کتاب رژیم صهیونیستی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا (دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش و باراک اوباما)

کتاب رژیم صهیونیستی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا (دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش و باراک اوباما)

شناسه محصول: 23654

365,400 تومان

تعداد صفحات

261

شابک

978-622-378-640-2

انتشارات

مقدمه 7
فصل 1 11
طرح مسئله 12
مطالعات 19
فصل 2 23
نظریه نوام چامسکی، لابی صهیونیستی به منزله عاملی فرعی در سیاست خارجی آمریكا 29
لیبرالیسم 32
نئولیبرالیسم 33
رئالیسم 35
نئورئالیسم 38
نتیجه‌گیری و ارزیابی نظریه‌ها 43
فصل 3 49
تاریخچه روابط ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی 50
مبانی تفکر روسای جمهور ایالات متحده در خصوص رژیم صهیونیستی (2000-1945) 55
از جنگ 1967 اعراب و رژیم صهیونیستی (جنگ شش روزه) تا سال 2000 65
نتیجه گیری 95
فصل 4 97
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش و باراک اوباما 98
سیاست خارجی خاورمیانه ای جورج دبلیو بوش 103
سیاست خارجی خاورمیانه ای باراک اوباما 140
نتیجه گیری 163
فصل 5 167
بررسی ارتباط بین دو متغیر و تحلیل داده‌ها 168
نقش لابی یهود در محافل تصمیم گیری ایالات متحده 196
برداشت رژیم صهیونیستی و لابی مدافع آن نسبت به تهدید ایران هسته‌ای 197
سیاست‌های رژیم صهیونیستی و لابی مدافع آن برای مهار ایران 198
نقش رژیم صهیونیستی در تامین منافع مشترک با آمریکا 204
منافع مشترک نظامی و امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی 221
نتیجه گیری 233
منابع و مآخذ 240
کتاب فارسی 240
منابع لاتین 252

 

 

 

تحول در ساختار سیستم بین المللی بعد از جنگ جهانی دوم و جایگزینی ایالات متحده آمریکا به جای انگلستان، نقطه عطفی در تعاملات منطقه‌ای و بین المللی و نیز تاریخ روابط بین الملل محسوب می‌گردد. اعلامیه خاتمه قیمومیت انگستان بر قلمرو فلسطین در سال 1947 و ظهورآمریکا در منطقه خاورمیانه، به دلیل اهمیت ژئواستراتژیک و نیز جایگاه ژئوپولتیک این منطقه، قواعد توزیع قدرت منطقه ای را متحول ساخت. در این مقطع، ایالات متحده، منطقه خاورمیانه را بخشی از حوزه امنیتی و تامین کننده منافع حیاتی خود قرار داد.
اهمیت ژئواستراتژیک منطقه خاورمیانه و نیز چاه های نفت این منطقه توجه ایالات متحده را به خود جلب نمود. از این رو تاسیس دولت رژیم صهیونیستی و حمایت آمریکا از این دولت بر اساس فهم و مصلحت سیاستگذاران، روسای جمهور و نخبگان سیاست خارجی این کشور آغاز شد. این سیاست بر اساس نظر سنجی های به عمل آمده، مورد تایید مردم آمریکا نیز می باشد.
نخستین گام های دولت آمریکا در اجرای سیاست های خاورمیانه ای خود، تسهیل مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین و حمایت دولت ترومن از طرح تقسیم فلسطین به سه منطقه یهودی، فلسطینی و بی‌طرف یا بین المللی بود. طرح مزبور علی رغم مخالفت اعراب در 29 نوامبر 1947 در سازمان ملل متحد به تصویب رسید.
با تاسیس دولت غیرقانونی رژیم صهیونیستی در 14 می‌1948، هاری ترومن، نخستین رئیس جمهور آمریکای پس از جنگ جهانی دوم، اولین دولتی بود که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت. همان طور که روبرت لووت معاون وزارت خارجه خاطر نشان ساخت، ترومن اگر پدر آن [رژیم صهیونیستی] نبود حتماً قابله آن بود.
دیوید بن گوریون اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی در قدردانی از خدمات آمریکا در تاسیس و استمرار دولت رژیم صهیونیستی اعلام نمود که رژیم صهیونیستی برای همراهی با غرب – حتی در موقع بروز جنگ- آماده است. وی هم چنین خواستار تجهیز یک نیروی نظامی برای حمایت از آمریکا در مقابل حمله احتمالی شوروی به این کشور شد. علاوه بر آن دولت رژیم صهیونیستی خواستار پیوستن رژیم صهیونیستی به طرح دفاعی- امنیتی غرب در خاورمیانه شد. بدین ترتیب دولت رژیم صهیونیستی چه در طول جنگ سرد و چه در زمان پس از جنگ سرد، روابط همکاری جویانه ویژه ای با دولت آمریکا به خصوص در منطقه خاورمیانه داشته است.
رژیم صهیونیستی علاوه بر نقش بازدارندگی در مقابل نفوذ کمونیسم، در پاسخ به درخواست آمریکا، به شکست حرکت های ناسیونالیست رادیکال در لبنان، اردن، یمن، فلسطین کمک کرده است. نیروی هوایی آن بر سراسر منطقه مسلط می باشد. جنگ های پی درپی رژیم صهیونیستی میدان آزمایش مناسبی برای تسلیحات آمریکا علیه جنگ افزارهای شوروی سابق فراهم کرده است. رژیم صهیونیستی مجرایی برای تسلیحات آمریکا به رژیم ها و جنبش های غیرمردمی همانند آفریقای جنوبی، ایران زمان شاه، گواتمالا و نیکاراگوئه بوده است. مشاوران نظامی رژیم صهیونیستی کنتراها، حونتا در السالوادور و دیگر جنبش ها و حکومت های مورد حمایت آمریکا را کمک کرده اند. موساد با سیا و دیگر سرویس های آمریکا در جمع آوری اطلاعات و عملیات پنهانی همکاری کرده است. موشک های رژیم صهیونیستی در زمان جنگ سرد به عنوان نیروی بازدارنده در مقابل شوروی عمل می نمود. ارتش رژیم صهیونیستی با مجتمع نظامی- صنعتی آمریکا و پژوهش و توسعه برای جت های جنگنده سیستم های دفاع ضدموشک و حتی با طرح “ابتکار دفاع استراتژیک ” همکاری کرده است.
رژیم صهیونیستی در جنگ آمریکا با عراق برای بمباران متحدان علیه پایگاه های موشکی این کشور همکاری نمود. تانک های سوخت طراحی شده توسط رژیم صهیونیستی برای جنگنده بمب افکن های اف-15، سیستم شخم “مین یاب ” ارائه شده از سوی رژیم صهیونیستی طی حمله نهایی به مواضع عراق، استفاده از پل های متحرک رژیم صهیونیستی توسط تفنگداران آمریکایی، سیستم های هدف گیری رژیم صهیونیستی و شیوه ها و ابزار هشداردهنده به نیروی هوایی آمریکا در منطقه قابل ذکر می باشد. رژیم صهیونیستی در تولید و تکامل هواپیماهای بدون سرنشین مقام نخست را در جهان دارا می باشد. دولت رژیم صهیونیستی این امکانات را در جنگ های خلیج فارس، سومالی و بوسنی در اختیار نیروهای آمریکایی و متحدان قرار داد. این نمونه ها تنها‌بخش کوچکی از خدمات رژیم صهیونیستی به آمریکا است.
ایالات متحده نیز از زمان تاسیس دولت رژیم صهیونیستی تا کنون در حوزه های مختلف با این دولت همکاری نموده است. دولت آمریکا با تعقیب فرایند صلح خاورمیانه از جمله قرارداد “صلح کمپ دیوید ” علاوه بر کاهش موضع گیری های ضد آمریکایی اعراب، توانسته است از موضع گیری های ضد رژیم صهیونیستیی نیز جلوگیری به عمل آورد. آمریکا با همکاری های نظامی- امنیتی با رژیم صهیونیستی در جنگ های اعراب و رژیم صهیونیستی از محو حتمی این دولت جلوگیری به عمل آورد.
تاکنون دو دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی قراردادهای مهمی امضاء کرده اند و بر اساس آن همکاری های ویژه ای بین آن ها برقرار شده است. پس از 11 سپتامبر تاکنون عمق و گستره این نوع همکاری به طور فزایندهای گسترش یافته است.
بدین ترتیب روابط گام به گام اولیه آمریکا و رژیم صهیونیستی به تدریج توسعه یافته و به روابط استراتژیک و ویژه تبدیل شده است؛ به گونه ای که از نظر دولتمردان آمریکایی، دولت رژیم صهیونیستی برای تامین منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه “نقش حیاتی ” ایفا می کند. این دولت به عنوان متحد قابل اعتماد و دولت باثبات در میان جزایزی از دولت های بی‌ثبات منطقه خاورمیانه به حساب می آید و در نتیجه واشینگتن و تل آویو روابط چند دهه خود از “وضع موجود ” بسیار راضی هستند و خواستار ادامه این رابطه ویژه می باشند.
در این کتاب ما برآنیم تا اولاً به نقش رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی خاورمیانه ای ایالات متحده بپردازیم و این که لابی رژیم صهیونیستی محور در ایالات متحده چگونه در دستگاه های تصمیم گیری آن کشور نفوذ و سیاست خارجی آمریکا را در جهت تامین منافع رژیم صهیونیستی هدایت کرده اند. همچنین به دنبال این سوال نیز هستیم که آیا ایالات متحده از این جهت گیری های سیاست خارجی خود صرفاً به دنبال تامین منافع رژیم صهیونیستی است یا خود نیز به دنبال تعقیب منافعی است.
خاورمیانه :
این واژه در مورد منطقه ای به کار رفته که تقریباً شامل ایران، ترکیه، عراق، سوریه، لبنان، ازدن، فلسطین اشغالی (رژیم صهیونیستی)، شبه جزیره سینا، عربستان، امارات متحده عربی، بحرین، عمان، قطر، کویت و یمن است. خاورمیانه به خاطر واقع شدن بین سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا و وجود تنگه های هرمز، بسفر، داردانل، کانال سوئز و خلیج فارس از موقعیت منحصر به فرد جغرافیایی و استراتژیک برخوردار است. از آنجایی که خلیج فارس تنها از طریق تنگه هرمز به آب های آزاد باز می شود، جلوگیری از تهدید از راه دریا علیه امنیت آن نیز فقط با کنترل تنگه هرمز امکان پذیر است. برای حفظ امنیت تنگه هرمز هیچ کشوری در منطقه از موقعیتی نظیر موقعیت ایران برخوردار نیست. حساس ترین جزایر واقع در تنگه هرمز و خلیج فارس مثل هرمز، لارک، هنگام، قشم، تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی و سیری که با استفاده از آن ها می توان از امنیت این آبراه دفاع کرد به ایران تعلق دارند. منطقه خاورمیانه همچنین بزرگترین تولیدکننده نفت جهان نیز است. در واقع، حیات اقتصادی اکثر کشورهای پیشرفته صنعتی سرمایه داری وابسته به نفت خاورمیانه است و کشتی های بزرگ، نفت را از خلیج فارس به مقصد ژاپن، اروپای غربی و آمریکا و بسیاری از کشورهای درحال توسعه حمل می کنند. اهمیت ذخایر گاز آن هم کمتر از نفت نیست.
سیاست خارجی :
سیاست یک دولت در عمل متقابلش با دیگر دولت ها و خلق ها. سیاست خارجی، تابعی از سیاست داخلی و به ویژه تابعی از نظام اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی هر کشور است. شیوه هایی مانند برنامه ریزی درازمدت، بیشتر در سیاست داخلی اعمال می شود، در حالی که بهره برداری از موقعیت های زودگذر و تطبیق با شرایط دگرگون از خصوصیات سیاست خارجی است. سیاست خارجی یکی از عرصه های مهمی است که مواضع نیروی حاکم بر هر کشور در آن انعکاس می یابد. سیاست خارجی هر کشور با سیاست داخلی آن رابطه جدا نشدنی و مستقیم دارد. این دو هر چند از نظر شکل متفاوتند ولی دارای ماهیت یکسانی هستند و در واقع می توان سیاست خارجی را بازتاب سیاست داخلی دانست. سیاست خارجی همچنین یک‌بخش فرعی از سیاست بین المللی است.
لابی :
لابی، لغت انگلیسی به معنای «سرسرا» است. لابیگری، در اصطلاح سیاسی آمریکا، به معنای نفوذ در قوه قانونگذاری (از راه تماس با اعضای دو مجلس و زیر نفوذ آوردن آنها) و اجرای نظرهای خود از آن راه است. گروه های زورآور و بانفوذ با تماس با اعضای سنا یا مجلس نمایندگان در «سرسرا» ها یا‌بخش هایی از ساختمان مجلس که همگان به آن دسترس دارند، برای رد یا تصویب لایحه های مورد نظر خود می کوشند. دولت های وابسته به آمریکا نیز از راه های گوناگون لابیگری (از جمله رشوه دهی به مقامات سیاسی و پارلمانی) به مقاصد خود که جلب پشتیبانی سیاسی یا نظامی دولت آمریکاست، می رسند.
منافع ملی :
اشاره است به هدف های اولیه و همیشگی که مردم و دولت درصدد حفظ و تحصیل آنها در صحنه بین المللی هستند. این هدف های همیشگی عبارتند از: حفظ تمامیت ارضی، حفظ جان مردم، حفظ نظام اجتماعی و حاکمیت کشور، اندیشه نفع ملی به عنوان مفهوم مخالف نفع شهریار، با پیدایش حس ملی تکوین یافت و با تکامل تشکیلات دموکراتیک نضج و قوام گرفت.
گروه ذینفع :
گروهی است با نظریات مشترک در برابر گروه های دیگر جامعه، ادعاهایی را مطرح می سازند. هنگامی که این گروه، ادعاهای خود را در برابر یکی از نهادهای حکومتی مطرح می کنند، به صورت یک گروه ذینفع سیاسی درمی آید؛ بنابراین، هنگامی که یک گروه اقتصادی درصدد اعمال نفوذ برای تصویب مقررات مالیاتی به خصوصی برآید، به عنوان یک گروه ذینفع سیاسی عمل کرده است.

گروه فشار :
1) گروهی از افراد که دارای هدف یا قصد و غرض مشترک باشند و بکوشند تصمیمات خود را از هر راهی که در اختیار داشته باشند، به ویژه از طریق دسترسی به مقامات حکومت اجرا کنند.
2) سازمان هایی که بدون توجه به اصول، تنها به خاطر نفع خود مبارزه می کنند. گروه فشار، نوعی گروه ذینفع است. گروه های فشار معمولاً مقامات حکومتی یا بخشی از آن ها را با اتخاذ تدابیر گوناگون زیر فشار قرار می دهند. این گروه ها خواهان کسب قدرت نیستند ولی قدرت را به هر طرفی که خود بخواهند، می کشانند.
3) واحدی جمعی (متشکل از اشخاصی چند) با دیدگاه ها و منافع مشترک که برای نیل به هدف های خود بر سایر گروه ها اعمال فشار می کند. گروه های فشار باتوجه به ماهیت (گروه های سیاسی یا ذینفوذ حرفه ای) وسایل مورد استفاده (افکار عمومی یا تبلیغات سیاسی) شیوه های عمل (تهدید یا خرابکاری) و شکل هایی از قدرت که در اختیار دارند از یکدیگر متمایز می شوند.
ایالات متحده آمریکا :
ایالات متحده آمریکا دارای سرزمینی به وسعت 9695536 کیلومتر مربع می باشد. این کشور چهارمین کشور وسیع در جهان پس از روسیه، کانادا و چین است. ایالات متحده از سمت شمال با کانادا و از جنوب و جنوب عربی به خلیج مکزیک و از سمت غرب به اقیانوش آرام محدود است. در این کشور احزاب نقش کلیدی در حوزه سیاسی دارند و از دو حزب عمده در این کشور میتوان به حزب دموکرات و حزب جمهوری خواه اشاره کرد. پیشینه حزب دموکرات، ریشه در حزب «جمهوری خواه- دموکرات» اواخر قرن هجدهم است. حزب «جمهوری خواه- دموکرات» به عنوان مخالف «حزب فدرالیست» در سال 1793 توسط توماس جفرسون و جیمز مدیسون تاسیس شد. حزب جمهوری خواه در اصل حزب ایالت های صنعتی و ثروتمند شمال و پیروز در جنگ داخلی بود (حمیدی نیا، 12: 1381-10). ساختار سیاسی ایالات متحده از سه قوه تشکیل شده است که عبارتند از: 1) قوه مجریه 2) قوه قانونگذاری 3) قوه قضاییه
جورج دبلیو بوش:
چهل و سومین رییس‌جمهور آمریکا که به‌ نمایندگی حزب جمهوری خواهان در سال ۲۰۰۰ انتخاب شد. زاد روز وی ۶ ژوئیه ۱۹۴۶ است. جورج دبلیو بوش تا سال 2000 به عنوان چهل و ششمین فرماندار تگزاس به ایفای نقش پرداخت وی پیش از ورود به ‌صحنه سیاست، در صنایع نفت و مدیریت تجاری مربوط به ‌آن فعالیت داشته، همچنین مدیر یک تیم بیسبال به ‌نام رِنجرهای تگزاس بوده ‌است. او در سال ۲۰۰۰ میلادی در حزب جمهوری‌خواه با شکست سناتور هم حزب، جان مک کین، به ‌عنوان پیشتاز این حزب در انتخابات شرکت کرد و ال گور، معاون اول رئیس‌‌جمهور ِ حزب دموکرات ِ دوره پیشین را در رقابتی تنگاتنگ شکست داد. انتخابات سال ۲۰۰۰ نزدیک ترین انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا بود و تنها با اختلاف ۵۰۰ رای بیشتر در ایالت فلوریدا و با تصمیم نهایی دیوان عالی ایالات متحده، بوش توانست با کسب اکثریت آرای کالج الکترال برنده انتخابات گردد. او در دوم نوامبر ۲۰۰۴ با ۶۱ میلیون رای که ۵۲ درصد مجموع آرا بود با شکست سناتور جان کری که ۴۷ درصد آراء را از آن خود کرده بود و نامزد مستقل رلف نادر با ۱ درصد آراء، برای بار دوم به ریاست جمهوری برگزیده شد و کنترل مجلس کنگره و مجلس سنا نیز در اختیار حزب او، حزب جمهوری خواه در آمد.

تعداد صفحات

261

شابک

978-622-378-640-2

انتشارات