کتاب دشت لاله

فهرست
عنوان صفحه
زندگی نامه 8
می‌نویسم تو را … 13
مادر 14
پدر 16
هجی درد 18
دل و دیوار 20
کاروانسرای دنیا 21
چشم و دل 23
دشت رهگذر 24
کارزار دیده و دل 25
دریای فضل 26
بلوط بومی اصیل 27
جوی عمر 29
جویبار زمان 31
خار گل 32
عطر نرگس 33
من و یار 34
صدای خاک 35
پرده عشق 36
بهار دل 37
تندیس دل 38
سوز و حسرت 39
آتش بازی دیده و دل 40
خاکریزعشق 41
نجوای دل 42
دفتر دل 43
پیر عاشق 44
گرفتار عشق 45
زبان ملامت عشق 46
دوبیتی 47

می‌نویسم تو را …

می‌نویسم نامت را
گرچه خطم خوب نیست
روی صخره¬ها نامت را
با تمام وجودم حکاکی ¬میکنم
بر سنگ واره¬های قلبم.
میکشم تو را در میان ابرها
دردل شبنم پاک صبحگاهی
می‌نویسم برتازه جوانه های گندم ها
و حس میکنم تورا در باران نم¬ نم دوش
گرچه نسیم موافق نباشد برسبزه¬ها تو را میبینم
و حس میکنم تو را
همچو هوای دل انگیز صبح بهار
برجوا¬نه¬های درختان گیلاس و انار
درلابلای زمزمه باد برگیسوان بید هراسان
بلند میخوا¬نمت بربلندای کوه
در امتداد جاده زندگی می¬افشانم حضورت را
و بر اذان عشق هرروز تو را میخوانم.

مادر

برایت نقاشی خواهم کشید بس زیبا
که رنگ‌هایش خیره کند همه چشم ها را
برایت دشتی پربار میکشم با سبزه¬های تازه جوانه
با گل¬های با بونه و اَقحوانی تازه
مادرم، میکشم از برایت، شبنم¬های درخشان
قاصدک¬ها و اَقحوان¬ها
مادر من چه بسیار مهربانانه
نسیم می‌آورم
سراسر همه دشت را عطر آگین
آسمانی صاف و آبی
همچو دلت مادر
ابرهایی سفید و دل نازک
تا گرد غم از چهره¬ات بزداید
ای مهربان من
چقدر دلواپسی¬ات به بید شبیه شده
و در آخر
خورشیدی میکشم
که همه گرمایش برسینه دشت
از وجود تو باشد مادر.

پدر

پدر چقدر چگالی دلتنگیت
سنگین شده برای دلم
سینه¬ام قفسی برای فراری دلم به سویت
نمی‌دانم چی بناممش
قسمت…
تقدیر…
یا که سرنوشت دوری
و من هر لحظه یادت میکنم
با تار و پود جان و تنم
ای کاش…
ای کاش در همان کودکی می ماندم
همه¬اش کنار تو
دلم مهربانی¬اش اینجاست
و دلتنگی¬اش پیش توست
کاش پرنده بودم گه گاه دلتنگی
به شوق دیدنت پر میکشیدم
همه چیز برایم کوچک شده و بغض درگلویم
سنگینی میکند.
چقدر سرد شده تنم
برای گرمای و جودت
پدر.