165,200 تومان
تعداد صفحات | 118 |
---|---|
شابک | 978-622-5572-80-5 |
انتشارات |
فهرست
عنوان صفحه
فصل 1 9
مدیریت دانش 9
مدیریت دانش و خدمت مرجع 10
علل پیدایش مدیریت دانش 13
انواع مدیریت دانش 14
راهبردهای مدیریت دانش 14
مهندس دانش 18
سیستم مدیریت دانش 19
آفرینش و ربایش دانش 20
مراحل پیادهسازی نظام مدیریت دانش در سازمان 24
پورتالهای دانش 26
گروه افزارها 27
فناوری اطلاعات در حمایت از مدیریت دانش ضمنی 30
سیستم های مبتنی بر دانش یا (KBS) 31
سیستم های خبره 31
سیستم های استدلالی موردی 31
مشکلات سیستم های CBR 33
مزایای سیستم مدیریت دانش 35
سیستم های مدیریت دانش در سطح سازمانی 38
سیستم کار دانش 39
تکنیک های هوشمند 39
نحوه پیاده سازی سیستم مدیریت دانش 40
روشهای پیاده سازی مدیریت دانش 40
فصل 2 45
مدیریت اثر بخش شهری 45
مدیریت شهری 46
چارچوب همکاری مشترک میان شهرداری و صاحب اختیاران آن 47
اداره شهرها 48
ویژگی شهرهای استراتژیک 49
هدایت استراتژیک فعالیتهای شهرها 49
برنامه ریزی استراتژیک و اداره کلان شهرها 50
مدیریت شهرهای بزرگ و تنگناهای آن 50
فصل 3 51
نقش ساختارهای مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری 51
شهر 59
کیفیت زندگی 64
وضعیت کیفیت زندگی در جهان 65
مدیریت شهری و کیفیت زندگی شهری 67
انواع فرآیند مدیریت دانش 72
نقش مدیریت در مدیریت دانش 74
مدیریت دانش و مدیریت شهری 74
فصل 4 79
فصل پنجم 87
زمینه های شکل گیری مدیریت دانش 90
نقش دانش در مدیریت دانش 91
علل پیدایش مدیریت دانش 93
نقشهای مدیریت شهری 95
وظایف شهرداریها 96
تعیین اهداف و راهبردهای مدیریت شهری 97
راهبردها در مدیریت شهری 97
وظایف مدیریت شهری 98
منابع 101
مدیریت دانش، مدیریت دانش یا مدیریت اندوختههای علمی به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز، در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و مؤثرتر انجام دهند. مدیریت دانش، شامل یک سری استراتژی و راهکار برای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش و تطبیق بینشها و تجارب در سازمان میباشد.
در زبان فارسی تا به حال اصطلاح «مدیریت دانش» برای Knowledge Management متداول بودهاست. در زبان انگلیسی میان Science و Knowledge تفاوت وجود دارد. Knowledge به تمامی آگاهیها و مهارتهایی گفته میشود که از آزمایش و آموزش به دست آمدهاست. در حالیکه Science به کوشش عملی و هوشمندانهای گفته میشود که از راه مشاهده و آزمایش به مطالعه ی منظم رفتار و ساختار جهان طبیعی و دیدنی میپردازد. (فرهنگ لغت آکسفورد) بنابراین واژه ی دانش را به جای Knowledge و واژه ی دانشگری را به جای Science میتوان پیشنهاد کرد.
در این متن، به جای استفاده از واژه دانش در مقابل Knowledge، گاهی از واژه دانش استفاده شدهاست. البته واژه دانش معانی خاص خودش را در حوزههای گوناگون دیگر همچون فلسفه، روانشناسی و جامعهشناسی نیز داراست. از آنجا که تحقیقات کاربردی در حوزه مدیریت دانش نسبتاً جدید است، در این خصوص تعریف خاص و دقیقی که مورد قبول محققین قرار گیرد وجود ندارد. آنچه مسلم است آن که میتوان با آشنایی با تعاریف گوناگون، ابعاد و مصادیق این امر را بیشتر شناخت و آن را بهتر به کار گرفت.
مدیریت دانش، یعنی مدیریت فعالیتهای دانشی؛ مدیریت دانش یعنی مدیریت اذهان و مستندات. مدیریت دانش فراتر از انجام فعالیتهای دانشی است. مدیریت دانش لایهای فراتر از فعالیتهای دانشی بوده و متمرکز بر اهداف و راهبردهایی است که فعالیتهای دانشی را بهبود دهد. فعالیتهای خلق، اشتراک، بهرهبرداری و … فعالیتهای دانشی هستند که باید مدیریت شوند. به عنوان مثال اشتراک دانش، جز مدیریت دانش نیست، بلک موضوع مدیریت دانش است. نقش مدیریت دانش، بهبود اشتراک دانش است، نه انجام آن.
مدیریت دانش، مدیریت طیف وسیعی از فعالیتهای است که برای مبادله، خلق یا ارتقای سرمایههای فکری در سطح کلان به کار میرود. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان میشود. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و بهطور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامهریزی راهبردی و تصمیم گیریهای پویا به صورت کارا و مؤثر قادر میسازد.
مدیریت دانش و خدمت مرجع
یکی از شاخههای فرعی اقتصاد دانش است؛ مدیریت دانش، کاملاً یک روش جدید مدیریت را معرفی میکند. این مفهوم بر تبدیل موهبتهای عقلانی کارکنان و سازماندهی نیروهای سودمند درونی اعضاء کارکنان – نیروی رقابت و ارزش جدید- عمل میکند. مدیریت دانش بر پیوند اطلاعات با اطلاعات، اطلاعات با فعالیتها و اطلاعات با فرد- برای تحقق اشتراک دانش (از قبیل دانش ضمنی و دانش صریح) توجه دارد؛ و با مدیریت اطلاعات کاملاً متفاوت است. کارکردهای سنتی کتابخانه؛ گردآوری، پردازش، اشاعه، ذخیرهسازی، بهرهبرداری از اطلاعات مدرک به منظور فراهم آوردن خدمت برای جامعه است. در دوره اقتصاد دانش، کتابخانه به عنوان گنجینه دانش بشری، سهیم شدن در پیشرفت دانش و حلقه ارتباطی مهم در زنجیره پیشرفت دانش خواهد بود. در قرن بیست و یکم کتابخانهها بهطور اجتناب ناپذیری با موضوع جدید مدیریت دانش مواجه خواهند بود. مدیریت دانش در کتابخانهها میباید بر پژوهش و توسعه دانش، ایجاد پایگاه دانش، مبادله و اشتراک دانش بین کارکنان کتابخانه (از جمله کاربرانش)، آموزش کارکنان کتابخانه، تسریع پردازش صریح از دانش غیر صریح و تحقق اشتراک آن تمرکز کنند. تعریف مدیریت دانش: مدیریت دانش رویکرد نظام مند یافتن، درک و استفاده از دانش برای دستیابی به اهداف سازمانی است و از طریق کاهش زمان و هزینه ی آزمایش و خطا یا تکرار، ایجاد ارزش میکند.
تعاریف گوناگون
دادهها نقاط بیمعنی در فضا و زمان هستند که هیچگونه اشارهای به فضا و زمان ندارند. دادهها شبیه رویداد حرف یا کلمهای خارج از زمینه (بدون رابطه) میباشند. دانش مجموعهای از شناختها و مهارتهای لازم برای حل مسئلهاست، لذا اگر اطلاعاتی که در دست است بتواند مشکلی را حل کند میتوان گفت دانش وجود دارد. ضمن اینکه دانش باید امکان تبدیل به دستورالعمل اجرائی و عملی شدن را داشته باشد. «نوناکا» بر این اعتقاد است که دانش ضمنی کاملاً شخصی بوده، رسمیکردن آن بسیار مشکل است، از این رو انتقال آن به دیگران به آسانی مؤثر نیست. به عبارت دیگر، دانش ضمنی در قالب ذهنیتها، مهارتها و توانمندیهای افراد و سازمان متبلور میشود «سنجش جایگاه دانش سازمانی در زنجیره ارزش سازمانهای استراتژی محور»، یکی از تعاریف ساده مدیرت دانش :علم بهعلاوه تجربه برابر با دانش است.
مدیریت دانش ارتقاء یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است. این سرمایه اطلاعاتی ممکن است، دادهها، اسناد، خط مشی و رویهها باشد.
مدیریت دانش فرایندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش یا سرمایه فکری خودمیپردازد. مدیریت دانش یعنی استفاده خلاق، مؤثر و کارآمد از کلیه دانشها و اطلاعات در دسترس سازمان به نفع مشتری و در نتیجه به سود سازمان. مدیریت دانش استفاده از تجربه و دانش فردی و جمعی از طریق فرایند تولید دانش، تسهیم دانش و بهکارگیری آن به کمک فناوری به منظور دستیابی به اهداف سازمان.
مدیریت دانش بهکارگیری سرمایه فکری برای تفوق سازمان در رقابت با سازمانهای همتا، همچنین پاسخهای نوآورانهای برای چالشهای جدید و اهرمی برای عمل و یک میانجی است. مدیریت دانش به عنوان جمعآوری، توزیع و استفاده کارا از منابع دانش تعریف شدهاست. مدیریت دانش به عنوان مجموعهای از رویهها، زیرساختها و ابزارها ی فنی و مدیریتی است که در جهت خلق، تسهیم و بهکارگیری اطلاعات و دانش در درون و بیرون سازمانها طراحی شدهاند.
مرکز بهرهوری و کیفیت آمریکا، مدیریت دانش را فرایند گسترده کسب، سازماندهی، انتقال و استفاده از اطلاعات در سازمان میداند. تعاریفی که سایر نظریه پردازان از مدیریت دانش ارائه مینمایند ما را در شناخت هر چه بیشتر آن یاری میرساند.
کارلس آرمسترانگ: مدیریت دانش فعالیتی سازمانی است که هدف از آن به وجود آوردن محیطی اجتماعی و فنی است که بتوان در آن محیط دانش تولید کرده و آن را با دیگران تقسیم نمود.
لاری پروساک: مدیریت دانش تلاشی برای آشکار نمودن دارایی پنهان در ذهن اعضا و تبدیل این دارایی پنهان به یک دارایی سازمانی تا همه کارکنان سازمان به این دارایی دسترسی داشته باشند.
هربرت سنت آنگو: مدیریت دانش یعنی ایجاد نوعی ارزش از داراییهای پنهان سازمان؛ ما زمانی به این هدف دست مییابیم که برای افراد ارزش قائل شویم و توانائیهای آنها را برای تولید و جمعآوری و مبادله دانش افزایش دهیم.
توماس دوپورت: مدیریت دانش عملیات کشف، سازماندهی، خلاصه کردن و ارائه اطلاعات است به شکلی که معلومات کارکنان را بهبود بخشد.
بهطور کلی میتوان اینگونه بیان کرد که مدیریت دانش ارائه دانش درست به افراد درست در زمان درست میباشد.
علل پیدایش مدیریت دانش
دگرگونی مدل کسب و کار صنعتی که سرمایههای یک سازمان اساساً سرمایههای قابل لمس و مالی بودند (امکانات تولید، ماشین، زمین و غیره) به سمت سازمانهایی که دارایی اصلی آنها غیرقابل لمس بوده و با دانش، خبرگی، توانایی و مدیریت برای خلاقسازی کارکنان آنها گره خوردهاست.
افزایش فوقالعاده حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات بهطور کلی ارزش دانش را افزودهاست؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطلاعات ارزش پیدا میکند، دانش همچنین ارزش بالایی پیدا میکند. زیرا به اقدام نزدیک تر است. اطلاعات به خودی خود تصمیم ایجاد نمیکند، بلکه تبدیل اطلاعات به دانش مبتنی بر انسانها است که به تصمیم و بنابراین به اقدام میانجامد.
تغییر هرم سنی جمعیت و ویژگیهای جمعیت شناختی که فقط در منابع کمی به آن اشاره شدهاست. بسیاری از سازمانها دریافتهاند که حجم زیادی از دانش مهم آنها در آستانه بازنشستگی است. این آگاهی فزاینده وجود دارد که اگر اندازهگیری و اقدام مناسب انجام نشود، قسمت عمده این دانش و خبرگی حیاتی به سادگی از سازمان خارج میشود.
تخصصی تر شدن فعالیتها نیز ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج کارکنان را به همراه داشته باشد.
در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فناوری نگاه میشد و آن را یک فناوری میپنداشتند. اما به تدریج سازمانها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسانها در مقابل بعد فناوری و الکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار میگیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم مشابهی چون مدیریت اطلاعات است.
در کل مدیریت دانش را میتوان از دیدگاههای مختلفی دستهبندی و نسل بندی کرد. به عنوان مثال، اگر همگرایی میان مدیریت دانش و مدیریت فناوری را معیار قرار دهیم به نسلهایی از مدیریت دانش همچون مدیریت دانش سنتی، مدیریت دانش اجتماعی، مدیریت دانش معنایی و مدیریت دانش هوشمند میرسیم.
اما در این نوشتار معیار دستهبندی انواع مدیریت دانش را مقیاس و حجم پروژههای مدیریت دانش در نظر میگیریم.
انواع مدیریت دانش
سه نوع مدیریت دانش وجود دارد:
مدیریت دانش بزرگ مدیریت دانش بزرگ درباره ی برنامههای مدیریت دانش در مقیاس بنگاه اقتصادی است که با یک استراتژی بالا به پایین شروع میشود و به دنبال دستیابی به دورترین نقاط یک سازمان میباشد. مدیریت دانش کوچک این نوع مدیریت دانش درباره ی کاربرد سریع روشهای مدیریت دانش برای مسائل کسب و کار به طریقی است که موجب ایجاد درک و حس شود مدیریت دانش شخصی این مدیریت دانش درباره ی توسعه آگاهانه منشها و عادتها برای شناسایی، مکانیابی و پردازش دانش و اتصالات شخصی است.
راهبردهای مدیریت دانش
مدیریت کلان جهت کارآمدی زیرسیستمهای خود میبایست ماهیت، اصول و ابعاد مدیریت دانش را بشناسد. راهبردهایی که ماهیت و توانایی متفاوت مدیران را منعکس مینماید عبارتنداز:
راهبرد دانش به عنوان راهبرد کسب وکار که روشی جامع و با وسعت سازمانی برای مدیریت دانش است، که بیشتر به عنوان یک محصول در نظر گرفته میشود.
راهبرد مدیریت سرمایههای فکری که بر بهکارگیری و ارتقای سرمایههایی که از قبل در سازمان وجود دارند، تأکید دارد.
راهبرد مسئولیت برای سرمایه دانش فردی که از کارکنان حمایت و آنها را ترغیب میکند تا مهارتها و دانش خود را توسعه دهند و دانش خود را با یکدیگر درمیان گذارند.
راهبرد خلق دانش که بر نوآوری و آفرینش دانش جدید از طریق واحدهای تحقیق و توسعه تأکید میکند.
راهبرد انتقال دانش که به عنوان بهترین فعالیت در بهبود کیفیت امور و کارایی سازمان مورد توجه قرار گرفتهاست.
راهبرد دانش مشتری- محور که با هدف درک ارباب رجوع و نیازهای آنها بکار گرفته میشود تا خواسته آنها به دقت فراهم شود.
کمی بیش از ده سال از عمر ابداع مفهوم کلی مدیریت دانش و دانش میگذرد و در این مدت، تعاریف گوناگونی در این خصوص ارائه گردیده که هر یک ابعادی از این موضوع را نمایش میدهند. در ذیل به بیان مهمترین این تعاریف میپردازیم:
مدیریت دانش فرایند سیستماتیک منسجمی است که ترکیب مناسبی از فناوریهای اطلاعاتی و تعامل انسانی را به کار میگیرد تا سرمایههای اطلاعاتی سازمان را شناسایی، مدیریت و تسهیم کند. این داراییها شامل پایگاههای اطلاعاتی، اسناد، سیاستها، و رویهها میشود. علاوه بر این هم شامل دانش آشکار وهم دانش ضمنی کارکنان را دربر میگیردو از روشهای متنوع و گسترده برای تصرف، ذخیرهسازی و تسهیم دانش در داخل یک سازمان استفاده میکند.
مدیریت دانش ، بنایی سنجیده، صریح و اصولی برای تجدید و استفاده از دانش در جهت افزایش تأثیر و بازگشت دانش مربوط به سرمایه دانش است.
تعریف مدیریت دانش ، اغلب به حوزههای تخصصی نویسندگان مقالات وابستهاست. مدیریت دانش را به صورت فرایند مستمر اطمینان از توسعه تجربی سازمانها در جهت بهبود قابلیت حل مشکلات سازمانی، و حمایت از مزیت رقابتی تعریف میکنند. مدیریت دانش را به عنوان قابلیت خلق ارزش افزوده از طریق داراییهای ناملموس سازمانی تعریف میکنند. والس عقیده دارد که مدیریت دانش ، به محدودههای سازمانی، فرایندها و فناوریهای اطلاعاتی مختلفی مربوط است که برای دستیابی، خلق و نشر دانش جهت تحقق مأموریت سازمانی، اهداف کسب و کار و استراتژیها به کار گرفته میشوند
فرایند خلق، انتشار و بهکارگیری دانش به منظور دستیابی به اهداف سازمانی.
فلسفهای که شامل مجموعهای از اصول، فرایندها، ساختارهای سازمانی و فناوریهای بکار گرفته شده که افراد را به منظور اشتراک و بهکارگیری دانششان جهت مواجهه با اهداف آنها یاری میرساند.
مدیریت دانش مجموعه فرایندهایی است که خلق، نشر و کاربری دانش را کنترل میکنند.
مدیریت دانش ، رسمیسازی و دسترسی به تجربه، دانش و دیدگاههای استادانه را که قابلیتهای جدید، قدرت کارایی بالاتر، تشویق نوآوری و افزایش ارزش مشتری را در پی داشته باشند، هدف قرار میدهد.
مدیریت دانش ، دانستن ارزش دانش ، فهم اطلاعات سازمان، استفاده از سیستمهای تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به منظور حفظ، استفاده و کاربرد دوباره دانش میباشد.
مدیریت دانش شامل فرایند ترکیب بهینه دانش و اطلاعات در سازمان و ایجاد محیطی مناسب به منظور تولید، اشتراک و بهکارگیری دانش و تربیت نیروهای انسانی خلاق و نوآور است.
مدیریت دانش ، مدیریت اطلاعات و داده به همراه مهار تجربیات ضمنی و نهایی افراد جهت تسهیم، استفاده و توسعه توسط سازمان است که به بهرهوری بیشتر سازمان منجر میگردد.
مدیریت دانش به مشابه چتری است که مباحث متعدد مربوط به ارزش دانش به عنوان یک عامل تولیدی را در بر میگیرد.
مدیریت دانش ، فرایند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، نگهداری، ارزیابی و بهکارگیری دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند میان منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی صورت پذیرد.
دانش صریح و ضمنی
تحقیقات بسیاری نشان میدهد که تنها ۲۰٪ دانش «صریح» (آشکار و واضح) و ۸۰٪ مابقی دانش «ضمنی» (تلویحی و نهفته) است. مفاهیم مربوط به این دو نوع دانش و صفات و ویژگیهای آ نها را در تعاریف زیر بهتر میتوان دریافت:
دانش صریح
دانش است که وضوح کافی برای درک آن وجود دارد. دانای صریح، دانش است که قابل کد شدن است. منظور از کد، هر گونه کد، اعم از کد نوشتاری، گفتاری، رفتاری و… است. مصادیق این نوع از دانش ، کتاب، مقاله، سخنرانی، روشهای مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه، میباشد.
دانش ضمنی
چنین دانش به سه دلیل از شفافیت و وضوح کافی برخوردار نیست:
توانایی تشریح و تعریف دانش وجود دارد ولی هنوز به عنوان یک دانش عرضه و معرفی نشدهاست.
توانایی تشریح و تعریف وجود دارد، اما اراده و قصد آن وجود ندارد.
توانایی تشریح دانش وجود ندارد.
معمولاً باید این نوع دانش را در درون اذهان انسانها، رویههای سازمان، و نیز در اندوختههای فرهنگی جوامع گوناگون مستتر یافت. هرچند که مدیریت دانش ضمنی، به مراتب مشکلتر از دانش آشکار است، اما ارزش آن در کسب مزیت رقابتی در سازمان، بیشتر میباشد.
تعداد صفحات | 118 |
---|---|
شابک | 978-622-5572-80-5 |
انتشارات |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.