203,000 تومان
تعداد صفحات | 145 |
---|---|
شابک | 978-622-378-537-5 |
فهرست
فصل 1 11
سازمانهای دولتی و خصوصی 11
سازمان ها 11
تعاریف سازمان 13
انواع سازمان ها 14
سازمانهای خصوصی 18
شکل سازمان 18
عوامل مشترک سازمانها 19
ویژگیهای مشترک سازمان ها 19
مراحل چرخه حیات سازمان 20
هدف 22
تعاریف ارائه شده هدف 22
اهداف اجتماعي 23
نتیجه آگاهی کارکنان از اهداف سازمان 25
فصل 2 27
اخلاق سازمانی 27
اهمیت اخلاق سازمانی 31
اهمیت اخلاق در روایات اسلامی 33
تعریف اخلاق 34
مفهوم اخلاق سازمانی 35
مفهوم اخلاق اداری 36
فاکتورهای سطح کلان اثر گذار بر رفتار اخلاقی 38
فاکتورهای سطح میانی اثرگذار بر رفتار اخلاقی 38
فاکتورهای سطح خرد اثر گذار بر رفتار اخلاقی 40
روند ایجاد مفهوم اخلاق در سازمان 41
عناصر اخلاقی پایه 41
تصورات غلط رایج در مورد اخلاق درکار 42
فواید اخلاق سازمانی 43
اصول حاکم بر اخلاق و ارزشهای سازمانی 45
تعریف رفتار سازمانی 46
تاریخچه شکل گیری رفتار سازمانی 47
عوامل کلیدی مؤثر در رفتار سازمانی 48
الگوهای رفتار سازمانی 49
فصل 3 53
اخلاق حرفهای در سازمانها 53
اخلاق حرفهاي در سازمان 54
تأثیر اخلاق حرفهای بر فرهنگ سازمانی 56
اخلاق حرفهای و موفقیت در سازمان 56
پیادهسازی اخلاق حرفهای در سازمان ها 57
نسبت اخلاق و قانون 62
اخلاق در ورطه عمل 63
موانع رشد اخلاق حرفهای در سازمانها 64
تعارضات اخلاقی 69
فصل 4 73
چالشهای مدیریت دولتی در حوزه سازمانی 73
اداره ومدیریت 74
اصول اداره امور عمومی 74
مردم محوری در مدیریت دولتی 75
تأملی بر مفهوم عقلانیت 77
عقلانیت در خط مشی گذاری 77
مدیریت دربخش دولتی 80
رویکردها به مدیریت دربخش دولتی 80
معنای راهبرد دربخش دولتی 80
اهمیت اعتماد به دولت 82
چهارچوبهای نظری اعتماد به دولت 82
مدیریت دولتی مشارکت جویانه 82
پاسخ گویی در مدیریت دولتی 84
رضایتمندی شهروندان از مدیریت دولتی 84
تدوین منشور شهروندی 86
اهمیت پیشگیری از فساد 89
تقویت جایگاه آموزههای دینی 90
تقویت نقش رسانه ها 90
ایجادبخش خصوصی رقابتی 91
فصل 5 93
چالشهای رفتار سازمانی در عصر حاضر 93
فرصتهای رفتار سازمانی 95
ماهیت رفتار انسان در سازمان 95
رابطه شخصیت با رفتار سازمانی 96
ادراک و نقش آن در رفتار سازمانی 97
مهمترین چالشهای مدیریت رفتار سازمانی در عصر حاضر 99
نتیجهگیری 104
فصل 6 105
چالشهای رفتار سازمانی و راه کارهای مواجهه با آن 105
ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻥ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭ 110
ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺷﺨﺼیت هاﻱ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭ 110
تنوع حالت رفتاری کارکنان ناسازگار 112
ﺗﺒﻌﺎﺕ ﻣﻬﻢ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ 118
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻴﺮﻱ 118
فصل 7 123
حفظ و نگهداشت نیروی انسانی 123
حفظ و نگهداشت نیروی انسانی، یکی از چالشهای سازمانهای امروزی 123
جابجایی کارکنان یا Employee Job Transfer 124
دلایل جابجایی کارکنان در سازمان 125
استراتژیهای موثر برای جلوگیری از خروج کارکنان 127
منابع و مآخذ 131
این تعریف از پنج عنصر تشکیل شده است:
با توجه به تنوع کارکرد سازمان میتوان برای سازمان تعریف زیر را آورد:
یک سازمان عبارت است از:
سازمان، عبارت است از یک نهاد اجتماعی که مبتنی بر هدف میباشد. ساختار آن به صورتی اگاهانه طرحریزی شده است. دارای سیستمهای فعال و هماهنگ است و سرانجام با محیط خارجی ارتباط دارد. در سازمان رکن اصلی این نیست که مجموعهای از سیاستها و رویهها ارائه گردد بلکه سازمان از افراد و رابطهای که با یکدیگر دارند تشکیل میشود.[3]
سازمانها با توجه به اهداف اولیه آنها به 2 نوع تقسیم میشوند:
سازمانها از نظر مالکیت به 2 دسته دولتی و خصوصی تقسیم میشوند: سازمانهای دولتی سازمانهایی هستند که دولت آنهارا اداره میکند اما سازمانهای خصوصی سازمانهای هستند که به وسیله افراد یابخش غیردولتی اداره میشوند.
سازمانها به دو نوع رسمی و غیررسمی نیز تقسیم میشود:
سازمان رسمی طبق قوانین و مقرارت خاصی تشکیل میشود و روابط در آن بصورت خشک و رسمی، طبق قوانینو مقررات وضع شده میباشد.
اما سازمان غیررسمی طبق قوانین و مقررات خاصی تشکیل نمیشود و روابط در آن خشک و رسمی نیست بلکه کارکنان در آن دارای روابط دوستانه هستند.
سازمان رسمی در بردارنده قوانین و مقررات و دستوالعملها و بخشنامهها و آیین نامهها میباشد که از طریق مجاری قانونی در هر سازمان جاری میشود تا همه امور در چارچوب نظم و قانون صورت پذیرد.
این مجموعه قوانین خوب میباشند اما میباید فراموش نکنیم که نباید آنقدر به وضع قوانین مختلف بپردازیم که در اصطلاح سازمان را سردرگم و پیچیده کنیم.
سازمان غیر رسمی که به نام سازمان سایه هم مشهور میباشد، در دل سازمان رسمی شکل میگیرد.
این سازمانها به خاطر آن ایجاد میشوند که اصولاً سازمان رسمی نمیتواند برطرف کننده تمامی نیازهای کارکنان خود باشد، بنابراین کارکنان در سازمانها به طرق مختلف (تیم فوتبال، گردش دسته جمعی، کوه نوردی، میهمانیهای خانوادگی و…) گردهم میآیند تا پوشش دهنده این نیازها باشد.
علما و دانشمندان کلاسیک معتقدند که با داشتن سازمان رسمی میتوان حداکثر کارایی را از کارگران به دست آورد و بالعکس علما نئوکلاسیک معتقدند که با برقراری روابط غیررسمی میتوان به ان هدف رسید.[4]
در سازمان رسمی اختیارات مقامات و روابط بین کارکنان بر حسب مقررات و قواعد وضع میشود. در سازمان رسمی مشاغل و پستهای سازمان تعریف میشوند و اختیارات و مسئولیتها در هر شغل یا در هر مقام به صورت دقیق و مدون تشریح میگردد.
به طور کلی سازمان غیررسمی از گروهها و افرادی تشکیل میشود که در درون سازمان اداری یا سازمان رسمی دارای روابط شخصی و اجتماعی بین افراد هستند. این روابط از طرف مقامات سازمان به رسمیت شناخته نمیشوند.[5]
نتیجه فرایند جمع شدن افراد به دور هم در یک سازمان رسمی، به طور اجتناب ناپذیری منتهی به تشکیل گروه غیر رسمی خواهد شد. با پیوستن افراد به یکدیگر، این گونه روابط توسعه یافته ادامه مییابد. مدیریت سازمان رسمی قادر نخواهد بود در شکل گیری و نحوه پدید آمدن سازمانهای غیررسمی اعمال نظر کند.[6]
یکی از تفاوتهای سازمان رسمی و غیررسمی این است که سازمان رسمی، یک سازمان عمومی و اداری است. در صورتی که سازمان غیررسمی یک سازمان غیررسمی خصوصی و غیرارادی است. لذا سازمان رسمی طبق قانون مدون تشکیل میگردد و دارای اهداف از پیش تعیین شده است؛ اما وجود پیدایش سازمان غیررسمی در جایی مطرح و مکتوب نیست. منبع در سازمان رسمی قانون، اختیار و مسئولیت است و در سازمان غیررسمی، منبع قدرت در خود افراد نهفته است. در سازمان رسمی هر فرد که به استخدام سازمان درآید، موظف و مجبور است در محدوده قوانین و مقررات به انجام وظیفه بپردازد در مقابل در سازمان غیررسمی تبعیت داوطلبانه و آزاد است.[7] اهمیت سازمان غیررسمی آن قدر زیاد است که” فرد لوتانز “جدا کردن سازمان رسمی را از غیررسمی اشتباه بزرگی میداند.
سازمانها را با توجه به اهداف اوليه آنها به انواع مختلف تقسيم كردهاند:
الف- سازمان هاي انتفاعي و غیرانتفاعی
سازمان هاي انتفاعي سازمان هايي هستند كه از سوي صاحبانشان براي كسب سود ايجاد شدهاند. اين سازمانها ممكن است يك مالك و يا چندين هزار صاحبان سهام داشته باشند. اكثر مؤسسه هاي تجاري جزو اين دسته از سازمانها محسوب مي شوند.
سازمان هاي غيرانتفاعي معمولاً به جاي كسب سود، با اهداف اجتماعي، فرهنگي، مذهبي و سياسي تشكيل مي شوند؛ مانند اتحاديه هاي كارگري، انجمن هاي مذهبي، مؤسسه هاي خيريه، صندوق هاي قرض الحسنه، سازمان هاي دولتي و… .
ب- سازمان هاي توليدي و خدماتي
سازمان هاي توليدي، از موادخام يا اوليه براي توليد كالاها استفاده مي كنند، مانند كارخانه هاي توليد كفش، تلويزيون، اتومبيل، شكلات و مداد. اين كالاها معمولاً محسوس و ملموس هستند و مشتري مي تواند آنها را به راحتي ارزيابي كند.
سازمان هاي خدماتي دارای فعاليت هايي از قبيل:
امور مالي، مشاوره حقوقي، خدمات پزشكي، آموزش و مراقبت هاي بهداشتي. اين خدمات ملموس نيستند و از نظر فيزيكي نيز قابليت اندازه گيري ندارند. برخي سازمانها هم توليدي و هم خدماتي هستند، مانند كارخانه هاي اتومبيل سازي كه خدمات تعميراتي نيز به مشتريان ارائه مي دهند.
پ- سازمان هاي دولتي و خصوصي
سازمانها از نظر مالكيت نيز به دو دسته ي دولتي و خصوصي تقسيم مي شوند. برخي از سازمانها مانند ذوب آهن، فولاد، مخابرات و… در ايران جزو سازمان هاي دولتي محسوب مي شوند زيرا دولت آنها را كنترل مي كند. برخي سازمان هاي ديگر مانند شركت هاي خصوصي چون به جاي كنترل دولت، توسط افراد يابخش غير دولتي كنترل مي شوند به آنها سازمان هاي خصوصي گفته مي شود.
سازمانهای دولتی[8]
سازمان دولتی به سازمانی گفته میشود که مالکیت آن در اختیار دولت بوده و با هدف ارائه خدمات به شهروندان اداره میشود. در دنیا، سازمانهای دولتی با عنوانبخش عمومی[9] شناخته میشوند و در برابر بخش خصوصی قرار میگیرند.
در ادبیات و فرهنگ دانشگاهی و عامه کشور،بخش خصوصی همانبخش خصوصی نامیده میشود ولی ازبخش عمومی با عنوان سازمانهای دولتی نام برده میشود. ساختار دولتی در کشورهای جهان سوم اصولاً مبتنی بر بدنه دولتی بسیار بزرگ است و کوچکسازی دولت در حد یک شعار باقی میماند. سازمانهای دولتی به صورت ضمنی مفهوم بروکراسی و ناکارآمدی در پاسخ به نیازهای عمومی را همراه دارد. مشتریان و خدمات گیرندگان سازمانهای دولتی و وابسته به دولت مردم هستند، بنابراین این سازمانها با حجم زیادی از مخاطبان مواجه هستند.
با وجود تکرار هر روزه فرآیند خدمات در این سازمانها، بهبودی در نظام بروکراتیک، زمانبندی، شیوه ارائه خدمات و فرآیندهای سازمانی صورت نمیگیرد. فرآیندهای سازمانی بسیار پیچیده، افراد تک تخصصی، وجود ایستگاههای زیاد کاری و عدم نمایش درست دستورالعملها همیشه حاکم است. نتیجه آن نیز هدر رفتن وقت، سرگردانی، نارضایتی و نحوه بد پاسخ گویی کارکنان است. اینها نگاه کلی به یک سازمان دولتی است که هر فردی در یک مواجهه با آن احساس میکند.
سازمانهای دولتی به سازمانهایی اطلاق میشوند که تحت امر دولتی مرکزی به انجام فعالیتی معین میپردازند، گستره این فعالیتها بسیار متنوع و گسترده است. به طور کلی سازمانهای دولتی به دو دسته سازمانهای مجری (که در این سازمانها انگیزه تحصیل درآمد مورد توجه قرار نمیگیرد) مانند وزارت خانهها و مؤسسات دولتی هم چون نهاد ریاست جمهوری و دیوان محاسبات کشور و سازمانهای دولتی بازرگانی (که سودآوری و تحصیل درآمد از اهداف اساسی آنها هستند) مانند شرکتهای بیمه و بانکها تقسیم میشوند.
در علم اقتصاد،بخش خصوصی بخشی از اقتصاد است که هم برای بهرههای شخصی راهاندازی شده است و هم تحت کنترل دولت نیست. برعکس، شرکتهایی که بخشی از دولت هستند قسمتی ازبخش عمومی بهشمار میآیند. سازمانهای خصوصی غیرانتفاعی به عنوانبخش اختیاری[10] در نظر گرفته میشود.
چارچوبی به وسیله هنری مینزبرگ ارائه شده است که بر ان اساس هر سازمان از 5بخش تشکیل میشود.[11] در رأس سازمان مدیریت ارشد قرار میگیرد. دربخش میانی سازمان مدیریت میانی جای دارد.بخش هسته فنی از افرادی که کارهای اصلی سازمان بر عهده آنها است، تشکیل شده است.بخش گروه ستاد فنی شامل افرادی است که برنامهریزی و کنترل هسته فنی را بر عهده دارد.بخش ستاد اداری شامل افرادی است که خدمات غیرمستقیم را ارائه میدهند. پنج شکل سازمان که به وسیله مینزبرگ ارائه شد عبارتاند از: ساختار کارآفرین، دیوان سالاری مکانیکی، دیوان سالاری حرفهای،بخش یا واحد مستقل و تخصص سالاری.
همه سازمانها اعم از رسمی و غیررسمی، کوچک و بزرگ و جزء آن دارای عوامل مشترکی به شرح زیر هستند:
هدف یا منظور: روشنترین عامل برای تشکیل هر سازمانی اهداف آن سازمان است.
برنامه: سازمانها برای نیل به اهداف خود برنامههایی تنظیم میکنند.
منابع: سازمان برای نیل به اهداف و اجرای برنامههایشان باید منابعی در اختیار داشته باشند و آنها را به فعالیتهای موردنظر اختصاص دهند.[12]
مدیر: سرانجام سازمانها برای نیل به اهداف و اجرای برنامهها و تأمین منابع به مدیرانی نیاز دارند که انها را در این جهت هدایت کند.[13]
با کمی بررسی میبینیم که همه سازمانهای نوین از ویژگیهای که در ذیل میآوریم برخوردارند:
سازمانها اعم از کوچک و بزرگ دارای سه خصوصیت هستند:
بنابراین در سازمان دهی محور اصلی افرادند که با یکدیگر برای دست یابی به اهداف سازمان در فعالیتاند.[15]
مقصود از چرخه زندگی این است که یک سازمان روزی به وجود میآید، رشد میکند و سرانجام از بین میرود.[16]
کارهایی که به تازگی روی موضوع چرخه زندگی سازمانها انجام شده است، بیان کننده این مطلب است که سازمانها از چهار مرحله مهم میگذرند.[17]
برای تشکیل سازمان توجه به عوامل متعددی لازم و ضروری است و در صورتی که به این عوامل با دید حساب شده نگریسته شود. کارایی به آسانی حاصل خواهد شد.
تقسیم کار
تقسیم کار در واقع نخستین عامل در تشکیل سازمان میباشد. برای رسیدن به هدفهای سازمان، کار باید به اجزای قابل اجرا تقسیم شود و به هر یک از افراد سازمان اختیار متناسب با مسئولیت واگذار شود.[18]
در صورتی که کار به چند فعالیت ساده تقسیم گردد، میتوان متصدیان آن را به راحتی آموزش داد تا در کار خود متخصص گشته وبه بالاترین حد کارایی دست یابند.[19]
اختیار مسئولیت
همکاری دسته جمعی به منظور تأمین هدفهای مشترک به ناچار باید نخست، مراحل انتخاب رهبری سلسله مراتب سازمان انجام یابد؛ زیرا در غیر این صورت هرج و مرج جای نظم و انضباط را میگیرد و تحقق هدفهای سازمان مشکل میشود.[20]
برای سازمان دهی خوب و کارآمد، تفویض اختیار و تأمین مسئولیت تحقیقهای لازم و ضروری است. با وجود این برخی مدیران از دادن اختیارات لازم به واحدها و مدیران و کارکنان رده پایینتر گریزانند.[21]
تعداد صفحات | 145 |
---|---|
شابک | 978-622-378-537-5 |