کتاب جایگاه حجاب در جامعه

کتاب جایگاه حجاب در جامعه

180,600 تومان

تعداد صفحات

101

شابک

978-622-378-431-6

نویسنده:

فهرست

فصل 1 9
مفهوم حجاب 9
مفهوم لغوی حجاب 10
مفهوم اصطلاحی حجاب 11
تاریخچه حجاب 12
دوره مادها 16
فصل 2 22
حجاب در ایران 22
پوشش زن ایرانی پیش از اسلام 22
پوشش زن ایرانی پس از اسلام 23
حجاب در کشور‌های مسلمان 28
فصل 3 32
آثار و فواید حجاب 32
فواید حجاب در ابعاد مختلف 44
آثار حجاب در ابعاد مختلف 47
فصل4 52
حجاب و امنیت اجتماعی 52
امنیّت اجتماعى، فلسفه حقیقى وجوب حجاب 55
پایه‏هاى تحقق امنیّت اجتماعى در سایه‏هاى حجاب بانوان 56
فصل5 60
بررسی آثار فردی و اجتماعی حجاب 60
آثار فردی حجاب 60
آثار اجتماعی حجاب 64
فصل6 73
پویایی نقش حجاب در جامعه‌ی اسلامی 73
فصل7 79
تاثیر حجاب و عفاف بر کاهش آسیب اجتماعی 79
ضرورت عفاف 80
ضرورت حجاب 82
آسیب‌های اجتماعی 85
رابطه بد حجابى با آسیب اجتماعى 86
پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع 86
منابع و مآخذ 93

 

 

 

در کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» آمده: «اصلی که باید در نظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمه‌های ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره (مادها) از لحاظ شکل (با کمی تفاوت) با پوشاک مردان یکسان است. »
وی در ادامه برای توضیح نقوش بر جای مانده می‌نویسد: «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می‌شوند. به نظر می‌رسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذارده‌اند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است. »
دوره پارسی‌ها (هخامنشیان)
پارسی‌ها به وسیله کوروش، دولت ماد را از میان برداشته و سلسله هخامنشی را تأسیس کردند. آنها از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است: «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمی خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمی خوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است. »
دوره اشکانیان
در این دوره نیز همانند گذشته، حجاب زنان ایرانی کامل بوده است. در این باره چنین می‌خوانیم: «لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است. پیراهن دیگری داشته‌اند که روی اولی می‌پوشیدند و قد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سرمی کردند. »
در جای دیگر آمده است: «چادر زنان اشکانی به رنگ‌های شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر می‌افتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها می‌پوشانیده است. »
دوره ساسانیان
در این دوره اردشیر پسر بابک با استفاده از ضعف اشکانیان، سلسله ساسانیان را بنیان نهاد و دین زرتشت را دین رسمی کشور قرار داد. اوستا را ترجمه و آتشکده‌های ویران را بازسازی نمود. زنان در این دوره که احکام دینی زرتشتیان در کشور اعمال می‌شده است، همچنان دارای حجاب کامل بودند. در مورد پوشاک زنان چنین آمده است: «چادر که از دوره‌های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است، در این دوره نیز به صورت مختلف مورد استعمال داشته است. »
حجاب زنان در این دوره چنان اهمیتی داشت که «حتی لباس هنرپیشگان زن، مانند لباس‌های بلند سایر بانوان، تا پشت پا کشیده شده است. »
برای اثبات توجه زنان در این دوره به حجاب، کافی است این نقل تاریخی را از منابع اسلامی مرور کنیم: هنگامی که سه تن از دختران کسری، پادشاه ساسانی، را با ثروت فراوانی از اموال، برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی را در برابر عمر در حالی که با پوشش و نقاب، خود را پوشانده بودند، ایستاندند، خلیفه دستور داد، با آوازی بلند بر آنان فریاد کشند که: پوشش از چهره برگیرید تا مسلمانان آنها را ببینند و خریداران پول بیشتری به پای آنها بریزند. دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن صورت خودداری کردند و مشت بر سینه نماینده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند. خلیفه خشمناک شد و خواست با تازیانه آنان را بیازارد، در حالیکه شاهزادگان ایرانی می‌گریستند. حضرت علی(علیه السلام) به عمر فرمودند: در رفتارت مدارا کن؛ از پیغمبر خدا(صلی الله علیه وآله) شنیدم که می‌فرمود: «بزرگ و شریف هر قومی را که خوار و فقیر شده، گرامی بدارید». عمر پس از شنیدن فرمایش حضرت علی (علیه السلام) آتش خشمش فرو نشست. سپس حضرت اضافه کرد: «با دختران ملوک نباید معامله دختران بازاری (کنیزان) کرد. »
دوران کشف حجاب
پیش از اقدام عملی گسترده جهت کشف حجاب، چپاولگران خارجی، بیش از دوره‌های سابق، در این خصوص سرمایه گذاری کردند. آن‌ها کارشناسان مخصوصی، جهت مطالعه اوضاع ایران و زمینه‌های حجاب گریزی، به این کشور و نیز به سایر کشورهای مسلمان، روانه نمودند. «مریت هاکس» از جمله کسانی است که در سال 1311، قبل از اقدام کشف حجاب به ایران سفر نمود و مطالعاتی در زمینه لباس زنان ایرانی در پایتخت و شهرها و روستاهای دیگر به عمل آورد و سرانجام طی یک اقدام کاملًا برنامه‌ریزی شده و گسترده پس از سفر رضا خان پهلوی به ترکیه، در 17 دی ماه سال 1314، فرمان خشونت آمیز «کشف حجاب» در سراسر ایران، صادر شد.
این طرح شوم که بزرگ‌ترین توهین به تمدن ایرانی و اسلامی محسوب می‌شد ابتدا با مقاومت زنان شجاع و غیور ایرانی مواجه شد، ولی رضاخان با زور سرنیزه و اهرم نظامی چادر و حجاب را از سر بانوان مسلمان برداشت. استقبال طبقات مرفه جامعه از کشف حجاب، تشکیل جلسات و محافل با حضور زنان بی‌حجاب، پذیرش و امتیازدهی به آموزگاران بی‌حجاب، انتشار روزنامه و مجله با محتوای ضددینی و ترویج بی‌حجابی و بی‌بندو باری، الزام کارمندان به بی‌حجابی، باعث شد این توطئه شوم و خطرناک به مرور در جای جای ایران ریشه بدواند.
پوشش زنان عرب قبل از اسلام
شواهد متعددى از قرآن حاكى از اين نكته است كه در جامعه عرب قبل از اسلام زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبى برخوردار نبودند. به همين دليل همسران پيامبر ـ صلوات اللّه و سلامه عليه و آله ـ از متابعت آن الگو منع مى شوند:
يا نِسَاء النَّبِى لَسْتُنَّ كَأَحَد مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا* وَقَرْنَ فِى بُيوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيةِ الْأُولَى; اى همسران پيامبر شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر ]نيستيد اگر سر پروا داريد پس به ناز سخن مگوييد تا آن كه در دلش بيمارى است طمع ورزد و گفتارى شايسته گوييد. و در خانه هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينت هاى خود را آشكار مكنيد.
دستورهاى اصلاحى اسلام نسبت به پوشش زنان نيز حاكى از برخى نقص‌ها و كاستى‌ها در پوشش زنان آن دوره و فاصله آن با پوشش مورد سفارش اسلام است:
يا أَيهَا النَّبِى قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يعْرَفْنَ فَلَا يؤْذَينَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا; اى پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش هاى خود را بر خود فروتر گيرند اين براى آن كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديك‌تر است و خدا آمرزنده مهربان است. همين نكته، از آيات سوره نور نيز كه درباره آن‌ها بحث خواهد شد، فهميده مى شود. شأن نزول آيه 30 سوره نور اشاره اى به كيفيت پوشش قبل از دستور حجاب دارد. در اين شأن نزول آمده است «كان النسا يتقنعن خلف آذانهن; زنان دنباله مقنعه خود را به پشت گوش هاى خود مى انداختند» بنا براين، گلو و بنا گوش آن‌ها هويدا بود. تاريخ پژوهان نيز اين نكته را كه زنان جزيرة العرب از حجاب مناسبى برخوردار نبودند، تأييد مى كنند.

از ابتدای اسلام تا دوران صفویان
در پایان دوره ساسانیان اسلام وارد ایران گردید و پس از ورود اسلام به ایران نیز حجاب با تأثیرپذیری از فرهنگ غنی اسلام شکوه بیشتری یافت و زنان ایرانی همچنان از فرهنگ عفت و حجاب پاسداری نمودند، در این دوره گرچه حجاب زنان با تغییراتی همراه بوده است، ولی همچنان فرهنگ استفاده از چارقد و چادر بلند و دوری از اختلاط با مردان بیگانه تأکید می‌شد که مستندات تاریخی در کتب مختلف ثبت و ضبط گردیده است. کلاویخو در سفرنامه‌اش می‌نویسد: «زن‌های شهری معمولًا روی پوشیده‌اند و چادر سفید داشته‌اند و نقاب سیاه».
«چادر که سرتاسر بدن را می‌پوشاند، معمولًا سیاه رنگ بود و همراه با آن در جلوی صورت خود از روبند نیز استفاده می‌کردند»
به دلیل توجه صفویان به آداب و رسوم و مذهب خاص ایرانی و مذهب اثنی عشری، رشته‌های گوناگون صنعت و هنر، پیشرفت شایانی داشته است، که در این میان پوشاک بانوان، با توجه به بافت خاص اجتماعی مذهبی آن روزگار شکل خاصی به خود گرفت.
«آدام اولئاریوس» در زمان شاه صفی صفوی، از ایران دیدار نموده و وضع پوشش زنان ایرانی را در آن عصر، چنین توصیف کرده است: «زنان، موقعی که از خانه خارج می‌شوند، چهره خود را نشان مردان نمی‌دهند، بلکه چادر سفیدی روی سر می‌اندازند که تمام بدن آن‌ها را تا مچ پا می‌پوشاند و فقط در جلوی صورت، شکاف کوچکی دارد. و چه بسا چهره‌های زیبایی که با لباس‌های محقرانه، و چهره‌های زشتی که با لباس‌های مجلل و فریبنده، زیرا این چادرها مخفی‌اند و انسان نمی‌تواند بفهمد در پس این چادر، چه قیافه‌ای نهفته است».

با استناد به مدارک به دست آمده از دوره هخامنشیان، مانند تندیس‌ها، سکه‌ها، نقوش فرش، پارچه و نقش برجسته‌هایی که تعدادی از آن‌ها به خارج از ایران منتقل شده‌اند، و یا نوشته‌های برخی از تاریخ نگاران، می‌توان چنین برداشت کرد که پوشاک زنان ایرانی عبارت از لباس‌های بلند تا قوزک پا و گاهی فراخ، پیراهن‌های ساده تا پایین ساق پا به صورت ساده یا ریشه دار، و با آستین‌های بلند یا کوتاه بوده است.
لباس‌های زنان ایرانی در دوره اشکانی عبارت از پیراهنی بلند تا به روی زمین، گشاد، پُرچین، آستین دار یا بدون آستین و یقه راست بوده است. همچنین پیراهنی دیگر داشته‌اند که روی اولی می‌پوشیدند و قد آن نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن، چادری سر می‌کرده‌اند.
با مقایسه چندین نقش سنگی آناهیتا و نقوش دیگر با هم، به نظر می‌رسد که بانوان ساسانی، پیراهن بلند بسیار پرچین و گشاد می‌پوشیده‌اند و آن را با نواری در زیر سینه‌ها، مانند بانوان اشکانی، جمع کرده، می‌بستند. زنان عهد ساسانی گاهی چادرِ گشاد پرچین به سر می‌کردند که تا به وسط ساق پا می‌رسیده است.
پوشش زن ایرانی پس از اسلام
از اوایل دوره اسلامی تا عصر مغول
بحث پوشاک زنان ایرانی را در ارتباط با تمدن و فرهنگ اسلامی، باید از دوران سامانیان آغاز کرد. چون سامانیان خود را از نسل ساسانیان می‌دانستند، باید اذعان کرد که پوشش ایرانیان در این دوران(از اوایل دوره اسلامی تا عصر مغول) همان پوشش دوره ساسانی است که پیش‌تر درباره آن توضیح داده شد و زنان بالطبع از پوشش‌های سنتی چادر و روبندهای ابریشمی برای حجاب و پوشش خود استفاده می‌کردند، آن هم در رنگ‌های مختلف زرد، آبی و سیاه. در همین رابطه، مینیاتوری از یک نسخه بسیار قدیمی در کتابخانه ملی پاریس موجود است که ترکان خاتون، مادر سلطان محمد خوارزمشاه و حرم‌های او در لشکر مغول را می‌نمایاند که دو زن، یکی با چادر سفید و دیگری با مقنعه و چادر سیاه نقاشی شده‌اند.

دوران مغول و ایلخانان
در جامعه ایلی ایران قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی(پنجم و ششم و هفتم هجری قمری)، بنابر نحوه زندگی ساده و بی‌پیرایه، همگام با اقتصاد شبانی، لباس و طرز آرایش زنان بسیار ساده و نزد همه طبقات یک شکل بوده است. این لباس عبارت بود از نیم تنه بلندی که بر روی سینه آستر داشت. همه زنان شلوار می‌پوشیدند و دارای پوستین‌های یک شکل بودند.
کمی پس از این دوره، در اثر تماس با ممالک متمدن همسایه، به خصوص چین و افزوده شدن بر قدرت اقتصادی مغول‌ها، لباس‌ها تغییر شکل یافت و زنانه‌تر شد. زنان شوهردار بر روی پیراهن خود چیزی شبیه به کیمونوی چینی، که بسیار گشاد بود و جلو آن تا پایین باز و آستین‌ها نیز بسیار گشاد بود و تا نوک پا می‌رسید، می‌پوشیدند. کلاهی بر سر داشتند که از جنس حصیر یا پوست درخت بود. موهای زنان و طرز آرایش آن ساده بود. فرق را از میان سر، باز می‌کردند، گیسوان را دو تا می‌بافتند و بر شانه‌ها می‌انداختند و به این ترتیب موها از زیر کلاه نمایان بود.
در دوره ایلخانی، در ایران ملکه‌ها و همسران طبقه اشراف به همین ترتیب لباس می‌پوشیدند و طرز آرایش گیسوانشان نیز همان گونه بود که وصف شد. زنان ایرانی هنگام بیرون رفتن از منزل در حجاب بودند و برقع بر رخ می‌افکندند، به طوری که هیچ گوشه‌ای از بدن آن‌ها نمایان نمی‌شد؛ در حالی که در همین زمان زنان ترک و مغول، پوششی نداشتند.
دوران تیموریان و صفویه
از نوشته‌های سیاحان معروفی مانند کلاویخو و آثار مینیاتوری باقی مانده از دوره تیموری می‌توان دریافت که زنان در این دوره از انواع کلاه، چارقد، روسری سه گوش (لچک)، نوار، عرقچین، روسری توری، روبنده و چادر برای پوشش سر و بدن خود، استفاده می‌کردند.
زنان هنگام بیرون رفتن از خانه، از روی همه ملبوسات، لباس بلند سفیدی می‌پوشیدند که از سر تا پا، بدن و صورتشان را مستور می‌ساخت و تنها مردمک چشم آن‌ها قابل رؤیت بود. زنان عموماً چهار پوشاکِ حجاب داشتند؛ دو تا را در خانه سر می‌کردند و دو تای دیگر را هنگام خروج از منزل به آن‌ها اضافه می‌نمودند.
دوران افشاریه و زندیه
در دوره افشاریه، حجاب و پوشش زنان همانند دوره پیش از آن بوده و زنان با پوشش کامل و چادر در اجتماع ظاهر می‌شدند. در کتاب «عالم آرای نادری» به مواردی بر می‌خوریم که گویای این مدعاست.
در دوران زندیه نیز زنان از چارقد برای پوشش سر استفاده می‌کردند که گاه چارقد را در زیر چانه با جقه تزیین می‌کردند. موها بیشتر به صورت بافته شده نگهداری می‌شد و از تزئینات طلایی نیز استفاده می‌گردید. در خارج از منزل، زنان چادری به رنگ سیاه و سرمه‌ای یا رنگ‌های تیره دیگر به سر داشتند و از روبنده نیز برای پوشاندن خود استفاده می‌کردند.
دوران قاجاریه
پوشش زنان در عهد قاجار را می‌توان در سه دوره بررسی کرد:
دوره اول، تا پیش از ناصرالدین شاه است که پوشش زنان عبارت بود از چادرهای بلند مشکی که بالای آن پارچه‌ای سفید بود که زنان آن را به سر خود می‌انداختند و به وسیله چند شبکه‌ای که آن پارچه سفید در مقابل چشمان زن داشت، جلوی خود را می‌دیدند.
دوره دوم، دوره ناصرالدین شاه بود که پوشش زنان، چادرهایی بود که از سر تا پایشان را می‌پوشاند و فقط چشم‌هایشان از پشت روبند توری یا قلاب دوزی شده که در زیر چادر به صورت می‌انداختند، به بیرون دید داشت.
پس از مسافرت ناصرالدین شاه به روسیه و فرنگ و دیدن پوشش زنان آنجا، شاه زنان حرمسرا را واداشت تا چاقچورها (شلوار بلند چین دار مخصوص زنان) را کنار گذارند، شلیته‌های کوتاه سر کنند و سر و موی خود را نیز با روسری‌های سفید ساده بپوشانند! سلیقه شاه به تدریج از درون حرمسرا به بیرون سرایت کرد و بسیاری از زنان و دختران خواص نیز به آن گراییدند؛ اما این خواست در میان مردم عادی، به دلیل فضای مذهبی حاکم بر جامعه ایران، جای خود را پیدا نکرد.
دوره سوم، از زمان سلطنت مظفرالدین شاه تا پایان دوره قاجار بود. در این دوره، کت و دامن و لباس به شیوه فرنگی، به ویژه در میان زنان طبقه مرفه، افزایش یافت. خانواده‌های وابسته به دربار از این نوع پوشش استفاده می‌کردند و زنان روشن فکری چون «قرة العین» بهایی نیز بدون حجاب در جمع ظاهر می‌شدند.

تعداد صفحات

101

شابک

978-622-378-431-6

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.