کتاب فیلمنامه به مثابه ادبیات (بررسی تطبیقی تکنیک‌‌های روایی در رُمان و فیلمنامه)

حراج!

کتاب فیلمنامه به مثابه ادبیات (بررسی تطبیقی تکنیک‌‌های روایی در رُمان و فیلمنامه)

شناسه محصول: 29690

Original price was: ۱۹۳,۲۰۰ تومان.Current price is: ۱۶۴,۲۲۰ تومان.

تعداد صقحات

138

شابک

978-622-378-665-5

انتشارات

یادداشت مترجم 7
پیشگفتار 9
بخش اول 11
تکنیک‌‌های روایی و انواع آن در ادبیات وسینما 11
شیوه‌های جریان سیال ذهن در فیلم 24
ضمیمه 1 – جریان سیال ذهن چیست؟ 37
صناعات بدیع و آرایه‌های ادبی در ادبیات و سینما 41
رمان در قالب فیلم 82
بخش دوم 93
مکتب‌های ادبی در سینما و ادبیات/ مقالات 93
اگزیستانسیالیسم و ضد قهرمان در سینما 93
ضمیمه 2- ضد قهرمان کیست؟ 108
نئو- نئورنالیسم آمریکایی 114
سانتی مانتالیسم درسینما 124
واژه نامه فارسی به انگلیسی 131
واژه نامه انگلیسی به فارسی 135

تکنیک‌‌های روایی و انواع آن در ادبیات وسینما
چگونه یک داستان روایت می‌شود؟ نه اینکه چگونه ساختار داستان طراحی می‌شود. در واقع چگونه یک داستان تعریف می‌شود؟ وقتی به اساس و منشا داستان¬سرایی توجه کنید به گذشته‌های دور و نحوه قصه گفتن راویان و ماجراهایی فکر می‌کنید که با تکنیک‌های مختلفی روایت می‌شدند. در واقع روایت یکی از اساسی¬ترین تکنیک‌های داستان‌نویسی است و شیوه نگاه نویسنده نسبت به چگونگی درونمایه موضوع و ویژگی‌های تکنیکی که در ارائه¬ی ساختار اثر به کار می‌گیرد را نمایان می‌سازد عناصر دیگر داستان مثل لحن، فضا و رنگ همگی وابسته به شیوه روایت هستند از این رو این شیوه‌ها می‌توانند بر دیدگاه، موضوع، سبک، طرح و محیط تأثیر بگذارند و با عناصری مانند لحن نقطه نظر و کشمکش با هم ترکیب و روایتی منسجم ایجاد کنند. با این شیوه نویسنده نیز می‌تواند ژانر خود و سایر ابزارهای روایی را در هنگام جزئیات طرح، شخصیت‌ها و محیط در نظر بگیرد. در این نوشتار در مورد چیستی این تکنیک‌ها و نحوه کاربرد انواع مختلف موجود در بهترین کتاب¬ها نمایشنامه‌ها فیلم‌ها و سریال‌ها برای بیان یک داستان قدرتمند توضیح داده خواهد شد. نوع روایت و دیدگاه راوی در زمان و سینما این امکان را فراهم می‌کند که مخاطب به درون افکار و احساسات یک شخصیت قرار بگیرد و دریافتی عمیق‌تر از کاراکترها، مضمون و صحنه‌ها به دست آورد. جنبه دیگر داستانگویی طرح پرسش در ذهن کاراکتر راوی است که مخاطب را درگیر داستان کند زیرا داستان‌ها عمدتا بر محور یک پرسش می‌چرخند که هسته اصلی داستان را نشان می‌دهد. بطور نمونه در فیلم هری پاتر این پرسش تماشاگر را درگیر ماجرا می‌کند که آیا هری پاتر ولدمورت را شکست خواهد داد؟ آیا رومئو و ژولیت در نهایت با هم خواهند بود؟ آیا فرودو حلقه را نابود خواهد کرد؟ سلسله رویدادهایی که در پی می‌آید در تلاش برای پاسخ به این پرسش تعیین¬کننده است که ساختار روایت را شکل می‌دهد. در واقع برای ایجاد یک ساختار روایی اجزای مختلف با هم کار کنند، اما بیشتر مواقع حول محور گسترش پیرنگ داستان و شخصیت‌های داستان در چارچوب اصلی طرح عمل می‌کنند. برای درک واقعی این تکنیک‌ها بهتر است با ذکر چند مثال و آوردن فهرستی از نمونه‌های بکار گرفته شده به شناختن آنها بپردازیم.
۱ – روایت خطی / زمانی
در ادبیات و سینما روایت به ؟؟ یک داستان از طریق ارائه رویدادها اشاره دارد. هنگامی که نویسندگان از روایت‌های خطی استفاده می‌کنند ترتیب نمایش رویدادها با ترتیب رخ دادن آنها مطابقت دارد. داستان‌هایی که با استفاده از این ساختار روایی روایت می‌شوند، آغاز میانه و پایان روشنی خواهند داشت. آنها ممکن است با توصیف صحنه شروع شوند رویدادهایی داشته باشند که به نقطه اوج منتهی می‌شود (نقطه‌ای که بیشترین کشمکش درام در روند داستان وجود دارد و با در مرحله نتیجه¬گیری خاتمه می‌یابد که در آن تمام مشکلاتی که در طول روایت به وجود آمدند منحل می‌شوند یا پذیرفته می‌شود. رویدادهای اصلی در طرح و توطئه کلی داستان بروز می‌کنند اگرچه بسیاری از روایت‌ها حاوی داستان‌های فرعی دیگری نیز هستند که به خطوط داستانی پشتیبان اشاره دارند. همچنین ممکن است گاهی مخاطب با طرح های موازی روبرو شود؛ هر زمانی که یک روایت دارای بیش از یک طرح است که هر دو اهمیت یکسانی دارند و گاهی اوقات در پایان با هم ادغام می‌شوند در یک روایت خطی، رویدادها از یک ترتیب زمانی مانند فلاش¬بک¬ها خاطرات و رویاها پیروی می‌کنند تمهیدی که از این حیث رایج¬ترین تکنیک روایی مورد استفاده نویسندگان و فیلمنامه¬نویسان است.
۲- روایت غیر خطی شکسته یا روایت زمانی معکوس
یک ساختار غیر خطی داستان را خارج از ترتیب زمانی بیان می‌کند و به طور نامرتبط از خط زمانی می¬پرد یعنی داستان از آخر شروع می‌شود و به عقب می‌رود و داستان را به ترتیب معکوس می¬گوید اطلس ابر نام کتابی است نوشته دیوید میچل نمونه¬ای از این ساختار روایی است که در سال ۲۰۱۲ توسط «¬لانا و اندی واچوفسکی» و «تام تیکور کارگردانی شد. فیلم شامل فیلمنامه¬ای است که از ۶ داستان مجزا در ۶ مقطع زمانی متفاوت نوشته شده است زیرا بین چندین شخصیت در مقاطع مختلف زمان جابجا می‌شود. یعنی داستان از آخر شروع می‌شود و به عقب می‌رود این شیوه برخلاف روایت خطی، تکنیک رایجی نیست. نمونه اصلی این شیوه روایت در “فیلم یادگاری – ۲۰۰۰ اثر کریستوفر نولان دیده می‌شود که به عنوان یکی از مهمترین فیلم‌های اوایل قرن بیست و یکم مورد استقبال قرار گرفت. ناگفته نماند که یک روایت غیر خطی مخاطب را تا آخرین لحظه درگیر نگه می‌دارد برخی از فیلمسازان مانند کوئنتین تارانتینو، کریستوفر نولان و دیوید لینچ از روایت‌های غیر خطی بهتر از دیگران استفاده کرده‌اند اساساً، وقتی به کلمه “غیرخطی” فکر می‌کنید این فیلم¬ها اولین بار به ذهن شما خطور می¬کند
۲۱ گرم ۲۰۰۳/ الخاندرو گونزالس ایناریتو – برگشت ناپذیر ۲۰۰۲ گاسپار نوئه – پالپ فیکشن ۱۹۹۴/ کوئیتین تارانتينو – جاده مالهلند ۲۰۰۱ / دیوید لینچ – درخشش ابدی یک ذهن پاک ۲۰۰۴ / میشل گوندری – آینه ۱۹۷۵ / آندری تارکوفسکی همشهری کین ۱۹۴۱ / اورسون ولز
اگر نویسنده به استفاده از یک طرح غیر خطی برای داستان خود فکر کرد چندی الگوی روای غیر خطی برای انتخاب دارد که به چند نمونه اشاره می‌شود:
1- وارنگی زمان: این یک تکنیک روایت غیرخطی است که در آن رویداده به ترتیب زمانی معکوس روایت می‌شوند.
2- زیگزاگ در این تکنیک روایت غیرخطی به عنوان مثال روایت حال و گذشته، به تناوب جا به جا می‌شود. به عنوان مثال در فیلم یادگاری صحنه¬های زمان معمول با صحنه¬های معکوس در هم می¬آمیزند.
– فلاش بک¬ها فلاش بک¬ها، رویدادهای روایی را نشان می‌دهند که در زمانی زودتر از روایت فعلی رخ داده¬اند. این تکنیک اغلب برای ارائه شرایط بحرانی قصه استفاده می‌شود.
۴- فلاش فوروارد پیش نگاه با این تکنیک روایی رویدادهایی به تصویر کشیده می‌شود که در آینده رخ خواهند داد. استفاده از فلش فوروارد می‌تواند توضیحی منطقی برای اعمال یک شخصیت در زمان حال ارائه دهد

تعداد صقحات

138

شابک

978-622-378-665-5

انتشارات