۳۰۶,۶۰۰ تومان Original price was: ۳۰۶,۶۰۰ تومان.۲۶۰,۶۱۰ تومانCurrent price is: ۲۶۰,۶۱۰ تومان.
تعداد صفحات | 221 |
---|---|
شابک | 978-622-378-049-3 |
عنوان صفحه
فصـل اول 15
جغرافیا و برنامه ریزی شهری 15
تعریف جغرافیای شهری 15
اهمیت جغرافیای شهری 16
تعریف شهر 18
آشنایی با واژگان جدید شهری 22
اشکال مختلف موقع جغرافیایی 27
انواع بافت شهر (الگوهایی از نقشه شهری ) 31
جغرافیا چیست؟ 36
برنامهریزی شهری چیست ؟ 38
تعاریف و فرآیند برنامهریزی شهری 44
تعاریف برنامهریزی شهری 45
فرآیند برنامهریزی شهری 49
طبقه بندی شهر ها ( انواع شهر ها) 59
پیشینه برنامهریزی شهری 61
تاریخچه مدیدیت شهری (UMP در آسیا) 61
ضرورت اصلاح ساختار مدیریت شهری 72
مشارکت شهروندان راهبرد تغییرات 73
دیدگاه های نوین مدیریت شهری پایدار 83
رسانه ها و مدیریت شهری 86
مطالعه تطبیقی نظارت همگانی در شهرهای جهان 88
برنامه ریزی شهری و منطقه ای 89
شهر چیست ؟ 90
فصـل دوم 99
طراحي شهري و نقش آن در راهبردهاي مديريت شهري 99
تعریف طراحی شهری 99
راهبردهای طراحی شهری 100
مقیاس طراحی 105
دستور کار طراحان شهری 105
هدف از طراحی شهری 106
بایدها و نباید های سیمای شهری و حس تعلق پذیری شهر 107
عوامل اکولوژی موثردرطراحی شهری 109
اهمیت دفع فاضلاب 120
تصفیه اولیه 121
تصفیه ثانویه 121
تصفیه ثالت 123
تصفیه ثالث یا تصفیه پیشرفته فاضلاب 123
دفع فاضلاب و استفاده مجدد از آن 123
فصـل سوم 125
برنامه ریزی اجتماعی حمل و نقل و نقش آن در توسعه پایدار شهر تهران 125
سیر تکوینی حمل و نقل کلان شهری 126
برخوردهای اولیه با برنامه ریزی حمل و نقل کلان شهری 127
برنامه ریزی حمل و نقل کلان شهری در دهه 1950 128
تحولات دهه 1960 128
تحولات دهه 1970 130
دهه 1980 و بعد 130
ویژگی های عمده برنامه ریزی حمل و نقل کلان شهری 131
استراتژی توسعه کلان شهری 131
جامعیت برخورد از نظر زمانی، مکانی و محتوایی 132
فرایند محوری 132
جامع نگری 133
جست و جوی تعادل تقاضا و عرضه 133
پوشش هم زمان مظروف و ظرف حمل و نقلی 133
شهروندمداری 133
ماهیت هم زمان خدمت و صنعت حمل و نقل 134
برخورد فرادانشی، بین دانشی و دانشی 135
اثرپذیری از فرایند توسعه و اثرگذاری بر فرایند توسعه 135
تاریخچه مطالعات حمل و نقل و ترافیک تهران 135
سیستم حمل و نقل عمومی غیرانبوه شهر تهران 138
اهداف استفاده از سیستم جابه جایی مسافر «ون» 139
نظریه توسعه پایدار شهری 146
نظریه نیازسنجی شهری 149
توسعه پایدار و عدالت اجتماعی 151
عوامل مؤثر در رشد حمل و نقل شهری 153
افزایش جمعیت 154
گسترش نواحی شهری 159
افزایش درآمد خانوار 159
افزایش فعالیت تجاری و صنعتی 160
تأثیر شبکه حمل و نقل بر توسعه شهری 161
حمل و نقل پایدار شهری ابزاری برای تحقق شهرهای شهروندمدار 168
حمل و نقل و توسعه شهری پایدار 174
چشم اندازهای آینده 176
تولید و به کارگیری اتومبیل های بوم گرا 177
کاهش نیاز به سفر 178
ترافیک شهری و ضرورت آموزش و تدوین فرهنگ ترافیک 179
نقش آموزش و پرورش در تعلیم فرهنگ ترافیک 183
فصـل چهارم 187
مدیریت شهری و توسعه پایدار 187
پيش فرض هاي توسعه پايدار شهري 188
دسته بندی نظری دیدگاه های توسعه شهری 190
ديدگاههاي جديد در توسعه پايدار شهري 195
نظريه قطبهاي رشد 197
فصـل پنجم 201
محيط زيست شهري 201
منابع و مآخذ 219
منابع فارسی 219
اصل کلمه یونانی و به صورت «جئوگرافیا» بوده و معرب آن «الجغرافیه» و واژه «جغرافی» و «جغرافیا» که هر دو در زبان فارسی متداول و دارای یک معنی میباشند از زبان عربی گرفته شده است.
در زبان انگلیسی Geography (جئوگرافی) آمده و اسمی مرکب است و از دو بخش؛
1- geo: پیشوند و به معنی «زمین» و «خاک» (گاهی به معنی «جغرافیا» و «جغرافیایی»)
2- graphy: پسوند و به معنی «هنر و فن نوشتن و شرح دادن و نمایش دادن» و «علم» و «دانش». بنابراین معنی بنابراین معنی واژه «فن یا علم یا دانش نوشتن و شرح دادن احوال زمین و نمایش نقشه آن بر روی کاغذ است. »(1)تعریفهای متفاوتی از جغرافیا ارائه شده است و هر تعریف بر مبنای یک استناد علمی و یک مبنا و بحث استوار است. از مجموعه تعاریف چنین استنباط میشود که جغرافیا بیان رابطة میان محیط و انسان تلقی میشود و به عبارتی بیان تمام اجزا و ضوابطی که در محیط برای انسان نقشسازند و همچنین بیان اجزا و روابطی است که از منظر انسان در محیط اثرگذار است. این رابطه, بستر مطالعات جغرافیایی را تشکیل میدهد. بنابراین پندار ما از محیط و انسان معرفت جغرافیایی را تشکیل می دهد.
*محیط طبیعی و محیط جغرافیایی
انسان و محیط دو عامل اصلی در علم جغرافیا محسوب می شود. انسان تنها آقریده ی هوشمند خداوند است. هوش و خلاقیت انسان به او کمک می کند تا بتواند از امکانات اطراف خود به بهترین شکل استفاده کند. در اطراف ما پدیده های مختلفی مانند کوه، دره، رود، دریاچه، جنگل، بیابان و. . . وجود دارد. در طول زمان انسان فهمید که می تواند بسیاری از نیازهایش را از محیط طبیعی بدون هیچ به دست آورد، اما اگر بخواهد از اطراف خود استفاده ی بیش تری ببرد لازم است تا در این محیط تغییراتی ایجاد کند. به این ترتیب، محیط طبیعی به محیط جغرافیایی تبدیل شد
*چرا انسان در ارتباط با طبیعت، دچار مشکل شده است؟
محیط طبیعی در کل، یک مجموعه ی متعادل شامل هواکره (اتمسفر)، سنگ کره(لیتوسفر) وآب کره(هیدروسفر) است در هر سه محیط انسان با دخالت های خود تغییراتی را به وجود آورده است و این سه محیط را از حالت تعادل خارج کرده است. به مثال زیر توجه کنید: قطع درختان جنگلی(سنگ کره)سبب افزایش گازکربنیک(هواکره) و آلودگی هوا می شود. پیامد این تغییرات، سبب افزایش دمای کره ی زمین و ذوب شدن یخچال های قطبی و بالا آمدن سطح آب دریاها و اقیانوس ها می شود (آب کره). به هر حال توازن در محیط طبیعی مانند محیط دریا، محیط جو (آتمسفر) جنگل، نواحی قطبی نباید با زیاده روی در بهره برداری و غارت طبیعت توسط انسان به هم بخورد. امروزه برخی از کشورهای پیشرفته ی صنعتی با دانش و فناوری جدید در هر گوشه از جهان، دست به بهره برداری شدید زده و سودجویانه در حال برهم زدن تعادل محیط زیست انسان هستند.
*جغرافی دانان در بهبود زندگی انسان چه نقشی دارند؟
ما در زندگی روزمره ی خود از علم جغرافیا استفاده ی فراوان می کنیم. لباسی که می پوشیم معمولا متناسب با شرایط آب و هوایی محل زندگی ماست، نوع غذایی که می خوریم اغلب با توجه به محصولات کشاورزی محیط جغرافیایی اطراف ما فراهم شده است. پنجره اغلب خانه ها براساس جهت های جغرافیایی ساخته شده است. بنابراین، علم در بهبود زندگی انسان نقش دارد. مثلا جغرافی دان برای شناسایی و تعیین منطقه ی مناسب کشت چای، همه ی ویژگی های لازم برای کشت این محصول از جمله نوع آب و هوا، نوع خاک، نوع ناهمواری، بازار فروش، نیروی انسانی مناسب برای کشت را بررسی می کند و با توجه به همه ی این موارد مکان مناسب را انتخاب می نماید.
برای ایجاد یک فروشگاه در شهر تراکم جمعیت، قیمت مغازه ها و زمین، نزدیکی به ایستگاه های حمل و نقل شهری، نزدیکی به منطقه ی به مسکونی و بازار را مورد مطالعه قرار میدهد. بدین ترتیب جغرافیا با دید «ترکیبی»یا «کل نگری» به مطالعه و بررسی موضوعات می پردازد زیرا اجزا و عوامل محیطی در ارتباط با یکدیگر عمل می کنند. مطالعه ی همه جانبه و جامع تمام پدیده ها با ویژگی های آن در یک مکان، همان به کارگیری دید ترکیبی است که جغرافی دان از آن استفاده می کند و به حل مشکل می پردازد و یا طرح مناسبی ارایه می کند.
برنامهریزی شهری رشتهای است که با هدف دستیابی به توسعه متوازن و حفظ پایداری یک محیط شهری از طریق تدوین برنامه و طرح کاربری زمین، حمل و نقل، روابط اجتماعی شهری، زیست محیطی و. . . میپردازد. این رشته برای اولین بار در ایران در دانشگاه تبریز تاسیس شد.
*پیشینه برنامهریزی شهری در ایران:
شورای عالی شهرسازی: شورای عالی شهرسازی سازمانی است که در وزارت آبادانی و مسکن تشکیل شد و از سال ۱۳۴۴ به ریاست عالیه فرح پهلوی آغاز به کار نمود. این شورا تعیین اولویت طرحها، بررسی و تصویب آیین نامههای شهرسازی، و تعیین و تصویب معیارهای ساختمانی و بررسی قوانین شهرسازی را بر عهده دارد. هدفهای اساسی شورای عالی شهرسازی برگزیدن سیاست همگانی شهرسازی و هماهنگ کردن برنامههای شهرسازی با برنامههای عمرانی؛ بررسی و تصمیم گیری درباره جلوگیری از گسترش بی رویه شهرها تا زمانی که طرح جامع برای آنها تهیه نشده است و تهیه نقشه جامع برای شهرهای کشور و اجرای طرحهای نام برده برای آن شهرها.
*آشنایی با برخی مفاهیم و اصطلاحات رایج شهری:
شهر:
تعاریف و برداشت های مختلفی از شهر وجود دارد که دارای تشابهات و تفاوت هایی است. طبق ماده 4 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری ایران، شهر، محلی (مکانی) است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی مشخص واقع شده و از نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگی های خاص خود است، به طوری که اکثریت ساکنان دایمی آن در مشاغل کسب، تجارت، صنعت، خدمات و فعالیت های اداری اشتغال داشته و در زمینه خدمات شهری از خودکفایی نسبی برخوردارند. شهر کانون مبادلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حوزه نفوذ پیرامون خود بوده و حداقل دارای ده هزار نفر جمعیت است. یا مکان تجمع عده کثیری از مردم با سلایق، افکار، رفتار و. . . متفاوت می باشد. از نظر کالبدی، شهر جایی است که دارای ساختمان های بلند، خیابان ها، پارک ها، ادارات، زیرساخت ها و تاسیسات شهری و. . . می باشد. در بعد اقتصادی نیز شهر جایی است دارای وجه غالب اشتغال صنعتی، خدماتی و سبک مصرف و زندگی یا شیوه تولید متفاوت از روستا است. یکی از انواع تعریف های رایج از شهر، تعریف عددی آن است. به نحوی که در ایران تا سال65 شهر را مکانی می گفتند که جمعیت آن بیش از 5 هزار نفر باشد و از آن تاریخ به بعد، شهر به جایی گفته می شد که دارای شهرداری باشد.
شهرسازی:
به مجموعه روشها و تدابیری گفته می شود که متخصصان امور شهری به وسیله آن شهرها را بهتر می سازند. یا به عبارتی شهرسازی یعنی مطالعه طرح ریزی و توسعه شهرها با در نظر گرفتن احتیاجات اجتماعی و اقتصادی با توجه به حداقل رساندن مشکلات شهری و پاسخ گویی به نیازهای عمومی جمعیت شهری. شهرسازی یک کار گروهی و یک کوشش دسته جمعی با شرکت متخصصین علومی است که به نحوی در زمینه مسایل شهری می توانند به مطالعه بپردازند و در جهت بهبود، توسعه و به طور کلی وضع آینده آنها به تعیین برنامه مبادرت کنند.
مدیریت شهری:
عبارت از اداره امور شهربه منظور ارتقای مدیریت پایدار مناطق شهری، با در نظر داشتن و پیروی از اهداف، سیاست های ملی، اقتصادی و اجتماعی کشور. یا مدیریت شهری به عنوان یک چارچوب سازمانی توسعه شهر، به سیاست ها، برنامه ها، طرح ها و عملیاتی اطلاق می شود که بتوانند رشد جمعیت را با دسترسی به زیرساخت های اساسی؛ مانند مسکن و اشتغال مطابقت دهند.
طرح ریزی شهری:
عبارت از مطالعه کیفیت فضاها، کیفیت فیزیکی طرح ها، ارایه طرح های فیزیکی از فضاها و شناخت کیفیت فیزیکی شهری. بوجود آوردن مجموعه های فیزیکی است که در آن بیشتر به کیفیت فضاها و کیفیت فیزیکی طرح ها توجه می شود. در طرح ریزی شهری، روش های تحلیل بصری فرم های شهری بی اندازه موثرند. هدف طرح ریزی شهری جستجوی کیفیات زیبایی بصری از فرم شهری است که بر اساس مصرف اراضی پیش بینی شده در برنامه ریزی شهری قرار دارد. سیاست هایی را که شهرداری ها در رابطه با ضوابط ساختمانی شهر اعمال می نمایند، می توان جزئی از طرح ریزی شهری دانست. طرح ریزی شهری بیشتر با عوامل زیبایی شهری سروکار دارد. یکی از جنبه های مطالعاتی، جنبه کیفی عوامل فرهنگی و اجتماعی شهر است.
سیما و منظر شهر:
سیمای شهری تمام عواملی از شهر را که به دیده می آید و چشم قادر به تماشای آن است؛ یعنی تمام این عواملی که به صورت انفرادی و خاصه در حالتی که به صورت پیوسته و دسته جمعی عمل می کند. از جمله نکاتی که درباره سیمای شهر می توان گفت این است که به دیده آید، به ذهن سپرده شود و سبب شادی و نشاط گردد. منظر شهری نیز هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختاری به مجموعه ساختمان ها، خیابان ها و مکان هایی است که محیط شهری را می سازند. منظر شهری چیزی بیش از مجموعه ساختمان ها و فضاهای غیر ساخته شده است. دو مفهوم سیما و منظر شهری اکثراً به یک معنا و مفهوم و با هم به کار برده شوند.
طراحی شهری:
طراحی شهری تأکید بر کیفیت محیطی عرصه های جمعی و سامان بخشی کالبدی این عرصه ها در جهت ارتقاء کیفیت عملکردی، تجربی، زیباشناختی و زیست محیطی دارد. با کیفیت کالبدی و فضایی محیط سروکار دارد. عبارت از هنر طراحی شهر به صورت سه بعدی، که فعالیت آن در حوزه ای میان معماری، منظر شهری، مهندسی و برنامه ریزی قرار می گیرد. طراحی شهری به صورت فرایندی انسانی در می آید که با بهبود کیفیت کالبدی محیط زیست سروکار دارد. طراحی شهری به طراحی شهرها بدون طراحی ساختمان ها می پردازد که در اینجا مقصود فضاهای عمومی است. یا اینکه حوزه طراحی شهری اساساً فضای بین ساختمان ها را شامل می شود و پیداست که فضای عمومی بین ساختمان ها عموماً خیابان ها و میدان ها است که همان فضاهای عمومی است.
طرح هادی شهری:
طرح هادی طرحی است برای گسترش آتی شهر و نحوه استفاده از زمین های شهری برای عملکردهای مختلف به منظور حل مشکلات حاد و فوری شهر و ارایه راه حل های کوتاه مدت و مناسب برای شهرهایی که دارای طرح جامع نیستند. در واقع اصول کلی توسعه شهرها و هدایت این توسعه را مورد توجه قرار می دهد. آنچه در طرح های جامع شهری بایستی مورد مطالعه ریز قرار گیرد، در طرح هادی به صورت کلی تری مطرح می گردد. از طرح های هادی می توان به عنوان راهنمای توسعه شهر نام برد. این طرح ها از سال 1334 به صورت طرح های گذربندی و شبکه بندی برای شهرها در کشور شروع گردیدند. معمولاً برای دوره زمانی ده ساله و برای شهرهای کوچک و یا شهرهای که کمتر از 25000 نفرجمعیت دارند، تهیه می شود. بیشتر برای شهرهایی تهیه می گردند که فاقد طرح جامع بوده و یا امکان اجرای طرح جامع در آنها فراهم نشده است. طرح هادی دارای سابقه طولانی تری نسبت به طرح های جامع بوده و توسط وزارت کشور تهیه شده که با تشکیل دفاتر فنی استانداری ها، وظیفه تهیه طرح های هادی در هر استان به عهده این دفاتر واگذار گردیده است.
طرح جامع شهری:
به منظور تدوین برنامه و تعیین جهات توسعه شهر و تأمین نیازمندی های آن بر مبنای پیش بینی ها و اهداف توسعه شهری تهیه می شود. طرح جامع شهر، عبارت از طرح بلند مدتی است که در آن نحوه استفاده از اراضی و منطقه بندی مربوط به حوزه های مسکونی، صنعتی، خدماتی، اداری و. . .، تأسیسات و تجهیزات شهری و نیازمندی های عمومی شهری، خطوط کلی اتباطی و سطح لازم برای ایجاد تأسیسات، تجهیزات و تعیین محدوده های نوسازی، بهسازی و. . . تعیین می شود. بیشتر در مورد شهرهای بزرگ و شهرهایی که بیش از 25000 نفر جمعیت دارند تهیه می گردد. در واقع به شکل برنامه راهنما عمل می کند یا به شکل سیستمی است که خط مشی اصولی و کلی سیاست های شهری را تعیین می کند. طرح جامع را می توان منطقی جهت انتخاب الگوی صحیح استفاده از اراضی شهری دانست. روش انجام طرح جامع عبارت از مطالعه وضع موجود، تجزیه تحلیل و نتیجه گیری از وضع موجود، تعیین اهداف و اولویت ها، انجام پیش بینی های لازم، ارایه طرح ها و برنامه های توسعه شهری و اجرای آنها می باشد. در واقع طرح های جامع در دو مرحله تهیه می شوند. مرحله اول شامل انجام بررسی ها، شناخت وضع موجود شهر مانند مطالعات جغرافیایی، اقلیمی، تاریخی و بررسی ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی شهر و در بخش آخر این مطالعات جمع بندی و تجزیه و تحلیل می باشد. در مرحله دوم، طرح کالبدی شهر و گزارش های مربوطه ارایه می شود. پس از انقلاب نام طرح های جامع به طرح های توسعه و عمران و حوزه نفوذ شهرها تغییر یافت. به دلایلی نیز مراحل کار نیز از دو مرحله به چهار مرحله افزایش یافت. ویژگی های عمده این طرح ها در معطوف نمودن توجهات به مباحث توسعه و عمران شهری به جای توجه صرف به بحث های کالبدی و نیز توجه به حوزه نفوذ شهرها می باشد.
طرح تفصیلی:
طرحی است که بر اساس معیارها و ضوابط کلی طرح جامع، نحوه استفاده از زمین های شهری را در سطح محلات مختلف شهر و موقعیت و مساحت دقیق زمین برای هر یک از آنها و وضع دقیق و تفصیلی شبکه عبور و مرور و میزان تراکم جمعیت، تراکم در واحدهای شهری، اولویت های مربوط به مناطق بهسازی، توسعه و حل مشکلات شهری و موقعیت کلیه عوامل مختلف شهری در آن تعیین می شود. به دنبال طرح جامع و به منظور انجام برنامه های اجرایی تصویب شده این طرح تهیه می گردد. طرح تفصیلی در حقیقت تنظیم برنامه ای مفصل و انجام اقدامات جزء به جزء در مناطق و محلات شهری و طراحی آنها است. شامل چهار مرحله است:
1-مرحله بازشناسی
2-مرحله تثبیت برنامه ها و طرح های اجرایی
3-مرحله تشخیص و تعیین اولویت ها
4-مرحله انجام و اجرای محتوای طرح و کاربرد اراضی
سابقه تهیه طرح های جامع و تفصیلی به حدود سال های 47-46 برمی گردد. سازمان مسئول تهیه طرح های جامع و تفصیلی وزارت مسکن و شهرسازی است. این طرح ها در ابتدا برای شهرهایی که طرح جامع آنها به تصویب رسیده بود انجام پذیرفت. پایه و اساس فکر تهیه طرح های تفصیلی در دهه 50 از آن زمان آغاز شد که شهرداری ها در مواجهه با طرح های جامع، به لحاظ کلی بودن مطالعات، امکان پیاده نمودن و اجرای دقیق آن را فراهم نمی دیدند.
محدوده شهر:
برای انجام خدمات و فعالیت های شهری و اقدام در جهت تأمین ساختمان ها، فضاهای شهری و برنامه های عمران شهری حدودی لازم است که بتوان در آن حدود به انجام خدمات شهری و برنامه ریزی در زمینه این خدمات پرداخت. لذا، حدودی را برای این خدمات تعیین می کنند و معمولاً این حدود از طرف مسئولین امور شهری و شهرداری ها مشخص می شود تا بتوان در یک برنامه زمانی مشخص به نوسازی و گسترش شهر پرداخت و خدمات شهری مورد نیاز آن را اعم از برق، آب، تلفن، مسکن، فضای سبز و. . . تأمین کرد. این حدود را معمولاً محدوده شهر می گویند. اما در صورتی که شهر در تمام این محدوده گسترده نشده و تنها در قسمت هایی از آن توسعه یافته باشد، مقدار اراضی ساخته شده را در داخل این محدوده شهری، محدوده ساخته شده شهر گویند. در واقع محدوده ساخته شده شهر عبارت از مساحت محدوده شهر منهای اراضی ساخته نشده در داخل این محدوده. همچنین در جهت توسعه های بعدی شهر در مراحل زمانی آینده در اطراف محدوده شهرها حدودی دیگر تعیین می شود که به حریم شهر معروف است. در حقیقت این اراضی جهت گسترش های آتی شهر در نظر گرفته می شوند. حریم شهر را می توان همان خط کمربندی شهر نیز در نظر گرفت.
منطقه بندی:
چگونگی تقسیم و تخصیص اراضی شهر به فعالیت ها و کاربری های مختلف و مهمترین ابزار برای سامان دادن به نظام کاربری زمین محسوب می گردد. ضوابط منطقه بندی نقش اساسی در توزیع و تقسیم کاربری های مختلف و نسبت آنها به یکدیگر دارد و در نتیجه ارتباط تنگاتنگی با موضوع سرانه های کاربری زمین پیدا می کند. یا می توان گفت منطقه بندی عبارت از تقسیم کالبد یک جامعه شهری به منطقه ها برحسب نحوه استفاده از آن در اراضی حال و آینده به منظور نظارت و هدایت عمران اراضی. اصل اساسی در منطقه بندی آن است که شهر به بخش یا منطقه های مختلف تقسیم شود و هر منطقه در جهت اهداف صحیح و درست در موقعیت مکانی مناسب مورد استفاده قرار گیرد.
کاربری زمین:
استفاده از زمین برای کاربردهای مختلف و تعیین مکان استقرار فعالیت ها است. البته تنها تقسیم زمین و تدوین مقررات استفاده از آن مدنظر نیست، بلکه تمام عوامل موثر در کاربری زمین (اقتصادی، اجتماعی، منافع عمومی، محیط زیست، ایمنی، مدیریت و. . . ) مورد مطالعه قرار می گیرد. یکی از محورهای اصلی برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی کاربری زمین است. موضوع اصلی در برنامه ریزی کاربری زمین، نحوه تخصیص زمین به کاربری های مختلف و هماهنگ کردن آنها با یکدیگر است.
سرانه های شهری:
یکی از ابزارهایی است که در فرایند برنامه ریزی کاربری زمین، برای محاسبه و برآورد اراضی و توزیع آن میان فعالیت ها یا کاربری های مختلف به کار می رود. در واقع سرانه کاربری زمین به عنوان نوعی معیار و شاخص کمی برای سنجش و مقایسه تغییرات کاربری در جریان زمان مورد استفاده قرار می گیرد. سرانه کاربری زمین تبلور و بیان کمی مجموعه سیاست ها، روش ها و الگوهایی است که برای تعیین انواع کاربری ها، تقسیم اراضی، توزیع فضایی فعالیت ها، ضوابط منطقه بندی، تدوین استانداردهای کاربری و غیره به کار گرفته می شود. امروزه بسیاری از مفاهیم فوق نظیر برنامه ریزی شهری، شهرسازی، مدیریت شهری، طراحی شهری، طراحی منظر و. . . به عنوان رشته های تحصیلی در دانشگاه های معتبر وجود داشته و متخصصان مختلفی از این علوم در سازمان های ذیربط نظیر وزارت کشور، مسکن و شهرسازی، سازمان مدیریت، استانداری ها، شهرداری ها، مهندسین مشاور شهرسازی و معماری مشغول فعالیت بوده و در روند توسعه شهرها تأثیر گذار هستند.
برنامهریزی پدیدهای جدید و نو میباشد. این علم در گذشته به صورت سنتی و تجربی انجام میگرفته است؛ اما در عصر تکنولوژی و همگام با پیشرفت علوم اقتصادی، اجتماعی و کالبدی به صورتی نو و با بهرهگیری از روشهای کمی، کیفی و رایانهای ظاهر گشته است. افزایش جمعیت و نیازها از یکسو و محدودیتها از سوی دیگر، لزوم تفکر برنامهریزی را مطرح نمود. بنابراین برنامهریزی در هر زمان و مکانی متأثر از اهدافی است که این اهداف، خود در پی نیازی مطرح میگردند.
برنامهریزی شهری در مفهوم جدید از اوایل قرن بیستم، به منظور پاسخ دادن به شرایط ویژه تاریخی پس از انقلاب صنعتی شکل گرفت. تا پیش از انقلاب صنعتی، شهرنشینی و رشد شهرها بسیار محدود بود و به همان نسبت، مسائل و مشکلات شهری دامنهای محدود داشت، از این رو نیازی به دخالت گسترده و آگاهانه انسان در محیط شهری نبود. از اواخر قرن نوزدهم اوضاع شهرها به شدت بحرانی شد؛ کارخانهها و کارگاههای صنعتی در شهرها نزدیک مجتمعهای زیستی استقرار یافتند. همزمان با این تحولات، روستاییان به شهرها مهاجرت کرده و به کارگران صنعتی مبدل شدند، زاغهنشینی و حاشیهنشینی رشد کرد و به سرعت بر وسعت شهرها افزوده شد.
شهرها به مثابه سیستمی مرکب، پیچیده و کلان در تغییر و تحول دائمی میباشند. شادابی، سرزندگی و ادامه حیات این سیستم، در گروی تحقق سه رکن برنامهریزی، مدیریت و مشارکت شهروندان است. این سه رکن اصلی و همپیوند به شهر تجسم میبخشند. شهرسازی در روند حفظ و توسعه شهر به ارکان برنامهریزی و مدیریت شهری و به ابزار نظارت عمومی، مشارکت وسیع مردمی و نیروهای اجتماعی نیازمند است تا شهر و شهرنشینی مناسب برای زندگی انسان محقق گردد. بافتهای شهری به عنوان یک زیرسیستم از سیستم کلی (شهر) برای ساماندهی و تجدید حیات شهری، مستلزم حرکتی آگاهانه و نیازمند مجموعه راهبردهایی پیوسته و هماهنگ میباشند. بر همین اساس سامان دادن همه جانبه بافتهای شهری در سایه تعریف و تأمین بنیانهای ساختاری و حرکت با برنامه از پیش تعیین شده، تحققپذیر میباشد.
برای برنامهریزی شهری نیز، همچون برنامهریزی تعاریف گوناگونی ارائه شده است. از جمله، برنامهریزی شهری ساماندهی کالبدی- فضایی شهر میباشد که میتوان آن را ساماندهی کاربری زمین جهت تأمین یک محیط مناسب برای زندگی دانست. به عبارت دیگر برنامهریزی شهری، نوعی از برنامهریزی فیزیکی است که درصدد ساماندهی کاربری زمین برای تأمین یک محیط کالبدی شایسته زندگی مدنی سالم است. همچنین گروهی برنامهریزی شهری را تلاش برای تدوین اصولی در جهت پدید آوردن یک محیط کالبدی مناسب برای زندگی دانستهاند. برنامهریزی شهری، عموماً فضایی محدود و دقیق دارد که با اجزاء و عناصر فضایی و جغرافیایی در ارتباط بوده و هدف کلی آن ایجاد ساختاری فضایی برای فعالیتها میباشد. (سیفالدینی، ۱۳۸۱)
برنامهریزی شهری فرآیندی پویا دارد، چرا که شهر مانند یک موجود زنده میباشد که عوامل محیطی مکانیسم آن را متأثر میکنند؛ مثلاً مکانیسم اقتصادی به صورت ارزش زمین و اجارهبها سبب تحریک شهر میشود یا مکانیسم اجتماعی در قالب سنتها، عادات و مذهب بر موجودیت شهر تأثیر میگذارد، از این رو تمام این عوامل در برنامهریزی شهری مورد توجه قرار میگیرد. (زیاری، ۱۳۷۸)
با توجه به موارد مذکور، ماهیت برنامهریزی شهری بر روند مداوم، پیوسته و پایانناپذیر شهرسازی و پویایی آن دلالت دارد. برنامهریزی شهری با دید وسیعی که دارد تمام عوامل مؤثر بر شهر را مورد توجه قرار داده، در عین حال نیز دارای انعطافپذیری لازم برای اجتناب از وضعیتهای صُلب و غیرقابل تغییر میباشد. در مجموع برنامهریزی شهری، عبارت است از تعیین سیاستهای کلی دستگاههای اجرایی یک شهر، با توجه به راهحلهای محکم و اجرایی گوناگون برای تخصیص منابع و امکانات و اولویتبندی آنها در جهت رفع نیازها به ترتیبی که اسباب و عوامل رفاه و خدمات در یک شهر فراهم آید. برنامهریزی شهری ماهیتی پویا و انعطافپذیر، اما نه تأثیرپذیر دارد. (امکچی، ۱۳۷۶)
برنامهریزی شهری فرآیندهای ذهنی و عملی یکسری تصمیمهای سنجیده در امور شهری است که با رعایت قیودات خاص خود، شیوه و شکل رابطه انسان را با محیط شهری در قالب ابنیه، طراحی و طبقهبندی میکند. در ادامه، طرحریزی شهری فرآیندهای ذهنی منبعث از برنامهریزی شهری را با رعایت هندسه، فیزیک و کاربرد مناسب در عرصه فضایی یا بستر جغرافیایی شهر، شکل داده و آن را از مقوله ذهنی به عینی تبدیل کرده و به آن تجسم فضایی میبخشد. چگونگی این تجسم فضایی، شیوه و حدود دخالت انسان را در عرصه شهر مشخص میکند. حاصل برنامهریزی شهری و طرحریزی شهری مجموعه مدونی است که به صورت ابزار تصمیمگیری در اختیار تصمیمگیران یا مدیران شهری قرار میگیرد؛ چرا که تصمیمگیری براساس ملاحظات، امکانات و محدودیتها انجام شده و به اجراء در میآید. (رهنمایی و شاهحسینی، ۱۳۸۳)
*برنامهریزی شهری در چارچوب فرآیند
برنامهریزی به عنوان “فرآیند تعیین اقدامهای آتی مناسب”، جهت برطرف کردن نیازهای فعلی و آینده (اعم از نیازهای کمی و کیفی) میتواند نقش و اهداف متعددی را مدنظر داشته باشد که برخی از آنها عبارتند از: (دیویدف و راینر، ۱۹۶۲)
1- عقلایی کردن اقدامها(Efficiency & Rational Action)
تخصیص بهینه منابع محدود به صورتی کارآ و براساس ارجحیتها و اولویتها، به صورتی که هرچه بیشتر بتواند به اهداف مدنظر جامعه در تأمین نیازها نزدیکتر شود؛
2- برقراری تعادل بین عرضه و تقاضا(Equilibrate Supply & Demand)
3- گسترش دامنه انتخاب(Widening Range of Choice)
برنامهریزی شهری متناسب با اهداف نهایی، راهحلهای متفاوت و مفاهیم برنامهریزی به انتخابها جهت میدهد، به طوری که با داشتن ابتکار عمل و حق انتخاب، میتوان به پیشواز حوادث رفته و آینده شهر را ساخت و در صورت لزوم سرنوشت آن را تغییر داد؛
4- ایجاد مصالحه بین نفع جامعه و منافع گروههای خاص
در فرآیند برنامهریزی شهری، سازگاری، مصالحه و هماهنگی بین منافع متباین فراهم میگردد و هنر برنامهریزی این است که بتواند تعامل و تعادلی بین گروههای ذینفع ایجاد کند؛ با گسترش حوزه برنامهریزی و افزوده شدن بر دایره عمل برنامهریزی شهری، مفاهیم جدیدی به حوزه برنامهریزی و برنامهریزی شهری اضافه میشود، بر همین اساس در مورد اصول بنیادی و مفاهیم پایه در برنامهریزی شهری، اختلاف نظرهایی وجود دارد. با این وجود، برخی از اصول بنیادین برنامهریزی شهری برای ساماندهی شهر همچون “عدالت”، “کارآمدی”، “کیفیت محیطی” و “سرزندگی”(Equity, Efficiency, Environment Quality & Livability)، مورد تأکید تمامی برداشتهای مختلف از برنامهریزی شهری میباشد. این اصول، پایه هر نوع هدفگذاری میباشند. (سعیدنیا، ۱۳۷۸)
یکی از این اصول، عدالت به معنی توزیع متناسب عملکردها و خدمات و دسترسی مناسب به مراکز خدماتدهی و فعالیتی، بدون تبعیض و تفاوتگذاری بین ساکنان مناطق مختلف است. این اصل با معیارهای انصاف در تسهیم و تقسیم منابع شهری، تأمین امکانات برای همه اجتماعات شهری، تأمین دسترسی کافی به خدمات و تسهیلات و تأمین اشتغال و مسکن برای همه افراد مناطق برآورده میشود. کارآیی، اصل مهم دیگری است که به معنی ایجاد سازمان فضایی و عملکردی مناسب در جایگیری فعالیتها و همچنین تأمین ارتباطات لازم بین عملکردها و استفاده کنندگان برای بالا بردن میزان کارآمدی در کارکردهای شهری میباشد. این اصل با معیارهایی چون “مرکزیتی پویا”، “انطباقپذیر” و “رقابتطلب”( Dynamic, Adaptable & Competitive Centerality)، ساختاری منسجم از روابط فضایی- مکانی مؤثر بین فعالیتها و مدیریت کارآمد برای اجراء طرحها تحقق مییابد. حفظ کیفیت محیطی یا کالبدی، اصل دیگر برنامهریزی شهری است که هدف آن، افزایش مطلوبیت فضاهای کالبدی برای کار، زندگی، تفریح و عملکردهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. منظور از کیفیت محیطی، آن است که مجموعه شهری نه تنها به هویت فضایی و کالبدی، بلکه به جامعه مدنی نزدیک گردد. (سعیدنیا، ۱۳۷۸)
حیات و سرزندگی، اصل دیگر برنامهریزی شهری است. این اصل در فضاهای شهری از چگونگی شکلگیری و زیباییشناختی فضای حیاتی برای کار، تفریح، حرکت، توقف و تجمع در زندگی اجتماعی و فعالیت پدید میآید. این اصل با معیارهایی چون فرم شهری مطلوب، حفظ هویت فرهنگی و تداوم تاریخی، تنظیم کالبدی فضاهای شهری متناسب با الگوی رفتاری جامعه، تنوع، انتخاب و توانایی در تأمین عملکردهای گوناگون شهری، تأمین امکانات برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت و تأمین فضاها و مکانهای مناسب برای کار تحقق مییابد.
در مجموع میتوان اهداف برنامهریزی شهری را به طور عمومی ؛
1ـ ساماندهی و نظامدهی فعالیتها و عملکردها،
2ـ بالا بردن کارآیی و راندمان اقتصادی،
3ـ برقراری عدالت اجتماعی،
4ـ ارتقاء رفاه عمومی،
5ـ کاربری مطلوب زمین و حفظ و ارتقاء کیفیت محیط کالبدی و مکان زندگی دانست.
مهمترین ویژگیهای برنامهریزی شهری که از نظر تهیه و اجراء طرحهای شهری حائز اهمیت میباشد، به این شرح است: (م. م فرنهاد، ۱۳۷۶)
الف- برنامهریزی شهری با موضوعات عام سر و کار دارد که به اهداف و منافع گروههای مختلف اجتماعی مربوط میشود؛
ب- اهداف و مقاصد برنامهریزی شهری و ابزار رسیدن به آنها، در اغلب موارد نامشخص و غیرمطمئن است؛
ج- انواع روشها و ابزارهای مختلف در برنامهریزی شهری برای تجزیه و تحلیل و انتخاب گزینهها استفاده میشود؛
د- اثرات و نتایج برنامهریزی در بلندمدت و با گذشت زمان قابل تشخیص است، از این رو بازنگری و اصلاح آنها با مشکل مواجه میگردد؛
“فرآیند”(Process) مجموعه فعالیتهای منسجمی است که هدف و راهحل را به هم پیوند میدهد. به عبارت دیگر تسلسل منطقی و هدفمند تعدادی فعالیت را فرآیند گویند. (بحرینی، ۱۳۷۹) فرآیند برنامهریزی، تلاشی است برای ایجاد چارچوبی مناسب که طی آن برنامهریز بتواند برای رسیدن به راهحل بهینه اقدام کند. فرآیند برنامهریزی، رشته فعالیتهایی است برای روشن کردن درک ما از ماهیت مسائلِ نیازمند به رسیدگی، راهحلهای احتمالی موجود و شایستگی نسبی این راهحلها، با هدف این که برنامهریزی از هنگام شناخت مسأله، آغاز و تا مرحله اجراء و بازنگری ادامه یابد. بنابراین فرآیند برنامهریزی شهری و منطقهای، نباید مجموعهای رخدادی یا تصادفی باشد، بلکه باید فرآیندی پیوسته باشد، بدون هیچ آغاز و پایان قطعی. (بحرینی، ۱۳۷۷)
اختلاف نظرهایی در مورد اجزاء تشکیل دهنده، ترتیب درست فعالیتها و تعیین محل اهداف کلی در فرآیند برنامهریزی وجود دارد، از این رو هیچ الگوی تعمیم یافتهای وجود ندارد که بتوان به آسانی آن را برای هدفهای خود به کار گرفت. اجزاء تشکیل دهنده فرآیند برنامهریزی از سه مرحله تا یازده مرحله متغیر میباشد. گروهی به وجود سه سطح “شناخت”، “تحلیل” و “اجراء”( Recognition, Analysis & Performance) در این فرآیند معتقد میباشند. از دیدگاه “لچفیلد” فرآیند برنامهریزی شامل مراحل هفتگانه میباشد؛ تصمیم برای برنامهریزی و تهیه طرح، شناسایی اهداف کلی، بیان مقاصد اجرایی، طرح گزینهها، ارزیابی، اجراء، مرور و نظارت. (زبردست، ۱۳۸۰)
دیدگاه دیگر، فرآیند برنامهریزی را شامل پنج مرحله میداند؛ پژوهش محیط براساس ارزشهای مشخص و گروهی، نیازها و خواستهها، تعیین اهداف، تعیین راههای رسیدن به اهداف، ارزشیابی راههای ممکن، اقدام. (شیعه، ۱۳۷۷) الگوی دیگری برای فرآیند برنامهریزی وجود دارد که شامل یازده مرحله است؛
۱) شناخت اولیه و تعریف مسأله
۲) تصمیم به اجراء و تعریف وظیفه برنامهریزی،
۳) گردآوری یافتهها
۴) تجزیه و تحلیل و پیشبینی
۵) تعیین موانع و اهداف خاص،
۶) تنظیم معیارهای کارکردی،
۷) طرح برنامه
۸) آزمون راهحلهای پیشنهادی
۹) ارزشیابی طرح
۱۰) تصمیمگیری، اجراء
۱۱) بازنگری پیشرفتهای برنامهریزی در طول زمان.
در این الگوها، فعالیتها به صورت فرآیندی خطی آرایش یافتهاند، به طوری که در پیشروی به سوی تصمیمگیری نهایی، اتمام کار در هر مرحله به مرحله بعد میانجامد. در حالی که این نوعی سادهسازی الگو برای ارائه و تجزیه و تحلیل است، بهترین روش آن است که در مراحل مختلف، فرآیند را دور زده و مراحل مختلف را دوباره به جریان انداخت. به چرخش درآوردن دوباره طرح به تولید گزینههای بهتر و اصلاح فرآیند برنامهریزی میانجامد.
“برایان مکلافلین”، فرآیند برنامهریزی را شامل شش گام میداند؛ تصمیمگیری در مورد انجام برنامهریزی، تعیین اهداف و مشخص کردن اهداف اصلی، مطالعه طُرُق مختلف برخورد با مسأله به کمک مدلها، ارزیابی گزینههای پیشنهادی با مراجعه به ارزشها (هزینه- فایده)( Cost-Benefit)، عمل کردن از طریق سرمایهگذاری عمومی و خصوصی، بازبینی و نظارت مستمر. در مجموع، فرآیند برنامهریزی شامل گامهای متعددی در زمینه تعداد، مراحل، ترتیب و یا همزمان انجام شدن بعضی از مراحل میباشد، به طوری که براساس دیدگاههای مختلف صاحبنظران فرآیند برنامهریزی میتواند بین سه تا یازده گام در تغییر باشد. یکی از گامهای مهم و اولیه در فرآیند برنامهریزی، تعیین “موضع” و جایگاه برنامهریزی در رویکرد به مسأله است. در یک تقسیمبندی کلی، برنامهریزی میتواند در این زمینه تابع دو سنت فکری بوده و یکی از دو موضع زیر را انتخاب نماید: (امینزاده، ۱۳۷۶)
۱) دیدگاه ارزشگذار
در این موضع برنامهریز، برنامهریزی را فرآیندی فکری تلقی نموده و با ارزشهای از پیش تعیین شده با مسأله برخورد کرده و اقدام به حل آن مینماید؛
۲) دیدگاه ارزشپذیر
در این موضع برنامهریز، برنامهریزی را حاصل فرآیندی اجتماعی تلقی مینماید، به طوری که برنامهریز در گام اول فاقد موضعی ارزشی میباشد و سعی میکند ارزشها را از جامعهای که تحت برنامهریزی قرار میگیرد، به دست آورد. در این روش برنامهریز نقش هماهنگ کننده بین دیدگاههای مختلف مسئولین، تصمیم گیرندگان، مجریان و مردم را بر عهده دارد و تنها در این صورت است که تحقق اهداف طرح امکانپذیر میشود؛ در دوره اول برنامهریزی موضع ارزشگذار بیشترین طرفدار را داشت، ولی در سالهای اخیر برنامهریزی موضع ارزشپذیر مورد توجه قرار گرفته است.
برنامه ریزی شهری ( تعریف و کاربرد برنامه ریزی )
تعداد صفحات | 221 |
---|---|
شابک | 978-622-378-049-3 |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.