کتاب تحلیل ‏روان ‏شناسی ‏و ‏جامعه ‏شناسی ‏سرقت ‏خودرو

کتاب تحلیل ‏روان ‏شناسی ‏و ‏جامعه ‏شناسی ‏سرقت ‏خودرو

149,000 تومان

تعداد صفحات

92

شابک

978-622-5950-47-4

نویسنده:

فهرست
عنوان صفحه
فصل 1 9
مقدمه 9
فصل 2 15
سرقت 15
مفهوم متعلقات، قطعات و محتویات خودرو 18
سرقت خودرو و لوازم آن 19
گونه شناسی سرقت خودرو و لوازم آن 19
نظریه پیشگیری جرم از طریق طراحی محیطی 30
نظریه کنترل اجتماعی هیرشی 32
نظریه یادگیری اجتماعی باندورا 33
نظریه ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﺷﮑﺴﺘﻪ 33
نظریه اﻧﻌﻄﺎف ﺻﻔﺮ 35
نظریه انتخاب منطقي 36
نظریه کنترل اجتماعی هیرشی 36
نظریه برچسب زنی 36
نظریه کنترل اجتماعی 38
علل و انگیزه های سرقت 40
عناصر تشکیل دهنده جرم سرقت 41
عنصر قانونی 41
عنصر مادی 41
عنصر روانی (معنوی) 43
علل و عوامل ارتکاب جرم سرقت 43
تاثیر عوامل اقتصادی 43
مطالعات 47
مصاحبه اولیه با افراد 49
استخراج مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار از مصاحبه های اولیه 56
فصل 3 61
یافته های مطالعه موردی 61
یافته های مصاحبه های ثانویه 61
فصل 4 65
سرقت خودرو 65
فصل 5 83
نتیجه گیری 83
منابع 89

 

 

لفظ سرقت از ماده «سرَقَ» به معنای «دزدیدن» است(معطوف،1380: 468)، و استراق سمع به معنای دزدانه گوش کردن، از همین کلمه ساخته شده است. واژه سرقت در کتاب های لغت به معنای گرفتن شيء در پنهان است و در معنای آن مفهوم خفا و پنهان اخذ شده است. در قرآن کریم نیز چنین آمده است: «الا من استرق السمع فاتبعه شهاب مبين.» «(مگر هر شیطانی که برای استراق سمع به آسمان نزدیک شد، در این صورت تیر شهاب شعله آسمانی او را تعقیب کرد(سوره حجر، آیه ۱۸.)
ربودن یا برداشتن بی اجازه مال دیگران یا گرفتن و بردن مال مردم و پول کسی به زور یا مکر و حیله را در عرف سرقت گویند، سرقت تنها وقتی موجود است که شیء موضوع جرم بدون آگاهی و برخلاف میل صاحب آن از تصرف دارنده قانونی آن به تصرف عامل جرم در آید.
در قوانین کیفری و فقه جزائی ربودن مال غیر بدون اذن حالت های مختلفی دارد که تسامحا به همه آنها سرقت گفته می شود، زیرا عمل دزدیدن گاه مخفیانه و به طور پنهانی و از حرز است که در صورت وجود شرایط عدیده دیگر که به طور دقیق در کتب فقهی و قانون مجازات اسلامی به تاسی از فقه امامیه احصاء گردیده است، مجازات قطع ید را در پی دارد و به آن سرقت گفته می شود و گاه نیز علنی و بدون قهر و غلبه است که آن را استلاب گویند و اگر با قهر و و غلبه صورت گیرد، غصب خوانده می شود که فقط مسئولیت مدنی برای غاصب در پی دارد. گاهی نیز عمل ربابش آشکار و از غير حرز و بدون زور است که اختلاس نامیده می شود. البته دزدیدن مال دیگری گاهی از طریق تمسک به عملیات فریبکانه است که عنوان احتيال با کلاهبرداری را به خود می گیرد. به جز سرقت به معنای خاص، اقسام دیگر سرقت، مجازات های تعزیری را به دنبال دارند نه حد قطع ید.
سرقت در ماده ۱۹۷ قانون مجازات اسلامی سابق سرقت چنین تعریف شده بود: «ربودن مال دیگری به طور پنهانی». این تعریف تنها شامل سرفت حدی یعنی دزیدن مال دیگری که مجازات قطع ید را در پی داشت، شامل می شود که اگر به جای قید «به طور پنهانی» از عبارت «به طور متقلباته» استفاده شود، شامل سرقت حدی و تعزیری یعنی دیگر اقسام سرقت؛ اختلاس، استلاب و غیره می شود، که در این صورت سرقت یعنی: «ربودن مال منقول متعلق به دیگری به طور متقلبانه ». در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در ماده ۲۶۷ قيد مخفيانه یا پنهانی بودن برداشته شده که با این تعریف قانونگذار سعی در تعریف عمومی برای سرقت تعزیری و جدی نموده است. در این تحقیق، رویکرد تحقیق بررسی علل و عوامل موثر بر بروز جرم است، انحصارا به موضوع بیان شده پرداخته می شود. علل سرقت به طور کلی ۳ دسته است:
1- مادی: یکی از علل دزدی نیازهای مادی است که عده ای از افراد به علت زندگی فقیرانه ای که دارند و برای رفع نیازهای اولیه و غیره چون تغذیه، لباس، اسباب بازی، مسکن و پول که در حد مطلوبی نیست و ارضاء نمی شوند، دست به دزدی می زنند و حس تملک و شکایت خانواده از وضع اقتصادی بیشترین تشویق کننده است.
۲- روانی ناکامی و فقرهای عاطفی، بی مهری ها، احساس ناامنی و حسادت موجب می شود که فرد به نوعی واکنش مانند سرقت در برابر این کمبودها دست بزند. علل روانی سرقت می تواند به خاطر تخلیه عقده های روانی که بیشتر اینها پیشینه در کودکی فرد دارند، رخ دهد.
٣- اجتماعی: هنگامی که فرد در شرایط سوء تغذیه، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و آموزش، عدم وجود سرپناه مناسب برای زندگی و شرایط مشابه قرار گیرد، به ناچار گزینه فعالیت های غیر قانونی را انتخاب می کند. به عبارت دیگر، فقر معلول انواع فسادهاست. عواملی مثل الگوی غلط تربیتی، معاشرت با دوستان ناباب، ضعف مذهبی، سقوط ارزش های اخلاقی، محیط اجتماعی نابسامان، بحران های اجتماعی، جنگ، طلاق والدین، سخت گیری ها و آزادی عمل های خانواده در دوران کودکی هم تشدید کننده این رفتار هستند.
2-1-2 تعریف حقوقی سرقت
سرقت یکی از مهم ترین جرایم علیه اموال و مالکیت اشخاص محسوب می شود. در تمام ادوار تاریخی به عنوان یک پدیده اجتماعی مجرمانه مورد تنفر و انزجار عمومی بوده، در همه شرایع و آیین های مذهبی و قوانین و نصوص قانونی ملت ها نیز امری نامشروع محسوب شده و با عکس العمل و کیفر شدید مواجه بوده است.
قانونگذار جرم سرقت را صراحتاً تعریف کرده است. ماده ۲۶۷ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ در تعریف جرم سرقت اشعار می دارد: «سرقت عبارت از ربودن مال متعلق به غیر است». در این تعریف سه عنصر «ربودن»، «مال» و «تعلق به غیر» مشاهده می شوند. رکن رکین سرقت در حقوق ایران «ربایش» است، که بدون تحقق آن عنصر مادی جرم سرقت به وقوع نخواهد پیوست. لازمه تحقق ربایش، نقل مکان دادن مالی از محلی به محل دیگر می باشد. بنابراین، سرقت از نظر حقوق ایران تنها در مورد اموال منقول، که قابلیت نقل و انتقال و در نتیجه ربوده شدن را دارند، مصداق پیدا می کند.
موضوع سرقت باید «مال» باشد، مال آن چیزی (اعم از حیوانات، گیاهان یا اشیاء) است که پرداخت پول با یک کالای با ارزش دیگر در مقابل آن، هم از نظر عرف و هم از نظر شرع، جایز شناخته شود. به همین دلیل، قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ در بند «الف» ماده ی ۲۶۸، یکی از شرایط حد سرقت را آن دانسته است که «شیء مسروق شرعاً مالیت داشته باشد»..
برای تحقق جرم سرقت، باید مال ربوده شده متعلق به غير (یعنی در مالکیت دیگری) باشد. بدیهی است، برای شمول عنوان سرقت، شناخته شدن صاحب مال ضرورتی ندارد، بلکه فقط لازم است که مال ربوده شده، متعلق به شخص دیگر (اعم از حقیقی یا حقوقی) باشد.
کلمه سرقت از ماده «سَرَقَ» به معنای دزدیدن و مصدر آن «سَرَقهَ » است. سارق به معنای دزد است و مونث آن، السارقه، است که استراق سمع نیز از همین ماده و به معنای دزدانه گوش دادن است. و در اصطلاح عبارت است از: «ربودن متقلبانه شی متعلق به دیگری»، ماده ۲۶۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نیز در تعریف سرقت مقرر می دارد: «سرقت عبارت از ربودن مال متعلق به غیر است».
مفهوم متعلقات، قطعات و محتویات خودرو
همچنان که در تعریف قانونی سرقت آمد، یکی از عناصر سرقت «مال» است. بنا به یک تعریف مال آن چیزی است پرداخت پول یا یک کالای با ارزش دیگر در مقابل آن، هم از نظر شرع و هم از نظر عقل، جایز شناخته شود.
بنا به این تعریف اشیایی مانند متعلقات، قطعات و محتویات خودرو مال محسوب می شوند. در ذیل به تعریف آنها می پردازیم.
الف- قطعات خودرو: قطعه ها، وسایلی است که فقدان آنها موجب عدم حرکت یا نقص فنی در خودرو می شود، مانند دیفرانسیل، میل لنگ، دینام، چراغها و شیشه های جلو و عقب، چرخها، باطری و…
ب – محتویات خودرو: وسائل و ابزاری است که توسط مالک در خودرو جا گذاشته می شود. مانند کیف دستی، استاد و مدارک، لباس، وسائل خریداری شده .
پ- متعلقات خودرو: وسایلی است که عدم آنها موجب نقص فنی و عدم کارآیی خودرو نمی شود نظیر رادیو پخش و بلندگوهای آن، آینه، آرم خودرو، قالپاق، آتنن، زاپاس، جک و…
سرقت خودرو و لوازم آن
معمولاً سرقت های مربوط به خودرو به دو دسته کلی قابل تقسیم است:
الف – سرقت وسایل نقلیه، شامل سرقت انواع خودرو، موتور سیکلت و دوچرخه، ب- سرقت لوازم و قطعات خودرو، در موارد بسیاری خودرو سرقت نمی شود بلکه لوازم و وسایل آن در جایی که پارک شده سرقت می شود. از جمله وسایل خودرو بیشتر رینگ و لاستیک، آنتن، زاپاس، رادیو پخش، جک، در بعضی خودروها دستگاه پردازنده، چراغ، آینه، آرم و وسایل ارزشمندی که در داخل خودرو قرار دارد سرقت می شود.
افزایش سرقت وسایل و محتویات داخل خودرو در جامعه ی ما طی چند سال اخیر موجبات بروز احساس ناامنی در میان مردم و نیز دغدغه در میان دست اندرکاران تأمین و تضمین امنیت عمومی و اقتصادی را فراهم نموده است.
گونه شناسی سرقت خودرو و لوازم آن
سرقت خودرو ممکن است به دلایل متعددی انجام شود. در اینجا به برخی از علت های سرقت خودرو اشاره می شود:
1. فروش خودرو سرقتی: دلیل اصلی اغلب سرقت های خودرو، کسب منفعت است، خودرو سرقتی معمولاً در درون مرزها به فروش می رسد. بنابراین جهت سهولت در فروش مال مسروقه عموماً شماره ی شاسی وسیله ی نقلیه ممکن است تغییر یا حذف شود یا رنگ وسیله ی نقلیه برای جلوگیری از شناسایی خودرو تغییر داده شود.
۲. فروش قطعات خودرو سرقتی: یکی دیگر از دلایل سرقت خودرو، فروش قطعات آن است. فروش قطعات خودرو، می تواند برای سارق بسیار سودآور باشد، گروه های سرقت خودرو، مجموعه هایی را با عنوان گورستان ماشین به منظور اوراق و جدا کردن اجزای خودرو اختصاص می دهند. در این مکان ها قطعات مختلف خودرو خیلی سریع جدا می شود. در بعضی مواقع نیز سارقان با تعمیر کاران متقلب همکاری می کنند. این تعمیر کاران اجزای خودروهای سرقتی را با قیمت بسیار نازل خریداری و سپس به مشتریان به قیمت اصلی می فروشند.
٣. استفاده از خودرو سرقتی: گاهی اوقات خودروی سرقتی صرفاً جهت استفاده شخصی به کار گرفته می شود. گاهی اوقات نیز برای ارتکاب جرایم دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. به همین دلیل ضروری است.
که بلافاصله بعد از سرقت خودرو، موضوع به نزدیکترین واحد نیروی انتظامی (پلیس ۱۱۰) اطلاع داده شود.
۴، تجارت مواد مخدر از طریق خودرو سرقتی: این نوع از سرقت به “خودرو در مقابل مواد ” اشاره دارد. معتادان خودروی سرقتی را در قبال مواد مخدر معامله می کنند. خریدار خودرو که حرفه او فروش مواد مخدر است از خودرو برای انتقال مواد مخدر یا حتی شرکت در جرایم دیگر استفاده می کند.
۵. سرقت خودرو برای لذّت راندن: نوجوانان، بعضاً مرتکب سرقت خودرو می شوند تا همراه با دوستان موقعیت های هیجان انگیز را به وجود آورند، بیشتر این گونه خودروها بعد از استفاده رها می شوند. امّا آنچه نگران کننده است ورود این نوجوانان به دسته های حرفه ای سرقت خودرو است.
۰۶ سرقت خودرو برای ارتکاب جرایم دیگر: بعضی اوقات خودرو برای استفاده در دیگر جرایم سرقت می شود. به عنوان مثال می توان به سرقت جهت سرقت از منازل یا سرقت های مسلحانه، قاچاق انسان و قتل عمد اشاره نمود. هدف این جرایم کاهش شانس شناسایی و دستگیر شدن است.
7. سرقت محتویات خودرو: در این نوع از سرقت خودرو سرقت نمی شود، بلکه سارق در محلی که خودرو قرار دارد اقدام به سرقت محتویات داخل آن می نماید. این اقلام اغلب شامل رادیو ضبط، چرخ زاپاس، محتویات داشبورد، باتری، قفل فرمان و حتی سرقت پردازنده با چراغ های خودرو می باشد.

عوامل زمینه ساز سرقت
سرقت به عنوان یک جرم و پدیده انحرافی، همانند جرائم و کجروی های دیگر، دارای دو دسته عامل است؛
الف) عوامل زمینه ساز (دور): عوامل زمینه ساز سرقت را می توان به ۵ دسته تقسیم کرد:8
1- عوامل اقتصادی، که بررسی این عامل خارج از مساله تحقیق بوده و بعضی تلاش های علمی صورت گرفته در این زمینه در بخش پیشینه تحقیق به تفصیل بیان شد.
۲- عوامل روانشناختی
3- عوامل اجتماعی (جامعه شناختی)
۴- عوامل زیست شناختی
۵- عوامل فرهنگی
لیکن واقعیت آن است که هیچیک از این ۵ رویکرد به تنهایی قادر به تبیین کامل پدیده سرقت نیست. چه، در ارتکاب این پدیده همواره بیش از یک عامل نقش و سهم دارند. به عنوان مثال، نابرابری و فقر (به عنوان یک متغیر اقتصادی) تنها زمانی می تواند منجر به گرایش به سرقت شود که اولاً تبدیل به یک انگیزش روانی (مثلاً احساس تبعیض) شود و ثانياً: ترس از کنترل اجتماعی (به عنوان یک عامل جامعه شناختی) از میان برود.
ب) عوامل بروز دهنده (نزدیک). مهم ترین این عوامل عبارتند از:
1- امکان؛ یعنی جایی که انجام سرقت در آن آسان و احتمال گیر افتادن ضعیف باشد.
۲- گمنامی یعنی شرایطی که در آن احتمال شناخته شدن محدود باشد.
٣- فرصت؛ یعنی زمان و فرصتی که دستبرد زدن را تسهیل کند.
۴- سهولت؛ یعنی شرایطی که با فرصت کمتر بتوان به مال بهتر دست یافت (هزینه- فایده)
۵- قبح اندک؛ مالی که دستبرد زدن به آن سر زنش اجتماعی کمتری را در پی داشته باشد، احتمال به سرقت رفتنش بیشتر است.
۶- برانگیختگی؛ افرادی که به سبب مصرف مواد روان گردان سطح هوشیاری شان مختل شده است، شانس بیشتری برای دست باز دیدن به سرقت دارند.
بررسی ها نشان داده است علل اجتماعی هم می تواند با تأثیر روی رفتار و واکنش های اجتماعی و ساختار یک اجتماع در بروز جرم های مختلف از جمله دزدی نقش داشته باشد. به این دلیل، علاوه بر علل زیستی و روانی به جامعه باید به عنوان عامل احتمالی بروز دزدی نگاه کرد. از نظر ماکس وبر «جامعه شناسی علمی است که می خواهد از طريق تفهیم تفسیری رفتارهای اجتماعی به روشن کردن علل و ریشه ها و پیامدهای آن رفتارها دست یابد». با عنایت به مساله تحقیق که بررسی جنبه های تاثیر گذار روانی و اجتماعی بر بروز سرقت است، از طرح و ورود به مباحث اقتصادی، فرهنگی، زیست شناختی و نیز عوامل بروز دهنده خودداری می شود.
از دید داروین انسان به حسب جنس، موجودی است شرور و بدخواه و ظالم که جز قتل و غارت و دزدی و حیله و دروغ از او سر نمی زند، طبیعت او شرارت است و فساد، استثمار است و ظلم، اگر هم در تاریخ بشر خیر و اخلاق و ارزش های انسانی دیده می شود، اینها اموری جبری است که طبیعت او را وادار می کند که قدری چنین باشد. درون انسان، انسان را به بدی می کشاند و گاهی جبر، انسان را به خوبی دعوت می کند. مثلاً وقتی که انسان ها در مقابل طبیعت و حیوانات درنده قرار گرفتند، متوجه شدند اگر با هم قرارداد صلح اجباری نبندند، نمی توانند از خودشان دفاع کنند، لذا اجباراً بر خودشان تحمیل کردند که یک زندگی اجتماعی داشته باشند و با هم بر اساس عدالت رفتار کنند، زیرا نفع همه در آن است. پس جبر بیرونی انسان را وادار کرد که خوب باشد.
مهمترین عوامل روانی در بروز جرم سرقت عبارتند از:
الف – اختلال شخصیت ضد اجتماعی. این نوع اختلال یکی از انواع اختلالات شخصیت است که مشخصه اصلی مبتلایان به آن، داشتن الگوی نافذ بی اعتنایی و تجاوز به حقوق دیگران است که از سن ۱۵ سالگی شروع شده و دوام پیدا می کند. فریبکاری، تکانشی بودن در رفتار، پرخاشگری، نبود احساس مسئولیت، فقدان احساس گناه و پشیمانی و بی توجهی به ایمنی خود و دیگران، از جمله رفتارهای رایج این بیماران است. افراد مبتلا به این اختلال اغلب فاقد احساس های معمولی هستند، افرادی بی رحم، بدبین و آزاردهنده و بی ملاحظه نسبت به حقوق و احساس های دیگران هستند. دروغگویی، فرار از مدرسه و منزل، دزدی، نزاع، مصرف مواد مخدر، بی مبالاتی جنسی، بی رحمی نسبت به دیگران و بدرفتاری نسبت به همسر و فرزند از اتفاقات متداول در زندگی مبتلایان به این اختلال است. مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعی، در واقع بیشترین درگیری را با انواع جرایم دارند و در بین زندانیان سابقه دار بیشترین افراد را به خود اختصاص می دهند. همانطور که اشاره شد، ارتکاب سرقت به عنوان یکی از جرایم رایج در بین این افراد است.

تعداد صفحات

92

شابک

978-622-5950-47-4

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.