کتاب برنامه‌ای ‏هدفمند ‏برای ‏دستیابی ‏به ‏موفقیت

کتاب برنامه‌ای ‏هدفمند ‏برای ‏دستیابی ‏به ‏موفقیت

196,000 تومان

تعداد صفحات

140

شابک

978-622-378-227-5

فهرست
عنوان صفحه
فصـل اول 17
هدفمندی 17
تعریف هدف 18
انواع هدف 19
تعریف هدف‌گذاری 25
اهمیت داشتن هدف در زندگی 26
فواید داشتن هدف 27
تأثیر داشتن هدف در زندگی بر سلامت و طول عمر 27
فرایند هدف‌گذاری 28
علت شکست هدف‌گذاری‌ها 28
اهمیت تعیین اهداف قابل‌اندازه‌گیری 31
هدف قابل‌اندازه‌گیری 31
نمونه‌هایی از هدفگذاری قابل‌اندازه‌گیری 32
اهداف قابل‌اندازه‌گیری مبتنی بر رویداد 32
نمونه‌هایی از هدفگذاری بلندمدت 33
نمونه‌هایی از هدفگذاری کوتاه‌مدت 33
با ارزیابی عملکرد، به اهداف خود برسید 34
نمونه‌هایی از هدفگذاری قابل‌ردیابی 34
گفتارهایی در باب هدف‌گذاری 35
هدف‌گذاری حرفه‌ای 36
برنامه‌ریزی 36
هدف نویسی 37
تکنیک‌های هدف‌گذاری 39
تمرین هدف‌گذاری 40
هدف‌گذاری smart 41
هدفگذاری افراد موفق 43
اطرافتان پرانرژی و هدفمند 45
عمل‌گرایی 45
هوش هیجانی بالای افراد موفق 46
آگاهی به توانمندی‌ها 46
ضرورت هدف‌گذاری 47
رابطه بین هدفگذاری و برنامه‌ریزی 47
تعریف برنامه‌ریزی 49
چند سؤال برای اینکه خودمان را در برنامه‌ریزی ارزیابی کنیم 49
ذهن ما برای برنامه‌ریزی پرورش نیافته است 50
برنامه‌ریزی توسعه فردی 53
تعریف برنامه‌ریزی توسعه فردی 55
اهداف برنامه‌ریزی توسعه فردی 55
مزایای برنامه‌ریزی توسعه فردی 55
فرایند برنامه‌ریزی توسعه فردی 57
چگونه برنامه‌ریزی کنیم؟ 61
موفقیت چیست؟ 73
عوامل مؤثر بر موفقیت در زندگی 81
علاقه و اشتیاق 81
سخت‌کوش و پرتلاش 81
تمرکز و کنترل ذهن 81
سماجت و پافشاری 81
به کسب مهارت می‌پردازند 82
ارتباط قوی 82
پول و ثروت 82
بهتر بودن به جای خوب بودن 82
افراد موفق به دیگران خدمت ارائه می‌دهند 82
اعتمادبه‌نفس 83
خودارزیابی 83
برنامه‌ریزی 83
تظاهر کردن 83
ظاهر و لباس مناسب 83
عادات خوب 84
مسئولیت‌پذیری 84
غلبه بر افکار منفی 84
پرهیز از هم‌زمانی چند کار 84
شخصیت خوب 84
انواع موفقیت 85
فصـل دوم 89
نقش خانواده در موفقیت فرزندان 89
نقش جامعه در موفقیت 91
ارتباطات فردی 92
تأثیر ارتباطات فردی در افزایش اعتمادبه‌نفس 93
قواعد کلی در برقراری ارتباطات فردی 93
پویایی جامعه نتیجه تقویت ارتباطات فردی 94
فصـل سوم 95
بررسی رابطه‌ی هدفمندی و موفقیت در زندگی 95
اهمیت اهداف کوتاه‌مدت 101
مراحل رسیدن به موفقیت در هدف‌گذاری 104
هدف‌گذاری از نگاه علم 105
فصـل چهارم 109
ابعاد مختلف موفقیت 109
راز موفقیت خلاق‌ترین ذهن‌ها 113
آیا با تظاهر به موفقیت می‌توان موفق شد؟ 129
هوش هیجانی یکی از عوامل موفقیت 131
موفقیت تکنیک‌های رفتاری 133
منـابع و مآخـذ 139

 

 

 

اهمیت داشتن هدف در زندگی

همه ما علاوه بر این که می‌خواهیم زنده بمانیم، دوست داریم یک زندگی راحت و با کیفیت بالا هم داشته باشیم. چیزی که باعث می‌شود کیفیت زندگی ما بالا برود، خواسته‌های ما است. این خواسته‌ها می‌توانند بسیار زیاد باشند و هر روز هم به تعداد آنها افزوده شود. کافی است خواسته‌هایی که در کودکی داشته‌اید را با خواسته‌های الان تان مقایسه کنید تا متوجه شوید که چقدر تعدادشان افزایش‌یافته و نوع آنها هم تغییر کرده است.

حالا این خواسته‌ها به‌خودی‌خود که محقق نمی‌شوند. بلکه برای رسیدن به آنها باید زمان و انرژی بگذاریم و تلاش کنیم. از آنجایی که ما به‌عنوان یک انسان، زمان، انرژی و توانایی‌های محدودی داریم؛ بنابراین باید قبول کنیم که نمی‌توانیم به طور همزمان به همه خواسته‌هایمان برسیم.

پس مجبوریم از میان این همه خواسته‌ای که داریم تعدادی را گلچین کنیم که بیشترین و بالاترین تأثیر را در زندگی ما دارند و زمان، انرژی و تمرکزمان را روی رسیدن به آنها بگذاریم.

اینجاست که هدف‌گذاری اهمیت پیدا می‌کند و ما می‌توانیم به کمک این مهارت، بهترین و مؤثرترین انتخاب را داشته باشیم.

معنای زندگی

اما قبل از اینکه بخواهیم خواسته‌های خود را انتخاب کنیم و آنها را در قالب هدف تعیین کنیم. اول لازم است زندگی را برای خود تعریف و معنی کنیم؛ یعنی زندگی ما باید دارای معنا و مفهوم باشد. زمانی که زندگی را برای خود تعریف کنیم، بر اساس همان تعریف، هویت، شخصیت، باورها، نگرش‌ها، اعمال و رفتار ما هم به‌مرورزمان تغییر می‌کنند.

مثلاً کسی که فکر می‌کنند زندگی مانند یک میدان مبارزه است و برای زنده ماندن باید بجنگد. مطمئناً زندگی پُرتنشی را تجربه خواهد کرد. حتی شاید برای به دست آوردن کوچک‌ترین خواسته‌های خود مجبور باشد که بجنگند.

بنابراین بسیار مهم است که ببینید زندگی برای شما چه معنایی دارد؛ زیرا همان‌طور که گفتم تمام اعمال و رفتارهای ما، همسو و هم‌جهت با تعریفی است که از زندگی داریم. ممکن است از نظر شما زندگی چندین معنی داشته باشد، اما هر تعریف یا معنایی که برای خود در نظر می‌گیرید باید یک معنا را در رأس همه آنها قرار دهید.

فواید داشتن هدف

فواید داشتن هدف در زندگی بسیار زیاد است. از طرفی هم نداشتن هدف، معنا و مفهوم در زندگی، مضررات بسیار زیاد و تاوان سنگینی دارد؛ مثلاً باعث می‌شود، کم‌کم امیدمان به زندگی را از دست بدهیم و حتی ممکن است تا جایی پیش برویم که امیدمان به رحمت خداوند بزرگ را از دست بدهیم.

باید توجه داشته باشید، یاس و ناامیدی از رحمت الهی، گناه بسیار بزرگی محسوب می‌شود تا جایی که بعد از شرک، بزرگ‌ترین گناه است و خداوند هرگز این گناه بزرگ را نمی‌بخشد. از طرفی هم داشتن هدف، معنا و مفهوم در زندگی می‌تواند امید به زندگی را در ما افزایش دهد و گشایش‌های بسیار زیادی در زندگی ما اتفاق بیفتد.

از فواید بسیار زیادی که داشتن هدف در زندگی می‌تواند داشته باشد، فقط می‌خواهم به یک مورد اشاره کنم، اینکه هدف داشتن یا نداشتن می‌تواند روی سلامتی و طول عمر ما تأثیر بگذارد و باعث کاهش یا افزایش عمر ما شود.

تأثیر داشتن هدف در زندگی بر سلامت و طول عمر

داشتن هدف در زندگی می‌تواند از نظر روحی و روانی ما را به طور کامل دگرگون کند و در مسیر خوبی قرار دهد و حتی می‌تواند امید به زندگی را در افراد افزایش دهد.

مثلاً تحقیقی که آقای دکتر کوهن روی بیش از ۱۳۰ هزار مرد و زن انجام داد و نتایجی که به دست آورد ثابت می‌کند که داشتن هدف در زندگی می‌تواند طول عمر انسان را افزایش دهد و برعکس آن، نداشتن هدف، معنا و مفهوم در زندگی می‌تواند باعث کاهش طول عمر انسان‌ها شود.

دکتر کوهن و تیمش متوجه شدند، افرادی که حس هدفمندی کمتری دارند احتمال سکته مغزی، حمله قلبی، حتی مرگ‌ومیر و موارد دیگر در آنها بیشتر است اما همین خطرات در رابطه با افرادی که هدفمند هستند و حس هدفمندی را تجربه می‌کند تا ۲۳ درصد کاهش می‌یابد.

در تحقیق دیگری که در سال ۲۰۱۴ صورت گرفت نشان داد افرادی که بالای ۶۵ سال سن دارند و برای خود اهدافی دارند، عمر طولانی‌تری هم تجربه می‌کنند، مثلاً در بین ۹ هزار نفر که در یک بازه زمانی هشت و نیم ساله مورد آزمایش قرار گرفتند مشخص شد کمتر از ۹ درصد این افراد که از بیشترین رفاه برخوردار بودند فوت شدند، اما این رقم در افرادی که از رفاه کمتری برخوردار بودم ۲۹ درصد بود.

فرایند هدف‌گذاری

اکثر افراد ازجمله کارآفرینان، صاحبان کسب‌و‌کارهای کوچک، رهبران یا مدیران بر هدف‌گذاری تمرکز دارند. آنها راجع به مشخص کردن اهداف صحبت می‌کنند؛ اما تعداد بسیاری از آنها در این راه شکست می‌خورند و نمی‌دانند که چه اقداماتی برای رسیدن به هدف نیاز است.

علت شکست هدف‌گذاری‌ها

آنها برای رسیدن به اهداف خود، سرمایه‌گذاری احساسی نمی‌کنند و از لحاظ ذهنی به‌اندازه کافی درگیر آنها نمی‌شوند. اهداف آنها خیلی گسترده است و تعریف روشنی ندارد و به همین علت، به‌اندازه کافی برای رسیدن به آنها انگیزه پیدا نمی‌کنند. وقتی راجع ‌به مراحل هدف‌گذاری فکر می‌کنید، به خاطر داشته باشید که اهداف باید مشخص، قابل‌اندازه‌گیری یا یک رخداد باشند و موعد مقرری برای رسیدن به آنها اختصاص داده‌شده باشد.

در ادامه ۸ مورد از متداول‌ترین اشتباهات تعیین هدف را تشریح می‌کنیم که به‌منظور مشخص کردن اهداف مؤثر در زندگی، باید از آنها اجتناب کنیم.

۱. وجود تعارض بین هویت و هدف موردنظر

اهداف شما باید با جایگاهی که می‌خواهید داشته باشید، روشی که برای تأثیرگذاری در جهان انتخاب کرده‌اید و همچنین ارزش‌های موردنظرتان سازگار باشند؛ به‌عنوان‌مثال، اگر صداقت جزو یکی از ارزش‌های زندگی شما محسوب می‌شود، اهدافتان نباید شما را در مسیر بروز رفتارهای متقلبانه‌ای قرار دهند.

۲. تعیین یک سری اقدامات، به‌جای اهداف

هدف‌گذاری مفید، شما را به چالش می‌کشد و ملزم می‌کند که به‌عنوان یک فرد رشد کنید تا بتوانید به اهدافتان برسید؛ بنابراین به خاطر داشته باشید که اگر بدون رشد شخصیتی یا هرگونه تلاشی می‌توانید به هدفتان برسید، درواقع هدفی تعیین نکرده‌اید؛ بلکه تنها یک سری اقدامات برای بهبود شرایط خودتان تعیین کرده و انجام داده‌اید.

۳. هدف‌گذاری خارج از حیطه کنترل شخصی

شما مسئول زندگی و اعمال خود هستید؛ این همان چیزی است که در کنترل مستقیم شما قرار دارد؛ از همین رو، هدف‌گذاری‌هایی که به دیگران وابسته هستند، موفقیت شما را در حیطه کنترل آنان قرار می‌دهد؛ بنابراین به خاطر داشته باشید که اهدافتان را روی مواردی متمرکز کنید که در کنترل آنها توانمندی دارید.

۴. هدف‌گذاری برای دیگران

اصرار کردن برای تغییر دیگران هدف مؤثری محسوب نمی‌شود؛ چراکه هیچ کنترلی روی چنین اهدافی نخواهید داشت؛ به‌علاوه، شما برای تعیین سبک زندگی دیگران یا تغییر آن، هیچ‌گونه حقی ندارید؛ بااین‌حال، اشکالی ندارد که نظر یا ترجیحات شخصی خود را بیان کنید؛ برای مثال، می‌توانید بگویید که «دوست دارم که سیگار کشیدن را ترک کنی»؛ اما نمی‌توانید روی این تغییر اصرار کنید.

۵. تمرکز روی چیزهایی که نمی‌خواهید

بدیهی است که هیچ‌یک از ما نمی‌خواهیم فرد فقیر، نگون‌بخت و بیماری باشیم؛ بنابراین تعیین چنین خواسته‌ای، ساده است؛ بااین‌حال، باید بدانیم که دقیقاً باید چه‌کارهایی را در زندگی‌مان انجام دهیم و برای دانستن این موضوع نیز باید بدانیم که قصد داریم به چه چیزهایی برسیم. برای این منظور می‌توانیم روی جنبه مثبت هر چیزی تمرکز کنیم؛ برای مثال، می‌توانیم اهدافی مانند ثروتمندتربودن، شادتر زندگی‌کردن و سالم‌تر‌بودن داشته باشیم؛ سپس اهداف دقیق‌تری در راستای رسیدن به آنها تعیین کنیم.

۶. داشتن اهداف کلی

داشتن اهداف کلی- هدفگذاری

اهداف کلی، معمولاً قابلیت بسیاری پایینی در الهام‌‌بخشی و خلق انگیزه دارند؛ برای مثال، فرض کنید که هدفی مانند ثروتمندتربودن، شادتر زندگی‌کردن یا سالم‌تر‌بودن داشته باشید. آیا هدف «ثروتمندتربودن»، به نظر شما معنی خاصی دارد؟ با به دست آوردن پول بسیار کمی نیز می‌توانید بگویید که نسبت به گذشته ثروتمندتر شده‌اید؛ اما آیا این موضوع، در زندگی شما تغییری ایجاد می‌کند؟

بدیهی است که پاسخ به این سؤال «خیر» است؛ بنابراین باید تلاش کنید که در هدفگذاری خود دقیق‌تر باشید؛ برای مثال، باید مشخص کنید که قصد دارید تا چه اندازه ثروتمند باشید؟ تعریف شما از خوشبختی یا سالم بودن چیست؟

۷. تمایل بیش‌ازحد به کامل بودن

کمال‌گرایی بیش‌از‌حد و تمایل به بی‌نقص انجام دادن هر کاری، موجب می‌شود تا در آینده مشکلاتی برای خود به وجود آورید؛ بنابراین به یاد داشته باشید که انسان، موجودی ممکن الخطا است؛ شما نیز ممکن است که به‌اشتباه تصمیماتی بگیرید یا خطاهای کوچک و بزرگی را مرتکب شوید؛ پس در هدفگذاری خود، به این موضوع توجه داشته باشید که هر هدفی که به کمال مطلق نیاز داشته باشد، به شکست محکوم می‌شود.

۸. واقع‌گرا نبودن

ازجمله اشتباهات رایج دیگری که در تعیین هدف رخ می‌دهند، واقع‌گرایانه نگاه نکردن به برخی از آنها است؛ به همین دلیل، برای پرهیز از چنین اشتباهاتی، باید اهدافی را برای خودتان تعیین کنید که دست‌یافتنی باشند؛ با وجود این، به‌طور تقریبی، می‌توانیم بگوییم که هریک از افراد می‌توانند به تمام چیزهایی که در ذهن خود دارند، برسند؛ بااین‌حال، احتمال دارد که برخی از موارد نیز مدت زیادی زمان ببرند؛

به عبارت بهتر، باید به خاطر داشته باشید که هرچقدر که هدفی دست‌یافتنی باشد، هنوز هم برای تحقق‌بخشیدن به آن، به زمانی کافی نیاز دارید؛ برای مثال، هیچ‌کس نمی‌تواند در طول یک هفته، در دو ماراتن به دونده‌ای حرفه‌ای تبدیل شود؛ پس می‌توانید از اهداف کوچک شروع کنید و به‌تدریج به اهداف بزرگ‌تر خود برسید؛ کافی است که اهداف خود را با دید واقع‌گرایانه‌تری تعیین کنید.

اهمیت تعیین اهداف قابل‌اندازه‌گیری

اگر می‌خواهید یاد بگیرید که چگونه هدفگذاری کنید و چگونه در زندگی و کارتان به آنها دست پیدا کنید، تعیین اهداف قابل‌اندازه‌گیری قدرتمندترین روشی است که می‌توانید از آن استفاده کنید.

داشتن اهداف قابل‌اندازه‌گیری برای سنجش میزان پیشرفت و رشد موردنظرتان در کار و زندگی ضروری است. وقتی اهداف ‌مهمتان را مشخص می‌کنید و به آنها دست پیدا می‌کنید، اعتماد‌به‌نفس بیشتری را در خود احساس می‌کنید و در زندگی و کارتان انگیزه می‌گیرید.

افراد بسیاری، در زمینه هدفگذاری با چالش روبه‌رو می‌شوند، زیرا اهدافشان را بدون معیار اندازه‌گیری مشخصی، تعیین می‌کنند یا ضرب‌الاجلی برای رسیدن به آنها در نظر نمی‌گیرند.

هدف قابل‌اندازه‌گیری

اهداف قابل‌اندازه‌‌گیری، اهدافی حرفه‌ای و شخصی‌ هستند که با یک یا چند رویداد ارتباط دارند و ضرب‌الاجلی برای رسیدن به آنها مقرر شده است.

تعیین اهداف قابل‌سنجش به این معنی است که مشخص می‌کنید که دقیقاً می‌خواهید چه چیزی را به دست آورید؛ در نتیجه از نظر احساسی و فکری با نتیجه‌ی هدفی که برای خود تعیین کرده‌اید، درگیر می‌شوید.

مرحله بعد باید تقسیم اهداف بلندمدت به اهداف کوتاه‌مدت، ازجمله اهداف ماهانه و روزانه باشد که می‌توانند اندازه‌گیری و پیگیری شوند. این کار به معنای تبدیل یک هدف به اهداف خاص و جزئی‌تر است که به‌سادگی پیگیری می‌شوند.

یکی از مزایای داشتن اهداف قابل‌سنجش این است که وقتی به اهداف جزئی خود رسیدید، متوجه خواهید شد که در مسیر دستیابی به هدف اصلی‌ خود هستید.

چرا مهم است که اهداف قابل‌اندازه‌گیری باشند؟

داشتن اهداف قابل‌سنجش بسیار مهم است، چراکه به‌وسیله آن می‌توانید عملکرد خود را ارزیابی و اندازه‌گیری کنید و در طول مسیر تغییراتی را به وجود آورید. هنگامی‌که شما یک هدف قابل‌اندازه‌گیری دارید و پیشرفت خود را مرور می‌کنید، می‌توانید به محدوده‌هایی که خوب کار می‌کنند، وسعت ببخشید و در قسمت‌هایی که به‌درستی کار نمی‌کنند، تغییراتی اعمال کنید.

ارزیابی عملکردتان به‌طور مداوم، به شما انگیزه و هیجان می‌دهد و کمکتان می‌کند تا سریع‌تر به هدفتان برسید. هدف قابل‌اندازه‌گیری همیشه باید شما را باانگیزه، متمرکز و در مسیر درست نگه دارد.

نمونه‌هایی از هدفگذاری قابل‌اندازه‌گیری

برای به‌ حداکثر‌ رساندن شانس خود در راستای دستیابی به اهداف در کار و زندگی، اهدافی را تعیین کنید که قابل‌سنجش باشند.

اهداف قابل‌اندازه‌گیری ۲ عنصر مهم دارند:

هدف باید یک عدد یا یک رویداد باشد؛

برای رسیدن به آن ضرب‌الاجلی تعیین‌شده باشد.

در اینجا چند نمونه از اهداف قابل‌سنجش را ارائه می‌دهم که مراجعه‌کنندگانم در گذشته از آنها استفاده می‌کردند. شما نیز برای وارد‌کردن اهداف قابل‌اندازه‌گیری به زندگی‌تان، می‌توانید از آنها استفاده کنید.

اهداف قابل‌اندازه‌گیری مبتنی بر عدد

در زیر چند نمونه از اهداف قابل‌اندازه‌گیری مبتنی ‌بر عدد را ذکر کرده‌ایم:

در ۳۰ روز آینده، ۳۰ ساعت از وقتم را آزاد کنم؛

درآمدم را در ۶ ماه آینده ۲۰٪ افزایش دهم؛

لیست ایمیل‌هایم تا تاریخ ۳۰ ژوئن به ۵۰۰‌ ایمیل ارتقا پیدا کند؛

مشترکان یوتیوب من تا اول ژانویه به ۵۰۰۰۰ نفر افزایش پیدا کنند؛

تا تاریخ ۳۰ می، ۱۴ کیلوگرم وزن کم کنم.

اهداف قابل‌اندازه‌گیری مبتنی ‌بر رویداد

در اینجا چند نمونه از اهداف قابل‌اندازه‌گیری مبتنی ‌بر‌ رویداد را آورده‌ایم:

طی ۳۰ روز آینده، با ۵ گروه از افراد صحبت کنم؛

۵ کیلومتر را در مدت کمتر از ۳۰ دقیقه بدوم؛

در سال ۲۰۲۰ به بالی سفر کنم؛

کسب‌وکار جدیدم را تا پایان ماه سپتامبر شروع کنم؛

دومین استودیوی یوگای خود را تا ۱ اکتبر افتتاح کنم.

نمونه‌هایی از هدفگذاری بلندمدت

تعیین اهداف بلندمدت درواقع شفاف‌سازی در مورد اهداف موردنظرتان در یک نقطه خاص در آینده است. این اهداف می‌توانند اهداف شخصی یا حرفه‌ای باشند.

اهداف خود را با انتخاب یک چهارچوب زمانی و با توجه به آن کس که در آینده می‌خواهید باشید و آن چیز که در آینده می‌خواهید داشته باشید، تعیین کنید. دوره‌های زمانی که بسیاری از افراد برای تعیین هدف بلند‌مدت از آنها استفاده می‌کنند، ۲۵، ۱۰، ۵ یا ۳ سال هستند.

اهدافی که باید برای خودتان تعیین کنید، بر جایی که اکنون در آن واقع‌شده‌اید و جایگاهی که می‌خواهید در آینده به آن برسید، مبتنی هستند. به‌منظور فراهم کردن بهترین فرصت برای دستیابی به هدف بلند‌مدت، باید با احساسات و افکار خود روی نتیجه موردنظرتان در آینده سرمایه‌گذاری کنید و از هر لحاظ درگیر آن باشید.

هنگام مشخص‌کردن ضرب‌الاجل، دقت داشته باشید که اهداف کمی را برای دستیابی در آن بازه زمانی مشخص، تعیین کنید تا راحت‌تر روی آنها متمرکز شوید. وقتی که اهداف بیشتری را به‌طور هم‌زمان در نظر دارید، به‌جای اینکه بتوانید روی آنها تمرکز کنید، با پیچیدگی‌های زیادی برخورد می‌کنید و در نتیجه گیج می‌شوید.

نمونه‌هایی از هدفگذاری کوتاه‌مدت

هنگامی‌که اهداف بلندمدت خود را برای تاریخ مشخصی در آینده تعیین می‌کنید، مرحله بعدی تعیین اهداف کوتاه‌مدت است. برای آنکه اهدافتان را گسترش دهید و به شغل و زندگی خود انگیزه و سرعت ببخشید، اهداف کوتاه‌مدت راهکار بسیار خوبی محسوب می‌شوند.

رسیدن به یک هدف، در صورتی که ضرب‌الاجل آن خیلی دور نباشد، آسان‌تر است. وقتی اهداف قابل‌اندازه‌گیری و مهلت کوتاهی دارید، باانگیزه‌تر و متمرکز‌تر می‌شوید.

مجدد با مشخص‌کردن یک چارچوب زمانی که برایتان مهم است، اهداف خود را تعیین کنید. می‌توانید یک بازه‌ی زمانی ۹۰‌روزه در نظر بگیرید، اما این برنامه با اهداف ماهانه، روزانه و سایر اهداف عملکردی نیز پشتیبانی می‌شود.

اگر می‌خواهید به اهداف خود برسید، اهداف کمی را برای یک دوره زمانی خاص تعیین کنید. برای تمرکز کردن حداکثر ۵ هدف را توصیه می‌شود تا برای دستیابی به آنها حداکثر شانس ممکن را داشته باشید.

با ارزیابی عملکرد، به اهداف خود برسید

اگر می‌خواهید به اهداف خود برسید، ارزیابی عملکرد و پیشرفت در رسیدن به هدف برای به‌وجودآوردن اعتمادبه‌نفس، دلیل حرکت و انگیزه‌ای ضروری است.

برخی از افراد پیشرفت خود را در دوره‌های ماهانه، هفتگی و حتی روزانه ارزیابی می‌کنند؛ اما برای انجام این کار یک روش درست و یک روش اشتباه وجود دارد.

بسیاری از افراد برای دستیابی به اهدافشان به چالش کشیده می‌شوند، زیرا آنها مسیر پیش رو را اندازه می‌گیرند که این همان روش اشتباه است. هنگامی که شما مسیر باقی‌مانده را اندازه می‌گیرید، ممکن است اهدافتان را دور و دست‌نیافتنی احساس کنید. اگر پیشرفتی را که می‌خواهید به دست نیاورده باشید، ممکن است تسلیم شوید، توانایی‌های خود را زیر سؤال ببرید و پس‌رفت کنید.

راه درست برای دستیابی به اهداف، اندازه‌گیری مسیر طی شده است، یعنی از جایی که شروع کرده‌اید.

نمونه‌هایی از هدفگذاری قابل‌ردیابی

بگذارید درباره اهداف قابل‌ردیابی مثالی بزنیم تا بهتر منظورمان را بیان کنیم:

فردی را در نظر بگیرید که قصد دارد تعداد مشترکان کانال یوتیوب خود را افزایش دهد. او هدف خود را برای دستیابی به ۵۰۰۰ نفر مشترک یوتیوب در بازه زمانی ۶ ماه تعیین کرد.

او خیلی کند شروع کرد، زیرا این مهارت و بستر جدیدی بود که روی آن تسلط نداشت. در ماه اول فقط ۳۰۰ نفر مشترک به دست آورد و در ماه دوم، مشترکان او فقط ۲۰۰ نفر دیگر افزایش پیدا کردند، یعنی ۵۰۰ مشترک طی ۲ ماه.

او ۲ گزینه داشت؛ اول اینکه از پیشرفت واقعاً ناامید شود، زیرا او تا حد زیادی از هدف خود، یعنی مشترکان ۵۰۰۰ نفری، دور بود؛ دوم اینکه پیشرفتش را جشن بگیرد، زیرا اکنون ۵۰۰ نفر مشترک، بیشتر از زمان شروع کارش داشت.

او تصمیم گرفت گزینه دوم را دنبال کند و رسیدن به هدفش را جشن بگیرد. این کار به او آن‌قدر اعتماد‌به‌نفس، تعهد و اعتقاد راسخ ‌داد که توانست در این دوره ۶ ماهه به هدف ۵۰۰۰ نفری خود برسد.

همیشه پیشرفت خود را ارزیابی کنید و مسیری را که طی کرده‌اید اندازه بگیرید.

رزومه ساز

با ساختن یک رزومه حرفه‌ای، برای استخدام در بهترین فرصت‌های شغلی اقدام کنید.

نظریه هدف‌گذاری

نیروی احساسی و منطقی که به هر هدف نسبت می‌دهید، محرک کلیدی انگیزه درونی و تعهد شما برای رسیدن به آن است.

تصور کنید که می‌خواهید وزن کم کنید. کاهش وزن، هدفی بسیار کلی است که به‌خوبی تعریف‌نشده است و قابلیت ارزیابی ندارد؛ همچنین، نیروی احساسی کافی برای هل دادن شما به سمت رسیدن به این هدف کلی وجود ندارد.

برای متعهد ‌ماندن به هدف، مطمئن شوید که هدفتان خاص، قابل ارزیابی و دارای موعد مقرر باشد؛ برای مثال، هدف من کم کردن ۵ کیلو وزن در ۹۰ روز است.

گفتارهایی در باب هدف‌گذاری

در این بخش، چند نمونه از نقل‌قول‌های الهام‌بخش در مورد هدف‌گذاری و اینکه چگونه هدفگذاری کنید را ذکر می‌کنیم که می‌توانند چراغ راه شما در این مسیر باشند.

دن سالیوان (Dan Sullivan)

«اگر بزرگ‌منشی، هدف شما است، فقط امروز می‌توانید به آن دست‌یابید.»

ارل نایتینگل (Earl Nightingale)

«موفقیت، تحقق تدریجی هدف یا ایدئال ارزشمند شما است.»

میشل کوردا (Michael Korda)

«اگر می‌خواهید در طول مسیر خسته نشوید، پیوسته اهداف بزرگ و بزرگ‌تری انتخاب کنید.»

زیگ زیگلار (Zig Ziglar)

«انتخاب درست هدف، طی کردن نیمی از مسیر است.»

آرجی میت (RJ Mitte)

«اگر اهدافتان را مشخص کنید، می‌توانید هر کاری را انجام دهید. کافی است خودتان را به جلو هل بدهید.»

دن سالیوان (Dan Sullivan)

«برای ارزیابی پیشرفت، به عقب و جایی که از آن شروع کرده‌اید نگاه کنید، نه به نقطه ایدئالی که می‌خواهید به آن برسید.»

تست شخصیت شناسی

به‌کمک تست‌های خودشناسی، توانایی‌ها و استعدادهایتان را بشناسید.

هدف‌گذاری حرفه‌ای

اگر می‌خواهید بدانید که چگونه هدفگذاری کنید، از این ۸ مرحله در این فرایند پیروی کنید که به شما کمک می‌کنند تا بزرگ‌ترین اهدافتان را در ۹۰ روز آینده، مشخص کنید.

برنامه‌ریزی

برخلاف بسیاری از تبلیغات شعارگونه‌ی معلمان موفقیت، برنامه‌ریزی به خودی خود نمی‌تواند برای ما موفقیت و نتایج مثبت به همراه داشته باشد.

همچنان که کتاب خواندن، به خودی خود، نمی‌تواند از ما دانشمند بسازد و مسافرت‌های متعدد، نمی‌تواند از ما یک فرد جهان‌دیده بسازد و سال‌ها مدیریت، نمی‌تواند از ما یک مدیر توانمند بسازد.

پیش از این‌که بپرسیم چگونه برنامه‌ریزی کنیم لازم است سؤال مهم‌تری را پاسخ دهیم: چرا برنامه‌ریزی را دوست نداریم؟

علاقه به یک فعالیت و دوست داشتن آن فعالیت می‌تواند نقش مهمی در اثربخشی نهایی آن داشته باشد. چون این علاقه داشتن و رابطه عاطفی خوب با یک موضوع، نحوه‌ی رفتار و تعامل ما را با آن موضوع تغییر می‌دهد.

کسی که کتاب خواندن را دوست دارد، به شکل متفاوتی کتاب می‌خواند. کسی که عاشق مسافرت است، به شکل متفاوتی به مسافرت می‌رود و رویدادها و اتفاقات مسافرت را هم به شکل دیگری، تجربه می‌کند.

کسی که عاشق مدیریت (و نه ریاست) است، چیزهای زیادی را می‌بیند و می‌فهمد و می‌آموزد که فرد دیگری در همان موقعیت، ممکن است آن را تجربه نکند.

این مسئله در مورد برنامه‌ریزی هم مصداق دارد.

روش برنامه‌ریزی موفق چیست و چرا آن را دوست نداریم

بنابراین وقتی از نقش برنامه‌ریزی در زندگی صحبت می‌کنیم و از سوی دیگر، در مورد اهمیت دوست داشتن برنامه‌ریزی و علاقه به برنامه‌ریزی حرف می‌زنیم، منطقی است که قبل از مطرح کردن تکنیک‌های برنامه‌ریزی و یا تأکید بر نقش مهم برنامه‌ریزی در رشد و موفقیت، به این سؤال مهم پاسخ بدهیم که: چرا بسیاری از ما برنامه‌ریزی را دوست نداریم؟ چرا رابطه ما با برنامه‌ریزی خوب نیست؟

آنچه در ادامه می‌خوانید، جمع‌بندی و طبقه‌بندی صحبت و نظرات ارزشمند دوستان عزیزمان است که در زیر مطلبی تحت عنوان چرا برنامه‌ریزی را دوست نداریم در روز نوشته­های محمدرضا شعبانعلی مطرح کرده‌اند.

خوشحال می‌شویم اگر شما هم نکته یا نکات دیگری دارید در زیر این مطلب مطرح کنید تا آنها را به فهرست زیر بیفزاییم.

هدف نویسی

هدف نویسی یا طراحی هدف، در اصل به معنای تشخیص و تعیین مراحل مختلف اجرای یک هدف می‌باشد. این که بدانید در هر مرحله قرار است چه کارهایی انجام شود و نتیجه باید چه چیزی باشد و البته آنها را روی کاغذ بیاورید، هدف نویسی نامیده می‌شود. افرادی که می‌توانند اهداف خود را به درستی بنویسند معمولاً دارای چند ویژگی می‌باشند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

  1. ذهن محدود ندارند

فردی که می‌تواند به‌خوبی هدف نویسی کند، این نکته را می‌داند که ذهن انسان و توانایی‌های او هیچ‌گونه محدودیتی ندارد. به‌خوبی به این نکته واقف است که خداوند این ویژگی را در وجود انسان‌ها قرار داده که به هر چیزی که طالب آن باشند به‌راحتی دست پیدا کنند. به همین علت است که آنها با ذهن باز و بدون هیچ محدودیتی خود را رها می‌کنند و سعی می‌کنند بالاترین‌ها را انتخاب کنند. این یکی از ویژگی‌های بارز هدف نویسان موفق و همچنین هدف‌گذاری افراد موفق است.

فردی که می‌تواند به خوبی هدف‌گذاری و هدف نویسی کند، توانایی‌های خود را می‌شناسد

  1. اهداف را شفاف‌سازی کرده‌اند

هدف نویسان موفق، اهداف را به‌خوبی شفاف‌سازی کرده‌اند و دقیقاً می‌دانند که قرار است چه چیزی محقق شود و چه اتفاقی بیفتد. این یکی از مهم‌ترین نکات است که در تعیین هدف و هدف‌گذاری باید به آن توجه کنید.

تا زمانی که شما دقیقاً ندانید چه چیزی می‌خواهید، نمی‌توانید پیام درخواست آن را به جهان هستی مخابره کنید. به همین علت است که این هدف محقق نمی‌شود. اگر خوب توجه کنید، متوجه می‌شوید تمام اهدافی که هرگز موفق به دستیابی به آنها نشده‌اید، همان‌هایی هستند که هرگز در ذهن، تصویر شفاف و واضحی از آن‌ها نداشته‌اید.

قدرت ذهن انسان آنقدر زیاد است که به‌محض تصویرسازی یک هدف، پیام درخواست آن را به کائنات می‌فرستد و به همین علت تمام جهان دست‌به‌دست هم می‌دهند تا در ازای تلاش شما، هدفتان را محقق سازند.

رمز موفقیت هدف نویسان موفق در ساده و شفاف کردن اهدافشان است

  1. سطح اطلاعات و آگاهی بالایی دارند

بالا بودن سطح دانش و اطلاعات در هر زمینه‌ای لازم و ضروری است. در اصل اگر شما قصد دارید که در کاری موفق عمل کنید، باید اطلاعات خوبی درباره آن داشته باشید و سطح دانش شما در این رابطه بسیار بالا باشد.

در هدف نویسی هم افرادی موفق‌تر عمل می‌کنند که درباره هدف موردنظر و نحوه تعیین آنها به حد کافی اطلاعات داشته باشند و مطالعات خوبی انجام داده باشند. در غیر این صورت هدف نویسی و هدف‌گذاری آنها با مشکل مواجه خواهد شد و نمی‌توانند موفق عمل کنند.

تکنیک‌های هدف‌گذاری

انتخاب هدف در زندگی هر فردی یک نقطه سرنوشت‌ساز و شاید بهتر می‌توان گفت یکی از تعیین‌کننده‌ترین مراحل زندگی او به‌حساب می‌آید. به همین علت است که برای انتخاب هدف باید چند نکته مهم و اساسی را مدنظر داشته باشید تا بتوانید با استفاده از آنها اهداف موردنظر خود را به خوبی تعیین کنید و به آنها دست پیدا کنید. در ادامه نکاتی به شما درباره این که باید چگونه هدف‌گذاری کنیم و به آن برسیم خواهیم گفت. نکاتی که در هدف‌گذاری شخصی، هدف‌گذاری کاری و… کمکتان خواهد کرد.

  1. آهسته و پیوسته

اشتباهی که اغلب افراد با آن مواجه هستند، این است که هدفی را انتخاب می‌کنند و مدتی به دنبال آن می‌روند، اما بعد از طی مدت‌زمانی، آن را کنار می‌گذارند. در اصل آنها در ابتدا بسیار پرشور و پرانرژی عمل می‌کنند و حتی با سرعت بسیار بالایی جلو می‌روند؛ اما بعد از مدتی خسته و دلزده می‌شوند.

اهداف درست و صحیح، زمانی محقق می‌شوند که شما آهسته و پیوسته حرکت کنید و بدانید که اگر در یک جنگل به هر درخت یک ضربه بزنید، هیچ یک از آنها قطع نخواهند شد؛ اما اگر هر روز به یک درخت یک ضربه بزنید آن درخت بعد از مدتی قطع خواهد شد.

  1. آشنایی با نقاط ضعف و قوت

شما باید نقاط ضعف و قوت خود را در رابطه با هدفی که مدنظر دارید به خوبی بشناسید. در این صورت می‌توانید برای رفع نقاط ضعف خود بیشتر تلاش کنید و سوی دیگر برای تقویت نقاط قوت تان برنامه‌ریزی کنید.

اگر در هنگام انتخاب هدف ندانید که در چه زمینه‌هایی قوی‌تر هستید و در چه زمینه‌هایی نیاز به تمرین بیشتری دارید تا به مهارت‌های لازم دست پیدا کنید، بدون شک نمی‌توانید موفق عمل کنید. پس برای هدف نویسی موفق، باید از خودتان شناخت مناسبی داشته باشید.

برای هدف‌گذاری صحیح باید از خودتان شناخت مناسبی داشته باشید

  1. گنج بعد از رنج حاصل می‌شود

هیچ گنجی بدون تلاش و زحمت به دست نمی‌آید. برای این که بتوانید به نتیجه مطلوب و دلخواهی دست پیدا کنید، باید ابتدا زحمات و سختی‌های آن را به جان بخرید.

مثل زمانی که تلاش می‌کنید در امتحانات نمره بسیار خوبی کسب کنید، برای رسیدن به این هدف شما در ابتدا باید زمان کافی بگذارید، تلاش کنید، از برخی لذت‌ها بگذرید و بتوانید به حد کافی مطالعه و تمرین داشته باشید. سپس بدون شک لذت کسب یک نمره بالا را خواهید چشید. به همین علت است که می‌گوییم اول رنج و بعد گنج…

تمرین هدف‌گذاری

هنگام هدف‌گذاری باید به این نکته توجه داشته باشید که اهداف شما باید یک عدد یا رویداد باشد. آنها باید اهداف تعریف‌شده با ضرب‌الاجل‌های مشخص و قابل ارزیابی باشند.

هدف شما باید از نظر احساسی به‌اندازه کافی جذاب باشد تا بتوانید برای رسیدن به آن تلاش کنید؛ در غیر این صورت، در میانه راه آن را رها خواهید کرد.

برخی از افراد، اهداف خود را در ذهن دارند، اما آن را روی کاغذ نمی‌نویسند یا به آنها متعهد نمی‌مانند.

برای اینکه بتوانید یک هدف‌گذاری هوشمند و موفق انجام دهید، خوب است که ابتدا بتوانید چند تمرین را به‌عنوان دست‌گرمی پشت سر بگذارید. تمریناتی که می‌توانند به شما تا حد بسیار زیادی کمک کنند که اهداف تان را به درستی تعیین کنید و در اصل به همان چیزی که مدنظر شماست دست پیدا کنید.

  1. شناخت علایق

تمرین و تمرین، راه شناخت علایق است. چرا به این تمرین تأکید داریم؟ به این دلیل که علایق شما در اصل موضوعی مهم و سرنوشت‌ساز در تعیین اهدافتان هستند. اگر شما به چیزی علاقه نداشته باشید و یا دوست نداشته باشید که به آن برسید و حتی برای شما اهمیتی نداشته باشد، اما از سوی دیگر احساس کنید که با رسیدن به آن می‎توانید موفقیتی کسب کنید و شک نداشته باشید که به این هدف دست پیدا نخواهید کرد، به این دلیل که علاقه‌ای وجود ندارد بعد از مدتی از حرکت در مسیر این هدف خسته و دلزده شده و آن را به طور کامل کنار می‌گذارید.

بنابراین باید در اولین مرحله در یک‌گوشه خلوت نشسته و کاملاً صادقانه علایق خود را بررسی کنید. آنگاه است که می‌توانید هدف‌های خود را به درستی تعیین نمایید.

  1. محقق کردن یک هدف کوچک

رسیدن به اهداف بزرگ بدون شک کار سختی است و نیاز به تمرین و آمادگی قبلی دارد و به همین دلیل است که توصیه می‌کنیم در ابتدا یک هدف کوچک را برای خود در نظر بگیرید و تمام تلاش خود را به کار ببندید تا به آن دست پیدا کنید.

اگر بتوانید این مرحله از هدف‌گذاری را به طور موفق پشت سر بگذارید، شک نداشته باشید که می‌توانید در رسیدن به اهداف بزرگ و سرنوشت‌ساز زندگی خود نیز به خوبی عمل کنید.

این اهداف کوچک می‌توانند هر چیزی باشند. هر کاری که شما مدت‌هاست انجام آن را به تأخیر انداخته‌اید اما تمایل شدیدی برای به سرانجام رساندن آن دارید، از تمامی این‌ها می‌توانید استفاده کنید تا هدف مورد نظرتان محقق شود.

  1. پاسخ قانع‌کننده

فرض کنید که شما مایل هستید مبلغ بسیار زیادی پول به دست آورید. خب زمان آن رسیده که از خودتان بپرسید چرا؟ اگر بتوانید برای این چرا پاسخ منطقی ارائه دهید، بدون شک هدف شما هدفی درست و قابل‌دستیابی است که می‌توانید در مسیر رسیدن به آن موفق شوید.

در غیر این صورت از خودتان توقع نتایج جذاب و شگفت‌انگیزی را نداشته باشید. هدف شما زمانی به معنای واقعی ارزشمند است که بتوانید برای رسیدن به آن دلایل کافی را ذکر کنید. در غیر این صورت مطمئن باشید که هرگز به آن نخواهید رسید و بعد از مدتی و شوق دستیابی به آن را از دست خواهید داد.

هدف‌گذاری smart

هدف‌گذاری به روش اسمارت (smart)، یکی از بهترین روش‌های هدف‌گذاری است که می‌تواند جنبه‌های واقع بینانه و درست از هدف‌گذاری و مسیر رسیدن به آن را در اختیار شما قرار دهد. می‌توانید از این شیوه برای هدف‌های کوچک و یا بزرگ خود در هر زمینه‌ای که هستند استفاده کنید و میزان موفقیت خود را بسنجید. هدف‌گذاری مدل اسمارت از پنج مرحله تشکیل‌شده است که به آن هدف‌گذاری یا هدف نویسی مرحله‌ای نیز می‌گویند و در اصل این پنج مرحله، ویژگی‌هایی هستند که هدف شما باید داشته باشد.

  1. specific (مشخص و دقیق)

این کلمه به معنای مشخص و دقیق است. در اصل در این مرحله منظور این است که شما باید آنچه را که می‌خواهید و در ذهن دارید به‌صورت واضح و شفاف بشناسید و بدانید که قرار است دقیقاً به چه چیزی دست پیدا کنید.

در غیر این صورت توقع نداشته باشید که هدفتان محقق شود. زمانی که ذهن شما نتواند تصویر صحیحی از هدف داشته باشد، بدون شک نمی‌تواند مسیر رسیدن به آن را برای شما مشخص کند؛ بنابراین واجب و ضروری است که در ذهن یک تصویر مشخص از هدف خود داشته باشید.

  1. measurable (قابل‌اندازه‌گیری)

قابل‌اندازه‌گیری بودن یکی دیگر از ویژگی‌های یک هدف‌گذاری استراتژیک و صحیح است. باید بتوانید میزان پیشرفت خود را در زمینه این هدف بررسی کنید. در غیر این صورت از کجا متوجه می‌شوید که تا چه اندازه موفق عمل کرده‌اید؟ بنابراین یک هدف درست باید در طول زمان قابل‌اندازه‌گیری باشد تا بدانید تا چه حد جلو رفته و چه اندازه دیگر مسیر باید طی شود تا به آن دست پیدا کنید.

  1. achievable (قابل‌دستیابی)

در تعیین اهداف واقع‌بین باشید. درست است که توانایی‌های ذهنی انسان نامحدود است، اما فراموش نکنید توانایی شما باید با واقعیت سازگار باشد. به‌عنوان‌مثال فردی که نمی‌تواند راه برود، نباید هدف خود را قهرمان مسابقات دوومیدانی شدن قرار دهد! به‌این‌علت است که می‌گوییم هدف شما باید واقع‌بینانه و مطابق با حقایق زندگی‌تان باشد.

  1. relevant (در راستای هدف نهایی)

اهداف بزرگ معمولاً مجموعه‌ای از اهداف کوچکی هستند که در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند تا نهایتاً به بالاترین پله هدف بزرگ شما از برسند. به همین علت است که اهداف کوچک شما که تعیین می‌کنید باید مرتبط باهدف بزرگ‌تر و در مسیر رسیدن به آن باشند. در غیر این صورت نمی‌توانید توقع داشته باشید هدف بزرگ شما به‌یک‌باره و یک‌شبه محقق شود.

  1. timebound (تعیین مهلت زمانی)

برای رسیدن به اهداف خود مهلت زمانی صحیح تعیین کنید. بسیاری از اهداف یک‌شبه محقق نمی‌شوند؛ بنابراین باید برای آنها یک‌زمان واقع‌بینانه در نظر بگیرید. نه آنقدر زیاد و نه آنقدر کم که فرصت انجام فعالیت‌های لازم و مرتبط را نداشته باشید؛ بنابراین در تعیین اهداف خود به این نکته توجه کنید و تا حد امکان اهدافتان را طبق زمان‌بندی‌های درست و صحیح تعیین کنید.

هدفگذاری افراد موفق

افراد موفق به‌صورت متفاوتی فکر می‌کنند. همچنین به شکل متفاوتی رفتار می‌کنند. آن‌ها در راه رسیدن به هدف خود، مسیر متفاوتی را طی می‌کنند و به این صورت خودشان را از افراد دیگر متمایز می‌گردانند. افراد موفق الگوهای رفتاری و خصوصیاتی شبیه به یکدیگر دارند. «حتماً شانس خوبی داشته است…»، «نه احتمالاً پشتش به سرمایه پدرش گرم بوده…»؛ حتماً شما هم تاکنون با افرادی برخورد کرده‌اید که مواردی از این دست را دلیل موفقیت افراد می‌دانند اما مسئله به این سادگی نیست. نکته‌ای که در زندگی بسیار مهم می‌باشد، این است که هیچ‌وقت به طور شانسی و تصادفی به هدف بزرگی نمی‌رسید. بسیاری از محققان حوزه رفتارشناسی علت اصلی موفقیت افراد را نه شرایط یا نبوغ ذاتی بلکه برنامه‌ریزی صحیح می‌دانند.  افراد موفق برای مشخص کردن اهدافشان از رویکردهای روشمند استفاده می‌کنند که با تعریف موفقیت آغاز شده و با تهیه نقشه راه دنبال می‌شود. این روش مستلزم صبر و استقامت زیادی است اما در نهایت به نتایج فوق‌العاده ختم می‌شود.

مدیرعامل شرکت Aha که نرم‌افزار تهیه نقشه راه مورداستفاده بیش از ۱۵۰ هزار شرکت را توسعه داده می‌گوید:  هنگامی که مردم از من درباره برنامه‌ریزی سؤال می‌کنند پاسخ من به آنها یک‌چیز  است: باید ابتدا هدفتان را مشخص کنید. این هدف می‌تواند کاملاً مشخص بوده یا دامنه‌ی گسترده‌تری را در برگیرد، برای مثال ممکن است پاسخ شما «ایجاد اپلیکیشنی برای تعامل بهتر بین پزشکان و بیماران» بوده یا به‌صورت کلی‌تر «ایجاد فرصت‌های آموزشی مناسب برای افراد محروم از تحصیل» باشد. اگر با ویژگی‌ها و عادات افراد موفق آشنا شوید و شما هم مثل آن‌ها عمل کنید، دست‌یابی به اهداف اصلاً مسئله‌ی ناممکن و بعیدی نیست. کافیست یک سری کارها را به طور روزمره انجام دهید تا جزو عادات شما شوند. انجام این کارها شما را به هدف نزدیک می‌کند.

آشنایی با ویژگی‌ها و عادات افراد موفق، دست‌یابی به اهداف را تبدیل به مسئله‌ای ممکن و قابل‌دستیابی می‌کند

افراد موفق هدف‌گرا هستند

شما باید یک هدف ساز عادی باشید و خود را وقف کار کردن در اهداف مشخص و مکتوب هر روز از زندگی خود کنید و عادت‌های روزمره را شکل دهید. همه افراد بسیار موفق به‌شدت هدف‌گرا هستند. آنها دقیقاً می‌دانند که چه می‌خواهند و آن را نوشته‌اند.

افراد موفق ثبات دارند

هدف‌گذاری به انسان کمک می‌کند تا از سردرگمی نجات‌یافته و باعث تمرکز بیشتر ذهن می‌شود. تمرکز بیشتر، جلوگیری از هرز رفتن منابع و انرژی و توان فرد از فواید هدف‌گذاری است اما اکثر افراد یک‌بار هدفشان را یادداشت می‌کنند اما به خاطر عدم برنامه‌ریزی و پیگیری آن اهداف خود را به‌کلی فراموش می‌کنند. این افراد تمرکز بسیار زیادی بر روی هدف‌دارند. به‌اصطلاح از این شاخه به آن شاخه نمی‌پرند! به همین دلیل برنامه‌ی ثابتی را طراحی می‌کنند. برنامه ثابت این امتیاز را دارد که هدف‌های مهم و فعالیت‌های مربوط به آن‌ها را در اولویت قرار می‌دهید.

افراد موفق تمرکز بسیار زیادی بر روی هدف دارنـد و از ایـن شـاخه به آن شاخه نمی‌پرند!

تعیین هدف و برنامه‌ریزی روزانه

همه ما در طول روز به کارهای مختلفی مشغول می‌شویم و شاید از اهدافمان غافل شویم اما برنامه‌ریزی روزانه کمک می‌کند تا بدانید هر روز با انجام دادن وظیفه‌تان، چقدر به هدف خود نزدیک‌تر می‌شوید. افراد موفق برای هر روز خود اهداف کوتاه‌مدت تعیین می‌کنند. بهترین زمان‌ها برای تعیین اهداف روزانه، شب قبل از خوابیدن و یا صبح به‌محض بیدار شدن است. حتی اگر هدف بلندمدتی دارید باید آن را به قدم‌های کوچک تبدیل کنید. این قدم‌های کوچک همان اهداف روزانه هستند که باید آن‌ها را به انجام برسانید.

قانون 90/90/1

یکی از تأثیرگذارترین قوانینی که می‌توانید در هدف‌گذاری مانند افراد موفق و برنامه‌ریزی خود به کار برد، قانون 90/90/1 است که منجر به پیشرفت و تجربه صحیح می‌شود. بر اساس این قانون اگر می‌خواهید به هدف خاصی دست پیدا کنید باید در 90 روز، هر روز به مدت 90 دقیقه وقتتان را به انجام فعالیتی که می‌خواهید و در جهت رسیدن به مقصد فعالیت کنید. این قانون را می‌توانید در تمام زمینه‌های زندگی خود پیاده‌سازی کنید. به‌عنوان‌مثال اگر می‌خواهید وزنتان را کم کنید، برای کاهش وزن باید 90 روز، هر روز به مدت 90 دقیقه فعالیت تأثیرگذاری انجام دهید تا پس از 90 روز به آن دست‌یابید.

بر اساس این قانون اگر می‌خواهید به هدف خاصی دست پیدا کنید باید در 90 روز، هر روز به مدت 90 دقیقه وقتتان را به انجام فعالیتی که می‌خواهید و در جهت رسیدن به مقصد فعالیت کنید.

اطرافتان پرانرژی و هدفمند

ذهنیت، شخصیت و مهارت شما نتیجه تأثیرگذاری 5 نفر از افرادی است که در طول روز با آن‌ها در ارتباطید و رابطه نزدیکی با شما دارند. افراد هدفمند از اشتیاق و انرژی بالایی برخوردارند و دیدگاه مثبت خود را در زمینه‌های مخالف حتی غیر کاری با شما به اشتراک می‌گذارند اما معاشرت با افراد منفی نگر و شنیدن حرف‌هایشان، تنها باعث کاهش انرژی مثبت شما می‌شود. افراد موفق معمولاً به دنبال افراد موفق دیگر می‌گردند و با آن‌ها دوست می‌شوند. در پیدا کردن دوست دقت بیشتری به خرج دهید. در هر حوزه‌ای که فعالیت می‌کنید با افراد موفق مربوط به آن حوزه در ارتباط باشید.

تعداد صفحات

140

شابک

978-622-378-227-5

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.