کتاب نقش اولیاء و مربیان در مدارس

حراج!

کتاب نقش اولیاء و مربیان در مدارس

شناسه محصول: 10002

Original price was: ۱۴۹,۰۰۰ تومان.Current price is: ۱۲۶,۶۵۰ تومان.

تعداد صفحات

95

شابک

978-622-5572-76-8

انتشارات

انتشار

توقف

در انبار موجود نمی باشد

فصل 1 9
مقدمه 9
فصل 2 13
آموزش و پرورش و مدرسه 13
مدرسه 15
کارکردهای آموزش و پرورش 15
کارکردهای مدرسه 26
فصل 3 35
انجمن اولیاء و مربیان 35
جایگاه انجمن اولیاء و مربیان در آموزش و پرورش 35
اهمیت و ضرورت وجود انجمن اولیاء و مربیان 40
اهداف مشارکت اولیاء و مربیاندر تعلیم و تربیت 42
ضرورت های مشارکت اولیاء در مدارس 44
ابعاد مشارکت اولیاء و مربیان 46
زمینه های مشارکت والدین در مدرسه 49
توجیه منطقی مشارکت والدین در مدارس 50
طبقه بندی های مشارکت والدین 55
مشارکت والدین در برنامه درسی 60
موانع مشارکت والدین در مدارس 62
نقش مدیر در جلب مشارکت اولیا در امور مدرسه 65
موانع رشد و تقویت انجمن ها 67
انجمن اولیا و مربیان و چشم انداز آینده 74
فصل4 77
مطالعات 77
منابع 89

 

 

 

 

آموزش و پرورش و مدرسه
تعریفی از دورکیم ارائه دادیم که طبق آن «آموزش و پرورش»، فعالیتی است که توسط نسل های بزرگسالان برروی نسل هایی که هنوز وارد زندگی اجتماعی نشده اند صورت می گیرد و هدفش ایجاد رشد پاره ای از ویژگی ها و اوضاع و احوال جسمی، فکری و اخلاقی است؛ که جامعه سیاسی بطور کلی و محیط خاص کودک از آنان انتظار دارد.
آموزش و پرورش عبارتست از روندی که طی آن اعضا جامعه در نظام رسمی سازمان یافته همچون کودکستان، دبستان و دبیرستان، آموزشگاه ها و دانشگاه ها به اخذ دانش و مهارت، فن و تخصص، الگوهای رفتاری و ارزش های جامعه نائل می آیند.
در دهه های اخیر دو روند اساسی را در زمینه آموزش و پرورش می توان تشخیص داد. روند اول عبارتست از عزم و علاقه عمومی به همگانی ساختن آموزش تا همه افراد گروه اجتماعی از امکانات برابر برخوردار باشند. روند دوم عبارتست از سازگار ساختن آموزش و پرورش با نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور.
این دو روند اساسی در زمینه آموزش و پرورش جنبه جهانی دارد و در همه جوامع اعم از پیشرفته و در حال پیشرفت مشاهده می شود. آنچه در روند دوم مطرح است و ضرورتا روند اول را نیز در بر دارد، تشخیص نیازهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تعیین اهداف و چگونگی اجرا و پیاده کردن آنهاست. این امر به نوبه خود سازمان های بوروکراتیک کارآ و برنامه ریزی دقیق و نظام مدیریت هماهنگ با اهداف را می طلبد و آینده نگری در همه موارد آن ضرورت پیدا می کند؛ بنابراین هرگونه تعریف جامعی از آموزش و پرورش باید این جریانات نوین را در بر داشته باشد و بر این اساس به ارائه تعریف زیر می پردازیم که شاید چنین جامعیتی را در بر داشته باشد:
«آموزش و پرورش عبارتست از شیوه عمل و اعمال روش در سواد آموزی فرهنگ آموزی، گسترش علوم و فنون و تخصص با برنامه های از پیش تعیین شده در چارچوب سازمانهای منطبق با نیازهای اقتصادی – اجتماعی».
بعضی تعاریف از آموزش و پرورش بدین قرارند:
” آموزش و پرورش عبارت است از سرمایه گذاری انسانی و مادی و سازماندهی و برنامه ریزی نسل بالغ و فعال جامعه به منظور آماده ساختن نسل کودک و نوجوان برای ادارۀ فردای جامعه.”
البته این تعریف معرف آموزش و پرورش رسمی است. آموزش و پرورش را می توان در معنای وسیع تری نیز چنین تعریف کرد: ” آموزش و پرورش، انتقال سنت ها و آداب و رفتار و مهارت و فرهنگ یک جامعه به افراد و اعضای جوان تر است.
” آموزش و پرورش فرایندی نظام دار است که به قصد رشد انسان به تولید دانش می پردازد ”
چون پایه و اساس آموزش و پرورش، اقتصاد است در این تعریف عبارت تولید دانش بکار رفته است. بر اساس این تعریف می توان گفت آموزش و پرورش صنعتی است که به تولید چنین محصول ارزشمندی می پردازد.
” آموزش و پرورش فعالیتی است مداوم، جامع و برای همه، برای رشد و تکامل انسان، غنای فرهنگ و تعالی جامعه “.

مدرسه
لوئی کان واژه مدرسه را چنین تعریف می کند:
” تمام مکان هایی که انسان برای تامین خواسته خود در فراگیری، از آنها استفاده می کند مدرسه نام دارد و در این مکان ها، تنها برای یادگیری و آموختن عقاید و نظریات نمی باشند بلکه برای فهم و ادراک دلایل وجود هرچیز و مناسبت های دو جانبه و روابط بین انسان و طبیعت نیز مورد استفاده قرار می گیرند.”
مدرسه نهادیست که تعلیم و تربیت زنده و پویا، تعاملی و تعالی یابنده است که همه عناصر آن در تعامل خلاق و فعال با یکدیگر در مسیر حیات طیبه و به سوی رشد فکری، ایمانی، علمی، عملی و اخلاقی مطابق با نظام معیار در حرکتند.
مدرسه مکان آموزشی است که برای آموزش دانش آموزان تحت رهبری معلمان طراحی شده است. در زبان امروزی به مکان های آموزشی پایین تر از سطح آموزش عالی که آموزش عمومی در آنها صورت می گیرد، گفته می شود.
کارکردهای آموزش و پرورش
برنامه های آموزش رسمی، عمومأ پیامدها و نتایج پیش بینی نشده ای را و گاهی ناطلبیده به بار می آورند؛ و تشخیص اینکه کدام اثرات آموزش و پرورش آگاهانه و کارکردی است و کدام پیامدها اتفاقی و ضمنی، دشوار می شود. میزان توافق در زمینۀ ارزش ها در نظام های آموزشی متفاوت است. در نظام های نامتمرکز پاسخگویی به فشارهای گروهی و محلی، مجاز شمرده می شود. در حالی که در نظام های متمرکز چنین نیست؛ و لذا تشخیص این که ارزش ها و فراگردهای کدام گروه اجتماعی در شکل فراگرد آموزش و پرورش موثرتر واقع می شوند، گاهی دشوار است. مشکل دیگر در امر تفکیک کارکردهای آموزش و پرورش و تعیین اولویت آنها در کشورهای پیشرفته، سرعت تغییرات اجتماعی است. چرا که نظام های آموزش و پرورش، تحت تاثیر تغییرات اجتماعی بزرگی نظیر، گسترش شهرنشینی، صنعتی شدن و حرفه ای شدن مشاغل که در سطح کلی جامعه اتفاق می افتد، شکل می گیرند. در نتیجه می توان گفت که کارکردهای آموزش و پرورش با رشد و تحول اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تغییر می کند. ذیلا کارکردهای مهم آموزش و پرورش را که از مطالعه در نظام های آموزشی مختلف به دست آمده توصیف و بررسی کنیم. این کارکردها مکمل یکدیگرند و اهمیت اولویت آنها با توجه به اهداف و شرایط اجتماعی، از جامعه ای به جامعه ای متفاوتند. بعضی از این کارکردها نقش محافظه کارانه و بعضی نقش نوآورانه دارند.
از جمله کارکردهای آموزش و پرورش می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• انتقال فرهنگ
• جامعه پذیری
• گزینش و تخصیص
• مهاجرت نخبگان
• نظارت اجتماعی
• یگانگی اجتماعی
• نوآوری و تغییر
• پرورش و رشد شخصی
• کارکرد سرمایه گذاری
• پرورش سیاسی
• انتقال فرهنگ
فرهنگ ذاتی نیست بنابراین لازم است به هر نسل جدید آموخته شود. همۀ جوامع به میراث فرهنگی بها می دهند و چون بر اثر غفلت ممکن است از بین برود لذا انتقال آن به نسل های جدید اهمیت خاصی پیدا می کند. وظیفه تعلیم و تربیت با توجه به فرهنگ جامعه، همانطور که روکیم اظهارنظر نموده بود انتقال میراث فرهنگی است؛ و به نظر صاحبنظران مدرسه در این زمینه سه وظیفۀ عمده به عهده دارد:
1) تفهیم و تغییر میراث فرهنگی
2) ارزشیابی میراث فرهنگی
3) بازسازی و طرد انتخابی میراث فرهنگی

1) تفهیم و تغییر میراث فرهنگی: مربیان و معلمان مدرسه باید در تفهیم فرهنگ جامعه و ترویج آن به شاگردان کمک نمایند. ایشان را راهنمایی نمایند تا رفتار، احساس، عقاید، افکار و ایده آل هایی را که مورد قبول جامعه هستند در خود رشد دهند. یکی دیگر از وظایف معلم و مدرسه، ایجاد حس قدردانی در شاگردان نسبت به میراث فرهنگی است؛ زیرا هم تغییرات اجتماعی و مهم موجود فرهنگی کشورهای پیشرفته بسیاری از آن ارزش ها و هنجارها را دگرگون کرده است؛ و باعث شده تا آنان را از میراث فرهنگی دور سازد یا اهمیت آن را در نظر آنان کمرنگ سازد. در نتیجه تضادی بین افکار اجتماعی، نظریات، احساس و عقاید نوجوانان با سالمندان و به اصطلاح نسل گذشته، به وجود می آورد. لذا مدرسه باید به شاگردان کمک کند تا ارزش های فرهنگی جامعه را بهتر درک کنند و قدر و منزلت آن را بدانند و به آن افتخار نمایند.
2) ارزشیابی میراث فرهنگی: از آنچه گفته شد نباید پنداشت که هرچه از گذشته به ارث رسید و به اصطلاح سرمایه فرهنگی جامعه را تشکیل می دهد، مورد پذیرش قرار داده و آن را به شاگردان خود منتقل کنیم. بر این اساس چون میراث فرهنگی متکی بر گذشته است و همه اجزا و عناصر آن متناسب با زندگی امروزی و فردای جامعه نیست باید همواره مورد ارزشیابی و تجدید نظر قرار گیرد. صاحبنظران و فرهنگ شناسان نقاط قوت و ضعف آن را مشخص می نمایند تا در برنامه ریزی درسی مورد توجه قرار گیرد.
3) بازسازی و طرد انتخابی میراث فرهنگی: باید دانست برای آنکه هر نوآوری پذیرش اجتماعی یابد، باید مفید بودن خود را به اثبات برساند، بدین منظور دو حالت وجود دارد: الف) جای آن عنصر در نظام فرهنگی خالی است. ب) مورد یا عنصر مشابه در جامعه از قبل وجود دارد.
در حالت اول عنصر تازه وارد به راحتی و بدون کمترین مانع و مبارزه ای در نظام فرهنگی وارد شده و باقی می ماند؛ مثلا بسیاری از لغات و اصطلاحات غربی اکنون بین مردم رایج است که قبلا وجود نداشت؛ مانند کامپیوتر، ترمینال، هلیکوپتر، اتوبوس، تاکسی، رینگ چرخ، ویدئو، سینما، تلفن، بلوار، اتوبان، فتوکپی و …؛ که مردم از طریق جامعه و دهان به دهان به تدریج آموخته و به کار می برند؛ که البته با تلاش های فرهنگستان زبان فارسی در کشور ما معادل فارسی بسیاری از این کلمات مشخص و معرفی شده است؛ و در کتاب های درسی و رسانه ها از این کلمات استفاده می شود مانند رایانه، پایانه، چرخ بال.
اما حالت دوم یعنی، در صورتی که مشابه یا نوع دیگری از آن در نظام فرهنگی وجود دارد ولی به دلیل تغییرات، تحولاتی که در جامعه صورت گرفته متناسب با اوضاع و احوال اجتماعی نیست کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. بعنوان مثال: مصرف انواع ساندویچ روز به روز بیشتر می شود و قابل مصرف است؛ و به همین خاطر بیشتر از غذاهای سنتی مانند آبگوشت، کباب، انواع خورشت ها مورد استفاده مردم به خصوص نسل جوان قرار می گیرد. امروزه دیگر فرصت نیست تا یک ساعت صرف خوردن یک ناهار شود. فرد می تواند در حال ساندویچ خوردن راه برود، بازی کند، یا رانندگی کند. فرق نمی کند در کجاست؟ در خیابان، یا در حال کوهنوردی یا در پشت میز اداره. نمونه دیگر استفاده از صندلی در مساجد و مکان های مذهبی است. چون مفید بودن آن به اثبات رسیده است.
• جامعه پذیری
انتقال ارزش ها، گرایش ها، هنجارها و آداب و رسوم فرهنگی و اجتماعی، به منظور اجتماعی کردن نسل های جدید جامعه صورت می گیرد. اساس جامعه بر این واقعیت استوار است که انسان به صورت شخص زاده نمی شود. بلکه از طریق پرورش و آموزش اجتماعی به یک شخص تبدیل می شود.
تعریف جامعه پذیری: اجتماعی شدن به معنای همسازی و همنوایی فرد با ارزش ها، هنجارها و نگرش های گروهی و اجتماعی است. یا به مفهوم دیگر اجتماعی شدن فراگردی است که به واسطۀ آن هر فرد، دانش و مهارت های اجتماعی لازم برای مشارکت موثر و فعال در زندگی گروهی و اجتماعی را کسب می کند. مجموعۀ این ارزش ها، هنجارها، نگرش ها، دانش ها و مهارت ها، فرد را قادر می سازد که با گروه ها و افراد جامعه، رابطه و کنش های متقابل داشته باشد. فراگرد اجتماعی شدن امری مستمر و مادام العمر است.

هدف های اجتماعی جامعه پذیری
1) آموزش قواعد و نظامات سیاسی، از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روش های علمی به افراد است. رفتار نامنظم و خلاف قاعده معمولا از انگیزۀ ناگهانی یا محرک آنی ناشی می شود. چنین رفتاری نتایج و خشنودی های آتی را در مقابل لذات آنی و زودگذر نادیده می گیرد. در صورتیکه رفتار مبتنی بر نظم و انضباط به منظور پذیرش اجتماعی یا دستیابی به یک هدف آتی، خشنودی های آنی و گذرا را به تعویق انداخته، آن ها را تعدیل می کند.
2) فراگرد جامعه پذیری به فرد امید و آرزو می دهد. تحمل و رعایت هنجارها موقعی به خوبی میسر است که فرد آنها را وسیلۀ تحقق هدف های خویش بداند. جامعه به تدریج، به هریک از اعضای خود، خواست ها و آرزوهایی در خور پایگاه هایی که با توجه به جنس، سن، وابستگی گروهی یا منشأ خانوادگی اشغال خواهند کرد، القا می کند؛ مثلا در جامعه سنتی گذشته یک دختر، آمالی پیدا می کرد که به موجب آن، فردی متدین، زنی خانه دار و مادر و همسری وفادار و صادق بار می آمد.
3) فراگرد جامعه پذیری از طریق برآورده خواسته ها، آرزوها، امیدها برای فرد هویت می آفریند. اشراف انگلستان، زمانی آداب معاشرت طبقۀ خود را از خدمۀ مخصوص می آموختند. ولی دانش این آداب معاشرت نمی توانست خدمه را در شمار اشراف زادگان در آورد. در جامعۀ صنعتی معاصر ثبات و پایداری آرزوها، کمتر از جامعه سنتی است. افراد جامعه از آزادی عمل و اختیار بیشتری برخوردارند و فراگرد اجتماعی شدن به عواملی نظیر جنسیت، وابستگی قومی و پایگاه خانوادگی بستگی چندانی ندارد.
4) فراگرد جامعه پذیری، نقش های اجتماعی و نگرش ها، انتظارات و گرایش های مربوط به آنها را به فرد می آموزد؛ مثلا معلمی یک آرزوی معنوی و شغلی است. قواعد و هنجارهای ویژه ای دارد. نوعی هویت شخصی است و بالاخره یک نقش اجتماعی است. بنابر سنت های جامعه، معلم از احترام و مسئولیت معنوی خاصی برخوردار است. لذا معلم باید در قبال جامعه و کسانیکه با او سروکار دارند، از طرز نگرش، گفتار، رفتار و کردار معینی برخوردار باشد. ولی اگر احساسات با این گرایش ها همخوانی نداشته باشد. مطمئنا در ایفای نقش معلمی دچار مشکل خواهد شد.
5) آموختن مهارت ها: فقط با اکتساب و یادگیری مهارت هاست که افراد می توانند در جامعه موثر واقع شوند و در جوامع امروز یادگیری مهارت های انتزاعی خواندن و نوشتن و مهارت های دشوار دیگر از راه آموزش و پرورش رسمی، مهم ترین وظیفه اجتماعی کردن است.
• گزینش و تخصیص
هر جامعه ای نیاز به نیروی کار ماهر و متخصص دارد. وجود موسسات فنی و حرفه ای در کشورهای مترقی، موید این نظریه است که هر قدر تمدن بیشتر می رود، امر تخصص بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. در جوامع امروز، به دلیل تقسیم کار پیچیده و قشربندی های اجتماعی مختلف، افراد برای ایفای نقش های خاصی تربیت می شوند. چون خانواده دیگر از عهدۀ چنین وظیفه ای بر نمی آید، نهاد آموزش و پرورش این مسئولیت را بر عهده گرفته است. آموزش و پرورش رسمی در نقش محافظه کارانه¬ی خود می تواند از طریق گزینش و تخصیص، سلسله مراتب اجتماعی را در نسل های متوالی بازآفرینی کند. در این صورت ملاحظه خواهد شد که نوع آموزش و پرورش برای اقشار و گروه های اجتماعی مختلف، از لحاظ میزان و کیفیت متفاوت است. ندارها به مدارس حرفه ای و داراها به دانشگاه ها و مراکز آموزشی تخصصی رهنمود می شوند. برای احراز مقامات عالی، نخبه پروری و برای مشاغل سطح پایین، آموزش و پرورش همگانی رایج می گردد.

 

تعداد صفحات

95

شابک

978-622-5572-76-8

انتشارات

انتشار

توقف

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.