141,400 تومان
تعداد صفحات | 101 |
---|---|
شابک | 978-622-378-248-0 |
ناموجود
فصـل اول 15
مقدمه 15
فصـل دوم 21
زندان 21
تاریخ جرم و مجازات 23
قرون وسطی 23
دوره جدید 25
گسترش زندانها 27
تاریخچه کار در زندان 29
هدف های زندان 29
انواع زندان 29
فرهنگ درون زندانها 30
اصلاح و تربیت 31
تعریف اصلاح و تربیت 32
تعریف اصلاح و تربیت در زندان 34
هدف های اصلاح و تربیت 34
عامل های اصلاح و تربیت 36
موانع اصلاح و تربیت 36
فرآیند اصلاح و تربیت در زندانها 38
اقدامات فرهنگی 38
اقدامات مذهبی 39
حرفه آموزی و اشتغال 40
تاریخچه حقوق بشر 43
دوران باستان 43
دوران معاصر 43
فصـل سوم 45
حق حرفه آموزی زندانیان 45
زندان در نظام حقوقی ایران 47
اشتغال به کار زندانیان 55
هدف از اجباری بودن کار در زندانها 57
مضرات وادار نمودن زندانیان به کار 58
لزوم اجباری بودن کار در زندانها 59
سیستم های مختلف کار در زندانها 61
روش مقاطعه کاری 61
روش رژی 62
روش مختلط 62
نوع کار در زندانها 66
کارهای عمومی 66
کارهای تولیدی 66
مدت کار 68
مزد کار 68
میزان مزد کار 69
طرز تقسیم مزد کار زندانیان 69
بيمههای اجتماعی زندانیان 71
آموزش و پرورش زندانیان 72
آموزش علمی 72
آموزش حرفهای 74
پرورش جسمی 75
تنظیم برنامههای هنری 78
پرورش افکار زندانیان 79
رویکردهای اصلاحی ناظر به تکرار کنندگان جرم 80
اهم اسناد بین المللی در رابطه با حق حرفه آموزی زندانیان 86
اعلامیه جهانی حقوق بشر 86
اصول اساسی رفتار با زندانیان 89
منـابع و مآخـذ 94
منابع فارسی 94
منابع غیر فارسی 97
زندان
زندان از واژگان کهن فرهنگی بشر است و ماهيتا با دو مقوله جرم و آزادی پیوند دارد. گویی بشر از همان زمان، به بی بدیل بودن گوهر ناب آزادی آگاه بود که با محروم کردن فرد خاطی یا مجرم از آن، در پی تنیه وی بر آمد. به جرات باید اذعان کرد هیج مجازاتی جز مرگ، به اندازه محرومیت از موهبت آزادی، انسان را در فشار و تنگنا قرار نمیدهد، چه هر مجازات دیگری به دلیل گذرا بودن و دیرزی نبودن¬اش اثری به پایداری حبس و زندان بر روح و روان بشر به جای نمی گذارد. از دیگر سو، زندان تداعی گر جرم است و جرم جز در ارتباط با هنجارها و قوانین به وقوع نمی پیوندد.
به تعبیر گیدنز، «قوانین هنجارهایی هستند که توسط حکومت¬ها به عنوان اصولی که شهروندان باید از آن پیروی کشند، تعریف شده اند و جرم عبارت است از هر شیوه رفتاری که قانون را نقض کند. بدیهی است که جرم تابعی از زمان و مکان است زندان مکانی است که اشخاص از نظر فیزیکی، محدود و توقیف و معمولا از آزادیهای شخصی محروم میشوند. زندانها به طور قراردادی، سازمان هایی هستند که بخشی از نظام قضائی یک کشور محسوب میشوند و به منظور اجرای کیفر حبس، به عنوان یک مجازات قانونی که به صورت حکم از سوی دادگاه صادر شده است، به دلیل ارتکاب جرم بکار می ¬روند در بیان عامیانه در خیلی از کشورها، واژه زندان به عنوان یک مترادف برای بازداشتگاه نیز بکار میرود. در حالی که از نظر قانونی این واژه ها به دو نهاد مختلف اختصاص دارند. بازداشتگاه ها ویژه نگهداری اشخاصی هستند که در انتظار محاکمه اند و یا هنوز احکام به آنها ابلاغ نشده است، برای کمتر از یک سال. در صورتی که زندانها میزبان افرادی هستند که دارای محکومیت قطعی میباشند.
واژه زندان در لغت نامه دهخدا: زندان جایی است که متهمان و محکومان را در آن نگاه دارند. این کلمه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی به جای حبس پذیرفته شده است.
در زبان پهلوی «زیندان»، ارمنی زندن»، اوستی زیندونه… محبس، جایی که گناهکاران را در آنجا توقف کنند. بندی¬خانه سجن، دوستان، دو¬ستافخانه، بند، حصير، محبس، سجن این واژه در فرهنگ عمید به معنای بندی¬خانه، محبس خانه و قید¬خانه، جایی که محکومان و تبهکاران را در آنجا نگهداری میکند و محبس است به کسی که در زندان خدمت میکنند و وظیفه حفاظت از زندانیان را بر عهده دارد، زندانیان و به کسانی که در زندان محبوس هستند زندانی می گویند. گاهی اوقات واژه زندانیان به تمام افرادی که در زندان با سازمان زندانها کار میکنند اطلاق میشود. شناخته شده ترین زندان امروز ایران، زندان اوین است.
زندانیان در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در کشورهای جهان زندانهای بزرگ به بخش هایی تقسیم میشوند که هر بخش، یک بند بنام دارد. در زندانهای بزرگ قسمت هایی مانند اندرزگاه، سلول انفرادی، و بهداری نیز وجود دارد.
تاریخ جرم و مجازات
در ادوار مختلف تاریخی و در جوامع مختلف جرم تعاریف مختلف داشته است. در اروپا پیش از صنعتی شدن بزرگ ترین جرائم ماهیت مذهبی داشتند با جرائمی بودند که علیه اموال و دارایی فرمانروا با اشراف صورت میگرفت… بدعت در دین و تجاوز به مقدسات (سرقت اموال كلا يا خسارت) به آن برای زمانی طولانی در بسیاری از نقاط اروپا کيفر مرگ داشت.
شکار یا ماهیگیری با بریدن درختان و…. از زمین شاه با اشراف توسط مردم عادی از گناهان بزرگ بود” در اروپا تعقيب ساحره ها و عجوزه¬ها تحت عنوان «جنگ با شیاطین، پیشینه طولانی داشت در حالی که در مشرق زمین و ایران، نشانی از چنین مبارزه پر¬دامنه یی به چشم نمی¬خورد. مسلما در ادوار تاریخی پیشین این سرزمین، آنچه در درجه اول جرم بود، نادیده گرفتن امر پادشاه و سلطان بود، چون اراده پادشاهان در این دیار همیشه حکم قانون را داشت. جرم و زندان اگر چه با هم تداعی میشوند، اما شواهد تاریخی نشان میدهد در همه دوره¬های تاریخ بشر، مجازات مجرم حبس و زندان نبود. ظاهرا شیوه های دیگر مجازات از جمله سوزاندن، قطع اعضاء شلاق زدن و متداول تر بود. در داستان مرگ سقراط در یونان باستان می¬بینیم ظاهرة وی به اتهام انکار باورهای متداول جامعه، محبوس است و محکوم به مرگ، اما فضای بازداشتگاه او هیچ مشخصه¬یی از زندان به مفهوم امروزی را ندارد چرا که هر کس به دیدنش میرود، همه احترامش میکنند و انگار تلاشی برای محرومیت وی از داشتن رابطه عاطفی و اجتماعی به عمل نمی آید هر چند مجازات نهایی اش مرگ است که با سر کشیدن جام شوکران اعمال میشود.
قرون وسطی
در اروپای پیش از قرن نوزدهم، اثر چندانی از زندان به چشم نمی خورد. به ندرت برای كيفر دادن مجرم از زندان استفاده میشود. با این وجود، زندان به عنوان اقامتگاه اجباری برای آدم هایی که به هر دلیل نباید در جامعه حضور داشته باشند، در اروپا با جذام خانه های ابتدای قرون وسطی آغاز شد.
فوکو میگوید: «در ابتدای قرون وسطی تا پایان جنگ های صلیبی، وسعت قلمرو ملعون جذام خانه ها در سراسر اروپا چندین برابر شده بود، به قول متيو پاری در گل قلمرو مسیحیت ۱۵ هزار جذام خانه وجود داشت.. فرآیند نگهداری جذامیان در جذام خانه ها در برخی کشورها تا پایان قرن هفدهم ادامه یافت، تا آنکه کم کم به طور شگفت انگیزی به ریشه کن شدن جذام انجامید. بیشک ریشه کن شدن جذام ته حاصل روشهای سنتی درمانی که حاصل تفکیک جذامیان و قطع ارتباط با کانون های عفونی جذام در مشرق زمین بعد از جنگ¬های صلیبی بود به هر حال نباید از نظر دور داشت در همین دوره همه شهرهای کوچک و بزرگ اروپا یک زندان محلی داشتند اما این زندانها معمولا بسیار کوچک بودند و نمیتوانستند به طور همزمان بیشتر از سه یا چهار زندانی را نگهداری کنند. شب ها افراد مست را در آن نگه می داشتند تا مستی از سرشان پرد. یا گهگاه به عنوان جایی که افراد متهم در انتظار محاکمه به سر می بردند، از آن استفاده میکردند. در شهرهای بزرگ تر اروپایی، زندانهای نسبتا بزرگ وجود داشتند. بیشتر افراد که وارد این زندانها میشدند، جنایتکاران محکوم به مرگ بودند که در انتظار اعدام به سر می بردند. این موسسات با زندانهایی که از ابتدای قرن نوزدهم به بعد ساخته شدند، بسیار متفاوت بودند. وقتی جذام مدفون شد، جنون سر بر آورد. جنون در چشم انداز اجتماع اروپایی چهره یی کاملا آشنا داشت. انجمن های قدیمی دیوانگان، جشن¬ها، اجتماعات و سخنرانی¬ها لذتی تازه به افراد میداد. جامعه در ابتدای قرن هفدهم به نحو شگفت آوری پذیرای جنون بود. جنون در این جامعه در قلب اشیا و انسان ها حضور داشت. نشانه یی ریشخند آمیز بود که معیارهای تشخص حقیقت و وهم را در هم می¬ریخت و دیگر همچون گذشته تهدیدی تراژیک نبوده حیاتی بود که بیش از آنکه نگران کننده باشد آشفته بود، جنب و جوش مضحکی در جامعه بود و از تحركت خود خبر میداد.
دوره جدید
در طول قرن هفدهم، در سراسر اروپا مراکز و اقامت اجباری تاسیس شد و شاید در عرض چند ماه از هر صد نفر ساکن پاریس یک نفر در آنجا محبوس شدند. میدانیم که قدرت مطلقه، احکام سلطنتی دایر بر حبس و تبعید را صادر میکرد و افراد را بی محاکمه و دلخواهی در بند میکرد، ولی شاید ندانیم که این اعمال مبتنی بر کدام بینش حقوقی بود. از زمان پینل توک و واگنینس دریافتیم دیوانگان یک قرن و نیم دربند بودند، تا آنکه روزی آنان را در تالارهای بیمارستان عمومی و سیاه¬چالهای محبس یافتند و دانستند مدت¬ها با افراد محکوم به اقامت در موسسات کار اجباری انگلیس و آلمان آمیخته بودند. اما هیچ گاه به موقعیت و جایگاه اجتماعی شان به روشنی مشخص شد و نه اینکه چرا جامعه آن زمان میان فقرا، بیکاران، مجرمان و دیوانگان نزدیکی قائل بود.
به گفته گیدنزه «خاستگاه زندانهای امروزی اروپا، ته زندانها و سیاهچال های پیشین بلکه در خانه های کاری است که به آن بیمارستان هم می¬گفتند. خانه های کار در بیشتر کشورهای اروپایی از قرن هفدهم پدید آمده دوره یی که فئودالیسم در حال فروپاشی بود و بسیاری از دهقانان نمیتوانند روی زمین کار پیدا کنند بنابراین آواره و سرگردان میشدند. در خانه های کار به آنها غذا داده میشد. آنها مجبور بودند بیشتر وقت خود را در این موسسات بگذرانند و سخت کار کنند. اما خانه های کار علاوه بر این به صورت مکان هایی در آمدند که گروه هایی دیگر نیز چنانچه کسی حاضر نبود از آنان مراقبت کنند، وارد آن میشدند، بیماران، سالمندان، افراد عقب مانده و بیماران روانی، در این مراکز فقرا با هر جنسیت، سن و از هر مکان و منشاء اجتماعی و طبقاتی و در هر وضعیشی پذیرفته میشدند، این مراکز هم کسانی را که به میل خود می¬آمدند و هم آنانی را که به موجب حکم سلطنتی با فضایی فرستاده میشدند، می پذیرفتند و به آنان جا و غذا میدادند.
فوکو میگوید: «از ابتدای امر روشن بود که این بیمارستان های عمومی موسسههای پزشکی نیستند. این بیمارستان ها سازمانی شبه فضایی بودند، موسسه یی اداری که در کنار سایر قدرت های موجود و خارج از محاکم به تصمیم گیری، قضاوت و اجرای حکم می-پرداخت. به این منظور در مریض¬خانه عمومی و اماکن متعلقه آن به درخواست روسا، چوبه دار، غل، محبس و سیاهچال در اختیارشان بود و هیچ اعتراضی نسبت به احکام صادره از جانب آنان برای محدوده داخل بیمارستان قائل سمع نبود.
فرآیند تاسیس این مراکز در سراسر اروپا مشابه و همسان نبود. مثلا در انگلستان نهادهای مخصوص برای نگهداری ماشین زودتر از فرانسه و آلمان تاسیس شد.
قانونی که در سال ۱۵۷۵ به منظور مجازات ولگردان و کمک به فقرا تصویب شد، تاسیس دار التاديب را به تعداد دست کم یک واحد برای هر استان مقرر میکرد. دارا لتاديب ها و بیمارستان های عمومی تا مدت های مدید باز هم برای حبس بیکاران و آوارگان به کار رفت. هر بار که بحرانی بروز کرد، شمار فقرا رو به افزایش می رفت و این مراکز اجباری دست کم برای مدت طولانی بار اقتصادی نخست شان را باز می¬یافتند.
فرآیند رشد جامعه و شکل گیری نهادهای تخصصی در سایه دولت های ملی، کم کم اثرش را در حوزه جرم و مجازات هم بر جای گذاشت.
طی قرن هجدهم در اروپا زندانها، آسایشگاه ها و بیمارستانها به تدریج از یکدیگر مجزا شدند. اصلاحگران با مجازات های قدیمی مخالفت کردند و محرومیت از آزادی را شیوه موقری برای مقابله با فعالیتهای تبهکارانه دانستند.
با توسعه حقوق آزادی فردی در چارچوب نظام سیاسی کلی جامعه، قتل به عنوان بزرگ ترین جرم شناخته شد، زیرا کشتن فردی دیگر در واقع حمله نهایی به حقوق فردی است.
از آنجا که تصور میشد زندان در آموختن عادت به انضباط و همنوایی به مجرمان موثر است، اندیشه مجازات در برابر عموم رفته رفته از میان رفت.
گسترش زندانها
در سال ۱۵۷۷ در لندن قصر مترو¬کی به نام بریدول برای نگهداری ولگردان اختصاص یافت. در این زندان کار الزامی و روشهای تربیتی در مورد محکومان اجرا میشد.
در سال ۱۵۹۹ در آمستردام، زندان خاصی جهت آموزش کار و تربیت مذهبی زندانیان افتتاح و از سال ۱۶۰۵ در این زندان روش انفرادی اجرا شد. در سال ۱۶۲۳ در ناپل زندانی برای تفکیک زنان از مردان، اطفال از بزرگان به روش انفرادی بنا شد.
در سال ۱۶۶۷در فلورانس دار التادیبی جهت تربیت جوانان تاسیس شد. در سال ۱۷۰۳ در رم به امر پاپ کلمان پنجم زندانی برای جوانان به روش انفرادی به نام «سن میشل» بنا شد که این جمله بر سردر آن حک شده است، تشیه بزهکاران با مجازات بی فایده است باید با روش خاص آنان را تربیت کرد. در این زندان، جوانان پسر کمتر از ۲۰ سال و اطفال طرد شده و در خطر، به روش انفرادی توام با کار نگهداری میشدند.
در سال ۱۷۳۵ زندانی جهت نگهداری زنان به روش انفرادی در رم افتتاح شد. در سال ۱۷۸۷ در امریکا بنجامین فرانکلین که به اروپا مسافرت کرده و با افکار و عقاید هوارد و بنام آشنا شده بود انجمن زندانها را تشکیل داد و در سال ۱۷۹۰ در فيلادلفيا ایالت پنسیلوانیا امريكا) اولین زندان انفرادی را بنا کرد.
در سال ۱۷۹۷ در انگلستان اولین زندان به روش انفرادی افتتاح شد. اجرای روش انفرادی نتایج تاسف برانگیز داشت و اغلب زندانیان پس از تحمل چند سال مجازات، مبتلا به بیماری های روانی شدند. در سال ۱۸۱۶ در ایالت نیویورکت زندان ایرن افتتاح شد و زندانیان روزها دسته جمعی با هم کار میکردند ولی حق حرف زدن با یکدیگر را نداشتند و شب ها را در انفرادی به سر می بردند.
در سال ۱۸۱۵ در زندان سینگ روش ابرنین (رژیم مختلط) اجرا شد. زندانیان روزها با هم کار میکردند و شب ها به طور انفرادی نگهداری میشدند. در فرانسه با تصویب قانون ۶ اکتبر ۱۷۹۱ مجازات حبس در سر ردیف سایر مجازات ها قرار گرفت و در قانون جرای ۱۸۱۰ سه نوع زندان با اعمال شاقه، دارالتاديب و بازداشتگاه پیش بینی شد ولی عملا زندانیان و بازداشتی ها در یک زندان نگهداری میشدند.
در سال ۱۸۴۰ در یک جزيره استرالیا، روش تدریجی در مورد تبعیدشدگان اجرا شد یکی از سر فصل های مهمی که در تاریخچه زندان به وقوع پیوست، احکامی بود که بین دوازدهم تا شانزدهم مارس ۱۷۹۰ در فرانسه صادر شد. در این احکام است که برای نخستین بار میتوان پژواک دغدغه حقوق بشر را یافت، «ظرف شش هفته پس از صدور این حکم، همه افرادی که در قلعه ها، مراکز مذهبی، محبس¬ها، بازداشتگاه های شهربانی با هر زندان دیگری چه به موجب حکم سلطنتی و چه بر مبنای حکم ماموران قوه مجریه در بند هستند، آزاد میشوند، مگر آنکه محکوم شده باشند، با حکم توقیف شان صادر شده باشد، یا در یکی از محاکم به دلیل ارتکاب جرم مهدی علیه ایشان دعوایی اقامه، با حکم حبس صادر شده باشد، یا به دلیل جئون در محبس باشند. بنابراین از آن پس اقامتگاه های اجباری به طور قطعی و همیشگی به مجرمان خاص و دیوانگان اختصاص یافت اگر چه برای دسته اخیر (دیوانگان) تزئینات خاصی اتخاذ شد که در نهایت به تاسیس آسایشگاه های مخصوص دیوانگان منجر شد و دیوانگان به طور رسمی از شمول مجرمان خارج شدند
تاریخچه کار در زندان
حداقل از قرن نوزدهم به این سو، کار یکی از محور های اساسی فلسفه نظام های حبس محسوب میشود. کار، به طور سنتی، یکی از فعالیتهای اساسی است که زندانیان به آن مشغول میشوند. با این حال ایجاد شغل تمام وقت برای تمامی زندانیان امری دشوار و گاه تا ممکن است.
هدف های زندان
1- نگهداری
۲ – اصلاح و تربیت
3- جبران خسارت به جامعه
انواع زندان
انواع زندان به زندانهای بسته – نیمه باز – باز و یا زندانهای با امنیت بالا – امنیت متوسط و امنيت پايين طبقهبندی میشود. هم چنین زندانها را با توجه به واقعیت های موجود در روابط بین مددجویان و کارکنان زندانها و نوع زندگی آنان در زندانها به صورت زیر دسته بندی کرده اند.
١- زندگی نباتی در زندان ۲- زندگی حیوانی در زندان ٣- زندگی انسانی در زندان
این توضیح ضروری است که زندگی در اکثر زندانها – داخلی یا خارجی – از نظر نگارندگان با نباتی است و با حیوانی. و به ندرت در زندانهایی که روان درمانی به صورت علمی در حال اجرا است کمی زندگی انسانی در آنجا جاری است البته اشاره به این مطلب ضروری است که در ایجاد نقعه ی مذکور مسئولیت متوجه مسئولان زندانهاست و کمتر مددجویان زندان در آن نقش دارند. برای اطلاع بیشتر به کتاب جامعه شناسی زندانها مراجعه شود.
فرهنگ درون زندانها
فرهنگی در جامعه می زندان را میتوان به دو شکل مورد بررسی قرار داد:
الف – فرهنگی در سطح فردی
شامل مجموعه ی باورها دانش ها و آموخته های تربیتی، علمی، شغلی و رفتاری ساکنان زندانها از بدو تولد تا زمان تحمل حبس و کیفر در زندان است. افراد مختلفی با زبان ها، عقاید، مذاهب، قومیت، سن، جنس، آداب و رسوم خاص خانوادگی که بسیاری ریشه در فرهنگ کهن خانوادگی و اجتماعی و محلی خود دارند. در زندانها با عناوین محکوم و متهم و کارکنان و سایر افراد تركيب و تعامل یافته اند که با عنوان جمعیت کیفری و افراد درون زندان، آنان را باید باز شناخت.
بنابراین ملاحظه میشود که در زندانها به نیت افراد موجود و ریشه های خانوادگی آنان، میتوان فرهنگ¬های خاصی را پیدا کرد. اگر افراد حاضر در زندانها از این دیدگاه مورد توجه قرار گیرند و بررسی شوند نتایج جالب توجهی به دست خواهد آمد که میتواند به ویژه برای مسئولان زندانها و دست اندرکاران و برنامه ریزان، به منظور مدنظر قرار دادن وضعیت افراد و برنامه ریزی هر چه بهتر در اصلاح و باز پروری آنان سودمند واقع شود.
افراد درون زندانها با زبان های فارسی، کردی، لری، ترکی، عربی و بلوچی و… سخن می گویند و نیز از معتقدان مذاهب مختلف و فرقه های گوناگونی در زندان وجود دارند.
اگر نیک بنگریم هر فردی از جمعیت داخل زندان، دارای روش خاصی در زندگی و تربیت ویژه ای در دوران رشد خود داشته است و نیز به لحاظ پیشینه ی خانوادگی بسیار متنوع و متعدد هستند.
محکومان در زندانها از میزان متفاوت تحصیلات و دانش علمی و تجربی برخوردارند که همگی این¬ها میتواند عواقب و نتایج سوه فراوانی را در جامعه ی زندان ایجاد کنند.
به کرات پیش آمده است که زندانیان در زندانها به دلیل بی توجهی مسئولان به فرهنگی افراد و نگهداری آنان در محلی که افراد با فرهنگ های مختلف نگهداری میشوند، موجب خارت های جانی و مالی زیادی شده اند
ب – فرهنگی در سطح جمعی
فرهنگی جمعی زندان به مجموعه ی دانش ها و آموخته های تربیتی، علمی و شغلی و نیز رفتارهای جمعی زندانیان گفته میشود که به عنوان آداب و رسوم و سسن مجموعه زندان تلقی می¬گردد. در نظر بگیرید که در یک زندان ۸۰ مددجویان افراد کم سواد و بی سواد باشند این یکی از شاخص ها و ویژگی های فرهنگی جمعی این زندان است. با این که اگر ۹۰% افراد در زندان فوق، عرب زبان باشند همین دو ویژگی میتواند بخشی از فرهنگ جمعه این زندان باشد.
اصلاح و تربیت
وظیفه ی مهم و اساسی سازمان زندانها اصلاح و تربیت است. اگر بزهکاران را سال ها طی تحمل کیفر در زندانها با بهترین امکانات بهداشتی، تغذیه¬ای و محیط زیست مطلوب نگهداری کنیم بدون آنکه بر شخصیت، روان و اندیشه¬ی آنان بتوانیم تأثیری و به منظور بازپذیری اجتماعی آنان اقدام کنیم به شکلی که پس از خروج از زندان و ورود به جامعه بازگشت سعادتمندانه نداشته باشند و در حقیقت همه ی عمر مدد جویان و سرمایه¬های ملی را به هدر داده¬ایم.
اگر ما بدون این که بتوانیم تأثیری سازنده پر مدد جویان بگذاریم آنان را بدون شناخت و رشد اخلاق و معنوی در میان جامعه رها کنیم و تا حد زیادی جامعه دچار مشکل هجوم خطرناک بز همکاران با تجزیه و دوره دیده کرده ایم و امنیت احتماعی را به مخاطره انداخته ایم و چرخه ی کور و تسلسل وار تکرار جرم را با شتاب بیشتری به چرخش و حرکت در آورده ایم. بزهکاران با شناخت و آگاهی و آموزش مهارت های فردی و احتماعی است که رشد میکنند و در شخصیت آنان تغییر و تحولی مناسب به سوی کمال اتفاق می افتد. این آگاهی و شناخت از خود و جهانی که در آن زندگی میکنند چیزی جز اصلاح و تربیت، بازپروری و نو توانی آنان برای بازگشتی سعادتمندانه به زندگی اجتماعی نیست.
بنابراین برای ورود به این مطلب ابتدا برخی مفاهیم اساسی را تعریف می¬کنیم
تعریف اصلاح و تربیت
اصلاح و تربیت آن¬چنان پهنه¬ی گسترده ای از کارایی و اثر گذاری را در زندگی انسان¬ها احاطه کرده است که قادر به تعریف و در گستردگی حوزه¬ی اثرگذاری آن در زندگی خود نمی باشیم.
در لغت نامه می مرحوم دهخدا دربارهی واژه ی اصلاح چنین آمده است: راست کردن عصا و چوب به آتش، به صلاح آوردن، ضد فساد، درست کردن، التیام دادن، به سامان آوردن، سامان دادن به کارها، دور کردن تباهی و راست کردن چیزی و همچنین به معنای نشو نما دادن، زیاد کردن، بر کشیدن و مرغوب و با قیمتی ساختن. (شمس و بوالهری، ۱۳۸۴)
در المنجد نیز تربیت به معنای از حد افراط و تفریط بیرون آوردن و به حد اعتدال سوق دادن آمده است.(شمس، ۱۳۸۱) اصلاح و فساد از ریشه ی صلاح و فساد اشتقاق یافته اند. اصلاح در یک معنای محدود یعنی بر طرف کردن فساد است و در جایی به کار میرود که چیزی خراب ولی معنای گسترده تر دیگر در جایی است که فسادی در کار نبوده است تا آن رابر طرف و اصلاح کنند، بلکه استعدادهای وجود دارد که پرورش می دهند و به فعالیت
می¬رسانند. بنابراین اصلاح در دو مورد به کار میرود تحت در مورد که چیزی به کمال مطلوب خود رسیده ولی آن کمال از آن گرفته شده و فاسد شده باشد. دوم در موردی که در پرورش چیزی کوتاهی شده باشد به گونه ای که به علت پرورش غلط هرگز به کمال ترسیده باشند. (مصباح یزدی – ۱۳۸۰)
در قرآن کریم واژه ی اصلاح در پنج مورد تعریف شده است؛ نحت به معنای انجام دادن عمل صالح به کار رفته است و میتوان گفت که مفهوم عمل، همان عمل صالح، مورد دوم به اصلاح نفس انسانی اشاره دارد. مورد سوم به معنای جبران گذشته به کار رفته است یعنی جایی که فسادی را خود انسان به وجود آورده باشند و سپس آن را جبران کند.
مورد چهارم به معنای حل مشکلات و از بین بردن مفاسد اجتماعی است.
مورد پنجم در قرآن کریم به معنای اصلاح ذات البين به کار رفته است.
آنچه از قرآن شریف این کتاب آسمانی استنباط میشود، این است که مفهوم اصلاح به طور عمده بیشتر به مفهوم اصلاح نفس انسانی، اصلاح جامعه و از بین بردن مفاسد اخلاقی، فردی و اجتماعی است که در نهایت به عمل صالح و خوب و اجتماعی می¬انجامد.
همین معنای عام است که در همه ی موارد برای اصلاح و تربیت افراد انسانی کاربرد دارد، چه انسان¬هایی که خوب و صالح هستند و چه آنانی که فاسد و کژرو باشند، همه باید همواره در جهت اصلاح نفس انسانی خود کوشا باشند زیرا که خوبی و پاکی و تقوا برای انسان محدود، محصور و پایان پذیر نیست. بلکه لایتناهی و بیکران است زیرا چون ذات الهی بیکران و دست نیافتنی است. بنابراین انسان نیز بیکران و لایتناهی است، به ویژه به هنگامی که بحث دربارهی اخلاق و نفس معلمتنه مطرح باشد، توجه به این نکته بسیار مهم است که تبیین قرآن کریم از اصلاح و تربیت نه فقط متفاوت از آخرین یافته های علمی نیست، که در تایید آن است. ما در هر پنج مورد شاهد توجه به رشد، روان و رفتار سالم، تغییر رفتار، مهار میجانات و تکانه ها، و خودداری از کجروی و مراقبه هستیم.
تعداد صفحات | 101 |
---|---|
شابک | 978-622-378-248-0 |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.