196,000 تومان
تعداد صفحات | 140 |
---|---|
شابک | 978-622-378-467-5 |
فصل 1 11
زلزله 11
تعریف زمين لرزه 14
مكانيزم زلزله 14
پراكندگي زلزله در سطح زمين 19
اثرات زلزله 20
پراکندگی زلزلهها در سطح کره زمین 23
علائم پیش بینی زلزله 23
انواع گسل زلزله 25
زمین لرزههای دور از مرزهای صفحهها 26
زلزلهها و فعالیتهای آتشفشانی 26
آثار زمین لرزه 30
فصل 2 33
زلزله و معماری ساختمان 33
خصوصیات معماری 34
نامنظمیهای ساختمان در پلان 35
نامنظمیهای ساختمان در ارتفاع 36
نقش معماران در ساخت بناهای مقاوم در برابر زلزله 37
فصل 3 49
رفتار لرزهای ساختمان 49
ابعاد و پلان ساختمانها 50
همجواری ساختمانها 51
مجزا کردن ساختمانهای نزدیک به هم توسط درز انقطاع 51
لزوم پیروی از ملاحظات لرزهای موجود درایین نامهها 52
اثرات زمین لرزه بر ساختمان 55
لزوم اجتناب از مهاربند نامتقارن 58
حفاظت از پی 58
پدیده روان گرایی 59
علل روان شدگی 60
روشهای کاهش خطرهای ناشی از روانگرایی و گسترش جانبی 60
محاسبه ساختمانها در برابر نیروی زلزله 62
نیروی جانبی ناشی از زلزله 63
روش تحلیل استاتیکی معادل 64
تراز پایه 64
طبقه بندی نوع زمین 65
ترکیب سیستمها در پلان 66
ترکیب سیستمها در ارتفاع 67
روشهای تحلیل دینامیکی 67
روش تحلیل دینامیکی طیفی یا روش تحلیل مدها 70
ترکیب اثر زلزله در امتدادهای مختلف 71
روش تحلیل در سیستم دوگانه و یا ترکیبی 72
روش تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی 72
تحلیل تاریخچه زمانی خطی 72
تحلیل تاریخچه زمانی غیر خطی 73
تغییر مکان جانبی نسبی طبقات 73
مشخصات سازه از تراز پایه تا روی شالوده 74
نیروی جانبی زلزله مؤثر بر دیافراگمها 74
افزایش بار طراحی در ستونهای خاص 75
قطعات نما و سایر قطعات غیر سازهای متصل به ساختمان 76
کنترل سازه برای بار زلزله سطح بهره برداری 77
سازههای غیر ساختمانی 78
ترکیب نیروی زلزله با سایر نیروها تنشهای طراحی 78
لزوم هماهنگی بین عناصر سازهای و غیر سازهای 78
مهار المانهای نمای ساختمان در برابر نیروهای جانبی 79
مهار سقفهای کاذب 80
فصل 4 81
تاثیر زلزله بر سازماندهی سکونت شهر تهران 81
اتصال ساختمان قدیمی 83
ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله 83
ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله 85
از ویژگیهای ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله 86
سازههای مقاوم در برابر زلزله 87
تقویت ستونهای ساختمانی اسکلت فلزی قدیمی 87
ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله 87
بررسی ویژگی ساختمانهای ضد زلزله 89
تقویت سقفهای طاق ضربی در ساختمانهای قدیمی 90
زلزله سناریو 90
زلزله تاریخی تهران 91
زلزله سناریوی پیشنهادی تهران 92
پارامترهای مدل گسل 93
لیست گسلهای تهران و کرج 94
خانههای ضد زلزله در تهران 94
روش برآورد تلفات انسانی 102
پارامترها 104
آستر کاری فلزی یا الیافی 110
سامانه پیشگیری فرار از نشیمنگاه 110
آستر کاری فولادی 111
شریانهای حیاتی و آسیب پذیری آن در زلزله تهران 111
خسارت ساختمانهای مسکونی در زلزله تهران 118
نکاتی در مورد پیشگیری اثر بلایا در محدوده مطالعه آزمایشی 129
منابع و مآخذ 133
اهمیت خصوصیات معماری
رفتار لرزهای یک ساختمان وابسته به شکل کلی، اندازه، هندسه و در نهایت نحوه انتقال نیروهایایجاد شده توسط زلزله از دیافراگمها به سمت فونداسیون میباشد؛ بنابراین در مرحله برنامهریزی برای طراحی و ساخت پرژه، بایستی معماران و مهندسین سازه از ویژگیهای نامطلوب لرزهای اجتناب کرده و بهترین پیکربندی را برای سازه انتخاب نمایند. اهمیت پیکربندی یک ساختمان از زبان یکی از مهندسین زلزله آمریکا (هنری دگنکلب) به صورت زیر میباشد «اگر شروع طراحی با یک پیکربندی نامطلوب باشد بهترین راهحلی که تمامیمهندسین سازه میتوانند ارائه دهند به عنوان چسب زخمیاست که میتواند یک طرح اساسا نامطلوب را اندکی بهبود بخشد، در سمت مقابل اگر شروع طراحی با یک پیکربندی مطلوب و سیستم باربر معقول باشد حتی اگر طراحیاین سیستم توسط یک مهندس ضعیف انجام پذیرد بازهم نتیجه نهائی طرح، عملکرد لرزهای را تحت الشعاع قرار نمیدهد. البته شایداین جمله اندکی اغراق آمیز باشد. در هر صورت با منظم بودن پیکربندی کلی سازه، بخش عمدهای از مشکلات مذکور حل خواهد شد، لیکن عواملی نظیر اقتصاد مساحت مفید بیشتر و تنوع چیدمان برای استفاده بهینه از فضاها و همچنین زیبا و دلانگیز بودن تناسبات، همگی مهندس سازه را ملزم به ارائه طرحهای متنوع و مطلوب لرزهای میکند.
برای ساخت یک ساختمان مقاوم در برابر زلزله ۴ فاکتور مهم در ارتباط با مسائل معماری و سازهای بایستی مورد بررسی قرار گیرد:
آئیننامههای لرزهای موجود با ارائه ضوابط و کنترلها عملا تضمین کننده تامین شرایط مطلوب برای فاکتورهای سختی، مقاومت و شکلپذیری خواهند بود (شکل۱)، در حالی که برای تامین شرایط مطلوب از نظر پیکربندی لرزهای بایستی علاوه بر ضوابط آئیننامهای، تعامل سازندهای بین اهداف معماری و رفتار لرزهای سازه برقرار گردد. نتیجهاین تعامل سازنده جلوگیری از اجرای پیکربندیهای نامطلوبی است که در ادامه به هرکدام اشاره خواهد شد.
تمایل بهایحاد یک ساختار زیبا و دلانگیز با عملکرد کارآمد، معماران را به سمت ارائه طرحهای تخیلی سوق میدهد.
گاهی اوقات ظاهر ساختمان، بیننده را جلب میکند، گاهی اوقات سیستم سازهای، در موارد دیگری نیز ظاهر و سیستمسازهای هر دو باهم شگفتانگیز خواهند شد. بااین حال پیکربندی و سیستم سازهای هر دو تاثیر قابل توجهی در رفتار لرزهای ساختمان دارند. طیف گستردهای از خسارات سازهای ناشی از زلزلههای گذشته در سراسر دنیا، از نظر شناسایی پیکربندیهای لرزهای مطلوب در مقابل سیستمهای نامطلوب بسیار آموزنده میباشند. در ادامه به هرکدام ازاین موارد اشاره میشود:
اندازه ساختمانها
در ساختمانهای بلند با نسبتهای بعدی بزرگ (شکل۲-a)، جابجایی افقی کفها تحت زلزله قابل توجه بوده و در ساختمان کوتاه و طویل (شکل۲-b) به دلیل مقاومت پیچشی پایین، خسارات ناشی از زلزله بسیار زیاد میباشد، نهایتا در ساختمانهای با مساحت پلانی بزرگ مانند انبارها (شکل۲-c) ممکن است نیروی افقی زلزله بیشتر از ظرفیت باربری دیوارها و ستونها باشد.
عموما ساختمانهای با پلان ساده (شکل ۳-a)، تحت زلزلههای قوی عملکرد لرزهای مطلوبی از خود نشان میدهند،این درحالی است که ساختمانهای دارای گوشههای بازگشتی مانند ساختمانها با اشکال U، V، H و شکل + در پلان (شکل ۳-b)، معمولا متحمل خسارات قابل توجهی میشوند. در بسیار از اوقات با جدا کردن ساختمان و تبدیل آن به دو یا چند بخش، میتوان از آثار مخرباین گوشههای بازگشتی جلوگیری کرد.
به عنوان مثال یک پلان L شکل را میتوان از محل گوشه بازگشتی به دو پلان مستقل مستطیلی تبدیل کرد (شکل۳-c). حتی بعضا با وجود ساده بودن پلان، ممکن است به دلیل عدم توزیع یکنواخت سختی در پلان، ساختمان دچار پیچش قابل ملاحظهای میشود.
نیروهای زلزله به وجود آمده در ترازهای مختلف برای ساختمان بایستی در کوتاهترین مسیر به سمت فونداسیون هدایت شوند هرگونه انحراف یا گسستگی دراین مسیر انتقال بار اثرات نامطلوبی بر روی رفتار لرزهای ساختمان خواهد داشت.
ساختمانهای دارای Setbacks )مانند ساختمانهای هتل که گاها تعدادی از طبقاتش از سایر طبقات عریضتر میباشند). این حالت باعث تغییر قابل توجه نیروی زلزله در تراز شکستگی میباشد شکل۴-a) ساختمانهایی که در یک طبقه مشخص، ستونها و دیوارهای کمتری دارند یا دارای یک طبقه با ارتفاع زیاد و غیرمعمول هستند (شکل۴-b)، تمایل به فروریزیش و انهدام در همان طبقه بخصوص را خواهند داشد).
بسیاری از ساختمانهایی که در طبقه همکف پارکینگ کاملا باز دارند دچار فروریزش یا آسیبهای بسیار جدی در محل همین طبقه باز شدهاند.
(زلزله بوج ۲۰۰۱). ساختمانهای اجرای شده برروی شیبها به دلیل داشتن ستونهای غیر همارتفاع در یک سطح، دچار مشکلاتی نظیر پیچشهای بحرانی، تشکیل ستون کوتاه و …. میشوند (شکل۴-c). ساختمانهای که در طبقات میانی آن ستون یا ستونهایی برروی تیر قطع شده و تا فونداسیون ادامه پیدا نمیکننداین ساختمان به دلیل ناپیوستگی در مسیر انتقال زلزله دچار خرابی و آسیبهای عمده لرزهای خواهند شد (شکل۴-d).این آسیب وقتی شدیدتر میشود کهاین قطع شدگی در طبقات بالا برای دیوارهای برشی باشد.
از آنجا کهایران یکی از مناطق زلزلهخیز در جهان است ودراین رابطه نیز تجربههای بسیار دردناکی را تجربه کرده است، توجه به زلزله میبایست یکی از اهداف اصلی متخصصین در امر ساخت و ساز باشد در کشورایران در نتیجه همگامیعلومیمانند زلزلهشناسی، مهندسی سازه، مهندسی ژئوتکنیک با هدف بهبود عملکرد سازهها در برابر زلزله و در نتیجه افزایش دوام وایمنی آنها، درایین نامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله (استاندارد 2800)، صورت پذیرفته است.
همچنین مراکز تحقیقاتی کشور، با چند دهه سابقه پژوهشی و اطلاعات جدید مهندسی در زمینههای مختلف، مهندسی سازه وزلزله، زلزلهشناسی و در اختیار داشتن شبکه شتابنگاری، لرزهنگاری و آزمایشگاههای مجهز سازه، مصالح ساختمانی، بتن و ژئوتکنیک تا کنون توانسته است دادههای لازم را برای طراحی ساختمانها در برابر زلزله و مقاوم سازی آنهاایجاد کرده و در اختیار جامعه مهندسی قرار دهد. با تدوین ضوابط و مقررات مهمیچون «آیین نامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله» و «آیین نامه حداقل بار وارده بر ساختمانها و ابنیه فنی» گامهای با ارزشی در کشور برای بهبود وضعیت ساخت و ساز تا به امروز برداشته شده است، لیکن کافی به نظر نمیرسد.
چنانچه علوم مذکور، حلقههای مرتبط یک زنجیره برای ساخت ساز مقاوم در برابر زلزله در کشور باشند، میتوان اظهار داشت که یکی از دلایل عدم کارآیی و موفقیت دراین زمینه و تکرار فجایع یکسان در دورههای مختلف، مربوط به گسستگیاین زنجیره است.
از آنجا که جای خالی معماران دراین زنجیره احساس میشود، شاید با تعیین نقش مهندسان معمار دراین فرآیند بتوان گامیدر جهت تحقق یک زنجیره پیوسته برداشت. عدم تقسیم کار و ارتباط صحیح میان مهندسان معمار، مهندسان سازه، کارفرمایان، سازندگان و دیگر متخصصان در امر ساخت و ساز نیز یکی دیگر از معضلات است. به نظر میرسد عدم هماهنگی و تبادل اطلاعات و آموزش صحیح و درست متخصصان در دانشگاهها و ارگانهای آموزشی ـ پژوهشی و اجرایی نیز از مهمترین علل ناکار آمدی در تمامیامور بالاخص امور تخصصی در کشور باشد؛ و عدم صلاحیت متخصصان، در زمینه مبانی نظری و در زمینه اجرا نیز از دیگر دستآوردهای آن است. با آنکه دانشگاهها در امر تربیت و تعلیم و ارتقاء دانش، نقشی بسیار کلیدی دارند نمیتوان نقش آزمون و تعیین صلاحیت مهندسان را در ارتقاء کیفی صنعت ساختمان و فضاهای تخصصی مرتبط نادیده گرفت.
از سیاستهای نادرست در عرصه مسائل مربوط به زلزله، میتوان به عدم توجه به پیشگیری از وقوع خسارت به جای درمان و جبران خسارت بعد از وقوع بلایا و حوادث غیرمترقبه است. سیاستگزاران به کمک رسانههای گروهی بطور دایم به هشدار خطرات وارده در اثر زلزله میپردازند، غافل از آنکه تنها هشدار کافی نیست بلکه اندیشیدن به راهحلهای مبارزه بااین خطرات و مهمتر از آن مهیا کردن ضمانتهای اجرایی برای تحققاین راهحلها میبایست در رأساین سیاستها قرار گیرد. از طرف دیگر، مطالعه و گردآوری گزارش راجع به زلزلههای رخ داده کافی نبوده، بلکه تجزیه و تحلیل گزارشات و استفاده از مطالعات برای جلوگیری از بروز مشکلات مشابه، مهم وضروری است.
بررسی مناطق زلزله زده دستاوردهای بسیاری برای متخصصان در بر خواهند داشت. متخصصان امر ساخت وساز میباید ازاین مناطق بازدید کرده و برداشتها و گزارشات خود را سریعاً آماده سازند. بعد از وقوع زلزله تیمهای امداد، کمک رسانی و متخصصان (عمدتاً مهندسین زلزله و سازه، نه معماری) به منطقه اعزام میشوند و سپس گزارشاتی تهیه و ارائه میشود. سالهاست که گزارشات در قالب مجلدات بسیارتهیه گردیده، اما استفاده مفیدی از آن جهت ارتقاء سطح دانش مهندسان نشده و راهحلهای عملی برای جلوگیری از خطر زلزله از آن استنتاج نشده است. عدم حضور معماران دراین فعالیتها و بازدیدها، زنجیره مذکور را همچنان گسسته باقی نگه داشته است.
چنانچه بازدیدها و گزارشات و در انتها تحقیقاتی از سوی مهندسین معمار نیر در زمینه زلزله صورت پذیرد، کاملاً جدا از دیگر متخصصین همچون مهندسان سازه بوده و نشستها و تبادل اطلاعات میاناین گروهها صورت نمیپذیرد. بدین ترتیب اقدامات صورت گرفته به ارائه راهحلهای کلی و جامع و در نتیجه کامل کردن زنجیره ناگسسته ساخت و ساز مقاوم دربرابر زلزله نمیانجامد. دراینجا به بحث درباره یکی ازاین حلقههای ناپیدا یعنی نقش معماران در ساخت و طراحی مقاوم بناها در برابر زلزله میپردازد. در ادامه سعی میشود راه کارهایی برای ارتقاء نقش معماران ارائه شود.
با اشاره به نقش معماران در طراحی و ساخت بنای مقاوم در برابر زلزله در کشورهای موفق و الگوهای مطرح شده در آنها شاید بتوان گامیدر جهت رفع نقصانهای موجود درایران برداشت.
دراین کشورها کمیتهای تشکیل یافته که به نقش معماران در تعدیل خطرات زلزله میپردازد.این کمیته مسائل تخصصیای را در دستور کار خویش قرار داده که عبارتند از:
چهار عنوانی که دستورالعملاین کمیتهها واقع شده نشان دهنده نقش مهم و جایگاه حساس معماران در فرآیند ساخت و ساز است. آموزش معماران در باب مسایل زلزله و به روز نگاه داشتن معلومات و اطلاعات متخصصین صاحب نظران معماری خود باعث ارتقاء کیفیت ساخت و ساز خواهد شد. زمانیکه جایگاه معماران و دیگر متخصصین و گروههای کاری در فرآیند ساخت و ساز مشخص شود و دانش آنان بهنگام گشته و ضمانت تحقق آن دانش نیز حضور داشته باشد، میتوان شاهد کیفیت ساخت و ساز بود.
در زمینه طرح و ساخت مقاوم در برابر زلزله، درایران مشکلات بسیار زیادی وجود دارد. اگر چه ریشه تمامیاین مشکلات را نمیتوان کمبود در مهارت مهندسان معمار و سازه دانست، اما باید بهاین مسئله معترف بود که فارغالتحصیلان مهندسی معماری و سازه دانشگاههایایران از معلومات و مهارتهای کافی برای طراحی و ساخت ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله برخوردار نیستند. شاید بتوان نقاط ضعف موجود را بدینگونه عنوان داشت:
عدم آگاهی و تسلط کافی مهندسان معمار به مسائل زلزله و در نتیجه طراحی و ساخت بناهایی با مقاومت بسیار ضعیف در برابر آن.
عدم تسلط و اعتقاد کافی مهندسان سازه در زمینه الزامات فضایی و فرمیبکارگرفته در طراحی معماری و در نتیجه عدم هماهنگی و همکاری لازم و مناسب میان مهندسان معمار و مهندسان سازه در طراحی و ساخت بناهای مقاوم در برابر زلزله.
عدم توجه به ارتباط میان معماران و مهندسین سازه به عنوان طراح با کارفرمایان، سازندگان و دیگر گروههایی که در ارتقاءایمنی ساختمان در برابر زلزله نقش بسزایی دارند.
غیر از موارد بالا مشکلات دیگری نیز به چشم میخورد، از آنجا که بررسی موارد زیر در محدودهاین بحث نمیگنجد تنها به چند نمونه ازاین موارد اشاره میشود:
در کشورهای موفق در امر زلزله مهارتهایی که میبایست توسط معماران جهت یادگیری اصول طراحی مقاوم در برابر زلزله کسب شود به نحوه عملکرد معماران در حوزه مورد مطالعات زلزله بر میشود. نقش معماران دراین حوزه را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
نقش معماران به عنوان عضوهای کلیدی در تیمهای طراحی جهت ارتقاء مقاومت وایمنی ساختمان در برابر زلزله؛
راهبری تیمهای تخصصی جهت ارتقاء سطح علمیو دانش متخصصان علوم ساختمانی در زمینه زلزله.
نقش معماران در عملیات بازسازی بعد از زلزله
با عنایت به مشکلاتی که درایران در زمینه طراحی و اجرا وجود دارد، میتوان علاوه بر سه مورد مطرح شده به مهارتهای دیگری نیز اشاره کرد که معماران باید کسب کنند:
کسب مهارتهای لازم در جهت طراحی مقاوم در برابر زلزله و تصمیم گیریهای هماهنگ با مهندسین سازه چه در مرحلهایده و چه در مراحل تکمیل طرح.
کسب مهارتهای لازم در زمینه اجرای ساختمان همانطور که مستحضرید معماران به عنوان مهندس ناظر درایران فعالیت گستردهای دارند و عدم نظارت دقیق بر اجرای صحیح، مقاومت ساختمان را به میزان زیادی کاهش میدهد.
کسب مهارتهای لازم در زمینه طراحی و اجرای اجزاء غیر سازهای با توجه به دانش مقاوم سازی در برابر زلزله.
با آنکهایران از زلزله خیزترین مناطق دنیا محسوب میشود، یکی از مهمترین و بزرگترین مشکلات در طراحی و ساخت مقاوم در برابر زلزله عدم آشنایی معماران با مسئله زلزله و طراحی بر اساس آن است. عدم فعالیت در کارهای گروهی و هماهنگی با مهندسین سازه و ژئوتکنیک و نیز سازندگان و در رأس همه کارفرمایان، از دیگر معضلات موجود درایران است. در بخش طراحی میتوان چنین اظهار داشت کهایده اولیه سازه یک پروژه، نقش بسیار اساسی در مقاومتاینده سازه در برابر زلزله دارد.ایده طراحی اولیه ممکن است سیستم ساختمانیای را دیکته کند که در آن سیستم، دستیابی به مقاومت در برابر نیروهای جانبی به سختی حاصل شود. در نتیجه میتوان به اهمیت همکاری مشترک میان معماران، مهندسان سازه و دیگر متخصصان پی برد در فرآیند طراحی، ازایده اولیه تا طراحی جزئیات اجرایی حضور ملاحظات سازهای جهت طراحی و ساخت مقاوم در برابر زلزله ضروری است و نمیتوان ادعا کرد که در یک طرح مقاوم در برابر زلزله فرآیند طراحی معماری جدای از فرآیند طراحی سازه صورت گرفته و انتخاب سیستم سازه پس از اتمام طراحی معماری انجام گرفته است. فرآیند طراحی معماری و طراحی سازه به موازات هم بوده و هیچیک بدون دیگری به هدف نهایی خود دست نمییابند. با نگاهی به دانشکدههای معماریایران،این نکته قابل توجه است که با وجود حساسیت مسئله زلزله درایران، اساتید معماریایران آشنایی لازم و اطلاعات بهنگام ازاین پدیده نداشته و در نتیجه دانشجویان معماری نیز دربارهاین مسئله مهم آگاهی لازم کسب نمیکنند.
از دیگر مشکلات موجود آموزش فعلی در دانشگاهها عدم برقراری ارتباط مهندسین معمار با دروس و مطالب مربوط به علم سازه، مهندسی عمران، زلزله و همچنین عدم آگاهی مهندسان سازه از علوم مربوط به مهندسی معماری منجمله درک فضا و… است کهاین مسئله خود، هماهنگی میاناین دو گروه متخصص را از بین برده و اساساً روحیه مشارکت و همکاری را از دانشگاهها که محل آموزش متخصصان و برخورد آراء و افکار است تضعیف میسازد.
شاید یکی از بزرگترین اقدامات دراین زمینه برگزاری دروس مشترک و میان رشتهای برای برقراری ارتباط میاناین دو گروه وایجاد درک متقابل میان آنها است. آشنایی با مسائل زلزله و طراحی مقاوم به دانشجویان معماری کمک خواهد کرد تا در طراحی نه فقط به فرم، فضا، قواعد بصری و عملکرد بلکه به ملاحظات سازهای نیز توجه داشته تاایده اولیه طراحی آنان در برگیرنده مفاهیم پایداری بنا در برابر زلزله باشد.
در حقیقت فرم و سازه و به تبع آن مهندس معمار و مهندس سازه از یکدیگر نمیتوانند جدا باشد بلکه آنان پیوندی ناگسستنی جهت خلق اثری با کیفیتهای بصری، فضایی و سازهای دارند. از آنجائیکه دانشگاهها در ارتقاء دانش متخصصین نقشی بسیار کلیدی دارند، آموزش اعضای هیئت علمیدانشگاهها و آشنایی آنها با علوم روز طراحی بسیار مهم است.
دراین راستا برگزاری سمینارهای متعدد جهت آشنایی مدرسان مدارس معماری با طراحی و ساخت مقاوم در برابر زلزله بسیار مؤثر بوده و توصیه میشود.
نیاز به تداوم آموزش (آموزش مستمر) در سطوح گسترده برای ارتقاء کیفیت علمیو عملی، مطابق آخرین پیشرفتها در عرصه تئوری و تجربه احساس میشود. تا زمانیکه عرصه عملی به سرعت در حال تغییر باشد، آموزش مستمر کلید حفظ صلاحیت و فراگیری روشها و فرآیندهای جدید و خاص است.
دراین راستا نیز برگزاری دورههای کوتاه مدت آموزشی وایجاد فرصتهای پژوهشی توصیه میشود. هدایت و راهبری پروژههای ساختمانی مبحثی بسیار مهم بوده و از کلیدیترین نکاتی است که در ارتقاء کیفیت ساخت و ساز میبایست به آن پرداخت. در بحث هدایت و راهبری میتوان به قابلیتهای مهندسان معمار اشاره کرد. بدلیل آنکه در فرآیند طراحی، مهندسان معمار از جمله افرادی هستند که با تمامیگروههای مختلف در ارتباط هستند، میتوانند نقش راهبری را بخوبیایفا کنند.
به عبارت دیگر از آنجائیکه تمام گروههای طراحی و اجرا میبایست برای انجام کار خویش با مهندسان معمار مشاوره داشته باشند پس بهتر آن است که هدایت و رهبریاین گروهها نیز به مهندسان معمار سپرده شود. برای آنکه مهندسان معمار بتوانند نقش رهبری خویش را در فرآیند طراحی و ساخت به خوبیایفا کنند، میبایست مهارتهای لازم در زمینه طراحی معماری منطبق بر زلزله را کسب کنند.این مهارتها به شرح زیر هستند:
1- شرکت در برنامههای آموزشی بلند مدت، با توجه ویژه به طراحی و اجراء منطبق با زلزله؛
2- شرکت در بازدید از مناطق زلزله زده بعد از وقوع زلزله جهت بررسی خسارات و مطالعه بر روی نمونههای رفتار سازهای؛
3- شرکت در کمیته تدوین راهنماها و معیارها منطبق بر زلزله، کار بر روی ارتقاء معیارها و توسعه استفاده از راهنماهای طراحی؛
4- همکاری با مهندسان سازه که دارای مهارت لازم در زمینه طراحی منطبق بر زلزله هستند؛
5- تدوین اهداف و انتظارات طراحی و ساخت مقاوم در برابر زلزله برای هر پروژه، با همکاری کارفرما و سایر اعضای تیمهای طراحی؛
6- حصول اطمینان از طرحهای شماتیک به کمک معماران و مهندسان؛
7- تعیین گروههای کاری (تقسیم مسئولیتهای میان معماران، مهندسان و سازندگان) برای همکاری در هر قرارداد که توسط معماران و مهندسان انجام پذیرفته است؛
8- توسعه روشهای طراحی منطبق با زلزله، مانند راهنمای شیوه همکاری متخصصین در تمام مراحل طراحی (خصوصیات سایت، فرم، سازماندهی سیستمهای سازهای، اجرا و عناصر غیر سازهای)؛
9- توسعه و تدوین راهنمای جزئیات اجرایی منطبق بر زلزله و گزارشهای ارزیابی؛
10- ارائه نحوه درست تقسیم کار در طراحی منطبق بر زلزله (بر پایه تقسیم مسئولیتها و خدمات)؛
11- آموزش و تعلیم موضوعات طراحی منبطق با زلزله به کارفرمایان؛
12- آموزش روشهای طراحی منطبق با زلزله به سازندگان وتشویق کارفرمایان به بحث با سازندگان در مورد طراحی منطبق با زلزله؛
13- تدارک بازنگری تخصصی طراحی برای پروژههای بزرگ خارج از برنامههای معمول وایجاد همکاریهای متقابل میان متخصصان برای طراحی مقاوم در برابر زلزله.
علاوه بر نقش مؤثر معماران در هدایت و رهبری پروژهها و کسب مهارتهای لازم طراحی، تقسیم مناسب کار در پروژهها میتواند بسیار راهگشا باشد. در کشورها موفق توصیه میشود کهاین تقسیم کاری طی موافقتنامههایی صورت پذیرد.
همچنین پیشنهاد میشود که برایایجاد ضمانت اجرایی،این موافقتنامهها جزء قراردادها قرار گیرند. چنانچه موافقتنامهها به روش صحیح و قانونمند انجام نپذیرند، توافقهای دیگری در طول پروژه صورت میگیرند که اثر نامطلوبی بر روی کیفیت پروژه خواهد داشت. میتوان گفت که نقش مدیریتی معماران دراین بخش نیز حیاتی بوده و هدایت صحیح میتواند از بوجود آمدن توافق نامههای صوری و بی کیفیت جلوگیری کند.
بازنگری مضاعف و کنترل دقیق شرکتهای معماری نیز از دیگر شیوههایی است که برای ارتقاء دانش معماران درباره زلزله در کالیفرنیا پیشنهاد شده است. بدین صورت که چندین معمار و مهندس با تجربه، روزهای متمادی را به مطالعه سیاستها و روشهای اساسی شرکتهای معماری در طرحهای انجام گرفته صرف کرده و سپس آن را با آنچه به واقع میبایست انجام پذیرد، مقایسه میکنند.
اینگونه بازنگریها در سطحی وسیعتر بوسیله متخصصان طراحی مورد استفاده واقع میشود و شرکتهای بیمه نیز ازاین طرح پشتیبانی میکنند. بطور مثال مؤسسه بیمه تمام پولهایی که بیمه شدگانش جهت بازنگری مضاعف تا سقف مشخصی خرج کردهاند، باز پرداخت میکند.
از دیگر روشهای دستیابی به هدف طراحی و ساخت مقاوم در برابر زلزله، امتحان و تعیین صلاحیت معماران دراین زمینه است. درایران بر طبق اساسنامه نظام مهندسی معماران در طی 15 سال 3 بار در امتحان نظام مهندسی شرکت میکنند. دراین آزمون جای خالی موضوعات و سؤالات مرتبط با زلزله به چشم میخورد. تعیین صلاحیت معماران دراین زمینه و تعیین سطح آگاهیایشان از مسائل مرتبط با زلزله در طراحی و اجرای ساختمان بسیار مفید و ضروری بنظر میرسد. برگزاری امتحان معماری جامع و در برگیرنده نکات مربوط به طراحی و ساخت مقاوم در برابر زلزله از اهمیت بسیار بالایی برخورداراست. در نتیجه تمام افرادی که موفق به گرفتن صلاحیت نامه معماری (پروانه اشتغال به کار معماری) میشوند از آگاهی و توانایی بالایی در زمینه زلزله برخوردار هستند.
تا بهاینجا راجع به نقش معماران در ساخت و طراحی مقاوم در برابر زلزله و همچنین راههای متعدد بالا بردن کیفیت و نقش معماران دراین خصوص بحث گردید. آخرین مسئلهای که به آن اشاره میشود نقش معماران پس از زلزله است. نقش معماران بعد از خرابی زلزله جدای از آموزش و مهارتهایی است که غالب معماران در حال حاضر از آن برخوردارند. معماران میتوانند در ارزیابیایمنی سازههای خسارت دیده و کمک به بازسازی همکاری شایانی داشته باشند. معماران با تلاش و همکاری دراین زمینهها میتوانند دانش حرفه خویش را دربارهایمنی در برابر زلزله و آسیب پذیری ساختمان رشد و ارتقاء بخشند.
از جمله رسالتهای معماران دراین باب، بررسی و ارزیابی سریع بناهای خسارت دیده، همکاری دربازسازی و فراگیری نکات تخصصی تجربی از زمین لرزهها با بازدید از آنان است. به عبارتی مناطق زلزله زده خود حاوی دروسی هستند که معماران میتوانند مطالب بسیاری را از آن فرا گیرند و در برنامهریزیها و طرحهای بعدی خود به کار ببرند. در نمایش و ارزیابی سریع بناهای خسارت دیده، ساختمانهای خسارت دیده میبایست شناسایی شده و مورد بررسی و تصمیمگیری قرار گیرند.
در مرحله نخست باید مشخص شود کهایا ساختمان برای ادامه زندگی ساکنان آنایمن هستند یا خیر؛ و در ادامه میباید ساختمانهایی که سازه غیرایمن و خطرناک دارند سریعاً شناسایی شوند. برایاین کار وجود گروهی متشکل از متخصصان طراحی و اجراء ضروری بنظر میرسد.
این متخصصان میتوانند در تشخیص خسارتهای وارده و عملیات مورد نیاز برای حفظ و بازسازی مناطق خسارت دیده نقش بسیار مهمیراایفاء کنند. استفاده از تجارب زمین لرزههای گذشته، در بررسیها و ارزیابیهای انجام گرفته بعد از زلزله بسیار مؤثر هستند. اخیراً انجمن مهندسین سازه کالیفرنیا[1] و انجمن مهندسان عمران آمریکا[2] متولی برنامه ریزی در خصوص ارزیابی خسارات زلزله و برگزاری دورههای آموزشی به معماران گردیدهاند. در حال حاضر معماران از اعضای فعال برنامههای سازمان امداد[3] برای ارزیابیهای بعد از زلزله هستند.این مشارکت بسیار ستودنی بوده و میبایست تا حد امکان با جدیت ادامه یابد. تعقیب و بررسی نتایج زمین لرزههای شدید، برآورد خسارت و آنالیزهای پیچیده محیطی توسط گروههای متشکل از معماران، برنامه ریزان، مهندسان و زمین شناسان میتواند برنامههای بازسازی را میسر و آسان سازد. معماران نیز میتوانند در برآورد منابع معماری و تاریخی در جامعه و پیشنهاد استراتژیهای متعدد برای بازسازی کمک شایانی کنند.
دراین راستا نیاز نیست که گروههای امداد در برابر بلایا و حوادث غیر مترقبه راهحلها و برنامههای دقیق و معین در دست داشته باشند، بلکه میتوانند موضوعهای طراحی و راهحلهای عمومیرا در دست داشته باشند که نشان دهندهایدههای بازسازی دراینده است و در هر مورد بر حسب نیاز راهحلهای مناسب را ارائه دهند. در حقیقت برنامههای کلی مدون شده میبایست از قابلیت انعطافپذیری بسیار بالایی برخوردار باشند و در نمونههای موردی بر حسب نیاز به تنظیم و اجرای جزئیات پرداخته شود. انجمنهای متعددی درکالیفرنیا در حال تلاش برای تقویت توانایی معماران در کمک رسانیهای بعد از وقوع زلزله و حوادث غیر مترقبه هستند. درایران نیز نیاز به چنین تیمهای تخصصی شامل معماران و دیگر مهندسان احساس میشود.
همانطور که گروههای امداد برای کمک به مجروحین و آوارگان به منطقه اعزام میشود،اینگونه گروههای متخصص نیز برای تحقیق، بررسی و پیدا کردن راهحلهای مناسب بازسازی نیز ضروری هستند.
شاید بازدید فوری معماران از مناطق زلزله زده بعد از خرابی زلزله، بهترین راه برای آگاهی معماران از اثرات مخرب نیروی زلزله بر انواع متعدد سازهها است. بازدید ازاین مناطق دستاوردهای بزرگی برای طراحان انواع ساختمانهای آسیب پذیر و مقاوم در برابر زلزله است.
هر چند درایران گزارشهای مقدماتی و سپس به تفصیل از مناطق زلزله زده تهیه میشود اما نکته اساسی، آنالیز و نحوه استفاده ازاین گزارشها است. در زلزله اخیر استان خراسان نیز، گزارش مقدماتی تهیه گردیده است که دراین گزارش به مباحثی نظیر بررسی لرزه خیزی و اطلاعات شتابنگاشتی، پیامدهای زمین شناختی، آثار زلزله بر ساخت و ساز منطقه، آسیبهای مصالح ساختمانی، نتیجهگیری و پیشنهادات پرداخته شده است؛ اما مباحث و موضوعات مرتبط با متخصصین معماری کمرنگ جلوهگر شده است.
انتظار میرود که در گزارشهای تفصیلی که دراینده فراهم میشود، شاهد حضور و فعالیت معماران بوده و نیروهای متخصص از تمامیشاخههای مرتبط در کنار هم قرار گرفته تا مطالعات به نتایج جامعی نایلاید. همچنین ضروری است اطلاعات گرد آمده و مهمتر از آن، نتایجش در اختیار دیگر متخصصین در امر ساخت و ساز و مؤسسات پژوهشی و دانشگاهی قرار گیرد تا مباحث مرتبط یا زلزله دراین محافل بیش از پیش توسعه یافته و مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
در نهایت بطور خلاصه میتوان چنین نتیجه گرفت که نقش معماران در مبارزه با پدیده زلزله بسیار حیاتی و مهم بوده و با توجه به نکاتی که مورد بحث واقع گردید، در دو راستا میتوان نقش و قابلیت معماران را دراین زمینه مورد تأکید قرار داده و قدرت بخشید کهاین دو کانون عبارتند از: دانشگاهها، سازمانهای مسئول و سیاستگذار در امر ساخت و ساز.
دانشگاهها میتوانند در آموزش مهارتهای لازم به معماران چه در عرصه تئوری و چه در عرصه عملی بهایفاء نقش بپردازند. سازمانهای ذیربط مانند شهرداریها و… میتوانند در امور دیگری مانند برقراری ارتباط میان معماران با دیگر متخصصان ساخت و ساز، تقسیم درست وظایف میان متخصصین، نظارت بر اجراء صحیح ساختمانها، قدرت بخشیدن به نقش معماران در عرصه طراحی که منجر به تمرکز بیشتر معماران دراین زمینه خواهد شد و اصلاح قواعد و قوانین نادرست و دست و پاگیر در عرصه طراحی و اجرا و… فعالیت کنند. درایران هنوز نقش معماران دراین زمینه به روشنی مشخص ناست، پس تعیین جایگاه معماران از مهمترین سیاستها برای ارتقاء کیفیت در بخش ساختمان است. در بخش اجراء نیز میبایست کنترل و نظارت قوی بر کار مهندسین معمار و سازه که نقش مهندسین ناظر ساختمان را دارند انجام گیرد.
شاید بتوان غیر از دو کانون مطرح گردیده که در تربیت معماران و نظارت بر عملکرد آنها بسیار مؤثر هستند، عرصه سومیرا تحت عنوان مناطق زلزله زده معرفی کرد؛ که معماران دراین عرصه دارای دو رسالت زیر هستند:
1) بررسی زلزله و صدمات وارده، در نهایت فراگیری و ارتقاء دانش حرفهای دربارهایمنی در برابر زلزله و آسیبپذیری ساختمان؛
2) فعالیت در گروههای امداد جهت بررسی و ارزیابی سریع بناهای خسارت دیده وشناسایی ساختمانهایی که سازه غیرایمن و خطرناک دارند و شرکت در عملیات حفظ و بازسازی مناطق خسارتدیده.
تعداد صفحات | 140 |
---|---|
شابک | 978-622-378-467-5 |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.