کتاب راه به راه با زبانزدها

فهرست مطالب

روان شاد کردن 14
راس جو 17
راست گفتی، بکوب بکوب همونه که دیدی 17
راس و ریس کردن 21
رازها، پنبه بار دارن، ترشان نکن 21
رونمایی از رازداری می کنی، ما بی خبریم 22
راز دانایی در رازداری است 23
راز و نیاز کردن ثوابه 25
رازدار، عاشق زندگی باش 27
رودابه و سیمرغ، نه، رود اند و نه، مرغ 31
راس راستی قد کشیدی، در عقل هم به سرو رسیدی 34
راه بهشت تنگه، به عدالت برخیز 35
رودابه، رود (بچه)آورده 42
رفتنی ست ( رفتن به معنی مردن) 44
راه به راه، همراه زبانزدها 45
راستی و رستی (رستگاری) 47
راستی هیبتی یا می خواهی منو بترسونی؟ 48
ران ملخ 48
راوی سنی است 50
راه بازِ است و جاده دراز 51
راه بزن به انصاف 52
راه به رفیق خوشه 54
راه جَدم دادم 54
راه داد، یک چشمه گفتیم 55
راهِ دزد زده امن است یا راه دزد زده تا چهل روز امنه 57
راه دویده، کفش دریده 58
راه ریز شد 58
راه گم کردی 59
رفیق راه و نیمه راهِ 60
راه یکساله را یک شبه می خواد بره 60
رای تو درسته درباره کلاهش هیچی نگو 61
رَب و رُب را یاد کردن 62
رحمت به کفن دزد اولی 62
رحمت به دزد سرِ گردنه 63
رحم خوب است اگر در دل کافر باشد 64
رَخت بردن 65
رَخنَه کردن 65
رد خورد نداشتن 66
رد درخت عجیب، عابد و رهگذر 67
رَد گم کردن 68
رزق کسی را کسی دیگه نمی تونه بخوره 68
رُس کشیدن، رُس درآمدن 68
رُستم هر چی پنبه شد ( رِسَّم رِسَّم شد پنبه) 69
رستم است و یکدست اسلحه 69
رستم درِ حمام است 70
رستم صولت و افندی پیزی 72
رسیده بود بلایی ولی، به خیر گذشت 73
رِشکم می شه وقتی یادم میاد 73
راز خلقت 74
رطب خورده منع رطب چون کند 75
رفتنش با خودشه، آمدنش با خدا 76
رفتم خونه خاله دلم واشه، خاله خوسبید دلم پیسید 77
رفت زیر ابروش را برداره، زد چشمشم کور کرد 78
رفت به‌ نان برسه، به‌جان رسید 79
رفت گم شد، دیگه دنبالش نگرد 79
رفتم ثواب کنم کباب شدم 80
رفتم شهر کورها، دیدم همه کور، من هم کور 80
رفتنیِ (رفتنیه) 81
رفیق گرمابه و گلستان همند 81
رفت و چه برگشتنی 82
رف و رجو کردن 84
رقاصه نمی تونست برقصه، می گفت زمین کجه 85
رقص شتری 86
رقص سیر و سرکه، زرنگی داره 86
رُک ِپوس کنده 87
رَكَب خوردن، ركب زدن 88
رگ خوابش را بلدِ 88
رمال درجه یک هستی 89
رند را بند و قحبه را پند، سود نکند 92
رنگ به رنگ شدن 92
رنگ تو رو نداشتن 93
رنگش مثل گچ سفید شد 93
رنگ کردن 94
رو آب بخندی 94
رو انداختن کسی 95
رویابین 96
روبایِ رنگ 101
روباه از بیشه کم نشود 101
روباه پناهنده مشو، بگذار شیر تو را بخورد 101
روباه پوزش به انگور نمی‌رسد، می‌گوید ترش است 102
روباه چشمش به دم گرگ بیفته حساب کار خودش را می کنه 102
روباه را از دمش نشناسند 104
روباه و مرغ های قاضی 105
روبرو خاله و پشت سر چاله 106
روبرو کردم، خواستم روش کم بشه 107
روبسته 107
رو جا افتادن 108
رو جایی که عرب نی انداخت 108
رو دست خوردن 110
روداشتن 110
رو دَر واسی 111
روده درازیه 111
روده راست تو شکم نداشتن 112
روده کوچکه، روده بزرگه را خورد 113
رودِ یه دونه یا خُل میشه یا دیوونه 113
رو راستی 114
روز از نو روزی از نو 114
روزَ پیش 115
روزگار است اینکه گه عزت دهد و گه خوار دارد 116
روزگار آئینه را محتاج خاکستر کند 117
روزِ تنگ 119
روزه به روزه بردن 119
روزه خوردنشو دیدم، ولی، نماز کردنش را ندیده‌ام 120
روزه شک دار نگیر 120
روزه هم دارم، خادم مسجدم هستم 120
روشن است بار داری، زیر بار نرو 121
روزی آدما به قدمه 129
روزی افتاده دست قوزی 129
روزی رسان خداست ولی؛ باید سرفه ای هم کرد 130
روزی، دنبال صاحبش می گرده 131
روزی گربه دست زن شلخته است 131
روزی مهمان، پیش از خودش می رسد 133
روضه خونی 133
روضه خوان پشمه چال است 134
روغن بریز و عسل جمع کن 135
روغن ریخته را نذر امامزاده كرده 136
روغن چراغ ریخته وقف امامزاده 137
روغن روی روغن میره، بلغور، خشک میمونه 138
رو که نیست سنگ پای قزوینه 138
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز 138
رو یه وِرِک افتادن 139
رهگذر ( داستان عابد و رهگذر) 139
رویِ یَه پَر افتادن 141
روم به دیوار، دوم به دیوار 142
روم زمین نَنداز 143
روی پای خود ایستادن 144
رویم را برنداشت 146
رَؤنَه یا روانه 146
روی پای خود ایستادن 147
روی گدا سیاهه ولی، کیسه‌اش پره 148
روی پای خودش بند نیست 149
روی پر قو خوابیده 149
روی دست کسی زدن 149
روی یک آجر صد چرخ می‌خورد 150
روی یخ گرد و خاك بلند نكن 151
رید تو نقشه تون و رفت 153
ریزریز 153
ریسمان سوخت و کجیش بیرون نرفت 154
ریش گرو گذاشتن 154
ریش و قیچی به دست خودت 155
ریش در آسیاب سفید کردن 156
ریگ به کفش داشتن 157
ریگ ِ تَهِ جو 159
رمز و راز ماندگاری 159
روی دیوار مردم ننویس 160
رافت دانایی، پایان ندارد 162
منابع و مآخذ 165