کتاب مدیریت آموزشی و باورهای آموزشی معلمان

کتاب مدیریت آموزشی و باورهای آموزشی معلمان

320,600 تومان

تعداد صفحات

228

شابک

978-622-5572-52-2

نویسنده:

عنوان صفحه
فصل 1 9
مدیریت آموزشی 9
خودکارآمدی 37
فصل 2 65
مدیریت اموزشی در گذر تاریخ 65
اهمیت مدیریت آموزشی 70
مدیر آموزشی 74
ویژگی مدیر آموزشی 77
اهداف مدیریت آموزشی 82
خودکارآمدی معلمان 84
رهبری تعاملی در مدارس و نقش ان در بهبود باور های خودکارآمدی معلمان 88
تاثیر خودکارامدی معلمان در تدریس 92
فصل 3 97
رابطه بین مدیریت دانش با خودکارآمدی و خلاقیت معلمان 97
فصل 4 105
نقش مدیریت آموزشی بر خودکار آمدی تحصیلی 105
فصل 5 117
تمرکز در مدیریت آموزشی 117
فصل 6 124
لزوم توجه به مدیریت آموزشی 124
فصل 7 168
رویکرد های نوین در مدیریت اموزشی 168
منابع 201

 

 

فصل 4

نقش مدیریت آموزشی بر خودکار آمدی تحصیلی

آموزش و پرورش یکی از نهادهای اجتماعی در هر کشوری است که دارای اهداف و وظایف مهمی است. در چشم‌انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران و در برنامه توسعه ملی، «دانش» به‌عنوان پایه اصلی توسعه در همه ابعاد، جایگاه ویژه‌ای داشته است و در برنامه‌های توسعه با الهام از چشم‌انداز20 ساله، اجرای آموزش برای همه به عنوان یکی از اولویت های نظام آموزشی تعیین شده است. از آنجایی که تحصیل مستمر حق مسلم همه مردم است و قابل انحصار نیست، محدودیت های جغرافیایی و فرهنگی نباید مانع از دستیابی به این حق شود امید تحصیلی یکی از عوامل تأثیرگذار بر بهزیستی تحصیلی است. امید یک احساس نیست، بلکه یک سیستم شناختی انگیزشی پویا است که منجر به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود. مطالعات نشان داده است که امید پیش بینی کننده قابل اعتمادی است. موفقیت تحصیلی و یک نیاز اساسی برای دانش آموزان است؛ به عبارت دیگر، امید با شایستگی بیشتر در بسیاری از زمینه های زندگی از جمله آموزش مرتبط است.

به گفته هانس[1] (2013)، امید تحصیلی اعتقاد دانش آموزان به توانایی های خود را برای توسعه راهبردها برای رسیدن به اهداف و داشتن انگیزه لازم ب استفاده از استراتژی توانایی حفظ سطح بالایی از احساسات مثبت و همچنین تعهد به استقامت بیشتر و صرف تلاش بیشتر برای به چالش کشیدن و تکمیل وظایف تحصیلی، دانش آموزانی که امیدواری تحصیلی کمتری تجربه پریشانی و استرس روانی داشته باشد که این امر بر موفقیت تحصیلی آنها بسیار چشمگیر است و این دانش آموزان می توانند از راهبردهای مناسب برای رسیدن به هدف خود استفاده کنند.

موسوی به نقل از هال جین بیان می کند که موضوع امید یکی از موضوعات اساسی و مهم است و یادآوری آن به دانش آموزان بسیار ضروری است، در حالی که قطعاً روشن است که امید بر افکار، عواطف و دستاوردهای دانش آموزان تأثیر می گذارد، اما موضوع کمتر در هسته توجه نظری یا تحقیقات علمی قرار دارد. بررسی این موضوع به طور گسترده توسط روانشناسان و نظریه پردازان کنار گذاشته شده است و فلاسفه اغلب آن را امری گذرا می دانند; همچنین این مفهوم اغلب در مطالعات آکادمیک آموزش مورد غفلت قرار می گیرد. به طور کلی امید و اجزای آن ساختارهای شناختی هستند که ارتباط تنگاتنگی با فرآیند اجتماعی شدن کودکان، دلبستگی به مراقبین، مواجهه با چالش ها و موانع محیطی و آموزشی و همچنین تغییرات در رشد شناختی می تواند تعیین کننده چگونگی شکل گیری این نوع تفکر باشد؛ و توسعه یافته است.

تعیین امید به عنوان یک ابزار شناختی می تواند پیامدهای عاطفی و شناختی زیادی داشته باشد. با توجه به اهمیت امید در زندگی تحصیلی دانشجویان به ویژه در اشتغال شناختی دانش آموزان استثنایی و در نتیجه پیشرفت تحصیلی آنان که به ادامه تحصیل در دانشگاه، انتخاب و داشتن شغلی متناسب با توانایی ها و توانایی های خود امیدوار می شود. بالاخره زندگی موفقی داشته باشی و. خودکارآمدی به عنوان یک عامل انگیزشی منجر به افزایش عملکرد تحصیلی و کاهش استرس می شود. یکی از نظریه های مهم تغییر رفتار در زمینه یادگیری، نظریه خودکارآمدی بندورا است. بر اساس این نظریه، در میان مکانیسم های شخصی، هیچ یک به اندازه خودکارآمدی در کنترل رفتار و خواسته های محیطی اساسی یا فراگیرتر نیست. خودکارآمدی تحصیلی به ویژه به معنای اطمینان در انجام تکالیف تحصیلی مانند خواندن کتاب، پاسخ به سؤالات در کلاس و آمادگی برای امتحانات است.

سطوح بالای خودکارآمدی تحصیلی منجر به میانگین نمرات بالاتر و پشتکار در انجام تکالیف می شود. در نتیجه دانش‌آموزانی که از خودکارآمدی تحصیلی بالاتری برخوردارند، سازگاری تحصیلی بهتری دارند و از راهبردهای یادگیری مفیدتری استفاده می‌کنند.

مروری بر سیر تحول و شکل گیری مدیریت آموزشی بیانگر تأثیر انکارناپذیر و فراوان آن در آموزش و یادگیری است. مدیریت و رهبری آموزشی معانی و مفاهیم متعددی دارد و هرکس با توجه به تجربه و هدف خود می تواند از آن معنا و مفهومی استخراج کند. آنچه مسلم است ماهیت مدیر یا رهبر آموزشی به عنوان عاملی تأثیرگذار در بهبود فرآیند و اهداف آموزشی در سازمان هاست. از آنجایی که مدیران از یک سو با انواع برنامه ها و سیاست های آموزشی و از سوی دیگر با فراگیران و سایر مربیان آموزشی سروکار دارند، معلمان نیز به عنوان رهبران آموزشی محسوب می شوند. در صورتی که معلمان و مدیران آموزشی از ماهیت تغییرات جامعه آگاه باشند، می توانند به طور مستمر تغییراتی را در محیط آموزشی اعمال کنند و تأثیر شگرفی بر مهارت های فراگیران در دستیابی به اهداف آموزشی و در نتیجه خودکارآمدی تحصیلی داشته باشند. اشخاص حقیقی. معلمان باید رهبران اصلی باشند. حوزه آموزش و پرورش باید از دانش و آگاهی لازم برای طراحی و اجرای برنامه های آموزشی در راستای رشد همه جانبه دانش آموزان برخوردار باشد. تغییر دانش، نگرش و رفتار دانش آموزان هدف اصلی تعلیم و تربیت تلقی می شود و تلاش برای تحقق این هدف در حیطه فعالیت معلمان قرار دارد. از جمله این رفتارها می توان به دستیابی به خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان اشاره کرد. خودکارآمدی تحصیلی به توانایی فرد در انجام موفقیت‌آمیز تکالیف، تکالیف و رویدادهای تحصیلی اطلاق می‌شود که به منظور بررسی عواملی مانند مدیریت آموزشی، محیط آموزشی، معلمان، روش‌ها و فنون تدریس و خانواده اشاره کرد.

مدیریت در قرن بیست و یکم با انسان ها و بسیاری از پدیده های اجتماعی سر و کار دارد و همین امر موجب افزایش توقع و انتظارات جامعه از مدیریت و خروج آن از یک امر ساده و روزمره به افقی جدید می شود. این موضوع در آموزش و پرورش از حساسیت خاصی برخوردار است، زیرا رشد و توسعه هر جامعه در گرو پیشرفت و تربیت افراد آن جامعه است و رهبری آموزشی در کنار مدیریت نقش مؤثری در تربیت و رشد افراد دارد. همانطور که خداوند در قرآن کریم می فرماید: هر قوم و قومی پیشوای دارد. رعد همچنین از آنجایی که وظیفه اصلی برنامه های آموزشی کمک به رشد فراگیران از طریق رشد سطح فکری آنها و شکوفایی استعدادها و توانایی های مختلف در آنهاست، لذا حضور مدیران و راهنماها و دستیاران متخصص در این امر. حوزه ضروری است و می توان از نقش معلمان به عنوان عنصری ارزشمند در نظام آموزشی و رهبری دفاع کرد. معلمان با فراهم آوردن فضای آموزشی و آموزشی مساعد، دانش آموزان را به اهداف آموزشی تشویق می کنند و به عنوان عامل اصلی پیشرفت اجتماعی و فرهنگی هر جامعه، زمینه رشد و شکوفایی بسیاری از مهارت های مهم و اساسی از جمله خودسازی را فراهم می کنند. اثربخشی در دانش آموزان در یک تعریف ساده، خودکارآمدی به معنای باور فرد در مورد توانایی خود در مواجهه با موقعیت های خاص است و بر الگوی رفتاری ذهنی و عاطفی فرد در سطوح مختلف تأثیر می گذارد در واقع دانش آموزان کسانی که خود را کارآمد می دانند بیشتر از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده می کنند و در انجام تکالیف خود تلاش بیشتری می کنند

 

مدیریت

برای مفهوم مدیریت تعاریف مختلفی ارائه شده است. به زبان ساده می توان گفت که مدیریت علم و هنر هماهنگ سازی نیروی انسانی و امکانات مادی برای دستیابی به اهداف معین در سازمان است. تعاریف و تفاسیر مختلفی از مدیریت ارائه شده است. کارشناسان وظایف مختلفی را برای مدیران شناسایی و پیشنهاد کرده اند که شامل پنج وظیفه مهم و اساسی برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، رهبری و نظارت می باشد لازم به ذکر است که توجه به مفاهیم مدیریت و مدیر از دیرباز مورد توجه فرهنگ ما بوده است، چنانکه حضرت علی (ع) در نامه ای خطاب به مالک اشتر فرمودند: در اعمال و کردار کارگزاران تحقیق و بررسی کنید و بازرسان صادق و وفادار آن را روی آنها بگذارید. این بیان بیانگر اهمیت و نقش مدیریت در جامعه و توجه به اصل نظارت و کنترل است، زیرا موفقیت و بقای جامعه در گرو مدیریت و رهبری آن جامعه و موفقیت در دستیابی به اهداف و اهداف آن جامعه است. آرمان ها است.

 

مدیریت آموزشی

مفهوم مدیریت آموزشی برگرفته از مفهوم کلی مدیریت و در حوزه تخصصی آموزش است. اولین هدف مدیریت آموزشی دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت است و هیچ فعالیتی خارج از این اهداف مجاز نیست. کار مدیریت به طور عام و مدیریت آموزشی به طور خاص دارای ظرافت ها و ویژگی های مهمی است که توانایی ها و مهارت های خاصی را می طلبد. به گفته فلیپ، کومن، اگر قرار است تحولی در حوزه آموزشی ایجاد شود، این تغییر باید از مدیریت آموزش و پرورش آغاز شود عنوان نماینده سازمان آموزش و پرورش است و از طرفی نماینده معلمان محسوب می شود. همچنین یکی از ویژگی های مهم مدیریت آموزشی داشتن دانش، مهارت و اطلاعات کافی برای درک عمومی مسائل آموزشی و جامعه است و می تواند راهنمای خوبی در دستیابی به اهداف آموزشی فراگیران و رشد و توسعه جامعه باشد. با اعمال برنامه ها و سیاست های آموزشی و ارزشیابی.

 

رهبری آموزشی

به عبارت ساده، رهبری به معنای قدرت تأثیرگذاری بر افراد برای تغییر و هدایت رفتار آنهاست. رهبری آموزشی دارای قدرت و پتانسیل نهفته ای است که در یک پدیده یا فردی در جامعه وجود دارد و در صورت لزوم می تواند به کار تبدیل شود و به اهداف مورد نظر دست یابد. در واقع رهبری عبارت است از توانایی جذب افراد، تأثیرگذاری بر آنها و توانایی پذیرش شخصیت رهبر به گونه ای که اطرافیان او را داوطلبانه بپذیرند با توجه به اینکه معلم به عنوان مهمترین عامل؛ و عامل انسانی مؤثر در نظام آموزشی و انتقال دهنده دانش، مهارت ها و اطلاعات برای فراگیران در نظر گرفته می شود، از این رو رهبری آموزشی با مربیان و معلمان ارتباط تنگاتنگی دارد و از نظر صاحب نظران رهبری آموزشی به عنوان عامل مهمی در ارائه آموزش و تدریس موثر برای فراگیران.

 

رابطه مدیریت و رهبری آموزشی

به بیان ساده، واژه مدیریت به معنای داشتن مهارت های تخصصی و ویژه است و واژه مدیریت آموزشی به طور سنتی و معمول برای هدایت امور آموزشی به کار می رود؛ اما کلمه رهبری معانی و مفاهیم خاص دیگری نیز دارد. آنچه از معنای مدیر به دست می آید فردی است که بیشتر به اداره امور می پردازد و سعی در حفظ وضع موجود و جلوگیری از تنش و ناآرامی دارد. در حالی که رهبر فردی است که قابلیت ها، مهارت ها و ویژگی های خاصی دارد و بر اساس این ویژگی ها جست و جوگر و متعهد به رشد و پیشرفت است. در واقع توانایی رهبر برگرفته از دانش، مهارت ها و توانایی هایی است که متاثر از ماهیت شخصی اوست. در واقع رهبران آموزشی با یادگیری و کسب تجربه و بهره مندی از توانایی ها و مهارت های خود فرصت ها را غنیمت می شمارند و زمینه رشد و یادگیری فراگیران را فراهم می کنند؛ و شامل کلیه کارکنان مدرسه می شود که می توانند به معلمان در ایجاد و آماده سازی شرایط بهتر برای یادگیری دانش آموزان کمک کنند؛ اما از آنجایی که رهبری آموزشی عبارت است از کمک به بهبود کار آموزشی و ایجاد فرصت های بهتر برای آموزش، بنابراین شاید بتوان گفت که معلمان از بهترین و مهمترین رهبران آموزشی به شمار می روند زیرا تدریس مؤثری را برای فراگیران فراهم می کنند و زمینه سازی می کنند. ایجاد و ارتقای اهداف مهم آموزشی از جمله خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان

 

رابطه مدیریت آموزشی با خودکارآمدی

صاحب نظران حوزه آموزش به خوبی می دانند که محوری ترین عامل در هدایت برنامه ها و نظام های آموزشی، مدیران آموزشی هستند. در طول دو دهه اخیر در اکثر کشورها تاکید اصلی در راستای اصلاحات آموزشی بر نقش مدیران بوده است. محققان، مدیران را مهمترین و اساسی ترین عوامل تغییر و تحول در عرصه های مختلف به ویژه در حوزه آموزش می دانند. از آنجایی که معلمان به عنوان مدیران و رهبران آموزشی نقش اساسی در تحقق اهداف آموزش ایفا می کنند، می توانند با بهره گیری از دانش، اطلاعات و تجربیات، با ایجاد زمینه مناسب برای دستیابی به اهداف خودکارآمدی در فراگیران، زمینه های لازم را برای شناسایی استعدادها، توانایی ها و مهارت های خود توسط خود و کمک به فراگیران برای دستیابی به خودکارآمدی. فراهم آورند.

 

یادگیری

یادگیری در فرهنگ لغت به عنوان فرآیند کسب دانش، درک و تسلط از طریق تجربه یا مطالعه تعریف شده است. از نظر کیمبل، یادگیری تغییری در توانایی رفتاری از رفتار بالقوه است که در نتیجه تمرین تقویت شده و رخ می‌دهد، اما در یک تعریف یادگیری تغییر رفتار آسان‌تر است. نظریه پردازان تعاریف مختلفی از یادگیری ارائه کرده اند، اما تعریف هیلگار و مارکیز از یادگیری جامع تر است. از نظر این نظریه پردازان، یادگیری عبارت است از ایجاد تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار یادگیرنده، مشروط بر اینکه این تغییر در نتیجه کسب تجربه رخ دهد. یکی از اهداف مهم آموزش و پرورش، آماده سازی فراگیران برای رویارویی با مسائل آینده و دستیابی به خودکارآمدی است. از این رو مسائل مربوط به آموزش و یادگیری در کانون توجه کارشناسان قرار گرفته است و در رأس آن به نقش معلم به عنوان راهنمای آموزشی توجه می شود و عامل مؤثر در ایجاد علاقه و انگیزه برای یادگیری می باشد. قابل توجه است، زیرا پس از ایجاد علاقه و انگیزه در یادگیری، فرد به توانایی های خود ایمان می آورد و برای یادگیری بهتر تلاش مضاعفی انجام می دهد که خود برانگیخته کننده مفهوم خودکارآمدی است. در نهایت، خودکارآمدی به این معناست که بتوانیم خود را با شرایط مختلف وفق دهیم و موفق باشیم.

 

مفهوم خود

در رویکرد شناختی-اجتماعی، خودپنداره به معنای شناختی است که فرد در مورد خود دارد یا نظریه ای که فرد درباره خود به عنوان یک تجربه کننده عملکردی دارد مفهوم خود نیز وجود دارد. بین درون (فرد) و محیط بیرونی (بافت) نقش واسطه ای دارد و می تواند زمینه موفقیت فرد را فراهم کند در واقع نقش تعیین کننده عوامل متنی در شکل گیری خودپنداره افراد غیر قابل انکار است؛ و به عبارت دیگر بازتابی از نگرش افراد نسبت به خود است.

 

 خودکارآمدی

اگرچه مفهوم خودکارآمدی به عنوان مفهوم خود در نظر گرفته می‌شود، اما نشان‌دهنده پدیده‌ای متفاوت از بازنمایی خود است، خودکارآمدی شامل قضاوت افراد در مورد توانایی‌های خود می‌شود، زیرا چگونه این قضاوت‌ها و باورها می‌توانند به فرد در انجام وظایف خاص کمک کنند… باورهای خودکارآمدی بر احساس و تفکر فرد، نحوه رفتار و انگیزه خود تأثیر می گذارد. انتظارات ویژه از خودکارآمدی در مقایسه با سایر انتظارات نقش حیاتی در انگیزش و عمل انسان دارد در این میان توجه به حوزه های مختلف خودکارآمدی حائز اهمیت است، حوزه های خودکارآمدی شامل خودکارآمدی تحصیلی است که به معنای درک فرد از توانایی خود در یادگیری حل مسائل تحصیلی و دستیابی به موفقیت تحصیلی است و به ادراک فرد دلالت بر شایستگی و عملکرد تحصیلی و کفایت شغلی فرد دارد همچنین خودکارآمدی اجتماعی به معنای درک فرد از توانایی خود برای دستیابی به استانداردهای اجتماعی و ارتباطات اجتماعی و خودکارآمدی عاطفی بر اساس ادراک فرد است. توانایی او در کنترل و مدیریت احساسات و افکار منفی. در نهایت، خودکارآمدی فیزیکی به معنای ادراک فرد از توانایی بدنی و اعتماد به نفس است. شکل دهی به فعالیت ها و مهارت های بدنی و داشتن اثر فیزیکی مثبت بر دیگران

به طور کلی در بررسی مفهوم خودکارآمدی می توان گفت افرادی که از حس خودکارآمدی بالایی برخوردارند، اعتماد بیشتری به توانایی های خود دارند و کمتر به خود شک دارند. این افراد مشکلات را به جای تهدید به عنوان چالش می بینند و فعالانه به دنبال موقعیت های جدید هستند، زیرا احساس خودکارآمدی بالا ترس است. شکست را کاهش می دهد و سطح میل، تفکر تحلیلی و قدرت حل مسئله را افزایش می دهد

 

خودکارآمدی تحصیلی

محققانی مانند استون، سوی سیمن، اکسی اتیک و گوکمن (2010)[2] خودکارآمدی تحصیلی را یکی از مفاهیم مرتبط با خودکارآمدی می دانند که به باور دانش آموز به توانایی دستیابی به سطح معینی از تکالیف اشاره دارد. الیاس (2008) خودکارآمدی تحصیلی را نتیجه اعتماد دانش آموز به توانایی خود برای انجام موفقیت آمیز تکالیف دشوار می داند و آربونا[3] (2000) سطوح بالای خودکارآمدی تحصیلی را با متغیرهایی مانند ثبات موفقیت در مدرسه و درخواست کمک از دیگران در مسائل تخصصی مرتبط. او می داند

به منظور ارزیابی خودکارآمدی، یادگیرندگان از طریق عملکرد تحصیلی خود و از طریق تجربیات جانشین و تشویق دیگران و واکنش های فیزیولوژیکی آنها اطلاعاتی را به دست می آورند. باورهای خودکارآمدی در فراگیران بر انتخاب تکلیف، تلاش، پشتکار، امتناع و پیشرفت آنها تأثیر می گذارد و اگرچه خانواده به عنوان اولین منبع تجارب در باورهای خودکارآمدی تلقی می شود، اما این امر از اهمیت محیط و آموزشی می کاهد. جو معلم و همسالان دانش آموزان را کارآمد نمی کند و به خصوص از نظر تحصیلی بر اساس اعتقادات آنهاست. باورهای خودکارآمدی تحصیلی با تغییرات در دوره های مختلف تغییر کرده است و ممکن است در هر دوره متفاوت ظاهر شود. باورهای قوی در دانش آموزان به منزله قضاوت آنها در انجام تکالیف و یادگیری مطالب آموزشی است و باعث صرف تلاش و زمان بیشتر در یادگیری با هدف موفقیت در انجام تکالیف و کسب نمره خوب می شود. گفتنی است وجود رقابت زیاد در مدرسه و توجه کمتر به پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان از عوامل مؤثر در تضعیف خودکارآمدی تحصیلی است، به‌ویژه دانش‌آموزانی که در انجام تکالیف چالش‌برانگیز کمتر موفق هستند، همین ترتیب آموزشی؛ و فقدان تنوع در فرآیندها آموزش یادگیرندگان را از یادگیری منصرف می کند، به ویژه آنهایی که در انجام تکالیف شکست می خورند و از همسالان خود عقب می مانند.

بر اساس پژوهش، عواملی مانند رقابت گسترده در محیط آموزشی، ارزشیابی هنجارها و مرجع، توجه کمتر به رشد و پیشرفت تحصیلی، فشارهای روانی مرتبط با فعالیت های مدرسه، گروه بندی بر اساس توانایی و کلاس هایی که در آن بسیار زیاد است. مقایسه اجتماعی صورت می گیرد که همگی تضعیف خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان را توجیه می کند و باعث عقب ماندن آنها از همسالان خود می شود.

در این میان توجه به نقش فزاینده همسالان در شکل گیری استقلال و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان حائز اهمیت است. همتایان به طرق مختلف بر عملکرد یکدیگر تأثیر می گذارند که یکی از آنها شباهت با مدل است. مشاهده همسالانی که شبیه دانش آموز هستند و در امور خود موفق هستند، خودکارآمدی فرد را تقویت می کند و او را برای انجام تکالیف ترغیب می کند. شانک[4] (1987) شباهت به مدل، به ویژه برای دانش آموزانی که در مورد توانایی ها و عملکرد خود نامطمئن هستند؛ و یا مشکلاتی دارند که تجربه نکرده اند، موثرتر از سایر عوامل است

همچنین گروه همسالان نقش فزاینده ای در جامعه پذیری انگیزشی فراگیر ایفا می کنند و به عنوان یک عامل موثر در نظر گرفته می شوند

 

 

عوامل مؤثر بر خودکارآمدی تحصیلی

باورهای خودکارآمدی افراد از طریق چهار منبع مؤثر قابل ایجاد و تقویت است. اولین و موثرترین روش از طریق تجربیات مستقیم است. موفقیت های افراد باعث ایجاد باور قوی به کارآمدی افراد می شود، در حالی که شکست ها تأثیر معکوس دارند. پس از آن، این باورها با تجربیات جایگزین که توسط مدل های اجتماعی به دست می آیند، تقویت می شوند. دیدن افراد مشابه و مشاهده موفقیت های آنها باعث تلاش و انگیزه بیشتر فرد می شود و فرد توانایی لازم را برای چیره شدن بر موانع به دست می آورد و موفق می شود. روش سوم اقناع واژه ای است که در آن افراد به صورت کلامی تشویق می شوند.

وقتی یادگیرنده توانایی تسلط بر فعالیت ها را به دست آورد و تشویق شود باعث تلاش و استقامت بیشتر در فرد می شود و منبع چهارم مربوط به حالات فیزیولوژیکی و عاطفی فرد در توانایی و قضاوت او می شود. خلق مثبت کارایی را افزایش می دهد و خلق منفی برعکس عمل می کند.

همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که خودکارآمدی بر انگیزه، یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان مؤثر است. جدی‌تر کار کند و این امر زمانی آشکارتر می‌شود که فرد با مشکلاتی مواجه شود و با پیشرفت تحصیلی تنها نشانه موفقیت فرد نیست، بلکه شاخص مهمی در ارزیابی موفقیت است. در این میان عوامل بسیاری بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی فراگیران مؤثر است که از جمله آنها می توان به عوامل فردی و زمینه ای اشاره کرد. عوامل فردی شامل عوامل انگیزشی، شناختی است؛ و تصور دانش آموزان که با عملکرد تحصیلی آنها مرتبط است و عوامل زمینه ای (شامل مواردی مانند خانواده، محیط آموزشی معلم و گروه همسالان) که تأثیر و نقش این عوامل بر عوامل فردی را نمی توان نادیده گرفت. این امر به ویژه در رویکرد یادگیری شناختی-اجتماعی بسیار مهم است وید است

نتیجه گیری صاحب نظران آموزشی در مورد اینکه رهبری آموزشی فراهم کننده تدریس مؤثر برای فراگیران است اتفاق نظر دارند و نقش معلم را در جهت رشد و ارتقای توانایی و مهارت فراگیران بسیار مهم میدانند معلمان بعنوان مشاوران و رهبران آموزشی در ایجاد انگیزه و ترغیب دانش آموزان در یادگیری بهتر بسیار مؤثرند. همان گونه که بندور[5]ا (۱۹۹۷) ترغیب و تشویق دانش آموزان را توسط قضاوتهای کلامی معلم در کارآمدی دانش آموزان مؤثر میداند و متقاعد سازی کلامی را که به یادگیری و برجسته نمودن نقاط مثبت و قابلیت های فراگیران توسط معلم مربوط میشود در خودکارآمدی دانش آموزان دارای اهمیت ویژه ای میشمارد با وجود آنکه منابع اولیه خودکارآمدی در خانواده متمرکز است اما به دلیل اهمیت نقش معلم مربیان و رهبران آموزشی میتوانند با استفاده از تدابیر تجربی و علمی خویش نقش ارزشمندی در خودکارآمدی دانش آموزان ایفا نمایند. کاهش عوامل تضعیف کننده خودکارآمدی مانند عدم توجه به پیشرفت تحصیلی ارزشیابیهای هنجار و مرجع و رقابتهای وسیع در مدرسه و در مقابل افزایش عوامل مؤثر در تقویت خودکارآمدی مانند قرار دادن دانش آموزان در فعالیتهای مشارکتی و گروه همسالان و بهره مندی فراگیران از اقناع کلامی و تشویق معلم، از جمله تدابیر مؤثری است که رهبران آموزشی و معلمان میتوانند در جهت ارتقای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان به کار گیرند.

تعداد صفحات

228

شابک

978-622-5572-52-2