط دولت انتقال می¬یابد.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در تعریف عملی خود از مالیات، آن را پرداختی الزامی و بلاعوض دانسته که ممکن است به شخص، مؤسسه، دارایی و غیره تعلق گیرد. در اصطلاح علم اقتصاد، مالیات عبارت است از بخشی از درآمد، ثروت، فروش و یا بخشی از هر نوع پایه حقوقی دیگر که توسط دولت از اشخاص حقیقی و حقوقی اخذ میشود.
عده¬ای نیز مالیات را بهمثابه یک نوع هزینه اجتماعی قلمداد نموده¬اند که آحاد یک ملت در راستای بهره¬وری از امکانات و منابع یک کشور موظفاند آن را پرداخت نمایند تا در قبال این پرداخت، توانایی استمرار این امکانات و منابع فراهم باشد. در واقع مالیات انتقال بخشی از درآمدهای جامعه و بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میگردد.
مفهوم جرم مالیاتی
برای تعریف مفهوم جرم مالیاتی ابتدا میبایست جرم مالیاتی را در لغت و سپس در اصطلاح بهصورت جداگانه تعریف کنیم.
جرم مالیاتی در حالت کلی اشاره به انجام اقدامات غیرقانونی از قبیل حسابسازی، عدم ارائه دفاتر رسمی، انجام فعالیتهای زیرزمینی و … به منظور فرار از پرداخت مالیات دارد. در این راستا و برای رسیدن به این هدف درآمدی که مشمول پرداخت مالیات میشود، سودی که به آن مالیات تعلق میگیرد، میزان یا منبع درآمدها مخفی میگردد و یا اقداماتی که سبب تخفیف مالیاتی میگردند و بهطورکلی بالاتر از میزان واقعی بیان میشود. هرگونه تلاش غیرقانونی برای پرداخت نکردن مالیات مانند ندادن اطلاعات لازم در مورد عواید و منافع مشمول مالیات به مقامات مسئول، جرم مالیاتی و یا اصطلاحاً فرار مالیاتی خوانده میشود.
اما فرار مالیاتی و به عبارتی جرم مالیاتی برای انواع مالیاتها یکسان است. در فرار مالیاتی، بهرغم تطبیق فعالیت با قوانین، در اجرای فعالیت یک یا چند ضابطه مصوب مراجع ذیربط تعمداً نادیده گرفته میشود.
از نکاتی که لازم است در مورد پرداخت مالیات در نظر بگیریم مفهوم جرم مالیاتی است. مطابق قانون هر شخصی که مکلف به تسلیم اظهارنامه مالیاتی بوده از تسلیم اظهارنامه مالیاتی حاوی اطلاعات درآمدی و هزینهای مربوط خودداری کند و یا بهموجب مقررات این قانون و یا قانون مالیات بر ارزشافزوده مکلف به وصول کسر و ایصال مالیات مؤدیان دیگر شده و مالیات مزبور را در مواعد قانونی به سازمان امور مالیاتی کشور ایصال نکند مجرم خواهد بود.
حال درصورتیکه شخصی از پرداخت مالیات فرار کند و مرتکب جرایم فوق شود قانون با او برخورد میکند. در این صورت مجازات قانونی ممکن است از شیوههای مختلفی صورت گیرد که معمولاً شامل جریمه و احتمالاً حبس است. در قوانین کشور ما جریمه مالیاتی بهصورت درصدی از مبلغ مالیات متعلق تعیین میشود و نوعی ابزار به منظور ترغیب مؤدیان مالیاتی برای پرداخت مالیات است.
تمایز مفهومی بین فرار مالیاتی وعدم پرداخت مالیات به قانونی یا غیرقانونی بودن رفتار مؤدیان مربوط میشود. فرار مالیاتی، یک نوع تخلف از قانون است. وقتیکه یک مؤدی مالیاتی از ارائه گزارش درست در مورد درآمدهای حاصل از کار یا سرمایه خود که مشمول پرداخت مالیات میشود، امتناع میکند، یک نوع عمل غیررسمی انجام میدهد که او را از چشم مقامات دولتی و مالیاتی کشور دورنگه میدارد؛ اما در اجتناب از مالیات، فرد نگران نیست که عمل او افشا شود. اجتناب از مالیات، از خلأهای قانونی در قانون مالیاتها نشأت میگیرد. در اینجا فرد به منظور کاهش قابلیت پرداخت مالیات، خود دنبال راههای گریز میگردد. مثلاً درآمدهای نیروی کار را در قالب درآمد سرمایه نشان میدهد که از نرخ پایینتری برای مالیات برخوردارند. در اجتناب از مالیات، مؤدی مالیاتی دلیلی ندارد نگران احتمال افشا شدن باشد، چرا که او الزاماً تمامی مبادلات خود را با جزئیات آن البته به شکل غیرواقعی، یادداشت و ثبت میکند .
در واقع، عوامل اقتصادی با استفاده از روزنههای قانون مالیات و بازبینی در تصمیمات اقتصادی خود تلاش میکنند تا بدهی مالیاتی خود را کاهش دهند. ازآنجا که اجتناب از پرداخت مالیات فعالیتی بهظاهر قانونی است، از اینرو بیشتر از فرار مالیاتی در معرض دید است، بهعبارتدیگر، اجتناب از مالیات، یک نوع سوءاستفاده رسمی از قوانین مالیاتی است. این مقوله به بررسی و یافتن راههای گریز از پرداخت مالیات در قوانین مالیاتی مرتبط میشود که مؤدیان به آن وسیله خود را به نحوی از افراد مشمول مالیات کنار میزنند. مثلاً تبادل درآمد نیروی کار به درآمد سرمایه که نرخ کمتری از مالیات را به همراه دارد، مثالی از اجتناب مالیاتی است. بهعنوانمثال، فرض کنید بر فعالیتی چون فروش دوچرخه، مالیات بر ارزشافزوده وضع شود. حال اگر فروشندهای برای پرداخت مالیات کمتر، دوچرخه کمتری بفروشد، رفتار وی بر پایه اجتناب از مالیات است. اگر همین فروشنده برای پرداخت کمتر مالیات، میزان فروش دوچرخه را کمتر از مقدار واقعی آن به اداره مالیات گزارش کند، رفتار وی فرار از مالیات قلمداد میشود.
بنابراین اجتناب مالیاتی، قانونی و برای کاهش تعهدات مالیاتی فرد با دور زدن قانون یا استفاده کامل از ظرایف قانونی است، اما تقلب یا فرار مالیاتی، غیرقانونی و مبادرت عمدی به اعمال خلاف قانون مانند گزارش غیرواقعی درآمد و فروش، کسورات و تنظیم اظهارنامهها است. نظام مالیاتی در شرایط آرمانی، باید قابلیت مقابله با هر دو نوع فرار مالیاتی را داشته باشد.
تعریف لغوی جرم مالیاتی
جرم، از ریشه عربی “ج ر م”، به معانی قطع کردن، چیدن میوه از درخت، حمل کردن، کسب کردن، ارتکاب گناه و وادار کردن به کاری ناپسند بهکاررفته است. همچنین از جُرم به ذنب، اِثم، سَیِّئه، عِصیان و مَعصیت نیز تعبیر میشود. همچنین از دیدگاه جامعه شناسان، جرم عملی مخالف با نظم اجتماعی یا مخالف یکی از ضوابط و ارزشهای مشترک در جامعه است. این ضوابط و ارزشها برآمده از افکار، عقاید و شرایط فرهنگی و اجتماعی آن جامعه است. مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میگردد؛ زیرا ابزار و امکانات دستیابی به درآمد و سودها را دولت فراهم ساخته که برای تحقق شرط کسبوکار و متعاقب آن، رسیدن به سود اقتصادی باید در جامعه اقداماتی نظیر تأمین نظم و امنیت داخلی و حفاظت از مرزها، فراهم نمودن بهداشت عمومی، ایجاد امکانات آموزش و تحصیلات عمومی برای تمام افراد جامعه، راهسازی و… انجام شود که این اقدامات مستلزم صرف هزینههای کلان برای دولتهاست و دولتها تمام یا قسمتی از این هزینهها را از طریق دریافت مالیاتهای گوناگون از افراد جامعه دریافت میکنند با توجه به تعاریف فوق، جرم مالیاتی را از لحاظ لغوی میتوان به این شکل تعریف نمود که عمل ناپسند و مخالف با نظم اجتماعی است که به قصد عدم پرداخت تمام یا قسمتی از مالیات تعلقگرفته به شخص حقیقی یا حقوقی انجام میشود. این عمل موجب کاهش ناروای درآمدهای عمومی و در نتیجه کاهش کیفیت و کمیت اعمال حاکمیتی دولت در جهت ایجاد نظم عمومی و انجام خدمات عامالمنفعه میشود که ضرر آن متوجه نظام سیاسی و همچنین کل افراد جامعه میگردد.
مفهوم اصطلاحی جرم مالیات از منظر قانون
مطابق قانون هر شخصی که مکلف به تسلیم اظهارنامه مالیاتی بوده و از تسلیم اظهارنامه مالیاتی حاوی اطلاعات درآمدی و هزینهای مربوط خودداری کند یا بهموجب مقررات این قانون یا قانون مالیات بر ارزشافزوده مکلف به وصول، کسر و دریافت مالیات مؤدیان دیگر شده و مالیات مزبور را در مواعد قانونی به سازمان امور مالیاتی کشور پرداخت نکند مرتکب جرم مالیاتی شده. البته باید در نظر گرفت که جرم مالیاتی تنها به موارد فوق محدود نشده و تنظیم معاملات و قراردادهای خود به نام دیگران، یا معاملات و قراردادهای مؤدیان دیگر به نام خود برخلاف واقع نیز جرم مالیاتی محسوب میشود. همچنین اقداماتی که از سوی مؤدیان برای نپرداختن مالیات یا پرداخت کمتر مالیات صورت میگیرد و این اقدامات در قانون جرم انگاری شده و برای آنها مجازاتهای کیفری تعیینشده باشد و مؤدیان این قوانین را عالما و عامداً نقض نموده باشند نیز جرم مالیاتی محسوب خواهد شد. این موضوع از آن جا ناشی میشود که کاهش وابستگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی و از طرف دیگر افزایش میزان سهم مالیاتها در درآمدهای ملی، از جمله سیاستهایی است که در قوانین برنامههای پنجساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، موردتوجه قرارگرفته است. از اینرو لازم است تا با وضع مقررات کیفری مناسب گامی در جهت تمکین تمامی مؤدیان و تضمین حقوق اقشار جامعه در راستای نیل به عدالت مالیاتی برداشته شود. حال درصورتیکه شخصی از پرداخت مالیات فرار کند و مرتکب جرایم فوق شود. قانون با او برخورد میکند. در این صورت مجازات قانونی ممکن است به شیوههای مختلفی صورت گیرد که معمولاً شامل جریمه و حبس است.
تبصره ماده 36 قانون مجازات اسلامی نیز به این مسئله اشاره داشته و به اغلب مصادیق جرائم اقتصادی را اشارهکرده است که بند “د” آن مربوط به جرایم مالیاتی میباشد.
مفهوم و تعریف تخلف مالیاتی
تعریف لغوی تخلف مالیاتی و اصطلاحی آن پرداخته، قلمرو اعمال و افعالی که در این تعریف قرار خواهد گرفت.
تعریف لغوی تخلف مالیاتی
در لغت از تخلف به معنی خلاف کردن، سرپیچی کردن، بدعهدی کردن، خلاف وعده کردن، خلف عهده کردن و بازماندن تعبیر شده است. با توجه به این تعریف، از لحاظ لغوی تخلف مالیاتی را میتوان اینگونه تعریف کرد که هر عملی که برخلاف تعهد قانونی فردی مبنی بر پرداخت تمام یا قسمتی از مالیات تعلقگرفته یا عملی که در جهت عدم تعیین مالیات برای او باشد تخلف مالیاتی نامیده میشود.
با توجه به مفهوم لغوی مالیات که پیشتر بدان اشاره شد میتوان تخلف مالیاتی را اینگونه تعریف کرد که سرپیچی و عدم انجام تعهد مؤدی به پرداخت مالیاتی که بر عهده اوست یا دیرکرد در پرداخت آنکه عموماً بدون سوءنیت و به دلیل اهمال مؤدی واقع میگردد.
مفهوم اصطلاحی تخلف مالیاتی در قانون
به منظور شناخت بهتر تخلف مالیاتی، میتوان با توجه به مفهوم اصطلاحی تخلف و با مداقه در مصادیق تخلف مالیاتی مذکور در قانون مالیاتهای مستقیم، تخلف مالیاتی را اینگونه تعریف کرد: هرگونه تخطی از مقررات قانون مالیاتی که صرفاً مستوجب پرداخت جریمه است؛ مانند تخطی یکی از کارکنان دولت در انجام وظایف و مقررات مربوط به اخذ مالیات و نظایر آن.
تخلفات مالیاتی در خصوص مؤدیان، به آن دسته از اقدامات مؤدیان اطلاق می¬شود که اگرچه استنکاف آنان از تعهدات مالیاتی را در پی دارد، لیکن ازآنجا که از روی علم و عمد انجام نگرفته است و یا زیان ناشی از آن از نظر مقنن آنقدر نیست که برای آن مجازات (به معنای واکنش کیفری در برابر جرم) تعیین شود، عنوان مجرمانه پیدا نمی¬کند؛ مانند عدم تسليم کلیه اطلاعات مالیاتی مؤدی در موعد مقرر. بر این اساس لازم است، مجازات¬های چنین اقداماتی نسبت به اقدامات متقلبانه که از روی قصد و آگاهی انجام می¬گیرد، سبک¬تر باشد، بهعبارتدیگر تخلفات مالیاتی، مجازاتهای انتظامی را در پیدارند نه مجازاتهای کیفری.
سیر تکاملی جرم مالیاتی در قوانین ایران
جرم مالیاتی و سیر تکامل و فراز نشیب آن در قوانین موضوعه ایران که شامل قبل از انقلاب اسلامی در رژیم گذشته و پس از شکوفایی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران میپردازیم.
جرم مالیاتی در قوانین قبل از انقلاب اسلامی
نخستین قانون مالیاتی پس از مشروطه، قانون مالیات بر مستغلات است که در سال 1294 هجری شمسی به تصویب رسید. اولين قانون ماليات بر درآمد ويژه در ايران تحت عنوان قانون ماليات بر شرکتها و تجارت در 12 فروردين 1309 به تصويب رسيد و درآمد ويژه شرکتها و بازرگانان و مشاغل آزاد و حقوقبگیران را مشمول ماليات قرار داد. در این قانون برای اولین بار برای کمتر نشان دادن پایه مالیاتی از میزان واقعی آن، جریمه نقدی تعیین شد. مطابق ماده 14 این قانون “کسانی که برای فرار از مقررات این قانون پایه مالیات خود را کمتر از واقع قلمداد کنند پس از اثبات امر به ترتیبی که در ماده 15 مذکوراست معادل دو برابر مالیاتی که بایست پرداخته شود خواهند پرداخت.” درآمد مستغلات تابع قانون مستغلات مصوب سنبله 1294 بوده كه بهموجب آن از مستغلات اعم از اینکه با اجاره واگذارشده و يا مورداستفاده شخص مالك بوده، ماليات وصول میشده است. ماليات املاك مزروعي مشمول ماليات قانون ماليات املاك مزروعي و دواب مصوب 20 دي ماده 1304 بود كه بهموجب آن ميزان ماليات املاك اربابي صدي 3 از كل محصول بود.
دومين قانون ماليات بر درآمد، آبان ماه 1312 به تصويب رسيد و از اول سال 1313 اجرا شد كه از قانون 1309 کاملتر بوده ولي مانند قانون مزبور شامل درآمد مستغلات و درآمد املاك مزروعي كه تابع مقررات جداگانه بودند نمیشد. اين قانون در سال 1317 اصلاح شد و نرخهای مالياتي در آن سال افزايش يافت.
سومين قانون ماليات بر درآمد، قانون مصوب 19 آبان ماه 1332 است كه توسط دكتر ميلسپو تنظيم و به مجلس شوراي ملي آن زمان پيشنهاد گرديد. تاريخ اجراي آن، اول فروردين بود و از اول فروردين 1325 ملغي گرديد. بهموجب اين قانون، قوانين ماليات مستغلات و ماليات صدي سه (كه جانشين املاك مزروعي شده بود) و ماليات بر درآمد ملغي شده و براي اولين بار در تاريخ ايران مجموع انواع مختلف درآمد يك شخص پس از كسر حداقل بخشودگي تابع يك نرخ مالياتي قرار داده شد.
چهارمين قانون ماليات بر درآمد، قانون مصوب تيرماه 1328 است كه تا مرداد 1334 اجرا می¬شد. سپس قانون ماليات بر درآمد، مصوب مرداد 1334، قانون ماليات بر درآمد، مصوب فروردين 1335، قانون اصلاح ماليات بر درآمد، مصوب بهمن 1336، قانون اصلاح قانون مالیات بر درآمد مصوب اول تیرماه 1337، قانون ايجاد تسهيلات ماليات مصوب 1338 و قانون اصلاح ماليات بر درآمد، مصوب خرداد 1339 به تصويب رسيد. که در قانون ماليات بر درآمد، مصوب مرداد 1334 در ماده 20 آن برای تأخیر در پرداخت مالیات، عدم تسلیم و یا تأخیر در تسلیم اظهارنامه و یا تسلیم اظهارنامه غیر واقع و عدم اجرای سایر مقررات این قانون جریمه نقدی معین شد. ماده 20 این قانون مقرر میدارد ” برای تأخیر در پرداخت مالیات زیان دیرکرد به میزان یک درصد در ماه وصول میگردد (مدت کمتر از پانزده روز پانزده روز و مدت کمتر از یک ماه و بیشتر از پانزده روز یک ماه محسوب میشود).
برای عدم تسلیم و یا تأخیر در تسلیم اظهارنامه و یا تسلیم اظهارنامه غیر واقع و عدم اجرای سایر مقررات این قانون طبق آییننامهای که به تصویب کمیسیونهای قوانین دارایی مجلسین خواهد رسید جرائمی که حداکثر هر یک از یک برابر مالیات تأدیه نشده تجاوز نمینماید تعیین خواهد شد.
تعداد صفحات | 107 |
---|---|
شابک | 978-622-378-051-6 |
انتشارات |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.