282,800 تومان
تعداد صفحات | 202 |
---|---|
شابک | 978-622-378-375-3 |
انتشارات |
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه 11
فصـل اول 17
کلیات 17
موقعيت ايران در تقسيمات جغرافياي گياهي جهان 17
منطقهی خزري 18
منطقهی ايراني و تورانی 19
منطقهی زاگرسي 20
منطقهی خليج و عمانی 20
فرم رویشی یا ردهبندي ريختشناسي گياهان 21
گونههاي اندميک (بومزاد) 22
گونههاي نادر 23
معرفي منطقهی مورد مطالعه 23
استان کرمان 23
ناهمواریهای استان و نحوهی شکلگیری آنها 24
شهرستان منوجان 26
موقعيت جغرافيايي 26
ویژگیهای جغرافیایی 28
فیزیوگرافی 28
دما و بارندگي 30
منابع آب 32
بادها 32
ژئومورفولوژي 35
خاکشناسي 37
پوشش گياهي 39
هدف مطالعه 41
اهداف کلي 42
فصـل دوم 43
تاریخچهی گياهشناسي در ايران 43
سابقهی جمعآوري گياهان در ايران 43
مروري بر سابقهی نگارش فلور براي ايران 48
سابقهی مطالعات گياهشناسي منطقه 49
فصـل سوم 51
مواد و روشها 51
شناسايي منطقهی مورد مطالعه 51
جمعآوري نمونههاي گياهي 51
وسايل مورد نياز 51
زمان و نحوهی جمعآوری 52
پرس کردن نمونهها 53
شناسايي نمونههاي گياهي 54
وسايل مورد نياز 54
فصـل چهارم 55
نتایج 55
معرفي نمونههاي گياهي خودروی در منطقهی منوجان 55
فهرست خانوادهها 172
فهرست گونهها همراه با خانوادهها 173
فهرست الفبایی گونهها 177
فصـل پنجم 181
بحث و نتیجهگیری 181
پيشنهادات 194
منـابع و مآخـذ 195
منابع فارسی 195
منابع غیرفارسی 201
قسمت اعظم ايران در پهنهی رويشي هولارکتيک قرار دارد. اراضي ساحلي خليج فارس و کوهپایههاي آن به پهنه پالئوتروپيک وابسته است. مرز بين اين دو پهنه رويشي از جنوب ايران میگذرد البته به دليل نفوذ عناصر نوبوسندي امکان ترسيم چنين مرزي ميسر نيست و عرض ناحیهی گذرگاهی یا بينابيني شايد تا 150-100 کيلومتر برسد. (ثابتی، 1355)
بر اساس تقسيمبندي تاختاجان، موقعيت کشور ايران بهقرار زير است:
1. پهنهی رويشي هولارکتيک
زير پهنهی رويشي تتيان يا مديترانه کهن
منطقهی رويشي ايران و توراني
زير منطقهی رويشي آسياي غربي
پروینس ارمنستان – ايران
زير پروینس ارمنستان
پروینس فرعي آترو پاتن
ايالت فرعي خراسان
پروینس فرعي کردستان – زاگرس
پروینس فرعي فارس–فارس
پروینس فرعي ايران مرکزي
پروینس هيرکاني
پروینس توراني يا آرال خزر
2. پهنهی رويشي پالئوتروپيک
زير پهنهی رويشي آفريقا
منطقهی رويشي سودانو – زامبزين
زير منطقهی رويشي عمانو – سندي
پروینس ايران جنوبی (مجنونیان، 1378)
رویشهای ايران بر حسب تقسيماتي که دکتر اسدي در کتاب فلور ايران آورده است به 4 منطقه تقسيم میشود که عبارتند از:
• منطقهی خزري
• منطقهی ايران و تورانی
• منطقهی خليج و عمانی
• منطقهی زاگرسي
منطقهی خزري
اين منطقه شیبهای شمالي سلسله کوههای البرز، اراضي جلگهاي، سواحل درياي خزر و قسمتهایی از مناطق کوهستاني البرز را در بر میگیرد. ارتفاع از سطح دريا در اين مناطق از هم سطح دريا تا 300 متر متغير است و سیمای ظاهري عمومي آن جنگلهای پهن برگ شمال و مرغزارهاي نواحي کوهستاني است. ميزان متوسط بارندگي ساليانه از سمت غرب بهطرف شرق بهتدریج کاهش مییابد و از 700 ميليمتر در شرق بیش از 200 ميليمتر در غرب تغيير میکند. (اسدی، 1367)
منطقهی ايراني و تورانی
منطقهی رويشي ايران توراني حدود سه چهارم خاک ايران را در بر میگیرد. اين منطقه شامل بخش مرکزي ايران، کويرها و بخشهای شرقي و غربي مجاور آنهاست. منطقهی ايران و توراني از نظر پستي و بلندي بهشدت متغير است و از فلات مرتفع تا دشت تغيير میکند. اين منطقه بر اساس ارتفاع از سطح دريا به دو بخش تقسيم میشود: (اسدی، 1367)
بخش دشتي
اين قسمت بخش وسيعي از ايران را در بر ميگیرد که از شمال به کوهپايههاي سلسله کوههای البرز و کوههاي شمالي خراسان، از غرب کوههاي زاگرس، از جنوب به منطقه خليج عماني و از شرق به مرز کشورهاي افغانستان و پاکستان محدود میشود. ارتفاع از سطح دريا در اين بخش بين 1500-800 متر و میزان متوسط بارندگي ساليانه تا به حداکثر حدود 250 ميليمتر میرسد. حداقل متوسط بارندگي ساليانه در بعضي قسمتها از 50 ميليمتر نیز کمتر است. ميانگين دماي بيشينه گرمترین ماه سال بین 30+ تا 40+ درجه سانتیگراد متغير است و ميانگين دماي کمينه سردترين ماه سال از صفر تا 5- درجه سانتیگراد میرسد. مينيمم مطلق تا حدود 15- درجه سانتیگراد کاهش مییابد. (اسدی، 1367)
بخش کوهستاني
اين منطقه شامل شیبهای جنوب سلسله جبال البرز، دامنههاي شرقي کوههاي زاگرس و کوهستانهای پراکنده موجود در فلات مرکزي ايران است. ارتفاع از سطح دريا در اين منطقه از 1500 متر به بالاست. ميزان بارندگي ساليانه بين حدود 400-200 میلیمتر متغير است ميانگين دماي بيشينه گرمترین ماه سال به 35+ درجه سانتیگراد و میانگین دماي کمينه سردترين ماه سال تا 10- درجه سانتیگراد میرسد. مينيمم مطلق تا حدود 30- درجه سانتیگراد کاهش مییابد. (اسدی، 1367)
منطقهی زاگرسي
اين منطقه عمدتاً شامل جنگلهای بلوط کوههاي زاگرس در غرب است که از جنوب آذربايجان شروع میشود و تا استان فارس ادامه مییابد. ميزان متوسط بارندگي ساليانه حدود 75 ميليمتر ميرسد که غالباً در فصل زمستان است و بنابراين يک دوره کاهش دما در تابستان در اين منطقه ديده میشود. ارتفاع از سطح دريا متغير و تا حدود 4400 متر در کوه دنا میرسد. ميانگين دماي بيشينه گرمترین ماه سال بين 30+ تا 40+ درجه سانتیگراد و ميانگين دماي مينيمم سردترين ماه سال تا حدود 11- درجه سانتیگراد تنزل مییابد. مينيمم مطلق در بعضي ايستگاههاي هواشناسي موجود در منطقه 27 درجه را نشان میدهد. (اسدی، 1367)
منطقهی خليج و عمانی
اين منطقه نواحي جنوب ايران شامل سواحل خليج فارس و دریای عمان را در بر میگیرد که ارتفاع آن از شرق بهطرف غرب بهتدریج کاهش مییابد اين منطقه در بلوچستان از جنوب شهرستان خاش شروع میشود که فاصله آن تا سواحل درياي عمان برابر حدود 300 کيلومتر است. وجه تمايز عمده اين منطقه از مناطق مجاور شمالي آن وجود گياهاني از قبيل درخت خرما (Phoenix dactylifera)، درختان اکاسيا (Acacia(tourn) L)، درختان کنار (Zizyphus mauritiana) و… است. ارتفاع از سطح دريا در اين منطقه از صفر تا 100 متر متغير است ميزان بارندگي بهتدریج از طرف شرق به غرب افزايش مییابد و از متوسط ساليانه حدود 70 میلیمتر در باهوکلات بلوچستان به 182 میلیمتر در بندرعباس و 258 میلیمتر در آغاجاري است. ميانگين دماي بيشينه گرمترین ماه سال از 35+تا 45+ درجه سانتیگراد و میانگین دماي مينيمم سردترين ماه سال از 3+ تا 12+ درجه سانتیگراد متغير است. مينيمم مطلق در اين منطقه به ندرت به چند درجه سانتیگراد میرسد منطقه مورد مطالعه در بخش کوهستاني منطقه ايران و تورانی قرار دارد. (اسدی، 1367؛ قهرمان، 1369)
فرم رویشی یا ردهبندي ريختشناسي گياهان
گياهان را بر اساس منظره عمومیشان میتوان از هم متمايز ساخت. تیپهای زيستي با اشکال زندگی بر حسب موقعيت جوانه جانشين در فصل نامساعد سال مانند فصل سرد يا فصل خشک از يکديگر تميز داده میشوند. بر اساس طبقه بندي رونکيه تیپهای بيولوژيکي زير در گياهان تشخيص داده میشود: (Jalili & Jamzad, 1999).
• فانروفيتها : درختان و درختچههایی هستند که جوانههاي جانشين آنها در رأس شاخهها و بالاتر از ارتفاع 25 سانتیمترسطح خاک قرار میگیرند. اين شکل زيستي در مناطق مرطوب گرمسيري که گياهان در معرض يخبندان و خشکي قرار ندارند، چيرگي دارد و مشخصکننده اقليم مناطق استوايي است و به چهار گروه تقسيم میشوند:
مگافانروفيت درختانی با بيش از 30 متر ارتفاع، مزوفانروفيت درختاني با ارتفاع بين 30-8 متر، ميکروفانروفيت درختاني با ارتفاع بين 8-2 متر و نانوفانروفيت درختچههای کمتر از 2 متر.
• کامفيتها : گياهان بوتهاي پا کوتاهی هستند که جوانههای مولد شاخ و برگ سال بعد آنها بين ارتفاع 25 سانتیمترو سطح خاک قرار میگیرند. اين شکل زيستي در مناطقي فراوان است که پوشش برف در طي ماههاي سرد زمستان آنها را کم و بيش محافظت میکند.
• کريپتوفيتها : گياهاني هستند که به شرايط نامساعد سرد يا خشک بهخوبی سازش پيدا کردهاند و در اين مناطق از طريق جوانهها، پيازها و ريزومها که کاملاً در زير خاک يا آب قرار میگیرند، تجديد حيات مییابند. کريپتوفيتها به سه دسته تقسيم میشوند:
• هليوفيتها : گياهان آبزي هستند که جوانههای احيا کننده آنها درون آب غوطهور هستند، ولي ساقههاي رويشي آنها بالاتر از سطح آب نيز قرار میگیرند.
• هيدروفيتها : گياهان آبزي هستند که جوانهها و اندامهای حاصل از آنهابهطور دايم درون آب غوطهور است.
• ژئوفيتها : گياهاني هستند که جوانههای جانشین آنها روي ريزوم، درون پياز يا غده زيرزميني در زير خاک قرار دارند.
• هميکريپتوفيتها : گياهان علفي هستند که جوانههاي مولد شاخ و برگ سال بعد آنها در سطح زمين قرار میگیرند. اندامهای هوايي اين گياهان در انتهاي فصل رشد خشک میشوند و بقاياي آنها به همراه لايه نازک خاک يا برف، جوانههاي احيا کننده را در برابر عوامل نامساعد محيطي حفاظت میکنند. اين شکل زيستي شاخص مناطق معتدل مرطوب است.
• تروفيتها : گياهان یکسالهای هستند که هر سال از طريق بذر تجديد حيات پيدا میکنند، اين شکل زيستي در مناطق بياباني بهوفور يافت میشود. (Bor,1970)
گونههاي اندميک (بومزاد)
گونههاي اندميک يا بومزادها تاکسونهايي هستند که فقط در مناطق جغرافيايي محدود یافت میشوند. اندميکهاي هر منطقه عناصر گياهي پر ارزش انحصاري آن ناحيه هستند. اساساً دو نوع بومزادي وجود دارد: بوم زادي نوزاد که در آن تاکسون از نظر تکاملي جوان است و هنوز نتوانسته به مناطق ديگر انتشار يابد. بومزادي کهن که اکنون تاکسون محدوده شده، اما در گذشته پراکنش گسترده داشته است. (قهرمان و عطار، 1377)
گونههاي نادر
گونههاي نادر خزائن پرارزش ژنتيکي و جزئي از ميراث پربهاي طبيعي هر سرزمین هستند گياهان نادر معمولاً در دو گروه جاي دارند، گروهي نادر واقعي هستند يعني شمار افرادشان اندک است و در عرصهاي کاملاً محدود و کوچک يافت میشوند، اینها گونههاي نوپديد، زیر گونهها، واريتهها، موتانها و برخي اشکال تازه هستند که هنوز امکان انتشار، پراکنش و توان رقابت با گونههای جديد ديگر براي جايگزين شدن را نیافتهاند. گروهي ديگر آنهایی هستند که در يک سرزمين نادرند ولي در سرزمینهای ديگر بيشتر يافت میشوند و گاهي نيز فراوانند، اين گروه يا گياهان نفوذي از سرزمين ديگر هستند يا محل حضورشان همان خاستگاه اصلي آنهاست ولي نتوانستهاند در آنجا گسترش پيدا کنند ولي به نحوی در اثر تصادف يا به عللي ديگر به سرزميني ديگر نفوذ کرده و در آنجا پذيرفته شده و گسترش یافتهاند و چه بسا در خاستگاه اصلي خود بعدها از ميان رفتهاند. در ايران 7501 گونه گياهي وجود دارد که از آنها حدود 1810 گونه اندميک و حدود 1405 گونه نادر هستند. (مبین،1358؛ مظفریان، 1379).
معرفي منطقهی مورد مطالعه
استان کرمان
استان کرمان از استانهای جنوبی کشور بوده که با وسعت 181714 هزار کیلومتر مربع، اولین استان از نظر وسعت در کشور میباشد. این استان 11 درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص داده و از سمت شمال و شمال غرب با استان یزد، شمال شرق خراسان جنوبی، جنوب و جنوب غرب استان هرمزگان، شرق و جنوب شرق استان سیستان و بلوچستان، غرب استان فارس همسایه میباشد. (گلاب زاده، 1391)
ناهمواریهای استان و نحوهی شکلگیری آنها
ارتفاعات استان کرمان دنباله رشته کوههای مرکزی ایران است که از گردنه آوج در مسیر قزوین به همدان شروع میشود و بهموازات رشته کوههای زاگرس در شمال غرب – جنوب شرق بهطرف سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران ادامه مییابد و امتداد آن چندین بار در فلات مرکزی بهوسیله حوضههای پست داخلی و کویری قطع میگردد. امتداد سلسله جبال بارز و کوههای مرکزی استان پهناور کرمان را به دو بخش متمایز خشک کویری و معتدل کوهپایهای تقسیم نموده است که در تلاقی باهم از لحاظ اقلیمی سه منطقه کویری، حاشیه کویری گرمسیری و سردسیری را شکل دادهاند. (کلانتری خاندانی، 1378).
تعداد صفحات | 202 |
---|---|
شابک | 978-622-378-375-3 |
انتشارات |