50,000 تومان
یکي از نتايج اصل حاکميت ملي، عدم مداخله در امور داخلي يک دولت مستقل است. البته قلمرو قاعده ممنوعيت مداخله در امور داخلي کشورها هنوز نيز از جمله موضوعات جنجال برانگيز به شمار ميرود. در اين خصوص برخي از علماي حقوق بينالملل از تفسير موسع اصل عدم مداخله که بر تفسير مشابهي از مفهوم حاکميت پايه ميگيرد حمايت و جانبداري ميکنند و هرگونه مداخله در قلمروي حاکميت کشورها را به شدت مردود ميشمارند.
ناموجود
یکي از نتايج اصل حاکميت ملي، عدم مداخله در امور داخلي يک دولت مستقل است. البته قلمرو قاعده ممنوعيت مداخله در امور داخلي کشورها هنوز نيز از جمله موضوعات جنجال برانگيز به شمار ميرود. در اين خصوص برخي از علماي حقوق بينالملل از تفسير موسع اصل عدم مداخله که بر تفسير مشابهي از مفهوم حاکميت پايه ميگيرد حمايت و جانبداري ميکنند و هرگونه مداخله در قلمروي حاکميت کشورها را به شدت مردود ميشمارند. از سوي ديگر، گروهي نيز از تفسير مضيق و محدود اصل عدم مداخله حمايت ميکنند. به اعتقاد اين عده، تفسير موسع اصل حاکميت و تفسير مشابهي از اصل عدم مداخله، ديگر پاسخگوي تقاضاهاي روز افزون بينالمللي شدن مسؤوليت کشورها در قبال حفظ صلح و امنيت بينالمللي و حمايت از حقوق بشر نيست. اگر چنين مسؤوليتهاي بينالمللي رو به رشدي، به عنوان يک موضوع حقوقي و قانوني به رسميت شناخته شود، آن گاه حاکميت را بايد به چشم موضوعي نگريست که از نظر حقوقي بسيار محدودتر از گذشته شده است. اصل عدم مداخله و اصل عدم توسل به زور به عنوان دو قاعده مهم نظام دهنده روابط بينالملل كه هم مبناي عرفي و هم مبناي قراردادي دارند، مانع عمدهاي در راه هر نوع مداخله محسوب ميشوند. اصل عدم مداخله در امور داخلي دولتها، به عنوان اصلي بنيادين در حقوق بينالملل، مبتني بر حاکميت، برابري و استقلال سياسي دولتها است. اين اصل تکليفي حقوقي بر دولتها براي خودداري از دخالت در امور داخلي يکديگر تحميل ميکند(عباسی اشلقی، 1380: 83-82).
از موضوعاتي که به طور متقابل بر تحول اصل حاکميت و تعديل اصل عدم مداخله در امور داخلي دولتها مؤثر بوده است، موضوع حقوق بشر و بينالمللي شدن آن است. «آنتونيو کاسسه»، حقوقدان شهير ايتاليايي، اصل احترام به حقوق بشر را «مشخصه دوران جديد جامعه بينالمللي» ميداند. از نظر او «اين اصل به گونهاي در رقابت، اگر نگوييم در تضاد با اصول سنتي احترام به برابري مطلق کشورها و منع مداخله در امور داخلي است»(کاسسه، 1370: 185).
در جامعه بين المللي امروز، بسياري از کشورها به ظاهر از سياست عدم مداخله طرفداري ميکنند و براي تقويت اين موضع خود به منشور ملل متحد استناد ميجويند. در عين حال، عملکرد بسياري از دولتها به ويژه دولتهاي اروپاي غربي و آمريکا، در جهت ناديده گرفتن اصل عدم مداخله بوده است. اين دولتها (خواه صادقانه و خواه براي پوشاندن اغراض ديگر) ملاحظات بشردوستانه را در سياست خارجي خود گنجانده و سعي دارند به عناوين گوناگون بر دولتهايي که از رعايت اين قواعد به طرز آشکاري سرپيچي ميکنند، فشار وارد آورند. هر چند ضوابط و معيارهاي مربوط به مداخلات بشردوستانه، حاکميت دولتها را به سختي در مقابل اراده و قدرت جامعه بينالمللي قرار ميدهد، اما تحليلگران ميکوشند مداخلات را به گونهاي توجيه کنند(کرمی، 1375: 81).
در این مطالعه به بررسی مبحث مداخله بشر دوستانه در کشور ها جهت پایان دادن به بحرانها و درگیریهای داخلی آنها ، بپردازیم و بیشترین تمرکز این پژوهش بر رویکردها و جبههگیریهای کشورهای مختلف در قبال بحرانهای اخیر در خاورمیانه به ویژه بحران بحرین میباشد. خیزش مردمی بحرین که پس از تحولات و انقلابهای تونس و مصر در 14 فوریه 2011 آغاز شد، با سرکوب و رویکرد خشونتآمیز حکومت آل خلیفه مواجه شد و به ایجاد بحران سیاسی مهمی در این کشور منجر شده است(اسدی و زارع، 1390: 180). وجه جالب قضیه رویکرد دو گانه کشورهای غربی به ویژه آمریکا و همین طور همسایگان عرب کشور بحرین به بحران داخلی این کشور است که با توجه به سرکوب گسترده مردم معترض بحرین که اکثریتشان شیعه هستند این کشورها همچنان از حکومت دیکتاتور این کشور حمایت میکنند. بحران بحرین به دلیل موقعیت خاص این کشور و منافع و ملاحظات بینالمللی و منطقهای عمده در قبال تحولات آن باعث شکلگیری واکنشها و رویکردهای مختلف به خصوص از سوی بازیگران منطقهای شده است. هر چند که بحرین از نظر وسعت جغرافیایی، میزان جمعیت و مؤلفههای اقتصادی در موقعیت ممتازی در سطح منطقه نیست و کشوری کوچک در خلیج فارس محسوب میشود، اما ویژگیهای خاص و پیوند آن با منافع و سیاست بازیگران مهمی مانند آمریکا، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران، به تحولات و بحران این کشور اهمیت بالایی میدهد. بر این اساس حل وفصل بحران این کشور بیشتر از آنکه وابسته به بازیگران داخلی این کشور باشد بیشتر وابسته به بازیگران تأثیرگذار خارجی میباشد(اسدی و زارع، 1390: 180).
این موضوع در ایران به صورت چند مقاله مطرح شده است و هنوز به طور جدی مورد بررسی واکاوی نشده است و با توجه به تحولات منطقه علی الخصوص قیام مردم بعضی از کشورهای خاورمیانه و دخالت کشورهای ثالث (خارجی) در امور داخلی این کشورها به بهانههای مختلفی چون نقض حقوق بشر، مداخله بشردوستانه که با رژیم حاکم همدست هستند (مثل قضیه بحرین) یا علیه رژیم حاکم هستند (مثل قضیه لیبی) به نظر میرسد اگر حالت جدید و نوآوری در ایران نداشته باشد حداقل این است که کمتر مورد مطالعه واقع شده است. به همین منظور نویسنده به مطالعه در این خصوص اقدام نمود.
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.