149,000 تومان
تعداد صفحات | 67 |
---|---|
شابک | 978-622-378-435-4 |
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه 7
فصـل اول 13
مفهوم شناسی 13
یأس 14
قنوط 15
إبلاس 16
خاب 16
فصـل دوم 19
علل یأس و ناامیدی از نگاه قرآن 19
کفر 22
نا امیدی از رحمت الهی 25
غفلت 27
آرزو های باطل و نامعقول 28
مال و ثروت 31
ضعف ایمان 33
اصرار بر گناه 33
تندخویی 34
تعحیل در امور 35
سنجش باطن زندگی خویش با ظاهر زندگی دیگران 36
عدم پایدارای در مقابل فراز و فرود زندگی 37
سطحی نگری انسان و عدم صبر در برابر مصیبت 37
در راستای تبیین رساتر لازم است به نشانه های افراد سطحی نگر بپردازیم 38
زود باوری 38
تعصب مذموم 39
توهم قداست 40
عدم صبر بر مصیبت 41
ضلالت 44
فصـل سوم 49
راهکارهای درمان و مقابله با یأس 49
یاد خدا 51
ذکر زبانی 52
ذکر قلبی 53
ذکر عملی 54
تقویت ایمان به آخرت 54
مسئولیت پذیری 57
تحکیم روحیه امید 58
اعتقاد به مهدویت 59
انتظار 59
نتیجه گیری 62
منـابع و مآخـذ 63
کتاب نامه 64
مقالات 67
یأس و ناامیدی در قرآن به عنوان حالتی معرفی شده است که در وجود و روح انسان پدید می آید، به نحوی که از انجام فعالیت در زندگی قطع امید می کند. این عارضه نفسانی می تواند ضربات مهلکی به فرد از طریق صدمات روحی و روانی شدید وارد سازد اما تاثیر آن در اجتماع به مراتب بیش از تاثیر آن در حوزه فردی است زیرا یأس هنگامی که عموم یک جامعه را فرا گرفت دیگر آن اجتماع حرکت و پویایی لازم را برای پیشرفت درحوزه های مختلف فرهنگی، اقتصادی و. را نخواهد داشت که در این صورت آن اجتماع منزوی مستجمع جمیع مشکلات در عرصه های گوناگون خواهد بود.
چنانچه مقام معظم رهبری نیز در این باره می فرمایند: «ناامیدی سمّ است، اگر بنا بود در مقابل مشکلات ناامید شویم، نسل های قبل اصلا حرکتشان متوقف می شد و ما امروز در همان دوران طاغوت، انجماد، عقب ماندگی، وابستگی و فساد بودیم »
بنابراین اهمیت امقابله با پدیده یأس بسیار حیاتی و مهم است و باید بدان توجه شایان داشت.
آمارهای همه گیر شناختی در کشورهای مختلف حاکی از شیوع ناامیدی در جوامع مختلف انسانی است؛ مخصوصا اینکه مشکل بسیاری از جوامع غربی رسیدن به پوچی و نداشتن امید نتیجتا افسردگی است از این رو بسیاری از صاحب نظران و اندیشمندان در حوزه های مختلف علمی تلاش نموده اند تا راه حلی مناسب برای پیشگیری و درمان این بیماری ارایه دهند اما متاسفانه با تکیه بر رویکرد صرف تجربی که تنها ابزار آن حس است تا کنون نتوانسته اند موفقیتی در جهت درمان این معضل انسانی کسب کنند به عبارتی دیگر راهکارهای مطروح روانشناسان غربی هنوز نتوانسته است به درمان این بیماری کمکی کند با اینکه بشر در حوزه های مختلف علمی پیشرفت چمگیری داشته است.
علی أی حال تحقیقات علمی نشان داده است که ناامیدی در افسردگی افراد و بلکه خودکشی نقش قابل ملاحظه ای دارد به طوریکه اغلب تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است نشان می دهد که روان رنجوری و ناامیدی بارزترین صفتی است که در به وجود آمدن طیف گسترده ای از رفتارهای مربوط به خودکشی دخیل می باشد.
می¬توان ادعا نمود رویکرد صرف تجربی از ارائه راهکاری برای درمان یأس که جامع و مانع باشد ناتوان است؛ بنابراین بشر باید به سراغ راهی برود که سرچشمه آن متصل به منبع لایزال می باشد و تمام ابعاد وجودی او را به خوبی دربر می گیرد و محدود به حس و عقل نیست؛ آن راه متقن وحی الهی است که راهکارهایی جامع و کارگشا برای پیشگیری و حتی درمان بیماری یأس پیش روی انسان قرار می دهد.
بشر می تواند با تمسک به دین که حبل الله است و نیز استفاده از سیر فکری اندیشه وحیانی، خود از قید و بند حیات مکانیکی و خشک برهاند؛ از پوچ گرایی به هستی گرایی و خداشناسی برسد.
قرآن کریم که مشتمل بر برنامه سعادت انسان در دنیا و آخرت است؛ در خصوص علل ناامیدی و راهکارهای درمانی آن، رهنمود های ارزنده ای ارائه فرموده می بایست مورد توجه قرار گیرد لذا در این کتاب کوشیده شده تا زمینه پیداش یأس و ناامیدی از منظر قرآن کریم مورد واکاوی قرار گیرد و عوامل موثر در ناامیدی افراد باز شناخته در این راستا نکات و راه حل هایی که خداوند درباره این موضوع به جهانیان آموخته است، بررسی شود.
یأس
واژه یأس از نظر اهل لغت به معنای نقیض رجاء، انقطاع الطمع، قنوط و ناامیدی ذکر کرده اند چنان که در تبیین معنای یأس آمده است یأس به معنای قطع امید ، قطع آرزو و ناامید بودن و نیز مصدر الایاس را به معنای انقطاع الطمع و یأس را نقیض رجاء دانسته اند.
البته این واژه در آینه قرآن دارای دو معنا است 1. یأس به معنای قطع امید: «وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَيَؤُسٌ كَفُورٌ» یأس به معنای قطع امید و وقوع شیء مورد انتظار است.
2. یأس به معنای ندانستن : به این دلیل که ماده یأس از مشترک لفظی است و دارای دو معنا است یکبار به معنای قطع الرجاء و دیگری «الم ییأس» به معنای «الم یعلم» است به طوریکه در معنای یأس «انقطاع التوقّع و الانتظار عن أمر» وجود دارد زیرا یأس و ناامیدی ناشی از غرق شدن در زندگی مادیه و انقطاع از محیط رحمت و روحانیت است و این حالت زمانی برای انسان رخ می دهد که از عالم ماده و تمایلات دنیویه، وصول به مقصد حقیقی (که همان رحمت واسعه الهی است) به دست نیابد.
یأس در اصطلاح اخلاقی عبارت است از حالتی که احساس ناتوانی در نفس انسان پدید می آورد و به طور کلی قطع امید از کاری را یأس می گویند.
قنوط
از واژگان قرانی معادل با یأس می توان از قنوط یاد نمود به نحوی که برخی قائل به ترادف معنایی این واژه هستند در حالیکه موارد استعمال این دو واژه دارای تفاوت است. واژه قنوط از ریشه «قنط» به معنای یأس و ناامیدی از چیزی است. چنان که قنوط از منظر اهل لغت به معنای یأس از خیر و یأس از رحمت خدا آمده و این واژه دلالت بر «أشد الایاس من الشیء» دارد. بنابراین قنوط مرحله ای بالاتر و شدیدتر از یأس می باشد چرا که این واژه بعد از یأس در آیه 49 فصلت آمده است و می توان گفت که قنوط زمانی به کار می رود که بین عبد و خالق انقطاع حاصل گردد چرا که این انفصال، ضلالت بزرگی است. برخی در تفاوت میان قنوط و یأس ذکر کرده اند که یأس قطع امید و قنوط قطع امید همراه با ضعف و شکستگی است که در چهره نمایان می شود و بعضی هم قنوط را در جایی دانسته اند که انسان نسبت به پروردگار خویش سوء ظن دارد و یأس در جایی است که انسان از اجابت دعای خود ناامید است.
إبلاس
ابلاس از ریشه «بلس» و مصدر باب افعال است و در رابطه با این واژه می توان گفت: أبلس یعنی کم خیر شد، شکست خورد و اندوهگین شد. بعضی از اهل لغت نیز «أبلس» را سکوت معنا کردند و بیان داشته اند که مبلس کسی است که از روی خوف و حزن ساکت باشد و الإبلاس را به معنای حیرت و شگفتی معنا نموده اند. بعضی دیگر نیز گفته اند ابلاس به معنای «الحزن المعترض من شدة البأس» حزنی که از شدت سختی بر شخصی عارض می شود، زیرا کسی که غمزده و گرفتار است هدف و قصد خویش را فراموش کرده و ساکت می گردد و حزن و اندوه باعث سکوت فرد می شود لذا ابلاس یأس شدیدی است که بر اثر اعمال زشت خود یا دیگری حاصل شده است و همراه حزن، شکستگی و سکوت از چیزی است.
بعضی از مفسرین نیز در تفسیر آیه «وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسين» إبلاس را به معنای یأس همراه با شکستگی و ناامیدی توأم با غم و غصه دانسته اند. قران کریم عده ای از انسان ها را مبتلا به «ابلاس» معرفی می کند، شاید ابلاس که همان اندوه فراگیر و گسترده ناشی از یأس باشد، مخصوص کسانی است که فطرت توحیدی آنها خاموش شده و هیچ راهی برای عجز و تضرع ندارند زیرا همه مجاری درک شهودی را عمدا به روی خود بسته اند.
خاب
واژه دیگری که معادل ناامیدی در قرآن است، واژه خاب است این واژه به معنای حرمان و خسران است به طوریکه گفته اند خاب زمانی بیان می شود که شخص در دست یابی به هدف خود ظفرمند نباشد. بعضی دیگر نیز خاطر نشان کرده اند که خیبه به معنای فوت طلب است یعنی از دست رفتن خواسته و آرزو. شایان ذکر است که خاء، باء و یاء اصل واحدی است که دلالت بر فایده نبردن و محرومیت می کند و در اصل معنا خیبه یأس و محرومیت بعد از أمل و آرزو است و اینکه خیبه نهایت یأس است و نرسیدن به هدف در زندگی دنیا معنا می شود و تیری را که به هدف اصابت نکند نیز خیّاب می گویند.
در کتاب فروق اللغه، تفاوت بین سه کلمه یأس و قنوط وخیبه اینگونه عنوان شده است: أن القنوط أشد مبالغه من الیأس و أما الخیبه فلا تکون الا بعد الأمل الأنها امتناع نیل ما أمل، فأما الیأس فقد یکون قبل الأمل و قد یکون بعده و الرجاء و الیأس نقیضان یتعاقبان کتعاقب الخیبه و الظفر و الخائب المنقطع عما أمل. یعنی قنوط شدیدتر از یأس است و خیبه بعد از آمل و آرزو است زیرا خیبه نرسیدن به آرزو است؛ اما یأس قبل و بعد از آرزو است و رجاء و یأس همانند خیبه و ظفر نقیض یکدیگرند.
تعداد صفحات | 67 |
---|---|
شابک | 978-622-378-435-4 |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.