۱۶۶,۰۰۰ تومان
تعداد صفحات | 83 |
---|---|
انتشارات | |
شابک | 978-622-378-774-4 |
در انبار موجود نمی باشد
فهرست مطالب
شاخ و شانه کشیدن 11
شاخ هایمان از پیری ریخت 13
شارت و شورت زیادی نکن 14
شاگرد اتو کشیده، سرد میارم حرفه، گرم میارم حرفه 14
شال و کلاه کردن 15
شامورتی بازی درآوردن 16
شانس خرکی داره 17
شانس ما را بر سرِ تخته بشويند 18
شانه اش را جا گذاشته 19
شانه خرمنِ باد دهی در دست اوست، هر طرف كه باد می آيد باد میدهد 20
شانه شانه کردن 21
شاه می بخشد، خان نمی بخشد 21
شاهنامه آخرش خوش است 23
شبان با رمه 26
شب دراز و خلیفه بیدار 27
شب گربه سمور نماید و هندوبچه حور 28
شب های چهارشنبه هم غش می کنه 31
شپش توی جیبش سه قاب بازی میکنه 32
شتر اگر مرده هم باشد پوستش بار خره 33
شتر با بارش گم میشه 34
شتر را با بارش گم کرده، دنبال افسارش میگرده. 34
شتر بزرگه زحمتش هم بزرگه 35
شترت را ببر جای دیگر بخوابون 35
شتر در خواب بیند پنبه دانه 37
شتر دیدی ندیدی 37
شتر را با نمد داغ می کنند 39
شتر را گفتند: چرا گردنت کجه؟ گفت: کجام راسته 40
شتر را گفتند: چکارهای؟ گفت: علاقهبندم (ابریشم باف) 40
شتر را کردن ناظر پنبه دونه 41
شتر زیر بار یا شتره یا اشتره 41
شتر سواری که دولا دولا نمیشه 42
شتر کجاش خوبه که لبش بده 43
شتر که نواله بخواد گردن دراز میکنه 44
شتر مرد و حاجی خلاص 44
شترمرغ را گفتند: بار بردار. گفت: مرغم. گفتند: پرواز کن. گفت: شترم 45
شتر را نعل می کردند قورباغه هم پایش را بلند کرد 45
شتلق شتلق زدن 46
شده پِرِ سرحدی 46
شده حکایت روباه و مرغ های قاضی 47
شدیم کوپ کوچوکو 48
شَرِّ صبح بهتر از خیر پسینه 49
شرم تو چِشَشه 49
شریک اگر خوب بود خدا هم شریک داشت 50
شریک دزد و رفیق قافله 51
شریک سنگ شدن 53
شست پات تو چشمت نره 54
شستش خبردار شد 55
شش زدن 56
شش توکیه یا هفتوکیه 57
شش ماهه به دنیا آمدن 57
شعر چرا می گی که توی قافیه اش بمونی 58
شغال بادگيرساز است؟ شغال ميخ بكوب است؟ 59
شغال بیشه مازندران را ندرد جز سگ مازندرانی 60
شغال که پوزه اش به انگور نمی رسد می گه ترشِ 61
شغال ترسو انگور خوب نمیخوره 61
شغال که از باغ قهر کنه، منفعت باغبون 62
شغال مرگی، شغال مردنی 62
شغال یا می دود یا عوعو می کشد 63
شغالی که مرغ میگیره بیخ گوشش زرده 65
شق القمر کرد 65
شکار گرگ را خوب یاد گرفته 66
شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت نعمت از کفت بیرون کند 67
شکمت گوشت نو آورده 67
شكمش را بايد ميانجی زد 67
شکم گشنه گوز فندقی 68
شلوار نداره، بند شلوارش را می بنده 69
شما اندازه نگهدار که اندازه نکوست 69
شما هم شهر آباد كن نیستید یا شما آبادکن نیستید 70
شمر جلودارش نیست 70
شمشیرش را از رو بسته 70
شمشیرش را غلاف کرده 71
شمشیر داموکلس 71
شمع و گل و پروانه و بلبل همه جمعند 72
شنا بلد نیست زیرابی هم می ره 73
شنونده باید عاقل باشه 73
شنیدن کی بوَد مانند دیدن 74
شوهر برود کاروانسرا، نونش بیاد حرمسرا 75
شوهر کردم وسمه کنم نه وصله کنم 75
شوهرم شغال باشه نونم تو تغار باشه 76
شهری كه كليدش از شاخههای باريك مو باشد، بايد فاتحه آن شهر را خواند 76
شهری و رسمی گفتن 76
شیرخام خورده 77
شیر دهنش را سوزونده فوت به ماس می ده 77
شیرِمیش حقِّ برّه هَس 78
شیر با می آمیختن 78
شیر که از بیشه در اومد نر و ماده نداره 79
شیر که پیر شد هم بازی روباه می شه 79
شیری یا روباه 80
شیر بی یال و دُم و اُشکُم 80
شيشه بار دارد 81
شيطان را درس می دهد 81
منابع و مآخذ 83
تعداد صفحات | 83 |
---|---|
انتشارات | |
شابک | 978-622-378-774-4 |