250,600 تومان
تعداد صفحات | 179 |
---|---|
شابک | 978-622-378-091-2 |
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه. 7
فصـل اول. 13
حکمرانی و حکمرانی خوب شهری.. 13
شهر. 14
حکمرانی.. 15
مفهوم شناسی.. 15
رابطه حکمرانی با حکومت و مدیریت.. 16
حکمرانی شهری.. 17
مفهوم شناسی.. 17
ارکان حکمرانی شهری.. 19
گونه شناسی حکمرانی شهری.. 21
حکمرانی خوب شهری.. 23
مفهوم شناسی.. 23
مؤلفه های حکمرانی خوب شهری.. 26
پیامد های حکمرانی خوب شهری.. 31
فصـل دوم. 33
شناسایی شهر بهبهان. 33
معرفی شهر بهبهان. 34
تاریخچه شهر بهبهان. 35
مردم شناسی.. 38
تقسیمات کشوری.. 39
فصـل سوم. 43
آسیب شناسی معضلات و مشکلات شهر بهبهان. 43
معضلات کالبدی شهر بهبهان. 44
بافتهای فرسوده شهری.. 44
معضل مسیلهای شهری.. 51
معضل آسفالت خیابان ها و کوچه ها 57
معضل پارکینگ مناسب.. 64
آسیب شناسی معضلات اجتماعی شهر بهبهان. 66
معضلات امنیتی.. 66
معضل بیکاری.. 76
معضل کودکان خیابانی.. 78
معضل ترافیک شهری.. 82
معضل کوچ و حاشیه نشینی عشایر. 82
معضل سگهای ولگرد. 83
معضل زباله و پسماند شهری.. 84
معضلات در حوزه سلامت و درمان در شهر بهبهان. 87
کمبود امکانات بهداشتی – درمانی.. 87
آلودگی صوتی.. 88
معضل مدیریت بحران. 90
کمبود فضاهای ورزشی.. 93
معضلات زیست محیطی در شهر بهبهان. 95
معضل فاضلاب شهری.. 95
کمبود فضای سبز شهری.. 98
پدیده ریز گرد. 99
فصـل چهارم. 107
الزامات حکمرانی خوب شهری در شهر بهبهان. 107
ترسیم چشم انداز و افق شهرسازی.. 110
تدوین برنامه جامع و راهبردی مدیریت شهری.. 114
معضلات کالبدی شهر بهبهان. 118
معضلات اجتماعی شهر بهبهان. 131
معضلات در حوزه سلامت و درمان. 144
معضلات زیست محیطی.. 150
اجرا 156
کمبود بودجه و منابع مالی.. 156
عدم هم افزایی نهادی.. 162
منـابع و مآخـذ. 171
منابع فارسی.. 172
منابع غیر فارسی.. 176
تاریخ بهبهان همواره و همه جا با تاریخ «ارگان»[1] همراه بوده و اساساً یکی محسوب میشود، شهر قدیمی بهبهان بواسطه اشیاء بدستآمده در کشفیات باستانشناسی در سال ۱۳۶۱ هجری شمسی تاکنون قدیمیترین دوره تاریخی آن معلوم شده که نشان از هزاره دوم پیش از میلاد مسیح دارد؛ گور مکشوفه کتین هوتران فرزند پادشاه ایلامی که در هزارهدوم پیش از میلاد مسیح سلطنت میکرده همراه با جام ارجان و حلقه قدرت، شوکت و عظمت فرهنگی و هنری ارجان را به نمایش میگذارد و با عرضه اطلاعات گرانبهایی، تاریخ بهبهان را معلوم میدارد که این شهر قدیمی چگونه از نشر فرهنگی بر تارک منطقه میدرخشیده است.
این شهر از دیرباز مرکزیت منطقه ارگان و کهگیلویه را بر عهده داشتهاست. ارجان در زمان ساسانیان در محلی که هماکنون در بخش شمال بهبهان واقع است و یادگارهایی از تمدن عیلامی را در خود جای دادهاست بازسازی شده و به نام آریاگان نامیده شد. آریاگان در زمان ساسانیان یکی از چهار شهر مهم ایران بود. زمینهای حاصلخیز و آب کافی که از رودخانههای مجاور تأمین میشد باعث رونق کشاورزی این منطقه شده بود. قرار گرفتن بر راه بین فلات ایران و جلگه خوزستان ارگان را به مرکز تجاری تبدیل نموده بود که اهمیت راهبردی غیرقابل انکاری داشت. بیشتر زمینهای آریاگان به کشت انگور و زیتون اختصاص داشت و گونههای مختلف غلات در ارگان بسیار پربار بودند. بعضی از مورخین آمدن آرینها را به آسیای غربی به قرن چهار دهم قبل از میلاد و برخی به دو هزار سال قبل از میلاد مربوط میدارند. چون آثار عیلام و کلدانیان در نزدیکیهای ارجان از سنگ نبشتهها و حجاریهای تنگ سروک و غیره موجود است معلوم میگردد که ارجان از شهرهای پیش از مهاجرت آرینها بودهاست. مسعودی در کتاب مروج الذهب در شرح آتشکدههای دوگانه قدیم ایران مینویسد: «آتشکده دیگری در شهر ارگان فارس بود و به روزگار بهراسف بنا شده بود. این آتشکده پیش از ظهور زردشت، پسر اسبیمان پیغمبر مجوس بودهاست». بعدها بر اثر زمینلرزه و شکستن سدی که بر رودخانه تاب/طاب (مارون کنونی) بسته شده بود ارگان به زیر آب رفت. مردمی که از زمینلرزه در منطقهای که پیش از آن محل نیایششان بود و بهان نامیده میشد گرد هم آمدند و برای چندگاهی آنجا زیستند و در محلی که بهتر از «بهان» بود شهری را بنا کردند که «بهبهان» نامیده شد. در همین زمان و پس از تقسیمات جدید کشوری بهبهان از استان فارس جدا شده و به استان خوزستان پیوست. دو شهرستان (گنبد ملجان یا دوگنبدان و ارجان یا ارگان) به جز در صد سال اخیر به عنوان یکی از ولایات ایالت فارس در طول تاریخ و به عنوان کوره ارجان شناخته میشد (اقتداری، 1359: 224-227).
در خصوص وجه تسميه این شهر به «بهبهان» در اسناد تاریخی چند نظريه بيان شده است که مهمترين آنها از این قرارند:
الف) بهو به معنای کوشک و کوشک عبارت است از قصر و عمارت عالی خارج از شهر گويند که در ميان باغ و بوستانی قرار گرفته باشد و بهبهون يعنی بهترين کوشک.
ب) بهبهو به فضای باز و جا و مکانی مناسب گفته ميشود که عشاير و ايلات بخصوص در فصل بهار در آن موقتاً اطراق ميکنند و چون اين مکان از نظر جغرافيايی با تعريف دشت همخوانی دارد لهذا بهو يعنی دشت و بهبهو (بهبهان) يعنی بهترين دشت.
ج) در غرب بهبهان کنونی (کوهپايههای زاگرس) جايگاهی وجود دارد که مربوط به بغ بغان يعنی خدای خدايان (عهد باستان) است که با گويش محلی بعبعو گفته ميشود. اين لفظ در اثر تکرار در طول زمان به بهبهو و سپس بهبهون يا بهبهان بيان شده است.
د) برخی از مورخان معتقدند که ساکنان اولیه این شهر، بهان (سیاهچادرنشین) بودهاند و چون خانههای خود در این مکان را از سنگ و گچ ساختند، در زمستان و تابستان آسایش بهتری در آنها نسبت به چادر داشتند. پس آنجا را «بهبهان» یعنی بهتر از سیاهچادر نامیدند.
از وجه تسمیه این شهر که بگذریم، بهبهان در کل شهری دارای تاریخچه ای کهن است؛ بافت تاریخی شهر بهبهان امروزی که قدیمیترین منطقه بهبهان فعلی پس از ارجان است، به شرح زیر میباشد از شمال به خيابان شریعتی، از جنوب به خيابان گرایمی، از شرق به نحوی و ادامه آن به موازات مسيل آبخروار تا خيابان شریعتی و از غرب به خيابان پيروز منتهی میشود. خيابان عدالت و خيابان جوانمردی بصورت دو محور عمود بر هم از وسط این ناحيه عبور مینمایند که خيابان جوانمردی فعلی، سالها قبل به صورت مسيلی از وسط شهر میگذشته و حد فاصل بين دو قوم قنوات و بهبهان بوده است. مساحت کلی این منطقه حدود 146 هكتار است.
از دیگر ویژگیهای این بافت وجود بيش از 84 مسجد، حسينيه وامامزاده در لابلای مكان مسكونی آن است. قدمت بيشتر خانههایی که در بافت واقع شدهاند به دورههای قاجار و پهلوی میرسند. از ویژگیهای معماری این بناها میتوان به وجود زیرزمين و در اکثر آنها وجود ایوان با ستونهای مدور، سردرهای قوسی به صورت نيمدایره و آجرکاریهای زیبا در نمای بيشتر آنها اشاره نمود (طرح جامع شهر بهبهان، 1390).
امروزه جمعیت بهبهان را ترکیبی از پارسیتبارهای بهبهانی و همچنین قوم لر تشکیل میدهند. مردم بهبهان فارسی میانه صحبت میکنند که گونهای کهن از سخن گفتن پارسی است و شباهتهایی دستوری با گویش مردم بخشهایی از استان فارس (اردکان) و همچنین بخشهایی از استان بوشهر (لری دشتستانی و شولی) دارد. برای نمونه: جای شناسه فاعلی و مفعولی در گویش بهبهانی با فارسی امروزی متفاوت است. فرهنگ شهر مشابه فرهنگ مناطق جنوب غرب ایران و بخشهای از خوزستان است. مردم شهر خود را بازماندگان شهر تاریخی ارجان میدانند. عموم مردم شهر لری را همانند فارسی متوجه میشوند و از لغاتی استفاده میکنند که احتمالاً ریشه در زبان خوزی داشته باشد.
بافت های قدیمی و فرسوده، اغلب در مرکز شهرهای قدیمی قرار دارند و اصول هنری و معماری در آن به کار گرفته شده است. شکل گیری و رشد ارگانیک از دیگر مشخصات بافت های فرسوده است. همچنین عناصر اصلی و تعیین کننده شالوده شهر شامل مسجد جامع، بازار و محله های مسکونی در بافت های مذکور واقعند. مصالح به کار رفته در بناها عمدتاً محلی هستند و بلاخره اینکه بافت های فرسوده با شرایط محیطی تطابق روشن و عقلانی دارند (حبیبی و همکاران، 1386: 68)؛ امّا با این وجود، امروزه به جهت فرسودگی، بسیاری از مزیت ها و نقاط قوت خود را از دست داده و بعضاً به فضاهایی چالش برانگیز برای شهرها بدل گردیده اند.
اساساً مسأله فرسودگی و نوسازی بافتهای فرسوده و طراحی محلههای جدید در دهه اخير تقریباً در تمام شهرهای کشور مطرح شده است، در شهر بهبهان نيز به دليل مواجه با روند نوگرایی سریع مانند سایر شهرها ميتوان شاهد ناکارآمدی و فرسودگی بافتهای شهری بود. بافتهای فرسوده شهر بهبهان تلفيقی از فرصتهای ویژه و شرایط بحرانی عدیدهای است که در نهایت تبدیل به یكی از پيچيدهترین صورت مسئلهها برای مدیریت شهری شده است. طرحها، برنامهها و برخوردهایی که با این مساله در سازمانها و مراجع ذیربط وجود داشته، بهدليل عدم وجود هماهنگی و مدیریت یكپارچه در ساختار مدیریت شهری کشور، ابعاد و جوانب متفاوتی پيداکرده است، بهطوری که حتی مفهوم فرسودگی در منابع متعدد، متفاوت است، علاوه بر این با وجود اهميت این مسئله، نتایج مشخصی برای برخورد با این بافتها به دست نيامده است.
نواحی کهن شهری – بلاخص در شهر بهبهان- که در زمان شکل گیری، فضایی پاسخگو به سلسله مراتب نیازهای ساکنان خود بوده اند، در پی تحولات فن شناختی و تغییر در نیازهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی اکنون فاقد عملکرد قوی اند. این نواحی زمانی محل و کانون ثروت و قدرت شهرها بودند، ولی در شرایط کنونی (در اکثر شهرها) از حیث برخورداری از زیرساختها و خدمات شهری ضعیف و از حیث کالبدی نابسامان هستند. نوسازی و بهسازی یک بار برای همیشه رخ نمی دهد بلکه امری است مداوم که در نهایت می بایست به سیستمی خودجوش تبدیل شود. این امر آنی و سریع نیست بلکه فرآیندی حساس و پیچیده است که نیاز به طراحی برنامه های هدفمند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دارد و برای دستیابی به ساماندهی و احیای موفقیت آمیز، به شناخت دقیق بافت قدیمی و کل سیستم شهر و نظام منطقه ای نیاز است. همچنین باید به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی و مسائل و مشکلات بافت قدیمی شهر بهبهان توجه نمود (زیاری و همکاران، 1387: 5-4) و به جهت اهميت این مسئله و مشكلات فراوانی که محلات بهبهان در دامن خود میپروراند، لازم است پيگيری جدی در این زمينه صورت پذیرد.
بطورکلی، روند تغییر محلات قديمی به محلات جديد در شهر بهبهان بدین گونه بوده است که با تغيير محل سكونت خانوادههای متمكنتر شهر به همراه خانوادههایی که در اثر افزایش تحرک اقتصادی شهردارای شرایط مادی بهتر شدهاند، به فضاهای تازه ساز، شهر و محله قدیمی اعتبار مدنی خود را از دست میدهد و فضای سكوینی خالی محله آماده پذیرایی خانوادههای جدید می شود که نمیشناسد. در رویارویی با این چهرهی جدید و نقابی که شهر در پس آن قرار گرفته، شهر و زندگی شهری خود را ناآشنا باز مییابد. بیریشه و تغيير شكل یافته، شهر در مجموعهای از روابط آشفته، درهم و برهم و نامفهوم اجتماعی- فرهنگی، گرفتار میآید. در نبود مكان و نشانه عينی، در نبود محله و هویت کالبدی آن، شهروند هنوز ترجيح میدهد که خود را با انتساب به نام قدیمی وکهن محله هویت بخشد. هویت بخشيدنیذهنی که از این پس نه در مكان بلكه در زمان معنا مییابد. عينيت شهر در تقابل با ذهنيت آن قرار میگيرد درحالی که این عينيت، چهرهای تجددطلبانه را عرضه میدارد، آن ذهنيت در پی تعریف انسان در فضا ومحيط کالبدی است درجاییکه این عينيت، در پی دگرگونیهای عرضی و صوری است، آن ذهنيت تحولی محتوایی و شالودهای را طلب میکند. شهر و جامعه، تعاریف متفاوتی از فضا، مكان، انسان و رابطه ساکن و مسكون را عرضه می دارند (حبيبی، 1375: 168- 158).
محلات سنتی با ویژگیهایی همچون، وجود سلسله مراتب فضایی، در صورتبندی به فضاهای محله، حفظ حریم در بافت، ایجاد ورودیهای تعریف شده در ابتدای هر محله، نظام تقریبا مستقل اقتصادی، خدماتی، اجتماعی، ایجاد امكانات و تجهيزات لازم در مراکز محلات، نزدیكی محل کاربه محل سكونت در هر محله، وجود مرزهای فيزیكی تعریف شده (در عين امكان نفوذ پذیری به حریم محله) توسط تفاوتهای قومی، نژادی، مذهبی، ساکنان هرمحله با محلات اطراف یا وجود مرزهای طبيعی در تقسيمبندیهای زمين شهر، وجود نشانههای خاطرهانگيز همچون مساجد، امامزادهها، ميادین بازی، تكيه، حسينيه، معماری خاص وهویتبخش منازل و. جوابگویی فضاهای محله به نياز ساکنين (با امكان دسترسی کافی به بازار و…) و بالاخره عدم حضور خودروها در سطح محلات و دسترسی پياده به همه قسمتهای آن، بافتی برخوردار از توانایی، درهم تنيدگی، نفوذ پذیری درسطح فضای محله ایجاد میکرد که منجر به افزایش حضورساکنان در عرصه عمومی محله و ایجاد تعاملات اجتماعی در ميان آنها در نتيجه بالا رفتن حس تعلق خاطر به محله و عدم مهاجرت به محلات دیگر شهر بوده است. همچنين حضور افراد و شناخت متقابل آنها از یكدیگر منجر به از بين رفتن بستر رفتارهای مجرمانه در سطح محله و احساس امنيت بالا در ميان ساکنين بوده است. حفظ و تقویت عوامل خاطره انگيزی همچون مساجد، امامزادهها و. از تنشهای روانی انسان سنتی کاسته و احساس تعلق و ریشهدار بودن را در وی رشد داده است. ایجاد خاطرات و تداعیهای انسان سنتی به این احساس وی دامن زده و تمامی اینها محصول این همانی و احساس هویتمندی او نسبت به محلهی خویش بوده است (قاسمی، 1390: 5).
محلات و بافت های فرسوده در شهر بهبهان، به مانند بسیاری از بافت ها و محلات قدیمی سایر شهرهای ایران، نقاط قوتهایی بدین شرح را دارا میباشند:
چنین بافتاری، در کنار نقاط قوتی که دارد و برخی از آنها در بالا مورد اشاره قرار گرفت، واجد فرصتهایی نیز می باشد که بدین شرح می توان نام برد:
تعداد صفحات | 179 |
---|---|
شابک | 978-622-378-091-2 |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.