کتاب کار، اقتصاد و جامعه

کتاب کار، اقتصاد و جامعه

274,400 تومان

تعداد صفحات

196

شابک

978-622-378-558-0

فصل 1 8
کار چه فایده ای دارد؟ 8
از استعاره ها و بازارها 10
فصل2 24
تحول بزرگ کار 24
جهانی که بود 25
تولد یک مفهوم 29
نقد سرمایه داری 35
فصل 3 46
طبقه بندی کارها 46
از طبقه بندی طبیعی تا اجتماعی 48
چگونه یک کارگر را بشناسیم 53
فراتر از یک شغل 60
بین دوران کودکی و بازنشستگی 63
فصل 4 70
کار متناسب 70
ایجاد ارزش 71
هستی شناسی کار 74
هستی شناسی چک حقوق 80
منطق قیمت گذاری 86
فصل 5 94
ایجاد بازارهای کار 94
به دنبال نیروی کار 96
نیروی کار برای فروش 107
به سوی کالاسازی مستمر 112
فصل 6 116
کنترل نیروی کار 116
فراتر از چوب و هویج 119
خرید در مقابل ایجاد تمایل 122
بیشتر از یک بازی 126
در مورد شکرگزاری و تلاش 131
فصل 7 138
کار و گروه سازی 138
چگونه یک گروه بسازیم 140
ظهور کار 148
سقوط کار 153
فصل 8 156
نتیجه گیری: جاسازی چه فایده ای دارد؟ 156
منابع و مآخذ 168

 

 

اغلب به نظر می رسد که جوامع سرمایه داری در یک وضعیت بحرانی دائمی در رابطه با موضوع کار قرار دارند. ایالات متحده را در نظر بگیرید که مدت‌ها خانه بزرگ‌ترین اقتصاد جهان بود و در سال 2008، بحران مالی ناشی از بخش مسکن باعث کاهش شدید و طولانی‌تر اقتصاد شد.
همانطور که “رکود بزرگ” خود را تثبیت کرد، مصرف کنندگان بدهکار هزینه های خود را کاهش دادند در حالی که مشاغل و دولت ها استخدام را کاهش دادند و کارمندان را اخراج کردند.
تا سال 2011، کل کشور 12 میلیون شغل کمتر از تعداد مورد نیاز برای ایجاد اشتغال برای همه بزرگسالان واجد شرایط بود – نه به ذکر 25 میلیون نفر دیگر که به صورت پاره وقت کار می کنند اما مایل به کار تمام وقت هستند. خلق و خوی ملت، حداقل، تاریک بود. شب به شب، برنامه‌های خبری داستان‌های دلخراشی از جویندگان کار ناامید را نشان می‌داد که در آژانس‌های کاریابی صف می‌کشیدند. سیاستمداران از هر دو طرف راهرو باراک اوباما، رئیس جمهور دموکرات را به دلیل نداشتن یک “برنامه شغلی” جامع برای رسیدگی به نرخ بیکاری که در حدود 10 درصد است مورد انتقاد قرار دادند. در حالی که بسیاری از آنها راه‌حل‌های مختلفی را برای مشکلات اقتصادی ارائه کردند، تشخیص اساسی مورد توافق گسترده قرار گرفت: آمریکایی‌های سخت کوش به شدت به دنبال کار بودند، اما شغل‌ها به سادگی وجود نداشت.
در بحبوحه چنین بحرانی، فراموش کردن این موضوع بسیار آسان بود که به ندرت یک دهه قبل در واقع، در دوران ریاست جمهوری قبلی دموکرات ایالات متحده با مشکل مخالف روبرو شد. در طول دهه 1990، به دلیل رونق سرمایه گذاری در دات کام، ارزش بازارهای سهام افزایش یافت، مصرف کنندگان در هزینه های خود زیاده روی کردند.
با کاهش نرخ بیکاری به زیر 4 درصد و مازاد فرصت های شغلی، اقتصاد آمریکا نه با کمبود شغل، بلکه از کمبود کارگر گرفتار شد! به ویژه برای کارفرمایان در بخش‌های کم دستمزد اقتصاد (مانند خدمات غذایی و مراقبت‌های بهداشتی در منزل)، جذب کارکنان با حداقل دستمزد رایج دشوار بود.
گفتمان مسلط در مورد اشتغال نیز تغییر کرد، و به زودی “عقل مشترک” دو حزبی تبدیل شد که مشکلی که آمریکا را آزار می دهد یک اخلاق کاری فرسایشی است. سیستم حقوقی که در دهه‌های گذشته برای محافظت از آمریکایی‌های آسیب‌پذیر ایجاد شده بود، نتیجه معکوس داشت. یک «دولت رفاه» بیش از حد سخاوتمندانه، طبقه‌ای راز و بی‌حال از شغل‌شان را ایجاد کرده بود (کالینز و مایر 2010). در حقیقت، حتی در اوج خود، سیستم رفاه در ایالات متحده کمتر از سایر کشورهای صنعتی ثروتمند سخاوتمند بود (اسپینگ-آندرسن، 1990؛ استین‌لند، 2007).
با این وجود، رئیس جمهور کلینتون، در سال 1996، قانون مسئولیت شخصی و فرصت های کاری را امضا کرد، قانونی که هدف آن “پایان دادن به رفاه آن گونه که ما می شناسیم” است (کلینتون 2006). دریافت‌کنندگان کمک‌های مردمی را وادار می‌کرد تا برای شام ضرب المثل خود آواز بخوانند، صرف نظر از شغلی که به دست آورده‌اند. یک “بحران کار” به ظاهر دائمی منحصر به ایالات متحده نیست. مدتی است که اروپا گرفتار بیکاری بالا و رکود اقتصادی است، وضعیتی که بسیاری به بازارهای کار انعطاف ناپذیر نسبت می دهند.
منتقدان استدلال می‌کنند که مقررات سنگین دولتی و اتحادیه‌های کارگری قدرتمند، استخدام و اخراج کارگران را برای شرکت‌ها در واکنش به تغییرات سریع شرایط تجاری دشوار کرده است. در همین حال، در چین، دهه‌ها اصلاحات اقتصادی، اقتصاد را آزاد کرده و رشد اقتصادی سرسام‌آوری ایجاد کرده است. در واقع، در اوایل سال 2011، چین از ژاپن پیشی گرفت و به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شد.
با این حال، همراه با این افزایش تولید، موجی از اعتراضات و اعتصابات کارگران در سیستم کارخانه در حال رشد کشور بوده است (لی 2007). از آنجایی که کارگران چینی کالاهای بیشتری را برای مصرف کنندگان جهان (و به ویژه آمریکا) تولید می کنند، به نظر می رسد که به طور فزاینده ای از شرایط بد کاری و عدم تحرک اجتماعی اقتصادی خود ناراضی هستند. داستان های مشابهی از نارضایتی نیروی کار را می توان در سایر اقتصادهای نوظهور جهان مانند برزیل، کره جنوبی، آفریقای جنوبی و هند یافت (سیلور 2003).
هدف این کتاب بسیج ابزارهای مفهومی جامعه شناسی اقتصادی برای درک مکان و سرنوشت کار در سرمایه داری جهانی است. جامعه شناسی اقتصادی به طور ایده آل برای این کار مناسب است. به عنوان یک رشته دانشگاهی، تلاش می‌کند تا سرمایه‌داری را در چشم‌انداز تاریخی-جهانی، به عنوان یکی از راه‌های بالقوه سازمان‌دهی فعالیت‌های اقتصادی، قرار دهد.
این سؤال پیش میآید که چگونه مالکیت خصوصی و بازارهای کار، ستون‌های نظم جهانی مدرن را تشکیل دادند؟ چرا جهان معاصر به یک نسخه افراطی از سرمایه داری (نسخه بازار آزاد یا نئولیبرال که بیشترین ارتباط را با ایالات متحده دارد) نزدیک شده است؟ آیا حتی تصور آینده پساسرمایه داری احمقانه است؟ برای پرداختن به چنین پرسش هایی، جامعه شناسان اقتصادی طیفی از نظریه ها، ایده ها و روش ها را گردآوری کرده اند.
در مرکز و متحد کردن این مجموعه یک بینش کلیدی وجود دارد: اینکه بازارها ساختارهای اجتماعی هستند (مارتین 2009). آنها نه به عنوان بیان برخی از قوانین طبیعی، بلکه به عنوان پروژه های اقدام استراتژیک که در لحظات تاریخی خاص به موفقیت می رسند، به وجود می آیند (فلیگشتاین و مک آدام 2012؛ هال و سوسکیس 2001). بازارهای کار نیز از این قاعده مستثنی نیستند. تبدیل ظرفیت اولیه انسان برای درگیر شدن در کار معنادار به یک کالا مستلزم اقناع، اجبار و مداخله مداوم است. برای به چالش کشیدن داستان به دست آمده نیاز به اقدام استراتژیک نیز دارد. همانطور که پارادایم سرمایه داری تنظیم شده (که در آن از نیروی کار حمایت های اولیه در برابر فشار مداوم بازار داده می شود) جای خود را به بنیادگرایی بی بند و باری بازار می دهد، درک چگونگی این تعارضات بر سر وضعیت کار به عنوان یک کالا اهمیت بیشتری پیدا می کند.
از استعاره ها و بازارها
مردم تمایل طبیعی به تفکر استعاری دارند. وقتی با چیزی جدید و گیج کننده مواجه می شویم، با مقایسه آن با چیزی که از قبل در واژگان ما موجود است، آن را معنا می کنیم. بنابراین تعجب آور نیست که بسیاری از ناظران به بحران های کاری که همچنان ما را آزار می دهد نگاه می کنند و تلاش می کنند تا از طریق استعاره های ارگانیک یا مکانیکی به آنها بفهمانند. یعنی جامعه مورد نظر را با یک فرد بیمار یا یک دستگاه خراب مقایسه می کنند. اگر نرخ بیکاری در فرانسه به طور ناگهانی افزایش یابد، مطمئناً تشخیص “یورواسکلروز” را خواهیم شنید.
اگر نرخ تورم ایالات متحده بیش از حد بالا باشد، ممکن است «ماشین مشاغل» این کشور «بیش از حد گرم شود». و درست همانطور که یک پزشک یک درمان را تجویز می کند یا یک مکانیک راه حلی را پیشنهاد می کند، ناظر احساس می کند که مجبور است یک خط عمل (معمولاً یک خط مشی جدید یا اصلاح یک خط مشی موجود) پیشنهاد کند که اقتصاد را به وضعیت سالم بازگرداند. اما دقیقاً چنین شرایطی چگونه خواهد بود؟ به نظر می رسد که اقتصادهای سرمایه داری موجود واقعاً چند بار و برای چه مدت در چنین وضعیتی وجود دارند؟ بیایید به مثال ایالات متحده برگردیم. بسیاری استدلال کرده اند که اقتصاد سرمایه داری ناب، یا به قول ماکس وبر جامعه شناس «نوع ایده آل» نزدیک است.
در میان همه کشورهای جهان امروز، یعنی ایالات متحده به طور کامل اصول مالکیت خصوصی و مبادله بازار را پذیرفته است. نه تنها رهبری مستمر ایالات متحده در اقتصاد جهانی، بلکه این واقعیت که بسیاری از کشورها در چندین دهه گذشته تلاش کرده اند از مدل مقررات اقتصادی آن تقلید کنند، نشان می دهد که سیستم سرمایه داری ایالات متحده، علیرغم ضعف های اخیر، ادامه خواهد یافت. به عنوان یک پارادایم مسلط برای آینده قابل پیش بینی. با این وجود، حتی یک نگاه گذرا تأیید می کند که اقتصاد ایالات متحده دقیقاً به دلیل شکست مداوم خود در برآورده کردن استانداردهای خود برای یک سیستم کار “سالم” قابل توجه است ( میشل و همکاران 2009) تعداد انگشت شماری از شاخص های اساسی را در نظر بگیرید، با نرخ بیکاری شروع کنید که اخیراً به 10 درصد رسیده است. اقتصاددانان و سیاست گذاران از وضعیت سودمند «اشتغال کامل» صحبت می کنند. تا حدودی بر خلاف شهود، این به معنای موقعیتی نیست که در آن هر فردی که به دنبال شغلی است بتواند شغلی را بیابد، بلکه به معنای موقعیتی است که 95 درصد جویندگان کار بتوانند و انجام دهند. به عبارت دیگر، نرخ بیکاری 5 درصد برای یک اقتصاد سرمایه داری که به خوبی کار می کند، ایده آل است. با این حال، اگر به داده‌های دو دهه گذشته نگاهی بیندازیم (شکل 1-1)، می‌بینیم که نرخ واقعی بیکاری فقط به صورت پراکنده به این عدد می‌رسد، در مسیر صعود یا کاهش. گویی دمای یک بیمار بیمارستانی را نمی‌توان در ۹۸.۶ درجه فارنهایت ثابت نگه داشت، اما بین تب شدید و لرزهای وحشتناک به عقب و جلو می‌رفت!

تعداد صفحات

196

شابک

978-622-378-558-0