کتاب مدیریت شهری و شهرداری

کتاب مدیریت شهری و شهرداری

شناسه محصول: 25476

149,000 تومان

تعداد صفحات

106

شابک

978-622-5572-90-4

انتشارات

فهرست
فصل 1 9
مدیریت شهری 9
تعريف‌ سيستم‌ مديريت‌ شهري‌ 10
جايگاه‌ مديريت‌ شهري‌ در نظام‌ برنامه‌ريزي‌ 11
تعيين‌ معيارهاي‌ ارزيابي‌ سيستم‌ 16
بررسی مفهومی شهرداری 17
پیشینه شهرداری در ایران 21
فساد در شهرداریهای ایران 23
مطالعات حوزه شهری 27
فصل 2 29
شرح وظایف شهرداری 29
تاثیر وجود شهرداری بر شهر 37
برنامه ريزي شهري 38
تعريف شهرسازي 40
فصل 3 43
نقش مدیریت شهری بر شهرداری 43
نقش شهرداریها در مدیریت شهری 44
مفهوم مدیریت و مدیریت شهری 46
شهرداری 47
بودجه شهرداری 47
مدل مدیریت شهری در ایران 50
بررسی تطبیقی وظایف شهرداریها در ایران و الگوهای جهانی 56
عدم امکان مشارکت و دخالت رسمی و قانونمند 59
ضرورت وجود مدیریت واحد شهری 66
فصل 4 69
عملکرد مدیریت شهری با مشارکت شهروندان در امور شهری 69
تعیین اولویت های برنامه 73
جایگاه مشارکت شهروندان در قوانین شهرداری و شورای شهر 76
فصل 5 79
رابطه مدیریت دانش و عملکرد شغلی در شهرداری 79
دانش 82
مدیریت دانش 84
اهمیت بکارگیری مدیریت دانش 86
تاثیر مدیریت دانش در عملکرد سازمانی شهرداری 87
منابع 95

 

مدیریت شهری
اصطلاح دقیقی از مدیریت شهری وجود ندارد و مشخص نیست که این مفهوم یک هدف فرآیند یا ساختار است. در ابتدا این مفهوم به معنای توزیع منابع یا به کارگیری قدرت بوده است. در این حالت مدیریت شهری در واقع فصل مشترکی میان بوروکراسی به عنوان مرجع قانونی توزیع منابع و جامعه ی محتاج این منابع از طریق زیربناها و خدمات تلقی می شد. در این زمان تاکید مدیریت شهری بر امر تصمیم گیری بوده است. در این زمینه، ویلیامز ۱۹۷۸ تلاش کرده تا تعریفی از مدیریت شهری ارائه نماید از دیدگاه وی مدیریت شهری یک بستر تئوریک یا یک دیدگاه نیست بلکه چارچوبی برای بررسی است. او مدیریت شهری را مرتبط با ارتباطات و قدرت ماهیت شهر و ساختار اقتصادی-اجتماعی آن میداند و به بررسی نقش بازیگران این عرصه میپردازد.
شهر به عنوان یک منبع توسعه مطرح است و جایگاه مدیریت شهری در روند توسعه شهر و بهبود سکونتگاه های شهری نقش بسیار مهم و تعیین کننده دارد. از دیدگاه دیگر میتوان مدیریت شهری را در مسیر یک توسعه قانونمند و پایدار مورد توجه قرار داد این مورد بیشتر از این جهت اهمیت دارد که نحوه مدیریت بر جریان مطلوب زندگی شهری، می تواند در بهبود سکونتگاههای انسانی و پایداری توسعه، شهری مهمترین نقش را ایفا کند. مدیریت، روش دستیابی به اهدافی است که برای یک سازمان در نظر گرفته میشود و وظایفی است که بر عهده مدیر شود. مدیریت به معنای برنامه ریزی سازماندهی نظارت و ایجاد انگیزش است چنانچه شهر به مثابه یک سازمان قلمداد گردد، لازم است که در رأس آن و به منظور اداره امور شهر، از فنی استفاده گردد که مدیریت شهری نام دارد. مدیریت شهری باید برای، شهر برنامه ریزیهایی را به انجام برساند فعالیتهای شهری را سازمان دهد و بر فعالیت های انجام شده نظارت کند و حتی برای انجام بهینه، امور، انگیزه ایجاد نماید.
مدیریت شهری به مفهومی که در سالهای اخیر رایج شده با الگوهای متفاوتی تعریف میشود. گرچه در عصر باستان و قرون وسطی اشکالی از آن و حکومت محلی وجود داشته است ولی علت وجودی آن ناشی از ضرورت های سیاسی، مدیریتی، اقتصادی اجتماعی و جغرافیایی بوده است؛ اما پس از شکل گیری دولت مدرن و در دهه های گذشته به ویژه در حکومتهای محلی با ساختار جدیدی سازمان دهی شده و فضای عملکردی آن با شرایط و الزامات جدید مدیریت زمین پیوند خرده است. مدیریت شهری عبارتست از اداره امور شهر به منظور ارتقای مدیریت پایدار مناطق شهری با در نظر داشتن و پیروی از اهداف سیاست های ملی اقتصادی و اجتماعی کشور و یا مدیریت شهری عبارتست از اداره امور شهر به منظور ارتقای مدیریت پایدار و همچنین یک سازمان گسترده متشکل از عناصر و اجزای رسمی و غیر رسمی موثر و ذیربط در ابعاد مختلف اجتماعی اقتصادی و کالبدی حیات شهری با هدف اداره کنترل و هدایت توسعه همه جانبه و پایدار شهری.
تعریف تخصصی دیگری که جامع تعاریف مدیریت شهری است عبارت است از: مدیریت شهری به عنوان چارچوب سازمانی توسعه شهر به سیاست های برنامه ها و طرحها و عملیاتی اطلاق می شود که بتواند رشد جمعیت را با دسترسی به زیر ساختهای اساسی مانند مسکن و اشتغال مطابقت دهند. کار این مدیریت شهری وابستگی مشخص به عواملی دیگری از قبیل مهارت و انگیزههای سیاستمداران و اشخاص استفاده کننده از این سیاستها دارد.
تعريف‌ سيستم‌ مديريت‌ شهري‌
‌هدف‌ سيستم‌ مديريت‌ شهري‌ به‌مثابه‌ جزئي‌ از سيستم‌ حکومتي، اداره‌ امور شهرهاست؛ و نقشي‌ که‌ دولت‌ براي‌ اين‌ سيستم‌ قايل‌ مي‌شود، تعريف‌ اين‌ هدف‌ را روشن‌ مي‌سازد. ترديدي‌ نيست‌ که‌ اين‌ تعريف، هرچه‌ باشد، هدف‌ سيستم‌ مديريت‌ شهري‌ در جهت‌ اهداف‌ ملي‌ بوده‌ و با آن‌ همسوست‌ و از کليات‌ آن‌ تبعيت‌ مي‌کند. به‌همين‌ دليل‌ است‌ که‌ برنامه‌هاي‌ اين‌ سيستم‌ براي‌ ساماندهي‌ امور شهر، به‌طور کلي‌ در چارچوب‌ برنامه‌هاي‌ کلان‌ و قوانين‌ جاري‌ کشور تدوين‌ مي‌گردد و اقدامات‌ اين‌ سيستم‌ ناقض‌ مقررات‌ قانوني‌ کشور نيست.
‌تعاريف‌ متعددي‌ از مديريت‌ شهري‌ ارائه‌ شده‌ است‌ و هرکدام‌ از اين‌ تعاريف‌ بيان‌کننده‌ نگرشي‌ نظام‌مند به‌ مقوله‌ مديريت‌ شهري‌ است:
مديريت‌ شهري‌ عبارت‌ است‌ از اداره‌ امور شهر به‌منظور ارتقاء مديريت‌ پايدار مناطق‌ شهري‌ در سطح‌ محلي‌ بادرنظر داشتن و تبعيت‌ از اهداف‌ سياستهاي‌ ملي، اقتصادي‌ و اجتماعي‌ کشور است؛ و يا مديريت‌ شهري‌ عبارت‌ است‌ از يک‌ سازمان‌ گسترده، متشکل‌ از عناصر و اجزاء رسمي‌ و غيررسمي‌ موثر و ذيربط‌ در ابعاد مختلف‌ اجتماعي، اقتصادي‌ و کالبدي‌ حيات‌ شهري‌ با هدف‌ اداره، کنترل‌ و هدايت‌ توسعه‌ همه‌ جانبه‌ و پايدار شهر مربوطه‌ است.
‌علاوه‌بر دو تعريف‌ عمومي‌ فوق، تعريف‌ تخصصي‌ ديگري‌ عبارت‌ است‌ از <مديريت‌ شهري‌ به‌عنوان‌ چارچوب‌ سازماني‌ توسعه‌ شهر به‌ سياستها، برنامه‌ها و طرحها و عملياتي‌ اطلاق‌ مي‌شود که‌ در پي‌ اطمينان‌ از تطابق‌ رشد جمعيت‌ با دسترسي‌ به‌ زيرساختهاي‌ اساسي‌ مسکن‌ و اشتغال‌ هستند. براين‌ اساس، کارآيي‌ مديريت‌ شهري‌ وابستگي‌ مشخصي‌ به‌ عوامل‌ زمينه‌اي‌ از قبيل‌ ثبات‌ سياسي، يکپارچگي‌ اجتماعي‌ و رونق‌ اقتصادي‌ و نيز عوامل‌ ديگري‌ از قبيل‌ مهارت‌ و انگيزه‌هاي‌ سياستمداران‌ و اشخاص‌ استفاده‌کننده‌ از اين‌ سياستها دارد. تحت‌ اين‌ شرايط‌ چارچوب‌ و ويژگيهاي‌ سازماني‌ حکومت‌ و مديريت‌ شهري‌ به‌ويژه‌ نقش‌ اجرايي‌ بخش‌ دولتي‌ و عمومي‌ در آن، تاثير بسيار تعيين‌کننده‌اي‌ در موفقيت‌ آن‌ ايفا مي‌کند.
جايگاه‌ مديريت‌ شهري‌ در نظام‌ برنامه‌ريزي‌
‌سيستم‌ مديريت‌ شهري‌ بنابه‌ تعريف‌ و به‌لحاظ‌ وظايف‌ عملي‌ خود موظف‌ به‌ برنامه‌ريزي‌ توسعه‌ و عمران‌ شهري‌ و اجراي‌ برنامه‌ها، طرحها و پروژه‌هاي‌ مربوطه‌ است. انجام‌ اين‌ وظايف‌ تعيين‌کننده‌ نوعي‌ هويت‌ برنامه‌ريزي‌ اجرايي‌ براي‌ آن‌ است. در واقع‌ مديريت‌ شهري‌ در قالب‌ نظام‌ برنامه‌ريزي‌ اقتصادي، اجتماعي‌ و قضايي‌ حاکم‌ بر کشور، اقدام‌ به‌ تهيه‌ برنامه‌هاي‌ توسعه‌ شهري‌ براي‌ شهر مي‌کند و سپس‌ آن‌ برنامه‌ را در چارچوب‌ نظام‌ اداري‌ – اجرايي‌ حاکم، به‌ پروژه‌هاي‌ عملياتي‌ تبديل‌ کرده‌ و به‌ مرحله‌ اجرا مي‌رساند. براين‌ اساس‌ وظايف‌ و جايگاه‌ سازماني‌ و اجرايي‌ مديريت‌ شهري‌ را مي‌توان‌ به‌شرح‌ زير تعيين‌ کرد:
– تبيين‌ نقش‌ سيستم‌ مديريت‌ شهري‌ بمثابه‌ يک‌ برنامه‌ريز
اين‌ نقش‌ را مي‌توان‌ در دو قالب‌ روابط‌ برون‌ و درون‌ سيستمي‌ مطالعه‌ کرد، در قالب‌ اول، روابط‌ مديريت‌ و برنامه‌ريزي‌ شهري‌ در ارتباط‌ با نظام‌ عمومي‌ برنامه‌ريزي‌ و سطوح‌ بالاتر برنامه‌ريزي‌ بررسي‌ مي‌شود. مهم‌ترين‌ موضوع‌ قابل‌ توجه‌ در اين‌ سطوح، ضرورت‌ تامين‌ هماهنگي‌ اين‌ سطوح‌ با يکديگر است. در قالب‌ دوم، تهيه‌ برنامه‌هاي‌ جامع‌ فيزيکي، اقتصادي، اجتماعي‌ و مالي‌ لازم‌ براي‌ توسعه‌ کارآمد شهر به‌عنوان‌ اصلي‌ترين‌ وظيفه‌ سيستم‌ مورد توجه‌ قرار مي‌گيرد.
-تبيين‌ نقش‌ اداري‌ – اجرايي‌ سيستم‌ مديريت‌ شهري:
مديريت‌ شهري‌ به‌لحاظ‌ اداري‌ – اجرايي‌ يک‌ سازمان‌ بسيار گسترده‌ و مشتمل‌ بر عناصر متعدد و متنوع‌ لازم‌ براي‌ اداره‌ امور يک‌ شهر است. هرچند اين‌ عناصر طيف‌ عملکردي‌ گسترده‌اي‌ را شامل‌ مي‌شوند، اما به‌هرحال‌ عناصر مرکزي‌ و اصلي‌ سازمان‌ شهرداري‌ است‌ که‌ در تمامي‌ عملکردهاي‌ تدوين‌ شده‌ سيستم‌ و به‌ويژه‌ امور اداري‌ و اجرايي‌ دخيل‌ است. درواقع‌ شهرداري‌ از يک‌ سو، جزء عناصر مهم‌ مديريت‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ شهر محسوب‌ مي‌گردد و از طرف‌ ديگر مهمترين‌ عنصر اجرايي‌ سيستم‌ مديريت‌ شهري‌ است.
براين‌ اساس، مي‌بايست‌ ضرورتاً‌ نگرش‌ درون‌ سازماني‌ مديريت‌ شهري‌ به‌ سازمانهاي‌ جانبي‌ و فعاليتهاي‌ آنها تعميم‌ داده‌ شود؛ و شهرداري‌ نهادي‌ مستقل‌ و جدا از ديگر سازمانها که‌ براي‌ حفظ‌ منافع‌ درون‌ سازماني‌ به‌ تقابل‌ با آنها برمي‌خيزد ديده‌ نشود. مديريت‌ شهري‌ بايد بتواند پروژه‌هاي‌ اجرايي‌ از سوي‌ هر سازماني‌ را به‌ نفع‌ شهروندان‌ سوق‌ دهد و بدين‌ لحاظ‌ بايست‌ با مفاهيم‌ کلي‌ فني‌ و جاري‌ تمامي‌ دستگاههاي‌ خدماتي‌ آشنايي‌ حاصل‌ کند. چنين‌ دستگاههايي‌ نظير آب‌ و فاضلاب، برق‌ و مخابرات‌ و گاز و…تماس‌ متقابل‌ کمتري‌ دارند و لذا مديريت‌ شهري‌ مي‌تواند هماهنگ‌کننده‌ و جهت‌دهنده‌ مناسبي‌ براي‌ اين‌ استفاده‌ تلقي‌ شود.
-تبيين‌ نقش‌ اجرايي‌ مديريت‌ شهري‌ در قالب‌ نظام‌هاي‌ شهرداري
در سطح‌ جهان‌ سه‌ نظام‌ شهرداري‌ شناخته‌ شده‌ است. نوع‌ اول‌ (شورا – شهردار) است‌ که‌ بهترين‌ سيستم‌ شناخته‌ شده‌ جهاني‌ محسوب‌ مي‌شود. در اين‌ سيستم‌ مردم‌ شهر، عده‌اي‌ را به‌نمايندگي‌ شوراي‌ شهر انتخاب‌ مي‌کنند و سپس‌ شوراي‌ مذکور شخص‌ واجد شرايط‌ را به‌عنوان‌ شهردار استخدام‌ کرده‌ و اداره‌ امور شهر را به‌عهده‌ او واگذار مي‌کند و برنامه‌ فعاليتها و عمليات‌ شهرداري‌ و منابع‌ درآمد و مصارف‌ آن‌ را تصويب‌ کرده‌ و سپس‌ بر روند عمليات‌ شهرداري‌ نظارت‌ مي‌کند. نوع‌ دوم‌ سيستم‌ (شهردار – شوراي‌ شهر) است; در اين‌ سيستم‌ شهردار و اعضاي‌ شوراي‌ شهر را جداگانه‌ انتخاب‌ مي‌کنند. شهردار رياست‌ شوراي‌ شهر را به‌عهده‌ مي‌گيرد و لزوماً‌ داراي‌ تخصص‌ نيست. نوع‌ سوم‌ سيستم‌ (شورايي‌ مطلق) است‌ که‌ اعضاي‌ شورا هرکدام‌ مسئول‌ قسمتي‌ از کارهاي‌ شهرداري‌ بوده‌ ضمناً‌ با يکديگر جلسات‌ مشورتي‌ دارند و درباره‌ کليه‌ امور با اکثريت‌ آراء اتخاذ تصميم‌ مي‌کنند. در اين‌ سيستم، معمولاً‌ يکي‌ از اعضاي‌ شورا به‌عنوان‌ عضو ارشد براي‌ اداره‌ امور جلسات‌ شورا انتخاب‌ مي‌شود و در بعضي‌ از موارد در نقش‌ شهردار و رئيس‌ انجمن‌ شهر انجام‌وظيفه‌ مي‌کند.
‌شکل‌ ديگر تقسيم‌بندي‌ مديريت‌ شهري‌ بدينگونه‌ بيان‌ شده‌ است: مديريت‌ شهردار با اختيارات‌ کم، شهردار بااختيارات‌ متوسط‌ و شهردار با اختيارات‌ وسيع. در بيشتر کشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ از جمله‌ ايران، شهردار اختيارات‌ کمي‌ دارد و معمولاً‌ حکومت‌ مرکزي‌ نقش‌ اساسي‌ را در مديريت‌ شهري‌ دارد و شهر را مانند يکي‌ از ادارات‌ خود و يا وزارتخانه‌ تابعه‌ اداره‌ مي‌کند و مشارکت‌ مردم‌ در اداره‌ امور شهري‌ به‌ حداقل‌ مي‌رسد. در حالي‌ که‌ بويژه‌ براي‌ اداره‌ شهرهاي‌ بزرگ‌ به‌ شهردار بااختيارات‌ وسيع‌ نياز است. مديريت‌ در يک‌ شهر معمولاً‌ نبايد به‌ محدوده‌ خود شهر ختم‌ شود، بلکه‌ لازم‌ است‌ براي‌ ايجاد تعادل‌ بين‌ ميزان‌ نفوذ حکومت‌ مرکزي‌ و شهرداري‌ اين‌ مديريت‌ در يک‌ محدوده‌ وسيعتري‌ اعمال‌ شود. در اين‌ سيستم، استقلال‌ مالي‌ و اداري‌ سيستم‌ شهر و شهرداري‌ براي‌ مديريت‌ مطلوب‌ و کارآمد ضروري‌ است.

 

تعداد صفحات

106

شابک

978-622-5572-90-4

انتشارات

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.