355,600 تومان
تعداد صفحات | 254 |
---|---|
شابک | 978-622-378-023-3 |
انتشارات |
عنوان صفحه
فصـل اول 15
مفهوم رشد و توسعه 19
تعریف توسعه پایدار 23
تاریخچه توسعه پایدار 27
اصول و ویژگیهای توسعه پایدار 30
ابعاد توسعه پایدار 31
مؤلفه های توسعه پایدار 32
موضوعات اصلی و الزامات توسعه پایدار 47
عوامل موثر بر توسعه پایدار 49
اسكان پايدار رکن اساسی توسعه پایدار 51
عاملان توسعه پایدار 54
دولتها 55
سازمانهای بین المللی 56
سازمانهای غیردولتی 58
توسعه پايدار در جهان 59
اهداف برای توسعه پایدار در جهان 62
تقسیم بندی جوامع براساس سطح توسعه¬ی آنها 69
چالش¬های توسعه پایدار 70
برخی چالش¬های دستیابی به توسعه پایدار در ایران 71
فصـل دوم 79
تعریف UMIC از مديريت شهري 80
زمینهها و دلایل پیدایش مفهوم مدیریت شهری 82
بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد مجموعه مدیریت شهری 87
عناصر مؤثر در مدیریت شهری 89
الف) شهرداری 89
ب ) عناصر مؤثردر مدیریت شهری در سطح ملی و منطقهای 89
ج) عناصر محلی مؤثر بر مدیریت شهری 91
ه) سایر عناصر محلی مؤثر بر مدیریت شهری 93
مدل های مدیریت شهری 94
انواع مدلهای مدیریت شهری در کشور آمریکا 95
شکل شهردار – و – شورا 96
شهردار ضعیف – شورا 97
شهردار قوی – شورا 97
شکل شورا – مدیر شهر 98
شکل کمیسیونی 99
گردهمایی شهری باز و نماینده 100
انواع مدلهای مدیریت شهری در کشورهای اروپا 102
مدل شهردار قوی 103
مدل رهبری جمعی 104
مدل رهبری توسط کمیسیون 104
مدل شورا – مدیر شهر 105
سایر مدلها 106
مدیریت شهری در ایران 107
ویژگیهای مدیریت شهری در ایران 109
فصـل سوم 111
مفهوم توسعه پایدار شهری 112
ديدگاههاي جديد در توسعه پايدار شهري 118
پيش فرضهاي توسعه پايدار شهري 121
شاخص های توسعه پایدار شهری 122
اصول شهرسازی سبز 128
ماهیت مسائل محیطزیست شهری 130
هدف برنامهریزی و مدیریت محیطزیست شهری 132
فرایند برنامهریزی و مدیریت محیطزیست شهری 133
برخی راهبردهای مدیریت محیطزیست شهری 135
1- افزایش مسئولیت و مشارکت جوامع محلی 135
2-بسط جامعیت 136
3-هماهنگی با ویژگیها چرخهای اکوسیستمها 136
4-تدوین قوانین و مقررات جدید 137
5-بهبود سکونتگاههای موجود به جای ایجاد سکونتگاههای جدید 137
6-تدوین شاخصهای پایداری شهری و عمومیت بخشیدن به آنها 137
7-اندازهگیری و ارزیابی وضعیتهای موجود برای امکان بهبود آنها 138
8-راهبردهای سه مرحلهای استفادهی کارا از منابع 138
فرمهای پایداری شهر 139
شهر فشرده 140
طراحی شهری پایدار و اصول بنیادین آن 143
مفهوم رشد هوشمند 144
اصول رشد هوشمند 145
انواع طرح توسعه شهری 148
۱-طرح کالبدی ملی و منطقهای 149
۲-طرح جامع سرزمین (آمایش) 149
۳-طرح توسعه و عمران (جامع) ناحیهای 149
۴-طرح مجموعه شهری 150
۵-طرح جامع شهر 150
۶-طرح تفصیلی 150
۷-طرح هادی شهر 151
۸-طرح هادی روستا 151
۹-طرح شهرهای جدید 151
۱۰- طرح شهرکهای مسکونی 152
۱۱-طرح آمادهسازی توسعههای جدید در شهرها 152
۱۲- طرحهای بهسازی، نوسازی، بازسازی و مرمت بافتها 152
فصـل چهارم 153
ایمنی 154
مدیریت شهری و ایمنی 155
نتایج و پیامدهای مشارکت مردم در تأمین ایمنی 157
سنجش میزان پایداری شهرها در برابر بلایای طبیعی 158
توسعه پایدار و مدیریت ایمنی 161
حفظ محیطزیست، اساس توسعه پایدار شهرها 164
توسعه پایدار، زمینهساز رشد همهجانبه شهرها 166
پایداری شهری در آئینه تاریخ 168
عوامل موثر بر آسیبپذیری شهری 171
جلوگیری از انفجار جمعیت 171
کاهش سرعت اتومبیلها 171
امن بودن خیابانهای اصلی برای همه، نه فقط اتومبیل¬ها 172
ایجاد فضاهای اختصاصی برای عابرین پیاده 172
ایجاد یک شبکه امن و متصل برای دوچرخهسواران 172
دسترسی امن به حمل و نقل عمومی با کیفیت بالا 173
نقش مدیریت ایمنی در شهرها بر کاهش اثرات بحرانهای زیستمحیطی 173
عوامل موثر بر محیطزیست شهری 173
وضعیت شهرنشینی و توسعه شهری 175
گسترش شهرها و بحرانی شدن مناطق شهری 175
طبقه¬بندی شهرها و پیوند آن با مدیریت بحران 178
سیل گیری شهرها و روش های مقابله با آن 179
تاثیرات توسعه شهری در هیدرولوژی حوزه آبریز 180
سیلگیری شهرها 182
عوامل ایجاد سیل و خسارتهای ناشی از آن 185
روشهای مقابله با سیلابهای شهری 193
روشهای ساختمانی کنترل سیلاب 196
روشهای مدیریتی مقابله با سیلاب 199
انواع روشهای مدیریتی مقابله با سیلاب 199
اثرات زلزله بر شهر و شیوه های کاهش خسارت های آن 207
مدیریت بحران زلزله در شهر 209
ضرورت آمادگی قبلی در برابر زلزله 214
خصوصیات بلایای طبیعی شهری 218
طبقه¬بندی بلایای طبیعی شهری 220
نقش برنامه¬ریزی شهری در کاهش آسیب¬پذیری شهرها از زلزله 223
برنامه ریزی شهری مبتنی بر ارزیابی خطرپذیری بلایا 224
چرا ارزیابی خطر بلایا ضروری است؟ 225
ارزیابی خطر بلایا و برنامه¬ریزی پیشگیری بلایای شهری 226
مقدمه ای بر یک سیستم ارزیابی آسیب پذیری برای برنامه ریزی توسعه 228
رشد شهرهای در معرض خطر بلایا 229
برنامه¬های پیشگیری 230
ارزیابی خطر جغرافیایی 231
ارزیابی خسارت بلایا 232
روش¬شناسی آسیب¬پذیری 233
مدل¬های آسیب¬پذیری فیزیکی 234
ارزیابی تلفات انسانی زلزله 235
راهکار مدیریت بحران کاربریها با تأکید بر کاربریهای حساس شهری 239
منـابع و مآخـذ 247
عبارت “توسعه پایدار[1]” در اوایل سالهای ۱۹۷۰ در زمان اعلامیه “کوکویک” درباره محیط و توسعه به کار رفت. از آن زمان سازمانهای بینالمللی که خواهان دستیابی به محیطی مناسب و مساعد با توسعهای سودمند بودند نام خاص و ویژگی آنها در راهبرد توسعه پایدار شکل گرفت. بهکار بردن واژه توسعه پایدار بعد از کنفرانس ریودوژانیرو و در سال ۱۹۹۲ در محافل علمی فراگیر شد (ضرابی، ۱۳۸۰، ص۱۳). هرچند میتوان ریشههای عمیق نظریه توسعه پایدار را در اوایل قرن بیستم بازجست با وجود این مطرح شدن آن در سالهای اخیر به خصوص از گزارش “آینده مشترک ما” در سال ۱۹۸۷ از سوی “کمیسیون جهانی محیط و توسعه” (WCED) نشان از وخامت اوضاع زیستمحیطی جهان دارد.
تعاریف و راهکارهای بسیاری در زمینه توسعه پایدار ارائه گردیده که یکی از این تعاریف، تعریف کمیسیون “برنتلند” است: توسعه پایدار توسعهای است که نیازهای فعلی را بدون خدشهدار کردن به توانایی نسل آینده برآورد ساخته، نیازهای خود را نیز پاسخ گوید. در این تعریف حق هر نسل در برخورداری از همان مقدار سرمایه طبیعی که در اختیار دیگر نسلها قرار داشته به رسمیت شناخته شده و استفاده از سرمایه طبیعی در حد بهره آن (نه اصل آن که موجب نابودی سرمایه طبیعی است) مجاز شمرده است. در واقع توسعه پایدار در بهرهبرداری از دادههای طبیعی محدود به حد باز تولید و جبران آنهاست. در غیر این صورت موازنه منفی در بهرهبرداری از سرمایه طبیعی به کاهش تدریجی آن میانجامد و توسعه را ناپایدار میکند. این همان وضعیتی است که توسعه کنونی با تکیه بر رشد اقتصادی بوجود آورده است (زیاری، ۱۳۷۸).
مفهوم توسعه پایدار به فرآیندی اطلاق میگردد که سیاستهای اقتصادی، مالی، تجاری، انرژی، کشاورزی، صنعتی و دیگر سیاستها چنان در آن طراحی میگردند که موجب توسعهای شود که از نظر اقتصادی، اجتماعی و بوم شناسی پایدار باشد (افراز، ۱۳۷۶).
از آغاز دهه ۱۹۹۰ اندیشه سیستمی بر توسعه پایدار حاکم شد و تاثیر متقابل اقتصاد، اجتماع و محیطزیست مورد توجه قرار گرفت و در این دیدگاه توسعه پایدار، توسعهای بلندمدت است که نسلهای آینده را نیز در برگرفته و درصدد فراهم آوردن استراتژی و ابزاری است که بتواند به پنج نیاز اساسی زیر پاسخ دهد:
۱- تلفیق حفاظت و توسعه
۲- تأمین نیازهای اولیه زیستی انسان
۳- دستیابی به عدالت اجتماعی
۴- خودمختاری و تنوع فرهنگی
۵- حفظ یکانگی اکولوژیکی (میرابزاده، ۱۳۷۳)
توسعه پایدار در حقیقت ایجاد تعادل میان توسعه و محیطزیست است. پایداری میتواند چهار جنبه داشته باشد: پایداری در منابع طبیعی، پایداری سیاسی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی.
در حقیقت توسعه پایدار تنها بر جنبه زیستمحیطی اتفاقی تمرکز ندارد بلکه به جنبههای اجتماعی و اقتصادی آنهم توجه میکند. توسعه پایدار محل تلاقی جامعه، اقتصاد و محیطزیست است.
یکی از مهمترین رویدادهای بینالمللی که در زمینه توسعه پایدار وجود دارد، نشست جهانی توسعه پایدار (WSSD) است. در این نشست توافقهایی در زمینه توسعه پایدار میان شرکتکنندگان انجام شد:
کاهش تعداد افرادی که دسترسی به آب ندارد به نصف تا سال ۲۰۱۵ میلادی، به حداقل رساندن مواد شیمیایی که بر سلامتی انسان و طبیعت اثرات مخرب میگذارند تا سال ۲۰۲۰ میلادی، نصف کردن سرعت کاهش ذخیرههای دریایی و رساندن منابع دریایی به سطحی پایدار تا سال ۲۰۱۵ میلادی، کاهش روند از بین رفتن تنوع طبیعی تا سال ۲۰۱۰ میلادی، افزایش پایداری در استفاده از انرژیهای تجدیدشونده و برنامهریزی برای تدوین برنامهای ۱۰ ساله در مورد توسعه پایدار.
در شکل زیر توسعه پایدار با ارتباط بین سه موضوع(بهصورت دایرهای در کنار یکدیگر) نشان دادهشده است:
سه دایره شامل: اقتصاد (economy)، اجتماع(social) و محیطزیست (environment) است.
شکل 1-1: ارتباط توسعه پایدار با اقتصاد، اجتماع و محیطزیست
قسمت مشترک یا دارای همپوشانی بین دایره اجتماع و اقتصاد محدودهای است که در آن عبارت «منصفانه»، یا عادلانه (equitable) نوشتهشده است. بدین معنی که باید رابطه اقتصادی در اجتماع به روابطی منصفانه و عادلانه منجر گردد.
در قسمت مشترک بین محیطزیست و اجتماع عبارت «قابلتحمل» (bearable) نوشتهشده است. بدین معنی که انسانها میباید روابط خود را با محیطزیست بهگونهای سامان دهند که قابلدوام باشد و به نابودی محیطزیست منجر نشود.
قسمت مشترک بین اقتصاد و محیطزیست نیز با عبارت «ماندنی»، مناسب رشد و ترقی (viable) نشان دادهشده است. (به مفهوم رابطه اقتصاد با محیطزیست)، ضمن اینکه امکاناتی که باید رشد و ترقی انسان را فراهم کند، بهگونهای نباشد که از منابع طبیعی به صورت افراطی استفاده کند و به از بین رفتن آنها منجر شود. استفاده از منابع تجدید شونده مثل انرژیهای خورشیدی و انرژی باد در چنین توصیهای قرار می گیرد.
در وسط سه دایره عبارت «پایدار» (sustainable) نوشتهشده که در واقع محدوده مشترک سه دایره اجتماع، اقتصاد و محیطزیست است. با در نظر گرفتن وضعیت و شرایط اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی است که توسعه پایدار امکانپذیر میگردد.
امروزه بسیاری از دولتمردان و فعالان زیستمحیطی به دنبال رسیدن به توسعه پایدار هستند، اما برخی فعالان زیستمحیطی این گزینه را برای حفظ محیطزیست کافی ندانسته و آنها معتقدند با توجه به روند استفاده از منابع تمام شونده و از بین بردن منابع در جهان واژه “توسعه پایدار” مناسب نیست و باید از لفظ جایگزینی چون “پایداری توسعه” استفاده کرد تا این مفهوم در ذهن تداعی نشود که قرار است منابع جدیدی تولید شود.
در یک حالت کلی راهکارهای عملی پیرامون توسعه پایدار را میتوان در موارد زیر جستجو کرد:
۱- توجه به تفکر توسعه بومی در چهارچوب محدودیتهای منابع طبیعی
۲- مؤثر بودن توسعه با بهکارگیری ویژگیهای اقتصادی غیر سنتی
۳- در نظر گرفتن موضوعات مهم فناوری مناسب، بهداشت و مسکن برای همه
۴- مردم محوری و درک این واقعیت که انگیزه مردم محوری موردنیاز است.
پایداری چه با توسعه همراه باشد یا نباشد، کارکردی در مهار سرمایهداری لجامگسیخته دارد. این خود در پیرامون شناخت درونی و بیرونی امکانپذیر است ( پاپلی یزدی، ۱۳۸۶).
از سالیان دور، با افزایش سطح دانش و فهم بشر، کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرحشده و بعد از انقلاب فرهنگی اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی، موج پیشرفتهای شتابان کشورهای غربی آغاز شد. فشار صنعتی شدن و رشد فناوری در این کشورها توأم با تصاحب بازار و منابع کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا درزمانی کوتاه، شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقبمانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (توسعهیافته) و کشورهای عقبمانده (توسعهنیافته).
تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرنهای نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه شد کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد، پتانسیلهای فراوان این ملل، شکوفا و متجلی گردید، اما متأسفانه در همین دوران، کشورهای شرقی روند روبه رشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکتهای مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت، اما از آنجا که با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت، موردحمایت واقع نشد. محمدتقی خان امیرکبیر در ایران، نمونهای ازایندست است.
افزایش بیرویه جمعیت افزایش نیازها را در پیداشته و این بهنوبه خود افزایش تولید را میطلبد از طرفی دیگر در برابر این دور افزایش، کاهش منابع اولیه بسیاری چون نفت، گاز، ذغال سنگ و… کاهش سطح جنگلها، کاهش بازده زمینهای زراعی، کاهش گونههای گیاهی و جانوری، کاهش تنوع زیستمحیطی، کاهش زیبایی و چشم نوازی چشماندازها و… را داریم و در آنسوی دیگر باز افزایش آلودگی هوا، آبوخاک، افزایش فقر و تنگدستی، افزایش مرگومیر، افزایش هزینه رفاه اجتماعی، درمانی و بهداشتی، آلودگی صوتی، افزایش بیکاری و… ما را وادار میسازد تا برای ادامه زندگی خود چارهای بیاندیشیم (سلطانی، ۱۳۸۲).
با تشدید فعالیتهای آلوده کننده مجمع عمومی سازمان ملل، در سال ۱۹۸۶، تصمیم به برگزاری کنفرانس بینالمللی محیطزیست گرفت. ابتدا و در سال ۱۹۷۲ سازمان ملل کنفرانسی پیرامون محیطزیست انسانی در پایتخت سوئد با دستور کار آلودگی هوا و بهرهکشی از منابع برگزار نمود. قبل از آن در جلاس فونیکس در ۱۹۷۱ ایجاد ارتباط بین توسعه و محیطزیست مدنظر قرار گرفته بود. بعد از اعلامیه استکهلم نیز اعلامیه کوکویک[2] در سال۱۹۷۴، تفسیر جامعتری در زمینه محیطزیست عرضه کرد (عبدلی، ۱۳۸۳).
معرفی واژه توسعه پایدار در ادبیات زیستمحیطی در گزارشی تحت عنوان آینده مشترک ما، یا گزارش برانتلند، در آوریل ۱۹۸۷ مطرح گردید ولی کاربرد اصطلاح توسعه پایدار برای اولین بار در اواسط دهه ۱۹۷۰ به خانم “باربارا وارد[3]” نسبت داده میشود. این مفهوم کلی با استراتژی حفاظت جهانی به طور گستردهای مطرح شد تا حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست را در راستای ایفای نقش بهتر در جهت رفاه انسانی به نحو مطلوب، مدیریت نماید. کنفرانسها و نشستهای مختلفی برای چارهاندیشی بر بحران جهانی محیطزیست تشکیل شده که یکی از مهمترین آنها اجلاس سال ۱۹۹۲ ریودوژانیرو با دستور کار ۲۱ به صورت برنامه کار سازمان ملل برای قرن ۲۱ می باشد.
از گزارش برانتلد ابتدا دو اصل برابری درون نسلی و برابری برون نسلی در تأمین نیازها، شناخته شده و بعد از آن با بسط این اصول، اصولی چون، برابری بین نسلی، برابری درون نسلها، حفاظت از محیط طبیعی، استفاده از حداقل منابع غیرقابل تجدید، بقای اقتصادی و تنوع جامعه خود اتکا، رفع نیازهای اساسی و رفاه فردی افراد جامعه نیز به آنها اضافه شد (کاظمی و محمدی، ۱۳۸۷). با توجه به این اصول مشاهده میشود که انسان و جوانب زندگی او بیش از همه مدنظر قرار گرفته و توسعه پایدار برای از بین بردن فقر، تأمین رفاه و معاش مردم، بالا بردن و گسترش حمایت از حقوق زنان و احیای دوباره محیطزیست طبیعی تلاش میکند. در واقع موضوع توسعه پایدار انسانی این است که انسان به عنوان محور موضوع توسعه، نه تنها شرکت کننده که کمک کننده و ذینفع در حق توسعه نیز باشد (هاتان نی، ۱۳۷۸).
بشر حق بنیادین آزادی، برابری و شرایط زندگی مناسب در محیطزیستی که کیفیت آن یک زندگی آبرومندانه و سالم را اجازه دهد، دارا بوده و مسئولیت جدی حفاظت و بهبود محیطزیست برای نسلهای امروز و فردا برعهده اوست. این اولین اصل اعلامیه استکهلم بوده و در پی آن سازمانهای بین المللی و دولتها، حق محیطزیست را به عنوان حق بشری شناسایی کردهاند (پارسا، ۱۳۸۲). دستور کار ۲۱ نیز چهارده اصل اساسی را ذکر کرده که درک ارزش محیطزیست، محور بودن انسان، توجه به آیندگان، اصل برابری، مشارکت، سیاست های جمعیتی مناسب، زنان و نقش آنها، صلح و حمایت از هویت و فرهنگ از جمله آنهاست ( اصلانی،۱۳۸۰).
توسعه پایدار به علت گسترش موضوعی ابعاد گستردهای را شامل میشود و اصول آن بر موارد زیر تاکید دارد:
تعداد صفحات | 254 |
---|---|
شابک | 978-622-378-023-3 |
انتشارات |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.