کتاب نقطه آغاز

کتاب نقطه آغاز

621,600 تومان

تعدادصفحات

444

شابک

978-622-378-642-6

نویسنده:

نقطه‌‌ی آغاز 14
راز آفرینش 19
ملکوت 23
تمنا 25
دوش دیدم 28
هوای بی‌کسی 32
پیر خرابات 35
شراب ناب 37
دنیای بی رنگ 39
پرواز ملکوت 41
حسین همتای قرآن 44
انتظار 47
فاش میگویم 49
هوالله 51
عاشق چشمت شدم 53
یوسف زهرا 55
قربانی 57
راز شب یلدا 59
آخرین وصی 61
دلتنگی 63
بازگشت منتقم 65
غریب آقا 67
تفسير عشق 69
یلدا 71
احسن المخلوقنا 73
فریاد عشق 75
نقش نگار 77
صبا 79
پدر 81
خوشحالم حسین 83
حجت خدا 1 85
شرمنده شدی اب 88
آقام حسین 90
دردانه‌ی باب الله 92
بهار سومین ولایت 94
محرم به سالی گذشت 96
خون خدا 98
بخش اول خطبه ها 100
بخش دوم خطبهها 102
بخش آخر خطبهها 104
تفسير غدير 107
یا علی مولا 109
پیکر عباس‌غوغا میکند 111
شیر دژم 113
میلاد قرص قمر 115
شب قدر 117
رمضان 119
جواد ابن الرضا 121
یا امام رضا 123
یا ضامن آهو 125
ولی الله 127
مناجات با خدا 130
عهد و پیمان 132
خدا 134
اگر هشيار اگر مستم 136
آتش عشق 138
دوست 140
وصف الله 142
سحر گاهان 144
نوح نبی 146
هلن در جواب حافظ و صائب و شهریار 148
مسیح نبی ع 150
شب معراج 152
علق 154
حجة الوداع 156
مبعث رسول اکرم 158
شاهزاده‌ی ایران 160
امام سجاد 162
سرورم حُسن خدا 164
یاس کبود عالم زر 166
مادر 168
فاطمه س 170
شب قدر است و یارب روسیاهم 172
چرا دعا کنم 175
صورت دادار 178
ستایش 181
بار الها 185
دوازده حجاب 188
حیدر کرار 190
شیعه یعنی 193
علی حق 196
پیر‌ترین بنده‌ی هو 198
علی بعد از خدا مختار انسان 201
بفرموده ی مولا 204
حق با علی ع است 206
شوق دیدار 210
آفتاب حقیقت 213
پدر کل ابلد 216
راز 219
ببخش آقا 222
سلام كربلا 1 224
سلام کربلا 2 226
سلام کربلا 3 228
اِنگار حسین دارم دوست 230
عهد با خدا 233
عشق=حسین ع 235
محرم 238
حسین خون خدا 241
مظهر عشق الهی 245
میلاد ارباب دو عالم 247
زیارت عاشورا 249
رایحهی‌ عرشی 252
کشتی نجات 253
امام حسین 259
حدیث ظهر عاشورا 262
عمو عباس 265
اُم اَدب 269
دست ابوالفضل ع 274
ننه‌ام البنین 278
قلمم راست بایست 281
باب الحوائج 285
دستان با مروت 288
به تاریخ باید این را نوشت 290
عید سعید فطر 293
سه خورشید و‌ی ماه 294
حسین ع زمان مهدی عج 297
هلن 298
قصه‌ی دلدادگی 300
این نامه را امام رضاع بخواند 303
سلطان خوبان 306
حضرت علی اصغر ع 308
حضرت زینب س 313
دردانه‌ی حسین ع 315
رقيه دختر شاه زمان 318
خرابه 323
دخت خیر النساء 328
دلیل خلقت 331
روضه خوان فاطمه س 333
چله 336
حسرت 338
اسوه‌ی عشق 341
جشن پیوند 344
فخر زمین و آسمان 347
امام حسن ع 349
مولود رمضان 350
سرنوشت روح 352
شیخ خرقانی 355
پرسه 360
تو ای اموزگارم 363
دختر آفتابگردان 366
مائده 370
پدر 371
بنی آدم 373
شام آخر 376
مسیحای نبوت 379
کوچه‌ی یار 381
منجی بیا 384
حواست باشد 387
تشنه‌ی دیدار یار 389
تجلی 392
لیلی و مجنون 396
ماهرخم 399
پسرم ارمیا 402
واقعاً من را نمیبینی 405
سیندرلا 408
حجت خدا 1 412
دستم و بگیر بتونم 415
خسرو خوبان 418
در نمازم 420
نور آل محمد 423
دقایق پایانی 426
بهار آفرینش 429
ساغر 433
مرد من 435
امانت نبی 437
گل نرگس 440
ساقی ۱ 442

 

 

 

نقطه‌‌ی آغاز
دلا آنشب تو دیدی آن رخ دوست
یه تفسیری بزن، حالت چو نیکوست

دلم را من بدادم در ره دوست
بدیدم ناگهان حالم چه نیکوست

بجز عشق و وفا چیزی ندیم
من آن شب از همه دنیا بریدم

بدیدم در رخش آرامشی را
صفا را مهربانی را سخا را

به اوگفتم که ای آرام جانم
اگر چه با تو من نامهربانم

نمیدانم که با خود من چه کردم
من آن عبد گنهکار تو هستم

به غفلت من یه عمر سجاده بستم
تو را من را از خودم ناشاد کردم

بیا رخصت بده تا باز گردم
همه عمرم بدنبال نشانی

درمسجد و میخانه بدنبال تو گشتم
تمام دلخوشیم همین نشان بود

رسم من به تو ای خالق یکتا
تمام آن نشانی ها غلط بود

مرا بردش بسوی جهل اعلی
به اوج نامیدی من رسیدم

به یکباره ز دنیا دست کشیدم
چشم را برهمه عالم ببستم

دلم را من گرفتم بر دو دستم
به او گفتم که ای آرام جانم

امیدم از همه نامید کردم
فقط خواهم بدنبالت بگردم

مرا سویت بخوان‌ای مهربانم
اگر چه با تومن نامهربانم

که آمد شاه بیتی توی ذهنم از نظامی
که از دنیای فانی تو‌چه دانی

سرایم من برایت از غم یار
از این دنیای بی‌مهرو ز اغیار

که شاید فرصتی یابی بدانی
بگفتا در میان نا امیدی‌ها امید است

پایان شب سیه سپید است
شروع کردم به خواندن از مشاهیر

ز مولانا و حافظ ونظامی
کمال همنشین در من اثر کرد

غزل در صوت حق من را صدا کرد
که ای بنده ی نادان و پریشان

بیا تا من بگویم اصل جریان
در مسجد و میخانه به دنبال چه هستی

دقت بکنی بر در بیگانه نشستی
من در هر نفسی از نفست دور نبودم

بودی درعوض بنده ی آن نفست و شیطان
هم مسجد و هم کعبه و هم قبله بهانه است

دقت بکنی نور خدا بر‌سر خانه است
نگاه پر زمعنایی به من کرد

هوس گم شد دلم سجاده وا کرد
به او گفتم اگر گیری تو دستم

جز درگه تو من نروم جای دگر دل به تو بستم
در آن شب دیقه ای خلوت گزیدم

برای بار اول بود بدیم
رخ شاهانه ی آن مهربان دوست

می عشقش چشدیم تا دم صبح
چو دیدم ساغی و ساغر خود اوست

اَنان سر دادم از آن شب که ای دوست
بیا هر شب سراغم تا کنم کوست

از آن شب من دگر عزلت گزیدم
همه شبها بدنبالش دویدم

غم عشقش به جان و دل خریدم
چو دیدم من رخ شاهانه ی دوست

به او گفتم بمان با من تو ای دوست
که بردی عقل و هوشم ، به چه نیکوست

خرامان میروم من در پی دوست
که شاید باشدش او هم مرا دوست

برو در جستجویش در ازل اوست
نیابی مثل او چون در جهان اوست

بگفتم این معما تا کنی گوش
که شاید آیدت بر سر کمی هوش

تامل کن بر این شعر و ببر فیض
که شاید نایدت دیگر از این حیث

 

راز آفرینش
یکی بود و یکی نبود
غیر از خدا هیچ کس نبود

فقط هو بود در این عالم اکبر
یه رب الواحد و اول و آخر

بفرمودش امام صادق (ع) ما
خداوند خالق کون و مکان است

ولیکن در مکانش بی مکان است
خدا در خود و در ماهم عیان است

بر او کون مکان هرگز روان نیست
براو چیزی که خود ساخته مهام نیست

نه کونی نه مکانی وصف حالش
نه در قبلی و بعدی حول حالش

بزرگی در جلالش بی نظیر است
تناقض بر خدا هم مستحیل است

نگنجد در تخیل چون محال است
نیابی شبه او ، وهم و خیال است

فقط خواست و شد و عالم عیان شد
تمام خلقتش در آن ، عیان شد

ز زره اینهمه عالم بنا شد
که این زره یهو کن فیکان شد

بدون فکرو اندیشه بنا کرد
بدون تجربه عالم بپا کرد

همه بی عیب و نقص ساخت و عطا کرد
جهان را با همه قدرت بنا کرد

بگویم من به تو سر نهانی
اگر خواهی ز حق چیزی بدانی

تفحص کن بر این شعرو ببر فیض
که باشد هکذا گویش از این حیث

که خواهد شبه خود باشد نشانی
ز روح خود بنا کرده جهانی

که عالم با همه لطفش بنا کرد
علی را از همه سرها جدا کرد

علی را مبداء خلقت بنا کرد
درونش عالمی بی عیب بپا کرد

زمین آسمانها کهکشانها
جهان را با همه اسم و نشانها

همه در بطن مولایم علی است
علی را بر جهان حکمت همین است

علی آغاز و پایان زمین است
عل لنگری از عرش بر زمین است

علی نور خدا در بحث دین است
علی روح خداوند در زمین است

علی آیتِ الله و العظیم است
عماد الاصفیاء، بر مومنین است

فقط حیدر امیر المومنین است
شه شاهان اَنیس مومنین است
علی حبل المتین در بحث دین است
علی شیر خدا ، شهسوار لافتی

عروة الوثقی ترین سالار ، در عرش و زمین است
علی خیر المومنین، امیر متقین است

علی اُذن الله ، علی باب الله
علی سیف الله ، علی حُب الله

علی اول، علی آخر
علی روح خداوند، رب مالک

اگر فرمود خداوند بر ملائک
زنند سجده به آدم بر خلایق

خلایق را چونین لطفی سزا نیست
فقط سجده سزاوار علی است

علی را در جهان آیت همین است
که خلقت عایل نام علی است

از ازل تا به ابدقصه ی خلقت این است
که علی مبداء خلقت همه ی حرف خداوند این است

چو علی باش و علی‌وار به دنیا بنگر
بعد از آن نام خدا، نام محمد ، حیدر

تعدادصفحات

444

شابک

978-622-378-642-6