235,200 تومان
تعداد صفحات | 168 |
---|---|
شابک | 978-622-378-346-3 |
انتشارات |
فهرست
عنوان صفحه
فصـل اول 11
مقدمه 11
مقدمه و بیان مسئله 12
اهداف تحقیق 17
اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب 18
سوالات و فرضیههای تحقیق 19
مدل تحقیق 20
تعاریف عملیاتی متغیرها و واژههای کلیدی 21
روش تحقیق 23
حجم نمونه 23
محدودیتها و مشکلات تحقیق 23
فصـل دوم 25
مطالعات نظری 25
مبانی نظری شادکامی 27
عوامل مربوط به شادکامی 28
مبانی نظری سالمندی 31
فرسودگی در مقابل برنامهریزی 34
تئوری پیکری تکمصرفی 36
میتوکندریهای معیوب 37
مبانی نظری کیفیت زندگی 38
ابعاد کیفیت زندگی 40
ابزار سنجش كيفيت زندگي 42
مبانی نظری معنویتدرمانی 44
مبانی نظری بیماری حاد کرونری قلب 47
اتیولوژی و پاتوفیزیولوژی سندرم حاد کرونری 49
آنژین ناپایدار 50
انفارکتوس میوکارد 50
راههای تشخیصی سندرم حاد کرونری 51
درمان 52
نتیجهگیری 53
پیشینه تحقیق 54
خلاصه و جمعبندی فصل دوم 61
فصـل سوم 63
روش شناسائی تحقیق 63
روش تحقیق 65
ملاحظات اخلاقي 66
جامعه آماری، نمونه و روش نمونهبرداری 69
جامعه آماری 69
حجم نمونه و روش اندازهگیری 69
ابزار جمعآوری اطلاعات 71
پرسشنامه شادکامی سالمندان 71
پرسشنامه کیفیت زندگی سالمندان CASP-19 72
پرسشنامه اختصاصی کیفیت زندگی آنژین سیاتل (SAQ) 73
روش تجزیه و تحلیل دادهها 74
فصـل چهارم 75
ارائه یافتههای پژوهش 75
يافتههاي پژوهش 77
فصـل پنجم 147
بحث پیرامون یافتهها 147
بحث پیرامون يافتهها 149
پیشنهادات 154
پیشنهادات پژوهشی 154
پیشنهادات برای پژوهشهای آتی 155
منـابع و مآخـذ 157
منابع فارسی 158
منابع غیر فارسی 162
جمعيّت سالمندي رشد سريع داشته و طبق برآوردهای موجود تا 40 سال آینده جمعیت بالای 65 سال جهان دو برابر شده و نسبت افراد بالای 60 سال به جمعیت جهانی از 11 درصد در سال 2006 به 22 درصد در سال 2050 خواهد رسید (یزدانیار، نیومن[1]، 2009). برآورد میشود تا سال 2050 هشتاد درصد جمعیت کشورهای درحال توسعه را سالمندان تشکیل دهند. ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه، از این تغییرات جمعیتی مستثنی نیست. به طوری که روند پیرشدن درکشور از رشد جمعیت سالمندی حکایت دارد. براساس نتایج سرشماری سال 1395، جمعیت سالمندان مطابق تعریف وزارت بهداشت (60 ساله و بیشتر)، 2/9 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند. انتظار میرود تعداد سالمندان ایران طی چهار دهه آینده به 26 درصد برسد (طاهری تنجانی و همکاران ، 1392).
با توجه به روند رو به افزایش جمعیت سالمندان در جهان و بالطبع آن در ایران، در آینده با مسائل جدی مرتبط با سالمندان مواجه خواهیم بود به ویژه بهداشت جسمی و روانی که مدیریت آنها در آینده توجه ویژهای را میطلبد.
افزايش جمعیت سالمندان بیانگر بهبود در شاخصهای سلامتی و موفقیت در سیاست بهداشتی و توسعه اجتماعی و اقتصادی است، اما به عنوان چالش اساسی برای قرن 21 مطرح گردیده است. سالمندی به مفهوم بیماری نیست، اما در مطالعات صورت گرفته مشخص شده است كه بیش از 80 درصد سالمندان از یک یا چند بیماری مزمن رنج برده كه مشکلات مختلف جسمی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی برای سالمند ايجاد مینماید علاوه بر اختلالات و بیماریهای مزمن برخی مشکلات نظیر از دست دادن همسر، بازنشستگی، افت توانایی جسمانی، تغییر ظاهریی و کاهش درآمد بر کیفیت زندگی سالمند اثر میگذارد (وگنر و بورهولت[2]، 2004، درویشپور کاخکی و همکاران، 1388)
شاید افزايش سن و اميد به زندگي يك خبر خوب به حساب آيد، اما كاهش توان فيزيكي و فيزيولوژيكي و افزايش شانس ابتلا به بيماريهاي مزمن جسمي و روحي و ناتواني موجب كاهش كيفيت زندگي شده و سالمندان بخصوص در كشورهاي در حال توسعه نسبت به ساير گروههاي سني از كيفيت زندگي پايينتري برخوردار هستند (آقاملایی، طوافیان و زارع[3]، 2010). افزايش طول عمر، جامعه و خانواده را با چالشهايي از قبیل هزينه مراقبت بهداشتي روبرو کرده و این نیز شاید بر كيفيت زندگي سالمندان اثر منفی بگذارد (عباسی مقدم و همکاران، 2009، آقاملایی، طوافیان و زارع، 2010).
درجه اهميت كيفيت زندگي و وضعيت سلامت تا آنجاست كه شاید لازم باشد تا بيشتر مراقبتهاي بهداشتي قرن حاضر را بر بهبود كيفيت زندگي و وضعيت سلامت متمركز کرد (درویشپور کاخکی و همکاران 1391). كيفيت زندگي حوزههاي سلامت جسمي، رواني و رفاه اجتماعي را نيز در بر ميگيرد (درونوسکی و ایوانز[4]، 2001). كيفيت زندگي درك افراد از موقعيت خود در زندگي از نظر فرهنگ، سيستم ارزشي محیط زندگي آنها، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولويتهاي آنها بوده و موضوعي كاملاً ذهني وغیر قابل مشاهده توسط سایرین است. از طرفي كيفيت زندگي داراي ابعاد فيزيكي، رواني، اجتماعي، روحي و علائم مربوط به بيماري يا تغييرات مربوط به درمان است (نجات، 2008). البته كيفيت زندگي افراد سالمند از نظر وضعيت عملكرد، استقلال و توانايي شركت در فعاليتهاي اجتماعی نیز تعریف میشود (تاجور و همکاران 2008).
یکی از مشکلات جدی در سالمندان بیماریهای قلبی عروقی است. در حال حاضر بيماريهاي قلب و عروق خصوصا بیماری حاد کرونری قلب از شايعترين بيماريهاي موجود در جوامع بشري محسوب ميشود و تعداد اين بيماران در دهههاي اخير رو به افزايش است (گلدبرگ و همکاران[5]، 2000). مطالعات متعدد نشان میدهد که با افزایش سن، شیوع بیماری قلبی- عروقی افزایش مییابد. این بیماریها سالمندان را بیش از سایر گروههای سنی درگیر میکند؛ به طوری که 83 درصد بیمارانی که در اثر بیماریهای قلب فوت میکنند، سن بالای 65 سال دارند (حسینی، ذبیحی و بيژني 1386، لی و دونلان[6]، 2000).
سنجش كيفيت زندگي بيماران نه تنها ابزار ارزشيابي مؤثر بودن مداخلات درماني، بلكه روشي براي تحليل هزينه و اثر بخشي اين مداخلات نيز هست (کاتسچنیگ[7]، 1997).
از دیگر مشکلاتی که سالمندان با آن مواجه هستند اختلالات روان پزشکی است که معمولاً به عنوان عوارض یا اختلالات توأم ظاهر شده و باید مورد توجه خاص قرار گیرند (اسکوگ[8]، 2011، ص 398). مطالعات میزان وجود افسردگی در بیماران قلبی را بین 8 تا 80 درصد ارزیابی کردهاند (یوهنس و همکاران[9]، 2010، ص 1209)، و نیز میزان شیوع افسردگی در بیماران قلبی دو تا سه برابر جمعیت عمومی میباشد (حسینی، ذبیحی و بيژني، 1386، ص 70).
تحقیقات مختلف نشان داده است که شادکامی عنصر معنادار در زندگی است و به افراد برای سازگاری با بیماری و مشکلات آن و کاهش درد و رنج روانی و افزایش کیفیت زندگی و سلامت روانی و اجتماعی کمک میکند، همچنین با معنویتدرمانی در ایجاد شادکامی و بهبود کیفیت زندگی میتوانید به بیماران برای تحمل بیماری از لحاظ فیزیولوژیکی و روانی کمک کند.
هدف از زندگي سالمندان فقط داشتن عمر طولاني و زنده بودن نيست، بلكه نوع و كيفيت زندگي آنها نيز مهم ميباشد (تاجور، عرب و منتظری، 2008، ص323). از دستدادن اعضاي خانواده مانند همسر و والدين، بيماري و كاهش استقلال فرد، تغيير و تحول جامعه و ايجاد فاصلهي قشر سالمندان با نسلهاي بعد ممكن است چالشهاي بزرگي را در دورهی سالمندي به وجود آورد زندگی سالمندي در غياب روابط گرم با اعضاي خانواده مستعد افسردگي و بيمعنايي در زندگي هستند (برادی[10]، 2006، ص 230).
امروزه مراقبت از سالمندان كشورمان عمدتاً به عهدهی خانواده ويا در صورت بروز مشكل توسط مراكز نگهداري سالمندان و يا به وسيله مراكز خصوصي مراقبت درمنزل و توسط مراقبين ناآگاه و كاملاً به صورت غير حرفهای انجام ميگيرد. به طور كلي با افزايش سن، احتمال ابتلا به بيماري و بروز ناتواني در سالهاي پاياني زندگی نيز بيشتر ميشود و اثر منفي آن بر توانايي حفظ استقلال به نياز كمك را افزايش ميدهد. اين مشكلات و مسائل متعدد كه به طور فيزيولوژيك در سنين بالا رخ ميدهد، در كاهش شادکامی و كيفيت زندگي در طول دوره سالمندي تأثير دارد (والورپالی و همکاران[11]، 2011).
شادکامی یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار بر کیفیت زندگی سالمندان است. از دیدگاه دیگر، شادکامی میان سالمندان را میتوان به افزایش ناتوانی کارکردی[12] و کاهش تماسهای اجتماعی[13] نسبت داد (نیدزوایز و همکاران[14]، ریکو-اوریبه و همکاران[15]، 2016). کمبود شادکامی میتواند خود سبب اختلالهای جسمانی و روانی[16] باشد که افراد سالمند تجربه میکنند (ریکو-اوریبه و همکاران، ، تابو تگو و همکاران[17]، 2016).
مطالعات نشان داده اند که کمبود شادکامی منجر به پیامدهای جدی مرتبط با سلامتی میشود که میتواند با نشانههای افسردگی[18]، کاهش توان شناختی[19]، احساسات شدید تهیبودن[20]، رهاشدگی[21]، ملاقات مکرر با پزشک، کیفت زندگی پایینتر[22] (بوسما و همکاران[23]، 2015، ریکو-اوریبه و همکاران، 2016، تیلویس و همکاران[24]، 2011) و افزایش خطر خودکشی همراه باشد (تیلویس و همکاران، 2000، ص 76).
معنويت و مذهب كه گاهاً افراد آنها را به عنوان سلامت معنوي و اعمال مذهبي تعبير ميكنند با هم همپوشاني دارند كه هر دو جستجوي معني و هدف، اتصال و ارزشها را ممكن است شامل شود (هاوکس و همکاران[25]، 1995).
به منظور ارتقاء سطح بهداشت رواني سالمندان و پيشگيري از آسيبهاي رواني-اجتماعي، آموزش معنويتدرماني جهت توانمندساختن آنان جهت گذركردن از بحرانهاي اين دوره از زندگي ضروري به نظر ميرسد. نداشتن معنا در زندگي و نااميدي و عدم لذت مثبت ميتواند عامل بسياري از معضلات و مشكلات سالمندان باشد (تاجور و همکاران، 2008).
حفظ و بهبود وضعيت سلامت جسمي در دوران سالمندي نه تنها باعث پيشگيري از ابتلا به بيماريها میگردد، بلكه به استقلال و شركت سالمندان در فعاليتهاي خانوادگي و اجتماعي كمك قابل توجهي ميكند. البته بايد توجه داشت تا زماني كه روح سالم نباشد جسم نميتواند به سلامتي كامل دست يابد. در نتيجه اولويت اساسي و مهم براي روانشناسان تلاش براي بهبود وضعيت رواني سالمندان است و اينكه با راهكارهايي كيفيت زندگي و شادکامی آنان را افزايش دهند و بستري آرام را براي روح آنان فراهم آورند.
سلامتي سالمندان نه تنها زندگي آنان را شيرينتر و راحتتر ميكند بلكه براي مراقبين چه در خانه و چه در سراي سالمندان آنها نيز مفيد بوده و خستگي كمتر و روحيهي بهتري را براي آنها به ارمغان ميآورد.
تشويق افراد براي دعا كردن، بحث كردن در مورد مفاهيم كلامي و مذهبي، ارجاع دادن به قرآن و احاديث و نوشتههاي عارفان، استفاده كردن از تنشزدايي معنوي و تكنيكهاي تصويرسازي ذهني، تشويق افراد براي استفاده از روشهاي گذشتدرماني، تشويق مراجعان و كمك به آنها كه در راستاي ارزشهاي معنوي خود زندگي ميكنند، خودافشاسازي معنوي، تقويت ارتباط با خدا از طريق انجام مناسك ديني، مشورت با رهبران مذهبي، استفاده از كتابدرماني مذهبي، تعدادي از روشهايي هستند كه در معنويت درماني مورد استفاده قرار ميگيرد (صفاری نیا و میرمهدی ، 1397).
لزوم آموزش مهارتهاي مقابلهاي موثر در سالمندان كه به علت ضعف جسمي و روحي، مسائل موقعيتي و فراز و نشيبهاي زندگي در معرض استرس و مسائل اضطرابزا قرار دارند، ايجاب مينمايد كه اثربخشي معنويت درماني به عنوان يكي از بنياديترين روشهاي مقابلهاي اثرگذار با مسائل و مشكلات مورد بررسي قرار گيرد.
طبیعت فرایند سالمندی همراه با برخی بیماریهای مزمن بویژه بیماریهای قلبی عروقی و برخی مشکلات روان پزشکی نظیر افسردگی بوده که هزینه مراقبت از سالمندان را مضاعف میسازد. از طرفی در تجربه زندگی با بیماری قلبی ﻣﻌﻨﻮﻳﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﻌﺪ ﻣﻬﻢ و ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻳﻚ زﻧﺪﮔﻲ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﻄﺮح میباشد (مومن نسب و همکاران، 1391). ﺑﺮای این ﻛﻪ درﻣﺎﻧﮕﺮ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ جسمی و روانی بیمار ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﺜﺒﺖ و ﻗﺎطعی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎﻳﺪ در روﻧﺪ درﻣﺎن ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻳﻞ ﻣﻌﻨﻮی ﻧﻴﺰ ﺑﭙﺮدازد (محمد کريمي و شريعتی، 1396). بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنویتدرمانی در شادکامی و کیفیت زندگی سالمندان با نگاه ویژه به سالمندان مبتلا به بیماری حاد کرونری قلب انجام شد.
تعیین اثربخشی معنویتدرمانی در کیفیت زندگی و شادکامی سالمندان مبتلا به بیماری حاد کرونری قلب.
ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه به واسطه بمب جمعیتی مربوط به دهه 1360 با جمعیت بیش از حد انتظار سالمندان در آینده روبرو است (درویش پور کاخکی و همکاران، 1391) و طبق سرشماری سال 1395 حدود 3/9 درصد جمعیت را سالمندان به خود اختصاص دادهاند (مرکز آمار1396)؛ همچنین پیش بینی شده است این میزان به 22 درصد در سال 1425 افزایش پیدا کند (درویش پور کاخکی و همکاران،1391). با توجه به گزارشات سازمان جهانی بهداشت در 2012 امید به زندگی در مردان و زنان ایرانی به ترتیب 70 و 75 سال میباشد (دهی و همکاران، 2014).
یکی از نگرانیهای عمده جامعه سالمندان افزایش هزینههای بهداشتی و اجتماعی آنها میباشد (بولینگ[26] 2011). بنابراين ضروري است اقدامات مناسب در جهت حفظ و ارتقا سطح سلامت اين قشر به عمل آيد (سالار و همکاران، 1390). از آنجایی که کامیابی در دوران سالمندی از اهمیت بسزایی برخوردار است (لی[27] و همکاران 2014). بهبود کیفیت زندگی و شادکامی سالمندان نیز یکی از اولویتهای به رسمیت شناخته شدهی بین المللی است (بولینگ و همکاران 2013، علوی و همکاران، 1396).
با عنایت به اهمیت شادکامی و بهبود کیفیت زندگی در سالمندان، ارائه برنامهریزیهایی جهت افزایش انها از اهداف سلامت سالمندی می باشد. یکی از مداخلات در این زمینه معنویتدرمانی است. این پژوهش بر آن بود که اثربخشی معنویتدرمانی در شادکامی و کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به بیماری حاد کرونری قلب، تعیین نماید.
تعداد صفحات | 168 |
---|---|
شابک | 978-622-378-346-3 |
انتشارات |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.