کتاب علل ترس از صمیمیت در نوجوانان (هیجان خواهی، کمرویی، ویژگی های شخصیتی، ترس از تصویر بدن و سبک های دلبستگی)

کتاب علل ترس از صمیمیت در نوجوانان (هیجان خواهی، کمرویی، ویژگی های شخصیتی، ترس از تصویر بدن و سبک های دلبستگی)

149,800 تومان

تعداد صفحات

107

شابک

978-622-378-272-5

فهرست
عنوان صفحه
مقدمه 9
فصـل اول 15
ترس از صمیمیت و عناصر آن 15
مفهوم صمیمیت 16
ترس از صمیمیت 17
ابعاد صمیمیت 17
صمیمیت جسمی 18
صمیمیت عاطفی و هیجانی 18
صمیمیت فکری و عقلانی 21
جمع بندی فصل 22
فصـل دوم 23
ترس از صمیمیت و هیجان خواهی 23
مفهوم هیجان 24
مغز هیجانی 26
مؤلفه های هیجان 28
اجزای هیجان 28
تاریخچه هیجان 29
نظریه‌های هیجان 29
وظایف هیجان‌ها 34
عوامل موثر بر هیجان 34
هیجان خواهی 36
جمع بندی فصل 40
فصـل سوم 41
ترس از صمیمیت و کمرویی 41
مفهوم کمرویی 42
مشکلات ناشی از کمرویی 43
علل کمرویی 44
کمرویی و مهارت های اجتماعی 45
نظریه‌های کمرویی 46
اثرات کمرویی 47
جمع بندی فصل 50
فصـل چهارم 51
ترس از صمیمیت و ویژگی های شخصیتی 51
ویژگیهای شخصیتی 52
تعاريف و مفاهيم شخصيت 52
عوامل تعيينكننده شخصيت 56
مراحل رشد شخصيت 57
نظريه‌هاي شخصيت 59
جمع بندی فصل 72
فصـل پنجم 73
ترس از صمیمیت و ترس از تصویر بدن 73
مفهوم تصویر بدن 74
جنبه های تصویر بدن 75
ترس از تصویر بدن و تفاوت های جنسیتی 75
ترس از تصویر بدن و اجتماع 76
اثرات شناختی و روانشناختی ترس از تصویر بدن 76
نظریه های ترس از تصویر بدن 79
جمع بندی فصل 82
فصـل ششم 83
ترس از صمیمیت و سبک های دلبستگی 83
تعریف دلبستگی 84
دلبستگي سیستم تنظیم کننده 85
ویژگي هاي دلبستگي 87
انواع سبک های دلبستگی 87
سبک های دلبستگی از دیدگاه سایر پژوهشگران و نظریه پردازان 89
چگونگي اثرگذاري نظام دلبستگي در روابط اجتماعي 91
نظريه دلبستگي و روابط شخصي 93
جمع بندی فصل 95
فصـل هفتم 97
نتیجه گیری 97
منـابع و مآخـذ 101
منابع فارسی 102
منابع غیر فارسی 105

 

 

صمیمیت یکی از ویژگی های مهم روابط بین فردی در اوایل بزرگسالی است. اریکسون، تکالیف صمیمیت را در گذر از مرحله نوجوانی به بزرگسالی به عنوان عامل کلیدی می دانست (رستم زاده و نریمانی، 1396). به اعتقاد برک، صمیمیت در روابط بین فردی نزدیک مثل رابطه با دوستان نزدیک، والدین و همسر دیده می شود (دانشورپور، 1385). از نشانه های داشتن توانایی صمیمیت، تمایل برای شرکت در تعامل های نزدیک، گرم، ارتباطی و متعهد است که نقش اساسی در زندگی موفق و پربار فرد بزرگسال دارد (دانشورپور، غنایی، شکری و زین آبادی، 1386).
صمیمیت به رفتارهایی اطلاق می شود، که نزدیکی عاطفی را افزایش می دهد. نزدیک بودن عاطفی شامل حمایت و در متقابل، ارتباط برقرار کردن و سهیم کردن خود فعالیت ها و دارایی هایمان با دیگری است. نیاز به عشق و صمیمیت، با نیاز به مصاحبت و همراهی رابطه دارد . محبت اصیل و حقیقی برای فرد فرد آدمیان هدیه ای فوق العاده است (میر محمد صادقی، 1384).
اریکسون (1986، به نقل از رستم زاده و نریمانی، 1396)احساس صمیمیت را تمایل برای شرکت در یک رابطه حمایت کننده و مهر آمیز، بدون از دست دادن «خود» در آن رابطه می دانست. وی در فرضیه خود، صمیمیت را لازمه شادکامی و رضایت از زندگی عنوان کرده است.
تصویر بدن نه تنها یک پدیده ناشی از ساختار اجتماعی است بلکه، این مسئله مرتبط است که فرد چگونه تعاملات خود با دیگران را تجربه می‌کند.

ترس از صمیمیت
دسکانتر و ثلن (1991؛ به نقل از عیسی زادگان و همکاران، 1395) ترس از صمیمیت را به منزله ظرفیت محدود فرد برای به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات شخصی با فردی مهم و نزدیک مثل همسر، معرفی می کنند. ترس از صمیمیت که ابعاد مختلف عاطفی، شناختی و رفتاری صمیمیت را تحت تأثیر قرار میدهد، روابط بین فردی و سلامت افراد را به شدت مختل میکند. با افزایش ترس از صمیمیت، برقراری و تداوم ارتباط، ابراز احساسات و عواطف با مشکل مواجه میشود و درنتیجه رضایت از زندگی کاهش می یابد؛ در این صورت طبیعی است که انسان از نزدیک شدن به دیگری احساس خطر و آسیب کند؛ این امر خودبه خود انسان را به ترس از صمیمیت سوق میدهد (تلن و همکاران، 2000؛ به نقل از عیسی زادگان و همکاران، 1395).
ابعاد صمیمیت
صمیمیت یعنی توانایی ایجاد رابطه ی عمیق و ایجاد هم دلی با دیگران به خصوص با جنس مخالف.
شما می توانید هویت یک فرد را بر اساس میزان موفقیت شغلی و تحصیلی او بررسی کنید، ولی جنبه ی دیگر هویت یک فرد میزان موفقیت و مهارت او در ایجاد روابط عمیق و پایدار است. اغلب افراد با وجود موفقیت های بسیار در زندگی، احساس رضایت و خوشبختی ندارند، و در برقراری عمیق و صمیمانه با مشکل روبه رو هستند. آن ها تصور می کنند که توانایی ایجاد روابط صمیمانه یک امر غریزی است و ضرورتی برای یادگیری و تمرین این روابط وجود ندارد. این افراد پس از سرخوردگی های مکرر درنهایت خود را بدشانس قلمداد کرده و به خود می قبولانند که اگر دفعه ی بعد کمی شانس با آن ها یاری نماید، می توانند رابطه ی ایده آل خود را بیابند. ولی آن ها کاملاً در اشتباه هستند. همان طور که برای یادگیری هر هنر جدید ما به آموزش، بالا بردن آگاهی، و تمرین احتیاج داریم، برای ایجاد روابط صمیمانه نیز به صرف وقت و یادگیری و آموزش و تمرین نیاز داریم. صمیمیت ابعاد مختلفی دارد، در صورتی که هر کدام این ابعاد وجود نداشته باشد، باید انتظار داشته باشیم که رابطه عملکرد طبیعی نداشته باشد و در جایی از هم فروریزد. ابعاد صمیمیت عبارتند از: صمیمیت فیزیکی و جسمانی، صمیمیت عاطفی و هیجانی و صمیمیت عقلانی و فکری. بنابراین، رابطه ی صمیمانه فقط در شکل فیزیکی و جسمانی، و یا فکری و عقلانی و نیز عاطفی و هیجانی خلاصه نمی شود. برای داشتن رابطه ی ای صمیمانه و پایدار نیاز است که هر سه ی این ابعاد ارضا شود، وگرنه رابطه از هم فرو می پاشد (کوزه گران، 1387).
صمیمیت جسمی
در واقع صمیمیت جسمی و فیزیکی ساده است و با دست دادن و بوسیدن گونه ها شروع می شود و می تواند جلوتر برود. صمیمیت جسمی را به راحتی می توان به بازی گرفت و این کار را سیاست مداران بهتر از هر کسی انجام می دهند. آن ها زندگی خود را با دست دادن و بوسیدن بچه ها و هوادارنشان سپری می کنند، چرا که می دانند حتی جزئی ترین صمیمیت جسمی می تواند احساس نزدیکی و تعلق را در دیگران ایجاد نماید. کسانی که به خصوص در برخوردهای کوتاه توانسته اند آدم ها را به خود جذب کنند از دو دستشان در احوالپرسی ها استفاده می کرده اند. آن ها ممکن است با یک دست به شما دست بدهند ولی با دست دیگر به ملایمت بازو یا شانه ی شما را نیز لمس کنند. این کار حس نزدیکی و تعلق به خصوصی در افراد ایجاد می کند. بنابراین یک حرکت صمیمانه ی کوچک می تواند تا این حد در دیگران ایجاد تعلق و نزدیکی کند (کوزه گران، 1387).
صمیمیت عاطفی و هیجانی
صمیمیت عاطفی و هیجانی مشکل تر از صمیمیت جسمی است. صمیمیت عاطفی سریع ایجاد نمی شود و روند کندتری دارد. حتی در بهترین رابطه با بهترین فرد نیز پیدایش این صمیمیت زمان می برد. برای ایجاد صمیمیت عاطفی به هر حال باید تا حدی خود را افشا کرد و از خود گفت، بدون این که در دیگران یا در خود احساس بدی را به وجود آید. ایجاد صمیمیت عاطفی برای بعضی ها زمان بیشتری می برد و برای بعضی دیگر زمان کمتری. بستگی به این دارد که چه موقع فرد در رابطه احساس امنیت می کند و می تواند حالت دفاعی را کنار گذارد و جلوی جریان عقاید و احساسات و رؤیاها و ترس های خود را نگیرد. بستگی به این دارد که چه قدر فرد در گذر از مراحل رشد عاطفی موفق بوده است. بستگی به احساس امنیت و اعتماد به نفس فرد دارد و بستگی به این دارد که فرد چه مقدار از مورد قضاوت قرار گرفتن می هراسد. بعضی افراد از کودکی آموخته اند چیزهایی را بگویند که دیگران دوست دارند، هیچ گاه به آن ها آموخته نشده است که خود را آزادانه بیان کنند و از مورد قضاوت قرار گرفتن نهراسند. ایجاد رابطه ی عاطفی و هیجانی، هنری است که نیاز به یادگیری دارد و یکی از مهارت های مهم در ایجاد صمیمیت عاطفی مهارت شناساندن خود به دیگران از طریق خود افشاگری و صحبت کردن از خود به شکل مناسب است (کوزه گران، 1387).
مهارت خودافشاگری
مهارت خودافشاگری و فاش کردن خود این است که ما از خود به دیگران چه بگوییم؟ چه موقع بگوییم و چه مقدار بگوییم؟ بعضی از این افراد عادت دارند به هرکسی که می رسند شروع به صحبت از خود و مسائل بسیار شخصی و خصوصی خود بکنند که گاهی حالت زننده و افراطی پیدا می کند. به قولی بعضی از افراد بسیار پرخاشگرانه خود را افشا می کنند، آن ها از خود می گویند و اهمیتی نمی دهند که شما می خواهید بشنوید یا نه؟ نقطه ی مقابل این ها کسانی هستند که بیشتر مسائل زندگی شان جزء اسرارشان است و کسی نباید به آن پی ببرد و در نتیجه در ارتباطشان با دیگران همیشه در حالت دفاعی به سر می برند. این افراد کسانی هستند که به قدر کافی خود را در روابط شان آشکار نمی کنند و از مسائلشان صحبت به میان نمی آورند و مسائل خصوصی و ناگفتنی زیاد دارند. بیشتر این افراد از یکنواختی روابط شان شکایت دارند و معتقدند که اکثر آدم ها فضول اند. این ها کسانی هستند که از خودافشاگری می ترسند و از صمیمیت می هراسند و از به خود نزدیک شدن واهمه دارند. کسانی که در مورد خود زیاد صحبت نمی کنند، ممکن است دوستان شان را تشویق کنند که از خود بگویند. خیلی از زوج هایی که برای زناشویی درمانی مراجعه می کنند این مشکل را دارند. یکی از طرفین به صحبت کردن از خود تمایل ندارد، بنابراین هیچ گاه این فرصت را به طرف مقابل نمی دهد که او را بهتر بشناسد یا بداند چه احساسی دارد. بنابراین در این نوع زندگی زناشویی یک طرف که معمولاً زن است از خود زیاد می گوید و طرف مقابل از خود سخن نمی گوید، احساساتش را بیان نمی کند و همواره سعی دارد یک فاصله ی عاطفی را حفظ کند. خودافشاگری زیاده از حد و عدم افشاگری هر دو می توانند مشکلات جدی را در روابط پدید آورند. خیلی از روان شناسان عقیده دارند که کسانی که از خود کم می گویند یا به قولی خود را افشا نمی کنند جلوی رشد عاطفی و روابط بین فردی خود را می گیرند و دچار مشکلات عاطفی بسیاری می شوند و خیلی ها معتقدند که یکی از علل ایجاد مشکلات روانی در افراد عدم خودافشاگری است. علل زیادی در این رابطه وجود دارد که چرا بعضی از افراد حتی خود را برای نزدیک ترین کسانشان افشا نمی کنند و از خود سخن نمی گویند. پایه و اساس بیشتر این دلایل درجاتی از ترس می باشد. اکنون به علل مختلفی که ممکن است افراد را از خودافشاگری باز دارد می پردازیم:
1- زمینه های خانوادگی و یادگیری در خانواده:
خیلی از نگرش ها و رفتارهای افراد در رابطه با خودافشاگری، ریشه در خانواده دارد و در واقع افراد از خانواده شان می آموزند.
2- ترس از خودشناسی و خودآگاهی:
خودافشاگری یکی از راه هایی است که ما از طریق آن نه تنها با دیگران بلکه با خود ارتباط برقرار می کنیم و این احتمال وجود دارد که افرادی که از خودافشاگری در مقابل دیگران می ترسند، در واقع کسانی هستند که نمی خواهند به خود نزدیکتر شوند.
3- ترس از صمیمیت:
وقتی افراد از خود سخن می گویند خواه ناخواه با دیگران نزدیک و صمیمی می شوند، بنابراین افراد از خود افشایی می ترسند شاید در اصل از صمیمیت واهمه دارند.
4- ترس از تغییر:
وقتی فردی از خودش و نحوه ی زندگیش سخن می گوید ممکن است متوجه شود که این نوع زندگی چیزی نبوده که او برای خود تصور می کرده و بعضی از ارزش ها در زندگیش واقعاً ارزش نیستند و فقط در حد یک ایده ی خوب هستند. بنابراین در این نقطه وی باید ارزش ها یا رفتار خود را تغییر دهد و شاید به دلیل همین ترس از تغییرات است که خیلی از افراد ترجیح می دهند اصلاً در مورد مسائل شان با دیگران صحبت نکنند.
5- ترس از طرد شدن:
گاهی افراد، خود را عمیقاً برای دیگران بیان و فاش نمی کنند چرا که از طرد شدن می ترسند. بسیاری واقعاً به این معتقدند که اگر دیگران بفهمند که من چه آدمی هستم مسلماً به ارتباط با من تمایل نخواهند داشت و من را قبول نخواهند کرد. بعضی ممکن است خودشان نیز خود را قبول نداشته باشند، برای همین از نزدیک شدن به دیگران نیز دوری می کنند چرا که از طرد شدن می ترسند (کوزه گران، 1387).
صمیمیت فکری و عقلانی
سومین بعد صمیمیت همان طور که اشاره شد صمیمیت فکری و عقلانی است. صمیمیت فکری مانند صمیمیت عاطفی به زمان بیشتری نیاز دارد. صمیمیت فکری به وسیله ی مکالمه و حرف زدن و رد و بدل کردن عقاید و افکار ما در مورد مسائل مختلف ایجاد می شود کسانی که از نظر طرز فکر و نوع نگرش و به قولی جهان بینی به هم نزدیک هستند، ممکن است اولین صمیمیتی که در آن ها شکل می گیرد صمیمیت عقلانی باشد. صمیمیت عقلانی در محیط عاری از پیش قضاوتی شکوفا می گردد. دانستن این که افراد مختلف عقاید مختلف دارند و افکار و عقاید هر یک از ما همواره درست نیستند و عقاید دیگران نیز همواره غلط نیستند در به وجود آوردن محیط عاری از پیش قضاوتی به ما کمک می کند. باز نگه داشتن ذهن و پذیرش افکار جدید جزء مهم ایجاد صمیمیت فکری و عقلانی است (کوزه گران، 1387).

 

جمع بندی فصل
در جمع بندی این فصل باید عنوان نمود ترس از صمیمیت می تواند به شکل های مختلفی روی هر نوع رابطه اثر بگذارد، چه روابط رومانتیک، خانوادگی یا دوستی. باید دقت داشت مظاهر ترس از صمیمیت پنهان در شخصیت فرد اغلب می تواند برعکس چیزی که او در رابطه سعی در دستیابی به آن دارد تفسیر شود. برای مثال شاید یک فرد علاقه ی زیادی به روابط نزدیک داشته باشد اما ترس او را مجبور به انجام کارهایی می کند که باعث بروز مشکل و ماندگاری آن خواهد شد.
وقتی رابطه ای در جریان است که فرد برای آن اهمیت قائل می باشد اغلب این رفتارهای خرابکارانه بیشتر خواهند بود. برای کسانی که با فردی دچار ترس از صمیمیت زندگی می کنند درک این موضوع بسیار مهم است.

 

تعداد صفحات

107

شابک

978-622-378-272-5