242,200 تومان
تعداد صفحات | 173 |
---|---|
شابک | 978-622-378-650-1 |
فصل 1 6
مفهوم امامت 6
معنای امامت 7
معنای لغوی 7
معنای اصطلاحی در کلام اسلامی 7
منکران وجوب امامت 14
فصل 2 28
شبوه بیان امات در قرآن 28
امامت امامان در قرآن 34
فصل 3 48
احادیث اثبات امامت 48
تفسیر سوره حمد 133
عزت عامل سعادت 137
طمع عامل ذلت 138
تأکید بر جماعت 139
بحث روایتی 154
سیمای سوره کوثر 158
منابع و مآخذ 170
امامت واژه عربی است که به رهبری و اداره جامعه اشاره دارد و معمولاً برای توصیف جایگاه امام استفاده میشود. امام در لغت به معنای «پیشوا» یا فردی است که مورد اقتدا قرار میگیرد و در معنای عامش شامل امام هدایتگر و امام گمراهکننده است. در آثار کلامی و فقهی مسلمانان شیعه و سنی، به رهبر جامعه و دولت اسلامی امام گفته شدهاست. جامعه مسلمانان اصطلاح امامت را به مسئله جانشینی و خلافت پس از پیامبر اسلام مربوط میدانند و در این مورد دیدگاههای مختلفی دارند.
واژه امام بهصورت مفرد و جمع در آیههای متعددی از قرآن بهکار رفتهاست. به استناد منابع متعدد شیعه، تعدادی از آیههای قرآن از جمله آیههای ولایت، اکمال، تبلیغ و اطاعت مربوط به موضوع امامت هستند.
اگرچه متکلمان سنی امامت را امر اعتقادی نمیدانند و آن را مسئلهای فقهی بهشمار میآورند اما روایتهایی را مبنی بر شناخت امام در منابع خود نقل کردهاند. شیعیان نیز احادیثی به نقل از پیامبر اسلام گزارش کردهاند که حدیث غدیر و منزلت از مهمترین آنها محسوب میشوند. روایتهای متعددی از راویان شیعه و اهل سنت به نقل از پیامبر اسلام آورده شدهاست که تعداد جانشینان او را دوازده نفر معرفی کردهاند. در بعضی از این احادیث به تبار و نام این دوازده نفر اشاره شدهاست.
اهل سنت امامت را نوعی حکومت و ریاست بر مردم میدانند و به بیعت مردم با امام بهعنوان رهبر جامعه اسلامی معتقدند، درحالیکه شیعیان امامت را مقامی برای انسانهای خاص میدانند که از طرف خداوند به آنها اعطا شده و در امتداد نبوت پیامبر اسلام است. در میان اهل سنت و شیعیان بر مسائلی مانند راههای تعیین خلیفه، ویژگیها و گستره مسئولیتهای او اختلافنظر وجود دارد. علاوه بر این؛ در بحث امامت در باور شیعیان امامیه با عقاید دیگر فرقههای شیعی (زیدیه و اسماعیلیه) تفاوتهایی موجود است. از نقاط مشترک باورهای اهل سنت و شیعیان میتوان به وجوب اطاعت از امام نام برد که با وجود اختلافنظرها در بخشهای مختلف امامت؛ هر دو گروه اطاعت از امام را واجب و ضروری میدانند.
معنای امامت
معنای لغوی
در زبان عربی امامت مصدر مره از واژه عربیِ امام است که معمولاً برای توصیف جایگاه امام استفاده میشود. [۱] امام در لغت به کسی گفته میشود که مقدّم و مقتدای مردم باشد و مردم او را پیشوا و رهبر و راهنمای خود قرار دهند؛ بنابراین تعریف، امامت در صورتی تحقق مییابد که گروهی از فردی اطاعت کنند و در مقابلش تسلیم باشند.
ابن فارس لغتشناس سنی مذهب، در تعریف معنای امام در معجم المقاییس اللغة آوردهاست که امام، کسی است که به او اقتدا شود و در امور مقدم داشته شود. ابن منظور زبانشناس شافعی مذهب، در کتاب لسان العرب در تعریف امامت آوردهاست: «امامت یعنی گروهی را امامت کرد و به گروهی امام شد؛ بلکه بر آنها مقدم شد. این حقیقت امامت است؛ و امام همه آن کسانی را گویند که عدهای به آنان اقتدا کنند؛ اعم از اینکه به راه راست یا گمراه باشند.» بنابراین، «امام» در لغت معنای عامی دارد که شامل هر دو معنای امام هدایتگر و امام گمراهکننده میشود. راغب اصفهانی لغتشناس سنی مذهب، نیز در معنای امام چنین مینویسد: «کسی یا چیزی که بدان اقتدا کنند؛ چه برحق باشد و چه بر باطل. امام هم بر انسانی که به قول و فعل او اقتدا شود و هم به کتاب آسمانی یا غیر آن هم گفته میشود.»
معنای اصطلاحی در کلام اسلامی
واژه «امام» در اصطلاحات و امور مختلف، معانی گوناگونی دارد. از این واژه برای اشاره به قرآن، پیامبر اسلام، جانشین پیامبر، امام در نماز جماعت، فرمانده سپاه، راهنمای مسافران، ساربان و راهنمای شتران، چوب و ریسمان، تراز در ساختمان، راه پهن و آشکار و دانشمندی که از او پیروی میشود؛ استفاده میشود. همچنین به نوشته رابرت گلیو در دانشنامه جهان اسلام، رهبر و مرجع، نمونه و الگو از معانی کلمه امام هستند. با وجود اینکه معمولاً مسلمانان به کسی که نمازگزاران در نماز به او اقتدا میکنند، امام میگویند اما این واژه در مفهوم خاص و جهانی آن و در آثار فقهی مسلمانان برای اشاره به رهبر و رئیس امت مسلمان بهکار میرود. امامت از دیدگاه اهل سنت نوعی حکومت و ریاست بر مردم است و امام از طریق بیعت با مردم معین میگردد، اما در اعتقاد شیعیان امامت مقامی است که خداوند به عدهای از انسانهای خاص دادهاست و این مقام در امتداد و استمرار نبوت پیامبر اسلام قرار دارد. محمد یزدی مطلق پژوهشگر شیعی، در تعاریف اصطلاحی امامت از دیدگاه فرقههای شیعه و سنی از سه تعریف نام میبرد: ریاست و زعامت در امور دین و دنیای مردم، ریاست و زعامت در امور دین و دنیا بهعنوان خلیفه پیامبر، تحقق بخشیدن برنامههای دینی اعم از حکومت به معنای وسیع آن و اجرای حدود و احکام خدا و اجرای عدالت اجتماعی. تفتازانی و ماوردی از علمای اهل سنت، نیز در تعریف امامت از ریاست و رهبری عامه در دین و دنیا با عنوان خلیفه پیامبر نام میبرند و آن را جایگاهی برای جانشینی پیامبر در پاسداری از دین و سیاست دنیا میدانند. همچنین بر اساس گزارش رشید رضا از اندیشمندان اهل سنت، سه واژه هممعنای «خلافت»، «امامة العظمی» و «امارة المؤمنین» بر ریاست و رهبری حکومت اسلامی که بر پایه مصالح دین و دنیای مسلمانان استوار باشد، به کار میروند. معنای اصطلاحی «امامت» در موسوعة الفقهیة یکی از آثار فقهی شیعی، ریاست عامه در دین و دنیا بهعنوان خلیفه و جانشینی پیامبر اسلام آمده و برای تمایز با امامت جماعت در نماز، آن را با عبارت «امامت الکبری» معرفی کردهاست. ازنظر ابن خلدون، دانشمند سنی مذهب، امامت همان خلافت و جانشینی از مقام صاحب شرع یعنی پیامبر در نگاهبانی از دین و دنیاست. در همین راستا؛ استفاده از دو اصطلاح هممعنا و مترادف «خلیفه» و «امام» در میان مسلمانان رایج شدهاست. مسلمانان اهل سنت، معمولاً اصطلاح امام را بیشتر به جهت احترام و لقب افتخاری برای متکلمان و علمای برجسته خود مانند ابوحنیفه، شافعی، مالک بن انس، احمد بن حنبل، غزالی و محمد بن عبده بهکاربردهاند. در حالیکه آنها به شخصی که جانشین و قائممقام پیامبر اسلام در اجرای احکام شرعی و رئیس مسلمانان در امور دین و دنیاست، خلیفه میگویند. بنا به گزارش دانشنامه اسلام و جهان مسلمین، مسلمانان سنی مذهب از قرن نهم میلادی به بعد؛ برای توصیف عالمان و پیشوایان دینی خود از واژه امام استفاده کردهاند و عنوانهای خلیفه، سلطان، امیر و شیخ برای اشاره به رهبران سیاسی آنها بودهاست؛ اما در میان شیعیان، امام به جانشین پیامبر اسلام که فردی معصوم است، اشاره دارد.
۱ – پنج محور در بحث امامت
مباحث امامت بر پنج محور کلی استوار است: ۱. حقیقت یا چیستی امامت (ما الإمام؟)؛ ۲. وجوب و وجود امام (هل الإمام؟)؛ ۳. فلسفه و غایت امامت (لم یجب وجود الإمام؟)؛ ۴. صفات و ویژگیهای امام (کیف الإمام؟)؛ ۵. تعیین امام در هر زمان (مَنِ الإمام؟). [۱][۲]
چهار مبحث نخست، مباحث کلی امامت (امامت عامه) را تشکیل میدهد و مبحث اخیر مربوط به امامت خاصه است؛ بهعبارتدیگر مسائل کلّی و عمومی امامت، مربوط به امامت عامّه است و مسائل مربوط به مصداق شناسی امام و اینکه امامان پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) چه کسانی بودهاند، مسائل امامت خاصّه است. مباحث امامت خاصه در مدخلهای مناسب تبیین خواهد شد. چنانکه پارهای از مباحث کلی امامت نیز که از اهمیت یا گستردگی خاصی برخوردارند مدخلهای مستقلی خواهند داشت.
عصمت امام، افضلیت امام و علم امام از این گونه مباحثاند. در این مقاله دیگر مباحث کلی امامت بررسی خواهد شد.
۲ – تعریف امامت
امامت در لغت به معنای پیشوایی و رهبری است و امام، فرد یا چیزی است که به او اقتدا میشود. در کتابهای لغت برای امام مصادیقی برشمرده شده است که عبارتاند از: قرآن کریم، پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، امام در نماز جماعت، فرمانده سپاه، راهنمای مسافران، ساربان و راهنمای شتران، چوب و ریسمان، تراز در ساختمان، راه پهن و آشکار، دانشمندی که از او پیروی میشود. [۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹]
۳ – کاربردهای واژه امام در قرآن
واژه امام در قرآن کریم کاربردهای گوناگونی دارد که به دو دسته بشری و غیر بشری تقسیم میشوند: کاربردهای غیر بشری امام عبارتاند از: لوح محفوظ، [۱۰] راه آشکار [۱۱] و کتاب آسمانی حضرت موسی. [۱۲] کاربردهای بشری امام در قرآن دو گونه است: حق و باطل. مصادیق امام حق عبارتاند از: پیامبران الهی، [۱۳][۱۴][۱۵] بندگان شایسته خداوند [۱۶] و مستضعفان. [۱۷] پیشوایان کفر و از آن جمله فرعون و دستیاران او مصادیق امام باطل در قرآن کریم میباشند [۱۸][۱۹] در آیهای نیز امام بهگونهای به کار رفته است که همه کاربردهای پیشین را شامل میشود: (وَیَوْمَ نَدْعُو کُلّ أُناس بِإِمامِهِم). [۲۰] پیامبران الهی، کتابهای آسمانی، نامههای اعمال و هر کس که در دنیا از او پیروی شده است، وجوهی است که مفسران درباره مقصود از امام در آیه یاد شده گفتهاند. [۲۱]
۲ – تعریف امامت
چند دیدگاه در تعریف امامت وجود دارد.
۴.۱ – دیدگاه متکلمین
مجموع تعریفهایی که متکلمان اسلامی برای امامت بیان کردهاند دو دسته است: تعریفهای عام که نبوت را نیز در برمیگیرد و تعریفهای خاصی که شامل نبوت نمیشود. عبارت: «الإمام الذی له الریاسة العامة فی الدین والدنیا جمیعاً [۲۲] امام کسی که دارای رهبری عمومی در مسائل دینی و دنیوی است» و عبارتهای دیگری همانند آن تعریفهای عام امامت میباشد. [۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷] در این تعریفها به خلافت یا نیابت از پیامبر اشاره نشده است، بدینجهت، نبوت را نیز شامل میشود، ولی دسته دوم، تعریفهایی است که قید خلافت یا نیابت از پیامبر در آنها آمده است و بدینجهت شامل نبوت نمیشود. دو نمونه از این تعریفها به قرار ذیل است:
۱. «الإمامة ریاسة عامة فی الدین و الدنیا لشخص من الأشخاص نیابة عن النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)؛ امامت، رهبری عمومی در امور دین و دنیا و برای فردی از افراد بهعنوان نیابت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است». [۲۸][۲۹][۳۰]
۲. «الإمامة خلافة الرسول فی إقامة الدین بحیث یجب اتباعه علی کافة الأمة؛ امامت عبارت است از جانشینی پیامبر در اجرای دین، بهگونهای که پیروی از او بر همه مسلمانان واجب است». [۳۱][۳۲][۳۳]
۴.۲ – دیدگاه امام خمینی
امام خمینی نیز در بیان تعریف و حقیقت امامت به دو محور حکومت ظاهری و معنوی توجه داشته و امام را منصوب از ناحیه خداوند که دارای ولایت باطنی است میداند که متصدی قوه مجریه و حافظ نظام اسلام است. ایشان مقام امامت را رفیع و مهمتر از قرآن دانسته که بدون آن، قرآن بهطور کامل اجرا نمیشود و لغو و بیهودگی شریعت لازم میآید. [۳۴][۳۵] حضرت امام، امامت را یک اصل الهی برخاسته از متن دین برای راهبری جامعه میداند که بدون آن سعادت جامعه تحقق نمییابد و این اصل از اصول مذهب به شمار میآید. [۳۶][۳۷] به اعتقاد امام، مقام امامت صرفاً یک مقام اعتباری نیست بلکه یک منصب حقیقی الهی است که پیامبر از طرف خداوند مأمور به نصب، جعل و تصریح آن بوده است. [۳۸][۳۹] از آنجا که امامت دو جنبه ظاهری و باطنی دارد که جنبه ظاهری آن تشکیل حکومت و جنبه باطنی آن، به ولایت تعبیر میشود که صاحب این مقام باطنی، انسان کامل و حجت واقعی خدا بر روی زمین است [۴۰] و کسی شایسته این مقام است که بتواند وحدت و کثرت را با هم جمع کند. داشتن این مقام معنوی، سبب نصب امام در مقام ظاهری و حکومت است که نتیجه آن تشکیل حکومت و عدالت واقعی در جامعه خواهد بود، بهنحویکه مورد رضایت خداوند است. [۴۱][۴۲] به باور امام خمینی، امام نگهبان دین و حافظ نظام اسلامی و حافظ وحدت مسلمانان است که تنها با وجود او احکام دین و اجرای آنها استمرار مییابد؛ بنابراین امام تداوم نبوت برای اجرای احکام الهی و نبود امام سبب از بین رفتن دین و تغییر و دگرگونی در آن است. [۴۳][۴۴]
۵ – اطلاق لفظ خلافت بر امام
رهبری امت اسلامی پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هم خلافت نامیده میشود و هم امامت؛ چنانکه کسی که عهدهدار این مقام میشود هم خلیفه نام دارد و هم امام. از آن جهت که مردم باید از او پیروی کنند و او پیشوای آنان است، امام نامیده میشود و از آن جهت که رهبری او بهعنوان جانشینی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است، خلیفه نام دارد. بر این اساس، امام در شریعت اسلامی خلیفة الرسول است. در اینکه آیا میتوان او را خلیفة الهد نیز نامید دو قول است، برخی آن را جایز دانسته و برخی دیگر آن را مجاز نشمردهاند. [۴۵]
در روایات اهلبیت (علیهمالسلام) از امامت بهعنوان خلافة الهش وخلافة الرسول یاد شده است: «الإمامة خلافة الله وخلافة الرسول». [۴۶]
۵.۱ – امامت رهبری امت اسلام
از مطالب پیشین به دست آمد که تعریف امامت به رهبری امت اسلامی در امور دینی و دنیوی آنان بهعنوان جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) موردقبول همه فرق اسلامی است. [۴۷][۴۸] متکلمان اهل سنت در پاسخ این اشکال که با گزینش امام توسط مردم چگونه او جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میباشد؟ گفتهاند: جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم امکانپذیر است و انتخاب مردم از گونه دوم خواهد بود. [۴۹]
بهعبارتدیگر، بیعت و انتخاب مردم در تعیین امام موضوعیت ندارد، بلکه جنبه طریقی دارد، مانند طریقیت قیاس و اجماع در دلالت بر احکام شرعی. [۵۰]
۶ – قید، بالأصالة فی دار التکلیف در تعریف امامت
برخی از متکلمان قید «بالأصالة فی دار التکلیف؛ رهبری اصالی در سرای تکلیف» و عبارتهایی همانند آن را به تعریف امامت افزودهاند [۵۱][۵۲][۵۳] مقصود آنان این است که رهبری امام اگرچه نسبت به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیابی است، ولی نسبت به کسانی که در سرای تکلیف هستند و از دنیا نرفتهاند اصالی است. بر این اساس تعریف امامت کسانی را که از طرف امام نیابت دارند، هر چند گستره رهبری آنان عمومیت داشته باشد، شامل نخواهد شد، زیرا رهبری آنان نیابی است، نه اصالی.
۷ – تعریفهای دیگر از امامت
در برخی از عبارات، امامت به رهبری عمومی در دین تعریف شده است [۵۴] مقصود آنان این نیست که رهبری سیاسی و اجتماعی مسلمانان از دایره امامت خارج است، بلکه مقصودشان این است که این مسئله نیز صبغه دینی دارد. [۵۵]
۸ – جایگاه امامت
مسئله امامت در تفکر اسلامی جایگاه بسیار بالایی دارد. قرآن کریم امامت را برتر از نبوت دانسته است، زیرا درباره ابراهیم خلیل، یادآور شده است که او پس از آنکه دارای مقام نبوت بود، مورد آزمونهای ویژهای قرار گرفت و آنگاه مقام امامت به او اعطا گردید. [۵۶]
در روایات اهلبیت (علیهمالسلام) بر این مطلب تصریح و تأکید شده است.
[۵۷][۵۸][۵۹][۶۰][۶۱]
۸.۱ – جایگاه امامت در آیه اکمال دین
از احادیثی که در شأن نزول آیه «إکمال دین» [۶۲] روایت شده است نیز جایگاه بالای امامت به دست میآید. مطابق این روایات، آیه مزبور ناظر به واقعه غدیر خم است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به فرمان خداوند، علی (علیهالسلام) را بهعنوان پیشوای امت اسلامی پس از خود معرفی کرد [۶۳][۶۴] بر این اساس، امامت آموزهای اسلامی است که دین اسلام با آن به کمال مطلوب خود رسیده است؛ چنانکه آیه «تبلیغ» [۶۵] نیز بیانگر این مطلب است، زیرا مطابق این آیه و با توجه به روایات شأن نزول آن، امامت علی (علیهالسلام) از چنان جایگاهی برخوردار بوده است که اگر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آن را ابلاغ نمیکرد، گویی رسالت الهی خویش را ابلاغ نکرده است. [۶۶][۶۷]
۸.۲ – جایگاه امامت در مفاد آیه ۷۱ سوره اسراء
(یَوْمَ نَدْعُو کُلّ أُناس بإِمامِهِمْ) [۶۸] این است که روز قیامت هر گروه و جمعیتی با نام پیشوایشان مورد خطاب قرار میگیرند؛ چنانکه در حدیثی که شیعه و اهل سنت از امام رضا (علیهالسلام) روایت کردهاند، آمده است که روز قیامت هرگروهی را با نام کتاب آسمانی و سنت پیامبر و امام زمان آنها فرا میخوانند [۶۹] از آیه و حدیث یاد شده نیز میتوان به اهمیت مسئله امامت پی برد.
تعداد صفحات | 173 |
---|---|
شابک | 978-622-378-650-1 |