198,800 تومان
تعداد صفحات | 142 |
---|---|
شابک | 978-622-378-027-1 |
ناموجود
فهرست
عنوان صفحه
فصل 1 9
تعليم و تربيت 9
اهميت تعليم و تربيت 10
رابطه ي تعليم و تربيت 11
تربيت پذيرى انسان 12
ويژگى هاى تربيت اسلامى 13
اهداف تعلیم و تربیت 15
مقدمات هدف غایی تعلیم و تربیت 15
مبانی معرفتشناختی تعلیم و تربیت 17
ویژگیهای علم با نظر به معلوم 17
ویژگیهای علم با نظر به عالِم 20
اصول تعلیم و تربیت 23
فصل 2 29
فلسفه تعلیم و تربیت 29
مفهوم فلسفة تعلیم و تریبت 32
مروری بر تحولات رشتة فلسفة تعلیم و تربیت در قرن بیستم 35
فصل 3 41
تعلیم و تربیت در ایران 41
پیدایش هنر نوشتن 41
پیدایش برخی صنایع 42
روزگار هخامنشیان 42
مفهوم هدف نظام آموزش و پرورش 43
روزگار اشکانیان و ساسانیان 44
تاریخچه فلسفه تعلیم و تربیت در ایران 48
تجربههای بینالمللی در تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت 52
تصویری از گذشتهی فلسفه تعلیم و تربیت در ایران 56
وضعیت کنونی فلسفه تعلیم و تربیت در ایران 65
آیندهی فلسفه تعلیم و تربیت در ایران 70
فصل4 75
چرا معلمان به آموختن فلسفه تعلیم و تربیت نیاز دارند؟ 75
ویژگیهای ضروری یک معلم خوب 77
دیدگاه کورتاجن درباره ویژگیهای ضروری یک معلم خوب 77
نقش مباحث اصول و فلسفه تعلیم و تربیت در صلاحیتهای شناختی معلم 81
نقش مباحث فلسفه تعلیم و تربیت در صلاحیتهای مهارتی معلم 88
نقش مباحث فلسفه تعلیم و تربیت در صلاحیتهای عاطفی معلم 89
نقش مباحث فلسفه تعلیم و تربیت در سطح اعتقادهای معلم 90
نقش مباحث فلسفه تعلیم تربیت در سطح هویت حرفه ای معلم 92
نقش مباحث فلسفه تعلیم و تربیت در سطح رسالت معلم 93
فصل5 97
جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم 97
ضرورت تعلیم و تربیت 99
راهكارهای تولید علم 102
فصل 6 105
آموزاندن «به» و آموختن از: تحول در آموزش و پرورش در پرتو عاملیت و تعامل 105
منظومه تعلیم و تربیت بر بنیاد تعامل 105
واژگونیها و موانع تحول 110
نهضت جهانی تحول در تعلیم و تربیت رمز) تحول به کارگیری گفتمان بازار جهانی 120
فصل 7 123
کیفیت آموزش و پرورش و ارائه راهکارهایی جهت ارتقای آن 123
منابع و مآخذ 133
تعلیم و تعلم دادوستد دانش میان معلم و متعلم است و نخستین پرسش در این فرآیند آن است که این دادوستد برای چیست. بر پایه قرآن و حدیث، این پرسش با بیان هدف غایی و اهداف واسطی پاسخ گفته میشود.
۱ – هدف غایی تعلیم و تعلم اسلامی
هدف غایی تعلیم و تعلم اسلامی، ایجاد تحول مثبت (« رشد ») در انسان و یافتن هویتی مطلوب برای او در زندگی فردی و اجتماعی است. بنا بر قرآن[1] انسان مختارانه و با اعمال ارادی در کار شکل دادن به هویت خویش است و، تعلیم و تعلم چراغی است فرا راه این انسانِ عامل تا در پرتو آن تحولی بنیادی در او پدید آید. در واقع، هدف غایی تعلیم و تعلم همان هدف غایی تربیت اسلامی است که از پیوند پایدار با « پروردگار » حاصل میشود و انگیزه و سمتگیری انسان را در فرآیند تعلیم و تعلم، و نیز در مقام عمل، تعالی میبخشد.
نیل به هدف غایی تعلیم و تربیت، مستلزم مقدماتی است که میتوان آنها را اهداف واسطی تعلیم و تربیت دانست. در قرآن و سایر متون اسلامی، دستکم، سه هدف واسطی برای تعلیم و تعلم قابل شناسایی است:
رفع مؤثر و مناسب نیازهای حیاتی چون کسب فن و مهارت برای تصرف در اشیا و مصون ماندن از خطر، تنظیم مناسبات اقتصادی و اجتماعی، و تأمین پاکیزگی و پاکی. [2]توجه به معیار و مناط نمونههای مذکور (پاسخ به نیازهای زندگی) این نتیجه کلی را به دست میدهد که دستیابی به پاسخ مؤثر و مناسب به نیازهای حیاتی و گونههای نوبه نوی آن و آموزش آنها هدف واسطیِ تعلیم و تعلم است. مثلاً، مواجهه درست و مؤثر با دشواریهایی که در هر زمان و در هر جامعهای پیش میآید، نیازمند کسب دانش و مهارت است که از منظر اسلامی، یکی از اهداف تعلیم و تعلم است.
هنگامی که اندیشیدن[3]، هدف تعلیم و تعلم باشد، نظر بر آن است که متعلم به دانستن اطلاعات خاص در باره یک پدیده معیّن بسنده نکند، بلکه در سطحی انتزاعیتر به این فهم نائل آید که چگونه آن پدیده به عرصه شناخت در آمده است. حاصل این فهم، تأمل عالمانه نسبت به پدیدههای پیرامون و دور شدن از سطحینگری است. در واقع، آموختههای علمی چونان آبی است که به آسیاب اندیشه ریخته میشود تا آن را به چرخش در آورد.
کسب بینش و بصیرت [4] یکی دیگر از این مقدمات است. هر چند علم و بصیرت از یک مقولهاند، این تفاوت میان آنها هست که علم گاهی سطحی و چه بسا غفلتآلود است. اما بصیرت عمیق و گسترده است و بر معلوم پرتوی کامل میافکند و بنابراین با غفلت همراه نیست. قرار گرفتن بینش به مثابه هدف در فرآیند تعلیم و تعلم، حاکی از آن است که تعلیم باید موجد نگاهی فراگیر در متعلم، نسبت به جهان شود. با توجه به این واقعیت که یکی از ویژگیهای علم در سطح نهایی، یکپارچه و یگانه بودن آن است و بر همین اساس، در آموزه دینی، هر پدیده هستی «آیه» نام دارد، وجود بینش در متعلم او را از تشتت و ناهماهنگی ذهنی دور میکند و واقعیت نهایی جهان را برایش آشکار میسازد.
لازمه نیل به اهداف تعلیم و تربیت، شناخت مبانی معرفتشناختی این فرآیند است. مراد از مبانی توصیفها و تبیینهایی از امور مختلفِ متعلق به انسان و جهان است. این مبانی همراه با اهداف تعلیم و تربیت، نقش تعیینکنندهای در شکل دادن به نظام معیّنی از تعلیم و تربیت دارند، به طوری که اصول تعلیم و تربیت، محتوای تعلیم و تربیت و شیوههای تعلیم و تربیت، همه تحت تأثیر آنها شکل میگیرند.
مبانی معرفتشناختی، از دو وجهه نظرِ «ویژگیهای علم با نظر به معلوم» و «ویژگیهای علم با نظر به عالِم» بررسی میشود. این نکته نیز باید یادآوری شود که در اینجا مقصود از علم، علم بشر و آن هم علم مفهومی یا حصولی است.
ویژگیهای علم با نظر به معلوم، بنا بر قرآن، بدینقرار است:
در این ویژگی، نظر بر آن است که علم، ناظر به واقعیتِ «چیزی» است که امکان دریافت یا کشف آن وجود دارد. در آیه ۷۸ نحل[5]، انسان اینگونه وصف شده که در آغاز چیزی نمیداند اما با داشتن گوش و چشم و دل، به مثابه ابزارهایی برای شنیدن و دیدن و اندیشیدن در باره اشیای پیرامون خود، امکان شناخت آنها را دارد.
مطابقت با واقع در مباحث معرفتشناختی، همچون معیاری برای صدق داعیههای دانشی نیز در نظر گرفته شده است. بر این اساس، عدم مطابقت با واقع، در حکم آن است که علم حاصل نشده است. در قرآن، نمونهای از این معنا در داستان اصحاب کهف مطرح شده است، آنجا که اطلاع درست از این واقعیت تاریخی به منزله علم به آن در نظر گرفته شده و هرگونه تصور غیر منطبق بر واقع، در حکم «تیر در تاریکی انداختن» لحاظ گردیده است.
تعداد صفحات | 142 |
---|---|
شابک | 978-622-378-027-1 |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.