کتاب رابطه ‏بین ‏تیپ ‏شخصیتی ‏مدیران، ‏ریسک ‏پذیری ‏آن ‏ها ‏و ‏تصمیمات ‏سرمایه ‏گذاری

کتاب رابطه ‏بین ‏تیپ ‏شخصیتی ‏مدیران، ‏ریسک ‏پذیری ‏آن ‏ها ‏و ‏تصمیمات ‏سرمایه ‏گذاری

شناسه محصول: 75416

176,400 تومان

تعداد صفحات

122

شابک

978-622-378-392-0

انتشارات

فهرست
عنوان صفحه
فصـل اول 13
مقدمه 13
فصـل دوم 23
شخصیت 23
عوامل به وجود آورنده شخصیت 24
ویژگیهای شخصیت 25
ابعاد پنج گانه الگوی پنجعاملی شخصیت 25
روانرنجورخويي (N) 25
برونگرايي (E) 26
انعطاف پذيري (O) 26
دلپذير بودن (A) 27
با وجدان بودن (C) 27
مشخص کردن ۴ تیپ شخصیتی برای مدیریت بهتر 28
روش‌های مختلف برای افراد مختلف 28
افراد متفاوت هستند 31
ريسك يا خطر 32
تقسيم بندي ريسك 34
تقسيم بندي ريسك خالص 35
انواع ریسک 35
نرخ بهره 35
تجاری 35
اعتباری 36
مالیات‌پذیری 36
استرداد 36
ریسک تورم 37
ریسک نقدینگی 37
ریسک بازار 38
سرمایه گذاری مجدد 38
نرخ ارز 39
سیستماتیک چیست و تفاوت آن باغیر سیستماتیک 39
مراحل ریسک پذیری 40
ادراك خطر 40
ارزیابی ریسك 41
پذیرش ریسك 45
سرمايه‌گذاري و روش‌هاي آن 45
روش‌هاي سرمايه گذاري 46
فرضيه بازار كارا 48
ويژگي‌هاي بازار كارا 49
انواع تحليل ها در بازار سرمايه 52
تصمیم گیری 53
مفاهیم تصمیم گیری 54
مولفه های اتخاذ تصمیم 55
فرآیندهای تصمیم گیری 56
مدل های فرآیند تصمیم گیری 56
عوامل موثر در تصمیم گیری 58
تصمیم‌گیری فردی و مشخصات آن 60
روش های تصمیم‌گیری فردی 61
روش بخردانه (معقول): 61
روش عقلانی محدود: 63
روش شهودی: 64
روش تصمیم‌گیری احساسی 64
روش تصمیم‌گیری اضطراری: 64
روش تصمیم‌گیری اجتنابی: 64
روش تصمیم‌گیری تکانه ای: 65
روش تصمیم‌گیری مطیعانه: 65
روش تصمیم‌گیری منطقی 65
تاثیر انواع تیپ های شخصیتی مدیران بر ریسک پذیری و تصمیمات سرمایه گذاری شرکت ها 66
مطالعات داخلی 68
مطالعات خارجی 71
فصـل سوم 73
روش شناسی 73
جامعه آماری 74
فرضیات 75
مدل و متغير 77
روش گردآوری داده ها 80
ابزار 80
روايي 82
پايايي 84
تجزیه و تحلیل داده ها 85
آمار توصیفي 85
آمار استنباطي 85
فصـل چهارم 87
مقدمه 87
آمار توصيفي 88
جمعيت شناسي 88
جنسيت 88
سن 89
سطح تحصيلات 91
وضعيت تاهل 92
درآمد 93
تجربه سرمايه گذاري 94
بررسي توصيفي متغيرها 95
آمار استنباطي 96
مفروضات رگرسيون 97
استقلال باقيمانده ها 97
همساني واريانس 98
نرمال بودن باقیمانده‌ها 99
همخطي متغيرهاي مستقل 101
برازش مدل رگرسيوني 103
برازش مدل اول 103
برازش مدل دوم 107
برازش مدل سوم 108
آزمون فرضيات پژوهش 111
فصـل پنجم 113
مقدمه 113
یافته های توصیفی 113
جمع بندی و تفسیر 113
بحث 114
منـابع و مآخـذ 117
منابع فارسی 117
منابع غیر فارسی 120

 

 

افراد متفاوت هستند

تمایل طبیعی افراد این است که با دیگران طوری برخورد کنند انگار درست شبیه آنها هستند؛ اما وقتی به بلوغ می‌رسند، می‌فهمند که افراد مختلف روش‌های مختلف دارند. برای کنار آمدن با شخصیت‌های مختلف، باید گاهی تامل کرده و به فرد مقابل توجه کنند. سپس با او راه بروند و یاد بگیرند که با سرعت و خلق و خوی او هماهنگ شوند، به خصوص اگر می‌خواهید به طریقی بر او اثر بگذارند (همان؛ ۱۳۹۵).

  • روش مدیریتی شما به عنوان مدیر

به کارمندان خود نگاه کنید. به شخصیت خود که هیچ‌وقت تغییر نمی‌کند بیندیشید و سپس به روندهای شخصیتی افراد اطرافتان و چگونگی برقراری بهترین ارتباط با آن‌ها فکر کنید.

راهبر: فرد راهبر وظیفه‌محوری بالا و فرد‌محوری کمی دارد. این فرد بی‌طاقت، موفقیت‌محور، متمرکز بر کار و علاقمند به کسب نتایج است. روش صحیح مدیریت او این است که عمل‌گرا، دقیق، متمرکز و سریع باشید و به صراحت نتایج مورد انتظار و روش ارزیابی نتایج و موفقیت‌ها را مشخص کنید.

ابرازگر: این تیپ شخصیتی بسیار اجتماعی، برونگرا، دوستانه و مشتاق است. این افراد کل‌نگر هستند، تصاویر بزرگ را می‌بینند، نسبت به شنیدن جزئیات بی‌طاقت هستند و علاقه زیادی به تعاملات انسانی دارند. اثربخش‌ترین روش مدیریت در رابطه با افراد اجتماعی/برونگرا این است که آن‌ها را در جریان قرار دهید و انرژی آن‌ها را بر چیزی متمرکز کنید که بتوانند بیشترین همکاری را با شما داشته باشند. زمانی را به صحبت، ایجاد ارتباط و تعامل با آن‌ها اختصاص دهید و سپس از سایرین بخواهید که به جزئیات بپردازند.

رابطه‌ساز: رابطه‌ساز انسان‌محور است و تمرکز کمی بر کارها دارد. این افراد که حساس و مردد هستند، تاکید زیادی بر ایجاد رابطه با دیگران دارند. آن‌ها از همکاری، کار تیمی، دوستانه بودن و هماهنگی لذت می‌برند. رابطه‌سازها روش مدیریتی ملایم همراه با تعاملات زیاد، دوستانه، آهسته و بدون غافلگیری را می‌پسندند. احساس کردن، توجه و حساسیت نشان دادن به حالات و روابط سایر افراد بیشترین اهمیت را برای آن‌ها دارد.

متفکران: این افراد تمرکز زیادی بر کار و تمرکز کمی بر افراد دارند. آن‌ها به جزئیات، صحت، دقت و کامل و بی‌نقص بودن اهمیت زیادی می‌دهند. شیوه مدیریتی مناسب در رابطه با متفکران این است که صریح، مرتبط، دقیق، متوجه جزئیات، دقیق در گفتار، ‌ملایم و کنترل‌شده باشید (همان؛ ۱۳۹۵).

مدیران عالی برای بهبود توانایی برای ایجاد رابطه خوب با انواع مختلف تیپ‌های شخصیتی زمان اختصاص می‌دهند. خوشبختانه این توانایی با تجربه و پرسیدن تعداد زیادی سؤالات خوب و گوش دادن دقیق به پاسخ‌های آن‌ها حاصل می‌شود. شما باید شیوه مدیریتی خود را عمدا تغییر دهید تا هماهنگی بیشتری با شخصیت اصلی طرف مقابل پیدا کنید (میلادی؛ ۱۳۹۵).

ريسك يا خطر

هر نوع فعاليتي در فرآيند اجراي خود با احتمال وقوع حادثه و يا مخاطراتي روبرو مي باشد كه حاصل آن مي‌تواند از تحقق احتمالي برآورده شدن صد در صد نتيجه و يا خواست مورد انتظار جلوگيري كند. بنابراين احتمالي را كه موجب مي گردد تا بازده مورد نظر حاصل نشود را ريسك ناميده و اين امر اشاره به وضعيتي ناخوشايند دارد كه ممكن است فرد و يا سازمان در معرض آن قرار گرفته و باعث به وجود آمدن زيان گردد.

اين وضعيت جديد مي‌تواند يك حادثه زيانبار و يا يك عامل بازدارنده و يا در بر نوع خطر يا بي نظمي و يا بي ثباتي در مسير فعاليت ها باشد بنابراين به طور خلاصه عدم اطمينان از وقوع خسارت و غيرقابل پيش بيني بودن وقوع پيش آمدها را ريسك مي ناميم (ارقامی، 1395).

در احتمال وقوع ريسك عوامل ديگري نيز به نوعي تاثير گذار هستند كه عبارت است از: (ارقامی، 1395)

1- خطر يا علت اصلي خسارت[1]: خاصيت ذاتي يك ماده و يا يك وضعيت و با يك فعاليت و به عبارت ديگر عامل صدمه و آسيب مي‌باشد كه مي‌تواند به صورت فيزيكي، شيميايي، بيولو‍ژيكي مكانيكي، ارگونوميكي و يا رواني ظاهر گردد.

2- مخاطره يا شرايط خطرزا[2] عواملي هستند كه خود حادثه تلقي نمي‌شوند اما مي‌توانند زمينه و احتمال وقوع حادثه و بروز خسارت را در آينده فراهم نمايند. به عبارت ديگر شرايطي هستند كه داراي ظرفيت نهايي آسيب رساني مي باشند؛ مثلا ” در جريان رانندگي تصادف خطر و يا علت اصلي خسارت و سرعت و يا يخ زدگي جاده مخاطره و احتمال به وقوع پيوستن آن را ريسك مي گويند.

 

 

تقسيم بندي ريسك

1-ريسك هاي سوداگرانه يا سفته بازي[3]

-ريسك هايي هستند كه در اثر تغيير در شرايط اقتصادي ايجاد مي شوند.

-در اين ريسك هم احتمال بروز زيان وجود دارد و هم سود، مثل بازيهاي شانسي، قمار، شرط بندي و يا سرمايه گذاري.

-اين ريسك چون صاحب سرمايه انتظار سود دارد و به دليل اينكه بيمه گران قادر به ارزيابي عوامل موثر در ريسك نمي باشند بيمه پذير نيست.

-به علت احتمال سودآوري داراي جذابيت از نظر پذيرش ريسك مي باشد (ارقامی؛ ۱۳۹۵).

2- ريسك هاي واقعي يا خالص[4]

ريسك هايي مي باشد كه به دليل بروز خطرهاي فيزيكي ظاهر شده و اثر تخريبي از خود بر جاي مي‌گذارد. اين ريسك فقط داراي احتمال زيان و يا بروز خسارت مي باشد. بدين معني كه در صورت وقوع نتيجه آن صرفا ” زيان بوده و اگر اتفاق نيافتد وضعيت تغيير نمي كند. مثل حوادث رانندگي، آتش سوزي و زلزله که هميشه ناخوشايند و زيانبار هستند و تحت شرايط مشابه قابل تكرار و محتمل الوقوع مي باشد و از طرفی افراد و يا سازمانها به طور عموم از ريسكي كه نگهداري مي كنند رضايت ندارند، چرا که با استفاده از حساب احتمالات و قانون اعداد بزرگ توانايي شخص براي پيش بيني درجه و يا درصد احتمال وقوع آنها زياد است. بيشتر ريسك‌هاي اين طبقه ماهيت بيمه شدن دارند (ارقامی؛ ۱۳۹۵).

تقسيم بندي ريسك خالص

الف) ريسك هاي ذهني ريسك‌هايي هستند كه در عالم خيال و در ذهن شخص ظهور مي كند و تنها بستگي به ذهنيات و تصور فردي دارد كه به آن فكر مي كند. شدت و ضعف اين ريسك بستگي به باورها و عدم اطمينان و نگراني فرد از آن موضوع دارد. مثل ترس از تاريكي و يا ترس از ورود به قبرستان در شبانگاه، به دليل آنكه فرآيند وقوع آنها مشخص نبوده و ابعاد آنها قابل اندازه گيري نمي باشد. بيمه گران در برخورد با اين ريسك بسيار با احتياط عمل مي كنند.

ب) ريسك هاي عيني[5] ريسكي كه در عالم واقع امكان بروز دارد و در صورت وقوع موجب خسارت و زيان مي گردد. تمام ريسك هاي تحت پوشش بيمه و اكثر ريسك هاي تحت كنترل مديريت ريسك عموما ” جزو خطرهاي عيني مي باشد‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍.

انواع ریسک

نرخ بهره

نرخ بهره احتمالِ افتِ ارزش اوراق بدهی با نرخ ثابت است که بر اثر افزایش نرخ تورم اتفاق می‌افتد. هر زمان که سرمایه‌گذاران اوراق بهاداری بخرند که سودی با نرخ ثابت دارد، سرمایه‌شان را در معرضنرخ بهره قرار داده‌اند. این مسئله برای اوراق قرضه و همچنین سهام ممتاز مصداق دارد (بایلی[6]؛ ۲۰۰۹).

تجاری

ریسک تجاری میزان ریسکی است که با اوراق بهادارِ به خصوصی مرتبط است. این ریسک را با نام ریسک غیرسیستماتیک نیز می‌شناسند که به ریسک مرتبط با صادرکننده‌ی به خصوص یک اوراق بهادار ارتباط دارد. به طور کلی همه‌ی کسب‌وکارها در یک صنعت دارای نوع یکسانی از ریسک تجاری هستند؛ اما ریسک تجاری در مورد هر کسب‌وکار به احتمالِ ورشکستگیِ مالی صادر کننده‌ی سهم یا ورق قرضه‌ی آن کسب‌وکار اشاره دارد. یک راه متداول برای اجتناب از ریسک غیرسیستماتیک ایجاد تنوع در سرمایه‌گذاری است؛ یعنی خرید سهم از صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترکی که اوراق بهادار شرکت‌های متنوع بسیاری را در سبد سرمایه‌گذاری‌شان دارند.

اعتباری

این به احتمال عدم توانایی صادر‌کننده‌ی اوراق قرضه برای پرداخت نرخ سود مورد انتظار و/یا بازپرداخت اصل پول اشاره می‌کند. معمولا هر چه ریسک اعتباری بالاتر باشد نرخ بهره‌ی اوراق نیز بالاتر خواهد بود (سوشن[7]؛ ۲۰۱۴).

مالیات‌پذیری

مالیات‌پذیری به اوراق قرضه‌‌ای اشاره دارد که در ابتدا با فرض معاف بودن از مالیات صادر می‌شوند اما ممکن است پیش از فرا رسیدن موعد سررسید، تغییر وضعیت بدهند و شامل پرداخت مالیات بشوند. از آنجا که اوراق قرضه‌ی معاف از مالیات نرخ بهره‌ی پایین‌تری نسبت به انواع دیگر این اوراق دارند، دارندگان آنها در صورت بالفعل شدن مالیات‌پذیری، بازدهی کمتری نسبت به حالت اولیه (معاف بودن از پرداخت مالیات) دریافت خواهند کرد (ارقامی،1395).

استرداد

استرداد مختص اوراق قرضه است و به احتمال استرداد اوراق قرضه پیش از موعد سررسید آن اشاره دارد. ریسک استرداد معمولا در کنار سرمایه گذاری مجدد مطرح می‌شود که کمی بعد به آن می‌پردازیم، زیرا دارنده‌ی اوراق قرضه در این مرحله باید بفهمد کدام سرمایه‌گذاری مقدار برابری سود و ریسک را برای او به همراه خواهد آورد. استرداد اغلب زمانی محتمل‌تر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد. در چنین شرایطی شرکت‌ها سعی می‌کنند با جمع‌آوری اوراق قرضه‌‌ی منتشر شده‌شان و سپس انتشار اوراقی که نرخ بهره‌ی پایین‌تری دارند؛ پول کمتری از دست بدهند. در شرایط کاهش نرخ بهره سرمایه‌گذاران معمولا مجبورند ریسک بیشتری را برای به‌دست آوردن جریانِ درآمدی یکسان با گذشته متحمل بشوند (همان، 1395).

ریسک تورم

تورم یاقدرت خرید به احتمال کاهش ارزش یک دارایی یا درآمد بر اثر افت ارزش واحد پولی یک کشور اشاره دارد. به زبان دیگرتورمتورم اقتصادی در آینده است که طی آن قدرت خرید پول جاری که از یک سرمایه‌گذاری به دست می‌آید افت پیدا می‌کند. بهترین راه کاهش این ریسک سرمایه‌گذاری‌های سنجش‌پذیر سهام یا اوراق قرضه‌ی قابل تبدیل است که از نوعی مؤلفه‌ی رشد برخوردارند که در طولانی‌مدت از تورم پیشی می‌گیرد (سوشن[8]؛ ۲۰۱۴).

ریسک نقدینگی

نقدینگی به این احتمال اشاره دارد که یک سرمایه‌گذار ممکن است در زمان مورد نیاز و به اندازه‌ی کافی نتواند خرید یا فروش انجام بدهد زیرا در فرصت‌های سرمایه‌گذاری برای خرید و فروش محدودیت وجود دارد. فروش املاک و مستغلات مثالی خوب برای تشریح نقدینگی هستند. برخلاف اوراق قرضه‌ی دولتی یا سهام بلوچیپ[9] که از شهرت و اطمینان شرکت‌های معتبر و بزرگ برخوردار هستند و ریسک نقدینگی پایین دارند (به سرعت به فروش می‌روند) اغلب اوقات فروش املاک و مستغلات در لحظه‌ی مورد نیاز، دشوار است (بایلی[10]؛ ۲۰۰۹)

ریسک بازار

بازار یا سیستماتیک نوعی است که تمام اوراق بهادار را به شیوه‌ای یکسان تحت تأثیر قرار می‌دهد. به زبان دیگر این ریسک در اثر عواملی به وجود می‌آید که نمی‌توان آن را با تنوع‌بخشی به سرمایه‌گذاری کنترل کرد. این عوامل در حقیقت برآیند متغیرهای اقتصاد کلان هستند که خارج از کنترل سرمایه‌گذار است مانند سیاست‌گذاری دولت، نرخ بیکاری، تغییرات نرخ ارز، تورم، تولید ناخالص ملی و …. (سوشن[11]؛ ۲۰۱۴).

سرمایه گذاری مجدد

در شرایط کاهش نرخ تورم، دارندگان اوراق بهادار که موعد سررسیدشان نزدیک است یا برای تحویل اوراق بدهی احضار شده‌اند، با انتخابی سخت برای سرمایه‌گذاری روی اوراقی رو‌به‌رو هستند که بتوانند نرخ بهره‌ای مساوی یا بیشتری از اوراق تحویل‌شده برای‌شان به ارمغان بیاورد. برای این منظور آنها غالبا مجبورند اوراقی را خریداری کنند که مانند گذشته سود عایدشان نمی‌کنند؛ مگر اینکه ریسک اعتباری یا ریسک بازار بیشتری را متحمل شوند و اوراقی را خریداری کنند که از اعتبار کمتری برخوردارند (ارقامی، 1395).

این شرایط سرمایه گذاری مجدد معروف است: ایندر شرایطی به وجود می‌آید که در آن کاهش نرخ تورم به افت ارزش پولِ به دست آمده از یک سرمایه‌گذاری منتهی می‌شود و موجب می‌شود که اصل و سود سرمایه‌ مجددا با نرخ بهره‌ای کمتر سرمایه‌گذاری شود (گلر[12]؛ ۲۰۱۳).

اجتماعی، سیاسی، قانون‌گذاری مرتبط با احتمال دولتی شدن صنایع، اعمال نامطلوب حکومت یا تغییرات اجتماعی که به از دست رفتن ارزش منجر بشود ریسک اجتماعی یا سیاسی نامیده می‌شود. ریسک‌های قانون‌گذاری مرتبط با نرخ‌های بهره‌ نیز می‌توانند جزءِ ریسک‌های قانون‌گذاری به حساب بیایند (سوشن[13]؛ ۲۰۱۴).

نرخ ارز

ناشی از تبدیل واحد پول به یک واحد پولی دیگر است. نوسانات دائمی نرخ ارز خارجی که سرمایه‌گذاری در آنجا انجام شده در برابر نرخ پول داخلی ممکن است ارزش یک دارایی را با ریسک بالاتری رو‌به‌رو کند. برای سرمایه‌گذاری در کشورهای خارجی نیاز است این تفاوت نرخ ارز در دو کشور مد نظر قرار بگیرد. این ریسک به خصوص زمانی افزایش می‌یابد که واحد پول کشوری به خصوص به مقدار قابل‌توجه افت پیدا کند، در این حالت تمام سرمایه‌گذاری‌های خارجی انجام‌شده در آن کشور نیز دستخوش این افت خواهند شد. به همین منوال در صورتی که واحد پول کشور یک سرمایه‌گذار افت کند سرمایه‌گذاری خارجی برای او سود‌آور خواهد بود (زیمبلنگ و تریمپاپ؛ ۲۰۰۸).

قابل درک است کهنرخ ارز برای سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت، بیشتر است زیرا در آنها فرصتی برای جبران ریسک ضررها در طول زمان وجود ندارد (گلر؛ ۲۰۱۳).

سیستماتیک چیست و تفاوت آن باغیر سیستماتیک

بازار را می‌توان به دو دسته کلی سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره می‌باشد.

سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی‌باشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود می‌آید. طبق نظریه‌های پرتفولیو با متنوع‌سازی سبد سهام می‌توان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی می‌ماند.

شرکت‌هایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گسترده‌ای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشته‌اند، یا نسبت‌های جاری پایینی دارند و همچنین شرکت‌های کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر می‌پذیرند (اسپورگن؛ ۲۰۱۲).

مراحل ریسک پذیری

در ارتباط با موضوع ریسك پذیری نیز مراحل اصلی شامل ادراكخطر، ارزیابی ریسك و پذیرش ریسك می‌باشد:

ادراك خطر

از دیدگاه ایمنی، خطر[14] یك منبع انرژی یا ماده‌ای سمی است كه می‌تواند موجب بروز زیان شود و دارای پتانسیل صدمه و آسیب است. پدیده‌ ادراك[15] یك پدیده تفسیری و انتخابی است. البته انتخابی بودن، لزوما به معنای خودآگاه بودن نیست؛ یعنی پیش از آنكه هر فرد به تفسیر دریافت‌های خود بپردازد، به گونه‌ای ناخود آگاه و بر پایه عقاید و نگرش‌های قبلی، گزینش خود را انجام داده است و برای نمونه، هرگاه اطلاعاتی جدید از یك منبع منتشر شود، افراد این اطلاعات را بر پایه میزان اعتماد خود به آن منبع خواهند پذیرفت، پس انتخاب آنها از پیش تعیین شده است.

در سال 1987 یك پژوهشگر به نام راپرت[16] به بررسی ادراك خطر در كاركنان صنایع آهن و فولاد، ماموران جمع‌آوری زباله و آزمایشگاه‌های تشخیص طبی پرداخت. این كاركنان 2230 خطر را در محیط كار خود شناسایی كردند. بررسی نشان داد، 42 درصد از آن خطرات، به وسیله حواس قابل درك هستند. در 22 درصد از موارد، با آنكه علایم خطر به وسیله حواس انسان دریافت می‌شود، اما خطر بر پایه مقایسه با استانداردها قابل درك است، مانند شدید بودن صدا. در 23 در صد از موارد، خطرات به راحتی و بر پایه تجارب پیشین فرد قابل درك است مانند سطح خیس كه می‌تواند موجب سرخوردن فرد شود. نشانه‌های خطر در 13 درصد از موارد، تنها با اقدامات مناسب برای شناسایی خطر قابل درك است، مانند پی بردن به وجود جریان برق در سیم به وسیله فازمتر. این نتایج نشان می‌دهند كه فرآیند ادراك خطر می‌تواند از یك تشخیص ساده تا یك تفسیر دقیق تغییر كند و باید توجه داشت، در شرایطی كه دركخطر نیاز به یك روند تفسیری دقیق دارد، احتمال بروزخطا بیشتر می‌شود. به ویژه هنگامی كه كاركنان مجبور هستند علایم دیداری و شنیداری گوناگون دریافت كنند.

به این ترتیب باید گفت ادراك خطر به شیوه‌های گوناگون ذیل صورت می‌گیرد:

دریافت‌های حسی بی‌واسطه، دریافت‌های حسی به واسطه نشانگرها و علایم وهمچنین درك خطر بر پایه دانش یا تجربه فرد. دریافت‌های حسی بی‌واسطه (مانند اندازه، رنگ، صدا، بو، ارتعاش و …) به‌وسیله اندام‌های حسی صورت می‌گیرد. البته دامنه ادراك به وسیله دریافت‌های حسی بی‌واسطه، با محدودیت روبرو است؛ زیرا گستره طبیعی واكنش اندام‌های حسی، محدود است. از آن گذشته، دامنه بر اثر عواملی همچون خستگی، بیماری، مصرف مشروبات الكلی یا مواد مخدر، حواس پرتی، عدم هوشیاری كافی و نیز عوامل نامساعد محیطی مانند درخشندگی یا وجود مه، كاهش می‌یابد. به‌علاوه بسیاری از خطرات موجب تحریك حواس انسان نمی‌شوند. این خطرات تنها به وسیله نشانگرهایی ویژه قابل درك هستند مانند گاز مونوكسیدكربن، متان، اشعه X و مواد رادیو اكتیو.

همچنین، خطراتی وجود دارند كه مستقیما قابل درك نیستند و در یك مدت محدود نیز نمی‌توان آنها را با ابزارهایی مناسب، قابل درك كرد. ادراك این گونه خطرات، تنها بر پایه دانسته‌ها و تجربه فرد صورت می‌گیرد. (مانند درك خطر انتقال میكروب از یك فرد به ظاهر سالم) (سوشن[17]؛ ۲۰۱۴).

ارزیابی ریسك

در مسیر پردازش اطلاعات، پس از آنكه خطر درك شد، مرحله بعدی ارزیابی ریسك خواهد بود. آشكار است كه افراد مختلف از یك ریسك مشخص، برداشت‌هایی گوناگون دارند. به‌ویژه برآورد میزان ریسك از سوی افراد غیر علمی، مانند كارگران، با نتایج آماری و معادلات ریاضی ریسك همخوانی ندارد. به این ترتیب، باید گفت مفهوم ریسك دو جنبه گوناگون را در بر می‌گیرد (اسپورگن؛ ۲۰۱۲).

– برداشت افراد غیر علمی از میزان ریسك، كه به آن ریسكذهنی یا دركی[18] می‌گویند.

– برآورد علمی بر پایه اطلاعات آماری از میزان ریسك، كه به آن ریسك واقعی[19] می‌گویند.

ریسك ذهنی ممكن است بیشتر یا كمتر از ریسك واقعی باشد. برای نمونه، میزان تلفات ناشی از سوانح ترافیكی و جاده‌ای بیش از تلفات ناشی از ایدز یا سرطان است (ریسك واقعی). ولی نگرانی مردم (ریسك ذهنی) به گونه‌ای دیگر است (گلر؛ ۲۰۱۳). ارزیابی ریسك ممكن است آگاهانه یا ناآگاهانه صورت گیرد.

مسلما عواملی وجود دارند كه بر قضاوت ناصحیح افراد موثر هستند و برای اصلاح سطح ریسك‌پذیری، لازم است این عوامل شناخته شوند.

  • عوامل فردی

پژوهش‌های انجام شده، نشان می‌دهد كه عواملی همچون سن، جنس و سطح تحصیلات بر ریسك‌پذیری افراد تاثیر می‌گذارد، به‌گونه‌ای كه مردان جوان و كم‌سواد بیشتر به استقبال ریسك می‌روند. همچنین برخی از عوامل شخصیتی مانند احساساتی بودن، برون‌گرایی و اعتماد به نفس بیش از اندازه بر سطح ریسك پذیری موثر است. البته باید توجه داشت در مجموع، تنها 10 تا 20 درصد پذیرش یا رد ریسك مربوط به عوامل شخصیتی است (زیمبلنگ و تریمپاپ؛ ۲۰۰۸).

برخی از عوامل فردی تاثیر گذار بر سطح ریسك پذیری عبارت است از:

– انتخاب آزادانه: هر گاه فرد آزادانه تصمیم بگیرد با یك خطر مواجه شود، ریسك هزار برابر پذیرفتنی‌تر خواهد بود. از بارزترین نمونه‌های آن پذیرش ریسك مربوط به مصرف سیگار، رانندگی، اسكی و برخی تفریحات مهیج دیگر، در برابر پذیرش ریسك‌های مربوط به آلودگی هوا و زمین لرزه می‌باشد. (اسپورگن؛ ۲۰۱۲) و (گلر؛ ۲۰۱۳) در یك پژوهش، جمعیت مورد مطالعه به دو گروه تقسیم شدند تا چگونگی عوارض جانبی ناشی از سه نوع قرص بررسی شود. در یك گروه هر یك از افراد، خود از میان سه نوع قرص، یك نوع را آزادانه انتخاب كردند. در گروه دیگر، یكی از سه نوع قرص به صورت اجباری به آنها داده شد. نتیجه پایانی نشان داد گروهی كه افراد آن آزادانه قرص خود را انتخاب كردند، اثرات جانبی كمتری را گزارش كرده‌اند (زیمبلنگ و تریمپاپ[20]؛ ۲۰۰۸).

– قابلیت كنترل: برخی پژوهش‌های دیگر، نشان دادند كه قابلیت كنترل موجب می‌گردد افراد ریسك بیشتری را بپذیرند. برای نمونه ریسك ذهنی مربوط به مسابقات اتومبیل‌رانی یا موتور‌سواری كمتر از ریسك ذهنی مربوط به حوادث دریایی و نیروگاه‌های هسته‌ای است.

– آشنایی باخطر: یكی از مهم‌ترین عوامل موثر بر ریسك پذیری فرد، آشنایی با خطر است (گلر[21]؛ ۲۰۱۳). كمبود اطلاعات و تجربه از خطری كه فرد به تازگی با آن مواجه می‌شود موجب بروز ترس و برآورد بیش از اندازه ریسك می‌شود. خطرات ناشناخته، حتی اگر احتمال وقوع حادثه ناشی از آنها بعید باشد، معمولا پذیرفته نمی‌شوند. در عوض، مواجهه مداوم با یك خطر آشنا به گونه‌ای دیگر بر ریسك ذهنی اثر می‌گذارد. كارگران، ریسك ناشی از مواجهه مداوم را بهتر می‌پذیرند. هنگامی كه كارگر برای نخستین بار با محیط كار و ابزار‌آلات آن مواجه می‌شود نسبت به همه چیز نگران است (گلر[22]؛ ۲۰۱۳). ولی به‌تدریج باخطرات محیط خو می‌گیرد و به آنها عادت می‌كند. در نتیجه، ریسك ناشی از این خطرات را راحت‌تر می‌پذیرد هر چند كه محیط كار او دارای خطرات زیاد باشد، مانند صنایع ساختمان‌سازی یا معدن (زیمبلنگ و تریمپاپ؛ ۲۰۰۸). البته، ارتباط میان مواجهه و ریسك پذیری، یك ارتباط كاملا خطی نیست. به نظر می‌رسد، عوامل زیر بر این ارتباط اثر بگذارند: (اسپورگن[23]؛ ۲۰۱۲).

– مواجهه مكرر با همان اطلاعات پیشین موجب می‌شود فرد بر این تصور بماند كه تماس‌های بعدی نیز از همان الگو پیروی می‌كنند. در نتیجه نگرانی او كمتر شده و راحت تر ریسك را می‌پذیرد.

– مواجهه مكرر و بدون در بر داشتن هزینه موجب می‌شود فرد منفعت ناشی از خطرات را بیشتر در نظر گیرد. به این ترتیب به راحتی به استقبال آن می‌رود.

– اثرات دلخراش و به یاد ماندنی یك حادثه موجب می‌گردد، ریسك بزرگتر جلوه كند. به همین دلیل، گوشزد كردن عوارض ناشی از یك خطر یا یاد آوری عواقب ناشی از حوادثی كه رخ داده است موجب كاهش پذیرش ریسك می‌شود (گلر[24]؛ ۲۰۱۳).

  • عوامل مربوط به خطر و شرایط آن

– زودرس یا دیررس بودن اثرات مربوط به یك خطر: هرقدر عوارض ناشی از وقوع یك حادثه دیر‌رس‌تر باشد، ریسك آن پذیرفتنی‌تر می‌شود. به ویژه اگر وقوع این اثرات احتمالی باشد.

– قطعیت اثرات مواجهه با خطر: هر چه بروز اثرات ناشی از یك مواجهه قطعی‌تر باشد، افراد ریسك مربوط به آن را كمتر می‌پذیرند.

– نسبت افراد در معرض، به كل افراد: افزون بر ویژگی‌های ذاتی خطر و عواقب ناشی از آن، شمار افرادی كه در معرض آن خطر هستند بر پذیرش ریسك اثر می‌گذارد. ریسك حاصل از خطری كه اثر آن بر بیشتر افراد یك جمعیت اثر كند، كمتر از ریسك حاصل از همان خطر درك می‌شود اگر تنها بر عده‌ای كوچك از یك جمعیت بزرگ اثر كند.

– شدت عواقب ناشی از اثرات مربوط به یك خطر: هر چه عواقب ناشی از یك حادثه شدیدتر و دلخراش‌تر باشد، افراد آن را خطرناك‌تر احساس می‌كنند. به ویژه هنگامی كه تكرار چنین حوادثی كم باشد. برای درك بهتر این موضوع می‌توان رابطه محاسباتی ریسك واقعی را در نظر گرفت. ریسك واقعی بر پایه یك رابطه ساده محاسبه می‌شود كه عبارت است از:

احتمال وقوع حادثه * (عواقب حاصل از حادثه)n= ریسك ذهنی 1 =< n

رقم دقیق n مشخص نیست؛ زیرا مقدار آن تحت تاثیر احساسات، قضاوت و دیگر مسایل ذهنی قرار می‌گیرد. معمولا برای حوادثی كه احتمال وقوع آنها كم است ولی عواقب شدید دارند، مقدار n را عددی میان 1/2 تا 1/5 فرض می‌كنند (سوشن[25]؛ ۲۰۱۴).

تعداد صفحات

122

شابک

978-622-378-392-0

انتشارات

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.