149,000 تومان
تعداد صفحات | 75 |
---|---|
شابک | 978-622-378-465-1 |
فهرست
عنوان صفحه
فصل 1 9
مقدمه 9
فصل 2 15
مقدمه 15
فاجعه و حوادث طبيعي 16
منشأ مفهوم بحران 16
مديريت واحد بحران 19
مديريت واحد در بحران هاي شهري 21
آسيبپذيري شهري و معيارهاي شناخت آن 23
مديريت واحد و نقش آن درکاهش آسيبپذيري شهرها 26
گسترش شهرهاي امروزي و افزايش آسيبپذيري 26
تأثير فرم و بافت شهرها در آسيبپذيري آنها 27
بلند مرتبه سازي و نقش آن درآسيب پذيري شهري 28
تأثير کاربري اراضي شهرها در آسيبپذيري آنها 29
فصل 3 33
تعاریف و مفاهیم کلی 33
مبانی مدیریت بحران 34
مدیریت بحران 36
طبقه بندی بحرانها 37
شاخص های شرایط بحرانی 38
وظایف و اصول مدیریت بحران 43
شرایط موفقیت ها و چالش ها در مدیریت بحران 46
فصل 4 47
مدیریت بحران و برنامه ریزی شهری 47
نقش برنامه ریزی شهری در کاهش آسیب پذیری شهرها 48
مديريت بحران و جایگاه آن در مديريت شهري 51
نظريه هاي مديريت بحران 53
فصل 5 57
مدیریت بحران در شهر تهران 57
سازمان مدیریت بحران شهر تهران 59
شکیل مرکز مدیریت بحران شهر تهران 60
تشکیل سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران 61
وظایف سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران 62
چشم انداز و راهبردهای سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران 62
جمع بندی 63
فصل 6 67
مقدمه 67
نتیجهگیری وپاسخ به فرضیات 70
منابع و مآخذ 71
بلا، فاجعه يا حادثه غيرمترقبه از نظر سازمان بهداشت جهاني عبارت است از «هر پديده اکولوژيک» که داراي شدت زيادي بوده و نياز به کمک خارج سازماني براي اداره آن وجود داشته باشد.
بلاياي طبيعي در دهههاي اخير به چند علّت در حال افزايش هستند:
1-افزايش جمعيّت دنيا.
2-زندگي اکثر اين جمعيّت در مناطقي است که مستعدّ به زلزله، سيل و خشکسالي ميباشند.
براي اينکه بتوان در جريان اين حوادث مراقبت خوبي از جامعه انجام داد بايد چندين اقدام را در جهت مديريت بلايا انجام داد:
1- برنامهريزي براي بلايا.
2- برنامهريزي براي کاهش بلايا.
3- برنامهريزي براي ارزيابي سازمان ها قبل از ايجاد بلايا.
4- برنامهريزي براي پاسخ مناسب در زمان ايجاد بلايا.
5- برنامهريزي براي برگشت جامعه به اوضاع عادي
مهمترين راهحل کاهش آسيبپذيري در برابر بلاياي طبيعي ايجاد ستادهاي مديريت بحران و هماهنگي سازمانهاي مسوول امور مديريت بحران ميباشد. از سوي ديگر افزايش آگاهي مردم در مورد خطرات ناشي از بلاياي طبيعي و ايجاد تغيير در رفتار مردم ضرورت دارد.
سرعت در افزايش جمعيّت شهرهاي جهان سوم که اغلب بعد از جنگ جهاني دوم آغاز شد از سويي انفجار در بافت اصلي شهرها را در پي داشته و قطعات وسيعي از آنها را به صورت شتابزده و به دور از برنامههاي از قبل تدوين شده به زير سيطره ساخت و ساز برده است. اينگونه شهرها اگرچه با فرسايش ساختماني در بافت اصلي خود مواجه بوده ولي قطعات افزوده شده بر پيرامون آنها نيز بدون توجه به طرح تجهيزات زيستي و گسترش معقولانه کاربري زمين پاي گرفتهاند، اغلب آنها نيز از نظر موقعيتي يا در کانونهاي زلزلهخيز قرار دارند و يا بدون توجه به حفظ حرايم طبيعي و آسيبهاي احتمالي طبيعي همچون وقوع زلزله، سيل، طوفان شکل گرفتهاند. همانگونه که اغلب اين مراکز زيستي روز به روز از محيط طبيعي اطراف فاصله بيشتري ميگيرند، به همان نسبت نيز در برابر سوانح طبيعي حالتي بيدفاع يافتهاند. اين مورد لزوم توجه به رعايت تمهيدات لازم در برابر سوانح طبيعي را که سهم عمدهاي در کاهش بحران و جلوگيري از صدمات گسترده خواهد داشت، ضروري ميسازد.
گسترش بافتهاي شهري، دامنه خود را به هر سويي که امکانات رشد شهري فراهم بوده کشانيده است. تپهها، دامنه کوه ها، حريم رودخانهها، اراضي پست و مسيلگير از جمله نقاطي بوده است که تحت سيطره گسترش نامناسب شهري قرار گرفته و در مقابل آنها برنامهريزي درستي که خطمشيهاي توسعه شهري را قانونمند سازد، يا وجود نداشته يا با ضعف روبرو بوده است و يا در اثر عدم هماهنگي بين افزايش جمعيّت و روند رشد شهري، توان تأمين تمهيدات مقدماتي لازم در برابر سوانح طبيعي را نداشته است.
ساخت و سازهاي ضعيف، عدماجراي برنامة کاربري زمين، نحوة تأمين نيازمنديهاي عمومي، نحوة استقرار راهها، استقرار تأسيسات زيربنايي و بيتوجهي به رشد کالبدي شهرها در اراضي نامناسب، همراه با زيرساختهای نامناسبتر، اينگونه شهرها را به ويژه در جهان سوم با بحران روبرو ساخته است.
فرم شهر، کلية مظاهر جمعي و رؤيتپذير شهر ميباشد که در واقع موجوديت مادي و فيزيکي شهر، افراد و روابط بين آنهاست و تحت تأثير عوامل بسياري از قبيل عوامل اقتصادي، اجتماعي، مذهبي، سياسي، قومي، فرهنگي، جمعيّتي، فيزيکي و تکنولوژيکي قرار دارد.
بافت شهر، چگونگي ترکيب و طرزقرارگرفتن اجزاءوعناصرشهرميباشد. بافت شهرها به همراه شبکه معابر در مواقع بحراني واکنش متفاوتي دارد، نوع بافت شهرها مهمّ است.
شناخت عناصر شهري، هنگامي ميتواند در طراحي شهري و مقابله با بحران مفيد واقع شود که رفتار و حالتهاي مختلف اين عناصر بررسي و تجزيه و تحليل شده و امکانات و محدوديتهاي هريک ارزيابي گردد، اين سؤال مطرح ميشود که آيا ميتوان کالبد شهر را به صورتي تغيير داد که از صدمات بحرانهاي طبيعي جلوگيري کرده و يا آن را به حداقل رساند؟ واکنش هر نوع بافت شهري در هنگام وقوع بحران در قابليتهاي گريز و پناهگيري ساکنان، در امکانات کمکرساني، چگونگي پاکسازي و بازسازي و حتي اسکان موقت، دخالت مستقيم دارد. دامنه تأثير اين ويژگيها نه تنها در طراحي ساختمان، بلکه در طراحي شهري و در مديريت بحران نيز گسترده شده و حايز اهميّت است.
مشخصات ساخت و ساز درون هر قطعه زمين و شبکه راههاي فرعي نيز نقش مهمّي در کارايي بافت، هنگام وقوع سوانح طبيعي دارند. الگوي همجواري ساخت و سازها و فضاهاي باز قطعات مجاور نيز از شاخصهاي ديگر در ارزيابي آسيبپذيري و قابليت بافت شهري است. مشخصة ديگر، ترکيب راهها و قطعات زمين و ساخت و سازها است که در آن نحوة مجاورت قطعات تفکيکي باگذر، همجواري فضاي باز و ساخته شدة هر قطعه با گذر و نيز درجة محصوريت معابر مورد بررسي قرار ميگيرد. قابليت بافت، الگو و اندازة بلوکهاي شهري و الگوي ترکيب راهها و بلوکهاي شهري که به همراه نظم قطعهبنديها و راههاي فرعي درون بلوک شهري، در ميزان فشردگي يا نظم ساخت و سازهاي درون آن مؤثر ميباشد.
و به همين جهت در ميزان آسيبپذيري بافت تأثير دارند. الگوي فضاهاي باز در کل سطح بافت بخشهاي مسکوني، عامل ديگري در افزايش کارايي بافت هنگام وقوع سوانح طبيعي است.
تحوّل شهرسازي که با عصر صنعتي کردن شهرها شروع شد، هنوز در بسياري از نقاط دنيا ادامه دارد. مردم از مناطق روستايي به مناطق شهري کوچ کرده و بدين وسيله باعث افزايش تراکم جمعيّت در شهرها گرديدند. تکنولوژي با ارائه سازه فولادي سبک وزن، آسانسور و سيستم هاي تهيۀ انرژي لازم براي شهر قائم با تراکم زياد به اين فشار عکس العمل نشان داد.
توسعۀ فيزيکي شهر در سطح افقي به سبب محدوديت هاي ناشي از موقعيت طبيعي شهر، وجود بافت تاريخي و همچنين به دليل افزايش سطح زير پوشش خدمات شهري، در حد محدودي امکان پذير است. بنابراين محدوديت هاي توسعۀ فيزيکي از يک طرف و نياز به توليد مسکن در مقياس وسيع از طرف ديگر، ضرورت احداث ساختمان هاي بلند و لذا انجام تحقيقات در مورد اصول حاکم بر اين گونه ساختمان ها را الزامي ساخته است.
از ميان حوادث طبیعی وغیر طبیعی، دو حادثه زلزله و آتش سوزي در ساختمان هاي بلند بيش از همه حايز اهميّت است.
درکشورهاي پيشرفته که داراي حجم وسيعي از مقررات ساختماني هماهنگ و دقيق هستند، اهميّت ونياز تدوين مقررات در زمينه مسايل عمومي معماري ساختمان مطرح و مقررات مربوط به بخش هاي سازه، تأسيسات مکانيکي برق و…، همگي به عنوان اجزايي ازمقرّرات ساختمان تدوين گشتهاند که اساساً ازديدگاه اجراي ساختمان به طورکلي بررسي و تهيه مي شود.
بسياري از افراد بر اين عقيده هستند که طبيعت، در اصل خود فاجعهآفرين نيست، بلکه اين
روشهاي برخورد نادرست با طبيعت است که به بروز فاجعههاي انساني و اقتصادي درسکونت
گاه منجر ميشود.
امروزه شهرهايي وجود دارند که با انبوهي از جمعيّت در مناطق طبيعي مخاطرهانگيز قرار گرفتهاند، ولي با توجه به رعايت اصول و ضوابط شهرسازي و نظامات ايجاد ساختمان و تأسيسات زيربنايي ميزان مخاطرات و آسيب در آنها محدود گرديده است.
در دنياي امروز مفهوم توسعة پايدار از جامعيّتي سخن ميگويد که دامنه آن علاوه بر حفظ محيط زيست طبيعي و رفع نارساييهاي اجتماعي و اقتصادي، به چگونه ساختن و درست برپاي کردن زيستگاههاي بشري مربوط ميگردد. دستاوردهاي کنفرانس جهاني اسکان 2 که در سال 1375 (1996) در شهر استانبول برگزار شد، چنين مفهومي را ترويج ميکرد.
يکي از اساسيترين زمينة مطالعات در برنامهريزي شهري، به برنامهريزي نحوۀ استفاده از اراضي و تهية نقشة کاربري زمين باز ميگردد. منظور از برنامهريزي نحوة استفادة از اراضي، انجام مطالعات جامع و فراگير در زمينة تعيين موقعيت هريک از کاربريهاي شهري است.
در اين مورد بايد نسبت به تدوين ساختار فضايي و سلسله مراتب استقرار حيات و فعاليت و خدمات در سطح شهر اقدام نمود و جايگاه هر فعاليّت شهري را به نسبت سطح نياز و توانهاي طبيعي و اقتصادي و اجتماعي تحت برنامهريزي قرار داد؛ تعيين سرانههاي شهري، تراکمهاي خالص و ناخالص جمعيّتي و تراکمهاي ساختماني تابعي از شرايط کاربري زمين محسوب ميشود. در اين برنامهها رعايت حريمهاي طبيعي و مصنوعي، موقعيت تأسيسات زيربنايي مانند شبکههاي آب و برق و گاز و فاضلاب و تلفن و حريم مربوط به آنها، از جمله اصول برنامهها ميباشد.
به همان اندازه نيز موقعيت اماکن مسکوني، تأسيسات رفاهي، مراکز تجاري و رفاهي و تحصيلي بايد طبق الگوهاي مناسبي قرار داشته باشد برنامههاي کاربري زمين داراي آييننامهها و ضوابطي است که رعايت آنها در ابعاد مختلف اجتماعي فرهنگي، اقتصادي، طبيعي و اقليمي ضروري ميباشد.
آييننامهها، قوانين و مقررات شهرسازي و آسيبپذيري شهرها
از جمله مواردي که در جهت کاهش آثار ناشي از وقوع سوانح طبيعي، نياز به برنامهريزي و اقدامات اجرايي دارد، به کارگيري روشها، تدوين آييننامهها و استفاده از قواعد درست در عرصۀ شهرسازي در مواقع عادي است. رعايت اين اصول ميتواند تأثيرات ناشي از بروز اتفاقات طبيعي و ميزان صدمات را کاهش داده و در پيشگيري از گسترش دامنه اين اتفاقات مؤثر بوده، شهرها را از آمادگي لازم برخوردار ساخته، هدايت اقدامات پس از اتفاقات را تسهيل کرده و بالاخره در جهت بازسازي جامعۀ آسيب ديده، از کارايي لازم برخوردار باشد.
مهمترين دستاورد برنامهريزي شهري در عرصههاي برنامهريزي اقتصادي و اجتماعي و کالبدي شهر در دوران قبل از بروز سوانح طبيعي، اقداماتي است که بتواند تأثيرپذيري شهرها و سکونتگاههاي متمرکز جمعيّتي را از اين حوادث کاهش دهد.
به کارگيري مقررات و اقدامات پيشگيرانه مانند برنامهريزي نحوة استفاده از اراضي شهري، موقعيت ايجاد ساختمانها، طرح درست شبکه راهها و طول و عرض و زواياي آنها، حدود قطعهبندي زمين، ايجاد فضاهاي باز و سبز چند عملکردي براي مواقع عادي و بحراني، نحوه پراکندگي تأسيسات امداد و نجات در شهرها، حفظ حرايم طبيعي و ممانعت از ايجاد تأسيسات عمومي و زيربنايي و سکونتگاه ها در اراضي پست و سيلگير، حريم رودخانهها و گسلها و بالاخره طرح برنامههايي به منظور مديريت و نحوة برخورد با اتفاقات طبيعي، ميتواند در هنگام بروز اين اتفاقات به عنوان عاملي بازدارنده و کاهشدهنده عمل نمايد. در اين مورد، ضوابط برنامهريزي شهري مانند ضوابط و مقررات ساختماني، برنامههاي نوسازي و بهسازي بافتهاي فرسوده و نامطمئن، رواج قوانين، مقررات و معيارهاي ايمن شهرسازي ميتواند در دستيابي به مطلوب شدن وضعيت شهرها در برابر اتفاقات طبيعي نقش تعيينکنندهاي داشته باشد اجراي نادرست ضوابط و حق پرداخت جريمه در برابر نقض قوانين شهرسازي موجب آسيبپذيري بيشتر مناطق شهري گرديده است.
تعداد صفحات | 75 |
---|---|
شابک | 978-622-378-465-1 |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.