کتاب شعر حجم: شعر فرم یا محتوا (با رویکرد به مجموعه اشعار یدالله رویایی)

کتاب شعر حجم: شعر فرم یا محتوا (با رویکرد به مجموعه اشعار یدالله رویایی)

شناسه محصول: 29398

226,800 تومان

تعداد صفحات

162

شابک

9786223785412

انتشارات

نویسنده:

فهرست
فصل 1 11
مقدمه 11
فصل 2 15
‌ادبیات،‌ شعر و جریان‌های شعری (فرمالیسم) 15
ادبیات چیست 16
کارکرد ادبیات 18
رابطه جامعه با ادبیات 20
جریان‌های شعری معاصر 21
جریان شعری «شعرنو» 21
جریان شعری «رمانتیک» 22
جریان شعری «سمبلیسم اجتماعی» 23
جریان شعری «موج نو و حجم» 24
جریان شعری «مقاومت» 25
جریان شعری «شعر جنگ» 25
فرم و ادبیات: کلاسیک —- معاصر 26
نـگرش سنتی 26
كمال در اتحاد 26
تقليد 26
روشنی و وضوح‌ 27
حقيقت‌نمايی 27
دوگانگی صورت و معنا 27
نگرش معاصر 28
فرمالیسم روسی 28
فرمالیسم چه می‌گوید؟ 31
برجسته‌سازی 39
اهمیت هنجار‌گریزی و ایجاد ادبی آن 42
هنجار‌گریزی به واسطه برجسته‌سازی 45
وزن و قاعده افزایی 47
قاعده‌کاهی 48
عناصر شعر 49
نظام موسیقایی 50
نظام زبانی 51
نظام تصویرگری 52
نظام عاطفی و معنایی 52
فرم‌ ذهنی 53
جهان‌بینی شاعرانه 54
فصل 3 57
زندگی‌نامه یدالله رویایی،آثار و مباحثی پیرامون شعر حجم 57
بافت اجتماعی فرهنگی دهه‌ی سی و چهل 58
بافت ادبی هنری دهه‌ی چهل و مهم‌ترین رویدادهای ادبی 61
زندگی و آثار یدالله رویایی 63
آثار منظوم و منثور یدالله رویایی 66
بر جاده‌های تهی 66
شعرهای دریایی 68
دلتنگی‌ها 69
از دوستت دارم 70
لبریخته‌ها 71
هفتاد سنگ قبر، منِ گذشته امضا، در جستجوی آن لغت تنها 73
آثار منثور 76
هلاک عقل به وقت اندیشیدن، یا «از نیما تا شعر حجم» 76
از سکوی سرخ یا «مسائل شعر» 76
عبارت از چیست؟ یا «از سکوی سرخ 2» 77
چهره پنهان حرف 77
دیدگاه منتقدان و یدالله رویایی در مورد شعر‌حجم 78
دلایل شکل‌گیری شـعرحجم 89
فرمالیسم و شعر حجم 96
بافت زبانی شعر‌حجم 100
خَلق واقعیت در اقتدار زبان 101
فصل 4 103
تحلیل داده‌های اشعار رویایی 103
فرم در شعر حجم 104
اصطلاح حجمگرایی، سرآغاز و وجه تسمیه آن 104
زمینهها و عوامل پیدایش جریان شعرنو و شعر حجمگرا 105
مانیفست شعر‌حجم 106
دو صورتِ تفکر در مطالعه اشعار رویایی 106
ویژگیهای شعر موج نو وحجمگرا 108
آثار یدالله رویایی و سامان آن در دو بخش 113
سطربندی 113
استفاده خاص از فعل با توجه به وضعیت فرمی شعر 118
بهره‌گیری از واژه‌ها در خدمت فرم 123
آشنایی زدایی در نحو (هنجارگریزی دستوری) 124
فرم شرطی 126
آشنایی زدایی در فرم نوشتار 128
تکرار و گردش در زبان 130
نثر در خدمت فرم 132
شکستن ساختار کنایه‌ها و ضرب المثل‌ها 133
سوالات و تردیدهای شاعرانه 134
تضاد آگاهانه 136
تصاویر سوررئال 136
موسیقی فرم‌گرا 137
آشنایی زدایی در موسیقی شعر 138
بهره بردن از شطحیات 140
قرار گرفتن یک واژه به عنوان هسته‌ی مرکزی 141
آشنایی‌زدایی در زاویه‌ی دید 142
ایجاز 142
بهره‌گیری از لغات متروک 143
استفاده از صنعت قلب 144
هفتاد سنگ قبر 144
خلق فرم آگاهانه 147
اشعار نثرگونه 151
فصل 5 157
نتیجه‌گیری 157
منابع و مآخذ 159

 

 

 

نخستین بحثی که در زمینه‌ی تحلیل‌های ادبی مطرح می‌شود این است که بدانیم ادبیات چیست؟ اگرچه، شاید این پرسش برای همه‌ی کسانی که با ادبیات به طور مستقیم و غیر‌مستقیم ارتباط دارند، ساده بنماید، پاسخ به آن دشوار است. چرا که ادبیات فارسی گنجینه‌ای بی انتها و لایزالی است که نه تنها از لحاظ کمیت و تنوع در اعداد بهترین و پر ارزش‌ترین آثار فکری و تجلیات ذوقی ملل بزرگ به شمار می آید، بلکه از لحاظ کیفیت، مختصات و ممیزاتی دارد که افراد دقیق و صاحب نظری هم که سالیان دراز در آن به بررسی پرداخته‌اند، نمی‌توانند در هر قسمت به سادگی و قاطعاً اظهار نظر نمایند.
واژه ادبیات از لحاظ لغت‌شناسی در اصل جمع مونث سالم و جمع الجمع می‌باشد چرا که بیش از یکبار جمع بسته شده و دیگر نمی‌توان آن را جمع بست و مثلاً گفت ادبیات‌ها. پس در یک بررسی در می یابیم که ادبیات جمع کلمه ادبیه و ادبیه صفت نسبی است. در فرهنگ معین نیز ادبیه بعنوان مفرد ادبیات آمده است و آن را دانش‌هایی متعلق به ادب، علوم ادبی و آثار ادبی دانسته است.
به نظر عبدالحسین زرین‌کوب ادبیات عبارت است از: «تمام ذخایر و مواریت ذوقی و فکری اقوام و امم عالم که مردم در ضبط و نقل و نشر آن‌ها اهتمام کرده‌اند. این میراث ذوقی و فکری که از رفتگان بازمانده است و آیندگان نیز همواره بر آن چیزی خواهند افزود. همواره موجب استفاده و تمتع و التذاذ اقوام و افراد جهان خواهد بود»
در تعریفی دیگر: «ادبیات به علوم ادبی یا آثار ادبی یک جامعه اطلاق می‌شود. در فرهنگ‌ها، ادب به معنی دانش، معرفت، روش پسندیده، خوی خوش، آزرم و در ترکیبات اصطلاحی چون علم ادب به معنی علومی که انسان با داشتن قواعد آن‌ها می‌تواند درست شعر بگوید و خوب چیز بنویسد آمده است»
ادبیات یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای روحی، فکری و معنوی بشر است که قدمتی به دیرینگی عمر آدمی دارد و به دلیل اهمیت ویژه‌ی آن، از دیرباز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. شاید بتوان از مجموع بحث‌های صاحب نظران در باب ادبیات، چنین گفت که: ادبیات، احساسات و اندیشه‌هایی است که شاعر یا نویسنده، خودآگاه یا ناخودآگاه، با به کار‌گیری تخیل و امکانات بالقوه‌ی زبان، بیان می کند. بنابراین بیان احساس و اندیشه، اگر خیال انگیز و هنرمندانه نباشد جز ادبیات محسوب نمی شود.
ادب در فرهنگ غرب به معنی ظرافت و زیبایی و نیز نیک گفتاری و نیک کرداری است. از این رو ما در زبان فارسی مفهومی برابر با Bellesletter (ادبیات، شعر و آثار زیبای هنری) و Litleratare (ادبیات، ادب، هنر، مطبوعات و نوشتارها) دارد اولی پرورده‌ها و تراویده‌ها فکری است، به‌ویژه سنت به آنچه به صناعات سخن گفتن و نوشتن باشد و دومی، مجموعه آثار ادبی یک ملت، یا یک قرن، یا یک دوره است.
از نظرگاه دانش «زیباشناسی» تعریف ادبیات: هنر بیان نیات به وسیله‌ی کلمات است این معنی تقریباً معادل مفهومی است که از واژه‌ی (Libleratare) در زبان فرانسه استنباط می‌شود بنابر، این تعریف و با توجه به مفهوم هنر که تجلی خارجی احساسات نیرومندی است که انسان آن‌ها را تجزیه و آزمایش می‌کند و این تجلی خارجی به کمک علائم خط‌ها، رنگ‌ها، حرکت‌ها، اشاره‌ها، صداها و کلمه‌ها، بیان می‌شود.
«مهم‌ترین مضامین ادبیات را همین حقایق انسانی از قبیل:
مهر‌وکین، بیم و امید، غم و شادی، حسرت و حیرت و… تشکیل می‌دهد و به دلیل پیچیدگی، تنوع و حتی تناقض احساسات و عواطف گوناگون آدمی است که تحت تاثیر عوامل اجتماعی، تاریخی، اقتصادی و… در هر دوره و سرزمینی، آثار ادبیات را دشوار یا ناممکن می سازد».
برداشت ما از ادبیات بیشتر به تعریف فرمالیست‌ها نزدیک است.
کارکرد ادبیات
انسان از طبیعت یاد گرفته که هر پدیده‌ای به منظور و هدفی آفریده شده است. درخت پالایش کننده‌ی هوا است. باران بارور کننده‌ی زمین است و رفع کننده‌ی تشنگی. به موازات همین امر پدیده‌های اجتماعی آفریده‌ی ذهن و دست بشر نیز به منظوری خلق شده است. ماشین، کفش، لباس و… شعر و ادبیات که پدیده‌ی اجتماعی است به منظوری و با هدفی پدید آمد که برآوردن آن هدف و منظور، تعیین کننده‌ی کارکرد شعر است. در میان علوم مختلف، علمی را نمی‌توان یافت که در زندگی بشر کارکردی نداشته باشد.
با این حال، برخی علوم با زندگی روزمره ارتباط بیشتری دارند و نقش موثرتری را در روابط و حیات فردی و اجتماعی انسان بازی می‌کنند.
بی‌شک ادبیات جز این علوم بشمار می‌رود؛ چرا که با زندگی روزمره، ذوق‌ها و توانایی‌ها و مهارت‌های انسان در عرصه‌های فردی، اجتماعی، ارتباط تنگاتنگ دارد.
کارکردهای ادبیات از شش جنبه قابل بررسی و مطالعه است که در ذیل هر کدام را قدری واکاوی می کنیم:
1. بازنمایی واقعیت‌ها، حقایق، زیبایی‌ها، آداب و رسوم، باورها، نگرش‌ها و…
2. تعلیم و آموزش اخلاق، اندیشه، فرهنگ، زبان و مهارت‌ها.
3. اطلاع رسانی و تبلیغ اثر بخش همچون رسانه‌ها.
4. لذت بخشی و لذت آفرینی و سرگرم کنندگی و تفریح.
5. تمهید و آماده‌سازی برای ایجاد تغییرات در انسان‌ها و جوامع، از طریق برانگیزانندگی یا بازدارندگی.
6. درمان ناهنجاری‌های روانی که امروز، از طریق قصه درمانی یا شعر درمانی و در عرصه‌ای عمومی‌تر، با عنوان هنر درمانی مورد توجه قرار می‌گیرد که از جمله برای کودکان از طریق ادبیات کودک، با هدف پیشگیری از اختلالات رفتاری و ترویج بهداشت روانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این کارکردها متناسب با نوع ادبی و اهداف نویسنده یا شاعر، در حوزه‌های مختلف معرفتی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و … در یک اثر ادبی قابل پیگیری است و گاه می‌توان در یک اثر، دو یا چند کارکرد را در کنار هم ردیابی کرد. اصولاً کارکردهای ادبیات، امروزه بیشتر تلفیقی است و آثار ادبی قدرتمند اغلب عملکردی چندگانه دارند؛ در عین حال که مخاطبان را سرگرم می‌کنند.
احساس خوشایندی را در آنان برمی‌انگیزاند و زمینه‌ساز کسب لذت می‌شوند و در همان حال بر آگاهی آنان می‌افزایند و روحشان را پرورش می‌دهند.
رابطه جامعه با ادبیات
ارتباط میان ادبیات و جامعه امری واضح و تردید ناپذیر است. البته باید آن را گفت که این امر فقط مختص ادبیات نیست بلکه این رابطه میان جامعه و دیگر هنر‌ها نیز بر قرار است. اما در ادبیات شاید آشکارتر باشد. جامعه و اوضاع اجتماعی هر دوره، تاثیر بسزایی برهر هنری که در آن عصر عرضه شود، تحمیل می‌کند، تاثیری که خود نویسنده از ورود آن به اثرش بی‌اطلاع است و اگر از او در مورد آن بپرسیم شاید این موضوع را انکار کند اما آنچه مشخص است هر هنرمندی اثرش، از جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند تاثیر می‌پذیرد. اما این رابطه یک جانبه و یک طرفه نیست و آثار هنری بر روند و شکل گیری جامعه جدید بعد از خود تاثیر فراوانی خواهند گذاشت. در واقع، شاید بتوان گفت که ادبیات در دوره معاصر تفکرات تازه‌ای در سر داشته و این تفکر نیاز به فرمی تازه برای بیان نیاز‌های خود داشته است. باز شدن درهای تجدد و آمدن فرهنگ غرب در ایران‌ زمین سبب شد که رفته‌رفته نگاه، پوشش، رفتار و کردار انسان‌ها تغییر کند. این تغییرات در حوزه‌های دیگر هم بسیار به چشم می‌خورد.
برای مثال، تغییر نهادهای اجتماعی و هنری باعث آن شد که فرم‌ها و قالب‌های ادبی نیز تغییر کند و این تغییرات تا حدی بود که ظهور فرم‌ها و جریان‌های ادبی تازه شتاب فزاینده‌ای پیدا کرد. به هر حال یکی از مشخصه های عصر معاصر سرعت، جنب و جوش و تغییر‌های ناگهانی است.

تعداد صفحات

162

شابک

9786223785412

انتشارات