کتاب مبلمان شهری و سیمای شهر

کتاب مبلمان شهری و سیمای شهر

154,000 تومان

تعداد صفحات

110

شابک

978-622-5572-79-9

فهرست
عنوان صفحه
فصل 1 9
مدیریت شهری 9
تاریخچه مدیریت شهری 15
وظايف مديريت شهري 16
نقش سازمانهای مختلف در مدیریت شهری در ایران 20
اهداف مدیریت شهری 20
راهبردها در مدیریت‌ شهری 21
مدیریت شهری در جهان معاصر 22
مبلمان شهری 24
اهمیت مبلمان شهری 28
مبلمان و تجهیزات شهری 29
تاریخچه مبلمان شهری 30
اصول طراحی مبلمان شهری 31
نقش مبلمان شهری در هویت و سیمای شهری 42
نقش سمبلها و نشانه ها در مبلمان شهری 44
تأثیر فضای سبز مصالح و ویژگیهای هنری در مبلمان شهری 46
مکانیابی مبلمان شهری 47
زیباسازی فضای شهری 50
زیباسازی مبلمان شهری 52
شاخصهای زیبایی در مبلمان شهری 54
معرفی عناصر و مبلمان شهری 56
اهداف بکارگیری مبلمان شهری 59
جایگاه و تاثیر فضای سبز در شهرها 60
مبلمان شهری در ایران 61
عناصر کیفی موثر بر زیباسازی شهر 65
فصل 2 69
ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از مبلمان شهری 69
معیار های سنجش کیفیت مبلمان شهری 71
نقش مبلمان شهری در نظام شهری 73
بهتر سازی روند مبلمان شهری 73
فصل 3 75
کیفیت 75
کیفیت محیط شهری 75
کیفیت زندگی 78
کیفیت زندگی شهری و برنامه ریزی 80
ابعاد کیفیت زندگی شهری 81
سنجش کیفیت زندگی 82
رویکردهای مختلف در سنجش کیفیت زندگی شهری 84
شاخص های سنجش کیفیت زندگی 85
رتبه بندی شاخص کیفیت زندگی در استانهای کشور 87
فصل 4 91
منابع 99

 

 

امروزه مديريت شهري عامل اصلي و تعيين کننده موفقيت شهرها شناخته مي شود و هدف آن سياست گذاري و اجـراي برنامـه ها است . شهرها به عنوان يک سيستم و نظام اجتماعي پيچيده و متنوع نيازمند به مديريت سازمان يافته اي (مديريت شهري) براي تعيين و دستيابي به اهداف و هماهنگي فعاليت ها مي باشد. از اين رو به دليل گستردگي و ميان رشته اي بودن سيسـتم مـديريت شهري به مثابه يک سيستم باز، عوامل مختلفي در آن دخالت دارد که بدون شناخت اين سيستم نمي تـوان عناصـر و روابـط را در جهت اهداف آن تغيير شکل داد.
مدل مديريت شهري، يکي از موضوعات کليدي در ارتباط با نحوه اداره شهرهاست . تجربيات جهاني نشـانگر کـاربرد مـدل هـاي گوناگون اما برخوردار از تعريف، ويژگي ها و چارچوب نهادي و قانوني مشخص است .
الگوهاي مديريت شهري، نشان دهنده نحوه اداره شهرها در ادوار تاريخي و زمينه هاي متفاوت تصميم گيـري و توسـعه نـواحي شهري مي باشد. مديريت شهري به حکومت، اقتصـاد سياسـي و سـاختار اداري شـهر وابسـته اسـت.
تحـولات ساختاري و کارکردي نظام هاي اجتماعي و سياسي باعث ايجاد بسترهاي متفاوتي در اداره امور شـهر هـا شـده و للگـوي مـديريت شهري به تبع نوسانات در الگوي کلان مديريت متحول شده است . ساختار مديريت شهري نه در ايران بلکه در سراسر جهان همـراه با دگرگوني هاي رژيم هاي حکومتي و سيستم اقتصادي دچار جذر و مدهاي فراوان شده است.
مديريت شهري جهان داراي تشکيلات وسيعي شده که مهم ترين نقش خود را، اجراي طرح هاي توسعه، برنامـه هـاي عمرانـي شهري و حل مشکلات شهروندان مي داند. ساختار برنامه ريزي در شهرهاي کشورهاي توسعه يافته داراي مـديريتي پـايين بـه بـالا مي باشد به طوري که در سيستم مديريتي اين کشورها، علاوه بر حضور شهرداري و شوراي شهر در سطح شهر، در سطوح فراتـر از جمله منظقه اي و ايالتي سازمان هاي همچون شوراي نظارتي و در سطوح پايين تر از جمله ناحيه و محله نيز شوراهايي در جهـت ارائه خدمات به شهروندان حضور فعال دارند.
در کشورهاي در حال توسعه از جمله ايران مديريت شهري به دليل مشکلات ناشي از افزايش بي رويه جمعيت شهرنشين ضعف مالي سازمان هاي درگير در امر مديريت شهري، شکاف سازماني در بين سـازمان هـاي درگيـر در امـر مـديريت شـهري و سـاختار مديريتي متمرکز ارگان هاي دولتي، مديريت شهري با پالش ها و نابساماني هاي همراه است.
درک مفهوم مدیریت شهری
تعاریف مختلف و متفاوتی برای مدیریت، ارائه شده است که برخی از آنها، عبارتند از:
مدیریت، هماهنگ ‌کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به اهداف است.
مدیریت، انجام دادن کارها، به وسیله و از طریق دیگران است.
اگر مدیریت، به درختی تشبیه شود که شاخه‌ های گوناگونی، مانند مدیریت صنعتی، مدیریت مالی و چون اینها، دارد، یکی از شاخه‌های جدید این درخت، مدیریت شهری است.
روشن است که مشخصات و ساختار نهادهای قانونی اداره کننده شهر از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد و هر جامعه‌ای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف یا تلقی خاصی از مدیریت شهری دارد.
طی دهه های اخیر از سوی اندیشمندان علوم جغرافیا، جامعه شناسی، اقتصاد، جمعیت شناسی و برخی علوم دیگر، تعاریف متعددی از شهر ارائه شده است و جامعه‌شناسان از جمله انگلس و مارکس شهر را محل تمرکز جمعیت، ابزار تولید، سرمایه، نیازها و احتیاجات و غیره می دانندکه تقسیم کار اجتماعی نیز در آنجا صورت گرفته است. جغرافی دانان، شهر را منظره‌ای مصنوعی ازخیابانها، ساختمانها، دستگاهها و بناهایی می دانند که زندگی شهری را امکان‌پذیر می‌سازد.
مورخان شهر را با توجه به قدمت آن تعریف می کنند و از نظر اقتصاد دانان، شهر به جایی اطلاق می شود که معیشت غالب ساکنان آن بر پایه کشاورزی نباشد. جمعیت شناسان نیز تعداد جمعیت یک نقطه را، ملاک شهری بودن آن نقطه می دانند. بر این اساس ملاک تشخیص شهر در کشور فرانسه2000 نفر ساکن است که مشابه ملاک جمعیتی در آلمان، جمهوری چک و ترکیه است. در ایالات متحده و مکزیک 2500 نفر، درهلند و یونان 5000 نفر و درایرلند 1500نفر مشخص کننده شهری و یا روستایی بودن یک نقطه است.
یکی از آرزوهای دیرینه بشر، دستیابی به آن نوع شیوه زیست بوده است که زندگی او را با بهروزی و کامیابی قرین سازد. اندیشه آرمان شهری آن بخشی از اندیشه است که در طول تاریخ راههای تحقق این آرزو را بررسی کرده است.
در تاریخ اندیشه سیاسی و فلسفه غربی، افلاطون بنیانگذار این اندیشه بود. در دوران رنسانس، سرتامس مور انگلیسی، اندیشه آرمانشهری را درمسیر جدیدی قرار داد و پس از مور نیز اندیشمندان غربی، این اندیشه را پروراندند و از آن به عنوان معیاری برای سنجش نظامهای سیاسی واجتماعی بهره بردند.
در ایران اندیشه آرمان شهری از روزگاران قدیم به صورت اساطیری آغاز شد و در دوران اسلامی در عرصه‌های دین،حکمت و ادب خودنمایی کرد.
برای درک و فهم مفهوم مدیریت شهری شناسایی بخش های این ترکیب دارای اهمیت ویژه ای است . مدیریت را فراگرد به کارگیری موثر و کارآمد منابع انسانی و مادی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شدن است که از طریق برنامه ریزی، سازمان دهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده، صورت می گیرد.
از طرفی عده ای شهر را پیچیده ترین مخلوق حال حاضر بشر می دانند که درآن انسان ها، ابزارهای دست ساز بشر، محیط زیست محیطی را ساخته است که ایجاد کننده کنش ها و واکنش های متعدد و چند جانبه است. به نحوی که انسان هم از آن اثر گرفته و هم بر آن اثر می گذارد. مطالعات دقیق تر این محیط با دید سیستمی و شناخت آثار کل بر جزء و جزئی بر کل نیز به نحوی ناقص بوده و محیط شهر از قواعد و قوانین غیر خطی پی روی می نماید.
معیار های شناسایی شهر از گونه های غیر خود به طور معمول، میزان جمعیت، شغل غالب مردم ساکن، وجود شهرداری و مواردی اینگونه بوده است. امروزه، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته ‌اند: یکی بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم، دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی. از اینرو، باید به مسائل و مشکلات آنها، توجه بیشتر و دقیق تر کرد. زیرا، در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها می‌گردد، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتی‌ های اجتماعی و سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد.
ترکیب مدیریت و شهر مفهوم سازماندهی امور مربوط به برنامه ریزی، سازمان دهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل در محدوده شهر را تداعی می نماید. مفهومی که در کشور های مختلف به دلیل ساختار های سیاسی و رویکرد های اقتصادی، نهاد های متفاوتی را با الگو های متفاوتی در خود درگیر دارد.
استرن در سال 1993 طی مقاله ای در نشریه شهرها (Cities) بیان می کند که اصول کلی برای فهم مدیریت شهری وجود ندارد و مفهوم اصلی این واژه بسیار گیج کننده است. مدیریت شهری با توجه به سلیقه ها، ادارک افراد و همچنین اقتضای سیاسی – اجتماعی زمانهای مختلف معانی متفاوت داشته است. چنانچه ما در زمان کنونی نیز این اختلاف معانی ومفهوم را کاملا شاهد هستیم.
از نظر بانک جهانی مدیریت شهری یک فعالیت شبه تجاری برای دولت هاست. به عبارت دیگر مدیریت شهری یعنی اداره امور شهری و کارایی بیشتر برای استفاده از وام های بانک جهانی می باشد. بعضی اوقات مدیریت شهری بعنوان ابزاری برای اجرای سیاستگذاریهای شهری در نظر گرفته می شود که به مفهوم علم اداره جامعه می باشد.
با این حال نقطه شروع مدیریت شهری به معنای نوین آن را بایستی در تحولات دهه 80 و 90 میلادی جست. در این زمان و پس از دوره رکود نسبی دهه 80 مضامین و مفاهیم جدیدی در ارتباط با نقش و وظایف دولتها به وجود آمد و دولت رفاهی که در دهه 70 ناکارآمدی خود را در مواجهه با رخدادهای جاری در زمینه‌های فنی و اجتماعی نشان داده بود جای خود را به دولت حداقلی داد و دولتهای محلی در پرتو مدیریت نوین دولتی به توانمندساز بدل شدند. فرایند تمرکز زدایی نیز در تبدیل مدیریت شهری به یک فعالیت قدرتمند و دارای اختیارات قانونی سرعت بخشید.
سابقه علم مديريت شهري به پيدايش شهر و ضرورت تدوين اصول و مقررات و قوانين زيستن انسان ها در کالبد زيستي، روانـي و اجتماعي باز مي گردد.
مديريت شهري به زبان ساده تمامي مراحل پياده سازي مديريت در کالبد و اجتماع شهر اسـت .
شـهر بـه عنـوان پيچيـده تـرين مصنوع بشر نيازمند به مديريتي با دارا بودن طيفي از ادراک اين پيچيدگي ها است.
مديريت شهري را مي توان سازماني فراگير و در برگيرنده اجزاي رسمي و غير رسمي مؤثر و کارآمدي دانست که در ابعاد مختلف اجتماعي، اقتصادي و کالبدي حيات شهر تأثير دارند و با ماهيت چند عملکردي در حوزه سياسـتگذاري برنامـه ريـزي و اجـرا بـر آن هستند تا به اداره، هدايت، کنترل و توسعه همه جانبه و پايدار شهر بپردازند و افزايش کيفيت زندگي شهروندان و رفـاه شـهروندي را محقق گردانند.
مديريت شهري به دليل تنوع نگرش هاي موجود، ميان رشته اي بودن و جديد بودن از لحاظ مفهومي متنـوع و تـا حـدي مـبهم است . اصولا پيدايش و رواج اصطلاح مديريت شهري به مفهوم جديد آن را بايد تنيجـه تـلاش هـاي نظـري و عملـي غلبـه بـر انبـوه مشکلات موجود در کلان شهرها به ويژه در نيمه دوم قرن بيستم دانست.
مديريت شهري را تلاش براي ايجاد هماهنگي و يکپارچه کردن اقدامات دولتي و خصوصـي و چيـره شـدن بـر مسـائلي کـه سـاکنان شهرها براي ايجاد شهرهاي رقابتي تر، عادلانه تر و پايدارتر با آن مواجه هستند
مديريت شهري را مي توان علم و هنر هماهنگي کوشش ها و همکاري اعضاي سازمان و استفاده از منـابع بـراي نيـل بـه اهـداف معين دانست .
در مديريت شهري دو پارادايم وجود دارد، نخست حکومت و حکومت شهري نام دارد شهرداري مسـئوليت تمامـامور را بـر عهـده داشته و به عنوان مديريت شهري زير مجموعه اي از حکومت محلـي مـي اشـد. دوم، حکومـت داري نـام دارد، مسـئوليت اداره امـور عمومي ميان سه نهاد شهرداري، جامعه مدني و بخش خصوصي تقسيم مي شود.
مديريت شهري بايد ضمن دارا بودن برنامه اي براي وضع موجود شهر و فايق آمدن بر مشکلات آن، برنامـه هـاي آينـده شـهر در راستاي ايجاد شهري بر مبناي محيط زيستي پايدار، مولد، ايمن و انساني را تدوين و بر اساس آنها به ترسيم آينده ايـده آلـي کـه بـر مبناي واقعيت ها و شرايط زمان و مکان قرار دارد بپردازد.
مدیریت شهری به تمامی نهاد ها، سازمان ها و افرادی گفته می شود که به صورت رسمی یا غیررسمی در فرآیند مدیریت شهر اثرگذار هستند. پس مدیریت شهری فقط شهرداری و شورای شهر نمی باشد و هر عنصری که به شکلی در فرایند مدیریتی شهر اثری دارد در این حیطه قرار دارد.
گستردگی و پیچیدگی مسائل شهری و رشد و توسعه روزافزون، شهرها مدیریت امور شهری را به وظیفه ای دشوار تبدیل نموده است. علاوه بر موضوعاتی همچون محیط زیست حمل و نقل ایمنی و برنامه ریزی شهری یکی از عوامل مهمی که تأثیر فزاینده و تأیین کننده ای بر عوامل سازنده شهری دارد،مدیریت شهری است. اگر شهر همچون سازمانی در نظر گرفته شود لازم است که در رأس آن عنصری برای برنامه ریزی آینده و اداره امور کنونی قرار گیرد. این عنصر را می توان مدیریت شهر نامید. مسائل بسیاری در شهرها وجود دارد که برای حل آنها و پاسخ به درخواستهای موجود در عرصه های زندگی جمعی وجود مدیریت شهری ضروری است. این موضوع به خصوص در مسائل خدماتی و عمرانی عمومی جنبه ویژه پیدا می کند. لذا در اموری مانند تأمین ایمنی شهر و شهروندان و نیازمند وجود سازمانی با تشکیلات مشخص است تا مدیریت شهر به نحو مطلوب انجام گیرد. بدین سان مدیریت شهری عبارت از سازماندهی عوامل و منابع برای پاسخگویی به نیازهای ساکنان شهر است و شامل کارکردهای برنامه ریزی، اجرا، نظارت کنترل و هدایت است که برای اعمال قدرت باید برآمده از اراده شهروندان و قرار دادهای اجتماعی باشد
تاریخچه مدیریت شهری
تاریخچه مدیریت شهری در برنامه ریزی اجتماعی از دهه ۱۹۶۰ میلادی رواج یافت. در آن دهه دولت و مدیران شهرهای بزرگ دریافتند که ناآرامی های اجتماعی مانند، قومی نژادی و طبقاتی؛ تهدیدی برای پایداری اقتصادی و سیاسی در شهرها است. از اینرو، مقوله برنامه ریزی اجتماعی اقبال و رواج یافت. در واقع برنامه ریزی، اجتماعی به عنوان نشانه ای از برابری طلبی و مشارکت جویی دولت و مدیران شهر تفسیر شد
با این حال نقطه شروع مدیریت شهری به معنای نوین آن را بایستی در تحولات دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی جست. در این زمان و پس از دوره رکود نسبی دهه ۸۰ مضامین و مفاهیم جدیدی در ارتباط با نقش و وظایف دولتها به وجود آمد و دولت رفاهی که در دهه ۷۰ ناکار آمدی خود را در مواجهه با رخدادهای جاری در زمینههای فنی و اجتماعی نشان داده بود جای خود را به دولت حداقلی داد و دولتهای محلی در پرتو مدیریت نوین دولتی به توانمندساز بدل شدند فرایند تمرکززدایی نیز در تبدیل مدیریت شهری به یک فعالیت قدرتمند و دارای اختیارات قانونی سرعت بخشید. در گام آخر تحلیل اندیشه های پوزیتیویستی در مقابل تفکرات انتقادی و ساختارگرایانه در حوزه های اجتماعی و فرهنگی و شکست راه حلهای همسان در نقاط مختلف که از روی نمونه های غربی الگو برداری شده بودند به عنوان نمونه طرحهای اقتصادی در آمریکای لاتین) و تأکید بر حل مشکلات به صورت محلی در اهداف توسعه هزاره سبب تقویت بیش از پیش مدیریت شهری علی الخصوص در کشورهای در حال توسعه شد.

وظايف مديريت شهري
وظایف کنونی مدیریت شهری (صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظامهای اجتماعی و سیاسی گوناگون)، تنها محدود به مواردی از قبیل برنامه ریزی، خدمات رسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجام پروژه‌های عمرانی و … نمی‌شود. بلکه جهت دهی فعالیتهای شهری و ترسیم چشم انداز شهر در راستای دستیابی به توسعه پایدار از جمله مهمترین وظایف مدیران شهری به شمار می‌رود. یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید.
از این رهگذر است که شهر می‌تواند نقطه قابل اتکایی در شبکه جهانی شهرها بیابد و کارکردهای خود را در نظام سرمایه داری بین الملل بهبود بخشد.
بدین ترتیب “مدیر شهری” با “مدیر شهرداری ” تفاوتهای بسیار دارد چه اینکه اولی مسئول ارتقای قابلیت ها و توانمندی های شهر و شهرنشینان است. در حالیکه دومی، بیشتر مجری است و پاسخگویی آن تنها محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدها.
بسیاری معتقدند که جامعه آینده، جامعه ‌ای شهر نشین خواهد بود. بنابراین، شهرها به جای این که مکان هایی بی ثمر برای سرمایه گذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی باشند؛ باید که به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی، در چارچوب ملی، بدل شوند.
این مراکز، باید که آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها جمعیت ساکن در آن، بلکه جمعیت تمامی کشور باشد.
امروزه، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته ‌اند: یکی بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم، دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی. از اینرو، باید به مسائل و مشکلات آنها، توجه بیشتر و دقیق تر کرد. زیرا در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها می‌گردد، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتی‌ های اجتماعی و سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد.
شهرهای بزرگ را می‌توان، یک سازمان بزرگ دانست. در این سازمان، مجموعه‌ای از نهادها و شیوه‌ها، در تعامل برای دستیابی به اهداف هستند. امروزه، مشارکت و تعامل، مفاهیمی محوری در مدیریت شهری اند. مدیریت شهری می کوشد تا بین نهادهای عمومی، خصوصی و مدنی، رقابت و توازن ایجاد کند. همچنین، می کوشد تا بین سه وجه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، تعادل و هماهنگی فراهم نماید تا زمینه‌های پیدایی شهر یکپارچه را فراهم کند.
عمده ترين وظايف مديريت شهري(شهرداري ها و شوراي شهر) در اداره شهرها، آماده سـاختن زيرسـاخت هـاي اساسـي بـراي عملکرد کارآمد شهرها، آماده ساختن خدمات لازم براي توسعه منابع انساني، بهبود بهره وري و استانداردهاي زنـدگي شهرنشـينان، تنظيم فعاليت هاي بخش خصوصي موثر بر امنيت، سلامتي و رفاه اجتماعي شهروندان، آماده ساختن خدمات و تسهيلات لازم براي پشتيباني فعاليت هاي مولد و عمليـات کارآمـد و موسسـات خصوصـي در نـواحي شـهري و برنامـه ريـزي اسـتراتژيک مـي باشـد. وظايف مديريت شهري عبارتند از:
١- آماده سازي زيرساخت هاي اساسي براي عملکرد کارآمد شهرها
2- آماده سازي خدمات لازم براي توسعه منابع انساني، بهبود بهره وري و بهبود استانداردهاي زندگي شهري
3- تنظيم فعاليت هاي تاثيرگذار بخش خصوصي بر امنيت، سلامتي و رفاه اجتماعي جمعيت شهری
٤- آماده ساختن خدمات و تسهيلات لازم براي پشتيباني فعاليت هاي مولد و عمليات کارآمد موسسـه هـاي خصوصـي در نـواحي شهري
٥- برنامه ريزي استراتژيک
وظايف کنوني مديريت شهري ( صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظامهاي اجتماعي و سياسي گوناگون )، تنها محدود به مـواردي از قبيل برنامه ريزي، خدمات رساني، مديريت فرهنگ محلي، انجام پروژه هاي عمراني و … نمي شود. بلکه جهـت دهـي فعاليتهـاي شهري و ترسيم چشم انداز شهر در راستاي دستيابي به توسعه پايدار از جمله مهمترين وظايف مديران شـهري بـه شـمار مـي رود.

 

تعداد صفحات

110

شابک

978-622-5572-79-9

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.