کتاب سیاست‌های ‏پولی ‏و ‏مالی

کتاب سیاست‌های ‏پولی ‏و ‏مالی

شناسه محصول: 16956

257,600 تومان

تعداد صفحات

184

شابک

978-622-378-424-8

انتشارات

 

فهرست
عنوان صفحه
فصـل اول: مکاتب اقتصادی 17
مکتب کلاسیک 17
مهم‌ترین اصول و عقاید اقتصادی کلاسیک‌ها 17
پایه‌های نظری مکتب کلاسیک 19
اقتصاددانان کلاسیک 19
منتقدین مکتب کلاسیک 21
مکتب نئوکلاسیک 22
کلاسیک‌ها و نئوکلاسیک‌ها 24
نهائیون (مارژینالیست‌ها) و نئوکلاسیک‌ها 24
مهم‌ترین آرا و عقاید مکتب نئوکلاسیک 25
توسعه‌ی مکتب نئوکلاسیک 27
نقد اقتصاد نئوکلاسیک 28
مکتب نهادگرایی 29
مبانی فکری مکتب نهادی 30
اقتصاددانان این مکتب 32
تأثیر نهادگرایان بر اقتصاد غرب 33
ارزیابی نهایی نهادگرایان 33
مکتب کینز 34
شرح حال جان مینارد کینز John Maynard Keynes 34
آثار کینز 35
دلایل ظهور مکتب کینز 36
مهم‌ترین اصول و عقاید مکتب کینزی 36
حربه‌های سیاست پولی از نظر کینز 38
اقتصاددانان مکتب کینز 38
ارزیابی نهایی مکتب کینز 39
مکتب سوسیالیسم 40
جامع‌ترین تعریف سوسیالیسم 40
بررسی اصطلاح سوسیالیسم 41
ایدئولوژی سوسیالیسم 41
تاریخچه‌ی سوسیالیسم 42
اصول مشترک مکتب‌های سوسیالیستی 43
جامعه‌گرایی 43
اصالت جمع 44
مالکیت دولتی 44
برنامه‌ریزی متمرکز اقتصادی 45
برابری 45
فراملیّتی 45
مکاتب سوسیالیستی 45
سوسیالیست تخیلی 46
سوسیالیسم علمی 46
بنیان‌گذار کمونیسم 47
سوسیالیسم دولتی 47
سوسیالیسم مسیحی‌گرا 48
سوسیالیسم آنارشیسم‌گرا 48
سوسیالیسم سندیکاگرا 48
سوسیالیسم صنف‌گرا 48
سوسیالیسم اخلاقی 49
سوسیالیسم تجدیدنظرگرایانه 49
اشتراکات سوسیالیسم و مارکسیسم 49
ارزیابی مکتب سوسیالیسم 50
نظر اسلام 50
فصـل دوم: مفاهیم و تعاریف بازارهای مالی 53
بازار مالی چیست؟ 53
انواع بازار مالی 54
بازار سهام (Stock Market) 55
بازار اوراق قرضه (Bond Market) 56
بازار مشتقات (Derivative Market) 56
بازار تبادل ارزهای خارجی (Foreign exchange) 57
بازار کالاها (Commodities Market) 58
بازار OTC 59
بازار رمزارزها (Cryptocurreny Market) 59
فصـل سوم: سیاست‌های پولی، انواع، اهداف و عوامل تعیین‌کننده در تعادل بازار 61
تاريخچه‌ی پيدايش سياست‌هاي مالي و پولي 61
بررسی اثر افزایش هزینه‌های دولت (سیاست مالی انبساطی) 65
بررسی اثر کاهش هزینه‌های دولت (سیاست مالی انقباضی) 66
بررسی اثر کاهش نرخ مالیاتی (سیاست مالی انبساطی) 66
سياست‌هاي پولي 67
بانك مركزي و اعمال سياست‌هاي پولي 70
اثر سیاست‌های پولی بر درآمد ملی و سطح اشتغال 72
اثرات افزایش حجم پول (سیاست پولی انبساطی) 72
اثر کاهش حجم پول (سیاست پولی انقباضی) 73
حالت ترکیبی (سیاست‌های پولی و مالی) 73
چالش‌هاي اساسي در اجراي سياست‌هاي پولي و مالي در ايران 74
ابهام در اولویت‌ها 75
محدودیت در نوع ابزار 76
اختیارات و قابليت كنترل ابزار 77
ضعف استقلال بانك مركزی 78
ارتباط نامناسب برای مدیریت انتظارات 78
ناهماهنگی اعضای شورای پول و اعتبار 79
نقش سیاست‌های پولی و مالی کشور در كنترل نرخ تورم 79
نقش بانك ملّي ايران به عنوان قوي‌ترين بانك تجاري دولت در اعمال سياست‌هاي پولي 81
اهداف سیاست‌های مالی و پولی 82
اقتصاد به زبان ساده؛ سیاست‌های پولی و مالی 84
ابزارهای سياست پولی در ايران 85
ابزارهای مستقيم 85
کنترل نرخ‌های سود بانکی 85
سقف اعتباری 86
ابزارهای غيرمستقيم 86
نسبت سپرده‌ی قانونی 86
اوراق مشاركت بانك مركزی 86
سپرده‌ی ويژه‌ی بانك‌ها نزد بانك مركزی 87
فصـل چهارم: انواع سیاست‌های پولی و مالی 89
سیاست‌های مالی و پولی انبساطی و انقباضی 89
سیاست‌های مالی (Fiscal Policies) 89
سیاست‌های پولی (Monetary Policies) 91
فصـل پنجم: ضرورت انجام اصلاحات مالی در کشورهای رو به رشد و پیشرفته 95
مبانی نظری بحث 99
جهانی شدن و الزامات توسعه 101
اصلاحات و نقش دولت 103
زیرساخت‌های فیزیکی 104
زیرساخت‌های نهادی 104
اصلاحات سیاسی و رویکردهای حکومتی 106
آزادسازی اقتصادی و اصلاحات مالی 112
چالش‌ها و سیاست‌های مالی یک دولت توسعه‌خواه 114
نتیجه 118
فصـل ششم: تأثیر سیاست‌های مالی در رشد اقتصادی 121
خفتبار مالی 124
فصـل هفتم: تحلیل نموداری سیاست‌های پولی و مالی 127
ابزارهای سیاست پولی بانک مرکزی 127
دیدگاه‌های مختلف اقتصادی در مورد نقش سیاست پولی و اثر آن 129
سیاست پولی در الگوی IS-LM 130
سیاست پولی در الگوی AD-AS عرضه و تقاضای کل 131
فصـل هشتم: مزایای سیاسی و اقتصادی آزادسازی بازارهای مالی 133
بازارهای مالی و انواع آن 133
بازار پول 134
بازار سرمایه 134
ویژگی‌های یک سیستم مالی کارا 135
وظایف اولیه‌ی سیستم مالی 136
کسب اطلاعات درباره‌ی سرمایه‌گذاری و تخصیص سرمایه‌ها 136
نظارت نزدیک بر مدیران و اعمال کنترل بر شرکت‌ها 137
سهولت بخشیدن مبادله، متنوع‌سازی و مدیریت ریسک 137
تجهیز و تحریک بخشیدن پس‌اندازها 137
تسهیل مبادله‌ی کالاها، خدمات و قراردادها 138
عوامل مؤثر بر افزایش کارآمدی بازارهای مالی 139
فراهم نمودن شرایط حقوقی جهت جذب سرمایه‌گذاران خارجی 139
تنوع بخشیدن به ابزارهای مالی 139
بهبود سیستم اطلاعاتی 140
وجود نهادهای مالی مؤثر بر کارایی عملکرد بازار مالی 140
توسعه‌ی مالی 142
توسعه‌ی بخش بانکی 142
توسعه‌ی بخش مالی غیر بانکی 143
فصـل نهم: مراحل اجرایی سیاست‌های آزادسازی بازارهای مالی 145
تئوری آزادسازی بازار مالی 145
ادبیات اخیر در آزادسازی بازار سهام 147
مروری بر مطالعات صورت‌گرفته 148
مطالعه‌ی کامینسکی 148
مطالعه‌ی هنری 149
مطالعه‌ی شمیلا 149
استراتژی و ترتیب زمان آزادسازی 150
روش‌های مورداستفاده برای آزادسازی بازار سرمایه 150
صندوق‌های کشوری 153
مزایای صندوق‌های کشوری 153
پیشینه‌ی صندوق‌های کشوری 154
تجربه‌ی سایر کشورها در زمینه‌ی آزادسازی 154
تجربه‌ی تایلند و مالزی در آزادسازی بازار مالی 156
تجربه‌ی کره، هند و تایوان در آزادسازی بازار سهام 157
ساختار بازارهای مالی در ایران 158
بازار سرمایه 158
بازار پول 162
نتیجه‌گیری 164
فصـل دهم: انضباط پولی، ثبات مالی و نظام ارزی 165
تعریف ثبات مالی 165
مبانی نظری ثبات مالی 167
چارچوب تحلیلی عملی: اقتصاد کلان، مؤسسات مالی و بازارهای مالی 168
گزارش ثبات مالی و شاخص ثبات مالی 169
عوامل اثر‌گذار بر ثبات مالی 170
رویکردهایی برای تضمین ثبات مالی 170
سیاست‌های احتیاطی کلان برای حفظ ثبات مالی 171
نظام‌های ارزی 172
تعریف چند اصطلاح 172
نظام بین‌المللی ارزی 173
قبل از جنگ جهانی اول 173
بین دو جنگ جهانی 173
بعد از جنگ دوم جهانی تا سال ۱۹۷۳ 174
نقش آمریکا و انگلیس 175
قابلیت تبدیل ارزها 176
از سال ۱۹۷۳ به بعد 177
نقش صندوق در سیستم بین‌المللی 178
پی‌نوشت 179
منـابع و مآخـذ 181
منابع فارسی 181
منابع غیرفارسی 183

 

 

مکتب نهادگرایی

نهادگرایی یک نوع تجزیه و تحلیل اقتصادی است که نقش نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در تعیین وقایع اقتصادی مورد تأکید قرار می‌دهد. این حرکت از اواخر قرن 19 به‌ویژه در میان اقتصاددانان آمریکایی بروز نمود. اولین اقتصاددانان در این رابطه، تورستین وبلن (Torstein Veblen: 1862-1925)، جان راجر کامونز (John Roger Commons: 1862-1945) و وزلی میچل (Wesley Mitchell: 1876-1948) بودند. این نگرش در عین حال نقدی بر اقتصاد نئوکلاسیک است؛ که به‌نظر نهادگرایان، عناصر و فضاهای غیر اقتصادی که افراد در آن تصمیم می‌گیرند را نادیده می‌گیرد.

در دهه 1890، تقریبا بحث از اندیشه اقتصاد کلاسیک از صحنه کنار رفته و انتقاد علیه تفکر نئوکلاسیک آغاز گردید. به‌نظر می‌رسد دشواری‌های حاصل از کارکرد اقتصاد سرمایه‌داری آمریکا با رویکرد نئوکلاسیک، یکی از زمینه‌های اجتماعی بروز اندیشه نهادگرایی باشد. در زمان بین جنگ‌های داخلی تا جنگ جهانی اول، شرایط زندگی نیروی کار تحت کارکرد اقتصاد سرمایه‌داری وخیم و فاصله فقیر و غنی بسیار شدید شده بود. رباخواری و رانت‌خواری توسط دلال‌ها و سفته‌بازان فراوان و امنیت ملی کارگران مخدوش بود. در کنار این مشکلات، ایجاد بنگاه‌های بزرگ و انحصاری روزبه‌روز وسیع‌تر می‌شد. هرچه اوضاع به جلو می‌رفت، مفروضات نهایی‌گرایی و نئوکلاسیک بیشتر غیر واقعی جلوه می‌کرد و دفاع از اصول لسفر، مخدوش به‌نظر می‌رسید.

در این دوران، برای نیل به تغییرات اجتماعی دو روش مهم و متفاوت مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت. نخستین روش مبتنی بر تجدید سازمان جامعه از طریق روش‌های سوسیالیستی بود؛ روش دوم بر آن بود تا تغییرات اجتماعی در نظام سرمایه‌داری را از راه اصلاحات اجتماعی پدید آورد. در این روش هدف آن بود که شرایط موجود را از طریق دخالت دولت در اقتصاد اصلاح کند. با اعمال برنامه‌های اصلاحات اقتصادی امکان حفظ سرمایه‌داری از طریق بهبود شرایط زندگی برای طبقات کم درآمد فراهم کند و این دقیقا پیشنهاد اقتصاددانان پیرو «مکتب نهادی» یا «نهادیون» را تشکیل می‌دهد.

هرچند مکتب نهادی تقریبا در سال 1900 توسط تورستین وبلن پایه‌گذاری گردید، لیکن کاملا نوبنیاد نبود؛ زیرا روش‌شناسی این مکتب قبلا در قرن نوزدهم توسط ماکس وبر، سیسموندی، مارکس و سومبارت مطرح شده بود. بعد از وبلن نیز، عقاید این مکتب توسط جان راجر کامونز، توسعه یافت و توسط جان کنت گالبرایت (John Kenneth Galbraith) کامل‌تر شد.

 

مبانی فکری مکتب نهادی

  • اقتصاد باید به‌عنوان یک سازمان یا مجموعه کامل و واحد تشکیلات که تمام اجزای آن با یکدیگر ارتباط دارند، مورد بررسی قرار گیرد. در این مورد، مطالعه یک دوره کامل از زمان را نمی‌توان صرفا با برسی اجزای آن به‌صورت قسمت‌های مجزا و منفصل از یکدیگر مورد بررسی قرار داد.
  • مکتب نهادی نقش مؤسسات و نهادها را در زندگی اقتصادی مورد تأکید قرار می‌دهد. «نهاد» تنها یک مؤسسه برای انجام هدف خاصی نظیر تعلیم، هماهنگی، خدمات اقتصادی، اتحادیه و یا بانکی نیست؛ بلکه الگویی متشکل از رفتار جمعی یا گروهی است؛ که به‌عنوان جزء و بخش اساسی یک فرهنگ پذیرفته می‌شود. نهاد شامل رسوم، عادات اجتماعی، قوانین، روش‌های فکری و به‌طور کلی روش زندگی است.
  • نظریه تکامل داروین در تجزیه و تحلیل اقتصادی باید مورد استفاده قرار گیرد؛ زیرا جامعه و نهادهای آن، دائما در حال تغییرند. به‌جای وجود تعادل، همواره حرکت و تغییر وجود دارد. این مکتب، با نظریه «تعادل ایستای» اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک که به‌دنبال کشف حقایق ابدی و ازلی اقتصاد بوده و هیچ‌گونه توجهی به تفاوت‌های زمانی و مکانی و تغییراتی که دائما تحقق می‌یابد، معطوف نمی‌داشته‌اند، به مخالفت برمی‌خیزد؛ بنابراین مکتب نهادی، نظریه کلاسیک‌ها و نئوکلاسیکها را، مبنی بر وجود تعادل ساکن و عادی در جامعه اقتصادی مردود دانسته و به‌جای آن، بر اصل سلسله علل یا تغییرات تراکمی که در جریان حصول به هدف‌های اجتماعی و اقتصادی ممکن است، منجر به نتایج مثبت و یا منفی گردد، تکیه می‌کند.
  • بیشتر مکاتب اقتصادی در نظام سرمایه‌داری بر پایه فرضیه‌های مورد استفاده در نظریه خود، وجود هماهنگی در منافع افراد جامعه را استنتاج می‌کنند؛ در حالی‌که مکتب نهادی، معتقد به وجود تضاد منافع است و انسان را موجودی اجتماعی و تعاونی می‌داند؛ که برای حفظ منافع مشترک و متقابل خود با دیگران اقدام به تشکیلات گروهی می‌کند.
  • مکتب نهادی از برنامه اصلاحات اجتماعی به‌منظور توزیع عادلانه ثروت و درآمد حمایت می‌کند. این مکتب، برخلاف عقاید کلاسیک‌ها، توجه خود را به هزینه‌ها و منافع اجتماعی معطوف می‌دارد. به‌عبارت دیگر، این مکتب اقتصاد آزاد سرمایه‌داری را محکوم کرده و به نقش دولت در امور اقتصادی و اجتماعی مردم، اعتقاد دارد.
  • از ‌نظر روش‌شناختی، مکتب نهادی روش استقراء را بر روش قیاس ترجیح داده و بر این عقیده است که برای بهتر کردن نظام اقتصادی باید مطالعات دقیق‌تری از طرز کار آن عمل، به‌دست آورد. از این نظر، اقتصاددانان نهادی با اقتصاددانان تاریخی هم‌عقیده‌اند و معتقدند که روش استدلال منطقی، روشی است که از حقایق شخصی آغاز شده و از حالات خاص به نتایج کلّی می‌رسد.

 

اقتصاددانان این مکتب

تورستین وبلن؛ مدت‌ها استاد دانشگاه شیکاگو و استاندفورد بوده است. وی از برجسته‌ترین منتقدان نظریه ارتدوکس نئوکلاسیک به‌حساب می‌آید. نخستین و مهم‌ترین کتاب وبلن کتابی تحت عنوان «نظریه طبقه مرفّه» است؛ که در سال 1899 انتشار یافت. در این کتاب، مصرف را به‌عنوان ابزار شادی و لذّت رد و به طرح یک نظریه فرهنگ‌مدار مبادرت نمود؛ که بر آن عادات، قراردادها، حتی خرافات و سایر عناصر غیر اخلاقی نیز می‌تواند تأثیرگذار باشد. به‌نظر وبلن رفتارهای انسان، تحت تأثیر امور نهادی قرار می‌گیرد. از این‌رو انسان ممکن است دنبال رفتار مطلوبیت‌گرایانه نباشد. به‌نظر او، روند اقتصادی برعکس تصوّر نئوکلاسیک‌ها به‌سوی تعادل و ثبات نبوده و مرتب به‌سوی بی‌ثباتی پیش می‌رود.

جان راجر کامونز؛ همکار و همفکر وبلن از مکتب نهادگرایی است. کتاب «تاریخ نیروی کار» وی بر شهرت او در آمریکا افزوده است. او توجه زیادی به ترکیب علوم اجتماعی نظیر جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، علوم سیاسی و تاریخ با علم اقتصاد داشت. کامونز در طراحی و تصویب قوانین مربوط به بیمه‌ها و اتحادهای کارگری نقش مؤثری داشته است. وی در قالب کتاب‌های «توزیع ثروت» (1893)، «مبانی سرمایه‌داری» (1924) و «اقتصاد نهادی» (1934) سعی می‌کند، چگونگی تحوّل رفتار فردی را به‌فعالیت دسته‌جمعی روشن سازد. گویی او علم حقوق را در خدمت علم اقتصاد درآورده و با کمک آن معیاری را طراحی می‌کند تا به‌وسیله به‌کارگیری آن‌ها، منابع فردی را به‌نفع مصالح دسته‌جمعی هدایت کند. جالب است که کامونز اصولا نهاد را یک عمل دسته‌جمعی در کنترل عمل فردی تعریف کرده و نهادها را دارای خصلت تکاملی و دخالت دولت را برای حل و فصل تضادهای فردی و جمعی ضروری می‌داند.

 

وزلی میچل؛ او شاگرد وبلن بود؛ اما از برخی از ابعاد افکار او فاصله گرفت و برخلاف وی کمتر به ایرادات روش‌شناختی در مورد اقتصاد نئوکلاسیک پرداخت. میچل در آمار، ریاضیات و در اقتصادسنجی نیز صاحب نظراتی است. او هرچند که برای نظریه‌پردازی امور اقتصادی اهمیت قائل بود، اما عمده در راستای عملیاتی کردن مکتب نهادگرایی اقدام نمود. به اعتقاد او، وجود معضلات اقتصادی، نشانه ناکارآمدی نظام بازار است. او راه حل این معضلات را در اجرای برنامه‌ریزی با حفظ آزادی‌های اقتصادی و حفظ امنیت دیده و ریشه بحران‌ها و رکود را در کاربرد وسیع و بازی زیاد با پول می‌دانست.

 

تأثیر نهادگرایان بر اقتصاد غرب

تلاش نهادگرایان باعث شده تا:

اولا) توجه بیشتری به نهادهای اقتصادی صورت گیرد.

ثانیا) تک‌سویی نظریه ارتدوکس نئوکلاسیک را مورد نقد قرار دهند.

ثالثا) مسائل مورد بحث اقتصادی جنبه پویایی بیشتری پیدا کند.

رابعا) روش‌های تئوریک و تجربی هردو مورد عنایت قرار گیرد.

 

ارزیابی نهایی نهادگرایان

  1. در مورد نقش نهادگرایان اختلاف نظر وجود دارد. عده‌ای نقش وبلن را در این رابطه کارساز و نقش بقیه نهادگرایان را تقریبا خنثی می‌دانند.
  2. میچل نیز توانسته‌، عنصر نهادگرایی را در تحلیل مربوط به ادوار اقتصادی قرار دهد.
  3. نهادگرایان، انسان اقتصادی مورد نظر خود را، جایگزین انسانی که تحت تأثیر غرایز اولیه است، کرده‌اند. در حالی‌که انسان مورد نظر نهادگرایان نیز همچون انسان اقتصادی نئوکلاسیک‌ها و ارتدوکس‌ها، توجهی به ترجیحات عقلانی نمی‌کند.
  4. با آن‌که نهادگرایان مقوله تضاد منافع و بحث مهم تکامل اجتماعی را مطرح نموده‌اند، اما کاربردهای شفافی برای آن‌ها ذکر نکرده‌اند.
  5. تأکید زیاد آن‌ها بر روش استقراء از لحاظ منطقی قابل دفاع نیست؛ زیرا مراحل استدلال آن‌ها برای دفاع ار نظریه خود نهادگرایی، جنبه قیاسی دارد.
  6. در موارد زیادی اندیشه آن‌ها با عقیده مکتب تاریخی بسیار نزدیک است.

 

مکتب کینز

منظور از مکتب کینز، مجموعه عقایدی است که به پیروی از تفکر کینز به‌پا خواست. از آن‌جا که عقاید کینز، جهان را از بحران اقتصادی نجات داد و هیچ کتابی به اندازه کتاب «نظریه عمومی» کینز متناسب با نیازهای زمان خود نبود، کینز به‌عنوان بنیان‌گذار «علم اقتصاد جدید» معروف شد و عقاید وی به «انقلاب کینزی» معروف گشته و پایه‌های اقتصادی و اجتماعی مکتب جدیدی با نام «مکتب کینزی» گردید.

مکاتب اقتصادی مرتبط با کینز را در قالب سه مکتب مورد بحث قرار می‌دهند؛ که معمولا مرز بین این سه مکتب خیلی شفاف نیست.

  1. مکتب کینزی‌های اولیه و یا ارتدوکس
  2. مکتب بعداز کینز
  3. مکتب کینزی‌های جدید.

 

شرح حال جان مینارد کینز John Maynard Keynes

در 5 ژوئن سال 1883 در کمبریج به‌دنیا آمد. پدر کینز، جان نویل مادرش فلورانس نام داشتند. او در دوره لیسانس، رشته تحصیلی خود را از ریاضیات به اخلاق تغییر داد و به‌عنوان معلّم اخلاق شناخته شد.

مینیارد کینز در خانواده‌ای از طبقه متوسط و در محیطی روشن‌فکرانه پرورش یافت. کینز به‌خاطر مهارتی که در ریاضیات داشت، دهمین رتبه را میان تمامی کسانی که در آن سال‌ها به دانشگاه راه یافتند، تصاحب کرد. او همچنین در ادبیات کلاسیک، آمار و اقتصاد، صاحب‌نظر بود. الگوی اخلاقی وی ادوارد مور مؤلّف کتاب «اصول اخلاق» و الگوی سیاسی‌اش، ادموندبورک، فیلسوف، نویسنده و عضو حزب محافظه‌کار انگلستان بود. او در سال 1925 با لیدیا ازدواج کرد.

کینز از معروف‌ترین اقتصاددانان قرن بیستم است. جالب است که خود کینز در آغاز در دنیای نئوکلاسیک می‌زیست و در قالب سنّت مارشال فکر می‌کرد. همچنین مکتب وی از درون نهائی‌گرایان استخراج شد. ولی در ادامه، از منتقدان نئوکلاسیک گردید.

 

آثار کینز

وی قبل از احراز ‌مقام استادی، کارمند خزانه‌داری کل انگلیس در هندوستان بود و در سال 1913 اولین کتاب خود را در نحوه عمل سیستم پایه طلا تحت عنوان «پول و مالیه هندوستان» نوشت. در سال 1921 متعاقب با استعفای پرغوغای خود از عضویت کنفرانس صلح، کتاب دیگر خود را تحت عنوان «اثرات اقتصادی صلح»، به‌رشته تحریر درآورد و در آن به توجیه مخالفت خود با شرایط سنگین غراماتی که متفقین به آلمان تحمیل می‌کردند، پرداخت و در مجامع اقتصادی بین‌المللی مشهور شد. کینز با انتشار کتاب «احتمالات»، در سال 1921 و انتقاد شدید معروف خود علیه وینستون چرچیل، نخست وزیر معروف انگلیس در سال 1923 تحت عنوان «اثرات اقتصادی سیاست چرچیل» و همچنین با انتشار کتاب «رساله‌ای در باب پول»، در سال 1930 و ارائه نظرات انقلابی در مسئله پول و توصیه تقلیل نرخ بهره، شهرتی به‌سزا یافت؛ اما به‌طوری که دکتر حسین پیرنیا (که خود از شاگردان کینز بوده)، در ترجمه کتاب عقاید بزرگترین علمای اقتصاد می‌نویسد: این کتاب عیوبی داشت که از همه مهمتر این بود که آن‌چه را برای ساده کردن تجزیه و تحلیل مطالب فرض کرده بود، خیلی از واقعیات دور بود؛ در نتیجه کینز از کار خود ناراضی بود و تصمیم گرفت، به مطالعه و تفکر و بحث راجع به مطالب آن کتاب با همکاران خود ادامه دهد. آخرین و مشهورترین کتاب کینز تحت عنوان «نظریه عمومی اشتغال پول و بهره» در سال 1936 منتشر شد و کینز به نهایت شهرت جهانی خود رسید. از آن تاریخ، کینز به‌عنوان یک اقتصادان انقلابی و نوآور در علم اقتصاد معروف گشت. سالی که نظریه عمومی کینز منتشر شد، سالی بود که فرانسه، بحران عجیب سال‌های 1930 را تازه پشت سر گذاشته بود. کینز کمی بعد از انتشار نظریه عمومی، به‌ریاست بانک انگلیس انتخاب شد و به‌دریافت لقب لرد مفتخر گردید. کینز از سال 1937 از بیماری شدید قلبی رنج می‌برد. لذا در 20 آوریل 1946 در آغوش لیدای محبوبش درگذشت.

 

دلایل ظهور مکتب کینز

  1. حادثه بحران کبیر بین سال‌های 1929 تا 1933؛
  2. نظریه نئوکلاسیک، توانایی توضیح وضعیت بیکاری، سقوط سهام و سقوط حجم پول در وضعیت زمانی یادشده را نداشت؛
  3. آزمون‌های بسیار موفق نظریات کوتاه‌مدت کینز و پاسخ‌گویی آن به شرایط بحرانی، مزید بر علت گردید.

 

مهم‌ترین اصول و عقاید مکتب کینزی

  1. تأکید بر اقتصاد کلان؛ کینز و طرفداران او بر روی مشخصه‌های کل؛ مانند مصرف کل، پس‌انداز کل، درآمد کل، محصول کل و بالاخره اشتغال کل خود، متمرکز نمودند و در این رابطه، بیشتر با نگرش عمل‌گرایانه، به حل مشکلات واقعی اقتصاد فکر می‌کردند.
  2. تعیین جهت به‌وسیله تقاضا؛ بدین معنی کینز بر خلاف قانون «سه» اظهار داشت که: این تقاضاست که عرضه را به‌وجود می‌آورد. اقتصاددانان کینزی بر اهمیّت تقاضای کل به‌عنوان مشخص‌کننده اصلی و اولیه درآمد ملی محصول اشتغال، تکیه می‌نمایند. از دیدگاه این اقتصادانان تقاضای مؤثر، شامل حاصل جمع مصرف، سرمایه‌گذاری، بخش دولت و مخارج خالص صادرات می‌باشد. تقاضای موثر، سطح تعادلی محصول واقعی اقتصاد را برقرار کرده؛ که در بسیاری از موارد کمتر از سطح محصولی است که در تحت شرایط اشتغال کامل (بالقوه) می‌تواند وجود داشته باشد.
  3. وجود عدم ثبات در اقتصاد؛ از دیدگاه کینز، اعتقاد اقتصاددانان کلاسیک مبنی بر این‌که اقتصاد به خودی خود و به‌وسیله مکانیسم بازار به تعادل می‌رسد، صحیح نیست. او تصریح می‌کند که اگر بخواهیم به امید ایجاد تعادل، به‌وسیله مکانیسم بازار باشیم، بحران جهانی ممکن است، پنجاه سال طول بکشد و تا آن زمان، همه ما از دنیا رفته‌ایم.

از دیدگاه کینز، اقتصاد، با رونق و رکود همراه است؛ چون سطح سرمایه‌گذاری برنامه‌ریزی‌شده خیلی نامنظم و جابه‌جا شونده است. به‌نظر کینز، برخلاف نظریه ارتدکس‌ها، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری به‌طور خودکار برابر نمی‌شوند و باید بانک مرکزی و دولت، زمینه هماهنگی آن‌را فراهم نمایند.

  1. چسبندگی قیمت و دستمزد؛ کینزین‌ها معتقدند که دستمزدها به طرف پایین چسبنده‌اند و این به‌خاطر عوامل ساختاری مانند قرادادهای اتحادیه‌های کارگری، قوانین حداقل دستمزدها و … است. در دورانی که تقاضای کل برای کالاها و خدمات کاهش می‌یابد، عکس‌العمل واحدهای تولیدی به کاهش در فروش، کاهش تولید و اخراج کارگران است؛ نه در کاهش دستمزدها. ازدیدگاه‌ کینزین‌ها قیمت‌ها نیز به‌سمت پایین چسبندگی دارند.
  2. سیاست پولی و مالی فعال؛ اقتصادانان کینزی معتقدند که دولت باید از طریق سیاست‌های پولی و مالی مناسب، جهت رسیدن به اشتغال کامل، ثبات قیمت‌ها و رشد اقتصادی، فعالانه دخالت نماید و برای مواجهه با رکود و بحران، یا باید مخارج خود خود را افزایش دهد یا مالیاتها را کاهش دهد. این کاهش، باعث افزایش مخارج مصرفی خصوصی می‌گردد. دولت همچنین باید عرضه پول را زیاد کرده تا بتواند نرخ بهره را کاهش دهد؛ به امید این‌که بتواند مخارج سرمایه گذاری را افزایش دهد.

 

برای جلوگیری از تورم نیز که به‌وسیله مازاد تقاضای کل به‌وجود می‌آید، سه نوع راه‌کار در پیش روی دولت است: 1) مخارج خود را کاهش دهد، 2) مالیات‌ها را افزایش دهد؛ تا مخارج مصرفی خصوصی را کم کند 3) عرضه پول راکم کند؛ تا نرخ بهره افزایش یابد؛ که این خود، موجب کاهش مخارج سرمایه‌ای اضافی خواهد شد.

حربه‌های سیاست پولی از نظر کینز

  1. عملیات بازار باز؛ با کمک این ابزار، می‌توان قدرت خرید مردم را در بخش خصوصی تنظیم کرد. اگر اقتصاد، در رکود و بیکاری باشد، برای از بین بردن آن، باید از سیاست انبساطی استفاده نمود. هدف، آن است که امکانات اعتباری بالا برود؛ تا مردم بتوانند از بانک‌های تجاری پول قرض کرده و مخارج خود را بالا ببرند. این هدف، زمانی انجام می‌شود که بانک‌های تجاری در بازار آزاد، اوراق قرضه‌ی در دست مردم را با قیمت بیشتری خریداری نماید. با این عمل، قدرت خرید بالا و حجم تولید و اشتغال افزایش می‌یابد.
  2. تغییر در نرخ ذخایر قانونی؛ در موقع تورّم، درصد «ذخایر قانونی» افزایش می‌یابد، با این عمل، حجم «ذخایر اضافی» کاهش و در نتیجه حجم پول، پایین می‌آید. به‌همین جهت، نرخ بهره افزایش یافته، حجم سرمایه‌گذاری پایین می‌آید و سطح تولید به اشتغال کامل می‌رسد. این مسئله در شرایط رکودی، برعکس اتفاق می‌افتد.
  3. تغییر در نرخ تنزیل؛ نرخ تنزیل، نرخی است که بانک‌های تجاری باید به بانک مرکزی بپردازند؛ تا بتوانند اعتبار دریافت کنند. لذا در زمان رکود، بانک مرکزی تصمیم می‌گیرد که نرخ تنزیل را کاهش دهد و در زمان رونق (تورّم) بالعکس.

 

اقتصاددانان مکتب کینز

برخی از اقتصاددانان معروف مکتب کینز عبارتند از:

سایمون کوزنتس (1985-1901)؛ اقتصاددان معروف روسی است. وی اهمیت جمع‌آوری اطلاعات را برای اقتصاد توضیح داد. او در واقع از راه آمار و اقتصادسنجی، به آزمون تجربی نظریات کینز پرداخت. او همچنین رابطه درآمد و نابرابری در توزیع درآمد را استخراج نمود. البتّه تأثیر اندیشه کوزنتس عمدتا در طراحی حسابداری درآمد ملی است. به‌همین جهت، وی به پدر حسابداری درآمد ملی معروف گردیده است.

پرفسور میردال؛ او در قالب مکتب استکهلم، به طراحی سؤالات و مسائل پرداخته و سپس برای آن خط مشی‌هایی را ترسیم کرد؛ که بسیار مشابه دیدگاه‌های کینز است.

مایکل کالسکی (1899-1970)؛ اقتصاددانی لهستانی است. معروف است که وی در سال 1930 به‌طور مستقل نظریه سرمایه‌گذاری، پس‌انداز و اشتغال را بسیار مشابه کینز تدوین کرد. کالسکی شاید اولین کسی است که نظریه تقاضای مؤثر را صورت‌بندی کرد و آن‌را به‌گونه‌ای بسیار واقع‌بینانه‌تر از نظریه کینز درآورد. کالسکی برخلاف کینز، اصل تقاضای مؤثر را در داخل نظریه سطح تولید به‌کار نبرد؛ بلکه آن‌را در درون نظریه دور کسب و کار مورد استفاده قرارداد. در ادبیات اقتصاد کلان، بسیاری از اقتصاددانان مابعد کینز را مابعد کالسکی نیز می‌نامند.

تعداد صفحات

184

شابک

978-622-378-424-8

انتشارات

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.