کتاب دنیا برایم بایست

حراج!

کتاب دنیا برایم بایست

شناسه محصول: 9011

Original price was: ۱۴۹,۰۰۰ تومان.Current price is: ۱۲۶,۶۵۰ تومان.

تعداد صفحات

98

شابک

978-622-378-381-4

انتشارات

کتاب شعر “دنیا برایم بایست” – سفر به دنیای عمیق احساسات و اندیشه‌ها

کتاب شعر “دنیا برایم بایست” یک مجموعه شعر زیبا و تاثیرگذار است که در آن شاعر با زبانی ساده و عمیق به بیان احساسات، تفکرات و دغدغه‌های درونی خود می‌پردازد. این کتاب، با رویکردی فلسفی و انسانی، به بررسی مفاهیم مختلفی مانند عشق، امید، تلاش، و زندگی می‌پردازد و خواننده را به دنیای پیچیده‌ای از افکار و احساسات دعوت می‌کند.

محتوای کتاب

کتاب “دنیا برایم بایست” مجموعه‌ای از اشعار است که در آن شاعر از طریق کلمات و تصاویر شعری، به بیان نوسانات روحی و روانی انسان‌ها در برابر چالش‌های زندگی می‌پردازد. این کتاب، با لحنی فلسفی و شاعرانه، از درک عمیق از زندگی و جهان پیرامون سخن می‌گوید و در هر بیت، به نوعی با خواننده ارتباط برقرار می‌کند.

ویژگی‌های برجسته کتاب

  1. شعرهای عمیق و تأمل‌برانگیز: اشعار کتاب دارای لایه‌های معنایی متعددی هستند که خواننده را به تفکر و تأمل درباره زندگی، دنیا و خود وا می‌دارند.
  2. زبان ساده و ملموس: با وجود عمق معنایی، زبان کتاب برای خوانندگان از هر سنی قابل درک است و به همین دلیل می‌تواند مخاطبان گسترده‌ای را جذب کند.
  3. بازتاب احساسات انسانی: اشعار این کتاب، احساسات مشترک بشری مانند تنهایی، امید، رنج و شادی را با لحن شاعرانه‌ای بیان می‌کنند.
  4. تصویرسازی قوی: شاعر در این کتاب با استفاده از تصاویری زنده و ملموس، احساسات و مفاهیم فلسفی را به شکلی زیبا و بی‌نظیر به نمایش می‌گذارد.

چرا کتاب “دنیا برایم بایست” را باید خواند؟

  • سفر به دنیای درون: این کتاب فرصتی است برای گشت و گذار در دنیای احساسات و افکار شاعرانه و شناخت عمیق‌تر از خود و دیگران.
  • تأمل در زندگی: اشعار این کتاب باعث می‌شود که خواننده لحظاتی را به تفکر در مورد زندگی و مسائل آن اختصاص دهد و نگرش‌های جدیدی پیدا کند.
  • الهام‌بخش و آرامش‌بخش: با درک و دریافت مفاهیم این اشعار، خواننده می‌تواند احساس آرامش و الهام بیشتری در مواجهه با چالش‌های زندگی پیدا کند.

نتیجه‌گیری

کتاب شعر “دنیا برایم بایست” یک اثر شاعرانه است که با کلمات و تصاویر زیبا، خواننده را به درک عمیق‌تری از احساسات انسانی، زندگی و معنای آن سوق می‌دهد. این مجموعه شعر با زبان ساده و در عین حال عمیق خود، یک تجربه ادبی و احساسی متفاوت را برای مخاطبان به ارمغان می‌آورد. این کتاب مناسب کسانی است که به دنبال ارتباطی صادقانه و فلسفی با کلمات و دنیای درونی خود هستند.

 

در ادامه بخشی از مطالب این کتاب قابل مشاهده است:

به دنیا بگوئید بایستد ؛
شاید در حوالیِ خانه ی من ایستاد؛
در آن دم ، دنیا را به دنیای تان می آورم تا برای تان بایستد…
زندگی را بسپار به دستِ زندگی…
گر سرنوشت ، از سرنوشت دست ات را…
نو کن از نو زندگی را ، زندگی کن زندگی را…

زیبای دلبرکم چه زود و دور از چشمم قد کشیده ای و چه دلبرانه دلبری می کنی با آن دو چشم دریای ات از چشمانت می توان به آسمان نگریست و به وسعت قلبت پرواز کرد. در دستان ظریفت، اوج خلقت خداوند نهفته است.
بهار زندگی من همچون بهار زندگی لباس نو کن و رقص بکن و موهایت را در دست باد رها کن، رقص موهایت در باد برایم دیدنی است دلبرکم.
نازنین بی من با من بودی و من بی خبر در کنارم داشتمت بی داشتنت. سپیده که در شامگاهان سرباز کند و دیدن صبح و سحرگاهان در کنارت، یعنی اوج بودن و ماندن برایت، یعنی خواستنت در نهایت بندگی اما آزادگی …

 

گاه تو را پیش می کشند که کاملاً حرفه ای پس ات بزنند و تو چه معصومانه به آغوش سرد آنها در هوای سرد دنیایت به آنها آری می گویی و بی خبری که در آغوش آنها یخ خواهی زد.
منجمد می شود و در انتظار تابش آفتاب، چشمان تر و به آسمان خیره خواهد ماند، آه ای عزیز نازنینم دستان گرم ام را تقدیم وجودت می کنم که رویشی نو را از نو تجربه کنی که شاید در فردایی دیگر دستانت و یا دستان دیگری دنیایم را گرم کند.

 

دلکم باز شکستنت؛ مگر به من قول نداده بود که هرگز و هرگز اجازه ندهی اشک در چشمانت بیاورند، مگر قول نداده بودی که مواظب باشی، مواظب این منِ تنها که جز تو کسی را ندارد، مواظبِ این دلِ نازک و خسته ی من باش تو که صبورانه نوازشم کردی، پس چرا اینگونه باز شکستنت، چگونه از من غافل شدی؟!
این بار محکم تر شکستی و بلندتر اشک ریختی و هق هق کردی این بار تنهاتر، تنها ماندی و این بار راه رفته را بازگشتی و در نهایت این بار با کوله باری از غم و اندوه بازگشتی.
دلکم باز هم قول بده که اجازه ندهی هرگز کسی اشک هایت را جاری کند، این بار برایم محکم بمان و بمان و بمان …
(تمام)

 

راضی جان، راضی بودی و راضی نماندی
آه، ای راضی جانم:
راضی کردی تمام ناراضی ها را، و ای دریغ از راضیِ ناراضیِ وجودت رازهایت را در پسِ ناراضی بودنت پنهان کردی و پرده زدی بر تمام رازهای این راضیِ ناراضی.
و خدایی که تو را با تمام رازهایش راضی می خواهد از تمام رازهای این دنیا و آن دنیا
روزی خواهد رسید که راضی خواهد کرد تو را تنها خدایت.
ای راضیِ این روزهای پر رمز و راز.

 

در خلوتم راه می یابی و پا می گذاری در قلبِ من
این چنین از سرِ شوق، خواستنت در جهانم آزادگی است.
روزگاری یادم می آورم حتماً تو را
من به وقتِ آن روز هر روز می خواهمت حتماً تو را
بی وفا یادت نرفته بی منی
بی من چه زود پا گذاشتی در جهان
در جهانت نیستم با دلواپسی
اما خدا می بیندت حتماً تو را.

 

زیبایِ من زیباتر از همیشه سر به آسمان گام بردار
و چشم هایت رو به افقِ طلایی رنگ باشد همیشه، تا در بهارِ سبزِ چشمانت تازگی و طراوتِ خورشید را ببینی و موهایت را بلند کن و در دستِ باد رها کن بگذار آزادگی در موهایت موج بزند و دستانت را همیشه در خلوتِ خود رو به آسمان بلند کن تا قدردانِ خدایت باشی، برای تمامِ زیبایی های خودت و دنیایت
و نیمه ات و نیمۀ نیمه ات و نیمه هایت.
(نیمه های شما یعنی تمام ِ من و تمامِ من یعنی وجود شما)

 

چه حقیرانه در چشم ام حقیر شدی ای خُرد کوچکِ من، در دنیای من نیستی و من از نیستی ات خوشحالم.
تو که نبودنت در دنیایم، نیستیِ خیلی چیزها را در وجودت به جهانیان ثابت می کند.
از خدایِ خوبِ خودم ممنونم که عظمتِ من را در وجودِ بی وجودِ تو حقیرانه به نمایش می گذارد ای خُردِ کوچکِ من.
دنیایت خیلی کوچک است، در برابرِ عظمتِ معنای بودن برای من.

 

اشک هایم را جاری کردند تا بگویم و فریاد بزنم زندگی بس است و آه تنم، این تنِ نحیف و اندام لاغرت را هر روز نحیف تر ساخته تا باز فریاد بزنی تلاش برای زندگی کردن دیگر بس است.
قلبت را درد آورده اند، از این همه درد و بدی در دنیا که نفس را کم بیاوری و باز فریاد بزنی زندگی دیگر بس است.
با این همه با وجود یکتا خدای آسمان، از اعماق، وجود و با چشم ها و قلبِ خود و با تمام اعضای بدن، آری من فریاد می زنم و همچنان فریاد خواهم زد، آری زنگی را دوست می دارم،
آری زندگی زیباست تا آن زمان که خدا باقی است.

 

آسمانِ آبی
زمینِ سبز
دریای آبی
غروب نارنجی
خونِ سرخ
خاکِ قهوه ای
از این همه آیا کسی هست که بگید زنگی به چه رنگ است؟!
و اما رنگِ چشم هایت، نازنینم از چشم هایت زندگی زیباست
حال در هر رنگی که باشد چون چشم هایت بسیار زیباست
ای زیبا پسند.

تعداد صفحات

98

شابک

978-622-378-381-4

انتشارات

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.