کتاب آموزش‌وپرورش در مسیر توسعه

کتاب آموزش‌وپرورش در مسیر توسعه

169,400 تومان

تعداد صفحات

119

شابک

978-622-378-444-6

فهرست

فصل 1 9
مفهوم آموزش‌وپرورش 9
تاریخچه ‌آموزش‌وپرورش 13
نخستین دانشگاه 16
اهداف آموزش‌وپرورش در ایران باستان 17
تحولات آموزش‌وپرورش در طول زمان 20
فصل 2 27
اهميت نظام آموزش‌وپرورش 27
اهداف كلي آموزش‌وپرورش جمهوري اسلامي ايران 28
اهميت آموزش‌وپرورش دوره ابتدايي 29
وظايف وزارت آموزش‌وپرورش 30
خلاصه ای از وظایف نظام آموزش‌وپرورش 35
فصل 3 39
نقش معلم در فرایند آموزش‌وپرورش 39
فصل4 49
بررسی ویژگی های آموزش‌وپرورش کارآمد 49
گستره ی آموزش‌وپرورش نوین 52
آموزش‌وپرورش کارآمد در آینه ی تجارب سایر کشورها 55
جایگاه فراگیران در سیستم آموزشی 59
توجه به خلاقیت فراگیران 62
آموزش‌وپرورش اثر بخش 62
دانش و مهارت‌هاي حرفه‌اي 68
ويژگي‌هاي معلمان اثربخش 69
تعهد و انگيزش 72
فصل5 75
موانع توسعه آموزش‌وپرورش در کشور های جهان سوم 75
نظر انسانی و نظر رحمانی 78
ویرانی آبادگر 79
اندر ستایش جهل 80
تربیت بلامحوری در مقابل نازپروری 80
تشخیص و ترغیب قبل از تعلیم و تربیت 81
تربیت طبیعی مبتنی بر درون مایه های فطری 81
توصيه‌هاي راهبردي 89
فصل6 91
مدیریت آموزش‌وپرورش 91
وظايف مديران آموزش‌وپرورش 93
طرح و برنامه ريزيهاي آموزش‌وپرورش 93
رعايت مقررات انضباطي کارکنان 98
فصل7 101
آموزش‌وپرورش در عصر جهانی شدن 101
تعریف مفهوم جهانی‌شدن 103
تاریخچه جهانی شدن آموزش‌وپرورش 104
نظریه دانش جهانی چیونگ چنگ 112
دیدگاه موافقین جهانی‌شدن در آموزش‌وپرورش 112
دیدگاه مخالفین جهانی‌شدن در آموزش‌وپرورش 113
منابع و مآخذ 115

 

 

نقش معلم در فرایند آموزش ‌و پرورش

معلمان نقش مهمی در اجرای برنامه‌های آموزش ‌و پرورش در سطح یک جامعه دارند. این نقش با سطح کارآیی معلمان در عمل‌کرد کار در جایی که منابع آموزشی کم‌یاب هستند، به چالش کشیده می‌شود. معلمان با استفاده بهینه از منابع موجود در تولید حداکثر بازده با چالش‌هایی روبه‌رو هستند. تحقق کار آموزشی در مدارس یک فعالیت پیچیده است. مشکلات دست‌یابی به کار آموزشی در مدارس در این واقعیت قرار دارد که آموزش مقوله‌ای است که به افراد مربوط می‌شود؛ که هر یک از افراد ویژه‌گی‌های خاصش را دارند که در آن صورت با یک‌دیگر متفاوت است، رویکرد آموزشی برای همه متفاوت است و متفاوت اجرا می‌شود. معلم کسی است که در تحقق کار آموزشی در مدرسه نقش اصلی را دارد. معلم به‌عنوان عامل مهمی در تحقق کار آموزشی در چندین بعد، مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. از پیش‌رفت حرفه‌ای وی در رابطه با تغییر فردی به‌عنوان شخصیت اصلی و حرفه‌ای و آموزشی و هم‌چنین در بعد تغییر مدارس به‌عنوان یک نهاد آموزشی سازمان‌یافته. بنا بر این سطح آماده‌گی حرفه‌ای و اخلاقی وی باید لذت‌بخش باشد تا بتواند نقش مهم و حیاتی‌اش را در پیش‌رفت دانش‌آموزان که آینده‌های یک جامعه می‌باشند، به خوبی انجام دهد.

کی از اساسی‌ترین مولفه‌های تعلیم و تربیت، معلم است. اگر فرآیند آموزش ‌و پرورش را به کاروانی تشبیه کنیم، بدون شک معلم قافله‌سالار این کاروان است. اگر این قافله‌سالار تمام خم و پیچ‌ها و نشیب و فرازهای مسیر را نداند، کاروان را به بیراهه خواهد برد. پس اگر معلم در وظیفه‌اش اغفال کند، نه‌تنها اهداف تعلیم و تربیت محقق نمی‌شود که آموزش ‌و پرورش ماهیت خود را از دست می‌دهد.

خستین صفت یک معلم شایسته، مسلط بودن به رشته‌ای است که درس می‌دهد و دانش و آگاهی او رابطهء مستقیم با موفقیت او دارد. اگر معلمی این شاخصه را نداشته باشد، امکان بروز چند مشکل وجود دارد:

الف) برای پوشاندن ضعف خود، اصول را مراعات نمی‌کند و به پرخاشگری، دیکتاتوری و ایجاد جو رعب و ترس می‌پردازد; تا شاگردان را از سوال کردن، چون و چرا کردن و ابراز توانایی‌هایشان منع کند. در این صورت شاگردان در درازمدت انسان‌هایی خنثی می‌شوند که نه نظر می‌دهند، نه سوال می‌کنند و نه در کارهای گروهی مشارکت.

ب) اشتباه درس می‌دهد و معلومات وارونه و به دور از حقیقت را به شاگردان انتقال می‌دهد; که در هر دو صورت لطمهء بزرگی به روند آموزش ‌و پرورش می‌زند. روش‌مند بودن دیگر نیاز معلم است. گرچه یک سلسله روش‌های پذیرفته شده در تعلیم و تربیت وجود دارد، اما روش‌ها متناسب با تحولات باید تغییر کنند و در عین حال، هر معلم موفق روش‌های مخصوص خود را هم دارد؛ زیرا او در نتیجهء مواجهه با مسایل آموزشی و تربیتی، تجربه کسب کرده است و می‌تواند زمینهء رقابت سالم، جست‌وجو و کنجکاوی و حس تقدم در فعالیت‌های صنفی را برای فردفرد اعضای صنف خلق کند. معلمی موفق است که وقتی سوالی را در صنف مطرح می‌کند بیش‌تر از نصف شاگردان، دست بالا کنند و در حل یا پاسخ سوال یکی بر دیگری سبقت‌گیرد نه این‌که کسی حاضر نشود سوال را جواب بگوید.

طراحی و برنامه‌ریزی آموزشی، تمرکز آموزش بر یک یا بیش از یک هدف، توسعهء توانایی دانش‌آموز برای یادگیری دانش، مهارت و تفکر، تلفیق مهارت، محتوا و فرآیند تفکر، پیشنهاد اهدافی که یادگیرنده را تحریک می‌کند و ارایهء تجارب متناسب با رشد یادگیرندگان از ویژگی‌های معلم است. همچنین برای ایجاد فضای یادگیری ارتباط در نقش مثبت و حمایت‌کننده، ایجاد تعامل و توازن محترمانه در کلاس، حساسیت نسبت به تفاوت‌های علمی، فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی و انعطاف‌پذیری و تطبیق فرآیند کلاس با مقتضای محیط می‌تواند راهگشا باشد.

 

در اجرا و ادارهء آموزش معلم باید نکاتی چون تبیین استانداردهای اختصاصی، پیوند دانش پیشین دانش‌آموز با یادگیری، استفاده از راهبردهای چندگانه یادگیری، راهنمایی دانش‌آموزان در بیان کردن و توضیح دادن نسبت به عملکرد، آسان کردن مهارت‌های بین فردی، استفاده از چشم‌انداز مختلف در تطبیق دانش با تجارب یادگیری دانش‌آموز و استفادهء بهینه از زمان را در نظر بگیرد.

معلم می‌تواند برای ارزیابی و ابلاغ نتایج یادگیری به بررسی وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان، ثبت و بررسی فرآیند آموزش در دفاتر مربوطه، استفاده از ارزشیابی و منابع اطلاعاتی چندگانه، ترغیب دانش‌‌آموز به خودسنجی با ملاک‌های مقرر و توجه به عملکرد بعدی و اهتمام به ارزشیابی فرآیندی و به کارگیری ابزارهایی چون پوشهء ‌کار، چک‌لیست، آزمون عملکردی و… وقت داشته باشد، تقویت میل به مطالعه و کتابخوانی در دانش‌آموز، تحلیل فردی و جمعی تاثیر تجارب یادگیری و ارزیابی میزان اثربخشی آموزش و تحلیل نتایج نیز از راه‌های تعمیق آموزشی و ارزیابی آن است.

نقشی که معلم بازی می‌کند به یک مؤلفه بسیار مهم بدل شده است، در واقع می‌توان گفت که او سازنده‌ی بی‌مناقشه ملت است. معلم در کنار والدین دانش‌آموز اندر القای ارزش، نگرش و رفتارهایی خاص در آن‌ها از اوان کودکی نقش برازنده‌ای دارد.

در یک محیط چالش‌برانگیز، در هر مدرسه یا دانشکده، همه‌چیز در درجه اول به معلم بسته‌گی دارد. معلم بایستی، درک عمیق اجتماعی و بینش روان‌شناختی مناسب داشته باشد تا با فراهم کردن یک رابطه دوستانه و در عین حال اکادمیک، شاگرد در نزد او احساس راحتی داشته باشد و بتواند در موقع نیاز به او مراجعه کند. از یک سو، نحوه انتقال دانش به شاگرد از موارد بسیار کلیدی رابطه شاگرد معلم است، معلم بایستی بر علاوه تشویق شاگردان، روش آسانی را برای انتقال دانش مد نظر بگیرد، او بایستی از نقش این دانش در شکوفایی شاگرد در حوزه مربوطه‌اش آگاه باشد و آن را به شاگرد بیاموزاند. معلم یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اجتماعی است، بر این مبنا، معلم قهرمان مقدس مدیریت، دارنده واقعی محصول آموزش ‌و پرورش و کلیدی است برای موفقیت دانش‌آموزان. نقش سیستم درسی برای پیاده کردن این اهداف از سوی معلم قابل ذکر هست که در بین مقاله به آن اشاره خواهم کرد.

نقش تربيتي معلم ازديدگاه مكاتب و نظريه هاي تربيتي

بخشي از بحث معرفت شناسي مكاتب مختلف به موضوع تعليم وتربيت و به ويژه نقش كليدي معلم پرداخته شده است كه در اينجا به بعضي از آنها اشاره خواهد شد.

ايد آليسم

اولين مكتب فلسفي نظامدار است كه به دست افلاطون پايه گذاري شد. در اين مكتب معلم مهمترين عنصر در نظام مدرسه است؛ و نقش راهنما، هدايتگر وتسهيل كننده يادگير ي را بر عهده دارد. او انتقال دهنده ميراث فرهنگي است؛ و ازنظر اخلاقي وعقلي سرمشق دانش آموزان وبرتر از آنهاست. وظيفه او گرفتن دست كودك ورساندن او به عالي ترين درجه كمال است.

رئاليسم

اين مكتب براي  معلم مقام ارجمندي قائل است و او را مسئول مي داند كه دانش آموزان را به فعاليت شخصي وادارد و امكان بحث و انتقاد را به ايشان بدهد و كنجكاوي ايشان را برانگيزاند.

طبيعت گرايي

در اين مكتب طبيعت، بهترين معلم كودك است وساير عناصر واسطه هاي تحقق پرورش طبيعي هستند. معلم فقط نقش راهنماي كودك را بر عهده دارد كه كودك را به خودآموزي برمي انگيزاند. معلم بايد ازهر نوع تلقين افكار و نظريه ها و داوريهاي اخلاقي به دانش آموزان اجتناب كند.

 پراگماتيسم

معلم در اين مكتب يك منبع ايجا د محيط يادگيري مناسب براي دانش آموزان است. اگر چه اين مكتب به طور كلي دانش آموز محور است؛ ليكن تاكيد زيادي روي نقش حساس معلم دارد و او را اسوه اخلاقي وفرهنگي مي داند.

اگزيستانسياليزم

در اين مكتب معلم به دانش آموزان كمك مي كند كه انتخابهاي خود را انجام داده وآگاهي هاي خود را افزايش دهند.

تحليلي

معلم در اين مكتب بايد دانش آموزان رابه داشتن گرايش علمي وذهني باز وعيني تشويق كند و فعاليتهاي آموزشي خود را برپايه تجربه هاي شخصي يادگيرنده وحل مسئله به وسيله خود آنها انجام دهد. چون فهم وتحليل زبان در كلاس درس وكاربرد صحيح كلمات وروشن سازي مفاهيم اهميت فراواني دارد. معلم در اين زمينه نقش حساس ومهمي برعهده دارد.

پست مدرنيسم

اين جريان فكري معلم را انديشمندي رهايي بخش و روشنفكري تحول آفرين به شمار مي آورد كه مشخصه هايش شجاعت اخلاقي و نقادي است. او فراهم آورنده شرايطي است كه خود و دانش آموزان تجربياتشان را باز انديشي كنند. روابط ظالمانه را بشناسند، بيان كنند و راههايي نيز براي رفع آن ارائه دهند. در پست مدرنيسم معلمان، پيشكسوتان و راهنماياني هستند كه نقش هماهنگ كننده تجارب يادگيري را بر عهده دارند. نقش آنها بيشتر آموزش “چگونه ياد گرفتن”به دانش آموزان است. آنها در انگيزه دهي، تسهيل جريان يادگيري و تسهيل خلاقيت دانش آموزان نقش اساسي دارند. در پست مدرنيسم دانش آموزان و معلم با هم ياد مي گيرند.

نقش یک معلم

معلم، نقش کلیدی برای فراهم کردن محیط مناسب برای دانش‌آموزان دارد، زیرا سال‌های اول مدرسه برای دانش‌آموزان بسیار مهم است. معلم باید احترام، مراقبت و بدل به یک الگوی شود. او در مقابل باید یک محیط دلپذیر برای شاگردان فراهم کرده، با آن‌ها درست رفتار کند و آن‌ها را از طریق جاده موفقیت راهنمایی کند. یک معلم خوب کمک می‌کند تا دانش‌آموز توانایی‌های خودش را کشف کرده و به یک انسان بهتر بدل شود و سر آخر در ارزش‌آفرینی در جامعه سهم داشته باشد. بنا بر این وظیفه معلم است که توانایی‌هایش را در این کشور به کار گیرد. آینده کشور را روشن کند. معلم، مسوولیت بزرگی را در صنفش بر عهده دارد. یک دلیل این است که همه دانش‌آموزان به او بسته‌گی دارند. هر آن‌چه معلم می‌گوید تأثیر ژرفی روی دانش‌آموزان دارد و حتا احساسات (اعم از پرخاش‌گری و یا عطوفت) معلم در هنگام تدریس می‌تواند روی روان دانش‌آموزانش تاثیر عمیقی بگذارد.

 

اثربخشی یک معلم

هر شخصی دوست دارد در موقعیت‌های مختلف و به خصوص شغل خود، فردی موثر، موفق و مطرح باشد و به او با چشم منفعل، بی‌تفاوت، تاثیرپذیر صرف، گوشه‌گیر و ناکارآمد نگاه نشود و تمایل دارد بتواند بر محیط کاری خودش، همکاران، مدیران و مافوقان و غیره تاثیر مثبت بگذارد. اثربخشی معلم نقش مهمی در فرایند یادگیری دارد. یک معلم موثر تصویر نامتحرک از پیش برساخته شده را برای دانش‌آموزان ایجاد نمی‌کند بلکه به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا با درک موارد ارزنده در حوزه مربوطه، دیدگاه‌شان را ایجاد کنند. با درک مشکلات دانش‌آموزان و کمک به آن‌ها، جالب‌تر کردن هر موضوع، با کنترل کلاس، عادلانه بودن با دانشجویان هنگام برخورد با آن‌ها. اثربخشی معلم افزایش می‌یابد. این تاثیرگذاری محصول تعدادی از متغیّرها است. متغیرهای تحصیلی، تسلط بر موضوع، سطح معنایی، عشق به کودکان، رضایت شغلی، تدریس. تجربه، رشد حرفه‌ای، سن معلم، تکنیک‌های مورد استفاده در تدریس و غیره. از بین همه این متغیرها مهم‌ترین متغیر، دانش، شخصیت و مهم‌تر از همه نحوه تعامل او با دانش‌آموزان است. معلمان مؤثر کسانی هستند که توانایی تحقق نتایج یادگیری مورد نظر را نشان می‌دهند.

نقش‌های متفاوت یک معلم برای مدیریت صنف

کنترل‌کننده: معلم مسوولیت کامل در یک کلاس دارد که دانش‌آموزان چه کار انجام می‌دهند، چه می‌گویند و چگونه می‌گویند.

تشویق‌کننده: معلم دانش‌آموزان را به مشارکت تشویق می‌کند و به دانش‌آموزان پیشنهادهایی می‌دهد که چگونه یک فعالیت را به پیش ببرند. معلم باید در وقت لازم به دانش‌آموزان کمک کند.

منبع: معلم به گونه‌ای، مرکز منابع برای دانش‌آموزان است که در صورت نیاز می‌تواند به دانش‌آموزان کمک کند و یا هم در هنگام (کاملاً ضروری) به‌عنوان یک منبع، معلم می‌تواند دانش‌آموزان را به استفاده از منابع موجود مانند انترنت هدایت کند.

ارزیابی‌کننده: معلم این نقش را بر عهده دارد تا ببیند دانش‌آموزان چقدر خوب عمل می‌کنند یا چقدر خوب از عهده مسوولیت‌های پذیرفته‌شده به آن‌ها برآمده‌اند. این ارزیابی معلم را کمک می‌کند تا به مشکلات دانش‌آموزان رسیده‌گی نماید.

سازمان‌دهنده: شاید این شاخصه سخت‌ترین و مهم‌ترین نقش معلم باشد. موفقیت بسیاری از فعالیت‌ها به سازمان‌دهی خوب دانش‌آموزان بسته‌گی دارد که دانش‌آموزان دقیقاً چه کارهایی در آینده انجام دهند. ارائه دستورالعمل‌ها در این نقش و هم‌چنین تنظیم فعالیت‌ها بسیار مهم است. سازمان‌دهنده هم‌چنین می‌تواند به‌عنوان دست‌یار خدمت کند. این نقش هم‌چنین به معلم اجازه می‌دهد تا با فراگیران هم‌آهنگ شود.

شرکت‌کننده: وقتی یک معلم در فعالیت‌های صنف شرکت می‌کند، جو در کلاس را بهبود می‌بخشد با این حال، معلم در هنگام انجام آن خطر تسلط بر فعالیت را به وجود می‌آورد. در این‌جا معلم می‌تواند یک کلاس را زنده کند.

مدرس: معلم وقتی دانش‌آموزان درگیر کار پروژه یا خودآموزی می‌شوند به‌عنوان مدرس عمل می‌کنند. معلم راهنمایی می‌کند و به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا ایده‌ها را روشن کنند. این نقش می‌تواند راهی عالی برای توجه فردی به دانش‌آموز باشد.

اصول تدریس

ارتباط بین معلم و دانش‌آموزان را ترغیب کردن: ایجاد ارتباط با دانش‌آموزان بسیار مهم است. تماس بین دانش‌آموزان و معلمان برای موفقیت دانش‌آموزان بسیار حیاتی است. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که دانش‌آموزان ترک مدرسه می‌کنند، حس انزوایی است که آن‌ها تجربه می‌کنند. با این حال ارتباط بین معلمان و دانش‌آموزان نقش حیاتی دارد.

همکاری متقابل بین دانش‌آموزان را توسعه دادن: وقتی دانشجویان تشویق می‌شوند به‌عنوان تیم کار کنند، یادگیری بیش‌تر صورت می‌گیرد. خصوصیات یادگیری خوب مشارکتی و اجتماعی است، نه رقابتی و منزوی. همکاری با هم تفکر و درک را بهبود می‌بخشد.

تشویق سهم‌گیری فعال در زمینه‌ی آموزش: یادگیری یک فرآیند فعال است. دانش‌آموزان تنها با نشستن در کلاس‌ها با گوش دادن به معلمان، به خاطر سپردن تکالیف از قبل بسته‌بندی شده و پاسخ دادن به جواب‌ها، قادر به یادگیری زیادی نیستند آن‌ها باید بتوانند درباره آن‌چه یاد می‌گیرند صحبت کنند، در مورد آن بنویسند، آن را با تجربیات گذشته مرتبط کنند و آن را در زنده‌گی روزمره‌شان به کار گیرند.

تأکید بر وقت‌شناس بودن: یادگیری به زمان و انرژی نیاز دارد. مهارت‌های مدیریت زمان کارآمد برای دانش‌آموزان بسیار مهم است. با اجازه دادن به زمان‌های واقع‌بینانه، یادگیری مؤثر برای دانش‌آموزان و تدریس مؤثر برای دانش‌آموزان می‌تواند رخ دهد.

احترام گذاشتن به استعدادها و روش‌های یادگیری: روش‌های مختلف زیادی برای یادگیری وجود دارد و هیچ گاه دو نفر به همان روش یاد نمی‌گیرند. دانش‌آموزان استعدادهای مختلف و سبک‌های یادگیری را به کلاس می‌آورند. دانشجویانی که در بعضی از حوزه (مضامین) سرآمد هستند ممکن است سرآمد در مضامین دیگر نباشند. دانش‌آموزان به این فرصت نیاز دارند تا استعدادهای خود را نشان دهند و به روش‌هایی که برای آن کار می‌کنند بیاموزند.

وظایف یک معلم در فرایند یادگیری دانش‌آموزان

ایجاد فرهنگ مراقبت: مدیریت مؤثر در کلاس ریشه در فرهنگ مراقبت دارد. اگر شرایط کلاس مشارکت و ریسک‌پذیری را تشویق کند، دانش‌آموزان به احتمال زیاد در روند یادگیری درگیر می‌شوند. معلمان باید از یک روش پرورش استفاده کنند و در هر دانش‌آموز روی آن سرمایه‌گذاری کنند. مبنای فردی پروژه‌های گروهی می‌توانند به‌عنوان وسیله‌ای برای ایجاد یک محیط مشارکتی که از محیط یادگیری تیم‌محور دعوت می‌شود، استفاده کنند. هنگامی که دانش‌آموزان احساس می‌کنند معلم نسبت به موفقیت‌شان متعهد است، آن‌ها بیش‌تر از دستورالعمل‌های کلاس و اهداف رفتاری خاص پیروی می‌کنند.

تنظیم قوانین: معلمان باید سال را با انتظارات روشن از رفتار کلاس شروع کنند. اگر دانش‌آموزان ازآنچه وجود دارد و قابل قبول نیست آگاه باشند، احتمالاً آن‌ها در کلاس مشارکت بیش‌تری داشته باشند. آموزش درک مهارت‌های اجتماعی و چگونه‌گی مواجهه با مشکلات باید بخشی از برنامه درسی منظم در کلاس باشد. تشریح پی‌آمدهای رفتار غیرقابل قبول، دانش‌آموزان را در پرورش مهارت‌های تفکر انتقادی و بدل شدن به آن‌ها کمک می‌کند، معلمان باید انتظارات رفتار را با خط مشی مدرسه و منطقه منطبق کنند و این اطلاعات را برای والدین روشن بسازند.

پاسخگو بودن: ارائه استراتژی‌های پاسخگویی برای مدیریت کلاس بسیار مهم است. معلمان باید سیستمی برای ارزیابی رفتار داشته باشند. نظارت بر رفتار به طور منظم به موفقیت دراز مدت کمک می‌کند.

دانش‌آموزان باید آگاه باشند که فرایند ارزیابی مبتنی بر تعامل آن‌ها با دیگران در داخل و خارج از کلاس خواهد بود. رفتار کلامی و غیر کلامی باید در ارزیابی گنجانده شود. معلمان باید در کنفرانس والدین و معلمان نظرات‌شان را درباره رفتار با دانش‌آموزان و والدین به اشتراک بگذارند. اگر والدین از زمان بروز مسائل آگاهی داشته باشند، می‌توانند انتظارات و پی‌آمدهای موجود در خانه را تقویت کنند.

مدیریت مشکلات: معلمان باید قبل از تلاش برای اصلاح آن، علت رفتار نگران‌کننده را تعیین کنند. تأکید بر عوامل مؤثر بر یک مسأله، چارچوبی برای مداخله فراهم خواهد کرد. به‌عنوان‌مثال، اگر کودکی مرتباً وقتی در کنار یک دوست خاص خود نشسته است، بدرفتاری می‌کند، تنظیم مجدد صندلی ممکن است جواب درستی باشد. در صورت امکان، معلمان باید به دانش‌آموزان کمک کنند که قبل از تشدید، رفتار خود را کنترل و اصلاح کنند.

تعداد صفحات

119

شابک

978-622-378-444-6

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.