222,600 تومان
تعداد صفحات | 159 |
---|---|
شابک | 978-622-378-038-7 |
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه 9
فصـل اول 21
مباحث نظری پژوهش 21
گفتار اول 22
سرمایهاجتماعی 22
سابقه نظری 22
بررسی مفهومی 24
تشابه سرمایهاجتماعی با مفهوم سرمایه 28
مؤلفههای مکوّنه سرمایهاجتماعی 28
سطوح سرمایهاجتماعی 31
گونههای مختلف سرمایهاجتماعی 33
ابعاد سرمایهاجتماعی 34
آثار و پیامدهای سرمایهاجتماعی 39
گفتار دوم 46
مشارکتسیاسی 46
مفهوم مشارکتسیاسی 46
رویکردهای مختلف درباره مشارکتسیاسی 48
سطوح مشارکتسیاسی 51
عوامل تأثیرگذار بر مشارکتسیاسی 52
انواع مشارکتسیاسی 55
ابعاد و مراتب مشارکتسیاسی 56
شاخصههای مشارکتسیاسی 57
فصـل دوم 59
پیشینه پژوهش 59
پیشینه نظری 60
پیشینه تجربی پژوهش 72
فصـل سوم 75
روش پژوهش 75
نوع مطالعه 77
شیوه و ابزار گردآوری دادهها 78
جامعه آماری و حجمنمونه 79
شاخص سازی 81
روائی و پایایی تحقیق 82
چگونگی تحلیل داده 84
پرسشنامه 85
فصـل چهارم 99
یافتههای پژوهش 99
توصیف ویژگی های جمعیت شناختی پاسخگویان 101
توصیف جزیی متغیرهای تحقیق 112
آزمون فرضیات تحقیق 138
فصـل پنجم 147
نتیجه گیری 147
نتایج عمده توصیفی 149
نتایج عمده تحلیلی 150
بحث و نتیجه گیری 152
منـابع و مآخـذ 155
از دیدگاه بوردیو، سرمایهاجتماعی حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی است که در نتیجه مالکیت شبکه بادوامی از روابط نهادی شده مثبت و مبتنی بر اعتماد بین افراد به دست میآید. به عبارت سادهتر، سرمایهاجتماعی حاصل عضویت در یک گروه برای دستیابی به منافع آن گروه است. سرمایهاجتماعی به خودی خود به وجود نمیآید، بلکه پدیدهای است که نتیجه نوعی سرمایهگذاری فردی یا جمعی است که به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به دنبال بازتولید و یا تثبیت نوعی از روابط اجتماعی است که مستقیماً در کوتاه مدت یا بلند مدت قابل استفاده هستند(کلمن، 1377: 462)
کلمن برای تعریف سرمایهاجتماعی از نقش کارکرد آن کمک گرفته و تعریفی کارکردی و نه ماهوی، از سرمایهاجتماعی ارائه داده است. وی مطرح میکند که سرمایهاجتماعی شیئی واحد نیست، بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند:
1) همه آنها شامل جنبهای از یک ساختار اجتماعی هستند؛
2) کنشهای معین افرادی را که در درون ساختار هستند، تسهیل میکنند.
سرمایهاجتماعی در افراد و ابزار فیزیکیتولید قرار ندارد، بلکه در ارتباط داشتن با دیگران به وجود میآید(کلمن، 1377: 462) از نظر کلمن سرمایهاجتماعی از چهار منبع سرچشمه میگیرد:
1) مجموعه تعهدات و انتظارات متقابلی که افراد نسبت به یکدیگر دارند؛ پیشفرض چنین تعهدات و انتظاراتی وجود اعتماد در شبکه و ساختار روابط اجتماعی میباشد. هر چقدر یک ساختار اجتماعی بتواند تعداد بیشتری از این تعهدات و انتظارات را ایجاد کند، در واقع وابستگی افراد به یکدیگر را بیشتر میکند و همین خود یک سرمایهاجتماعی است.
2) کانالها و مجاری اطلاعرسانی که افراد از طریق ارتباطات اجتماعیشان به دست میآورند؛ یک فرد نمیتواند در همه زمینههایی که نیاز دارد یا علاقهمند است، اطلاعات کافی داشته باشد ولی اگر فرد، دوستان یا آشنایانی داشته باشد که در زمینههای مختلف اطلاعات داشته باشد، میتواند هنگام نیاز از اطلاعات آنها استفاده کند.
3) هنجارها و ضمانت اجراهای موثر برای آن هنجارها؛ کلمن معتقد است که یکی از متغیرهای مهم برای ایجاد اعتماد در روابط و یا مؤثر ساختن هنجارها «وابستگی» است. اگر ساختار روابط اجتماعی به گونهای باشد که افراد گوناگون از جنبههای مختلف به یکدیگر مرتبط شوند و بتوانند دانستههایشان را در اختیار یکدیگر بگذارند، آن اجتماع دارای وابستگی است و بنابراین زیرپاگذاردن هنجارها کمتر میشود.
4) سازمانهای اجتماعی انطباقپذیر؛ برخی سازمانها و یا گروههای داوطلبانه به منظور برآوردهکردن هدف خاصی به وجود میآیند، ولی ساختار آنها چنان است که در شرایط متفاوت، میتوانند برای اهداف دیگری نیز به کار آیند. این مسئله که ساختار آن گروه به صورتی است که انعطاف دارد و میتواند با شرایط جدید انطباق یابد، یک نوع سرمایهاجتماعی است(کلمن، 1377: 108-103)
پوتنام از صاحبنظران اخیر سرمایهاجتماعی است. تأکید عمده وی به نحوه تأثیر سرمایهاجتماعی بر رژیم سیاسی و نهادهای دموکراتیک مختلف است. از نظر وی اعتماد و ارتباط متقابل اعضاء در شبکه به عنوان منابعی هستند که در کنشهای اعضای جامعه موجود است(ازکیا، 1386: 378) بنابراین، پوتنام سرمایهاجتماعی را به عنوان همبستگی اجتماع محلی حاصل شده دارای ویژگیهای ذیل میداند:
1) وجود مجموعهای متراکم از سازمانها و شبکههای اجتماع محلی؛
2) سطوح بالای تعهد مدنی یا مشارکت در شبکههای اجتماع محلی؛
3) هویت محلی قوی و مثبت و نیز احساس تجانس و برابری با اعضای اجتماع محلی؛
4) هنجارهای تعمیمیافته محلی مربوط به اعتماد و کمک متقابل بین اعضای اجتماع محلی و این که آیا آنها یکدیگر را به لحاظ شخصی میشناسند یا خیر؛
5) شبکههای مشارکت مدنی، تجسم همکاریهای موفقیتآمیز گذشته هستند که میتوانند همچون الگویی فرهنگی برای همکاریهای آتی عمل کنند(ازکیا، 1386: 378)
فرانسیس فوکویاما سرشناسترین نظریهپرداز سرمایهاجتماعی است که مفهوم سرمایهاجتماعی را در چهارچوبی اقتصادی مطرح میکند. باور وی بر این است که قدرت و کارایی سرمایهاجتماعی در جامعه به میزان پایبندی اعضای آن جامعه به هنجارها و ارزشهای مشترک و توانایی آنها برای چشمپوشی از منافع شخصی در راستای خیر و سعادت همگانی بستگی دارد(تاجبخش، 1384: 169) فوکویاما معتقد است که در ارتباط با سرمایهاجتماعی باید دو نکته را روشن کرد:
1) سرمایهاجتماعی به این دلیل زیر مجموعهی سرمایه انسانی نیست که این سرمایه متعلق به گروههاست و نه افراد؛
2) در علوم سیاست و اقتصاد همکاری و همیاری برای تمام فعالیتهای اجتماعی خواه خوب یا بد، ضروری است.
با مروری بر تعاریف منتشر شده از سرمایهاجتماعی در سالهای اخیر، میتوان گفت سرمایهاجتماعی منابعی در دسترس نظیر اطلاعات، اندیشهها، راهنماییها، فرصتهای کسب و کار، سرمایههای مالی، قدرت و نفوذ، پشتیبانی احساسی، خیرخواهی، اعتماد و همکاری است که میراث روابط اجتماعیاند و کنش جمعی را تسهیل میکنند(منظور و یاریپور، 1387: 148) این منابع که از طریق اجتماعی شدن حاصل میشوند در برگیرنده اعتماد، هنجارهای مشارکتی و شبکههایی از پیوندهای اجتماعی هستند که موجب گرد آمدن افراد به صورت منسجم و با ثبات در داخل گروه به منظور تامین هدفی مشترک میشود(موسوی، 1391: 15) سرمایهاجتماعی یا به صورت میان فردی و یا میان سازمانی است(الوانی، 1385: 53) در یک دستهبندی کلی میتوان آن را بدین صورت ارائه نمود:
1) سرمایهاجتماعی به عنوان ویژگی فردی پتانسیل افراد برای فعالیت و مشارکت مؤثر در شبکه ارتباطات براساس شناخت متقابل در یک فضای اجتماعی و حفاظت از آن از طریق مبادلات نمادی و مادی است.
2) سرمایهاجتماعی به عنوان یک صفت جامعه، کیفیت شبکهها و روابط افراد را برای همکاری و کنش جمعی قادر میسازند(علیخان گرگانی، 1392: 42)
تشابه سرمایهاجتماعی با مفهوم سرمایه
سرمایهاجتماعی در واقع تعمیم معنایی سرمایه انسانی است. به اعتقاد کلمن توسعه سرمایهاجتماعی همچون توسعه سرمایه مالی، فیزیکی و انسانی است، ولی تفاوت عمده آن این است که سرمایه مالی، فیزیکی و انسانی اغلب جزء اموال شخصی به حساب میآیند، اما سرمایهاجتماعی اساساً یک محصول یا دارایی عمومی است که همه از وجود آن بهرهمند میشوند(محمدی، 1384: 16؛ موسوی، 1391: 20) آدلر و کوون (1998) چهار وجه تشابه بین مفهوم سرمایهاجتماعی و معنای عام و قدیمی سرمایه را یافتهاند.
– نخست آنکه سرمایهاجتماعی منبعی است که براساس آن میتوان بر روی منابع دیگر سرمایهگذاری کرد و امید بازگشت سرمایه بیشتری را داشت؛
– دوم آنکه سرمایهاجتماعی تصاحب شدنی و تا حدودی تبدیلپذیر است؛
– سوم اینکه سرمایهاجتماعی برعکس سرمایه مالی و دقیقاً مانند سرمایه فیزیکی وانسانی برای حفظ قدرت تولیدی خود نیازمند نگهداری است؛
– چهارم آنکه سرمایهاجتماعی مانند سرمایه انسانی و برعکس سرمایه فیزیکی فاقد نرخ استهلاک پیشبینی شدنی است؛
سرمایهاجتماعی به نسبت سرمایه فیزیکی به مراتب نامحسوستر است، زیرا این نوع سرمایه در روابط میان افراد موجودیت پیدا میکند(کلمن، 1377: 101 ـ 100)
مؤلفههای مکوّنه سرمایهاجتماعی
در تعاریف عملیاتی سرمایهاجتماعی، میتوان مؤلفههایی نظیر عضویت در شبکهها، تعامل اجتماعی میان افراد، ارزشهای اجتماعی، اعتماد میان افراد، همیاری، حمایت اجتماعی، همکاری بین افراد، انسجام اجتماعی، شرکت در فعالیتهای جمعی و آگاهی را مشاهده کرد. بنابراین، با طبقهبندی دقیقتر میتوان اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، تعهد و مسئولیت اجتماعی، برقراری عدالت و اخلاقیات را از مهمترین مؤلفههای کلیدی تشکیلدهنده سرمایهاجتماعی ذکر کرد. در ذیل هر یک از این مولفهها را به اختصار مورد بررسی قرار میدهیم.
اعتماد اجتماعی
اعتماد یکی از جنبههای مهم روابط انسانی است و زمینهساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه میباشد. اعتماد، بنیان بسیاری از تعاملات و کنشهای روزمره در جوامع انسانی را تشکیل میدهد. به هر میزان اعضای یک سازمان یا یک جامعه به مسئولان و دستگاههای اجرائی اعتماد بیشتری داشته باشند، میزان سرمایهاجتماعی آنها بالاتر است. اگر سرمایهاجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در سیستم اجتماعی باشد که موجب ارتقای سطح همکاریهای اعضای آن جامعه گردد و سطح هزینهی تبادلات و ارتباطات را پایین آورد، بیشک ایجاد اعتماد، تاثیر به سزایی در شکلگیری سرمایهاجتماعی دارد(علیخان گرگانی، 1392: 49-48)
مشارکت اجتماعی
مفهوم مشارکت، قدمتی به درازای زندگی اجتماعی بشر دارد که در روند حیات خود تحول یافتهاست(منظور و یاریپور، 1387: 151) مشارکت را میتوان میزان دخالت اعضای نظام اجتماعی در فرایند تصمیمگیری، برانگیختن حساسیت مردم در ادراک و توانمندی در پاسخگویی به طرحهای توسعه در ابعاد گوناگون یا فرایندی در راستای باروری نیروی تصمیمگیری و موجبات رشد و توانایی اساسی بشر دانست(حبیب، 1387: 11) از این رو، میتوان برای مشارکت تعاریفی گسترده، محدود، عام و خاص ارائه کرد. مشارکت در ابعاد گسترده مانند مشارکتسیاسی فرایندی تعریف میشود که به واسطه آن فرد نقشهایی در حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورش ایفا میکند و جامعه را در جهت نیل به اهدافش یاری میرساند. به علاوه، مشارکت بایستی تمام جامعه را در برگیرد تا بر انحصار نخبگان در تصمیمگیریها و برنامهریزیها چیره گردد. همچنین مشارکت میبایست شامل سازوکارهای نظارت، بازنگری تصمیم، پایداری، پیگیری تعامل و تبادل تجربیات و نظرات باشد. مفهوم محدودتر مشارکت همگانی، بر اقداماتی متمرکز است که شهروندان باید انجام دهند تا از این طریق با مدیریت همکاری کنند، بر آن تأثیر بگذارند و در زمینه برنامهریزی و سیاستگذاری و تصمیمگیری با آنها تعامل داشته باشند تا از یک سو به نیازها و خواستههای خود برسند و از سوی دیگر منافع عمومی تأمین گردد(علیخان گرگانی، 1392: 49-50)
انسجام اجتماعی
انسجام اجتماعی برای ایجاد اعتماد در جهت انجام اصلاحات اجرایی، مهم است. اگر سطح اعتماد در جامعهای پایین و ارتباطات ضعیف باشد، ممکن است جامعه به چندین گروه با اهداف کاملاً متضاد تقسیم شود(منظور و یاریپور، 1387: 150، علیخانی، 1392: 53-52) به عبارت دیگر، همبستگی و انسجام، احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه است که از آگاهی و اراده برخوردار باشند. امیل دورکیم در تبیین و تحلیل همبستگی و انسجام اجتماعی مطرح میکند که همبستگی اجتماعی دو نوع مکانیکی و ارگانیکی میباشد. در همبستگی مکانیکی میزان مشارکت اجتماعی افراد به گونهای است که تقریباً همبستگی فردی تابع احساسات مشترک است و این احساسات در قالب وجدان جمعی میباشد. اما همبستگی ارگانیکی در جوامع نوین با تقسیم کار جدید و تمایزپذیری اجتماعی، علاوه بر افزایش گسترده آزادی فردی، هر فرد آزادانه و به میزان زیاد در مورد اوضاع و احوال خویش فکر و عمل مینماید(نصرآبادی، 1385: 219 و علیخان گرگانی،1392: 53)
تعهد و مسئولیت اجتماعی
مسئولیت اجتماعی به عنوان پدیدهای جامعهشناختی و روانشناختی نه تنها در بهبود زندگی تکتک افراد نقش دارد، بلکه نوعی زندگی سالم و مثبت را برای سایر افراد جامعه فراهم میآورد. مسئولیت اجتماعی مهارتی است که میتواند در روابط با دیگران نتایج مثبت و موفقیتآمیزی به بار آورد و منجر به احساس رضایت فردی و گروهی شوند و در صورت عدم رعایت، میتواند اعتماد بین انسانها را کمرنگ نموده و باعث از بین رفتن روحیه همکاری و تعاون در بین افراد شود. میتوان گفت که مسئولیت اجتماعی یک مجموعه از مهارتهای اجتماعی است که طی فرایند یادگیری آموخته شده و شخص در چارچوب هنجارهای اجتماعی و قوانین و مقررات دست به انتخابی میزند. این انتخاب موجب ایجاد روابط انسانی مثبت، افزایش تعاملات، موفقیت و رضایت خاطر میگردد. مولفههای بسیاری برای مسئولیت اجتماعی ذکر شده است به عنوان مثال: شناخت، نتیجه هر عملی را به عهدهگرفتن، داشتن نگرش دلسوزانه به خود و دیگران، حس کنترل، صلاحیت و شایستگی، شناخت حقوق اولیه انسانی خود و دیگران و برخورد باز در برابر ایدهها، تجارب و مردم جدید(علیخان گرگانی، 1392: 55-54)
برقراری عدالت
دیوید میلر عدالت را این گونه تعریف میکند: “زمانی که در مورد عدالت صحبت میکنیم در واقع در مورد چگونگی تقسیم چیزهای خوب و بد در میان اعضای یک جامعه بشری صحبت میکنیم.” (علیخان گرگانی،1392: 56) راولز در کتاب «نظریهی عدالت» خود در رابطه با عدالت اجتماعی به سه اصل اعتقاد دارد:
1) هر شخص نسبت به کل سیستم اجتماعی حقوق مساوی دارد؛
2) هر نوع نابرابری اجتماعی و اقتصادی باید به نفع محرومترین طبقات برنامهریزی شود؛
3) هر اداره، شغل یا موقعیتی باید به عنوان یک فرصت برابر عادلانه بر روی همگان گشوده شود.
راولز اذعان میکند که همه چیزهای خوب مانند آزادی و فرصت، درآمد و ثروت، و تمام پایگاههای احترام به خود باید به طور مساوی توزیع شود، مگر آن که تقسیم نامساوی آنها به نفع محرومترین طبقات باشد. بدینترتیب، منابع باید بر پایه ارزش آن در راستای رشد و غنای فردی و اجتماعی شهروندان خصوصاً قشرهای کمتر بهرهمند، سازماندهی شده و تخصیص یابد (علیخان گرگانی، 1392: 57-56).
اخلاقیات
اخلاقیات عبارت است از شناسایی و اولویتبندی ارزشها برای هدایت رفتارها در سازمانها. ارزشها و اصول اخلاقی بُعدی از سرمایهاجتماعی است که با تقویت آنها در سازمانها میتوان بر میزان سرمایهاجتماعی افراد که نتیجهی آن دستیابی به بهرهوری بیشتر از منابع و از جمله از منابع انسانی است، افزود(امین بیدختی، 1388: 60)
سطوح سرمایهاجتماعی
ایده سرمایهاجتماعی، توجهات را به ارتباط بین سطح خُرد ( تجربههای فردی و فعالیتهای روزمره) و سطح میانی( نهادها، انجمنها و اجتماع) جلب میکند. علاوه بر این، این مفهوم به وسیله تعریف ارتباطات به عنوان نوعی سرمایه، به مجموعهای از تبیینها اشاره میکند که میتواند سطوح خُرد، میانه و کلان تحلیل را به هم متصل کند(عطار، 1389: 19)
در سطح خُرد، سرمایهاجتماعی در قالب روابط فردی و شبکههای ارتباطی بین افراد و هنجارها و ارزشهای غیررسمی حاکم بر آنها مورد بررسی قرار میگیرد و ناظر بر رفتار مثبت و منفی شبکههایی از افراد میباشد. بر این اساس، سرمایهاجتماعی موضوعاتی چون شدت و کیفیت روابط و تعاملات بین افراد و گروهها، احساس تعهد و اعتماد دو جانبه به هنجارها و ارزشهای مشترک را شامل شده و بعنوان یک حس تعلق و پیوستگی اجتماعی شناخته میشود.
در سطح میانی، سرمایهاجتماعی هم جنبههایی از ساخت اجتماعی را داراست و هم کنشهای خاص کنشگران را درون ساختار اجتماعی تسهیل میکند. این مفهوم، ارتباطات افقی و عمودی را شامل میشود و سازمانها و روابط بینابینی اعم از باشگاهها، انجمنها، شرکتها و احزاب سیاسی در زمره آن قرار میگیرند(علیخان گرگانی، 1392: 72)
در سطح کلان سرمایهاجتماعی شامل روابط قراردادی و ساختاری نهادهای کلان مانند دولت، حکومت سیاسی و نظامهای حقوقی و قضایی میگردد. در این سطح روابط و ساختارهای رسمی مانند قوانین و مقررات حاکمیت سیاسی، میزان مشارکتسیاسی، شکلگیری نهادهای سیاسی، اجزای سرمایهاجتماعی را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر، در سطح کلان با سرمایهاجتماعی ساختاری سروکار داشته که اعتماد نهادی و اعتماد به حکومت و نیز اعتماد به نظامهای تخصصی، مؤلفههای اصلی آن را تشکیل میدهند(ازکیا، 1384: 396)
در چشماندازی دیگر سرمایهاجتماعی در دو سطح قابل طرح است: سطح ملی، که علاوه بر شبکهها، تعاملات و هنجارهایی که کیفیت و کمیّت تعاملات اجتماعی را شکل میدهند و به انسجام این نهادها کمک میکند میپردازد (علوی، 1380: 34 و علیخان گرگانی، 1392: 72) و سطح سازمانی، که از مزیت به اشتراک گذاشتن بهتر دانش، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد، ایجاد روح تعاون درون سازمان، بین سازمان و مشتریان و شرکاء، کاهش نرخ جابهجایی، افزایش فعالیتهای مرتبط با ثبات سازمانی و درک مشترک، کاهش هزینههای استخدام، کمک به آموزش ابقای دانش سازمانی، کاهش تغییرات نیروی کار برخوردار است. اهمیت سرمایهاجتماعی سازمانی در این است که سبب اجتماع افرادی میشود که با یکدیگر به طور موفقیتآمیز کارها را به پایان میرسانند. سرمایهاجتماعی سازمانی، احساس انسجام را از طریق اعتماد و همکاری ایجاد مینماید(علیخان گرگانی، 1392: 73).در بررسی سطوح سرمایهاجتماعی میتوان این سرمایه را به گونهای دیگر در سه سطح فردی، گروهی و اجتماعی نیز مورد بررسی قرار داد.
گونههای مختلف سرمایهاجتماعی
سرمایهاجتماعی برحسب شرایط و نوع گروه یا شبکهای که در آن پدید میآید به گونههای سرمایهاجتماعی درون گروهی، بین گروهی و ارتباطی تقسیم میشود (موسوی،1391: 23). سرمایهاجتماعی درون گروهی بیانگر همبستگی میان افراد همانند در موقعیت مشابه است. بنابراین، این سرمایه به روابط مبتنی بر اعتماد و همکاری میان اعضاء یک گروه اشاره دارد که دیگر گروهها برای اعضای آن غریبه محسوب میشوند(فیروزآبادی، 1385: 202).این سرمایهاجتماعی دو کارکرد اساسی دارد: یکی اینکه مانند چسبی اجتماعی موجب تقویت همبستگی اجتماعی میشود و دیگر اینکه بده بستانهای خاص درون گروهی را تقویت میکند(غفاری، 1385: 78). .سرمایهاجتماعی بینگروهی، دربرگیرنده همبستگیهای دورتر افراد همانند، مانند همکاران و دوستان دور است و برخلاف نوع درونگروهی به گردآمدن مردم از بخشهای مختلف جامعه اشاره دارد. بنابراین، هر چه میزان این سرمایهاجتماعی در جامعهای بیشتر باشد امکان انجام توافقات و حل اختلاف بیشتر میشود(فیروزآبادی، 1385: 203).میزان بالای اعتماد تعمیمیافته و اعتماد به افراد ناشناس، بیانگر سرمایهاجتماعی بینگروهی است(موسوی، 1391: 24).سرمایهاجتماعی ارتباطی بیانگر همبستگی بین افراد غیرهمانند در موقعیتهای نامشابه است. بنابراین، افراد قادرند از منابع دورتر و وسیعتر بهره گیرند. سرمایهاجتماعی ارتباطی، زمینه اتصال یک جامعه خاص را با جوامع بیرونی فراهم میآورد. برخلاف دو نوع دیگر سرمایهاجتماعی این نوع سرمایه بر ارتباطات عمودی اشاره دارد. کارکرد اصلی این نوع سرمایه را میتوان دسترسی افراد و گروهها به بخشهای مختلف اجتماع دانست(موسوی، 1391: 35).
تعداد صفحات | 159 |
---|---|
شابک | 978-622-378-038-7 |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.